در فصل دوّم نتایج پژوهشهای مختلفی درباره تمرین تناوبی شدید، کورتیزول و تستوسترون بحث شد. در فصل قبل نیز یافتههای پژوهش حاضر گزارش شد. در این فصل نیز ابتدا خلاصهای از نتایج این پژوهش گزارش می شود و سپس این نتایج با یافتههای سایر مطالعات به بحث گذاشته می شود و در پایان پیشنهادهایی برای مطالعات آتی ارائه می شود.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید. |
۲٫۵٫ خلاصه تحقیق
در دهه اخیر پژوهشگران علوم ورزشی با بهره گرفتن از ترکیب تمرینات سرعتی و تمرینات تناوبی یک شیوه جدیدی از تمرینات را با نام تمرین تناوبی شدید ابداع کردند که هر دو سیستم هوازی و بیهوازی را بهبود میبخشد. با توجه به این که این شیوه تمرینی اخیراً ابداع شده است و همچنین نتایج اندک و ضد و نقیض تأثیر تمرین تناوبی شدید بر فعالیت کورتیزول و تستوسترون محقق را برآن داشت که به مقایسه دو برنامه تمرین تناوبی شدید بر کورتیزول و تستوسترون بزاقی مردان جوان فعال بپردازد.
بدین منظور ۳۰ نفر مرد جوان سالم داوطلب از دانشگاه افسری امام حسین (ع)، برای شرکت در تحقیق انتخاب شدند که پس از تشریح اهداف تحقیق و چگونگی مراحل انجام آن از بین افراد داوطلب برای شرکت در تحقیق حاضر به سه گروه دسته بندی شدند. گروه ۱ (تمرین تناوبی شدید با وهله کوتاه =۱۰ نفر)، گروه ۲ (تمرین تناوبی شدید با وهله طولانی =۱۰ نفر) و گروه ۳ (تمرین سنتی= ۱۰). سپس در قبل و بعد از اولین و آخرین جلسه تمرینی از تمامی آزمودنیهای سه گروه نمونه گیری بزاقی به عمل آمد. هر دو گروه تمرین تناوبی شدید سه جلسه در هفته و در روزهای زوج به مدت ۴ هفته، برنامههای تمرینی خود را اجرا کردند. برای بیان تفاوت بین نتایج آزمونهای پیشآزمون- پسآزمون درونگروهی از آزمون t- همبسته و همچنین بهمنظور مقایسه تغییرات متغیرهای مورد مطالعه بین گروههای تحقیق از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. در تمامی بررسیها اختلاف معنیداری در سطح ۰۵/۰≥p تعیین شد.
یافتههای پژوهش حاضر حاکی از آن بود که:
۱) نتایج آمار استنباطی نشان داد که چهار هفته تمرین تناوبی با وهله کوتاه و تناوبی با وهله طولانی موجب افزایش معنی دار سطوح حداکثر اکسیژن مصرفی در گروه تجربی شد، در مقابل، تغییرات آن در گروه کنترل معنی دار نبود. همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه سطوح حداکثر اکسیژن مصرفی گروههای مختلف پژوهش در مرحله پیش ازمون و پس آزمون بیانگر عدم اختلاف معنی دار بین سطوح حداکثر اکسیژن مصرفی گروهها در مرحله پیش و پس آزمون میباشند.
۲) نتایج آمار استنباطی نشان داد که چهار هفته تمرین تناوبی با وهله طولانی موجب افزایش معنی دار سطوح توان بی هوازی در گروه تجربی شد، در مقابل، تغییرات آن در گروه کنترل و تمرین تناوبی با وهله کوتاه معنی دار نبود. همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه سطوح توان بی هوازی گروههای مختلف پژوهش در مرحله پیش ازمون و پس آزمون بیانگر عدم اختلاف معنی دار بین سطوح حداکثر اکسیژن مصرفی گروهها در مرحله پیش و پس آزمون میباشند.
۳) نتایج آمار استنباطی نشان داد که چهار هفته تمرین تناوبی با وهله کوتاه و تناوبی با وهله طولانی موجب کاهش معنی دار سطوح کورتیزول در گروه تجربی شد، در مقابل، تغییرات آن در گروه کنترل معنی دار نبود.
همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه سطوح کورتیزول گروههای مختلف پژوهش در مرحله پس آزمون بیانگر اختلاف تفاوت معنی دار بین سطوح کورتیزول گروهها در مرحله پس آزمون میباشند که نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که پس از ۴ هفته، سطوح کورتیزول گروههای تمرین تناوبی با وهله کوتاه، به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل پایینتر بود. اما تفاوت معنی داری بین سطح کورتیزول در پس آزمون، بین گروههای دیگر مشاهده نشد.
۴) نتایج آمار استنباطی نشان داد که چهار هفته تمرین تناوبی با وهله کوتاه و تناوبی با وهله طولانی موجب افزایش معنی دار سطوح تستوسترون در گروه تجربی گردید، همچنین نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین سنتی موجب افزایش معنی دار سطوح تستوسترون شد. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه سطوح تستوسترون گروهها در مرحله پیش آزمون، بیانگر وجود داشتن اختلاف تفاوت معنی داری بین سطوح تستوسترون گروههای تحقیق در مرحله پیش آزمون بود. از این رو، نتایج آزمون تعقیبی توکی و معنی داری تغییرات بین گروهی سطوح تستوسترون در گروههای مختلف پژوهش نشان داد که سطوح تستوسترون گروههای تمرین تناوبی با وهله کوتاه، به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل بالاتر بود. اما تفاوت معنی داری بین سطوح تستوسترون در پیش آزمون، بین گروههای دیگر مشاهده نشد.
همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه سطح تستوسترون گروههای مختلف پژوهش در مرحله پس آزمون بیانگر اختلاف تفاوت معنی دار بین سطوح تستوسترون گروهها در مرحله پس آزمون میباشند. از این رو، نتایج آزمون تعقیبی توکی و معنی داری تغییرات بین گروهی سطوح تستوسترون در گروههای مختلف پژوهش نشان داد که پس از ۴ هفته، سطوح تستوسترون پلاسمایی گروههای تمرین تناوبی با وهله کوتاه و تمرین تناوبی با وهله طولانی، به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل بالاتر بود. همچنین سطوح تستوسترون گروههای تمرین تناوبی با وهله طولانی به طور معنی داری نسبت به گروه تمرین تناوبی با وهله کوتاه پایینتر بود.
۵) نتایج آمار استنباطی نشان داد که چهار هفته تمرین تناوبی با وهله کوتاه و تناوبی با وهله طولانی و نیز چهار هفته تمرین سنتی موجب کاهش معنی دار نسبت تستوسترون به کورتیزول در گروه تجربی و سنتی گردید. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه سطوح نسبت تستوسترون به کورتیزول گروهها در مرحله پیش آزمون، بیانگر وجود عدم تفاوت معنی داری بین سطوح نسبت تستوسترون به کورتیزول گروههای تحقیق در مرحله پیش آزمون بود.
همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه سطوح نسبت تستوسترون به کورتیزول گروههای مختلف پژوهش بیانگر وجود داشتن اختلاف تفاوت معنی دار بین سطوح نسبت تستوسترون به کورتیزول گروهها در مرحله پس آزمون میباشند. از این رو، نتایج آزمون تعقیبی توکی و معنی داری تغییرات بین گروهی سطوح نسبت تستوسترون به کورتیزول در گروههای مختلف پژوهش نشان داد که پس از ۴ هفته، سطوح نسبت تستوسترون به کورتیزول پلاسمایی گروههای تمرین تناوبی با وهله کوتاه و تمرین تناوبی با وهله طولانی، به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل پایینتر بود. همچنین سطوح نسبت تستوسترون به کورتیزول پلاسمایی گروههای تمرین تناوبی با وهله طولانی به طور معنی داری نسبت به گروه تمرین تناوبی با وهله کوتاه بالاتر بود.
۳٫۵٫ بحث و بررسی یافتههای پژوهش
یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که چهار هفته تمرین تناوبی با وهله کوتاه و تناوبی با وهله طولانی موجب کاهش معنی دار سطوح کورتیزول و نسبت تستوسترون به کورتیزول در گروه تجربی شد. همچنین، چهار هفته تمرین تناوبی با وهله کوتاه و تناوبی با وهله طولانی موجب افزایش معنی دار سطوح تستوسترون در گروه تجربی گردید. بر اساس دانش پژوهشگران، اطلاعات متناقضی درباره تأثیر تمرین شدید بر سطوح کورتیزول، تستوسترون و نسبت تستوسترون به کورتیزول وجود دارد.
نتایج مطالعه حاضر مطابق با یافتههای مطالعاتی است، که کاهش کورتیزول (هوف و همکاران، ۲۰۱۳) را در پاسخ به فعالیت بدنی گزارش کرده بودند و همچنین همسو با نتایج تحقیقاتی که افزایش در سطوح تستوسترون و نسبت تستوسترون به کورتیزول را گزارش کردند (واهل و همکاران، ۲۰۱۳، زینر و همکاران، ۲۰۱۴). وهال و همکاران[۲۳] (۲۰۱۰) به بررسی تاثیر پروتکلهای تمرینی با شدتهای مختلف بر سطوح کورتیزول دریافتند که سطح هورمون کورتیزول ده دقیقه بعد از پروتکل تمرینی با شدت زیاد افزایش یافت (واهل و همکاران، ۲۰۱۰). همچنین در تحقیق دیگری این محقق، به بررسی تاثیر سه پروتکل مختلف تمرین استقامتی، بر سطوح هورمون کورتیزول و تستوسترون گزارش کردند که به ترتیب بیشترین افزایش سطح هورمون کورتیزول، رشد، تستوسترون و نسبت تستوسترون به کورتیزول به ترتیب بعد از آزمون ۳۰×۴ ثانیه ای، ۴×۴ دقیقهای و تمرین با شدت زیاد میباشد (واهل و همکاران، ۲۰۱۳). همچنین لی و همکاران[۲۴] (۲۰۱۲) به بررسی تاثیر یک دوره طولانی تمرین شدید بر سطوح هورمون کورتیزول بزاقی پرداختند و نتایج این تحقیق نشان داد که سطح هورمون کورتیزول بزاقی در گروه والیبالیست جوان نسبت به گروه افراد سالم جوان افزایش بیشتری داشت (لی و همکاران، ۲۰۱۲). در مقابل هاق و همکاران[۲۵] (۲۰۱۳) به بررسی تاثیر دو روش مختلف تمرین شدید ۳۰ دقیقهای بر روی دوچرخه بر سطوح هورمونهای تستوسترون و کورتیزول بزاقی پرداختند و گزارش کردند که سطوح هورمونهای کورتیزول، تستوسترون و نسبت T/C بزاقی در بعد از تمرین نسبت به قبل از تمرین کاهش معنی داری داشتند (هوف و همکاران، ۲۰۱۳). همچنین زینر و همکاران[۲۶] (۲۰۱۴) به بررسی تأثیر تمرین HIT بر روی دوچرخه بر سطوح هورمونهای در ۱۳ ورزشکار جوان پرداختند. نتایج نشان داد که سطح هورمون کورتیزول در جلسه اول و آخر افزایش معنی داری یافت، همچنین سطح هورمون تستوسترون در بعد از تمرین نسبت به قبل از تمرین افزایش معنی داری داشت (زینر و همکاران، ۲۰۱۴). تحقیقات نشان داده که، یکی از ویژگیهای تمرینات HIT، ایجاد فشارهای تکراری به سیستمهای فیزیولوژیکی است که اکسیداسیون چربیها را افزایش می دهند. همچنین تحقیقات نشان داد که اکسایش میتوکندریایی اسیدهای چرب در موشها در پی تمرینات HIT بیشتر از تمرینات استقامتی زیربیشینه است. شواهد نشان می دهند که اگر زمان ریکاوری بین نوبتهای سرعتی (شدید) کاهش یابد، سهم گلیکولیز نیز برای تأمین انرژی کاهش پیدا می کند و در نتیجه متابولیسم هوازی برای جبران این کسر انرژی افزایش پیدا می کند. کورتیزول تحت تأثیر شدت و مدت، فعالیت بدنی، یا ارائه محرک روانشناسی قرار میگیرد (هلهمر و همکاران، ۲۰۰۴). تحقیقات نشان داد که شدت تمرین از عوامل مهم و موثر در ترشح سطوح کورتیزول در بدن میباشد (هوف و همکاران، ۲۰۱۳)، از این رو، این احتمال وجود دارد که داشتن آمادگی بدنی قبلی آزمودنیهای تحقیق حاضر یک عامل مؤثر در تغییر معنادار کورتیزول باشد. مطالعهای نشان داد که سطح هورمون کورتیزول بزاقی در ورزشکاران جوان نسبت به گروه افراد سالم جوان که فعالیت بدنی ندارند، افزایش بیشتری دارد، همچنین معتقدند
که هایپرتروفی غدد فوق کلیوی در ورزشکاران ممکن است منجر به افزایش پاسخ کورتیزول شود (لی و همکاران، ۲۰۱۲). نتایج تحقیقات نشان میدهد که زمان انجام تمرین و ریکاوری نیز
منجر به افزایش سطوح هورمونهای کورتیزول، تستوسترون و نسبتT/C میگردد
(واهل و همکاران، ۲۰۱۳)، از آنجا که در تحقیق حاضر، افراد از آمادگی قبلی برخوردار بودهاند و همچنین زمان انجام تمرین (۸-۱۱صبح) بوده و همچنین مدت زمان ریکاوری بین وهلههای تمرین کم بوده است، این احتمال وجود دارد که از عوامل موثر در کاهش کورتیزول باشند (لی و همکاران، ۲۰۱۲).
یکی دیگر از یافتههای مهم تحقیق حاضر، افزایش در سطوح تستوسترون بوده است که همسو با نتایج تحقیقات پیشین میباشد (۳۹، ۳۸). زینر و همکاران (۲۰۱۴)، وهال و همکاران (۲۰۱۳) افزایش بارز غلظت تستوسترون را بعد از آخرین مرحله از یک برنامه تمرینی HIT گزارش کردند، و این محققین یکی از دلایل افزایش سطوح تستوسترون را کاهش حجم پلاسما دانستند. همچنین نشان داده شد که همزمان با افزایش شدت تمرین و ریکاوری فعال منجر به افزایش سطوح تستوسترون میگردند (واهل و همکاران، ۲۰۱۳). از آنجاییکه در برنامه تمرین تناوبی شدید با وهله کوتاه و بلند، شدت تمرین زیاد میباشد، از این رو به نظر میرسد که خود برنامه تمرینی (تمرین HIT) عاملی موثر در افزایش سطوح تستوسترون میباشد. در مجموع می توان اینطور اظهار کرد که علاوه بر نوع و شکل فعالیت، پاسخ تستوسترون به فعالیت تحت تأثیر شدت، تکرار، فواصل استراحتی، سطح آمادگی افراد و سن قرار می گیرد (۴۲، ۳۸).
نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که نسبت تستوسترون به کورتیزول تحت تأثیر شدت و نوع فعالیت قرار گرفته و در همه حال کاهش نشان داده است. بر این اساس ممکن است تمرین تناوبی شدید موجب فراخستگی در مردان جوان فعال گردد. مهمترین عامل افزایش نسبت تستوسترون به کورتیزول در تمام جلسات، افزایش بیشتر تستوسترون در مقایسه با کورتیزول بود.
۴٫۵٫ نتیجه گیری
در مجموع با توجه به پژوهش حاضر، میتوان اظهار نمود که تستوسترون و کورتیزول تحت تأثیر شدت فعالیت قرار میگیرند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد، که تمرین تناوبی شدید منجر به افزایش سطوح تستوسترون، و کاهش کورتیزول و نسبت تستوسترون به کورتیزول می شود و جهت روشن شدن مکانیسم اثر تمرین تناوبی با شدت زیاد بر سطوح این هورمونها انجام تحقیقات بیشتر ضرورت دارد.
۵٫۵٫ پیشنهادهای کاربردی
۱٫ چنین برنامه تمرینی جهت بهبود سیستم ایمنی بدن که از عوامل مهم سلامتی است برای مردان جوان، پیشنهاد می شود.
۲٫ چنین برنامهای احتمالاً می تواند منجر به افزایش سطوح تستوسترون و کاهش کورتیزول در افرادی با مشخصات شرکت کنندگان تحقیق شود و به آنها پیشنهاد میگردد.
۶٫۵٫ پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده
همانگونه که گزارش شد این تحقیق به چند یافته مهم دست یافت. با این وجود هنوز هم سؤالات زیادی در خصوص تغییرات سطوح کورتیزول و تستوسترون متعاقب تمرین تناوبی شدید وجود دارد که پاسخ به آنها می تواند کمک زیادی برای افراد باشد. از این رو امید است که محققین با در نظر گرفتن پیشنهادات این تحقیق، در تحقیقات آتی خود پرده از ابهامات موجود در این زمینه بردارند.
۱٫ پژوهشهای آتی با تعداد نمونههای بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
۲٫ سعی شود که در پژوهشهای آتی کنترل رژیم غذایی صورت گیرد.
منابع
Banfi, G. , Marinelli, M. , Roi, G. S. , Agape, V. (1993). Usefulness of free testosterone/cortisol ratio during a season of elite speed skating athletes. Int J Sports Med, 14 (گیبالا و همکاران، ۲۰۱۲) : ۳۷۳-۳۷۹٫
Baselt RC (2008). Disposition of Toxic Drugs & Chemicals in Man (۸th ed. ). Foster City, Calif: Biomedical Publications. pp. 1501–۱۵۰۴٫
Berk LS, Tan SA, Berk D (2008). “Cortisol and Catecholamine stress hormone decrease is associated with the behavior of perceptual anticipation of mirthful laughter”. The FASEB Journal 22 (پائول و همکاران، ۲۰۰۲) : ۹۴۶٫ ۱۱٫
Danladi I. Musa, Samuel A. Adeniran, A. U. Dikko , et al. The effect of high- intensity interval training program on high – density lipoprotein cholesterol in young men. Journal of Strength and Conditioninig Research. 2009, 23 (الومی و همکاران، ۲۰۰۳) , ۵۸۷- ۵۹۲٫
Dawson B, Fitzsimons M, Green S, Goodman C, Carey M, Cole K. (1998). Changes in performance, muscle metabolites, enzymes and fibre types after short sprint training. Eur J Appl Physiol Occup Physiol; 78 (الومی و همکاران، ۲۰۰۳) : ۱۶۳-۱۶۹٫
Delarue J, Matzinger O, Binnert C, Schneiter P, Chioléro R, Tappy L (2003). “Fish oil prevents the adrenal activation elicited by mental stress in healthy men”. Diabetes Metab. 29 (گونزالز بونو و همکاران، ۱۹۹۹) : ۲۸۹–۹۵٫
Deminice, R. , Gabarra, L. , Rizzi, A. , Baldissera, V. (2007). High intensity interval training series as indices of acidosis tolerance determination in swimming anaerobic performance prediction. Rev Bras Med Esporte, 13 (گونزالز بونو و همکاران، ۱۹۹۹) : ۱۶۴-۱۶۸٫
Elloumi M , Maso F , Michaux O , Robert A , Lac G. (2003). Behavior of saliva cortisol ©. testosterone (T) and the T/C ratio during a rugby match and during the post –competition recovery days Eur J Appl. Physiol: 1-2.
Esfarjani, F. , Laursen, P. B. (2007). Manipulating high intensity interval training: Effects Effects on VO2max, the lactate threshold and 3000m running performance in moderately trained males. J Sci Med Sport, 10: 27-35.
Fernández-Balsells, MM; Murad, MH; Lane, M; Lampropulos, JF; Albuquerque, F; Mullan, RJ; Agrwal, N; Elamin, MB; Gallegos-Orozco, JF; Wang, AT; Erwin, PJ; Bhasin, S; Montori, VM (June 2010). “Clinical review 1: Adverse effects of testosterone therapy in adult men: a systematic review and meta-analysis. “. The Journal of Clinical Endocrinology and Metabolism 95 (لیونوزیر و همکاران، ۱۹۹۳) : ۲۵۶۰–۷۵٫
Field T, Hernandez-Reif M, Diego M, Schanberg S, Kuhn C (2005). “Cortisol decreases and serotonin and dopamine increase following massage therapy”. Int. J. Neurosci. ۱۱۵ (گیبالا و همکاران، ۲۰۰۶) : ۱۳۹۷–۴۱۳٫ doi: ۱۰٫ ۱۰۸۰/۰۰۲۰۷۴۵۰۵۹۰۹۵۶۴۵۹٫
Gibala MJ, Little JP, Macdonald MJ, Hawley JA. (2012). Physiological adaptations to low-volume, high-intensity interval training in health and disease. J Physiol; 590 (Pt 5) : 1077-1084.
Gibala MJ, McGee SL. (2008). Metabolic adaptations to short-term high-intensity interval training: a little pain for a lot of gain? Exerc Sport Sci Rev; 36 (الومی و همکاران، ۲۰۰۳) : ۵۸-۶۳٫
Gibala, M. J. , Little, J. P. , Essen, M. V. , Wilkin, G. P. , Burgomaster, K. A. , Safdar, A. , Raha, S. , Tarnopolsky, M. A. (2006). Short-term sprint interval versus traditional endurance training: similar initial adaptations in human
Gonzalez-Bono,E. ,Salvador,A. ,SerranoM. A. ,Ricart (1999). Testosterone,cortisol and mood in a sports team competition. Horm Behav. 35: 55-62.
Gregory Dpont, Koffi Akakpo, Sevge Berthoin. The effect of in-season, high intensity interval training in soccer players. Journal of Strength and Conditioning Research, 2004, 34- McGee, S. L,and M. Hargreaves. Exercise and myocyte enhancer factor 2 regulation in human skeletal muscle. Diabetes. 53: 1208-1214, 2004.
Gurd BJ, Perry CGR, Heigenhauser GJF, Spriet LL, Bonen A. (2010). High-intensity interval training increases SIRT1 activity in human skeletal muscle. Appl Physiol Nutr Metab; 35 (گونزالز بونو و همکاران، ۱۹۹۹) : ۳۵۰-۳۵۷٫
Hellhammer J, Fries E, Buss C, Engert V, Tuch A, Rutenberg D, Hellhammer D (2004). “Effects of soy lecithin phosphatidic acid and phosphatidylserine complex (PAS) on the endocrine and psychological responses to mental stress”. Stress ۷ (الومی و همکاران، ۲۰۰۳) : ۱۱۹–۲۶٫
Hough J, Corney R, Kouris A, Gleeson M. Salivary cortisol and testosterone responses to high-intensity cycling before and after an 11-day intensified training period. J Sports Sci. ۲۰۱۳;۳۱ (وروورن و همکاران، ۱۹۹۱) : ۱۶۱۴-۲۳٫
Hug, M. , Mullis, P. E. , Vogt, M. , Ventura, N. , Hoppeler, H. (2003). Training modalities: over-reaching and over-training in athletes, including a study of the role of hormones. Best Pract Clin Endocrinol Metab, 17 (الومی و همکاران، ۲۰۰۳) : ۱۹۱-۲۰۹٫
Jahn A Babraj, Niels BJ Vollard, Cameron Keast, et al. Exteremly short duration high intensity interval training substantially improves insulin action in young healthy males. BMC Endocrine Disorders. 2009, 9: 3, 1- 8.
Kicman AT, Cowan DA (January 2009). “Subject-based profiling for the detection of testosterone administration in sport”. Drug Test Anal 1 (پائول و همکاران، ۲۰۰۲) : ۲۲–۴٫
Li TL, Lin HC, Ko MH, Chang CK, Fang SH. Effects of prolonged intensive training on the resting levels of salivary immunoglobulin A and cortisol in adolescent volleyball players. J Sports Med Phys Fitness. ۲۰۱۲ Oct;52 (داوسون و همکاران، ۱۹۹۸) : ۵۶۹-۷۳٫
Linossier MT, Denis C, Dormois D, Geyssant A, Lacour J. (1993). Ergometric and metabolic adaptation to a 5-s sprint training programme. Eur J Appl Physiol Occup Physiol; 67 (داوسون و همکاران، ۱۹۹۸) : ۴۰۸-۴۱۴٫
Little JP, Safdar A, Wilkin GP, Tarnopolsky MA, Gibala MJ. (2010). A practical model of low‐volume high‐intensity interval training induces mitochondrial biogenesis in human skeletal muscle: potential mechanisms. J Physiol; 588 (لیونوزیر و همکاران، ۱۹۹۳) : ۱۰۱۱-۲۲٫
Markus Hermann, John Wilkinson, Heike Scchorr, et al. Comparison of the influence of volume – oriented training and high- intensity interval training on seum homocysteine and its cofactors in young, healthy swimmers. Clin Chem Lab Med 2003, 41 (اسفرجانی و لارسون، ۲۰۰۷) : ۵۲۵ – ۱۵۳۱٫
Paul B. Laursen and David G. Jenkine. The scientific Basic for High Intensity Interval Training. Sports Med 2002,32: 53-73.
Paul B. Laursen, Michelle A, Blanchard, and David G,Jenkinse. Acute high intensity interval trainig improves Tven and peak power out put in highly trained males. Can. J. Appl Physiol 2002;27 (گیبالا و مک گی، ۲۰۰۸) : ۳۳۶-۳۴۸٫
Pozo OJ, Deventer K, Van Eenoo P, Rubens R, Delbeke FT (August 2009). “Quantification of testosterone undecanoate in human hair by liquid chromatography-tandem mass spectrometry”. Biomed. Chromatogr. ۲۳ (لیتل و همکاران، ۲۰۱۰) : ۸۷۳–۸۰٫
Rafael Deminice, Lucas Gabarra, Arthure Rizzi. High intensity interval trsining series as indices of acidose tolerance determination in swimming anaerobic performance prediction. Rev Brass Med Sport 2007; 13: 3.
Rob Duffield, Johan Edge, David Bishop. Effects of high intensity interval training on the Vo2 response during severe exercise. JSMS (2006) , 9, 249-255.
Ross,A and M. Leveritte. Long – term metabolic and skeletal muscle adaptations to short – sprint training; implications for sprint training and tapering. Sports Med. 31: 1063- 1082, 2001.
skeletal muscle and exercise performance. J Physiol, 575: 901-911.
Starks MA, Starks SL, Kingsley M, Purpura M, Jäger R (2008). “The effects of phosphatidylserine on endocrine response to moderate intensity exercise”. J Int Soc Sports Nutr 5: 11.
Steptoe A, Gibson EL, Vuononvirta R, Williams ED, Hamer M, Rycroft JA, Erusalimsky JD, Wardle J (2007). “The effects of tea on psychophysiological stress responsivity and post-stress recovery: a randomised double-blind trial“. Psychopharmacology (Berl. ) ۱۹۰ (پائول و همکاران، ۲۰۰۲) : ۸۱–۹٫
Uedo N, Ishikawa H, Morimoto K, Ishihara R, Narahara H, Akedo I, Ioka T, Kaji I, Fukuda S (2004). “Reduction in salivary cortisol level by music therapy during colonoscopic examination”. Hepatogastroenterology 51 (56) : 451–۳٫
Vervoorn, C. , Quist, A. M. , Vermulst, L. J. , Erich, W. B. , de Vries, W. R. , Thijssen, J. H. (1991). The behavior of the plasma free testosterone/cortisol ratio during a season of elite rowing training. Int J Sports Med, 12 (گونزالز بونو و همکاران، ۱۹۹۹) : ۲۵۷-۲۶۳٫
Wahl P, Mathes S, Achtzehn S, Bloch W, Mester J. Active vs. Passive Recovery During High-intensity Training Influences Hormonal Response. Int J Sports Med. ۲۰۱۳ Nov 20.
Wahl P, Mathes S, Köhler K, Achtzehn S, Bloch W, Mester J. Acute metabolic, hormonal, and psychological responses to different endurance training protocols. Horm Metab Res. ۲۰۱۳ Oct;45 (اسفرجانی و لارسون، ۲۰۰۷) : ۸۲۷-۳۳٫
Wahl P, Zinner C, Achtzehn S, Bloch W, Mester J. Effect of high- and low-intensity exercise and metabolic acidosis on levels of GH, IGF-I, IGFBP-3 and cortisol. Growth Horm IGF Res. ۲۰۱۰ Oct;20 (داوسون و همکاران، ۱۹۹۸) : ۳۸۰-۵٫
Widegren, U, X. J. Jang, A. Korok, et al. Divergent effects of exercise on metabolic and mitogenic signaling pathways in human skeletal muscle. FASEB J. 12: 1379 -1389, 1998.
Wilborn CD, Kerksick CM, Campbell BI, Taylor LW, Marcello BM, Rasmussen CJ, Greenwood MC, Almada A, Kreider RB (2004). “Effects of Zinc Magnesium Aspartate (ZMA) Supplementation on Training Adaptations and Markers of Anabolism and Catabolism”. J Int Soc Sports Nutr 1 (الومی و همکاران، ۲۰۰۳) : ۱۲–۲۰٫
Wright, D. C, D. H, Han, P. M, Grcia- roves, et al. Exercise- induced mitochondrial biogenesis begins before the increase in muscle PGC-1 alpha expression. J. Biol. Chem 282: 194 – ۱۹۹, ۲۰۰۷٫
Zinner C, Wahl P, Achtzehn S, Reed JL, Mester J. Acute hormonal responses before and after 2 weeks of HIT in well trained junior triathletes. Int J Sports Med. ۲۰۱۴ Apr;35 (گیبالا و مک گی، ۲۰۰۸) : ۳۱۶-۲۲٫
Abstract
The purpose of this study was compare the effects of two high intensity interval training (HIT) programs on maximal oxygen uptake (VO2max) and on the level of salivary cortisol & testosterone .
۳۰ trainned participants were accidently divided into three groups :
۱٫ Short-term high intensity interval training
۲٫ Long –term high intedity interval training
۳٫ Regular training
the high intensity interval training protocol consisted of three times in week for four weeks.
Fore reviews variable was used t.test and ANOVA.test.
The result indicated that high intensity interval training after four weeks coused decrease level of cortisol and increase level of testosterone and TCR.
Word points:
High intensity interval training – cortisol – testosterone
↑
http://www.nytimes.com/pages/world/middleeast/index.html. “Egyptian Youths Drive the Revolt Against Mubarak”
۴٫ Jailan Zayan. AFP (2011 )“Egypt braces for nationwide protests”
(http://www.google.com/hostednews/afp/article/ALeqM5hP30nA0bbEaHZKjlpUKhdHxoN8Cg?docId=CNG.95111380dfbe35f8a08d6124c5e915e8.71)
5. Reuters:( 2011/01/25) (http://af.reuters.com/article/egyptNews/idAFLDE70O2GG20110125) ?Q+A-“How will Egypt’s protests affect Mubarak’s rule”
۶٫ Aljazeera, 29 Jan2011 (http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/01/201112974149942894.html) “Protesters back on Egypt streets”.
۷٫ MICHAEL and DIAA HADID, Associated Press, 29 Jan 2011
(http://news.yahoo.com/s/ap/20110129/ap_on_re_mi_ea/ml_egypt_protest) “Thousands in Cairo defy curfew, demand change”
۸٫ Aljazeera, 30 Jan 2011
,(http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/01/201113033817859936.html)” Egypt tense after night of unrest”
۹٫ Aljazeera (http://blogs.aljazeera.net/middle-east/2011/01/29/live-blog-301-egypt-protests) “Live Blog – Egypt Protests”
۱۰٫ Aljazeera, 30 Jan ,(http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/01/201113033817859936.html)” Cairo protesters stand their ground 2011”
۱۱٫ Jim Michaels, USA (http://www.usatoday.com/news/world/2011-01-30-egypt-protests_N.htm) Egyptian demonstrations calm down TODAY
12. Bloomberg, 30 Jan” Egypt Opposition Leaders Form Committee to Negotiate With State” (http://www.bloomberg.com/news/2011-01-30/egypt-opposition-leaders-form-committee-to-negotiate-with-state.html
13. Accuracy, 30 Jan 2011 Institute For Puplic (/http://www.accuracy.org/an-open-letter-to-president-barack-obama)” An Open Letter to President Barack Obama”
۱۴٫ Aljazeera, 31 Jan 2011 ,(http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/01/20111316148317175.html)” Mega protest’ planned in Egypt”
۱۵٫ Aljazeera Live Blog (http://blogs.aljazeera.net/middleeast/2011/01/30/live-blog-311-egypt-protests)” Egypt protests”
۱۶٫ Retrieved .Abc.net.au31 January2011 Egypt protesters call for million-man march – ABC News (Australian Broadcasting Corporation” http://www.abc.net.au/news/stories/2011/01/31/3126194.htm
17. http://www.reuters.com/article/2011/01/28/us-egypt-protests-deaths-idUSTRE70R86L20110128ttp://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/02/2011212597913527.html
18. Aljazeera, 7 Feburary 2011 (http://blogs.aljazeera.net/middle-east/2011/02/07/live-blog-feb-8-egypt-protests) Live Blog-Egypt Protests
2011 ، الاحتجاجات فی مصر /۱۹٫ http://ar.wikipedia.org/w/index.php?titl
20. Laura King and Ned Parker, Los Angeles/ Times, 6 Feb 2011
” Muslim Brotherhood joins talks on Egypt crisis; departure of Hosni Mubarak remains sticking point” http://www.latimes.com/news/nationworld/world/la-fg-egypt-unrest-20110207,0,4061073.story
21. Aljazeera, 9 Feb2011 (http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/02/20112913546831171.html)” Labour unions boost Egypt protests”
۲۲٫ Reuters, 9 Feb 2011 http://af.reuters.com/article/egyptNews/idAFLDE71822Y20110209)” UPDATE 1-Three killed in Egypt desert clash with police”
۲۳٫,Reuters , Feb 10, 2011 11:07am EST
(http://www.reuters.com/article/2011/02/10/egypt-usa-cia-idUSN1010962720110210” Mubarak likely to step down this evening – CIA chief “
۲۴٫ http://apnews.myway.com//article/20110210/D9LA2SHO3.html)” Egypt army takes charge, Mubarak to address nation”
۲۵٫ The Washington Times , February 11, 2011, ,(/http://www.washingtontimes.com/news/2011/feb/11/Egypt-army-backs-mubarak-protesters-enraged ,” Mubarak leaves Cairo for Sinai as protests spread”
۲۶٫ الورفلی، مجدی، “فی ظلل غیاب التعطیه الإعلامیه… فایسبوک و کاله أنباء بدلیه، جریده ایلاف الایکلترونیه”، ۱۴ ینایر ۲۰۱۱٫ .
و. فیلم مستند و اخبار
۱٫ حسین ، مشعل ،( ۲۰۱۱) « چطور فیس بوک دنیا را دگر گون کرد » بهار عربی بخش نخست ، گزارشی تصویری از شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی .پخش در ساعت ۴۶/۱۱دقیقه شب ۶/۱/۲۰۱۱
۲٫ اخبار بخش بی بی سی فارسی به تاریخ ۲۸ ژانویه ۲۰۱۱ همچنین اخبار شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران در همان روز
۳٫ شبکه خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران۱/فوریه/۲۰۱۱٫
۴٫ بخش فارسی اخبار بی بی سی ۱/فوریه /۲۰۱۱٫
۵٫ شبکه ۲ سیمای جمهوری اسلامی ایران ، اخبار ساعت ۳۰:۱۰ ۱، فوریه ۲۰۱۱.
۶٫ شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران ، اخبار سراسری ساعت ۰۰: ۱۴ ،۲ فوریه ۲۰۱۱.
Review:
It also functions as the Internet and social movement theory is discussed. Internet functions including leading the masses, participation, protection, internal and external, protest tactics, ideology, regime legitimacy, awareness is the theme of the seven hypotheses.Statistical analysis of the methods of descriptive statistics (frequencies, percentages and charts) are used.led to the collapse of the ruling establishment and success of the movement to be followed.
Keywords:
Internet, social movements, leading the masses, participation, protection, internal and external, protest tactics, ideology, regime legitimacy, awareness.
زیر نویس ها ی تحقیق
مؤلفه های تأثیر گذار در سیاست خارجی دو کشور ایران و ترکیه طی حکومت حزب عدالت و توسعه در ترکیه را می توان موارد زیر مشاهده نمود.
رابطه اقتصادی و تجاری ایران و ترکیه طی سالهای قبل از ظهور دولت عدالت و توسعه در ترکیه دارای نوساناتی بود که نقطه عطف در بهبود روابط اقتصادی دو کشور را میتوان قرارداد بزرگ صدور گاز ایران به ترکیه در زمان دولت
نجم الدین اربکان دانست.
از سال ۲۰۰۲ و با روی کار آمدن دولت عدالت و توسعه در ترکیه که راهبرد بهبود شاخصهای اقتصادی را در سرلوحه کار خود قرار داده بود، رابطه تجاری و اقتصادی ایران و ترکیه روندی صعودی به خود گرفت.
یکی از نشانه های بارز بهبود روابط اقتصادی ایران و ترکیه را میتوان در اولویت مباحث اقتصادی و تجاری در دیدارهای سران و مسئولین دو کشور و نیز نشستهای اقتصادی دو کشور مشاهده کرد، به نحوی که از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۸ شمسی، بالغ بر پانزده نشست یا اجلاس دو جانبه اقتصادی میان دو کشور برگزار شده است.
روابط اقتصادی ایران و ترکیه از ابعاد مختلفی برخوردار است. زیرساختهای روابط اقتصادی و تجاری ایران و ترکیه بر پایههایی مانند گردشگری، گاز و انرژی، ارتباطات، پیمانکاری و ساخت مسکن ، ترانزیت و حمل و نقل جاده ای ، امور بانکی و … استوار شده است.
در زمینه گردشگری طی سالهای بعد از حاکمیت حزب عدالت و توسعه در ترکیه و به خصوص از سال ۲۰۰۵ به بعد، روابط گردشگری و توریسم میان دو کشور به اوج خود رسید. رابطه توریسم میان ایران و ترکیه، همیشه به نفع ترکیه و اقتصاد آن بوده است، به این صورت که تعداد گردشگران ایرانی که به ترکیه سفر میکنند بیشتر و بلکه چندین برابر گردشگران ترکیهای است که به ایران سفر میکنند.
تعداد گردشگران ایرانی که در سال ۲۰۰۵ به ترکیه سفر کرده اند بالغ بر نهصد و هفتاد و پنج هزار نفر بوده اند که بر اساس آمار اعلامی و در مقایسه با سال ۲۰۰۴، از رشدی ۱۵۲ درصدی برخوردار بوده است، آنهم در شرایط شیوع آنفولانزای مرغی[۹۶] در ترکیه! (خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ۱ اردیبهشت ۱۳۸۵).
روند رو به رشد ورود گردشگران ایرانی به ترکیه طی سال های بعد نیز ادامه داشته است، به نحوی که در سال ۱۳۸۷ و بر اساس آمار وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه، ایران ششمین منبع و مبدأ توریسم ترکیه و بزرگترین منبع توریسم این کشور در خارج از اتحادیه اروپا و روسیه بوده است. بر اساس آمار منتشره، در هفت ماهه اول سال ۲۰۰۸ بیش از ششصد و چهل هزار ایرانی از ترکیه دیدن کرده اند که چهار درصد گردشگران خارجی ترکیه را تشکیل دادهاند (سایت خبری فرارو ۲۴ شهریور ۱۳۸۷). در ادامه ی گسترش روابط سیاسی و اقتصادی میان ایران و ترکیه بود که در سایه برادریهای سیاسی مسئولین دولتی دو کشور و نیز جاذبههای توریستی ترکیه، در هشت ماه ابتدایی سال ۲۰۱۰، بیش از یک میلیون و سیصد هزار گردشگر ایرانی به ترکیه سفر کرده و موجب شکوفایی بیشتر صنعت توریسم این کشور شدهاند (خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ۱۵ مهر ۱۳۸۹).
گردشگران ایرانی طی سال ۲۰۱۱ نیز به ترکیه سفر کرده و این کشور همچنان مقصد اول ایرانیان برای مسافرت های خارجی بوده است تا آنجایی که تعداد گردشگران ایرانی در این سالها حتی به یک میلیون و هشتصد هزار نفر هم رسیده بود، اما در سال ۲۰۱۲ به علت کاهش نرخ ریال در برابر دلار، تعداد این گردشگران نیز کاهش یافته است.
آنچه در روابط گردشگری ایران و ترکیه قابل مشاهده می باشد، رونق و گستردگی روابط گردشگری طی یک دهه اخیر و به خصوص بعد از تثبیت دولت اسلامگرای عدالت و توسعه در ترکیه بوده است. گردشگران ایرانی فارغ از نوسانات و تنش های سیاسی و … میان دو کشور، ترکیه را برای مسافرت های خارجی خود در اولویت داشتهاند.
با گسترش جنگ داخلی در سوریه، افزایش نرخ دلار در ایران و سردی روابط دو کشور، از تعداد گردشگران ایرانی در ترکیه نیز کاسته شده است.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید. |
یکی مهمترین مباحث و روابط میان دو کشور ایران و ترکیه طی دو دهه اخیر را میتوان بحث انرژی و به خصوص صادرات گاز ایران از مسیر ترکیه به اروپا و فروش گاز به ترکیه دانست.
ترکیه که در مسیر ایران به اروپا قرار دارد و پل ارتباطی جغرافیایی میان ایران و اروپا محسوب میگردد، از دو محور بر بحث گاز ایران تأثیرگذار بوده است.
یکم – صادرات گاز ایران به اروپا، اتحادیه اروپا که نزدیک به بسیت درصد کل انرژی جهان را مصرف میکند، سهم بالایی از انرژی مصرفی خود را که حدود بیست و پنج درصد آن میباشد را به گاز طبیعی اختصاص داده است. با توجه به اینکه بخش عمدهای از گاز مصرفی اتحادیه اروپا، توسط کشورهای خارج از اتحادیه و عمدتاً توسط روسیه، نروژ و الجزایر تأمین میشود، این اتحادیه به شدت به دنبال تأمین گاز طبیعی مورد نیاز کشورهای اروپایی می باشد.
ایران با در اختیار داشتن بیش از هفده درصد ذخایر گاز جهان، یکی از بهترین گزینه های تأمین گاز اتحادیه اروپا می باشد. در زمینه صادرات گاز ایران به اروپا، مسیر ترکیه یکی از بهترین و کم هزینه ترین راه های صدور گاز به اروپا است.
ایران طی سالهای اخیر سعی داشته است تا با لابی و رایزنی سیاسی و اقتصادی بتواند در خط لوله صادرات گاز به اتحادیه اروپا معروف به خط لوله”نابوکو”[۹۷]، شرکت کرده و بخشی از گاز مورد نیاز این خط لوله را تأمین سازد. اما با دخالت و تهدید امریکا، ایران از این پروژه کنار گذاشته شد. در حالی که ترکیه از مشارکت ایران در این پروژه حمایت میکرد تا از این طریق بتواند با خرید گاز ایران و سپس صادرات این گاز از سوی ترکیه به اروپا، علاوه بر کسب درآمد، به تسلط بر جریان انرژی اروپا نیز دست یابد جمهوری ترکیه ۱۳۸۶، ۳۱۳).
دوم – صادرات و فروش گاز ایران به ترکیه ، ترکیه به دلیل نبود منابع گازی مورد نیاز خود در داخل کشور، به خرید و واردات گاز از دیگر کشورها محتاج است که ایران به عنوان بهترین و نزدیک ترین منبع تأمین گاز در همسایگی ترکیه قرار دارد، هر چند ترکیه خط لوله روسیه را نیز برای خرید گاز فعال کرده است.
مهمترین توافق و قرارداد اقتصادی میان دو کشور به فروش بیست و پنج ساله ی گاز ایران به ترکیه مربوط میگردد که در سال ۱۹۹۶ (۲۰ مرداد ۱۳۷۵ شمسی) در جریان سفر نجمالدین اربکان به ایران، منعقد گردید.
سرانجام بعد از چندین سال عملیات اجرایی و ساخت خط لوله، صادرات گاز ایران از طریق خط لوله به ترکیه در دسامبر ۲۰۰۱ ( بهمن ۱۳۸۰)، آغاز گردید که ظرفیت این خط لوله ده میلیارد متر مکعب گاز در سال بود، اما در اواسط سال ۲۰۰۲ جریان صدور گاز به صورت موقت متوقف شده و بعد از مدتی دوباره برقرار گردید.
رابطه گازی ایران و ترکیه طی سالهای اخیر، با نوسانات بیشماری روبرو بوده است. تنش و اختلاف بر سر قیمت گاز، میزان گاز صادراتی در زمستان و تابستان، کیفیت گاز و … بوده که این اختلافات معمولاً از سوی ترکیه مطرح شده و ترکیه حتی خواهان ارجاع اختلاف بر سر قیمت گاز به داوری بین المللی شده است. به گزارش خبرگزاری رویتر[۹۸]، دولت ترکیه سال گذشته میلادی اعلام کرده بود پس از این که رجب طیب اردوغان نتوانست تهران را متقاعد کند تا قیمت ها را کاهش دهد، این کشور[ترکیه] به داوری بین المللی چشم دوخته است (خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ۱۴ اسفند ۱۳۸۳). این اختلافات در تمامی سالهای بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه، ادامه داشته است. در سال ۱۳۸۲، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه اعلام کرد، ترکیه قصد دارد توافق بیست و پنج ساله ی خرید گاز طبیعی از ایران را مجدداً مورد بررسی قرار دهد (خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ۳ آبان ۱۳۸۲).
با وجود تمام اختلافات بر سر قیمت و یا کیفت گاز ارسالی از ایران به ترکیه، اهمیت گاز ایران برای ترکیه چه در بعد مصرف داخلی و چه در بعد صادرات به اروپا در راستای ایجاد وابستگی اروپا به ترکیه، برای ترکیه از آنچنان ارزشی برخوردار بوده است که حتی نخست وزیر این کشور در مقابل درخواستهای امریکا برای لغو موافقتنامههای انرژی و خرید گاز با ایران، میگوید که {ما بخشی از نفت خود را از خارج وارد میکنیم و تلاش داریم هزینه واردات انرژی خود را پایین بیاوریم}. به گفته نخست وزیر ترکیه، { بالاخره آمریکا در این زمینه ترکیه را درک خواهد کرد} ( خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ۲۷ تیر ۱۳۸۶).
این اختلافات گازی ایران و ترکیه تا پایان سال ۲۰۱۲ نیز ادامه داشته است و انفجارهای سالیانه و متعدد خط لوله در خاک ترکیه و قطع و وصل مجدد گاز، به افزایش تنشها می انجامید. این امر موجب شد تا مسئولین ترکیه در سال ۲۰۱۰ نیز خواهان تغییر بهای گاز شوند، وزیر انرژی ترکیه می گوید که آنکارا، از ایران خواسته است بهای گاز طبیعی که به ترکیه می فروشد را کاهش دهد اما هنوز جوابی دریافت نکرده است، او افزود {به نظر می رسد مجبوریم نزد داوری برویم} (خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ۲۷ دی ۱۳۹۰).
همین وزیر انرژی ترکیه (تانر ییلدیز[۹۹]) در سال ۲۰۱۲ نیز بر اختلاف دو کشور بر سر قیمت گاز تأکید میکند، قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه بسیار بالاتر از قیمت بازار است و آنکارا قصد دارد پس از ۱۶ مارس ۲۰۱۳ این موضوع را در دیوان بین المللی داوری[۱۰۰] مطرح کند (خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ۲۵ شهریور ۱۳۹۱).
دو کشور در زمینه ارتباطات، قراردادهای مختلفی داشته اند که معروف ترین آنها قرارداد شرکت”ترک سل[۱۰۱]“بود که میبایست به عنوان اولین اُپراتور بخش خصوصی تلفن همراه، در ایران فعالیت نماید. اما با مخالفت نهادهای امنیتی و نظامی کشور با واگذاری ارتباطات کشور به شرکتهای خارجی که مشکوک به اسرائیلی بودن هم بودند، قرارداد مذکور، بهمن ماه ۱۳۸۳ در مجلس شورای اسلامی نیز مورد بررسی قرار گرفته و سهم طرف خارجی در قرارداد به زیر پنجاه درصد کاهش یافت.
اما در ادامه بر اثر قاطعیت ایران در عدم واگذاری امنیت ارتباطات کشور به بیگانگان، به جای ترک سل، کنسرسیومی ایرانی با نام ایرانسل در ایران تأسیس شده و به عنوان اپراتور تلفن همراه در ایران فعالیت نمود.
این موضوع مورد اعتراض ترکیه به ایران گردید و تا مدتها یکی از مباحث تنشزای روابط دو کشور بود.
یکی از دیگر مباحث تنشزا در روابط اقتصادی دو کشور، موضوع بهره برداری از فرودگاه تازه تأسیس امام خمینی تهران بود که قرارداد این فرودگاه نیز به یک شرکت ترکیه ای با نام”تاو”واگذار شده بود.
درست در روز بهرهبرداری این فرودگاه، نیروهای نظامی و امنیتی ایران از افتتاح فرودگاه ممانعت به عمل آورده و فعالیت شرکت تاو[۱۰۲] در زمینه ی کنترل فرودگاه در ایران را مغایر با مصالح و منافع کشور دانستند.
ماجرای شرکت تاو نیز در اردیبهشت سال ۱۳۸۳ آغاز شده و به بحثی داغ در روابط دو کشور تبدیل گردید. این بحث تا آنجا مهم شد که رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در دیداری با سفیر ایران در ترکیه، به این موضوع پرداختند.
اختلافات بر سر دو قرارداد اقتصادی ترک سل و تاو که به دخالت مجلس شورای اسلامی و نهادهای امنیتی ایران منجر گردید، موجب شد تا حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران در اعتراض به مصوبات مجلس ایران در مورد این قراردادها، سفر از پیش برنامه ریزی شده خود در هفتم مهر ماه ۱۳۸۳ را لغو نماید. تبعات لغو قراردادهای مذکور تا سالها بر روابط دو کشور سایه افکنده بود ( خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ۵ مهر ۱۳۸۳).
طی سالهای گذشته بخش مهمی از واردات ایران به خصوص در بخش تجهیزات صنعتی از کشورهای اروپایی بوده است، این امر موجب شده بود تا ترکیه به عنوان یک پل میان اروپا و ایران عمل کرده، بنادر و جادههای این کشور به مسیر ترانزیتی برای واردات و صادرات ایران تبدیل شوند. در زمان جنگ ایران و عراق نیز مسیر ترانزیتی ترکیه از اهمیت بالایی برای واردات کالا به ایران برخوردار بود.
علیرغم وجود توافق نامههای مختلف برای بهبود روابط در زمینه ترانزیت، در بخش حمل و نقل جادهای میان دو کشور حتی در طی همین دو سال اخیر نیز مشکلاتی بروز کرده و تنش هایی در این زمینه وجود داشته و مرزهای دو کشور برای مدتی بسته شده اند.
روابط بانکی و مبادلات مالی میان ایران و ترکیه طی پنج سال گذشته و به خصوص بعد از آغاز تحریمهای بانکی و مالی امریکا و اتحادیه اروپا بر علیه ایران طی چند سال اخیر از اهمیت و جایگاه بالایی در روابط دو کشور برخوردار بوده است.
تحریم بانکی و مالی امریکا و غرب بر علیه ایران که بخش مهمی از تحریمهای غرب بر علیه برنامه هستهای ایران بوده است، موجب شد تا ایران در زمینه صادرات نفت و گاز و سپس دریافت درآمد حاصل از این صادرات با مشکل مواجه شود، بنابراین ترکیه در راستای روابط دوستانه میان دو کشور و البته بر اساس سود خوبی که از راه تسهیل مبادلات بانکی به دست می آورد، به بانک های خود و به خصوص”هالک بانک[۱۰۳] “مجوز مبادله مالی و بانکی با ایران را داده و این بانک، رابط پولی و ارزی ایران با برخی خریداران نفت ایران محسوب میگردد.
ترکیه در پاسخ به درخواست امریکا مبنی بر توقف فعالیت هایش با بانک های ایرانی، معتقد است که آنکارا نمی تواند به سادگی فعالیت هایش با بانک ملت ایران را متوقف کند. روزنامه ی ترکیش دیلی[۱۰۴] در گزارشی به نقل از یک دیپلمات ترک نوشت {درخواست آمریکا در خصوص بازبینی فعالیت های بانک ملت ایران در ترکیه با سردی آنکارا مواجه شد، بانک ملت ایران در لیست تحریم شده از سوی سازمان ملل قرار ندارد و ترکیه از قطعنامه های سازمان ملل تبعیت می کند نه از تصمیمات کنگره و یا رییس جمهور آمریکا!} (خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ۱۲ بهمن ۱۳۸۶).
مبادلات بانکی ایران و ترکیه طی یکی، دو سال اخیر از محکمترین و کم تنشترین روابط میان دو کشور بوده که البته باید تبادل و خرید طلا از ترکیه توسط ایران را به این مبادلات بانکی و مالی اضافه کرد.
شکوفایی این مبادلات بانکی، مالی و طلا میان دو کشور از تحریم نفت و امور بانکی ایران توسط امریکا و اتحادیه اروپا نشئت گرفته است، این مبادلات برای هر دو کشور راهگشا و پر منفعت بوده است به صورتی که رشد صادرات طلای ترکیه به ایران در سال ۲۰۱۲ بالغ بر هشتصد درصد بوده است (خبرگزاری فارس ۱۶ دی ۱۳۹۱).
با وجود روابط کم تنش و نسبتاً متعادل دو کشور در زمینه اقتصاد و تجارت که بر پایه سود و منفعت اقتصادی دو کشور و به خصوص ترکیه استوار است، آمار رو به رشد روابط اقتصادی دو کشور طی سال های اخیر نشان میدهد که حجم تجارت بین دو کشور که در سال ۲۰۰۰، در حدود یک میلیارد دلار بود، در سال ۲۰۰۸ به حدود ده میلیارد دلار رسیده و در سال ۲۰۱۱ به شانزده میلیارد دلار بالغ شده که در سال ۲۰۱۲ به حدود بیست و یک میلیارد دلار رسیده است (خبرگزاری فارس ۱ بهمن ۱۳۹۱).
دورنمای توسعه روابط اقتصادی دو کشور چنان میباشد که بر اساس توافقات و گفتگوهای مسئولین دو کشور و به خصوص نخست وزیر ترکیه رجب طیب اردوغان، قرار است حجم تجارت و مبادلات اقتصادی میان ایران و ترکیه در سال ۲۰۱۵ به سی میلیارد دلار برسد، امری که در وضعیت کنونی روابط دو کشور عجیب است (خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ۹ فروردین ۱۳۹۱).
تمامی این روابط رو به رشد و پر منفعت اقتصادی که به خاطر سهم بیشتر صادرات ترکیه به ایران، بیشترین سود آن برای ترکیه است، در حالی صورت میگیرد که تنها کشوری که مردم آن حق خرید املاک و مستغلات در خاک ترکیه را ندارند، ایران می باشد! (سازمان توسعه تجارت ایران ۱۳۸۸، ۷۸).
روابط ایران و ترکیه در ابعاد فرهنگی و اجتماعی در طی یک دهه اخیر که حزب عدالت و توسعه در ترکیه سکان دولت را در دست داشته است، دارای یک روند بدون تنش در هشت سال اول بود، اما طی دو سال آخر آن یعنی از سال ۲۰۱۰ به بعد دارای تنش و نوسان شدیدی بوده است.
روابط اجتماعی و فرهنگی دو کشور بر سابقه ی تاریخی چند صد ساله میان دو کشور استوار بوده است. سابقه تاریخی فرهنگی و اجتماعی مشترکی که ریشه در آداب و سنن مردم فلات ایران و امپراتوری ایران طی قرنها قبل داشته است.
نزدیکی فرهنگی و اجتماعی مردم دو کشور و حس برادری و هم زیستی مسالمتآمیز مردم دو کشور، موجب گردید تا مردم و مسئولین ایران از پیروزی حزب عدالت و توسعه در ترکیه در سال ۲۰۰۲، بسیار خوشحال شده و این رویداد را به عنوان نقطه عطفی در بهبود روابط ایران و ترکیه قلمداد نمایند.
۲-۱۸)دیدگاه های ناظر بر تعارض تعهد حرفه ای و سازمانی
احتمال ایجاد تعارض در تعهد افراد به سازمان و حرفه، برای اولین بار توسط «گولدنر(۱۹۵۷)» مطرح شد. او بیان کرد که کارکنان حرفه ای به جای وفاداری به سازمان، به یک مرجع برون سازمانی، یعنی گروه حرفه ای خود وفادار می شوند. در مقابل، کارکنان دارای دانش و توانایی محدود، به سازمان متعهد بوده و دارای یک گروه مرجع داخلی هستند. گولدنر خاطر نشان کرد که گسترده اندیشان (حرفه ای ها) بر خلاف محدود بینان در یک سازمان نمی مانند و در تکاپو هستند. او ادعا می کند که تعهد سازمانی و تعهد حرفه ای با هم ناسازگارند( یک کارمند یا به سازمان یا به یک حرفه و نه هر دو، متعهد می شود).
زاجاک و ماتیو در تحلیل کلان از پیش نیازها و برآیندهای تعهد سازمانی، ضعیف ترین همبستگیها (ضرایب همبستگی حدود ۴/۰) را میان معیارهای تعهد شغلی و تعهد سازمانی، گزارش کردند و نتیجه گرفتند که بهتر است این دو نوع تعهد به طور مجزا بررسی شوند. از دیدگاه این دو و بسیاری از پژوهشگران، تعهد سازمانی و تعهد شغلی دارای همبستگی ضعیف بوده و سازه های متمایزی هستند. کالربرگ و برگ(۱۹۸۷) تعارض تعهد حرفه ای و تعهد سازمانی را در قیاس با مفهوم «بازی حاصل جمع صفر»، تشریح کردند که در آن هر مقدار افزایش در میزان تعهد حرفه ای باعث کاهش مقدار تعهد سازمانی خواهد بود و بالعکس.
نویسندگان دیگری مانند «سرنسون و سرنسون(۱۹۷۴)» ، «میلر(۱۹۶۷)» « دورف من و هاول(۱۹۸۱)» ادعا کردند که ساختارهای بوروکراتیک سازمان در اثر محدودیتهای استقلال حرفه ای به وجود آمده و در اغلب موارد سیستم های بوروکراتیک با نظامهای حرفه ای در تعارض هستند. بر این اساس در حالی که سیستم بوروکراتیک، دارای ویژگیهایی مثل کنترل و اختیار سلسله مراتبی، انطباق با اهداف سازمانی، هنجارها، مقررات و وفاداری سازمانی است، سیستم حرفه ای روی ارزشهایی چون همکارگرایی، کنترل حرفه ای، انطباق با اهداف و استانداردهای حرفه ای، استقلال عمل حرفه ای، تمایل و وفاداری به ارباب رجوع تاکید می کند.
معمولاً در سازمانهای حرفه ای کمتر شاهد تعارض هستیم چرا که اهداف حرفه ای و سازمانی در راستای یکدیگر قرار دارد. به طور نمونه در مراکز پژوهشی ، مؤسسات حسابداری و بیمارستانهای خصوصی به جهت سازگاری اهداف حرفه ای و سازمانی، سطح تعارض در حداقل خود قرار داشته و بر عکس رابطه بالای تعهد حرفه ای و سازمانی مشهود است . از طرف دیگر، سازمانهای غیرحرفه ای به اندازه سازمانهای حرفه ای، فرصتهای پیشرفت شغلی ایجاد نمی کنند که این امر می تواند باعث کمتر شدن تعهد سازمانی کارکنان حرفه ای این سازمانها شود.
معیارهای مورد استفاده در تعیین میزان پرداخت و نظام ترفیع در شرکتهای حرفه ای معمولاً عینی و عمدتاً بر اساس استانداردهای قابل اندازه گیری است. اما سازمانهای غیرحرفه ای معمولا از معیارهای عینی و آشکار برای توزیع پاداشها استفاده نمی کنند و در نتیجه به نظر می رسد که دارای مشروعیت کمتری باشند) والاس[۸۵]، ۱۹۹۵: ۳۳۳-۳۴۹).
برابر یافته ها، تعارض سازمانی و حرفه ای زمانی به وجود می آید که ارزشهای سازمانی با ارزشهای حرفه ای مانند استقلال عمل حرفه ای و حفظ استانداردها، مطابقت نداشته باشند. به همان میزان که سازمانها به افراد حرفه ای اجازه دهند تا مطابق ارزشها و قضاوت حرفه ای خود عمل کنند، یک شاخص مهم برطرف کننده تعارض حرفه ای- سازمانی به وجود آمده است. به عنوان نمونه، تحقیق در مورد «تعارض حرفه ای-سازمانی» حسابداران نشان می دهد که آنها یک تعهد قوی نسبت به کارفرما و حرفه خویش دارند و شاهد تعارض حرفه ای-سازمانی نسبتاً کمی هستند. به هر حال، پژوهش ها نشان می دهد که تعارض حرفه ای-سازمانی می تواند برای نگرشها و تمایلات کاری کارمندان مثل رضایت شغلی، وابستگی شغلی، تعهد و جابجایی مضر باشد(بامبر و لیر، ۲۰۰۱: ۱-۱۰).
بخش دوم
۲-۱۹)پیشینه تحقیق
۲-۱۹-۱ )بررسی آثار رهبری تحول آفرین بر تعهد به تغییرات در میان معلمان هنگ کنگ:
این پژوهش در سال ۲۰۰۲ انجام پذیرفت و نتایج به دست آمده نشان داد که تعهد معلمان با سبک رهبری تحول آفرین رابطه مثبت و معناداری دارد و رهبری تحول آفرین پیش بینی کننده ۷ /۱۰ درصد از واریانس تعهد معلمان می باشد. البته موضوع قابل توجه در این پژوهش این بود که از میان ابعاد رهبری تحول آفرین که مورد بررسی قرار گرفته بودند، چشم انداز[۸۶] بیشترین همبستگی را با تعهد معلمان داشت (یو[۸۷] و همکاران، ۲۰۰۲ ). در پژوهشی مشابه که رافرتی[۸۸] و همکاران وی انجام دادند ، مشخص گردید که ایجاد چشم اندازی از آینده سازمان با تعهد کارکنان رابطه مثبت و معناداری دارد (رافرتی و همکاران، ۲۰۰۴)
۲-۱۹-۲)بررسی رابطه بین سبک های رهبری تحول آفرین و تبادلی با تعهد سازمانی کارکنان:
این پژوهش در سال ۱۳۸۵ بر روی تعداد ۳۱۴ نفر از کارکنان شهرک صنعتی زنجان انجام پذیرفت و نشان داد که بین سبک های رهبری تحول آفرین و تبادلی و تعهد سازمانی کارکنان رابطه ای معنادار وجود دارد و رهبرانی که از سبک رهبری تحول آفرین استفاده می کنند در افزایش میزان تعهد کارکنان نسبت به سازمان، موفق ترند و هر اندازه سبک رهبری مدیران از تبادلی به سمت تحول آفرین حرکت کرده است، در بین کارکنان شاهد وفاداری بیشتری نسبت به سازمان بوده ایم. ( امیرکبیری وهمکاران ،۱۳۸۵)
۲-۱۹-۳) بررسی رابطه رهبری تحول
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
آفرین و تعامل گرا با تعهد سازمانی معلمان:
این پژوهش در سال ۱۳۹۰ توسط محمد جاودانی و همکارانش بر روی ۳۲۰ نفر از معلمان مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر شیراز انجام پذیرفت و نتایج حاصل از آن نشان داد که بین میزان تحول آفرینی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد. اما بین میزان تعامل گرایی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، رابطه معنا دار وجود ندارد علاوه براین، تحلیل رگرسیون نشان داد که رهبری فرمند (یکی از ابعاد رهبری تحول آفرین) بیشترین تأثیر را بر تعهد سازمانی معلمان دارد.
۲-۱۹-۴)رابطه بین سبک رهبری تحول آفرین مدیران و ابعاد تعهد سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان خراسان شمالی:
این پژوهش در سال ۱۳۹۱توسط مهران مختاری و همکارانش بر روی۸۴ نفر ازکارکنان اداره ورزش و جوانان استان خراسان شمالی انجام پذیرفت نتایج تحقیق نشان داد بین سبک رهبری تحول آفرین و تعهد سازمانی رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. همچنین بین سبک رهبری تحول آفرین با تعهد عاطفی و تکلیفی رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. اما بین سبک رهبری تحول آفرین و تعهد مستمر ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
2-19-5)مطالعه سانتوز
هدف اصلی پژوهش انجام گرفته توسط سانتوز(۱۹۹۸) در کشور جمهوری دمینیکن بررسی عوامل مرتبط با تعهد شغلی، سازمانی و حرفه ای مربیان سازمان توسعه دمینیکن است. اهداف فرعی این مطالعه عبارت بودند از:
۱-بررسی روابط میان متغیرهای کاری(سابقه ، سازمان، شغل، حرفه، حوزه برنامه و منطقه کاری)، متغیرهای اجتماعی (اعتبار شغلی، سازمانی و حرفه ای) و متغیرهای تعهد.
۲- تعیین میزان همبستگی تعهد شغلی، سازمانی و حرفه ای با متغیرهای کاری و اجتماعی
۳- تعیین بهترین پیش بینی کننده های(تعهد شغلی، سازمانی و حرفه ای). در این پژوهش یک نمونه۵۵۰ نفری از چهار منطقه جمهوری دمینیکن (مرکز، شرق، شمال و جنوب غربی) به صورت تصادفی انتخاب شدند .
نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که هر ۹ متغیر با حداقل یکی از متغیرهای تعهد رابطه معنادار داشت.
۱-بین اعتبار شغلی و تعهد شغلی(r=0.55) ، اعتبار سازمانی و تعهد شغلی(r=0.57) ، اعتبار حرفه ای و تعهد شغلی(r=0.48)یک رابطه مثبت مشاهده شد.
۲-میان اعتبار سازمانی و تعهد سازمانی (r=0.72)، اعتبار شغلی و تعهد سازمانی (r=0.59)و اعتبار حرفه ای و تعهد سازمانی (r=0.39) همبستگی مثبت به دست آمد .
۳-در ادامه یک همبستگی مثبت نیز میان اعتبار حرفه ای و تعهد حرفه ای (r=0.49) ، اعتبار شغلی و تعهد حرفه ای(r=0.49)و اعتبار سازمانی و تعهد حرفه ای (r=0.33)گزارش شد.
۴-نهایتاً همبستگی مثبتی میان تعهد شغلی و تعهد سازمانی (r=0.68)، تعهد شغلی و تعهد حرفه ای(r=0.55) و تعهد سازمانی و تعهد حرفه ای(r=0.4)مشاهده شد.
روابط میان تعهد شغلی، سازمانی و حرفه ای در پژوهش یاد شده نشان می دهد که بهبود یک نوع تعهد، تاثیر مثبتی روی سایر انواع تعهد دارد. این بدان معناست که هر موقعیتی در شغل ، سازمان یا حرفه که در جهت کاهش یک نوع تعهد باشد، باعث کاهش دو نوع دیگر هم خواهد شد.
هم چنین روشن شد که مدیران برای درک تعهد شغلی ، سازمانی و حرفه ای کارمندان، بایستی روی خصوصیات اجتماعی-روانی و کاری تمرکز داشته باشند. در نهایت با بهبود و حمایت از خصوصیات کاری و اجتماعی می توان سطح تعهد شغلی، سازمانی و حرفه ای کارکنان را افزایش داد(سانتوس[۸۹]، ۱۹۹۸: ۵۷-۶۱).
۲-۱۹-۶)مطالعه هاسکت و همکاران
« هاسکت » و همکاران (۲۰۰۱) در مقاله ای تحـت عنوان«شناخت ارتباط میان سازه های تعهد» یافته ها و نتایج تعدادی از پژوهشگران در زمینه روابط تعهد حرفه ای و سازمانی را مورد توجه قرار داده اند:
« راندال و کوت(۱۹۹۱)» ادعا کرده اند که وابستگی شغلی پیش درآمد یا پیش نیاز تعهد سازمانی و تعهد شغلی است. آنها در مدل خود، وابستگی شغلی را به عنوان یک متغیر تعدیل کننده روابط میان نگرشهای مختلف از جمله اخلاق کاری، تعهد حرفه ای و تعهد سازمانی تعریف کردند. به ویژه اینکه وابستگی شغلی روی تعهد سازمانی و تعهد حرفه ای اثر مستقیم می گذارد.
از دیدگاه این دو پژوهش گر رابطه بین وابستگی شغلی و تعهد سازمانی مبتنی بر تئوری مبادله اجتماعی است، زیرا افراد تمایل دارند با کسانی رابطه دوجانبه برقرار کنند که از آنها منتفع شوند. تجارب کاری مثبت کارمندان نیز در گرو تلاشهای سازمان است زیرا کارمندانی که وابستگی شغلی بالایی داشته باشند، هویت سازمانی آنها افزایش می یابد و در نتیجه تعهدشان به سازمان بیشتر می شود.
۲-۱۹-۷)مطالعه«تسای»و «وانگ»
«تسای» و «وانگ»(۲۰۰۴) در پژوهشی تحت عنوان «مطالعه نقش متغیر مداخله گر رضایت از پرداخت بر رابطه میان تعهد حرفه ای و سازمانی» به بررسی عوامل فردی اثرگزار بر تعهد حرفه ای و سازمانی پرداخته اند. آنان در پژوهش خود ابتدا ، روابط متغیر های فردی را به طور مستقل با تعهد کارکنان بررسی و در مرحله دوم این روابط را با ورود متغیر مداخله گر «رضایت از پرداختها»، سنجیده و در نهایت به بررسی رابطه تعهد حرفه ای و سازمانی پرداخته اند(تسای و وانگ، ۲۰۰۴: ۱۷۹-۱۸۹).
مهمترین یافته پژوهش «تسای» و «یانگ» ارتباط مثبت و معنی دار تعهد حرفه ای و سازمانی است به گونه ای که میزان همبستگی بدست آمده میان تعهد حرفه ای و سازمانی در این تحقیق برابر ۴/۱۹ درصد بوده است و پس این ادعای ادبیات کلاسیک که رابطه تعهد حرفه ای و سازمانی را مجموع صفر قلمداد کرده اند رد می شود.
بنابراین الزاماً رابطه تعهد حرفه
ای و تعهد سازمانی ناسازگار نیست، بلکه هر دو نوع تعهد می تواند با هم در یک جامعه رخ داده و روابط مثبتی را نشان دهند . دیگر یافته این پژوهش تاثیر مشابه رابطه برخی متغیرهای فردی با هر دو نوع تعهد است که از جمله می توان به نوع جنسیت و میزان درآمد (رابطه مثبت)، سطح تحصیلات، رده شغلی، سابقه کار و تاهل (بدون تاثیر) اشاره کرد. ضمن آنکه ورود متغیر مداخله گر رضایت از پرداختها نیز عمدتاً تاثیر مشابهی بر روابط متغیرهای فردی با تعهد سازمانی و حرفه ای داشته است. این یافته ها بیانگر آن است که پیشینه ها و عوامل اثر گذار بر تعهد حرفه ای و تعهد سازمانی تا اندازه ای مشترک است و می توان به تعاملی در زمینه روابط تعهدحرفه ای و سازمانی دست یافت.
در تحقیقی که توسط بریک و مونت (۱۹۹۱) صورت گرفت بیان می کنند با وجدان بودن بهترین ویژگی شخصیتی پیش بینی عملکرد شغلی است و برون گرایی و روان رنجوری نیز پیش بینی کننده های خوبی برای خشنودی شغلی هستند.
کارک ، شمیر و چن(۲۰۰۳) در تحلیلی ارتباط بین هر کدام از پنج حیطه شخصیت و عملکرد شغلی را مورد بررسی قرار دادند، وجدانی بودن را به عنوان قویترین همبستگی با عملکرد شغلی یافتند.
بیرنه و همکاران (۲۰۰۵) به بررسی رابطه بین عملکرد شغلی و ویژگی شخصیتی پرداختند و نتایج نشان داد که وجدانی بودن عملکرد شغلی را به صورت معناداری پیش بینی می کند (به نقل از نعامی ،۱۳۸۴).
توماس (۲۰۰۴) در بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد شغلی ۳۶۳۰ کارمند بدست آورد که با کنترل سن و دیگر متغیرهای جانبی رابطه قوی بین تعهد سازمانی و عملکرد شغلی وجود دارد.
جانز و همکاران (۲۰۰۴) در نخستین بررسی رابطه بین عملکرد شغلی مدیران درجه اول و تعهد عاطفی آنها و دوام تعهد و رضایت شغلی در یک شرکت بزرگ خدمات غذایی گزارش کردند که بین تعهد سازمانی و تعهد عاطفی با عملکردهای شغلی کارمندان رابطه معناداری وجود دارد.
اسمیت (۲۰۰۴) اثرات ویژگی های شخصیتی سرپرستان را بر نگرش های زیردستان در۱۳۱ مدیر و ۴۶۷ زیردست بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که شخصیت مدیران بانگرش های زیردستان
در ارتباط است . سطوح بالای توافق پذیری،ثبات عاطفی و برون گرایی مدیران و سطوح پایین وجدان کاری آنها با میزان رضایت زیردستان نسبت به مدیران، رضایت کلی، تعهد عاطفی، ترک شغل زیردستان در ارتباط هستند.
۲-۲۰)چارچوب نظری پژوهش
رهبری تحول آفرین و تعهد سازمانی
نظریه سبک رهبری تحول آفرین یکی از چارچوبهای نظری در دنیا است، که از سوی برنز[۹۰] (۱۹۷۸) و بس[۹۱] (۱۹۸۵) مطرح شده است. در سالهای اخیر نیز توجه زیادی به آزمودن الگوی نوین مدیریتی رهبری تحول آفرین شده است. به طوری که تنها در طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ بیش از یکصد پایان نامه و تحقیق در دانشگاههای مختلف دنیا، مفهوم رهبری تحول آفرین را بررسی کرده اند. بس در سال ۱۹۹۰، بیان کرد که رهبران می توانند با بهره گرفتن از ویژگیهای رفتاری رهبری تحول آفرین، پیروان خود را به سوی عملکرد بیش از انتظار، رهنمون کنند(هامفری و اینستین[۹۲]، ۲۰۰۳: ۲).
رهبران تحول آفرین این احساس را در زیردستان ایجاد می کنند که به آنان به عنوان انسان نگریسته می شود و به افراد کمک می کنند که مسائل را به روشی جدید ببینند(لاندروم و همکاران[۹۳]، ۲۰۰۰: ۱۵۲). بر اساس نظریه رهبری تحول آفرین، یک رهبر، نیازمند استفاده از بازیگران داخلی جهت انجام وظایف لازم برای سازمان است تا به اهداف مطلوبش دست یابد. در این راستا، هدف رهبری تحول آفرین آن است که اطمینان یابد مسیر رسیدن به هدف، به وضوح از سوی بازیگران داخلی درک شده است، موانع بالقوه درون سیستم را برطرف می کند و بازیگران را در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده ترغیب می کند(بونکه[۹۴]، ۲۰۰۳: ۵-۶).
رهبران تحول آفرین زیردستان خود را بر می انگیزاند تا آنچه را در توان دارند انجام دهند(بورک و کالین[۹۵]،۲۰۰۱: ۲۴۴). در محیط رقابتی کسب و کار امروز، عمده نگرانی و تکاپوی سازمان ها در جهت بقا ، توسعه و پیشرفت فراگیر آنها شکل میگیرد.
در راستای این هدف خطیر، مدیران در پی شناسایی و بهره گیری بهینه از منابع و سرمایه هایی هستند که تحصیل آنها هزینه ها و زحمات فراوانی دارد. پس پیروز این میدان مدیرانی هستند که سرمایه های مذکور را به اثربخش ترین، کاراترین و بهره ورترین طُرق ممکن به کار گیرند. در تحقیق حاضر به بررسی ارتباط ابعاد رهبری تحول آفرین براساس مدل باس و اولیو(۱۹۸۵) و تعهد سازمانی مدل مایر و آلن(۱۹۹۷)می پردازد. بر اساس این دو مدل ابعاد رهبری تحول آفرین و تعهد سازمانی به شرح زیر هستند.
ابعادی که رهبری تحول آفرین را تشکیل می دهند به شرح زیر هستند:
نفوذ آرمانی (ویژگیهای آرمانی – رفتارهای آرمانی) :
در این فصل خلاصهای از مبانی نظری پژوهش و همچنین تحقیقات تجربی انجام شده در مورد اضطراب اجتماعی و توجه متمرکز بر خود ارائه میگردد. ابتدا به بررسی اضطراب اجتماعی میپردازیم و به مباحث مرتبط با آن اشاره خواهیم کرد و سپس به مباحثی در رابطه با سوگیری حافظه خواهیم پرداخت.
اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حد معمولی وجود دارد و در این حد، به عنوان پاسخی انطباقی تلقی میشود. فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظه ای مواجهکند. دانشمندان معاصر معتقدند که اضطراب یک حالت خلقی یا هیجانی است که توسط عواطف منفی و نشانگان تنی[۳۲] استرس توام با این تصور که برخی اتفاقات بد و ناگوار در آینده رخ خواهد داد، مشخص میگردد (بارلو، ۱۹۸۸؛ نقل از واکر و روبرتس[۳۳]، ۲۰۰۱) و به دنبال ارزیابی اطلاعات درباره رویدادهای تهدید کننده یا ادراک توانایی شخص برای رویارویی با آن، پدید میآید (کلارک و ولز، ۱۹۹۵). اضطراب حالتی از تشویش، نگرانی و بیقراری و یا تصور در مورد یک موقعیت پیشبینی شده یا ناراحتکننده است. اگر چه اضطراب نمیتواند یک تجربه خوشایند باشد، اما هدف اضطراب دست یابی به برنامه ریزیها و حل حوادث در آینده است. اضطراب توسط لیدل[۳۴] (۱۹۴۹) روانشناس مشهور “سایه هوش” نامگذاری شده است، زیرا انسان ها میتوانند حوادث آینده را پیشبینی نمایند و برای آنها برنامه ریزی کنند و این به فرد اجازه میدهد که برای هر تعداد از پیامدها آماده شوند، نشانگان فیزیولوژیکی همراه با اضطراب ممکن است شامل افزایش ضربان قلب، بیقراری، ناآرامی و انقباض عضلانی باشد. اضطراب به مقدار بهینه و متوسط می تواند انگیزه فرد را برای بهبود عملکرد خود در موقعیت افزایش دهد، این موضوع توسط یرکس و دادسون[۳۵](۱۹۰۸) خاطر نشان شده است. آنها دریافتند که سطوح متعادل اضطراب، عملکرد را بهبود می بخشد، در حالیکه اضطراب بسیار کم یا زیاد با عملکرد تکلیف تداخل پیدا میکند. اضطراب تا حدودی توسط تفکرات «چه خواهد شد» “اگر نظیر اینکه اگر من در آن آزمون پیشرفت تحصیلی شکست بخورم چه خواهد شد” یا “اگر کسی در آن میهمانی با من حرف نزند چه خواهد شد”، مشخص میشود.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
– مولفهی شناختی: به احساس ذهنی نگرانی و ناراحتی گفته میشود. غالب افکار، تصاویر ذهنی و نگرانیها، به اضطراب ناخواسته، ناگهانی و پیشرونده مربوط میباشند. شناختها ممکن است به حالت فکر ترس آور یا فاجعه آمیز که میتواند به همراه رویدادی خاص، باشد یا نباشد، عبور ناگهانی یک فکر یا تصویر ذهنی نگرانیزا و اضطراب انگیز و تصویر ذهنی یا تکانه اضطراب باشد که مکررا به ذهن فرد میرسد و اضطراب را بر میانگیزد که فرد نمیتواند از ورود آن به ذهن خود جلوگیری کند. محتوی ذهنی متغیر است. نکته قابل توجه بازخوانی، فراخوانی و ترکیب ادراکهای ذهنی در قالب تصاویر و در نتیجه بر انگیخته شدن اضطراب و عاطفه ناخوشایند همراه آن است(بیدل[۳۶]، ۲۰۰۱).
– مولفهی رفتاری: به آمادگی برای عمل مربوط میشود که به آن اجتناب رفتاری نیز گفته میشود. افراد به طور معمول از موقعیتها، رویدادها یا اشخاصی که از نظر ذهنی یا بدنی بر انگیزاننده اضطراب هستند، اجتناب میکنند. گاهی فرد مبتلا به اضطراب برای اجتناب اعمالی را انجام میدهد که نهایتا منجر به آیینهای وسواسی میشود. اجتناب رفتاری در مقابل خاموشی بسیار مقاوم بوده و به تدریج باعث کاهش قدرت تمیز دادن[۳۷] موقعیت ها و محرک های تمیزی میشود(بیدل، ۲۰۰۱).
– مولفهی فیزیولوژیک: مربوط به وجود احساسات جسمانی میباشد که ضمن حضور علایم متفاوت جسمی، در تجربه اضطراب مشترک هستند. این علایم شامل سرگیجه، احساس خفگی، تعریق، لرزش، رنگ پریدگی، نفس نفس زدن، تپش قلب، درد قفسه سینه، گرگرفتگی، بیحسی و کرختی و حالت تهوع و استفراغ میشود. علائم فیزیولوژیک اضطراب سیستم های گوارشی، تنفسی، وغدد درونریز قلبی – عروقی را درگیر میکند. فرد با یک نوع حالت برانگیختگی منتشر مواجه میشود که در تمام اختلالهای اضطرابی مشترک است. هنگامی که این بر انگیختگی شدید میشود، موجب حمله وحشت زدگی میشود. این برانگیختگیها ممکن است ناشی از محرکهای بیرونی نظیر موقعیتهای تهدید کننده محیطی یا تصاویر ذهنی و تکانههای درونی باشد که همانطور که گفته شد، مولفهی شناختی اضطراب محسوب میشوند (بیدل، ۲۰۰۱).
اضطراب اجتماعی ممکن است از اختلال پانیک و فوبی مکانهای باز تمیز داده شود، اگرچه بعضی از بیماران فوبی اجتماعی دارای حملات پانیک هستند اما این حملات معمولا به وسیله موقعیتهای اجرایی یا اجتماعی به وجود میآیند. به علاوه در طول حملات پانیک آنها میترسند که دیگران آنها را ببینند و در مورد آنها با علایم اضطرابشان قضاوت کنند، در حالیکه بیماران با اختلال پانیک از صدمه جسمی ناشی از علائم اضطراب میترسند. اگر حملات پانیک غیر منتظره در غیاب علائم اجتماعی روی دهند، تشخیص اضافی اختلال پانیک باید مورد توجه قرار گیرد. بیماران فوبی اجتماعی ممکن است اجتناب های اساسی شبیه فوبی مکانهای باز داشته باشند که عملکرد آن ها را محدود میکند، اگرچه در فوبی اجتماعی موقعیتها همواره شامل تعامل اجتماعی و ترس از قضاوت است. در حالی که در فوبی مکانهای باز بیماران از موقعیت هایی میترسند که ممکن است دچار حملات پانیک غیره منتظره شوند و توانایی فرار یا کمک گرفتن نداشته باشند. بنابراین بیماران فوبی اجتماعی معمولا وقتی تنها هستند احساس راحتی بیشتری دارند، در حالی که بیماران فوبی مکانهای باز معمولا وقتی دیگران حضور دارند احساس راحتی بیشتری میکنند. بیماران دارای اختلال اضطراب منتشر ممکن است نگرانی های افراطی در ارتباط با تعدادی از مشکلات، از جمله شرایط اجتماعی داشته باشند. اگر ترس خاصی از خجالت زده یا تحقیر شدن وجود داشته باشد، تشخیص اضافی فوبی اجتماعی باید داده شود. گوشهگیری اجتماعی و حساسیت زیاد نسبت به انتقاد ممکن است در افسردگی اساسی وجود داشته باشد، مخصوصا وقتی”با ویژگیهای غیر طبیع” خاصتر بروز کند. اگرچه این علائم وابسته به خلق هستند و زمانی که دوره های افسردگی درمان شوند کاهش پیدا میکنند. فوبی اجتماعی فقط زمانی تشخیص داده میشود که ترس و اجتناب اجتماعی در غیاب دوره های افسردگی اساسی رخ دهد. در اسکیزوفرنی و اختلالات سایکوتیک دیگر، و در اختلالات شخصیت اسکیزوئید و اسکیزوتایپی، اجتناب از تماس اجتماعی علت فقدان علاقه به دیگران و یا ترسهای هذیانی از صدمه است. در فوبی اجتماعی (و اختلال شخصیت اجتنابی)، تمایل به تعاملات اجتماعی وجود دارد، در حالیکه این تمایل با ترس از حقارت یا خجالت بازداری میشود (سادوک، سادوک، ۲۰۰۷، ترجمه پورافکاری، ۱۳۹۰)
تقریبا در همه مطالعات اصلی و نمونه های بالینی و اجتماعی، اختلال فوبی اجتماعی همایندی[۳۸] زیادی را با اختلالات دیگر (هم اختلال اولیه و هم ثانویه) نشان میدهد. در میان متداول ترین اختلالات همایند محور I در اختلال فوبی اجتماعی اولیه، بیماری افسردگی است (مثلا؛ اختلال افسردگی اساسی و افسرده خویی[۳۹]). دیگر اختلالات اضطرابی ( مثل اختلال وحشت زدگی با یا بدون ترس از مکانهای باز و اختلال اضطراب فراگیر[۴۰])، اختلال سوء مصرف مواد ( اعتیاد به الکل یا وابستگی) و اختلال شخصیت ضد اجتماعی[۴۱] در میان اختلالات محورII، بیشترین همایندی را با اختلال فوبی اجتماعی، بویژه نوع منتشر آن دارند. در حالی که ناتوانی در عملکردهای شغلی و اجتماعی شامل ناتوانی در کار، مدرسه رفتن، اجتماعی شدن یا ازدواج کردن در اختلال فوبی اجتماعی بسیار زیاد و قابل ملاحظه هستند، این مشکلات با حضور دیگر بیماریهای آسیب شناسی روانی همآیند، ترکیب میشود (ویتچن و بلوچ[۴۲]، ۱۹۹۶). برای مثال در یک مطالعه اجتماعی بزرگسالان جوان، دارای اختلال فوبی اجتماعی همآیند با اختلال افسردگی اساسی که حدود ۴ سال به طول انجامید، مشخص شد این افراد نسبت به افرادی که تنها به اختلال افسردگی اساسی مبتلا هستند، علایم افسردگی بیشتری را نشان میدهند، مدت زمان اختلال افسردگی طولانیتری دارند، تلاش برای خودکشی شدیدتری دارند و در طول دورانی که زیر نظر بودند، تلاشهای بیشتری برای خودکشی کرده اند (استین و همکاران، ۲۰۰۱).
در این مورد نکته مهم این است که هر دو مطالعه مقطعی و طولی حضور توامان اختلال افسردگی اساسی در مورد اختلال فوبی اجتماعی را نشان دادند (ویتچن، بسدو، بیتنر و گودوین[۴۳]، ۲۰۰۴). برای مثال، تحلیل اطلاعات بررسیهای برنامه ناحیه تحت پوشش همه گیرشناسی نشان داد که افراد مبتلا به اختلال اضطراب شایعترین اختلال اولیه مرتبط با اختلال افسردگی اساسی و پیشبینی کننده خطر اختلال افسردگی اساسی بعدی هستند. به نظر میرسد که موارد ثانویه اختلال افسردگی اساسی ثابتتر و شدیدتر از اختلال افسردگی اساسی اولیه باشند (کسلر و همکاران، ۱۹۹۶).
اضطراب مانند تمام اعمال روانی در مغز به صورت یک فعل و انفعال بیو شیمیایی اتفاق میافتد. این که فرایند زیست شناختی، اولیه یا ثانویه بر اضطراب است، در حال حاضر سئوالی بی پاسخ است.
داده ها در خصوص بررسی عصبی تشریحی در اختلال فوبی اجتماعی هیچ نابهنجاری در عوامل ساختاری یا جریان خونی منطقهای[۴۴] در مغز این افراد به وسیله تصویر برداری با طنین مغناطیسی[۴۵] (MRI) و اسپستروسکپی[۴۶] نشان نمیدهد (استین و همکاران، ۱۹۹۶).
مطالعات متعددی بر روی ناقلهای عصبی در این بیماران صورت گرفته است. سیستم سروتونین با داروی فن فلورامین[۴۷] و سیستم دوپامینرژیک[۴۸] با لوودوپا[۴۹] مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین افراد دارای فوبی اجتماعی و افراد سالم تفاوتی مشاهده نمیشود. در ضمن هیچ تفاوتی در سطح هورمون استرس بین دو گروه کنترل بهنجار و گروه فوبی اجتماعی مشاهده نشده است. با این وجود با اثری که مهار کنندههای مونوآمین اکسیداز (MAOI) در درمان فوبی اجتماعی داشته است، برخی از محققان را به طرف این فرضیه هدایت میکند که ممکن است فعالیت سیستم دوپامینرژیک هم در ایجاد این اختلال دخیل باشد. مصرف آنتاگونیستهای بتا-آدرنرژیک[۵۰] در فوبی عملکردی به پیدایش نظریه آدرنرژیک منجر گردیده که بر بالا بودن ترشح سطح اپی نفرین[۵۱] در افراد مبتلا به فوبی اجتماعی در مقایسه با گروه کنترل بهنجار در دستگاه عصبی مرکزی و پیرامونی، و یا به حساس بودن این سیستم ها به سطح طبیعی تحریک آدرنرژیک معتقد میباشند (سادوک، سادوک، ۲۰۰۷، ترجمه پورافکاری، ۱۳۹۰).
فروید، نخستین تبیینهای روانپویشی درباره فوبیها و اختلالات اضطرابی را ارائه داد. فروید فوبیها را حالتهای نورتیک در نظر گرفت و مکانیسم شکلگیری فوبیها را با نظریه اضطراب سال ۱۹۲۶ خود هماهنگ ساخت. او عقیده داشت که اضطراب نوروزی وقتی ایجاد میشود که والدین یا شرایط بیرونی به طور مداوم و افراطی، موانعی را در راه بیان کشانندههای نهاد[۵۲] به وجود میآورند. وی در نخستین نظریه خود در مورد اضطراب، آن را نتیجه مستقیم سرکوبگری[۵۳] دانست. اما در سال ۱۹۲۶، نظریه اضطراب خود را بازنگری کرد و این بار سرکوبگری را مبنای اضطراب نمیداند، بلکه آن را به منزله پیامد و نتیجه اضطراب تلقی میکند. فروید عقیده دارد که افکار غیر قابل پذیرش پرخاشگری یا جنسی که منجر به تنبیه خیالی فرامن[۵۴] میشوند، از ناخودآگاه ناشی میشوند، اضطراب علامتی شکل میگیرد و باعث برانگیخته شدن مکانیسمهای دفاعی[۵۵] خاصی در ایگو میگردد. جابجایی از نخستین مکانیسمهای دفاعی است که ایگو از آن استفاده میکند، که عبارت است از جهت بخشی مجدد اضطراب ناهشیار[۵۶] به سوی یک جایگزین هشیار که اغلب ذاتا بیخطر است. فرافکنی دومین مکانیسم دفاعی خاص مورد استفادهی مبتلایان به فوبیا میباشد که طی آن، منبعی خارج از خود در دنیای بیرونی پیدا میکنند و افکار غیر قابل پذیرش ناخود آگاه را به آن نسبت می دهد. سومین مکانیسم دفاعی مورد استفاده ایگوی این افراد اجتناب است که فرایند نظام دار مواجه نشدن با موضوع، شی جابهجا شده یا فرافکنی شده مرتبط با اضطراب است. در نتیجه این سه مکانیسم دفاعی به دلیل واپس زنی افکار غیر قابل پذیرش و ممنوع، اضطراب را از بین میبرند، اما این روش کنترل اضطراب به بهای شکلگیری فوبیها تمام میشود (دادستان، ۱۳۷۶).
همانند اختلالات اضطرابی دیگر، تئوری دو عاملی ماورر[۵۷] (۱۹۲۰) مدلی را برای درک نقش شرطیسازی در کسب و حفظ فوبی اجتماعی فراهم میآورد. یک یا چند بار تجربه تعاملات اجتماعی خجالت آور یا تروماتیک ممکن است باعث شود، شخص پاسخ اضطرابی خجالت و یا حقارت شرطی شده را کسب کند. سپس این پاسخهای شرطی میتوانند به وسیلهی موقعیتهای اجتماعی مشابه در آینده ایجاد شوند. دامنه علائم اجتماعی که موجب پاسخهای ترس میشوند ممکن است در گذر زمان به واسطه تعمیم گسترده شوند. به علاوه گفته میشود که ترسهای اجتماعی میتوانند به واسطه مشاهدات جانشینی از پاسخهای ترس دیگران فرا گرفته شوند. اوست و هاگلاهی[۵۸] (۱۹۸۱) دریافتند که بیش از ۵۰ درصد بیماران دارای فوبی اجتماعی رویداد تروماتیک خاصی را به یاد میآورند که قبل از ترسهایشان رخ داده بوده است، در حالی که ۱۳درصد تجربیات یادگیری جانشینی را به یاد میآورند. مفهوم « آمادگی»[۵۹] (سلیگمن[۶۰]،۱۹۷۱) همچنین برای کمک به توضیح فراگیری ترسهای اجتماعی نیز مورد استفاده است. سلیگمن اظهار میدارد که گونه ها از نظر ژنتیکی آمادهی فراگیری ترسها از محرکی هستند که موجب تهدیدات حیاتی در گذشته تکاملی شان بوده است. برای مثال انسانها ترس هایی از تاریکی، مارها و حیوانات بزرگ (احتمالا تهدیدات واقعی که با آنها درگیر بوده اند) را بیشتر از تجهیزات برقی یا اتومبیلها گسترش دادند. چنین آمادگی برای ترسها به وسیله فراگیری سریع مقاومت بالا نسبت به خاموشی و واضحا غیر منطقی مشخص میشود (منیکا و زیمبرج، ۱۹۹۵). با بکارگیری این مفهوم برای فوبی اجتماعی، باومیستر و تایس[۶۱] (۱۹۹۰) اشاره کردند که انسانها کلا نمیتوانند در تنهایی زندگی کنند، بنابراین داشتن مکانیزمهای رفتاری که از طرد اجتماعی جلوگیری میکند، روشی سازگارانه است. چنین مکانیزمی شامل اضطراب به عنوان نشانهای برای پایان بخشیدن به رفتار بغرنج است. اهمن و دیمبرگ[۶۲] (۱۹۷۸) بحث کردهاند که فوبی اجتنابی همچون تنفر و مخالفت اجتنابی، ممکن است به عنوان تلاشهایی برای جلوگیری از حملات احتمالی افراد با موقعیتهای بالاتر در نظر گرفته شود. تحقیق در رابطه با گونه های غیر انسانی این فرضیه را پشتیبانی میکند که ممکن است برای ترسهای اجتماعی آمادگی وجود داشته باشد (منیکا و زیمبرگ، ۱۹۹۵). صرف نظر از اینکه ترس ها چگونه از موقعیتهای اجتماعی فرا گرفته میشوند، اجتناب برای باقی نگه داشتن آنها عمل میکند. وقتی بیماران دارای فوبی اجتماعی از موقعیتهای ترسیده شده اجتناب میکنند، کاهش اضطراب را تجربه و رفتار اجتنابی را تقویت میکنند. در چنین شرایطی، اجتناب از تجربه موقعیتهای اجتماعی بدون نتایج منفی و نیز از فرونشانی ترسهای شرطی شده جلوگیری میکند.