آخرت، از این جهت دارای اهمیت بیشتری باشد.[۳۲۴]
و در همان حدیث معروف انذار که آن حضرت، علی(ع) را خلیفه و وصی پس از خود معرفی کرد و در حقیقت، جانشین خویش را معیّن ساخت.[۳۲۵]
این نیز روشن می کند که حضرت رسول اکرم(ص) از همان ابتدا به فکر حکومت بودند که جانشین برای خویش تعیین کردند تا امور امت را پیش ببرد. خلافت و وصی بودن حضرت علی(ع) برای پیامبر(ص) به معنای استمرار بخشیدن به حکومتی است که آن حضرت قصد بر پا ساختن آن را داشت. حاضران در جلسه انذار نیز همین برداشت و معنا را از خلافت و وصی بودن حضرت علی(ع) داشتند به همین علت با تمسخر به ابوطالب گفتند: «اطع ابنک فقد امّره علیک»[۳۲۶] پسرت را اطاعت کن که او را بر تو امارت و حکومت بخشیده است.
بنابراین از کلیه مباحث، چنین نتیجه می گیریم که:
وقتی از طرف خداوند ولایت سیاسی نیز بر دوش پیامبر(ص) نهاده شده است و از طرفی دیگر احکام اسلام بخش اعظمی از آن را مسائل اجتماعی و جزایی و سیاسی تشکیل می دهند و برای اجرای این احکام نیاز به داشتن قدرت می باشد، لذا بر حضرت رسول اکرم(ص) ضروری بود که به دنبال حکومت باشد تا بتواند به وظایفی که خداوند از ایشان خواسته است به نحو احسن عمل بکند. ضمناً از مباحث قبل این نتیجه برداشت می شود که حکومت ایشان مصداق بارز پیوند دین و سیاست بوده است و منشأ مشروعیت و قدرت ایشان الهی بوده است.
۲- ۳- مرزهای قدرت در سیره سیاسی پیامبر(ص)
سؤال اصلی در اینجا این است که: آیا قدرت در سیره سیاسی پیامبر(ص) در چارچوب منافع ملی دولت خویش خلاصه می شد یا اینکه نبی اکرم(ص) به خاطر رسالت جهانی که داشت در فکر گسترش قدرت سیاسی خود به سایر مناطق و دولت ها بود؟
مسأله قدرت در سیره سیاسی پیامبر(ص) صرفاً محدود به جنبه های مادی قدرت نیست. اگرچه برای رسول خدا(ص) کسب عدّه و عُدّه از جایگاه خاصی برخوردار بود اما هدف، تصرف اراضی و سیطره بر ملت ها نبود، بلکه کسب قدرت و اقتدار در چارچوب انگیزه ها و غایات بعثت معنی می یابد.
در همان روزها اول بعثت، هنگامی که رسول خدا(ص) دعوت خویش را علنی کردند، «عتبه بن ربیعه» که از بزرگان قریش بود، نزد پیامبر(ص) آمد و پیشنهاداتی به وی داد، عتبه گفت: «ای برادرزاده اگر منظورت از این سخنان که می گویی اندوختن ثروت و به دست آوردن مال است، ما حاضریم آن قدر برای تو مال و ثروت جمع آ وری کنیم تا آنجا که ثروت تو به دارایی ما بچربد! و اگر مقصودت آن است که کسب شخصیتی کنی ما حاضریم تو را بزرگ خود قرار داده و هیچ کاری را بدون اذن تو انجام ندهیم، و اگر هدف سلطنت و ریاست است ما تو را سلطان و رئیس خود قرار می دهیم و اگر جن زده شده ای که نمی توانی آن را از خود دور سازی، برایت طبیبی بیاوریم تا تو را مداوا کند و هر چه مخارج مداوای تو شد، ما از مال خود بپردازیم تا بهبود یابی».[۳۲۷]
رسول خدا(ص) در جواب او چنین گفت:
«این ها نیست که شماها خیال می کنید، نه آمده ام که مال و ثروتی از شما بگیرم و نه می خواهم شخصیتی در میان شما کسب کنم، نه سلطنت به سر شما را می جویم، بلکه خدای تعالی مرا به رسالت به سوی شما فرستاده، و کتابی بر من نازل کرده و به من دستور داده تا شما را از عذاب او بترسانم و به نعمت ها و لذایذ بی پایان آن جهان بشارت دهم. من نیز بدین کار اقدام کرده و رسالت خویش را به شما ابلاغ کردم. پس اگر پذیرفتید بهره دنیا و آخرت از آن شما است و اگر نپذیرفتید، من در برابر شما صبر می کنم تا خداوند میان من و شما حکم کند».[۳۲۸]
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید. |
فرم در حال بارگذاری ...