در این بخش با توجه به چارچوب تحلیلی که در فصل قبل معرفی شد پیکره ای، شامل ۱۰۰ پاراگراف از دو متن علمی و داستانی انتخاب شده است. در این جملات، ارجاع گفتمانی در بافت کافی مورد بررسی قرار گرفته است تا علت انتخاب صورت های ارجاعی مختلف نشان داده شود. داده ها در دو قسمت طبقه بندی شده اند که در هر قسمت نمونه هایی از هر کدام از متون مورد بررسی، آورده شده است.
در قسمت اول، داده هایی ذکر شده که بر اساس تعامل بین اصل کمیت و اطلاع مندی، صورت مناسب برای آن ها انتخاب شده است و در قسمت بعد، داده هایی بررسی می شوند که بر اساس اصل شیوه صورت ارجاعی مناسب برای آنها انتخاب شده است.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید. |
۴-۲- موارد سازگار با اصل کمیت و اطلاع مندی
در مدل کاربرد شناختی سه اصل کمیت، اطلاع مندی و شیوه وجود دارد. در اصل کمیت، نویسنده لفظی را بیان نمی کند که از نظر اطلاعاتی نسبت به دانش خواننده ضعیف تر است تا خواننده، به تشخیص برسد. در اصل اطلاع مندی، نویسنده بیشتر از حد نیاز نمی گوید و از صورتی استفاده می کند که کمینه سازی اتفاق افتد. بر اساس اصل شیوه، از صورت نشان دار استفاده نمی شود مگر این که دلیل خاصی داشته باشد. بین این سه اصل تعامل وجود دارد. زمانی که توازن بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی برقرار باشد صورت ارجاعی مناسب انتخاب می شود، که این توازن برقرار شده در الگو های برقراری، تغییر و حفظ ارجاع که توسط هوانگ (۲۰۰۰،۱۹۹۷،۱۹۹۵،۱۹۹۴،۱۹۹۱،۱۹۸۹،۱۹۸۷) مطرح شده منجر به استفاده از صورت های مختلف می شود.
در مدل کاربرد شناختی، حفظ ارجاع، زمانی اتفاق می افتد که فاصله ی بین مرجع و صورت ارجاعی کم باشد و مرجع متداخلی بین مرجع و صورت ارجاعی وجود نداشته باشد. تغییر ارجاع، زمانی که ارجاع از موجودیتی به موجودیت دیگر تغییر می کند اتفاق می افتد و برقراری ارجاع، زمانی که برای اولین بار از یک موجودیت سخن به میان می آید، روی می دهد. در این الگو های ارجاعی از یک سو ارجاع مبتنی بر اصل کمیت است تا شنونده به تشخیص برسد و از سوی دیگر مبتنی بر اصل اطلاع مندی، برای رسیدن به کمینه سازی است، یعنی حداقل صورت ممکن مورد استفاده قرار گیرد. توازنی بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی برقرار می شود و توازن برقرار شده، منجر به استفاده از صورت ارجاعی تخفیف یافته (ضمیر یا ضمیرصفر) در حفظ ارجاع و گروه اسمی در برقراری و تغییر ارجاع می شود.
در زیر مثالی از رمان دیلماج آورده شده است. در این مثال، در مکان هایی که برقراری و تغییر ارجاع روی داده از گروه اسمی استفاده شده است و در مکان هایی که حفظ ارجاع اتفاق افتاده از صورت تخفیف یافته (ضمیر یا ضمیرصفر) استفاده شده است. به مثال زیر توجه کنید.
۴-۱- بند۱: وضع زندگی میرزا یوسف وخیم تر از آنی بود که خود گفته است.
بند۲: او۱ در این باره هم چون موارد ی دیگر از بیان صریح حقیقت خودداری کرده
بند۳: و به پرده پوشی پرداخته است.
بند۴: وضع زندگی او۲ را می توان از خلال خاطرات محمدعلی ذکاءالملک، آن جا که از دید میرزا یوسف در خانه ی پدری خود می نویسد دریافت. [شاه آبادی، دیلماج، ۱۳۴۶: ۱۴]
گروه اسمی «میرزایوسف» در بند (۱) در مصداق برقراری ارجاع است چون اولین باری است که از آن در این متن سخن به میان آمده است. طبق الگوی برقراری ارجاع با توجه به اصل کمیت، نویسنده صورتی را انتخاب می کند که خواننده به تشخیص برسد و با توجه به اصل اطلاع مندی، نویسنده صورتی را انتخاب می کند که به کمینه سازی برسد. بنابراین یک توازن بین این دو اصل که به طور بالقوه در تناقص هستند، برقرار می شود و صورت ارجاعی گروه اسمی انتخاب می شود. در این مورد اگر از صورت تخفیف یافته (ضمیر) استفاده شود اصل اطلاع مندی به دلیل تحقق کمینه سازی رعایت شده است ولی چون نویسنده از صورتی استفاده کرده که نسبت به دانش خواننده ضعیف تر است، اصل کمیت نقض شده و خواننده قادر به تشخیص مرجع مورد نظر نیست و به همین دلیل، توازن بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی روی نداده است. پس استفاده از صورت ضمیر در این وضعیت مناسب نیست. بین گروه اسمی «میرزا یوسف» و صورت ارجاعی «او۱» در بند (۲) مرجع متداخلی وجود ندارد و فاصله ی بین مرجع (میرزا یوسف) و صورت ارجاعی (او۱) کم است، پس از ضمیر «او» در وضعیت حفظ ارجاع استفاده شده است. در این وضعیت توازن برقرار شده بین اصل کمیت و اطلاع مندی باعث شده از صورتی استفاده شود که شنونده با توجه به آن مرجع مورد نظر را تشخیص دهد و کمینه سازی نیز تحقق یابد. اگر در وضعیت حفظ ارجاع در این مثال، به جای استفاده از ضمیر «او۱» از گروه اسمی «میرزا یوسف» استفاده می شد، توازن بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی برقرار نمی شد، چون نویسنده با بهره گرفتن از این گروه اسمی بیشتر از حد نیاز سخن می گفت و کمینه سازی اتفاق نمی افتاد. این در حالی است که خواننده با بهره گرفتن از ضمیر به راحتی مرجع مورد نظر را شناسایی می کند.
در ادامه، چون بین گروه اسمی «میرزا یوسف» و ضمیر «او۲» مرجع متداخلی وجود ندارد و فاصله بین این مرجع و صورت ارجاعی کم است. حفظ ارجاع روی داده و بار دگر از ضمیر «او» در وضعیت حفظ ارجاع در بند (۳) استفاده شده است و تمامی توضیحاتی که در بالا مطرح شد شامل این صورت ضمیری نیز می شود.
گروه اسمی «محمدعلی ذکاءالملک»، از یک جهت چون برای اولین بار از او در این رمان سخن به میان آمده در وضعیت برقراری ارجاع قرار دارد و از جهت دیگر، چون ارجاع از «میرزا یوسف» به «محمدعلی ذکاءالملک» تغییر کرده در وضعیت تغییر ارجاع است. در هر دو صورت، صورتی که برای ارجاع استفاده می شود، گروه اسمی است. در این وضعیت توازن برقرار شده بین اصل کمیت و اطلاع مندی منجر به استفاده از صورتی می شود که خواننده با توجه به آن به تشخیص برسد و بیشتر از حد نیاز نباشد تا کمینه سازی روی دهد. پس صورتی که در این وضعیت استفاده می شود، صورت گروه اسمی است. در این مثال، توازن برقرار شده منجر به استفاده از صورت تخفیف یافته (ضمیر) نمی شود چون اگر در این وضعیت از صورت تخفیف یافته (ضمیر) استفاده شود، نویسنده با بهره گرفتن از این صورت، کمتر از حد نیاز سخن گفته است و بین دو اصل توازن برقرار نشده و خواننده نمی تواند مرجع مورد نظر نویسنده را شناسایی کند چون در این صورت دو مرجع «محمدعلی ذکاءالملک» و «میرزا یوسف» می توانند مرجع این ضمیر واقع شوند.
در بند (۴) از گروه اسمی «میرزا یوسف» در جایگاه تغییر ارجاع بعد از گروه اسمی «محمدعلی ذکاء الملک» استفاده شده است. طبق الگوی تغییر ارجاع در مدل کاربرد شناختی، توازن برقرار شده بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی منجر به استفاده از صورت گروه اسمی شده است. اگر در این وضعیت، از صورت تخفیف یافته (ضمیر) استفاده شود، خواننده نمی تواند مرجع مورد نظر نویسنده را تشخیص دهد چون دو گروه اسمی «محمدعلی ذکاءالملک» و «میرزا یوسف» قابلیت قرار گرفتن در جایگاه مرجع این صورت تخفیف یافته (ضمیر) را دارند. پس نویسنده با بهره گرفتن از صورت تخفیف یافته (ضمیر)، کمتر از حد نیاز سخن گفته و اصل کمیت را نقض کرده است. بنابراین توازن برقرار شده بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی منجر به استفاده از صورت گروه اسمی شده تا مرجع به درستی تشخیص داده شود.
در زیر مثالی از کتاب زبان و تفکر آورده شده است. در این مثال، در مکان هایی که برقراری و تغییر ارجاع روی داده از گروه اسمی استفاده شده است و در مکان هایی که حفظ ارجاع اتفاق افتاده از صورت تخفیف یافته (ضمیر یا ضمیرصفر) استفاده شده است. به مثال زیر توجه کنید.
۴-۲- بند۱: یکی از مهارت های زبانی که جامعه ی امروز، از افراد خود توقع دارد این است
بند۲: که، آن ها بتوانند به پا بایستند
بند۳: و Ø عقاید و نظرات خود را بیان کنند.
بند۴: روابط اجتماعی امروز، ایجاب می کند بند۵: که افراد بتوانند در محافل رسمی در سر میز غذا، در سر میز کنفرانس، در انجمن های محلی و در محیط های اجتماعی مختلف صحبت کنند. [باطنی، زبان و تفکر، ۱۳۸۰: ۵۶]
در مثال (۴-۲) گروه اسمی «مهارت های زبانی» در جایگاه برقراری ارجاع قرار دارد، چون اولین باری است که از آن در این متن سخن به میان آمده است. طبق الگوی برقراری ارجاع با توجه به اصل کمیت، نویسنده صورتی را انتخاب می کند که خواننده به تشخیص برسد و با توجه به اصل اطلاع مندی، نویسنده صورتی را انتخاب می کند که به کمینه سازی برسد. بنابراین یک توازن بین این دو اصل که به طور بالقوه در تناقص هستند، برقرار می شود و صورت ارجاعی گروه اسمی انتخاب می شود. در این مورد اگر از صورت تخفیف یافته (ضمیر) استفاده شود، اصل اطلاع مندی به دلیل تحقق کمینه سازی رعایت شده است ولی چون نویسنده از صورتی استفاده کرده که نسبت به دانش خواننده ضعیف تر است، اصل کمیت نقض شده و خواننده قادر به تشخیص مرجع مورد نظر نیست و چون اصل کمیت نقض شده توازن بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی روی نداده است. پس استفاده از صورت ضمیر در این وضعیت مناسب نیست.
بعد از گروه اسمی «مهارت های زبانی» ارجاع از موجودیتی به موجودیت دیگر که گروه اسمی «افراد» است تغییر کرده است و صورت ارجاعی مناسب همان گروه اسمی است. این در حالی است که توازن بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی برقرار شده است و صورتی استفاده شده که با توجه به آن خواننده مرجع را تشخیص میدهد و کمینهسازی نیز اتفاق میافتد. در این مورد اگر از صورت تخفیفیافته (ضمیر) استفاده می شد، اصل کمیت به دلیل استفاده از صورتی که ضعیفتر از دانش خواننده است نقض می شد و خواننده نمیتوانست مرجع مورد نظر را تشخیص دهد. پس استفاده از صورت تخفیفیافته (ضمیر) صورت مناسبی نیست.
در ادامه، از آن جا که فاصله بین گروه اسمی «افراد» و لفظ ارجاعی «Ø» در بند (۳) کم است و مرجع متداخلی بین مرجع و صورت ارجاعی وجود ندارد حفظ ارجاع روی داده و از صورت «Ø» در وضعیت حفظ ارجاع استفاده شده است. در حفظ ارجاع، توازنی بین اصل کمیت و اصل اطلاع مندی برقرار شده و از صورت تخفیف یافته (Ø) استفاده شده است تا خواننده با توجه به این صورت مرجع را تشخیص دهد و کمینه سازی نیز تحقق یابد. در این وضعیت اگر از گروه اسمی «افراد» استفاده می شد، طبق اصل کمیت خواننده مرجع را تشخیص میداد ولی اصل اطلاع مندی به دلیل استفاده از صورتی که درآن کمینه سازی روی نداده نقض می شد است و در نهایت بین اصل کمیت و اطلاع مندی توازن برقرار نمی گردید. پس استفاده از صورت گروه اسمی در این مورد مناسب نیست.
در بند (۴) گروه اسمی «افراد» در جایگاه تغییر ارجاع بعد از گروه اسمی «روابط اجتماعی» قرار دارد چون ارجاع از موجودیتی به موجودیت دیگر تغییر کرده است. از آن جا که توازن برقرار شده بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی در تغییر ارجاع منجر به استفاده از صورت گروه اسمی می شود، از این صورت در این مکان به درستی استفاده شده است. در این مورد اگر از صورت تخفیف یافته (ضمیر) استفاده میشد، اصل اطلاع مندی برای رسیدن به کمینهسازی رعایت شده بود، ولی چون از صورتی استفاده می شد که ضعیفتر از دانش خواننده بود، اصل کمیت نقض میگردید و خواننده مرجع را تشخیص نمیداد و در نهایت توازن بین این دو اصل برقرار نمی شد. پس استفاده از صورت تخفیف یافته (ضمیر) در این وضعیت مناسب نیست.
گروههای اسمی میز غذا، میز کنفرانس، …… که در این متن وجود دارند، از این جهت که اولین بار است از آن ها سخن به میان میآید، در جایگاه برقراری ارجاع هستند و از سوی دیگر چون از یک موجودیت به موجودیت دیگر تغییر کرده اند، در جایگاه تغییر ارجاع هستند که در هر دو صورت توازن برقرار شده بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی منجر به استفاده از گروه اسمی می شود. استفاده از صورت تخفیفیافته (ضمیر) در این وضعیت، به دلیل نقض اصل کمیت، صورت مناسبی نیست، چون خواننده مرجع مورد نظر را تشخیص نمی دهد. در تمامی موارد برقراری و تغییر ارجاع در این مثال از گروه اسمی استفاده شده است.
۴-۳- داده های سازگار با اصل شیوه
در مدل کاربرد شناختی، زمانی که توازن بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی برقرار باشد، در الگوی برقراری و تغییر ارجاع از صورت گروه اسمی و در الگوی حفظ ارجاع از صورت تخفیف یافته (ضمیر یا ضمیرصفر) استفاده می شود. در این مدل، زمانی که توازن بین دو اصل کمیت و اطلاع مندی برقرار نباشد، در الگوی برقراری و تغییر ارجاع به جای گروه اسمی از صورت تخفیف یافته و در الگوی حفظ ارجاع به جای صورت تخفیفیافته از صورت گروه اسمی استفاده می شود. برای توجیه استفاده از این صورت های نشان دار در این مدل، اصلی به نام اصل شیوه وجود دارد. با توجه به این اصل استفاده از این صورت های نشان دار دلیل یا دلیل هایی دارد، که گاه این دلیل ها نحوی یا براساس دانش خواننده است. به مثال زیر که از رمان دیلماج آورده شده است توجه کنید.
۴-۳- بند۱: به خاطر سردی هوا و برف و کولاک بی اندازه، آوردن قابله۱ به خانه مشکل بوده
بند۲: و مادرم مرا به سختی زاییده است
بند۳: گویا درآن کولاک، پدرم با پای پیاده به دنبال قابله۲ می رود
بند۴: و حین بازگشت، قابله۳ زمین می خورد
بند۵: و Ø پایش می شکند.
بند۶: پدرم او را به کول می گیرد
بند۷: و Ø به خانه می آورد. [شاه آبادی، دیلماج، ۱۳۴۶: ۱۲]
در مدل کاربردشناختی چند الگوی ارجاعی وجود دارد که یکی از آنها، الگوی حفظ ارجاع است. در حفظ ارجاع از یک سو ارجاع مبتنی بر اصل کمیت است تا کمتر از حد نیاز گفته نشود و شنونده به تشخیص برسد و از سوی دیگر مبتنی بر اصل اطلاع مندی است تا بیشتر از حد نیاز گفته نشود و کمینهسازی تحقق یابد. در حفظ ارجاع، یک توازن بین این دو اصل برقرار می شود و منجر به استفاده از صورت ارجاعی تخفیف یافته (ضمیر یا ضمیرصفر) می شود. در بند (۳) از مثال (۴-۳) آخرین گروهاسمی به کار رفته همان «قابله۲» است. در بند (۴) دوباره از گروهاسمی «قابله۳» استفاده شده است، یعنی با شرایط حفظ ارجاع روبرو هستیم. با این حال، در بند (۴) به جای صورت تخفیفیافته (ضمیر یا ضمیرصفر) گروهاسمی که یک صورت نشاندار است، به کار رفته است. در اینجا، اصل کمیت رعایت نشده است و خواننده به تشخیص می رسد، اما اصل اطلاعمندی که مستلزم کمینهسازی است، رعایت نشده است. در این حالت، استفاده از گروهاسمی به جای صورت تخفیفیافته در شرایط حفظ ارجاع به معنای بهکار گیری یک صورت نشاندار است که با اصل شیوه قابل توجیه است. اصل شیوه حاکی از آن است که صورت نشاندار استفاده نمی شود، مگر آن که دلیل خاصی وجود داشته باشد. پس استفاده از گروه اسمی در این وضعیت دلیل هایی دارد که دلیل های آن به صورت زیر توضیح داده می شود.
در مثال (۴-۳) اگر به جای گروه اسمی «قابله۳» در (بند۴) از ضمیر یا ضمیرصفر استفاده شود، یعنی این مثال به صورت (۴-۴) بازنویسی شود.
۴-۴- بند۱: به خاطر سردی هوا و برف و کولاک بی اندازه، آوردن قابله۱ به خانه مشکل بوده
بند۲: و مادرم مرا به سختی زاییده است.
بند۳: گویا درآن کولاک، پدرم با پای پیاده به دنبال قابله۲ می رود
بند۴: و حین بازگشت، او/ Ø زمین میخورد
بند۵: و Ø پایش می شکند.
بند۶: پدرم او را به کول می گیرد
بند۷: و Ø به خانه می آورد.
تنها برداشتی که فارسیزبان از مرجع این ضمیر یا ضمیرصفر دارد این است که، مرجع این ضمیر یا ضمیرصفر، گروه اسمی «پدرم» است. از آن جا که زبان فارسی یک زبان فاعلی- مفعولی است و فاعل در بند اول، حذف فاعل را در بندهای بعدی کنترل می کند، گروه اسمی «پدرم» به عنوان فاعل بند اول حذف فاعل را در بند بعدی کنترل می کند. پس مرجع این ضمیر یا ضمیرصفر گروه اسمی «پدرم» است.
در مثال (۴-۳) از صورت نشاندار گروه اسمی «قابله۳» در وضعیت حفظ ارجاع استفاده شده است. استفاده از این صورت نشاندار طبق اصل شیوه دلیلی دارد که با توجه به نظریه دسترسی نیز قابل توجیه است. در ابتدا نظریه دسترسی به صورت مختصر توضیح داده می شود. اریل (۱۹۸۸) با توجه به نظریه دسترسی به بررسی ارجاع گفتمانی می پردازد. در مطالعه ارجاع گفتمانی مواردی وجود دارد که در آنها، صورتهای مختلفی برای ارجاع به موجودیتی که قبلاً در متن ذکر شده است، وجود دارد. اینکه کدام یک از این صورتها انتخاب شود، به میزان دسترسی بستگی دارد. در نظریه دسترسی، انتخاب صورت ارجاعی به میزان دسترسی به مرجع بستگی دارد و از گروه اسمی، برای ارجاع به موجودیتی که دسترسی آن کم است استفاده می شود و از صورت تخفیفیافته، برای ارجاع به موجودیتی که دسترسی آن زیاد است. عوامل بسیاری در دسترسی به مرجع اثر میگذارد که این عوامل به قرار زیر است:
۱- فاصلهی بین مرجع و ارجاع ۲- تعداد رقیب ها برای ایفای نقش مرجع ۳- اهمیت موضوعیت در تعیین مرجع۴- نقش قالبها در شناسایی مرجع
زمانیکه فاصله بین مرجع و ارجاع کم است و موضوعیت یک موجودیت بیشتر است و تعداد رقیبها برای ایفای نقش مرجع کم است دسترسی زیاد می شود.
حال به توجیه دلیل استفاده از گروه اسمی «قابله۳» در وضعیت حفظ ارجاع با توجه به نظریه دسترسی میپردازیم. به منظور سهولت در توضیح، مثال (۴-۳) به صورت (۴-۵) بازنویسی شده است.
۴-۵- بند۱: به خاطر سردی هوا و برف و کولاک بی اندازه، آوردن قابله۱به خانه مشکل بوده
بند۲: و مادرم مرا به سختی زاییده است.
بند۳: گویا درآن کولاک، پدرم (دسترسی زیاد) با پای پیاده به دنبال قابله۲ (دسترسی کم) می رود
بند۴: و حین بازگشت، قابله۳ زمین میخورد
فرم در حال بارگذاری ...