مدل کتزدووریس و میلر
«کتزدووریس»و«میلر» (1984) درکتاب«سازمان رواننژند» فرهنگ سازمان را در قالب شخصیت الگویی نشان دادهاند. شخصیت الگویی ازگروه مسلط برسازمان که معمولا مدیران رده بالا هستندکه گرفتار مشکلاتی هستند ولی هنوزبه فعالیت میپردازندو مدیرانی آنهارااداره میکنندکه گرایشات رواننژندی دارند. آنها پنج نوع ازشخصیتهای رواننژندرابه فرهنگهای سازمان ربط دادهاند و فرهنگ سالم مربوط به هرکدام را نیزعنوان کردهاند (ایرانزاده،1377). انواع شخصیت سازمانها از دیدکتزدووریس ومیلردرجدول2-7آمده است.
فرهنگ سازمانی رواننژند | نوع شخصیت نامعمول | فرهنگ سازمانی سالم |
فرهمندی | پرهیجان | خودکفا |
وسواسی | بدگمان | پراعتماد |
پرهیزکننده | افسرده | کامیابیجو |
سیاسیشده | کنارهگیر | متمرکزبرهدف |
دیوان سالار | جابر | آفریننده |
جدول2-7:انواع شخصیت سازمان ازدیدکتزدووریس ومیلر(طوسی،1372)
2-1-2-2-9- مدل هندی
به نظرهندی فرهنگهای سازمانی را میتوان براساس نقش ووظایف کارکنان وقدرتی که به هر شخص تفویض میگرددتقسیمبندی کرد. وی اعتقاددارد با توجه به ویژگیهای چهارخدا از خدایان اسطورهای یونان که میتوانند نماد هریک ازآن چهارسازمان تلقی شوندامکان تبیین خصوصیات این سازمانها پدیدمیآید و میتوان برویژگیهای فرهنگی که برهمه فعالیتهای سازمان سایه گسترده پی برد. چهارنوع فرهنگی که اوبرمیشمردبدین شرح است:1)فرهنگ قدرت(چماقی):به نظرمیرسد زئوس دررأس آن جای داشته باشد.اورهبری بسیارقدرتمنداست وازبه کاربردن بیمحابای قدرت به هیچوجه ابایی ندارد.تارهای عنکبوت تصویرعینی این فرهنگ است.دراین فرهنگ قدرت دردست یک شخص متمرکزاست مانندتمرکزقدرت درمؤسس شرکت .درچنین فرهنگهایی همه قدرت ازیک منبع مرکزی جاری شده ودرسرتاسرسازمان نظیریک تارعنکبوت گسترده میشودونفوذمیکند. 2)فرهنگ ایفای نقش(قالببندی):آپولو(خدای نظم وقانون)نمادآن میباشدوهمان فرهنگی است که ماکس وبروتام برنزبه ترتیب ازآن باعنوانهای بوروکراتیک وماشینی یادمیکنند.سازمانهایی که دارای فرهنگ ایفای نقش قوی میباشندتمایل زیادی به تخصصگرایی دارندشغلهاواختیارات به دقت تعریف شدهاندگزارشدهی به صورت عمودی است وهماهنگی ازطریق مدیران ارشددرسطوح بالای سازمان انجام میگیرد.3)فرهنگ وظیفهگرایی :آتنا(اله معرفت) نمادآن است و یک تور یا شبکه تصویرعینی را به نمایش میگذارند.این فرهنگی است که تام برنزازآن به عنوان فرهنگ ارگانیک (زنده)یادمیکند.دراین فرهنگ گرایش اولیه به شغل یاپروژه است .سازمانهایی که براساس این فرهنگ استوارمیباشندبه انعطافپذیری وتطابقپذیری تمایل دارندوکارکنان میان گروههاوتیمهایی که جهت انجام پروژههایی خاص تشکیل میگردندجابه جامیشوند.4)فرهنگ اصالت فرد یا اگزیستانسیالیسم:دیونسیوس (خدای عیش ونوش)نمادآن است.تفاوت عمده این فرهنگ بافرهنگهای دیگردراین است که افراددرسازمانهای قبل تابع خواستههای سازمان متبوع خودهستندوحال آنکه سازمان دارای این فرهنگ تابع خواست اعضای خودمیباشدیادرواقع موجودیت سازمان برای تحقق اهداف شخصی اعضااست برای مثال اشخاص حرفهای چون پزشکان،وکلا،مهندسان واحزاب سیاسی دراین گروه جای دارند.هندی هیچ اولویتبندی رابرای این چهارنوع فرهنگ سازمانی قائل نمیشود ومعتقداست درفضای سازمانی جای کافی برای همهی آنهاوجوددارد.درحقیقت سازمان ایدهآل هندی برای هرچهارنوع فرهنگ سازمانی گفته شده امکان پذیرش دارد(فرهنگی وهمکاران،1384).
[1].Ketes Dovries and Miller
فرم در حال بارگذاری ...