یافته ها و دستاوردهای پژوهش عبارت است از نتایج محاسبه و تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده. به بیانی دیگر، تعبیر و تفسیر داده ها را یافته های پژوهش گویند.یافته ها و دستاوردهای پژوهش اطلاعات واقعی است که از فرایند پژوهش علمی به دست آمده است.
از اینرو داده های تحقیق که اطلاعات خام و غیر تجربی و تنها آماره های کمی هستند باید با توجه به اهداف و فرضیه های تحقیق تفسیر و تعبیر شوند تا به یافته ها و دستاوردهای پژوهش تبدیل گردند.در این مرحله اطلاعات و داده های کد گذاری شده پس از تجزیه و تحلیل و پردازش به وسیله رایانه توسط محقق مورد تفسیر و تعبیر قرار می گیرند. در این فصل از پژوهش در ابتدا به شناسایی کدها پرداخته خواهد شد و در مرحله بعد کدهای شناسایی شده حاصل از فن دلفی که در اختیار مدیران بیمارستانی قرار گرفته شد و داده های خام حاصل از جمع آوری پرسشنامه های ارائه شده به مدیران، از نظر میزان همبستگی بین کدها و در سطوح مختلف مدیران و نیز وزن و اهمیت هر دسته از کدها از طرق آزمونهای آماری و نیز شیوه میانگین گیری برای تک تک کدها به تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه پرداختیم.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |
۴-۲) شناسایی کدهای اخلاق حرفه ای مدیران بیمارستانی در سطوح مختلف اداری
در این پژوهش در ابتدا با طرحریزی پرسشنامه شناسایی کدها با الهام گرفتن از سازمانهای بزرگی که به طراحی و شناسایی کدهای اخلاق حرفهای پرداختهاند به شناسایی کدهای اخلاقی پرداختیم،که در نهایت و با جمع بندیهای انجام شده از طریق فن دلفی به مجموعه ای از کدهای شناسایی شده مشتمل بر ۱۸کد دست یافتیم.
بدین ترتیب که برای شناسایی کدها سه مرحله پرسشنامه شناسایی کدها در اختیار خبرگان اخلاق حرفهای قرار گرفت. در مرحله اول مجموعه ای از سؤالات مشتمل بر ۱۵ کد شناسایی شده اخلاق حرفهای برای مدیران بیمارستانی در اختیار مدیران قرار گرفته شد، که در کنار آن از آنان خواسته شد ضمن نظر دهی در مورد کد بودن موارد مذکور به وزندهی و درجه اهمیت آن کدها بپردازند. و در پایان مواردی که از نظر آنها کد میباشد و مورد توجه قرار نگرفته شده است را به صورت کتبی بیان کنند.
۴-۳) کدهای حاصل از تحلیل نظرات صاحبنظران از طریق فن دلفی
الف)تعهد من به ارباب رجوع
ب)تعهد من در مورد درستی رفتارهای مالی
ج)تعهد من به عموم مردم و حرفه
۴-۴) آمار استنباطی
در این بخش به پایایی پرسشنامه، بررسی سوال های تحقیق به کمک آزمون همبستگی پیرسون ،الویتبندی کدها در بیمارستانهای دولتی و خصوصی با بهره گرفتن از آزمون فریدمن و نیز میانگینگیری از نظر مدیران جهت میزان اخلاقی بودن هر یک از کدها میپردازیم.
۴-۴-۱) پایایی[۹۳] (قابلیت اعتماد) پرسشنامه
پایایی یکی از ویژگیهای فنی ابزار اندازه گیری است. مفهوم یاد شده با این امر سروکار دارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می دهد. در این تحقیق برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ[۹۴] استفاده گردیده است.حد قابل قبول آلفای کرونباخ برای مقاصد کاربردی حداقل ۷/۰ است. (خاکی،۱۳۸۷)
که در آن k تعداد سؤال های پرسشنامه، واریانس سوال iام و واریانس کل سوالات است.
جدول ۴-۱آماره پایایی
تعداد سوالات | αکرونباخ | متغییر |
۱۰ | ۰٫۸۳۴ | تعهد من به ارباب رجوع |
۲ | ۰٫۷۲۱ | تعهد من درمورد درستی رفتارهای مالی |
۶ | ۰٫۷۹۸ | تعهدات من به عموم مردم و حرفه |
۱۸ | ۰٫۸۰۱ | کل سوالات |
۴-۴-۲)بررسی آزمون همبستگی بین مدیران بیمارستان های دولتی با شاخص های شناسایی شده اخلاق حرفهای
۱-مدیران عالی
فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۲آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عالی | تعهد نسبت به ارباب رجوع | ۰٫۵۳۴ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول۴-۲ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۵۳۴) بین دو متغیر رابطه مثبت و مستقیم برقرار است ، یعنی با بالا رفتن سطوح مدیریتی تعهد نسبت به اربابرجوع نیز افزایش می یابد.
فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی وجود دارد.
جدول ۴-۳آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای دولتی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عالی | تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی | ۰٫۲۱۴ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۳ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۲۱۴) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با بالا رفتن سطوح مدیریتی تعهد نسبت در مرد درستی رفتارهای مالی نیز افزایش می یابد.
فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۴آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عالی | تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه | ۰٫۴۳۸ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۴ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۴۳۸) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
۲-مدیران میانی
فرض صفر : میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۵آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران میانی | تعهد نسبت به ارباب رجوع | ۰٫۶۸۳ | ۰٫۰۰۱ |
با توجه به جدول ۴-۵مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۱ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۶۸۳) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
فرض صفر:میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالیوجود دارد.
جدول ۴-۶آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای دولتی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران میانی | تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی | ۰٫۳۶۳ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۶ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۳۶۳) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
فرض صفر:میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل:میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفهرابطه وجود دارد.
جدول ۴-۷آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران میانی | تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه | ۰٫۴۸۸ | ۰٫۰۰۱ |
با توجه به جدول ۴-۷ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۱ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۴۸۸) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
۳-مدیران عملیاتی
فرض صفر : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۸آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عملیاتی | تعهد نسبت به ارباب رجوع | ۰٫۲۷۱ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۸ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۲۷۱) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
فرض صفر:میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی وجود دارد.
جدول ۴-۹آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عملیاتی | تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی | ۰٫۴۲۵ | ۰٫۰۰۲ |
با توجه به جدول ۴-۹مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۲ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۴۲۵) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
فرض صفر:میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل:میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۱۰آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عملیاتی | تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه | ۰٫۵۲۱ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۱۰مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۵۲۱) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
۴-۴-۳) بررسی آزمون همبستگی بین مدیران بیمارستان های خصوصی با کدهای اخلاقی شناسایی شده
۱-مدیران عالی
فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۱۱آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عالی | تعهد نسبت به ارباب رجوع | ۰٫۶۲۹ | ۰٫۰۰۱ |
با توجه به جدول ۴-۱۱ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۱ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۶۲۹) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی وجود دارد.
جدول ۴-۱۲آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عالی | تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی | ۰٫۲۹۷ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۱۲ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۲۹۷) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۱۳آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عالی | تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه | ۰٫۵۷۷ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۱۳ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۵۷۷) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
۲-مدیران میانی
فرض صفر : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۱۴آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران میانی | تعهد نسبت به ارباب رجوع | ۰٫۷۳۶ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۱۴ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۷۳۶) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
فرض صفر : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی وجود دارد.
جدول ۴-۱۵آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران میانی | تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی | ۰٫۶۰۲ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۱۵ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۶۰۲) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
فرض صفر : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۱۶آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران میانی | تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه | ۰٫۵۱۰ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۱۶مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۵۱۰) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
۳-مدیران عملیاتی
فرض صفر : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۱۷آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عملیاتی | تعهد نسبت به ارباب رجوع | ۰٫۳۳۴ | ۰٫۰۰۱ |
با توجه به جدول ۴-۱۷ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۱ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۳۳۴) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
فرض صفر : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی وجود دارد.
جدول ۴-۱۸آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عملیاتی | تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی | ۰٫۵۸۴ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۱۸ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۵۸۴) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
فرض صفر :میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.
فرض مقابل : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود دارد.
جدول ۴-۱۹آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه
متغیر ۱ | متغیر ۲ | مقدار ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
مدیران عملیاتی | تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه | ۰٫۷۶۴ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول ۴-۱۹ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۷۶۴) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.
جدول ۴-۲۰ مقایسه ضریب همبستگی مدیران در سطوح مختلف مدیریتی با مولفههای اخلاق حرفهای در بیمارستانهای دولتی و خصوصی
سطوح مدیریتشاخص ها | مدیران بیمارستانهای دولتی | مدیران بیمارستانهای خصوصی | ||||
مدیران عالی | مدیران میانی | مدیران عملیاتی | مدیران عالی | مدیران میانی | مدیران عملیاتی | |
تعهدات من به ارباب رجوع | ۰٫۵۳۴ | ۰٫۶۸۳ | ۰٫۲۷۱ | ۰٫۶۲۹ | ۰٫۷۳۶ | ۰٫۳۳۴ |
تعهدات من به درستی رفتارهای مالی | ۰٫۲۱۴ | ۰٫۳۶۳ | ۰٫۴۲۵ | ۰٫۲۹۷ | ۰٫۶۰۲ | ۰٫۵۸۴ |
تعهدات من به عموم و حرفه | ۰٫۴۳۸ | ۰٫۴۸۸ | ۰٫۵۲۱ | ۰٫۵۷۷ | ۰٫۵۱۰ | ۰٫۷۶۴ |
۴-۴-۴)اولویت بندی کدها در بیمارستانهای دولتی با بهره گرفتن از آزمون فریدمن
جدول۴-۲۱ آزمون فریدمن
شاخص | میانگین |
تعهدمن نسبت به ارباب رجوع | ۴٫۳۲ |
تعهدات من درمورد درستی رفتارهای مالی | ۴٫۹۸ |
تعهدات من به عموم مردم و حرفه | ۴٫۴۵ |
ب
جدول ۴-۲۲ آزمون فریدمن
آماره آزمون | سطح معنی داری |
۱۶۳٫۲۹ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول شماره ۴-۲۲ می توان بیان نمود که به علت کمتر بودن سطح معنی داری آزمون فریدمن از معیار ۰٫۰۵ اهمیت کدها از نظر پاسخگویان یکسان نمی باشد.با توجه به این امر و با بهره گرفتن از امتیازات در جدول شماره ۴-۲۱می توان شاخص ها را به ترتیب اولویت بندی نمود.
جدول ۴-۲۳ الویت بندی شاخص های اخلاق حرفهای در بیمارستانهای بخش دولتی
شاخص | میانگین |
تعهدات من درمورد درستی رفتارهای مالی | ۴٫۹۸ |
تعهدات من به عموم مردم و حرفه | ۴٫۴۵ |
تعهدمن نسبت به ارباب رجوع | ۴٫۳۲ |
۴-۴-۵)اولویت بندی کدها در بیمارستانهای خصوصی با بهره گرفتن از آزمون فریدمن
جدول ۴-۲۴ آزمون فریدمن
شاخص | میانگین |
تعهدمن نسبت به ارباب رجوع | ۳٫۲۸ |
تعهدات من درمورد درستی رفتارهای مالی | ۴٫۸۷ |
تعهدات من به عموم مردم و حرفه | ۴٫۶۶ |
ب
جدول ۴-۲۵ آزمون فریدمن
آماره آزمون | سطح معنی داری |
۱۰۲٫۴۱ | ۰٫۰۰۰ |
با توجه به جدول شماره ۴-۲۵ می توان بیان نمود که به علت کمتر بودن سطح معنی داری آزمون فریدمن از معیار ۰٫۰۵ اهمیت کدها از نظر پاسخگویان یکسان نمی باشد.با توجه به این امر و با بهره گرفتن از امتیازات در جدول شماره ۴-۲۴می توان شاخص ها را بترتیب اولویت بندی نمود.
جدول ۴-۲۶ الویت بندی شاخص های اخلاق حرفهای در بیمارستانهای بخش خصوصی
شاخص | میانگین |
تعهدات من درمورد درستی رفتارهای مالی | ۴٫۸۷ |
تعهدات من به عموم مردم و حرفه | ۴٫۶۶ |
تعهدمن نسبت به ارباب رجوع | ۳٫۲۸ |
۴-۵)میانگینگیری نظر مدیران جهت تعیین اخلاقی بودن هر یک از کدها
کدهای اخلاقی برای سطوح مختلف مدیریتی کدامند؟
با توجه به اینکه این کدها از طریق فن دلفی و رجوع به نظر متخصصان استخراج گردیدهاند کدهای مختلف در سطوح مختلف از نظر مدیران سطوح مختلف با درجات و امتیازات متفاوتی امتیازدهی گردیدهاند، ما در این تحقیق با رجوع به نظر مدیران سطوح مختلف در بیمارستانها در مورد کدهای استخراجی حاصل از فن دلفی به نتایج زیر دست یافتیم. جدول۴-۲۷
جدول ۴-۲۷ میانگینگیری نظر مدیران جهت تعیین اخلاقی بودن هر یک از کدها
مدیران عالی(درصد) | مدیران میانی(درصد) | مدیران عملیاتی(درصد) | |||||||||||||
کدها | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ |
۱ | ۰ | ۲۰ | ۲۰ | ۴۰ | ۲۰ | ۰ | ۲۰ | ۲۰ | ۴۰ | ۲۰ | ۰ | ۰ | ۲۳ | ۴۰ | ۳۷ |
۲ | ۰ | ۰ | ۰ | ۴۰ | ۶۰ | ۰ | ۰ | ۰ | ۴۰ | ۶۰ | ۰ | ۰ | ۰ | ۲۰ | ۸۰ |
۳ | ۰ | ۰ | ۰ | ۱۰ | ۹۰ | ۰ | ۰ | ۰ | ۷ | ۹۳ | ۰ | ۰ | ۱۵ | ۲۰ | ۶۵ |
۴ | ۰ | ۲۰ | ۲۰ | ۴۰ | ۲۰ | ۰ | ۰ | ۲۰ | ۶۰ | ۲۰ | ۰ | ۰ | ۲۰ | ۴۰ | ۴۰ |
۵ | ۰ | ۰ | ۰ | ۲۰ | ۴۰ | ۰ | ۲۶ | ۳۱ | ۳ | ۰ | ۱۵ | ۲۳ | ۱۴ | ۸ | ۰ |
۶ | ۰ | ۰ | ۰ | ۴۰ | ۶۰ | ۰ | ۰ | ۰ | ۴۰ | ۶۰ | ۰ | ۰ | ۰ | ۲۰ | ۸۰ |
۷ | ۰ | ۵ | ۲۲ | ۲۸ | ۴۵ | ۰ | ۰ | ۱۵ | ۲۵ | ۶۰ | ۰ | ۰ | ۵ | ۳۰ | ۶۵ |
۸ | ۰ | ۱۰ | ۱۹ | ۱۷ | ۵۴ | ۰ | ۰ | ۲۰ | ۴۰ | ۴۰ | ۸ | ۱۰ | ۲۰ | ۴۰ | ۲۲ |
۹ | ۰ | ۶ | ۳۰ | ۳۱ | ۳۳ | ۰ | ۱۰ | ۲۰ | ۵۳ | ۱۷ | ۰ | ۰ | ۲۲ | ۴۰ | ۳۸ |
۱۰ | ۰ | ۵ | ۳۲ | ۲۳ | ۴۰ | ۰ | ۰ | ۱۵ | ۴۱ | ۴۴ | ۰ | ۰ | ۳ | ۲۱ | ۷۶ |
۱۱ | ۰ | ۷ | ۹ | ۴۳ | ۴۱ | ۶ | ۶ | ۲۲ | ۴۹ | ۱۷ | ۰ | ۸ | ۱۴ | ۳۷ | ۴۱ |
۱۲ | ۳ | ۱۱ | ۲۵ | ۳۸ | ۲۳ | ۳ | ۹ | ۳۱ | ۴۷ | ۱۰ | ۰ | ۰ | ۲۲ | ۳۶ | ۴۲ |
۱۳ | ۰ | ۰ | ۲۱ | ۱۶ | ۶۳ | ۰ | ۰ | ۹ | ۲۲ | ۶۹ | ۰ | ۰ | ۳ | ۳۱ | ۶۶ |
۱۴ | ۰ | ۰ | ۵ | ۲۲ | ۷۳ | ۰ | ۲ | ۱۷ | ۳۲ | ۴۹ | ۵ | ۱۳ | ۱۷ | ۲۸ | ۳۷ |
۱۵ | ۰ | ۷ | ۷ | ۴۴ | ۴۲ | ۰ | ۰ | ۱۵ | ۴۴ | ۴۱ | ۰ | ۲ | ۱۵ | ۲۹ | ۵۴ |
۱۶ | ۰ | ۰ | ۳ | ۳۲ | ۶۵ | ۰ | ۱۱ | ۲۸ | ۲۳ | ۳۸ | ۰ | ۰ | ۱۷ | ۳۹ | ۴۴ |
۱۷ | ۶ | ۷ | ۲۳ | ۴۰ | ۲۴ | ۴ | ۸ | ۲۹ | ۱۲ | ۴۷ | ۰ | ۶ | ۱۶ | ۴۱ | ۳۷ |
۱۸ | ۰ | ۹ | ۱۲ | ۱۸ | ۶۱ | ۷ | ۹ | ۲۳ | ۴۱ | ۲۱ | ۰ | ۰ | ۱۵ | ۴۴ | ۴۱ |
۴-۶) ارزیابی کد بودن داده های حاصل از فن دلفی
با توجه به اینکه در تستهای سنجش کد بودن موارد مورد پرسش قرار گرفته شده، به مواردی که امتیاز بالای ۳ میگیرند کد اطلاق میگردد در این آزمون ما با میانگین گیری از نظرات مدیران در سطوح مختلف مدیریتی در مورد کدهای گوناگون به نتایج زیر دست یافتیم.
۱۰-کد شماره ۱۰ با میانگین ۶۳% در سطح عالی، ۸۵% در سطح میانی و ۹۷% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب میگردد.
۱۱-کد شماره ۱۱ با میانگین ۸۴% در سطح عالی، ۶۶% در سطح میانی و ۷۸% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب میگردد.
۱۲-کد شماره۱۲ با میانگین ۶۱% در سطح عالی، ۵۷% در سطح میانی و ۷۸% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب میگردد.
۱۳-کد شماره ۱۳ با میانگین ۷۹% در سطح عالی، ۹۱% در سطح میانی و ۹۷% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب میگردد.
۱۴-کد شماره ۱۴ با میانگین ۹۸% در سطح عالی، ۸۱% در سطح میانی و ۶۵% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب میگردد.
۱۵-کد شماره ۱۵ با میانگین ۸۶% در سطح عالی، ۸۵% در سطح میانی و ۸۳% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب میگردد.
۱۶-کد شماره ۱۶ با میانگین ۹۷% در سطح عالی، ۶۱% در سطح میانی و ۸۳% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب میگردد.
۱۷-کد شماره ۱۷ با میانگین ۶۴% در سطح عالی، ۵۹% در سطح میانی و ۷۸% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب میگردد.
۱۸-کد شماره ۱۸ با میانگین ۷۸% در سطح عالی، ۶۲% در سطح میانی و ۸۵% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب میگردد.
۴-۷) تمایز کدهای اخلاق فردی و اخلاق مدیریتی در بیمارستان ها
تحلیل سوال
کدهای اخلاق فردی در موسسه مشاوره مدیریت آمریکا شامل ۱۵ کد زیر میباشد که در قیاس با کدهای اخلاق مدیریتی مشتمل بر ۱۸ کد که حاصل این تحقیق میباشند بیانگر تفاوت بین اخلاق فردی و مدیریتی و نیز همپوشانی آنها میباشد.
کدهای اخلاق فردی:
تعهد من به ارباب رجوع
۱- من به ارباب رجوع با درستی،صلاحیت،استقلال، واقع بینی و بصورت حرفه ای خدمات را ارائه خواهم داد.
۲- من بصورت متقابل با ارباب رجوع ، انتظارات واقع بینانه از منافع ونتایج خدمات خود را بنا خواهم نهاد.
۳- من صرفاً وظایفی را خواهم پذیرفت که برای آن تجربیات و صلاحیت لازم را برای انجام داشته باشم و من تنها کارکنانی را که دانش وتوانایی ارائه خدمت بصورت موثر به ارباب رجوع را دارند،بکار خواهم گرفت
۴- قبل از پذیرش خدمت،من مطمئن خواهم شد که با ارباب رجوع درباره تفاهم متقابل درمورد اهداف،محدوده برنامه کار و ترتیبات حق الزحمه اقدامات لازم را بعمل آورده ام.
۵- من بطور مناسب آن دسته ازاطلاعات ارباب رجوع که اطلاعات عمومی نیستند را محرمانه تلقی خواهم کرد وگامهای معقولی را برخواهم داشت که مانع از دسترسی افراد غیر مجاز به آنها گردد و از امتیاز حقوق مالکانه نه توسط خود و نه بیمارستان یا ارباب رجوع دیگر بدون اخذ مجوز از ارباب رجوع استفاده نخواهم کرد.
۶- من از تضاد منافع وظهورآن احتراز خواهم نمود و اگر مواردی پیش آید که با قضاوت و یا اهداف واقع بینی من تداخل کند،بیدرنگ آنها را برای ارباب رجوع فاش خواهم نمود.
۷- من چنانچه ببینم که در موردی درستی و واقع گرایی من ممکن است مورد سوال قرار گیرد، پیشنهاد خواهم نمود که از گرفتن آن مشاوره معاف شود.
۸- من از دعوت کارکنان دیگر بیمارستانها جهت استخدام بدون مشورت قبلی با مدیران آن بیمارستان،خودداری خواهم کرد.
تعهدات من در مورد درستی رفتارهای مالی
۹- من پیشاپیش با ارباب رجوع درباره مبانی حق الزحمه و هزینه ها توافق خواهم کرد و ارقام معقولی که با خدمات ارائه شده ومسئولیت های پذیرفته شده باشد را مطالبه خواهم نمود.
۱۰-من حق دلالی،پاداش یا سایر مزایا را از اشخاص ثالث در ارتباط با توصیه به ارباب رجوع بدون اطلاع ورضایت قبلی ارباب رجوع قبول نخواهم نمود و پیشاپیش هر گونه منافع مالی به شکل کالا یا خدمت در رابطه با توصیه ارائه شده به ارباب رجوع را به وی فاش خواهم کرد.
تعهدات من به عموم و حرفه
۱۱- چنانچه در محدوده اشتغال من باشد، وقوع هر گونه کار نادرست،رفتار مخاطره آمیز یا فعالیت های غیرقانونی را به مقامات ذیصلاح داخل یا خارج و نیز ارباب رجوع گزارش خواهم نمود.
۱۲- من به حقوق همکاران خودم و نیز دیگر همکاران در دیگر بیمارستانها و نیز حقوق دیگر موسسات درمانی احترام خواهم گذاشت واطلاعات یا روش های اختصاصی آنان را بدون اجازه آنان مورد استفاده قرارنخواهم داد.
۱۳- من حرفه خود را درارتباط با ارباب رجوع ، کارکنان و عموم به درستی وبه شکل حرفه ای نشان خواهم داد.
۱۴- من خدمات خود را به روش های فریبنده،اغوا کننده ویا به صورتی که موجب بدنام کردن بیمارستان و یا حرفه مدیریت اداری بیمارستانها گردد،تبلیغ نخواهم نمود.
۱۵- اگر من تخلفی از کدها رامشاهده کنم، آن را به مدیران ارشد سازمان و مرکز کنترل بر نحوه اجرای صحیح کدها اعلام خواهم نمود و وفاداری به کد را در بین سایر اعضایی که به جای من کارمیکنند،ارتقاء خواهم بخشید.
۴-۸( کدهای اخلاق مدیریتی حاصل از تحقیق
الف)تعهد من به ارباب رجوع
پاره ای گفته اند مقصود این است که اگرکسی پس از پیکار به اسلام روی آورد نگوید که با اجبارواکراه حق را پذیرفته است چرا که اسلام آوردن کسی که پس از کارزار با میل و رغبت به خدا و پیامبران ایمان می آورد پذیرفتنی است.
ابن عباس برآن است که این آیه درموردگروهی ازانصارفرودآمده است.[۱۲۵]
اما گروهی از مفسرین برآنند که این آیه درباره ی هیچ فرد و گروهی نیامده بلکه پیامی جهان شمول وانسانی دارد و آن یک اصل اساسی وانسانی است که درپذیرفتن دین ودین داری دین باوری الزامی درکارنیست. [۱۲۶]
درجمله ی « لااِکرَاهَ فیِ الدِّینِ » دین اجباری نفی شده است. چون دین عبارت است از یک سلسله معارف علمی که معارفی عملی به دنبال دارد.یعنی انسان در آغاز به بعضی ازحقایق آگاهی می یابد وسپس به آن ها عمل می کند.آن چه همه ی آن معارف را در بردارد اعتقادات است و اصولاً دین یعنی همین مسائل اعتقادی دین و اعتقاد از امور قلبی اند و تا عقل ودل چیزی را به میل و رغبت نپذیرند انسان نمی تواند آن را قبول کند و به آن ایمان بیاورد. اکراه و اجبار در امور قلبی راه ندارد. [۱۲۷]
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِ » این جمله روشن مىکند که در دین تحمیلى نیست انبیاء و مخصوصا پیامبر اسلام (ص) مردم را به چیز ناشناختهاى دعوت نکردهاند و نگفتهاند چه بفهمید و چه نفهمید باید بپذیرید، بلکه به حکم «قد تبین …» به چیز شناخته شدهاى خواندهاند على هذا مراد از اکراه آنست که به کسى بگویند قبول کن اگر چه نمىفهمى تقلید کن و دم نزن.
به عبارت دیگر انبیاء گفتهاند اى مردم ما شما را به چیزى مىخوانیم که مىفهمید البته اصول دین و کلیات آن کاملا روشن است موقعى که پیامبران دین را بر مردم عرضه کردند آنها فهمیدند و قبول کردند بعضىها هم فهمیدند ولى از روى خود پسندى انکار نمودند.
بنابر آنچه گفته شد این جمله فقط بیان مطلب فوق است نه حکم تکوینى است و نه حکم تشریعى که به صورت خبر آمده است، و اگر بخواهیم از آن حکم تکوینى و یا تشریعى استفاده بکنیم باید فقط جمله «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» را در نظر بگیریم بدون ما بعد آن. [۱۲۸]
پس چون دین از امور قلبی و اعتقادی است اکراه و اجبار در آن راه ندارد چرا که اکراه و اجبار تنها درکارهای ظاهری راه می یابد که عبارت است ازحرکات مادی وبدنی. پس زور و شمشیر و قدرت نظامی در اعمال وحرکات جسمانی می تواند اثرگذار باشد نه در افکار و اعتقادات.[۱۲۹]
و اما اعتقادات قلبی برای خود علل و اسباب دیگری از سنخ خود اعتقاد و ادراک دارد و محال است که مثلا جهل، علم را نتیجه دهد. ممکن است بتوانیم کسی را مجبور به نشستن، خوابیدن و راه رفتن بکنیم اما هرگز نمی توانیم اورابه امری قلبی وا داریم مثلاً نمی توانیم کسی را واداریم که به دیگری محبت داشته باشد و به او علاقه مند شود البته می توان با منطق و استدلال دراصول وبه اعتقادات یک نفر رخنه کرد و عقیده ی قلبی اش را تغییر داد.[۱۳۰]
علاوه بر اینکه اجبار در پذیرش دین و ایمان به خداوند مخالف آزمایش و امتحان بندگان و مخالف مقتضى حکمت خداوند در دنیا مىباشد. که آدمى را مختار و آزاد قرار داده است. به همین جهت خداوند متعال، پیامبر اسلام (ص) را از اجبار مردم براى ایمان به خداوند، بازداشته است، چنان که در قرآن مجید مىخوانیم:
«و لو شاءَ ربُّکَ لأَمَنَ مَن فِى الارضِ کلُّهُم جَمیعا اَفاَنتَ تُکْرِه الناسَ حتى یَکُونُوا مؤمِنِینَ» [۱۳۱]
«اگر پروردگار تو بخواهد، همه کسانى که در روى زمینند ایمان مىآورند. آیا تو مردم را به اجبار وامىدارى که ایمان بیاورند؟»
ـ اضافه بر اینکه، اعتقاد به دین و التزام به آن، از امور قلبى و باطنى است، که اجبار و اکراه در آن ثمربخش نیست. بنابراین عبارت «لااکراه فى الدین» یا یک جمله خبرى و بیانگر حال حقیقى انسان و مقتضى تکوینى اوست؛ و یا بیانگر یک حکم تشریعى به منظور نهى از اجبار در پذیرش دین مىباشد. که این نهى تشریعى متکى بر آن حقیقت تکوینى و مقتضاى وجودى آدمى مىباشد.[۱۳۲]
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
در باب اندیشه وعقیده که به قلب ومغزمربوط است اکراه والزام نه کارساز است ونه مفید و مشروع. همه ی انسان هابایددراین مورد امکان یابند تا با درک ودریافت صحیح راه، به آن ایمان آورند.ازاین رو، نه کسی با گفتن شهادتین، دین باور و دیندار می شود و نه کسی با اعلام کفر و شرک از روی اجبارواکراه ازدین خارج می شود چرا که ایمان و کفر مربوط به درون و باطن است.[۱۳۳] قلب بشرکه محوراندیشه وانگیزه ی اوست دست هیچ کس نیست تا بتواند او را به امری تکلیف یاچیزی رابراوتحمیل نماید.
عقیده ی هرکسی به دست خود اوست. صاحب عقیده است که می تواند معتقد به چیزی شود یا از اعتقاد امری عدول کند.به سخن دیگر جمله ی «لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ» هم ناظر به انسان و هم ناظر به دین است، یعنی نه انسان اکره پذیراست چون تکوی آزاد آفریده شده و نه دین چون ازسنخ اعتقادات است واعتقاد عقد و پیوند قلبی نه به دست خود فرداست ونه به دست دیگری.به همین دلیل هیچ کس را نمی توان مجبوربه پذیرش اعتقادی خاص کرد.[۱۳۴]
آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیه ی « لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ » معتقد است که اگرچه صدر آیه تحمیل دین را بر کافرنفی کرده اما ذیل آن مومنان رامکلف به آماده سازی تبین و شناخت رشد از ضلالت نموده است و هرچند «لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ» وظیفه ای را از ما سلب می کند ولی «قَدتَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَی» وظیفه ای رابرعهده ی ما قرارمی دهد زیرا که فرموده است که دین بیّن رابه مردم بگویید.[۱۳۵]
دین اسلام که دین استدلال، منطق و برهان است راه بیّن را به مردم معرفی می نماید و عقیده ی صحیح را از عقیده ی باطل تمییز می دهد و هیچ عقیده ای را برعقیده ای دیگرتحمیل نمی کند و در آخر، اختیار و انتخاب باخودفرداست که راه درست را از راه نادرست تشخیص دهد و انتخاب کند.
اسلام دین منطق،استدلال وآزادی است.تحمیل عقیده وایده و خفقان در اسلام وجود ندارد. اسلام پیشرفته ترین صور زندگانی و استوارترین روش ها برای مجتمع انسانی است. اسلام است که ندا داده است «لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ»اسلام است که به پیروان خود قبل از دیگران خبرداده که از اکراه مردم براین دین ممنوع اند. درصورتی که نظامات زمینی واحزاب گوناگون در اثر قدرت چه فجایع والزاماتی به بارمی آورند و زندگانی را برای آنان که تسلیم نمی شوند ناروا می شمارند.[۱۳۶]
پس قول خداوند «لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ» قاعده ی بزرگی ازقواعد دین اسلام ورکن سیاست آن است. اسلام اکراه احدی را در دین جایز نمی داند هم چنان که اجازه نمی دهددیگری را برخروج از اسلام مجبورسازد. [۱۳۷]
اکراه و اجبارى در دین نیست و امور مذهب بر قدرت و اختیار مبتنى است نه بر إجبار و گفته شده «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» به معنى «لا تکرهوا فى الدین» است. یعنى، کسى را مجبور به پذیرش دین نکنید و«قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» ایمان از کفر (و حق از باطل) با دلایل روشن، جدا شد.[۱۳۸]
خداوند متعال دنبال «لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ» جمله ی « قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَی » را آورده تا جمله ی اول را تعلیل نماید و بفرماید چرا در دین اکراه نیست . حاصل تعلیل آن است که اکراه و اجبار که معمولاً از قوی نسبت به ضعیف سر می زند ، وقتی مورد حاجت قرار می گیرد که قوی و مافوق (البته به شرط این که حکیم و عاقل باشد و بخواهد ضعیف را تربیت کند) مقصد مهمی را در نظر داشته باشد که نتواند فلسفه ی آن را به زیر دست خود بفهماند (حال یا فهم زیر دست قاصر از درک آن که گفته است و یا اینکه علت دیگری در کار است) ناگزیر متوسل به اکراه می شود و یا به زیر دست دستور میدهد که کورکورانه از او تقلید کند. اما امور مهمی که خوبی و بدی و خیر و شر آنها واضح است و حتی آثار سوء و آثار خیری هم که به دنبال دارند معلوم است در چنین جایی نیازی به اکراه نخواهد بود بلکه خود انسان یکی از دو طرف خیر و شر را انتخاب کرده و عاقبت آن را هم ( چه خوب و چه بد ) می پذیرد. دین از این قبیل امور است چون حقایق آن روشن و راه آن با بیانات الهیه واضح است و سنت نبویه هم آن بیانات را روشن تر کرده . پس معلوم می گردد که رشد در پیروی از دین و غی در ترک دین و رویگردانی ازآن است . بنابراین وقتی دین با آن همه دلایل روشن و استدلال منطقی و معجزات آشکار معرفی می گردد و حقانیت آن ثابت می شود دیگر نیازی به اکراه باقی نمی ماند. [۱۳۹]
آنهایی متوسل به زور و تحمیل می شوند که فاقد منطق باشند نه دین اسلام با آن منطق روشن و استدلال های نیرومند.
قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَی» که تعلیلی برای عدم اکراه بود (مِن) به معنی (علی) است یعنی «لااِکرَاهَ عَلَی الدِّینِ» و معنایش آن است که اسلام هیچ کس را بطور اکراه و اجبار بر پذیرفتن دین ملزم نمی سازد مگر آن که جاحد را با حجت و برهان ملزم سازد زیرا مراد از اکراه آن است که به کسی بگویند قبول کن و اگر چه نمی فهمی، تقلید کن و دم نزن، در صورتی که جمله ی «لااِکرَاهَ فِی الدِّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیِ» روشن می کند که در دین تحمیلی نیست . انبیا و مخصوصاً پیامبر اسلام (ص) مردم را به چیز ناشناخته ای دعوت نکرده اند و نگفته اند چه بفهمید و چه نفهمید باید بپذیرید بلکه به حکم « قَد تَبَیَّنَ » به چیز شناخته شده ایی خواندند.[۱۴۰]
به نظر اسلام اصول عقاید باید تحقیقی باشد نه تقلیدی و هر کس باید مسائل اصلی عقیدتی خویش را خود حل کند و تحلیل دیگری به درد او نمی خورد. و از این هم بالاتر، انسان را مجبور نمی کند که حتی به باورهای خود اعتراف کند. یعنی این که می گوییم از دیدگاه اسلام ایمان اجباری نیست منظور این است که انسان را وادار نمی کند بدون این که عقاید اسلامی را باور کرده باشد جبراً به آن ها اعتراف کند و نه تنها اعتراف تقلیدی و بدون تحقیق و اندیشه و علم را نمی پذیرد بلکه از نظر اسلام حتی کسانی که عقاید اسلامی را باور کرده اند ولی با انگیزه های مختلف عملاً به آن اعتراف نمی کنند آزادند و مسلمانان حق ندارند آنان را به زور مجبور به اعتراف کنند .[۱۴۱]
تأمل در برخی آیات قرآن ما را به آزادی در دین اسلام رهنمون می سازد که به اختصار به بعضی آیات می پردازیم.
۱٫ از جمله آیاتی که با صراحت، اکراه عملی بر عقاید اسلامی در آن نفی شده است آیه ی زیر است :
«وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ»[۱۴۲]
«اگر پروردگار تو بخواهد، همه کسانى که در روى زمینند ایمان مىآورند. آیا تو مردم را به اجبار وامىدارى که ایمان بیاورند؟»
در شأن نزول این آیه امام رضا (ع) از پدرانشان، از امیرالمومنین (ع) نقل فرموده اند که:” مسلمانان به پیامبر اسلام (ع) پیشنهاد کردند که اگر افرادی را که تحت سیطره دارد مجبور کند به زور اسلام را بپذیرند تعداد مسلمانان زیاد می شود و قدرت نظامی آنان علیه دشمنان افزوده می گردد “. [۱۴۳]
پیامبر اسلام (ص) فرمودند: من نمی توانم خداوند را ملاقات کنم با بدعتی که درباره ی آن دستوری برایم نیامده است ومن اهل تکلیف و تحمیل نیستم. [۱۴۴]
دراین جا آیه ی مزبورنازل شد به این معنا که اگر با اجبارآنان ایمان بیاورند شایسته ی پاداش وستایش من نخواهند بود ولی من می خواهم که به طورآزاد و بدون اجبار ایمان بیاورند.
۲٫ قرآن شیوه ی تبلیغ رابر پیامبراکرم(ص) مشخص می کند و سه راه کار برهان وحکمت، نصیحت و ارشاد و مجادله ی احسن را ارائه می دهد که بیانگر روش های معقول وغیر تحمیلی جهت ارشاد مردم است:
«اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَهَ وَ المَوعِظَهِ الحَسَنَه وَجَادِلهُم بِالَّتِی هِیَ اَحسَن» [۱۴۵]
«مردم را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت بخوان و با بهترین شیوه با آنان مجادله کن»
حکمت به معنی علم و دانش ومنطق واستدلال است،بنابراین اولین گام برای دعوت به حق دست انداختن به درون فکر و اندیشه ی مردم و به حرکت درآوردن آن و بیدار ساختن عقل های خفته است. دومین گام استفاده ازاندرزهای نیکواست چراکه موعظه و اندرز بیشترجنبه ی عاطفی داردکه با تحریک آن می توان توده های عظیم مردم را به طرف حق متوجه ساخت. سومین گام یعنی مجادله ی احسن هم مخصوص کسانی است که ذهنشان قبلاازمسائل نادرستی انباشته شده وبایداز طریق مناظره ذهن شان را خالی کرد تا آمادگی برای پذیرش حق پیدا کنند.[۱۴۶] بخوان اى محمد (ص) امت خود را بسوى راه پروردگار خود که اسلام است و یا بسوى تبعیت ائمه معصومین علیهم السلام چنانچه على بن رئاب از حضرت صادق ع روایت کرده که : «و اللَّه نحن السبیل الذى أمرکم اللَّه باتباعه» بِالْحِکْمَهِ» بگفتگوى صحیح و دلیل متین که مثبت حق و مزیل شبهات باشد و بقیاس خطابى که مشتمل باشد بر پند و نصیحت نیکو و مباحثه کن با خصمان بقیاساتى که مرکب باشد از مقدمات مسلمه نزد آنها بطریقهاى که آن بهترین طرق مجادله باشد، دعوت بحکمت و برهان براى خواص است و بموعظه حسنه براى عوام و مجادله بطریقه و طرز أحسن براى دفع معاندان و جاحدان ومجادله بأحسن مجادله با قرآن است وممنوع است.[۱۴۷]
در آیه دیگر خطاب به پیامبر اسلام ( ص ) آمده است:
«فَذَکِّر اِنَّما أنتَ مُذَکِّر * لَستَ عَلَیهِم بِمُصَیطِر» [۱۴۸]
«پس تذکّر ده که تو تنها تذکّردهندهاى * بر آنان تسلّطى ندارى»
ای رسول ما تو این که مردم غافل را متذکر ساز که وظیفه پیغمبری تو غیر از اینکه نیست و نگهبان بر آنها نیستی جز آنکه هر کس پس از تذکر و پند، روی از حق بر گرداند و کافر شود خداوند او را به عذابی بزرگ در دوزخ معذب گرداند و البته بازگشت آنها بسوی ما است آنگاه حساب و جزای اعمالشان بر ما خواهد بود . [۱۴۹]
پس وظیفه ی پیامبر (ص) یادآوری، روشنگری، ابلاغ پیام های الهی و نشان دادن راه است. این مردم اند که خود باید تصمیم بگیرند و راه راست را انتخاب کنند. پیامبر (ص) از جانب خدا بر مردم مسلط نشده است که با زور، ایمان را بر آنان تحمیل کند. مأموریت پیامبران الهی تبیین عقیده است نه تحمیل عقیده[۱۵۰] و راه کمال هم در صورتی پیموده می شود که با میل و اراده و اختیار همراه باشد و گرنه تکامل اجباری سخنی بی مفهوم است. پیامبر (ص) هرگز نمی تواند آنها را مجبور سازد و اگر هم می توانست فایده ای نداشت. بنابراین عدم اجبار مردم بر ایمان یک اصل ثابت است.[۱۵۱]
۳٫ آیه ای دیگر نیز خطاب به پیامبر است که می فرماید:
«وَ ما أنتَ عَلَیهِم بِجَبّارٍ فَذَکِّر بَالقُرآن مَن یَخَافُ وَ عید» [۱۵۲] «ما به آنچه مىگویند داناتریم، و تو به زور وادارنده آنان نیستى پس به [وسیله] قرآن هر که را از تهدید [من] مىترسد پند ده»
آنگاه تسلی می دهد خاطر مبارک پیغمبر (ص) را و می فرماید ما بگفتار اینکه کفار که منکر نبوت تو هستند و حضرتت را تکذیب می کنند و به قیامت و حشر و نشر اعتقادی نداشته و منکرند داناتر از تو و خود آنها هستیم البته کیفر زشت گفتار ایشان را می دهیم و تو بر آن مردم به جبر مسلط نیستی تو رسول بر حق می باشی پس هر کس از وعده عذاب قیامت ترسان است او را به آیات قرآن متذکر ساز و تخصیص دادن آنها به ذکر برای آن است که ایشان به آیات قرآن منتفع می شوند نه دیگران. [۱۵۳]
وزن و درصدچربی: با بهره گرفتن از ترازوی دیجیتال و کالیپر و روش جکسون و پولاک در آغاز و پایان تحقیق اندازه گیری شد.
اندازه گیری شاخص توده بدن :
جهت اندازه گیری شاخص تودۀ بدن آزمودنیها، قبل از شروع تمرینات بدنی ابتدا قد و وزن آنها اندازه گیری شد، سپس با بهره گرفتن از تقسیم وزن به مجذور قد به متر، شاخص تودۀ بدن آزمودنیها به دست آمد. در این فرمول، وزن بر حسب کیلوگرم و قد بر حسب متر و واحد شاخص تودۀ بدن کیلوگرم بر- مترمربع میباشد.
برنامه تمرین هوازی:
تمرین هوازی با شدت ۶۵ درصد ضربان قلب بیشینه شروع و در ادامه بعد از هر دو هفته ۵ درصد به فشار تمرین افزوده میشد و کل دوره به مدت ۸ هفته و هفتهای ۳جلسه (درمجموع ۲۴جلسه) انجام شد (۹۵). مدت تمرین آزمودنیها در هرجلسه حدود۶۰ دقیقه بوده و تمرین ها شامل سه بخش گرم کردن (۱۰دقیقه)، حرکات ورزشی ایروبیک(۴۰دقیقه) و سردکردن(۱۰دقیقه) بود. شدت تمرین از طریق ضربان سنج ساعتی پولار درحین تمرین کنترل میشد. شرایط تمرین برای همه آزمودنی ها یکسان بود.
روش تعیین شدت تمرین :
شدت تمرین بر اساس روش ضربان قلب ذخیره کارونن[۱۹] تعیین گردید (۲۰۵). برای استفاده از این روش باید چند محاسبه ساده انجام داد. بدین ترتیب که:
۱- ابتدا از تفاضل سن به سال از عدد ۲۲۰ حد اکثر ضربان قلب [۲۰] به دست می آید؛
سن – ۲۲۰ = حد اکثر ضربان قلب
۲- اکنون ضربان قلب فرد در زمان استراحت[۲۱] را از حد اکثر ضربان قلب تفریق می کنیم تا ضربان قلب ذخیره ای به دست آید؛
ضربان استراحت – حداکثرضربان قلب = ضربان قلب ذخیره ای
۳- ۶۰ و ۸۰ درصد ضربان قلب ذخیره ای محاسبه شود؛
۴- ضربان قلب استراحتی به این دو عدد اضافه شود تا محدودۀ ضربان قلب هدف [۲۲] به دست آید؛
ضربان قلب استراحت + درصدضربان× ضربان بیشینه = ضربان قلب هدف
رژیم کاهش وزن پلکانی :
پروتکل کاهش وزن تدریجی این تحقیق برگرفته از تحقیق رشیدلمیر و همکاران میباشد (۳۶, ۳۷). مدت دوره هشت هفته در نظرگرفته شد و نحوه تقسیمات زمان بر اساس هفته صورت گرفت. این برنامه به سه مرحله تقسیم میشود، دو مرحله سه هفته ای، یک مرحله دو هفته ای، در مرحله سه هفتهای، در دو هفته ابتدایی آن، ابتدا مقداری از حجم غذای مصرفی روزانه کم شده، سپس در هفته سوم هر مرحله، میزان کاهش غذای مصرفی روزانه به مرحله قبل از آن بر میگردد. البته بهجز صبحانه که در طول این برنامه بطور کامل صرف خواهد شد که حدود ۲۰ درصد از کل کالری دریافتی روزانه به این وعده اختصاص داده شد. و این کاهش حجم غذای دریافتی مربوط به وعدههای ناهار و شام میباشد(جدول ۱-۳). به این صورت که در مرحله اول این برنامه در دو هفته اول به میزان ۲۰ درصد از حجم غذای دریافتی روزانه آنها کاسته شده و در هفته سوم، حجم غذای مصرفی همانند دریافت کالری روزانه مطابق قبل از اجرای برنامه گردید. در مرحله دوم نیز در دو هفته ابتدایی آن میزان کاهش غذای مصرفی روزانه به ۳۰ درصد افزایش یافته و در هفته سوم این مرحله، این عدد به ۲۰ درصد تنزل یافت. سپس در مرحله آخر برنامه و در دو هفته آخر آن، میزان کاهش غذای مصرفی روزانه ۴۰درصد نسبت به قبل از شروع مداخله بود.
جدول ۳- ۱: پروتکل کاهش وزن پلکانی در هشت هفته
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید. |
۲-۱۹ معرفی کارت امتیازی متوازن بعنوان چهارچوبی برای اجرای استراتژی
شاخصهای عملکردی سنتی که ازسیستمهای حسابداری وهزینه یابی توسعه یافته اند، بدلیل تشویق سازمان برای اهداف کوتاه مدت درآینده( Banks and Wheelwright, 1997)، کمبود تمرکز روی استراتژی، تشویق سازمان برای بهینه سازی موضعی، تشویق سازمان برای مینیمم کردن واریانس بجای بهبود مستمر، نداشتن تمرکز خارجی و حتی به خاطر نابود کردن رقابت صنعت ساخت آمریکا، مورد انتقاد قرار گرفته اند. در این زمان، بسیاری از سیستم های سنجش عملکرد در آمریکا و انگلستان به طور جدی بر پایه شاخصهای مالی طرحریزی شده بودند. همچنین بحث و جدل در مورد اینکه سیستمهایی که فقط برای گزارش گیری خارجی طراحی شده اند جهت مدیریت نامناسب هستند، وجود داشت.
در یک تلاش برای غلبه بر این انتقادات، چهارچوب های سنجش عملکردی جهت تشویق یک چشم انداز متوازن توسعه یافتند. بعنوان مثال، کیگان درسال ۱۹۸۹ یک توازن بین شاخصهای داخلی وخارجی وهمچنین بین شاخصهای مالی و غیرمالی پیشنهاد داد.کروس و لینچ در همان سال هرمی از شاخصها را توصیف کردند که عملکرد را در سلسله مراتب سازمان یکپارچه میکند. (Cross and Lynch, 1988)
فیتزجرالد در سال ۱۹۹۱ شاخصها را در دو دسته نتایج و تعیین کننده های آنها طبقه بندی کرد؛ و در نهایت کاپلان و نورتون ر سال ۱۹۹۲ شاخصها را در چهار وجه کارت امتیازی متوازن دسته بندی کردند.
بطور کلی هدف هر سیستم سنجش عملکرد سوق دادن کلیه مدیران و پرسنل سازمان به سمت اجرای موفقیت آمیز استراتژی می باشد. سازمانهایی که در ترجمه استراتژی خود، از سیستم سنجش عملکرد و بخصوص کارت امتیازی متوازن استفاده کرده اند در اجرای استراتژی بسیار موفق عمل می کنند چرا که آنها توانسته اند بوسیله کارت امتیازی خود اهداف سازمان را به کلیه پرسنل سازمان انتقال دهند. به عبارت دیگر کارت امتیازی متوازن چهارچوبی جامع را برای مدیران اجرایی فراهم می آورد تا چشم انداز و استراتژی شرکت را به واژه های عملیاتی ترجمه کنند Kaplan. Norton,1996))
به طور کلی اهداف کارت امتیازی متوازن را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد:
۱-کارت امتیازی چشم انداز سازمان را توصیف می کند و درک روشنی از این چشم انداز را برای کلیه افراد سازمان ایجاد می کند.
۲-کارت امتیازی، مدلی کل نگر از استراتژی خلق می کند و بدین ترتیب به همه پرسنل سازمان اجازه میدهد تا مشاهده کنند که چطور کارت امتیازی متوزان وسیله ای جهت فراهم ساختن موفقیتهای سازمانی است.
کارت امتیازی بر هم جهت کردن تلاشها متمرکز است. اگر شاخصها و اهداف کارت امتیازی درست تعریف شوند آنگاه اجرای موفقیت آمیز آن، براحتی صورت می گیرد، و در غیر این صورت تمامی تلاشها و سرمایه گذاریها به هدر خواهد رفت. (نیازی و کاظم زاده، ۱۳۸۴)
۲-۲۰ توسعه کارت امتیازی متوازن
کارت امتیازی متوازن ممکن است که به سوال “شرکت از چه نوع شاخصهایی بایستی استفاده کند؟” جواب داده باشد اما این کارت وسیله ای مشخص جهت اجرای یک سیستم سنجش عملکرد در شرکت فراهم نکرده است. رویکردهای متفاوتی در ارتباط با این موضوع در مقالات مطرح شده است؛ بعنوان مثال :
در عین حال، در آخر هر یک از این فرآیندهای مدیریتی، مدیران تصمیم گرفته اند که چه چیزی را باید اندازه بگیرند، اما چیزی اجرا نشده است. در زیر چهارچوبی جهت توسعه یک کارت امتیازی متوازن ارائه خواهد شد. (نیازی و کاظم زاده، ۱۳۸۴)
۲-۲۱ فازهای توسعه کارت امتیازی متوازن
توسعه یک کارت امتیازی متوازن می تواند به سه فاز اصلی تقسیم شود:(نیازی و کاظم زاده، ۱۳۸۴)
فاز طراحی میتواند به دو زیر فاز تقسیم شود: یکی شناسایی اهداف کلیدی که بایستی اندازه گرفته شوند و دیگری طراحی شاخصها. توافقی جمعی بین نویسندگان وجود دارد که شاخصها بایستی از استراتژی تعیین شوند. این مقالات همگی تحت الشعاع پاسخ به این سوال قرار گرفته که چه چیزی را ما بایستی اندازه بگیریم؟”، متأسفانه اهمیت طراحی شاخصها بطوریکه رفتار سازمانی را به حمایت از استراتژی تشویق کند از همه پوشیده است. اما سودهای حاصل از این رویکرد بخوبی در مقالات مستند شده است. بنابراین دو لازمه برای فاز طراحی وجود دارد که عبارتند از شناسایی اهداف کلیدی برای اندازه گیری و طراحی شاخصها.
از نظر تقسیم بندی، اجرا به عنوان یک فاز تعریف شده است که عبارت است از سیستم ها و رویههایی جهت جمع آوری و پردازش داده ها. این فاز میتواند شامل برنامه نویسی کامپیوتری جهت به دام انداختن داده هایی باشد که هم اکنون در سیستم های موجود مورد استفاده قرار میگیرند و ارائه آنها در فرم پرمعنی تر باشد و یا شامل تعیین رویه هایی باشد برای جمع آوری دادههایی که تاکنون ثبت نشده اند و یا می تواند شامل تعیین کننده های کاملاً جدید نظیر ممیزی پرسنل باشد.
استفاده از شاخصهای عملکردی میتواند به دو زیر فاز اصلی تقسیم شود. اول، شاخصهایی که از استراتژی تعیین شدهاند، که در این صورت با بهره گرفتن از این شاخصها میتوان میزان موفقیت در اجرای استراتژی را اندازه گیری کرد. دوم، اطلاعات و بازخورهایی که از شاخصها گرفته می شود میتواند در چالش با فرضیات استراتژی و همچنین تست اعتبار استراتژی مورد استفاده قرار گیرد. در حقیقت نویسندگان بحث و جدل های زیادی داشتهاند که آیا شاخصها میتوانند به منظور هر دو هدف مورد استفاده قرار گیرند. بنابراین “ارزیابی اجرای استراتژی” و “چالش با فرضیات استراتژی” دو هدف اساسی فاز استفاده از شاخصهای عملکردی می باشند. این مطلب می تواند قابل توجه باشد که فازهای طراحی، اجرا و استفاده مفهومی هستند و این یک توالی از فازهاست که کارت امتیازی متوازن می تواند مطابق با آن توسعه یابد. در عین حال، فازها می توانند با شاخصهای انفرادی متفاوتی که در نرخهای متفاوت (در زمان های متفاوت) اجرا می شوند همپوشانی داشته باشند. بنابراین برخی از شاخصها میتوانند قبل از اینکه همه شاخصها بطور کامل طراحی شوند، اجرا شوند. ازتجربه نویسندگان برمی آید که همیشه بین فازهای اجرا و استفاده همپوشانی وجود دارد. بنابراین فرایند توسعه کارت امتیازی متوازن یک فرایند ساده و خطی از طراحی سیستم تا استفاده از شاخصهای عملکردی برای به چالش درآوردن استراتژی نیست. سیستم سنجش عملکرد نیاز به توسعه و بازبینی در سطحهای متفاوتی دارد؛ به عنوان مثال:
۱٫کارت امتیازی متوازن بایستی شامل یک مکانیزم موثر برای بازبینی و اصلاح مقادیر کمی شاخصها و استانداردها باشد.
۲٫کارت امتیازی متوازن بایستی یک فرایند برای توسعه شاخصهای انفرادی بعنوان تغییر شرایط محیطی و عملکرد باشد.
۳٫کارت امتیازی متوازن بایستی شامل فرایند بازبینی و اصلاح دورهای مجموعه ای کامل از شاخصها در فاز استفاده باشد. این امر جهت انطباق با تغییرات ایجاد شده در محیط رقابتی در مسیر استراتژیک انجام می شود.
۴٫کارت امتیازی متوازن برای چالش کردن با فرضیات استراتژیک استفاده می شود. بنابراین، چهار چوبی که در اینجا توسعه داده شد، دو وظیفه اصلی دارد. اول اینکه، فازهای اجرا و تمایز بین طراحی، اجرا و استفاده از شاخصهای عملکردی را مشخص کند و دوم اینکه چهار فرایند اضافی که در سراسر زمان جهت بروز کردن سیستم سنجش عملکرد مورد نیاز است را پیشنهاد می دهد.(نیازی و کاظم زاده، ۱۳۸۴)
۲-۲۲ شرایط پیاده سازی کارت امتیازی متوازن
پس از بررسی مطالعات موضوعی در زمینه سازمان هایی که سیاستهای ارزیابی عملکرد را پیاده سازی میک نند، این مطرح شد که آیا سازمان فوق آمادگی اجرای چنین نظامی را دارا است یا خیر؟ قبل از اینکه نتیجه گیری کنیم که یک نظام ارزیابی عملکرد متوازن در بالاترین سطح، بهترین گزینه برای شماست، باید معیارهایی را برای این تصمیم مهم مورد نظر قرار دهیم. عناصر متعددی به انتخاب یک واحد سازمانی مناسب برای اولین نظام ارزیابی متوازن کمک میکنند. این معیارها در شکل ۲ نشان داده شده است.
شکل ۲-۲: هفت معیار برای انتخاب واحد سازمانی جهت آغاز کار توسعه ارزیابی متوازن
از نظر ارائه کنندگان رویکرد کارت امتیازی، این کارت ابزاری جهت شفاف کردن راهبرد وچشم انداز سازمان و همین طور انتقال آن به کارکنان سطوح مختلف، ایجاد تفاهم و هم سویی بین مدیران واحدها و سطحهای مختلف بر استراتژی سازمان محسوب می شود. هدفهای بهکار گرفته در سنجش و ارزیابی عملکردهای مختلف باید بیانگر راهبرد و چشم انداز واحد سازمان باشند )بختیاری، ۱۳۸۶) بر مبنای این روش به منظور شناخت آمادگی برای پیاده سازی سیستم ارزیابی عملکرد در سازمان، نتایج زیر به دست آمد: آشنایی اعضای سازمان با این طرح، تمایل قابل توجه مدیریت در ارزیابی عملکرد سازمان، همکاریهای آتی آنها در جهت پیشرفت این طرح، بدین ترتیب سازمان تربیت بدنی استان مرکزی و قم برای موردکاوی پیادهسازی سیستم ارزیابی عملکرد متوازن برگزیده شد.
۲-۲۳ پیاده سازی ارزیابی متوازن
شکل ۲-۳) مراحل پیاده سازی ارزیابی متوازن
سلسله مراتب متعددی برای فرایند ساخت یک ارزیابی متوازن وجود دارد. رویهای که در ادامه ارائه
میشود، تنها یکی از رویه ها در این زمینه است و لزوماً به معنی ارجحیت آن نسبت به سایر رویه ها نیست. لیکن به نظر نگارندگان الگوی زیر روند منطقیتری نسبت به سایر چارچوبهای پیاده سازی ارزیابی متوازن به دست میدهد.
۲-۲۳-۱ مرحله اول: تدوین مدل
در طول مرحله تدوین مدل، سازمان به دنبال اجماع و توافق نظر درباره چشم انداز، راهبرد و جهتهای حرکتی است که مورد نیاز معیارها میباشد. در مرحله تدوین مدل، و وظیفه مهم وجود دارد:
هدف مرحله تدوین راهبرد، متعهد کردن مدیریت به شکل دادن یک نگاه مورد توافق اکثریت، درباره چشم انداز و راهبردهای سازمان است. این یک مسئله غیرمنتظره نیست که درون سازمان، اصول راهبردی و چشم اندازهای مختلفی وجود داشته باشد. (این در حقیقت چیزی است که نیاز به ارزیابی متوازن را مطرح میکند) یک راه مناسب دست یافتن به اجماع، انجام مصاحبههایی با مدیران است. نتایج مصاحبهها میتواند منجر به دیدگاه مشترکی شودکه هر کس دیگری را، در آن محیط تجاری متعهد به قبول آنها کند. حتی در سازمان کوچک، پیاده سازی ارزیابی متوازن باید تلاش جمعی به منظور ترکیب کردن دیدگاه راهبردی و عملیاتی کارمندان کلیدی، همراه با پیشبرد کسب و کار باشد.” اساساً سازمانها با توجه به مأموریت خویش مبادرت به تعیین اهداف میکنند. هر یک از این اهداف به اهداف پیامدی تبدیل میشوند و سپس بر اساس آنها، راهبردها و برنامه های عملیاتی تعیین میشود. برنامههای مزبور، روش های سازمان دهی شدهای برای خدمات رسانی مشخص هستند. (محمد بیگی، ۱۳۸۳)
شاخصها معمولاً از نظریه ها، نگرشها و یا موقعیتها سرچشمه میگیرند و مانند علایمی میتوانند مورد استفاده قرار گیرند که مسیر را روشن می کنند. (غفوریان، ۱۳۸۲). معیارها همچنین می توانند از راهبرد مورد استفاده در نقشه های راهبرد، به دست آید. شاخصهای کلیدی هر معیار در یک ارزیابی متوازن، باید شامل نام معیار، واحد، مسئول معیار، مقیاس زمانی، سطوح اخطار و اهداف کلی هر معیار باشد. از طرف دیگر ما باید تعداد معیارها را کاهش دهیم و بتوانیم تأکید بیشتری روی معیارهای مهم تر باقی مانده داشته باشیم. مضافاً که با تأکید روی یکپارچه سازی قوی ساختار نرم افزاری، نتایج پیاده سازی ارزیابی متوازن در سازمان حداقل منجر به کاهش ۵۰ درصدی در زمان تحویل، کاهش ۴۰ درصدی در شکایات مشتری، افزایش ۲۰ درصدی در جذب مشتری جدید، افزایش ۵۰ درصدی در سود، خواهد شد. (Makhijani, 2005).
این شاخص ها باید طوری طراحی شوند که بتوانند به مثابه یک دماسنج عملکرد مدیران را با بالاترین دقت ممکن از ابعاد مختلف مورد اندازه گیری قرار دهند به طوری که قابل قیاس با راهبردهای کمی شده سازمان باشند. لیکن پیش زمینه این طراحی، نهادینه شدن راهبرد در سازمان است. به عبارت دیگر باید روشی خلق کرد تا راهبرد تدوین شده در سازمان، شغل هر روز هر فرد در سازمان شود تا نیروی انسانی شاغل در سازمان پی ببرد، غیر از پرداختن به راهبرد سازمانی، کار دیگری ندارد. (خلیلی، ۱۳۸۲) در این راستا لازم است که اهدافی برای ارزشیابی عملکرد تعیین شود که حالت کشف تقلب و بازرسی نداشته باشدبلکه باید بهبود عملکرد سازمان، تشویق کار تیمی و بهبود روابط سرپرستان و کارکنان محور قرار گیرد. (گودرزی، ۱۳۸۲)
به طور خلاصه، به هنگام انتخاب معیارهای عملکرد مناسب برای چهار بعد ارزیابی متوازن، باید به این سوالات پاسخ داد: چگونه ما به اعتباردهندگان بنگریم؟(جنبه مالی)، چگونه مشتریان، ما را میبینند؟ (جنبه مشتری)، کدام قسمت از فرایندهای داخلی کسب وکار ما باید بهتر شود؟(جنبه داخلی)، چگونه میتوانیم روند بهبود و ایجاد ارزش در شرکت را ادامه دهیم؟ (جنبه نوآوری و آموزش) نهایتاً اینکه مدیران ارشد نباید بر معیارهای مالی ساده، متراکم و کوتاه مدت تکیه کنند، بلکه باید شاخص هایی تهیه شود که با رقابت و سودآوری بلندمدت تطابق داشته باشد. (مجتهدزاده، ۱۳۸۱)
۲-۲۳-۲ مرحله دوم: پیاده سازی فنی
چشم اندازهاف راهبردها و عوامل کلیدی موفقیت موجود در معیارها، در قالب یک کارگاه پیاده سازی وارد سیستم میشوند. پیاده سازی فنی شامل گامهای زیر میباشد: