وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

" مقاله های علمی- دانشگاهی – مبحث سوم: رویه قضایی – 3 "

مثلاً استفاده از آب و برق در عصر حاضر از ضروریات زندگی محسوب می شود (شهیدی،۱۳۷۷، ۹۴). استدلال دیگری که برای این نظریه مطرح شده است این است که تمام شرایط عقد به آگاهی طرف قبول نمی رسد و او به امری ملتزم می شود که از آن اطلاع ندارد, مثلاً در قراردادی که بین کارگر ‌و کارفرما منعقد می شود, گاه قید می‌گردد کارگر باید مطیع مقررات داخلی مؤسسه باشد, در حالی که او زمانی از این مقررات آگاه می شود که عقد را پذیرفته و عملاً وارد کارگاه شده است. از این رو چنین رضایتی نمی تواند منشأ ایجاد عقد محسوب شود, زیرا انشایی در بین نیست بلکه او فقط رضایت خود را نسبت به عمل حقوقیِ انجام شده اعلام می‌دارد. پس ماهیت این عمل حقوقی با ماهیت عقد و قرارداد متفاوت است. «سالی» و گروهی از هم فکران او معتقدند این عمل حقوقی مرکّب از دو ایقاع است که آثار آن را پیشنهادکننده انشاء می‌کند و طرف دیگر آن آثار را درباره خود می پذیرد, و نیروی الزام آور آن را باید در اراده پیشنهاد کننده جستجو کرد. ‌بنابرین‏ عمل حقوقی را اراده پیشنهاد کننده به وجود می آورد, اما این ایجاد, مشروط به پیوستن و رضایت دیگران به آن است. پس قبول طرف دیگر در واقع از ارکان اصلی عقد محسوب نمی شود بلکه صرفاً شرط اجرای عمل حقوقی است،(کاتوزیان،۱۳۷۷، ۲۲۱) برای تشخیص این که قرارداد الحاقی جزء عقود است یا از دایره عقود و قراردادها خارج است, باید ابتدا دید چه عناصری در تشکیل عقد مؤثر است, تا بعد از آن بررسی شود آیا قرارداد الحاقی دارای این عناصر و شرایط هست یا خیر. آن چه مسلّم است این است که رکن اصلی عقد, توافق دو اراده و انشاء و تراضی نسبت به یک امر معیّن است که موجب ایجاد تعهّد یا تملیک می‌گردد. پس در هر عقدی طرفین باید اراده خود را آزادانه بیان کنند و آن چه مورد نظر آن ها است, انشاء نمایند و این دو انشاء با هم بر روی یک امر مشترک, توافق داشته باشند؛ ضمن این که, همان طور که بعداً خواهیم گفت, برای صدق عنوان عقد, قطعاً رضایت معاملی کافی است؛ یعنی حتی اگر قایل به بطلان معامله مضطر شویم, در عین حال در صدق عنوان عقد و قرارداد بر آن, جای تردید وجود ندارد. در قراردادهای الحاقی هم اگر چه یک طرف مجبور به پذیرش تمام شرایط و پیشنهادات طرف مقابل است, ولی این حداقل رضایت معاملی وجود دارد. البته شکل تدوین ایجاب و عدم امکان گفتگو درباره شرایط آن, ویژگی خاصی ‌به این گونه عقود می بخشد که در مقام تفسیر و اجرای آن اثراتی خواهد داشت. امّا این ویژگی باعث نمی شود خاصیت قراردادی بودن این اعمال حقوقی از بین برود. قانون هم برای انعقاد قرارداد, توافق میان دو اراده آزاد و مستقل را لازم دانسته است, امّا در هیچ یک از متون قانونی اشاره ای به لزوم

 

تساوی قدرت و برابری اقتصادی این دو اراده نشده است. پس نباید تساوی اقتصادی طرفین و نیز آزادی منطق و طیب نفس واقعی را از شرایط صحت قرارداد یا از شرایط صدق عنوان عقد تلقی نمود, چون در این صورت اکثر معاملات که در جامعه واقع می شود باید از تعریف قرارداد و یا از تحت عنوان قرارداد صحیح خارج شوند؛ زیرا عدم تساوی اقتصادی طرفین و اضطراری که در قرارداد الحاقی برای یک طرف وجود دارد در اکثر معاملات دیگر هم محقق است و از این جهت با سایر قراردادها فرقی ندارد.(کاتوزیان،۱۳۷۷، ۲۲۲)معمولاً افراد در جامعه اسلامی با معاملاتی رو به رو هستند که دلخواه واقعی آن ها نیست, ولی برای رفع نیازها و ضرورت های زندگی مجبور به انجام آن هستند و از این رو نمی توان این قراردادها را از ماهیت عقود خارج دانست, بلکه راه چاره این است که برای حفظ نظام معاملاتی و اقتصادی جامعه و استواری پیمان های خصوصی به حکم ضرورت، معاملات ناشی از اضطرار را نافذ دانست, هم چنان که در فقه اسلامی و قانون مدنی ایران هم همین نظر پذیرفته شده و در ماده ۲۰۶ قانون مدنی به آن تصریح شده است.البته باید تدابیری برای حمایت از طرف ضعیف و جلوگیری از ظلم و اجحاف نسبت به او اندیشیده شود ولی باید دانست که حمایت از طرف ضعیف ایجاب می‌کند تعهد ناشی از این گونه اعمال، محصول توافق طرفین محسوب شود و عنوان قراردادی آن انکار نگردد؛ چون در این صورت قضات هنگام تفسیر مفاد قرارداد می‌توانند به اراده مشترک طرفین و مصلحت هر دو آن ها نظر داشته باشند و خواسته های پذیرنده را نیز ملحوظ دارند. امّا اگر قایل شویم عمل حقوقی انجام شده, صرفاً یک ایقاع یا نهاد حقوقی مبتنی بر مصلحت پیشنهاد کننده است, دادگاه هم مجبور است تفسیر مفاد و شرایط مهم قرارداد را به گونه ای انجام دهد که با نظرات و منافع طرف پیشنهاد کننده سازگارتر باشد.علاوه بر تأکید قوانین بر رعایت انصاف و رفتار منصفانه در قراردادها، حقوق ‌دانان نیز به اصل انصاف و لزوم رعایت رفتار منصفانه توجه ویژه‌ای ‌داشته‌اند. نمونۀ بارز این امر دکترین «تفسیر علیه تنظیم کنندۀ سند» می‌باشد. طبق آن در قراردادهای الحاقی مانند بیمه از آنجا که مفاد سند با تأمل و دقت از سوی مؤسسه‌های صاحب این مشاغل تهیه می‌شوند و مشتریان دخالتی در تنظیم آن ندارند، در صورت تردید در قرارداد باید آن ها را به سود مشتری تفسیر کرد. در واقع انصاف است که حکم می‌کند اگر یکی از دو طرف امتیاز تنظیم قرارداد و تحمیل شروط آن را به خود اختصاص دهد، زیان‌های ناشی از ابهام قرارداد را نیز باید تحمل کند (کاتوزیان،۱۳۸۸ ،۴۲).

 

مبحث سوم: رویه قضایی

" فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۱-۵ تفاوت علم اخلاق و فلسفه اخلاق – 9 "

 

‌بنابرین‏ مى توان گفت: «اخلاق مجموعه صفات روحى و باطنى انسان است» و به گفته بعضى از دانشمندان، گاه به بعضى از اعمال و رفتارى که از خلقیات درونى انسان ناشى مى شود، نیز اخلاق گفته مى شود (اوّلى اخلاق صفاتى است و دومى اخلاق رفتارى). «اخلاق» را از طریق آثارش نیز مى توان تعریف کرد، و آن این که «گاه فعلى که از انسان سر مى زند، شکل ‌مستمرى ندارد; ولى هنگامى که کارى به طور مستمر از کسى سر مى زند (مانند امساک در بذل و بخشش و کمک به دیگران) دلیل ‌به این است که یک ریشه درونى و باطنى در اعماق جان و روح او دارد، آن ریشه را خلق و اخلاق مى نامند.(مکارم شیرازی،۱۳۸۷)

 

۲-۱-۲ علم اخلاق

 

برای علم اخلاق تعاریف متعددی بیان شده است. در برخی تعاریف تأکید بر نقش شناخت بوده و علم اخلاق را شناخت فضایل و رذایل اخلاقی دانسته اند. محقق طوسی در تعریف علم اخلاق می‌گوید:

 

«علمی است به آنکه نفس انسان چگونه خلقی اکتساب تواند کرد که جملگی احوال و افعال که به اراده او از او صادر می شود جمیل و محمود بود.» برخی نیز در تعریف علم اخلاق بر رفتار اخلاقی تأکید دارند. برای ارائه تعریفی جامع تر و دقیق تر از علم اخلاق، می توان آن را به دانشی تعریف کرد که از انواع صفات خوب و بد و چگونگی اکتساب صفات خوب و زدودن صفات بد بحث می‌کند. موضوع علم اخلاق عبارت است از صفات خوب و بد از آن جهت که مرتبط با افعال اختیاری انسان بوده و برای او قابل اکتساب و اجتنابند.(مصباح یزدی،۱۳۸۱) «اخلاق برای نظم و نسق دادن به ابعاد مختلف حیات انسان است. اگر به تبع فارابی ابعاد اصلی زندگی انسان را سه چیز یعنی، فکر و اندیشه ، تحولات روحی و عمل بدانیم در آن صورت می‌توانیم اخلاق را دانشی برای کشف خوب و بد و باید و نبایدهای مربوط ‌به این سه بعد اصلی حیات انسان تعریف کنیم.»(جوادی،۱۳۹۱)

 

۲-۱-۳ انواع پژوهش های اخلاقی

 

برای اخلاق سه نوع پژوهش قائلند، که شناخت هریک از آن ها می‌تواند در شناسایی بیشتر فلسفه اخلاق کمک کننده باشد. انواع پژوهش‌های اخلاقی بدین شرح می‌باشد:

 

۱٫ اخلاق توصیفی

 

«مقصود از اخلاق توصیفی، مطالعه و پژوهش در باب توصیف و تبیین اخلاق افراد یا جوامع گوناگون است. یعنی گزارش و توصیف اصول اخلاقی پذیرفته شده توسط فرد یا گروه و یا دین خاصی. روش بحث و تحقیق در این نوع مطالعات اخلاقی، تجربی و نقلی است و نه استدلالی و عقلی.» (مصباح یزدی،۱۳۸۱: ۱۸)

 

۲٫ اخلاق هنجاری

 

«اخلاق هنجاری به مطالعات و بررسی های هنجاری درباره تعیین اصول ، معیارها و روش هایی برای تبیین ” حسن و قبح”، “درست و نادرست”، “باید ونباید” و امثال آن گفته می شود.این بخش از پژوهش های اخلاقی که گاهی اخلاق دستوری نیز نامیده می شود، به بررسی افعال اختیاری انسان از حیث خوبی یا بدی و بایستگی یا نبایستگی و امثال آن می پردازد…روش بحث در این نوع از مطالعات اخلاقی، استدلالی و عقلی است ، نه تجربی و نقلی.»(همان:۱۹)

 

۳٫ فرا اخلاق

 

«مطالعات و بررسی های تحلیلی و فلسفی درباره گزاره های اخلاقی را در اصطلاح”فرا اخلاق” گویند. این بخش از مطالعات اخلاقی که به اخلاق نظری(Theoretical ethics)، اخلاق فلسفی (Philosophical ethics) ، منطق اخلاق (The logic of ethics) و… نیز نام بردار است، به هیچ وجه مشتمل بر تحقیقات و نظریات تجربی یا تاریخی در باب اخلاق نیست… موضوع آن نه اخلاق و رفتار مورد قبول قوم یا دین خاصی است نه افعال اختیاری آدمی، بلکه موضوع این بخش از مطالعات اخلاقی همان جملات و گزاره هایی است که در اخلاق هنجاری عرضه می‌شوند.» (همان:۲۱)

 

۲-۱-۴ فلسفه اخلاق

 

به نظر می‌رسد فلسفه اخلاق، عنوان دیگری برای فرا اخلاق است و شامل مباحث توصیفی و هنجاری نمی شود. زیرا فلسفه اخلاق در واقع به بحث و بررسی درباره مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق و گزاره های اخلاقی می پردازد… «منظور از فلسفه اخلاق، علمی است که به تبیین اصول و مبانی و مبادی علم اخلاق می پردازد و بعضا مطالبی از قبیل تاریخچه، بنیان‌گذار، هدف، روش تحقیق و سیر تحول آن را نیز متذکر می شود.»( همان: ۲۴و۲۵)

 

فلسفه اخلاق از چراهای اخلاق بحث می‌کند. برای مثال اینکه چرا راستگویی خوب است چرا پاکدامنی خوب است اصولا خوب یعنی چه ؟ آیا خوبی وجود دارد؟ آیا کسب خیر و دفع رذائل فایده حقیقی دارند یا اعتباری؟ الزام اخلاقی و یا مسئولیت اخلاقی به چه معنا است؟ و… به طور کلی فلسفه اخلاق از پیش فرض ها و مبادی علم اخلاق بحث می‌کند.در فلسفه اخلاق به تبیین و تعریف پاره ای از مفاهیم علم اخلاق پرداخته می شود، همانند مفهوم “خیر”، “حسن و قبح”، “فضیلت” ،”سعادت” و… ‌بنابرین‏ می توان اینگونه بیان کرد که فلسفه اخلاق علمی است که درباره برخی مفاهیم مهم و اساسی و درباره برخی پیش فرض های زیربنایی اخلاق و درباره آرای و مکاتب اخلاقی با روش عقلی و فلسفی بحث می‌کند.

 

۲-۱-۵ تفاوت علم اخلاق و فلسفه اخلاق

 

تفاوت اولی که میتوان بین علم اخلاق و فلسفه اخلاق قائل شد از نظر تقدم رتبی است. چون فلسفه اخلاق از پیش فرض های زیربنایی علم اخلاق بحث می‌کند، از نظر ترتیب منطقی بر آن مقدم است.

 

فرق دیگر علم اخلاق و فلسفه اخلاق از نظر روش است. روش بحث در فلسفه اخلاق روش فلسفی و عقلی است اما در علم اخلاق از روش نقلی نیز استفاده مس شود. به عبارت دیگر در اخلاق هم می توان از روش عقلی استفاده کرد هم نقلی مانند نقل از آیات و روایات. اما در فلسفه اخلاق روش بحث عمدتاً روش تحلیل عقلی است و اگر از آیات و روایات استفاده شود به عنوان دلیل نیست بلکه به عنوان شاهد و مثال است.

 

تفاوت سوم بین فلسفه اخلاق و علم اخلاق در این است که طرح مباحث در علم اخلاق برای توصیف است و در فلسفه اخلاق برای تبیین. برای مثال در علم اخلاق بیان می شود که در اسلام چه کارهایی شایسته است؟ ولی در فلسفه اخلاق بیان می شود که مثلا چرا امانت داری شایسته است؟ و چرا خیانت ناشایست است؟.( مرکز اسلامی انگلیس)

 

۲-۱-۶ فلسفه علم اخلاق

 

اخیراً در کنار علم اخلاق و فلسفه اخلاق اصطلاح دیگری به نام “فلسفه علم اخلاق” مطرح شده است. در فلسفه علم اخلاق تاریخچه علم اخلاق ، روش، موضوع و جایگاه آن در طبقه بندی علوم، فایده و غرض و دیگر مشخصات این علم بحث می شود. موضوع فلسفه علم اخلاق ، علم اخلاق است. پس فرق بین علم اخلاق و فلسفه علم اخلاق در موضوع آن ها‌ است. موضوع علم اخلاق فضائل و رذائل اخلاقی است و موضوع فلسفه علم اخلاق ، خود علم اخلاق است و موضوع فلسفه اخلاق عمدتاً پیش فرض ها و مفاهیم مقدماتی علم اخلاق می‌باشد. (همان)

 

۲-۱-۷ نظریات اخلاقی

" مقاله های علمی- دانشگاهی – ۳-۳- بررسی دادرسی غیابی در نظام‌های حقوقی معاصر – 5 "

 

خلاصه، مقررات فعلی در خصوص اقرار به مجرمیت نمونه خوبی از اصلاحات گسترده در حقوق نوشته از طریق نهادهای مسلم کامن لا است. این امر کار را برای حقوق ‌دانان حقوق نوشته آسان می‌سازد تا همچون نمونه تیمور شرقی حتی اقرار به مجرمیت صریح را هم نپذیرند. حال‌آنکه، ازنظر حقوق ‌دانان کامن لا مقررات فوق غیرقابل‌اجرا است و کاملاً با رویه جاری آن‌ ها مخالف است.

 

۳-۲-۳- مرحله محاکمه

 

به‌درستی تصدیق شده است که محاکمه، مرحله از رسیدگی است که در آن اصول حقوق نوشته و کامن لا خیلی جدی‌تر باهم در تعارض هستند. اینجا ما می‌توانیم مجدداً اصلاحات حقوق نوشته را در چارچوب نظام کامن لا در زمینه‌های مختلف، قبل از هر چیز در ارتباط با ارائه پرونده مشخص کنیم (قواعد ۲۸ به بعد دیوان یوگسلاوی سابق). در نگاه اول، به نظر می‌رسد قواعد دادرسی و ادله دیوان کیفری بین‌المللی برای یوگسلاوی سابق شبیه ‌به نظام ترافعی باشد (نهاد ترافعی): بیانات افتتاحیه دادستان و متهم (قاعده ۴۸)، ارائه ادله از سوی دادستان و متهم که بعدازآن کار و پاسخ دفاعی صورت می‌گیرد (قاعده ۵۸ (الف) دیوان یوگسلاوی سابق)، سؤال از شاهد، سؤال از شاهد طرف مقابل و سؤال مجدد از شاهد (قاعده ۵۸ (ب) دیوان یوگسلاوی سابق). بااین‌حال، نگاه دقیق‌تر علوم می‌سازد که شعبه بدوی می‌تواند جریان حوادث را به نفع عدالت تغییر دهد (قاعده ۵۸ (الف) دیوان یوگسلاوی سابق) و ادله اضافی را راسا مقرر دارد (قواعد ۵۸ (الف) (۵) در رابطه باقاعده ۸۹). به‌علاوه، قاعده ۴۸ مکرر به متهم اجازه می‌دهد که بعد از بیانات طرفین تحت نظارت شعبه بدوی بیانات افتتاحیه را داشته باشد. ‌بنابرین‏، حداقل ازنظر مفهومی، متهم در طول محاکمه از یک شیء صرف، آن‌طور که در نظام اتهامی به نظر می‌رسد، به یک عضو فعال که در نظام حقوق نوشته شناخته‌شده است تبدیل می‌شود. از طرف دیگر، متهم همچنین می‌تواند در دفاع از خود به عنوان شاهد حضور یابد (قاعده ۵۸(ج) دیوان یوگسلاوی سابق) و نتیجه، موقعیتی را که در کامن لا به دنبال آن است کسب نماید. تفاوت بین این قواعد در این حقیقت نهفته است که با سوگند انجام‌گرفته و با سؤال از شاهد طرف مقابل آزمایش می‌شود.[۶۵]

 

درهرصورت، ورود عناصر حقوق نوشته بیش‌ازحد مرموزانه بوده است. در سال ۱۹۹۸ یک شعبه دیوان یوگسلاوی سابق حتی مقرر کرد، زمانی که شاهد اظهارات رسمی (Solmen declaration) داشته باشد، برای مثال ادای سوگند، خودش شاهد حقیقت محسوب می‌شود و نمی‌تواند شاهد طرف دیگر باشد. این امر بلاسکیچ، شعبه بدوی بارها شهود را به‌موجب قاعده ۸۹ احضار کرد و النهایه معلوم شد که آن‌ ها از همان ابتدا آزادانه و تنها بعدازاینکه از سوی طرفین مورد بازجویی قرار گرفتند شهادت داده‌اند. درباره اصل محاکمه منصفانه باید گفت: این موضوع که طرح سؤال اضافی از شاهد طرف مقابل از سوی طرف دیگر، اصل تساوی سلاح‌ها را که در قاعده ۵۸ آمده است، نقض می‌کند، نیز تأیید شده است.

 

در رسیدگی‌های دیوان کیفری بین‌المللی، نقش شعبه بدوی تعیین‌‌کننده‌تر است. شعبه بدوی مسئول انجام محاکمه می‌باشد (ماده ۴۶ (۶) (الف) در رابطه با ماده ۱۶ (۱۱) اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی) و می‌تواند درخواست کند که ادله ارائه شود (ماده ۴۶ (۶) (ب)، (د) دیوان کیفری بین‌الملل) و هر مورد دیگری را که لازم تشخیص دهد مقرر دارد. (۱۱) دادستان علیه کاپرسیچ، تصمیم مربوط به مکاتبه بین طرفین و شهودشان، ۱۲ دسامبر ۱۹۹۸ (IT-95-16-T)، بند ۳:«شاهد دادستان یا متهم، زمانی که بر اساس قاعده ۰۹ (ب) آیین دادرسی و ادله اظهارات رسمی داشته است، در دیوان شاهد حقیقت محسوب می‌شود و تا آنجا که لازم است به احراز حقیقت کمک می‌کند و صرفاً شاهد یک از طرفین نیست». (ماده ۴۶(ب)(و) و دیوان کیفری بین‌المللی).[۶۶]

 

رئیس شعبه جلسه رسیدگی را اداره می‌کند ماده ۴۶(۸) دیوان کیفری بین‌المللی: تنها ‌در صورتیکه رئیس شعبه مایل باشد دادستان و متهم می‌توانند ‌در مورد ترتیب و طریق ارائه ادله، توافق نمایند قاعده ۰۴۱(۱) دیوان کیفری بین‌المللی. این نقش تعیین‌کننده شعبه و رئیس آن نه تنها در رم بلکه، همچنین بعداً در نیویورک در کمیسیون مقدماتی هنگامی که قواعد موردبحث قرار گرفت، نیز در نظر گرفته شد، تا اختلافات بین حقوق ‌دانان کامن لا و حقوق نوشته به حداقل برسند. ناظران از برخورد فرهنگی بین حقوق رومی ژرمنی و کامن لا صحبت کردند، حقوق رومی-ژرمنی به طرفداری از یک قاضی قوی که محاکمه را اداره می‌کند، حقوق کامن لا به طرفداری از یک قاضی بی‌طرف که اساساً انجام محاکمه را به طرفین واگذار می‌کند و به‌ویژه به آن‌ ها اجازه می‌دهد تا آزادانه از شهود سؤال نمایند. توافق نهایی منجر به پیش‌بینی قاعده ۰۴۱(۲) شد که بر اساس آن، دادستان و متهم می‌توانند بدون دخالت شعبه از شاهد سؤال نمایند و شعبه حق دارد تنها قبل یا بعد از طرفین سؤالات خود را از وی مطرح نماید.‌بنابرین‏، احتمال پرسش از شاهد طرف مقابل به طور ضمنی مورداستفاده قرار گیرد. جالب است که اصطلاحاتی نظری سؤال از شاهد طرف مقابل و سایر اصطلاحات فنی شاخص (لغات مهم) حقوق نوشته یا کامن لا آگاهانه از قواعد و اساسنامه حذف‌شده است. طراحان قصد داشتند روشن سازند.

 

۳-۳- بررسی دادرسی غیابی در نظام‌های حقوقی معاصر

 

اصل بر حضور متهم در کلیه مراحل دادرسی کیفری است. اصل دادرسی علنی نیز اقتضاء می‌کند که متهم در جلسه دادگاه حضور یابد و از دلایل گردآورده شده علیه خودآگاه شود و با توجه به آن‌ ها از خود دفاع کند. حق متهم یکی از لوازم دادرسی منصفانه است. حق محاکمه منصفانه در اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون‌های منطقه‌ای حقوق بشر و اسناد بشردوستانه بین‌المللی نیز موردتوجه قرارگرفته است. بر پایه قسمت چهارم بند ۳ ماده ۱۴ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی متهم حق دارد در محاکمه حضور یافته و به‌شخصه یا از رهگذر وکیل برگزیده از خود دفاع کند بااین‌وجود این دلایل زیادی وجود دارد که رسیدگی غیابی را در مواردی به‌ویژه در دادرسی کیفری ملی تجویز می‌کند. زیرا اعتبار مطلق و بی‌چون‌وچرای حضور طرفه‌ای دعوی در رسیدگی به طور مسلم موجب تضییع بسیاری از حقوق می‌گردد.[۶۷]

" پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۱-۷ نحوه جمع آوری اطلاعات و داده ها – 10 "

۱-۴ اهداف تحقیق­­

 

۱_۴_۱ اهداف علمی تحقیق حاضر شامل موارد زیر است:

 

      • بررسی ارتباط عوامل اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به بازار سهام با مازاد بازده سهام در بازار سرمایه ایران.

 

  • بررسی ارتباط عامل نقدشوندگی اضافه شده با عوامل بازار و اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به بازار سهام با مازاد بازده سهام در مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای(CAPM).

۱_۴_۲ اهداف کاربردی تحقیق حاضر شامل موارد زیر است:

 

      • با در نظر گرفتن تئوری ذینفعان، احتمالاً نتایج این تحقیق می‌تواند برای کلیه ذینفعان بازار سرمایه از جمله سهام‌داران و سرمایه گذاران مفید فایده واقع شود و می‌تواند ایشان را در امر تصمیم گیری یاری رساند.

 

    • تصمیم گیرندگان بازار سرمایه، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، سازمان خصوصی، نهادها و انجمن های حسابداری و حسابرسی، تحلیلگران بازار سرمایه، صندوق های سرمایه-گذاری، سازمان بورس اوراق بهادار و سرمایه گذاران.

۱- ۵ فرضیه ­های تحقیق

 

فرضیه اول: بین عوامل اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به بازار سهام با مازاد بازده سهام در بازار سرمایه ایران رابطه معنادار وجود دارد.

 

فرضیه دوم: بین عامل مازاد بازده بازار و مازاد بازده سهام در بازار سرمایه ایران رابطه معنادار وجود دارد.

 

فرضیه سوم: بین عامل نقد شوندگی و مازاد بازده سهام در بازار سرمایه ایران رابطه معنادار وجود دارد.

 

۱-۶ روش تحقیق

 

انتخاب روش پژوهش بستگی به هدف ها و ماهیت موضوع پژوهش و امکانات اجرایی آن دارد. ‌بنابرین‏ هنگامی می‌توان ‌در مورد بررسی و انجام یک پژوهش تصمیم گرفت که ماهیت موضوع پژوهش، هدف ها و نیز وسعت و دامنه آن مشخص باشد. ‌بنابرین‏ لازم است روش پژوهش به طور واضح و آشکار تعریف و تعیین گردد تا با تشریح و بیان آن بتوان قلمرو اجرایی پژوهش را مشخص و محدود نمود. تحقیق حاضر از شاخه تحقیقات کاربردی است. همچنین لازم به ذکر است که از نظر قلمرو موضوعی، تحقیق حاضر طبق طبقه بندی صورت گرفته در ادبیات موجود از جمله تحقیقات اثباتی است که سعی در بیان وجود رابطه میان عوامل اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، نقدشوندگی با مازاد بازده سهام دارد. در این تحقیق محاسبات مربوطه داده ها به صورت ماهانه انجام می‌گیرد.

 

۱-۷ نحوه جمع‌ آوری اطلاعات و داده ها

 

در این تحقیق از آنجایی که داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیه های تحقیق با مراجعه به صورت‌های مالی و یادداشت های توضیحی و سایر اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار (شامل: ترازنامه، سودوزیان، گزارش های بورس، آمار معاملات روزانه سهام، سایت های اینترنتی بورس)، همچنین از نرم افزارهای تدبیر پردازش و بانک اطلاعاتی ره آورد نوین فراهم می شود. به منظور اطمینان از صحت داده های استخراج شده، به طور نمونه داده ها با صورت های مالی شرکت ها تطبیق داده شده است. مبانی نظری و ادبیات تحقیق از طریق کتب، پایان نامه ها و مقالات انگلیسی و فارسی صورت می‌گیرد. همچنین با بهره گرفتن از مفاهیم و تئوری­ های حسابداری (مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای) و مطـالعات کتابخانه ­ای و بررسی صورت‌های مالی، ارتباط عوامل بازار، اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و عامل نقد شوندگی را با مازاد بازده سهام مورد بررسی و آزمون قرار می‌دهیم تا شواهد لازم جهت پاسخ به پرسش های تحقیق را ارائه نماییم. برای مرتب کردن داده ها از نرم افزار Excel استفاده شده است. همچنین با توجه به توابع موجود در این نرم افزار برخی از متغیرها با بهره گرفتن از این توابع محاسبه شده است. علاوه بر این از نرم افزار آماری E-views، برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است.

 

۱-۸ قلمرو تحقیق

 

قلمرو این تحقیق دارای دو بعد به شرح زیر است :

 

الف) قلمرو مکانی: که شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.

 

ب) قلمرو زمانی: در تحقیق حاضر از اطلاعات ۵ ساله (۱۳۹۰- ۱۳۸۶) استفاده شده است.

 

۱- ۹ جامعه آماری و نمونه گیری

 

در این تحقیق از روش نمونه گیری سیستماتیک استفاده شده است. یعنی شرکت­هایی که دارای شرایط زیر باشند، به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد بررسی قرار می­ گیرند و شرکت­هایی که شرایط زیر را نداشته باشند از جمعیت نمونه حذف خواهند شد. برای انتخاب نمونه آماری، محدودیت­های زیر اعمال خواهد شد:

 

۱- شرکت های واجد شرایط برای بررسی نباید در طی دوره مورد بررسی، ارزش دفتری (BE) منفی داشته باشند.

 

۲- تحقیق برای شرکت های غیرمالی انجام می شود؛ لذا شرکت های سرمایه گذاری، بانک ها و هلدینگ از جامعه آماری حذف می‌شوند، زیرا ارزش این شرکت ها تابع تغییرات و ترکیب پرتفوی آن ها است. شرکت های داخل صنعت واسطه گری مالی در بورس دارای پرتفوی همگن نیستند، ‌بنابرین‏ عامل صنعت بر آن ها اثری ندارد.

 

۳- شرکت هایی که طی دوره مورد بررسی زیان ده نباشند. به عبارتی EPS منفی نداشته باشند.

 

۴- آخرین شرط اعمال شده برای تعیین نمونه مورد بررسی، انتخاب شرکت هایی بوده که از اول فروردین ۱۳۸۶ تا پایان اسفند ۱۳۹۰ در هر سال حداقل ۱۰۰ روز معاملاتی داشته باشند.

 

۵- اطلاعات جهت محاسبه متغیرها در دسترس باشد.

 

۶- سال مالی ۲۹ اسفند باشد.

 

با توجه به مراتب فوق، جامعه آماری تحقیق شامل ۷۲ شرکت است. از سوی دیگر همان‌ طور که در بالا ذکر شد، دوره زمانی تحقیق از سال ۱۳۸۶ لغایت ۱۳۹۰ در نظر گرفته شده است. از دلایل انتخاب دوره زمانی مذکور، امکان استخراج صورت‌های مالی و یاداشت های همراه در طول دوره زمانی مورد نظر است که در طول دوره ۵ ساله مذکور، امکان دستیابی به اطلاعات لازم برای محقق محرز گردیده است.

 

۱-۱۰ تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق

 

بازده[۷] سهام

" پایان نامه -تحقیق-مقاله – قسمت 7 – 2 "

 

والدین باید در کنار پیشرفت تحصیلی فرزندان، احساس خلاقیت و نوآوری را نیز در آن ها رشد دهند و در این زمینه تلاش کنند. متاسفانه بیشتر والدین، پیشرفت تحصیلی را فقط در درس خواندن طولانی مدت می دانند ولی این روش غلط، باعث خستگی و کاهش علاقه و بازدهی مناسب می شود. والدین باید با برنامه ریزی دقیق و افزایش اطلاعات و آگاهی های خود، به آموزش و پیشرفت بهتر فرزندان خود کمک کنند. دانش آموزان در کنار درس خواندن، نیاز به تفریح، ورزش، شادی، سرگرمی و بازی دارند و والدین نباید آن ها را از مطالعه کتب غیردرسی، برقراری ارتباط کنترل شده با دوستان و آشنایان و تفریح و بازی منع کنند. حفظ تعادل در همه کارها و برنامه ریزی و دقت نظر، عامل موفقیت و پیشرفت است و نباید با سخت گیری های نابجا باعث دور شدن از هدف اصلی و عدم موفقیت فرزندان خود شد (حاج حسینی، ۱۳۸۲).

 

عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

 

یکی از عامل های بسیار مهم در تکوین شخصیت نوجوان و جوان، مدرسه می‌باشد. مدرسه بعد از خانواده مهمترین نقش را در فرایند اجتماعی کردن نوجوان به عهده دارد. مدرسه از طریق آموزش مهارت‌های علمی و فنی و فراهم آوردن زمینه همکاری گروهی و مسئولیت پذیری نوجوان و جوان موجبات رشد همه جانبه و متعادل شخصیت آنان را فراهم می‌سازد. گرچه مدارس وقت خود را صرف ایجاد آمادگی در نوجوانان و جوانان به منظور کسب مدارج عالی تحصیل می‌کنند؛ با وجود این بسیاری از نوجوانان بدون دریافت مدارج عالیه مستقیماً به زندگی وارد شده و چون فاقد آمادگی لازم برای ورود به آن می‌باشند. احساس شکست و درماندگی نموده به بهداشت و سلامت روانی آنان آسیب وارد می شود . علاوه بر آن عامل های دیگری نیز وجود دارد که در موفقیت و یا عدم موفقیت دانش آموزان در مدرسه و در نتیجه در زندگی آینده آن ها تاثیر دارد که به ذکر پاره ای از آن ها پرداخته می شود (جلالی و نظری، ۱۳۸۶).

 

● تأکید بر رشد عقلانی

 

در حالی که هدف تعلیم و تربیت تأکید بر رشد عقلی توأم با رشد عاطفی، سازگاری نوجوان و جوان با خود و سایر افراد خانواده اش می‌باشد، مدارس تنها بر جنبه عقلانی تأکید می نمایند و این باعث می شود که جوانان تک بعدی و ناموزون به بار آیند.

 

● جو عاطفی مدرسه

 

جو عاطفی مدرسه نیز در پیشرفت تحصیلی شاگردان تأثیر دارد. تحقیقات نشان داده که دانش آموزان در جوی که فشار روانی کمتری داشته باشد. جوی که در آن راهنمایی شده و احساس امنیت کنند، بیشتر سود می‌برند. دانش آموزان بیشتر از آنکه به عواملی چون امکانات فیزیکی، تعداد کتاب های کتابخانه، اندازه مدرسه و هزینه سرانه توجه نمایند. به عوامل زیر توجه دارند.

 

معلم و جهت گیری آن ها به سمت پیشرفت شاگرد، وجود نظم در دادن تکالیف منزل- اوقاتی که معلم صرف تدریس می‌کند و نه صرف حفظ نظم و انضباط، حساس بودن معلم نسبت به ارائه بازخورد به دانش آموزان در مقابل عملکرد خوب. مطالعه دیدگاه های دانش آموزان گویای این است که برخی خصوصیات معلمین از قبیل همدردی و همفکری- انعطاف پذیر بودن- خوش خلقی- آمادگی برای قبول اظهار نظرها و گوش دادن به پرسش های دانش آموزان و علاقه مند بودن به کار و انضباط و به کارگیری روش تدریس مناسب از ویژگی‌های معلم خوب ‌و کارآمد است .

 

● پیش فرض های معلمان ‌در مورد شاگردان

 

بسیاری از معلمان به هنگام تدریس فرض می‌کنند که دانش آموزان مطالب قبلی را یاد گرفته اند. چنین فرضی در اغلب دانش آموزان صدق نمی کند. زیرا گروهی از آن ها تنها ‌به این دلیل که پیش نیاز های لازم را برای شروع و ادامه درس جدید ندارند آن را یاد نمی گیرند و در نتیجه به خیل عقب ماندگان تحصیلی می پیوندند و باورشان می شود که برای جبران عقب ‌ماندگی‌های خود قادر به هیچ کاری نیستند.

 

● نگرش معلم

 

نگرش معلم بر عملکرد وی تأثیر دارد. پژوهشگران در یک تحقیق یک کلاس عادی را به معلمی واگذار نمودند و به او یادآور شدند که این دانش آموزان از استعدادهای خوبی برخوردارند. در پایان سال عملکرد آن ها نسبت به گروه همسان بهتر شده بود.این بدین معنی است که اگر معلم نگرش مثبتی برکلاس داشته باشد با برخورد های امید بخش بهتر می‌تواند در تعلیم و تربیت آن ها پیشروی نماید (شیبانی و اخوان تفتی، ۱۳۸۸).

 

● عقب ماندگی آموخته شده

 

وقتی نوجوان بر این باور باشد که هیچ کدام از فعالیت‌های وی تغییری در موقعیت ایجاد نمی کند؛ یا اینکه وی به اندازه کافی با هوش نیست؛ و یا اینکه تکالیف تعیین شده برای او دشوار می‌باشد؛ و یا اینکه معلم او را دوست ندارد، در آینده نیز برای خود انتظار شکست دارد و کسانی که شکست را به صورت متوالی تجربه کنند، ممکن است ‌به این باور برسند که شکست آنان در هر فعالیتی حتمی و غیرقابل اجتناب است. چنین افرادی دچار درماندگی آموخته شده می‌شوند. نگرشی که احتمال دارد زمینه‌های شکست بیشتری را برای آنان فراهم آورده و مانع تلاش ایشان برای پیشرفت گردد. در چنین حالتی ضرب المثل شکست، شکست می آورد مصداق پیدا می‌کند.

 

در مقابل هر قدر دانش آموز، بیشتر در امر تحصیل موفق شود و در کلاس درس قدرت و مقبولیت بیشتری به دست آورد، عزت نفس وی نیز افزایش می‌یابد. چنین فردی در موفقیت های جدید تلاش کرده و موفقیت های تازه ای کسب می‌کند که سبب افزایش عزت نفس می شود. اینجا است که ضرب المثل موفقیت، موفقیت می آورد مصداق می‌یابد. پژوهشگران در یک مطالعه تحقیقی، آزمایشی انجام دادند که درآن دو معلم یکی مسایل قابل حل و دیگری غیر قابل حل به دانش آموزان کلاس پنجم ارائه می‌کردند. آن ها دریافتند معلمی که مسائل غیرقابل حل به دانش آموزان ارائه می کرد، هنگامی که مسائل قابل حل را ارائه کرد برخی از دانش آموزان علی رغم اینکه مسائل داده شده قابل حل بودند دیگر آن ها را حل نکردند.

 

● اثرات پیشرفت تحصیلی

 

اهمیت تأثیر پیشرفت تحصیلی در سلامت روانی دانش آموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره نوجوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانسته اند. به عقیده ایشان نوجوانانی که علی رغم برخورداری از هوشبهر طبیعی، کارکرد رضایت بخشی در مدرسه نداشته باشند، مسائل روانی قابل ملاحظه ای نشان خواهند داد. و پیشرفت تحصیلی را به عنوان شاهدی برای سلامت روانی دانش آموزان ارزیابی نموده اند.

 
مداحی های محرم