وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

بررسی حقوق مالکانه اشخاص متعاقب اجرای طرح کمیسیون ماده پنج- قسمت ۸

ای فراهم گردید که قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها در سال ۱۳۷۴ تصویب گردد که وفق این قانون تغییر کاربری غیر مجاز اراضی زراعی و باغی جزو عناصر قانونی جرم لحاظ گردید و وفق این قانون متخلفین مستلزم تعقیب کیفری، مخاطب این قانون، قرار گرفتند ولی چنان بنظر میرسد که این قانون بدون لحاظ اصل مالکیت فقط در جهت مجازات بر آمده و علیرغم اسم آن فقط به برخورد با متخلفین بدون پیشگیری از آن است که ابتداعا به پیشینه تاریخی و برسی تفضیلی بر مبنای اصول حقوقی و فقهی آن میپردازم و سپس در نتیجه گیری کلی اشکالات وارده بدان را معروض میدارم.
اگر اراضی و زمین هایی که مطابق طرح تفصیلی کاربری آن باغات باشد و مالک آن بدون مجوز قانونی اقدام به تغییر کاربری و تفکیک و خانه سازی ملک اقدام نماید. در این صورت شهرداری می تواند ملک را به جرم «تغییر کاربری» و «قطع اشجار» و به استناد تبصره ۱ ماده ۶ قانون مذکور، قهراً تملک نماید. لازم به ذکر است در صورت فوق، با توجه به اینکه نحوه استفاده از ملک از کاربری مقرر در طرح تفصیلی تغییر می یابد، عنوان جرم «تغییر کاربری» نیز بر آن بار گردیده و می توان آن را یکی از مصادیق جرم «تغییر کاربری» دانست. مطابق تبصره ذیل ماده ۶ قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها در صورتی که قطع درخت از طرف مالکین به نحوی باشد که باغی را از بین ببرد و از زمین آن به صورت تفکیک و خانه سازی استفاده کند، همه زمین به نفع شهرداری ضبط می شود.
البته در صورتی که شهرداری بر اساس این تبصره، ملکی را تملک و ضبط نمود، نمی تواند از آن با وضع موجود و خارج از کاربری باغات استفاده نماید. بنابراین در این موارد نیز شهرداری می بایست مراحل قانونی تغییر کاربری در کمسیون ماده ۵ قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران را طی نموده و پس از آن از ملک استفاده ای غیر از کاربری باغات بنماید، این تبصره را باید از جمله ی «قوانین متروک» دانست. زیرا علیرغم مترقی بودن حکم آن، هیچگاه توسط شهرداری ها اجرا نمی شود و با توجه به رویه دادگاه ها در مورد تملکات قهری شهرداری ها، عملاً هم هیچ محکمه ای تمایلی به اجرای مفاد آن ندارد.
مطابق ماده ۵ قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، تعیین کاربری املاک در طرح تفصیلی و تغییر آن، در صلاحیت کمسیون مقرر در همان ماده است. البته پیشنهاد تغییر کاربری املاک می بایست از سوی شهرداری ها صورت پذیرد و علیرغم صلاحیت کمسیون ماده ۵ قانون مذکور در تغییر کاربری املاک، شهرداری ها به جهت ارسال پرونده ها به کمسیون مذکور و ارائه پیشنهاد تغییر کاربری املاک با اخذ مصوباتی از شورای اسلامی شهر با عنوان «عوارض و یا بهای خدمات تغییر کاربری»، شهروندان را ملزم به واگذاری قسمتی از اراضی خود و یا بهای آن به صورت رایگان به شهرداری می نمایند.
در برخی از مصوبات شورای اسلامی شهرها، شهرداری ملزم به اخذ بهای قسمتی از اراضی تغییر کاربری یافته به قیمت روز بوده و یا اینکه مخیر بین انتخاب قسمتی از اراضی و یا بهای آن گردیده است. اینگونه مصوبات نیز با همان استدلال های بکار رفته در آراء پیش گفته هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، توسط این هیئت ابطال شده است. با گذر از برخی از ایرادات آراء مذکور، این آراء نیز برای مراجع ذیصلاح در تصویب، تغییر و اجرا کننده طرح های جامع و تفصیلی لازم الاتباع بوده و از این جهت تمامی عوارضات و مبالغ پرداختی به شهرداری ها بابت تغییر کاربری املاک، قابل استرداد است.
رویه شهرداری ها در مورد کیفیت اخذ عوارض تغییر کاربری، دو حالت دارد: اخذ قسمتی از زمین و اخذ بهای قسمتی از زمین. در برخی از آراء صادره از هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، تصویب و وضع این عوارض را از حیطه اختیارات شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، کمسیون ماده ۵ و یا شورای شهر خارج شناخته شده است. بنابراین هر مصوبه ای که توسط شورای اسلامی شهرها تصویب شود و در آن اختیار اخذ رایگان قسمتی از زمین و یا بهای آن به نرخ روز به شهرداری داده باشد، غیر قانونی بوده و قابل ابطال در مراجع ذیصلاح یعنی هیئت عمومی دیوان عدالت اداری است. علاوه بر آن تمامی وجوهی که از این بابت به شهرداری پرداخت شده و یا اراضی و زمین هایی که به موجب این موبات به شهرداری واگذار گردیده است، قابل استرداد است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

پایان نامه

بند چهارم- نبود مبنای قانونی برای کمیسیون ماده ۵ در مورد تغییر کاربری

قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران با پیروی از الگوی شهرسازی و معماری کشورهای پیشرفته در سال ١٣۵١ به تصویب رسید. ماده ٢ این قانون تصویب نهایی طرح های جامع شهری را در صلاحیت شورای عالی شهرسازی و معماری مرکب ازگروهی از وزیران که هریک به مناسبتی دارای مسئولیت در مدیریت شهرها هستند مانند وزیر مسکن، وزیر آب و برق و دیگر وزیران و رئیس سازمان برنامه و بودجه گذارد و در اصلاحیه های بعدی، وزیر راه و ترابری، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست و رئیس سازمان میراث فرهنگی به دلیل اهمیت طرح های جامع شهری به عضویت این شورا درآمدند.
قانون وزارت مسکن و شهرسازی نیز که درسال ١٣۵٣ به تصویب رسید تعاریف جامعی از «طرح جامع شهری» و «طرح تفصیلی» در بندهای ٢و٣ ماده یک این قانون ارائه داد تا در تدوین این گونه طرح ها الگو و راهنمای شورای عالی شهرسازی و معماری ایران باشد(کاشانی، ١٣٩٣).
به این ترتیب، طرح جامع، طرح بلند مدتی است که در آن شیوه بهره برداری از زمین های شهر، منطقه بندی مربوط به حوزه های مسکونی، صنعتی، بازرگانی، اداری و کشاورزی و تأسیسات و تجهیزات و تسهیلات شهری و نیازمندی های عمومی شهری، خطوط کلی ارتباطی، ترمینال ها، فرودگاه ها… و تعیین و تثبیت می شوند. با تصویب طرح جامع اول تهران در سال ١٣۴٩ و تصویب طرح تفصیلی آن، مقررات شهرسازی در تهران تثبیت شد و شهرداری ها هم بر پایه ماده ٧ قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی مکلف به اجرای مقررات شهرسازی یعنی طرح جامع و طرح تفصیلی شهری شدند. مردم هم از این مقررات تبعیت می کردند و وزارت مسکن و شهرسازی و مقامات قضایی مراقبت کامل از پیشگیری از هرگونه تخلّفی از این مقررات داشتند. در سال ١٣۶۵ به دلیل اهمیت طرح تفصیلی تهران، قانونی تصویب شد که بر پایه آن بررسی و تصویب طرح تفصیلی و تغییرات آن در تهران به عهده کمیسیونی مرکب از وزیر مسکن و شهرسازی، کشور، نیرو، سرپرست سازمان حفظ محیط زیست و چند وزیر دیگر و شهردار تهران قرار گرفت.

دانشگاه آزاد اسلامی واحد انار- قسمت ۸

۲-۲-۷ مدل ها و الگوهای رفتار اخلاقی مدیران

عوامل متعدد و گوناگونی ممکن است در تصمیم گیری و رفتار مدیران دخالت داشته باشند که این عوامل گاهی رعایت اخلاقیات را تسهیل میکند و گاه نیز مانع آن میشود. بعضی از الگوها یا مدل هایی که این عوامل را ترسیم می کند به شرح ذیل می باشد:

۲-۲-۷-۱ مدل ارائه شده توسط دفت

بر اساس این مدل نیروهایی که رفتار و تصمیمات اخلاقی را شکل می دهند عبارتند از:

    1. اخلاق شخصی: که سه گروه کلی یعنی اعتقادات و ارزشهای فردی، توسعه اخلاقی و چارچوب های اخلاقی را در بر میگیرد. اعتقادات و ارزش های فردی را شخص از خارج وارد سازمان می کند. تربیت خانوادگی و ارزش های روحی، اصولی را به وجود می آورند که فرد بر آن اساس زندگی و کار میکند. توسعه اخلاقی مراحل مختلفی دارد: در سطح پایین تصمیم گیری و رفتار برابر کسب پاداش یا پرهیز از تنبیه است. در سطح میانی فرد خود را با انتظارات همکاران و جامعه تطبیق میدهد و در بالاترین سطح توسعه اخلاقی استانداردهای اخلاقی رابرای خود را به وجود می آورد.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

  1. فرهنگ سازمانی: چارچوب کلی ارزش ها را در سازمان شکل می دهد. آیین ها، جشن ها، داستان ها، قهرمانان، زبان، شعارها و نهادها به کارکنان می فهماند که چه چیزهایی در سازمان با ارزش است. منابع مهم این ارزش ها عبارتند از تاریخچه سازمان و نقش موسس.
  2. نظام های سازمانی: مثل ساختار، سیاست ها و قوانین، اصول اخلاقی سازمان، نظام پاداش، نظام های انتخاب و کارآموزی ارزش ها را تحت تاثیر قرار می دهد (دفت، ۱۳۹۲؛ ۳۲۶).

۲-۲-۷-۲ مدل ارائه شده توسط دوبرین و همکاران

بر اساس این مدل عوامل تشکیل دهنده ارزش های اخلاقی مدیران و رفتار مبتنی بر آن ها عبارتست از:

  1. عوامل شخصی (ضوابط اخلاقی مدیر): این عوامل عبارتند از تاثیر اولیه خانواده و جامعه، تعهد به مذهب یا نظام ارزشی، عقاید درباره نقش بازرگانی، حدود نیازهای مالی و سایر نیازها، حدود مقاومت برای عدم ارضای یک نیاز ناسالم، تقویت خود.
  2. عوامل داخل سازمان (خط مشی ها): مثل فلسفه سازمانی، نحوه رفتار مافوق ها و هم ردیفان در داخل سازمان، نحوه اطاعت از مقامات سازمانی، ماهیت و درجه تحول خط مشی ها، وجود ضوابط اخلاقی مدرن، مسئولیت اخلاقی در برابر نتایج رفتار غیر اخلاقی، فشار برای تطبیق با معیارهای سازمانی، فشار موثر برای کارآمد بودن.
  3. عوامل خارج از سازمان (محیط خارجی): مثل محیط اخلاق حرفهای، محیط اخلاقی در حکومت، ارزش های جامعه و انتظارات اخلاقی، حدود ارتباط بین قوانین و سایر محدودیت ها، حدود تعقیب و جریمه برای قانون شکنی، تاکید وسایل ارتباط جمعی درباره رفتار اخلاقی، وجود ضوابط اخلاقی مدون در هر حرفه (ایران نژاد پاریزی و ساسان گهر؛ ۱۳۹۰).

۲-۲-۷-۳ مدل ارائه شده توسط رابینز

بر اساس این مدل سه دسته عوامل موثر بر رفتار مدیریت و تعیین اینکه این رفتار اخلاقی یا غیر اخلاقی است وجود دارد که هر کدام به نوبه خود تحت تاثیر محیط خارجی قرار دارند:

  1. ویژگی فردی– مثل ارزش های شخصی، قدرت درک خویشتن خود هدایتی و خود کنترلی.
  2. متغیرهای ساختاری- مثل قوانین و مقررات رسمی، اختیار و قدرت، سیستم ارزیابی، پاداش و جوایز، فشارهای شغلی، ارتباطات.
  3. فرهنگ سازمانی- که متشکل از سه لایه زیرین (مفاهیم زیر بنایی)، وسطی (هنجارها، باورها و نگرش های سازمان) و فوقانی (علائم و نهادها و الگوهای رفتاری) است و از نظام ارزش جامعه نشأت میگیرد. دو نکته در مورد فرهنگ سازمانی دارای اهمیت است: اول مفهوم و محتوای فرهنگ که تبیین می کند چه رفتاری در داخل سازمان حتی خارج از آن مناسب است یا مناسب نیست. دوم قدرت فرهنگ که نشانه تعداد اعضای متعهد به فرهنگ ومیزان تعهد به آن است (رابینز، ۱۳۹۲).

 

 

۲-۲-۷-۴ مدل ارائه شده توسط ابطحی

بنا به توضیح ارائه شده توسط ابطحی در این الگو اولین مرحله اتخاذ تصمیم با رعایت اخلاقیات در مدیریت عبارت است از تحلیل و شناخت ریشه ای مسئله و یا مشکل و دومین مرحله احصای راه حلهای علمی و عقلانی به منظور اتخاذ تصمیمات صحیح معقول و منطقی و عادلانه است این تصمیمات باید بر اساس موازین مختلف مثل: ارزشی، اعتقادی، اخلاقی و عاطفی و اجتماعی، سیاسی و قانونی و اقتصادی صورت پذیرد (ابطحی، ۱۳۷۶: ۵۴-۴۵).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

۲-۲-۷-۵ مدل ارائه شده توسط لارنس و کولبرک

لارنس کولبرک یکی از مشهورترین مطالعات را در زمینه روان شناختی تصمیم گیری و رفتار اخلاقی انجام داده است. مدل توسعه اخلاقیات کولبرک برای کشف و پاسخ به این پرسش هاست که چگونه اعضای سازمان با معمای اصول اخلاقی برخورد میکنند. چگونه آن ها در موقعیتی ویژه (خاص) درست یا نادرست را تعیین می کنند. به طور کلی این مدل برای راه حل جویی به این دست پرسشها مفید فایده است.

  1. فرد در مرحله اطاعت و تنبیه (همانند یک کودک) برای دوری جستن از تنبیه یا کسب نظر موافق دیگری کارها را به درستی انجام می دهد. کارمندی که در این مرحله قرار دارد ممکن است به این علت رشوه نمی گیرد و یا از اموال سازمان استفاده شخصی نمی کند، چون از اخراج شدن واهمه دارد.
  2. فرد در مرحله ابزاری (همانند کودکی که کمی رشد کرده است) در این مرحله فرد آگاه می شود که دیگران صاحب نیازهایی هستند و به صورت مبادله گری شروع به تامین نیازهای آن ها می کند. کارمندی که در این قرار دارد فقط در قبال حقوق و پاداش بیشتر کار بیشتری از خود ارائه می دهد. بسیاری از کارکنان که رشوه دریافت می کنند و از امکانات سازمان جهت منافع فردی استفاده می کنند در این مرحله قرار می گیرند.
  3. فرد در مرحله بین فردی رفتاری را درست و مناسب می داند که از جانب دوستان و خانواده مورد تایید و خوشایند باشد. رفتار درست سازگاری با انتظارات مورد پذیرش اکثریت است. در این مرحله فرد در سازمان ممکن است کارمندی وفادار شود که همیشه به دوستی مسالنت آمیز و به دور از تعارض رفتار کند.
  4. فرد در مرحله قانون و نظم تشخیص می دهد که رفتار اخلاقی فقط به وسیله مرجع قرار دادن دوستان، خانواده، همکاران یا کسانی که نظراتشان برای فرد ارزشمند است، تعیین نمی شود. رفتار درست و مناسب شامل: انجام وظیفه فردی، احترام به اقتدار و رعایت نظم اجتماعی است. وفاداری به کشور، جامعه و قوانین حاکم بر آن از هر چیز دیگری برتر است. کارمند در این مرحله ممکن است به سختی هوادار مقررات و قوانین سازمانی و استقرار نظم مشروع از جانب ما فوق باشد. به عنوان مثال: استفاده از مرخصی استعلاجی وقتی فرد واقعا بیمار نیست از جمله این قانون شکنی هاست.
  5. فرد در مرحله میثاق اجتماعی آگاه می شود مردم دارای تنوع نگرش ها هستند که موجب حرکت آنان، فرای قانون می شود. فرد در این مرحله متوجه می شود اگر چه قوانین و مقررات ممکن است موجب هدایت رفتار بدون غرض شوند، اما رفتارهای اخلاقی می تواند فراتر از قانون باشد. بعضی از ارزش های مجرد همانند: آزادی، اختیار، حق حیات و… موجب حرمت نهادن به ارزش های مختلف فردی و عقاید اکثریت مردم می شوند که قانون به طور کامل حامی آنها نیست (بیشترین خوبی برای بیشترین افراد) ویژگی هنجاری اخلاقی در این مرحله است.
  6. فرد در مرحله اصول جهان شمول و فراگیر رفتار مناسب را بر پایه وجدان شخصی که برگرفته از اصول جهان شمول است مورد قضاوت قرار می دهد. این اصول در عدالت، رفاه عمومی، تساوی حقوق انسانی و احترام به شان انسانی افراد، یافت می شوند. وقتی قوانین یا مقررات رسمی در تعارض با این اصول باشند، احتمالا فرد (بالغ) در این مرحله طبق اصول جهان شمول رفتار میکند (گیوریان، ۱۳۸۴).

 

 

۲-۲-۸ مولفه های اخلاق

مؤلفه های اخلاقی سازمان به چگونگی قرار گرفتن ارزش های محوری همچون: اعتماد، عدالت، صداقت و راستگویی، دوری از تبعیض، احترام و…. درون خط مشی ها، برنامه ها، اقدامات و تصمیمات گفته می شود. سازمان به هر میزان به این ارزش های محوری قرابت و نزدیکی خود را نشان دهد، سازمانی اخلاقی محسوب می شود. این ارزش ها باید در اقدامات عملی کارکنان و مدیران مشاهده شود تا سازمان اخلاقی تلقی شود (گیوریان، ۳۹:۱۳۸۴).

۲-۲-۸-۱ اعتماد

اعتماد عبارت است از تمایل به خطر پذیری در بطن اجتماعی، بر اساس حسن اعتماد به دیگران است. به این شکل که دیگران بر اساس انتظار ما پاسخ داده و به روش های حمایتی دو جانبه عمل خواهد شد یا لااقل این قصد که آزاردهی ندارد (صالحی امیری و کاوسی، ۱۴:۱۳۸۷).
اعتماد یک پدیده حساس و شکننده و به وجود آمدن آن زمان زیادی می برد و باید دانست که اعتماد باعث به وجود آمدن اعتماد می شود و دارای ابعاد زیر می باشد:

  • صداقت- درستی وپاکی
  • شایستگی-داشتن مهارت و دانش در زمینه فنی روابط انسانی
  • ثبات قابلیت اعتماد-توان پیش بینی و قضاوت خوب هنگام رویارویی با اوضاع و احوال و شرایط متفاوت

بررسی نقش عوامل اجتماعی (با تأکید بر خانواده و رسانه ) در بزهکاری اطفال و نوجوانان- قسمت ۱۲

با این حال تکیه ما به مواردی است که از سوی رسانه های جمعی به صورت آگهی های تبلیغاتی اشاعه می شود و نقش مؤثری در سوق اطفال و نوجوانان به بزهکاری ایفا می کند. شاید بتوان در این مقوله به چند مورد اشاره کرد که مستقیماً موجد چنین اثری باشند.
الف: استفاده از مضامین مبتذل و تصاویر مستهجن
یکی از قدرتمندترین نیازها و غرایزی که در انسان وجود دارد، غریزه جنسی است. نیاز جنسی مانند نیاز به آب و غذا از نیازهایی است که بایستی از روش صحیح ارضا گردد.
از نظر علم و تجربه ثابت شده است که یکی از عوامل اصلی و ناخودآگاه تحریک لذت و ترشح غدد و هورمون های جنسی نگاه کردن به صور قبیحه است. نگاه به نامحرم هرچند اگر بدون قصد تلذذ باشد، عمل طبیعی و غریزی خود را انجام می دهد. زمینه تحریک شهوت انسان را در زمان نگاه یا بعد از آن ایجاد می کند. تحریک غریزه جنسی به گونه نامشروع نیز آثار شوم و نکبت بار فراوانی بر ابعاد مختلف انسان و جامعه بشری ایجاد می کند. اسراف، انحراف و هدر رفتن نیروهای فکری، اجتماعی و معنوی انسان، زمینه سازی سردی روابط خانوادگی، حالت حسرت و ناکامی، از دست دادن آرامش روانی، میل به گناه (لواط، زنا، استمنا) و بالاخره گرایش به گناهان مختلف ازجمله آثار سوء آن است.
گروهی از پژوهشگران طی یک بررسی هجده ماهه توانستند ۹۱۷۴۱۰ مورد تصویر، توصیف، داستان های کوتاه و فیلم های غیراخلاقی را فقط از یک سایت مشخص شده شناسایی نمایند. [۱۹۴]
رسانه ها برای بالا بردن تیراژ و فروش محصولات خود از مضامین مبتذل و مستهجن استفاده می کنند، بدون اینکه کمتر توجهی به عوارض و مشکلات و آثار فاجعه آمیز نگاه کردن و گوش دادن به این فیلم ها کنند. لذا برخی از آثار آن را در زیر می آوریم:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  1. دیدن عکس ها و فیلم های مبتذل، به ویژه جوانان را، در یک حال تحریک دائم قرار می دهد، تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنان و ایجاد هیجان های بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی می گردد.
  2. تأثیرات فیزیولوژیک: سلامت جنسی انسان که تأثیر عمیقی در سلامت جسمی و روانی او دارد، حاصل ارضای معقولی است که در پی تحریک واقعی و نیاز حقیقی فیزیولوژی بدن اتفاق افتاده باشد. عدم حفظ این تعادل، از عقلانیت انسان می کاهد و او را وادار به گناه می کند.
  3. تضعیف انسانیت: جنبه جنسی بسیاری از این افراد، عاری از ویژگی های انسانی می شود، آن ها یک حالت «من غریبه» (جنبه تاریک) را توسعه می دهند که محور آن، شهرت جامعه ستیز و عاری از اکثر ارزش هاست.
  4. از بین رفتن عفت عمومی و اجتماعی در درازمدت: کسانی که این گونه فیلم ها را تماشا می کنند در برخورد با افراد دیگر اجتماع نگاه جنسی دارند و شیطان همیشه برای گمراه کردن آن ها امید دارد، زیرا آن ها برای گمراهی و انحراف از مسیر الهی آمادگی لازم را دارند.
  5. نقش بستن تصاویر مستهجن در مغز: یافته های دکتر «مک گاف» روان شناس دانشگاه کالیفرنیا نشان می دهد که خاطرات تجربه هایی که به هنگام تحریک احساسی (مثل تحریک جنسی) رخ می دهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز می نشینند و پاک کردن آن ها دشوار است. این فرض می تواند تا حدودی اثر اعتیاد به هرزه نگاری و هرزه بینی را توصیف کند. خاطرات نیرومند تحریکات جنسی از تجربه های گذشته، خودشان را در صحنه مغز حفظ می کنند و مرتباً به ذهن خطور می کنند و فرد را از لحاظ شهوانی تحریک می کنند. اگر او به هنگام این تخیلات استمنا کند، باعث تقویت بین تحریک جنسی و اوج لذت جنسی می شود که همراه با منظره ویژه با تکرار پی در پی آن صحنه در ذهن خواهد بود.
  6. انزواطلبی روابط اجتماعی نیز از آثار این گونه مسائل است که مخصوصاً در نوجوانان دیده می شود.
  7. احساس گناه و ندامت و شرمساری که بعد از تکرار گناه به وجود می آید فرد را در حالت خطرناکی قرار می دهد که باعث عوارض روحی و روانی در فرد می شود.
  8. تحلیل توان عقل: هر قدر که اطلاعات موجود در ذهن منظم تر و دارای عناوین کمتری باشد، دسترسی عقل به آن ها برای پردازش جدید مهیاتر خواهد بود. اما وجود داده های فراوان متعدد که فضای ذهن را بی جهت پرکرده باشند و با تکرار درگیری ذهنی و رفتار بیرونی، تقویت شده باشند، باعث می شود تواصل را به مقدار چشم گیری کاهش دهند، چه رسد به جایی که این داده ها دارای تأثیر بر هورمون های مختلف نیز باشد که تأثیرات ارگانیک را نیز در پی داشته باشد.
  9. پرخاشگری: هرزه بینی نه تنها بر ذهن فرد تأثیر مخرب می گذارد، بلکه افراد را تشویق می کند تا از نظر جنسی بیشتر حالت سلطه جو و پرخاشگر داشته باشد، با پرداختن افراطی فرد به مسائل جنسی، شخصیت او به شخصیتی شهوانی تبدیل خواهد شد که تداعی ها و برداشت های وی با کوچک ترین ارتباطی (حتی توهمی) رنگ جنسی به خود می گیرد. کارکرد افراد برای چنین فردی تنها ارضای غریزه جنسی است و اهتمام خود او نیز صرفاً به ارضای همین بعد وجودی خویش است.

ب: پورنو گرافی خشونت آمیز
پورنو گرافی یا هرزه نگاری به تجسم و ارائه تصویر یا فیلم یا هر چیزی اشاره دارد که به شکل واضح مسائل جنسی و عمل جنسی را به نمایش می گذارد و هدف آن تحریک یا ارضای جنسی است و در قالب های مختلف ازجمله کتاب، مجله، مجسمه، نقاشی، فیلم و کارتون ارائه می شود. [۱۹۵]
شیطان صفتان برنامه ریزان این نظام شیطانی به خوبی می دانند که برای پیشبرد اهداف خود و به انحراف کشیدن کودکان و نوجوانان و جوانان و در نهایت از بین بردن نظام خانواده ابزارهای مختلفی را پیش بینی کرده اند و با تمام قوای مالی، فکری و ایده پردازی سیاسی، اجتماعی و روانی خود، جنگ عظیمی را علیه کانون خانواده به راه انداخته اند که از جبهه هایی همچون، تحرکات ضداجتماعی تبلیغ انزوا و زندگی مجردانه، تبلیغ همجنس بازی، عادی نشان دادن عدم پابندی به موازین اخلاقی، تبلیغ بی بندوباری و نیز هرزه نگاری هدایت می شود. هرزه پردازی یکی از ابزارهای قدرتمند جنگ علیه خانواده است که قلب، روح و وجدان زنان و مردان جوامع مختلف از غرب گرفته تا شرق را هدف قرار داده است.
در دنیای ارتباطات دست یابی به محتواهای جنسی به راحتی از طریق اینترنت، تلویزیون، فیلم ها، کانال ها مقدور شده است. به بیان دیگر با ظهور اینترنت و تلویزیون های ماهواره ای تمامی جوامع جهان هدف یک تهاجم هرزه پردازانه قرار گرفته که نتایج این هجمه روان شناختی و جامعه شناختی با توجه به آمارهای مربوط به خانواده در کشورهای مختلف با گذر زمان بیش از پیش آشکار می شود. اصرار بر غنیمت شماری خودخواهانه برای لذت جویی به هر قیمتی، شاکله درونی و ذات پورنو گرافی را تشکیل می دهد.
هرزه پردازی افکار معتقدین به نجات و عفت و پاکی و مسئولیت اخلاقی در برابر خداوند را به مسخره می گیرند و زنان و مردان و کودکان را استثمار کرده، و جایگاه انسانی آن ها را فروکاهیده و شرافت و حقوق آن ها را چپاول می کند. هرزه پردازی، تحقیر و تنزل احساسات و کنش های طبیعی جنسی انسان به یک پدیده شدیداً اعتیادآور، مخرب، اخلاق زدا، فساد آور و مهلک است که به فرصت طلبی عوامل فعال در پیاده سازی بخش اجتماعی نظم نوین شیطانی سامان داده شده، تا راه زندگی اخلاقی و نجیبانه بر انسان عصر ارتباطات و رسانه بسته شود.
هرزه پردازی نگاه و تصور طبیعی فرد نسبت به واقعیت و هدف روابط جنسی را تغییر داده و بذر گرایش های انحرافی جنسی را در روان بیننده می پراکند. بر اساس مطالعات محققین بنیاد ملی تحقیقات خانواده کانادا، تصورات غیرواقعی خطرناکی در ذهن فرد استفاده کننده از آثار هرزه پردازانه شکل می گیرد که موجب دست زدن به برخی رفتارهای زننده و ضد اخلاقی از جانب او می شود. برای مثال نتایج مطالعات نشان می دهد که در میان معتاد به هرزه پردازی که اقدام به تجاوز به عنف به زنان کرده اند، باوری شایع بوده مبنی بر اینکه زنان خود باعث و بانی مورد تجاوز قرار گرفتن می شوند، زیرا که آن ها از رابطه ای که شکل تجاوز داشته باشد لذت می برند و فرد متجاوز یک انسان عادی بوده و بدون مشکل است! ریشه این تصور خطرناک که از دروازه ورود به حریم جسمی افراد دیگر و ارتکاب کثیف ترین جنایات است. در تصور غیرواقعی ارائه شده از روابط جنسی در هرزه پردازی است که ذهن فرد را به صورت حق به جانبی برای ارتکاب جرائم جنسی قانع می سازد. [۱۹۶]
اعتیاد به پورنو گرافی خطرناک تر از اعتیاد به مواد مخدر است. طبق یافته های روان شناختی، هرزه پردازی زمینه ساز تجاوز به عنف و اقدامات ضد اخلاقی فراوانی است. به عقیده برخی محققین پورنو گرافی بر تکوین طبیعی مغز کودکان تأثیر منفی دارد، آمارهای جهانی نشان می دهد که پسر بچه های ۱۲ تا ۱۷ ساله از گروه های عمده مراجعه کننده به محصولات پورنو گرافی هستند. در واقع برای اکثر آن ها این محصولات اولین و ساده ترین مسیر برای کنجکاوی ها و آموزش های جنسی محسوب می شود و در حالی که این سایت ها و فیلم ها از هرگونه آموزش و بیان واقعیت ها و مسائل بهداشتی خالی بوده و نوجوانان را در معرض بیماری های جنسی و روانی مختلف قرار می دهند.
تصویری که پورنو گرافی در ذهن نوجوانان مذکر از جنس مؤنث آفریند بسیار تحقیر آمیز است به طوری که تمامی وجود انسانی و تن دختران و زنان را در اذهان نوجوانان پسر در حد یک شیء که نسبتی با احترام و عواطف ندارد، پایین می آورد. درنتیجه امکان ایجاد رابطه طبیعی حاوی نگاه انسانی و محقرانه بین دو جنس از بین می رود و زمینه ارتکاب به تجاوز و تعدی جنسی فراهم می شود.
دکتر «جودیت رایسمن» مدیر انستیتو آموزش رسانه ای و یکی از مخالفان هرزه پردازی می گوید: «مشاهدات عصب شناسی در مورد پاسخ غریزی مغز به تصاویر و صداهای مستهجن نشان می دهد که تماشای این تولیدات یک رویداد بیولوژیک مهم است که آگاهی فردی برای تصمیم گیری را مختل می کند که این اتفاق برای مغز منعطف و تحت تأثیر قرار گیرنده کودکان و نوجوانان مضر است، زیرا قدرت دریافت واقعیت از سوی آن ها را از بین می برد و درنتیجه تأثیر نامناسبی بر سلامتی جسمی و روحی و آسایش و شادی آن ها می گذارد.
بیش از ۷۵ درصد محصولات پورنو گرافی اینترنتی در آمریکا تولید شده و نزدیک به ۱۵ درصد در اروپا و مابقی در سایر مناطق تولید می شود. بیش از ۷۰ میلیون نفر در طول هفته به سایت های غیراخلاقی و مستهجن سر می زنند، حدود ۷۰ درصد از ترافیک سایت های مستهجن در طول روز روی می
دهد و در میان محتویات حدود ۱۰۰ هزار سایت تصاویر و فیلم های مستهجن در مورد کودکان مشاهده می شود.
بزرگ ترین تولیدکننده پورنو گرافی آمریکا و صهیونیزم است. پس از جنگ جهانی دوم، «روبی استورس» یهودی در دهه ۷۰ میلادی کنترل بازار پورنو گرافی را در دست داشته است. اکنون یهودی دیگری به نام «استیون هیرچ» جای استورس را گرفته، به گونه ای که او شرکت مایکروسافت هرزه پردازی جهان نامیده می شود که تولید بیشترین فیلم های هرزه در آمریکا محسوب می شود. [۱۹۷]
در بسیاری از کشورها قوانین برای کنترل و سانسور پورنو گرافی وجود دارد و البته میزان محدودیت های اعمال شده بهتر بسته به معیارهای دینی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و عرفی متفاوت است. با این حال و به خصوص در دهه های پایانی قرن بیستم تعریف از پورنو گرافی و مصادیق و محدودیت های اعمال شده بر شاهد تغییرات بسیاری بوده و در اغلب کشورها تابوی پورنو گرافی شکسته شده است. در حال حاضر در بسیاری از کشورها نسبت به «پورنو گرافی نرم» (که در بسیاری از تبلیغات دیده می شود) محدودیتی اعمال نمی شود.
پورنو گرافی کودکان تقریباً در همه کشورها ممنوع است. همچنین پورنو گرافی کودکان به موجب پروتکل کنوانسیون حقوق کودک منع شد و بسیاری از کشورها ازجمله ایران به این پروتکل پیوسته اند.[۱۹۸]
ج: تبلیغ مصرف گرایی
وسایل ارتباط جمعی با به کارگیری شیوه های گوناگون دو نوع تبلیغات و اطلاع رسانی به قصد تأثیر بر افکار مخاطبین و دادن سمت و سوی مورد نظر خود سعی در پرورانیدن و هدایت آن ها در جهت خواسته های خود را دارند. درج و پخش انواع آگهی ها، اخبار و گزارش ها در روزنامه ها، رادیو، تلویزیون، ماهواره و… استفاده از کانال های خاص، حضور در اماکن مشخص را به مخاطبین القاء می کند و با تکرار آن ها حس نیاز و مصرف گرایی کاذب را ایجاد می کند و آن ها را به صورت نیاز واقعی در افکار عمومی جلوه می بخشد. این وسایل الگوی مصرف جامعه را تغییر و دچار دگرگونی می کند و به سمت و سوی دلخواه خود سوق می دهد.
البته نیاز کاذبی که توسط رسانه های جمعی در مخاطبین آن ها ایجاد می گردد و صرفاً شامل نیاز به استفاده از اقلام مصرفی نیست. بسیاری از نیازهای کاذب دیگر توسط رسانه های جمعی در میان افراد جامعه ایجاد می گردد که می تواند زمامداران حکومت و دولت مردان را دچار مشکل و اضطرار نماید. در دوره هایی از زمان به دلیل بروز برخی حوادث مثل جنگ و زلزله و…
این رسانه ها هستند که با دادن گزارش ها و اخبار غیرواقعی عموم جامعه را به فکر رفع نیازهای احتمالی که همگی کاذب است، بیندازد.
در بسیاری از کشورها که دارای جمعیت جوان هستند و میزان نوجوانان درصد زیادی از جمعیت را به خود اختصاص می دهد. ایجاد نیازهای جنسی، استفاده از لوازم آرایشی، انواع لباس ها، و زیورآلات و… در جوانان و نوجوانان و کودکان که مخاطب بسیاری از برنامه های تلویزیون و ماهواره ای هستند از همین ایجاد نیازهای کاذب نشأت می گیرد و پدیده بلوغ جنسی زودرس را به همراه دارد. در هر حال رسانه ها در بهبود شرایط جامعه و زندگی مؤثر می باشند، با ایجاد نیازهای کاذب و تبلیغ مصرف گرایی با شیوه های جذاب می تواند در همان اندازه و شاید بیشتر از آن مخرب باشد و جامعه را به انزوا بکشاند.
تهاجم الکترونیکی، تهدیدی است برای از میان بردن سنت های محلی و فروبردن میراث فرهنگی کشورهای کمتر توسعه یافته به زیر سیل به نام های تلویزیون و سایر محصولات رسانه ای، که از اندک مراکز قدرت در غرب سرچشمه می گیرند. این برنامه ها با ارزش های مصرف گرایی، درون گداز شده است، چرا که بیش از هر چیز بسته به نیازهای تولیدکنندگان کالاها، یعنی کسانی است که از طریق آگهی های تجاری تلویزیون عهده دار تأمین مالی آن می شوند. ازاین رو هنگامی که کشورهای در حال توسعه به نظام تجاری بخش رادیو تلویزیون رو می آورند، در یک فرایند دگرگونی و وابستگی فرهنگی نیز وارد می شوند که در آن ارزش های مصرف گرایی به انگیزه ها و موجبات سنتی و الگوهای دیگر شکل گیری ارزش غلبه یافته، آن ها را خنثی می کند. [۱۹۹]
در حقوق ایران بندت ماده ۸۲ آیین نامه تأسیس و نظارت بر نحوه کار فعالیت کانون های تبلیغاتی بیان داشته است: در آگهی های تبلیغاتی ادعاهای غیر قابل اثبات و مطالب گمراه کنند. نباید گنجانده شود.
همچنین ماده ۵۰ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲ در یک حکم کلی می گوید: «تأمین کنندگان در تبلیغ کالا و خدمات نباید مرتکب فعل و یا ترک فعلی شوند که سبب مشتبه شدن و یا فریب مخاطب از حیث کمیت یا کیفیت می شوند.»
مصوبه اتحادیه اروپا، تبلیغات گمراه کننده را تبلیغاتی می داند که به طور بالقوه یا بالفعل، مصرف کننده را گمراه می کند یا بر قضاوت و تصمیم او تأثیر می گذارد و به این دلایل به ورود زیان به یک رقیب منجر می شود.
تبلیغات برای غذا، اسباب بازی، لباس، و سایر محصولات از برنامه هایی است که در رسانه ها عمدتاً مخاطب آن ها کودکان و نوجوانان هستند. کودکان به خصوص تحت تأثیر آگهی های تبلیغاتی قرار می گیرند زیرا فاقد مهارت های شناختی لازم برای تشخیص مقصود اصلی آن هستند. تا پنج سالگی کودکان به دشواری می توانند بین آگهی و برنامه های دیگر فرق بگذارد. حتی در شش سالگی از علائم ادراکی عینی استفاده می کند.
توانایی کودکان در درک مقاصد آگاهی های تجارتی به کمک
نظریه «پیاژه» مورد مطالعه قرارگرفته است.
محققان عنوان کردند که تفکر عملیاتی انتزاعی و مهارت های ادراکی پیشرفته کودکان را قادر می سازد تا بفهمند که آگهی های تبلیغاتی را کسی ساخته و از ساختن آن هدفی داشته است. (مثلاً فروش محصولاتش) و ممکن است در این کار صداقت داشته باشد و در ضمن افراد خاصی را مخاطب خود قرار می دهد، یافته های آنان نشان داد که کودکان به تدریج بین سنین شش تا یازده سالگی این مفاهیم را کسب می کنند. کودکان غالباً صورت ظاهری تبلیغات را می فهمند. آنان از طریق آگهی آن چیزی را که دیده اند، می خواهند.
وسایل ارتباط جمعی به طور مستقیم و غیرمستقیم به افکار افراد تأثیر گذاشتند، گاه نیازهای کاذبی را در ذهن ها به وجود آورد و انسان ها را تحت عناوین نوگرایی و تجددخواهی چنان بار می آورد که هر لحظه به دنبال چیزی باشند. انسان امروزی اسیر تکنولوژی و صنعت خود شده، مصرف گرایی و اسراف که بر پایه نیازهای کاذب بنا می شود، اراده و اختیار او را سلب می کند. [۲۰۰]
بند دوم: تبلیغات مذهبی
دنیای رسانه جهانی، امروزه با خلأ اطلاع رسانی، افکار عمومی جهانیان را در چارچوب نیل به اهداف خاصی، هدایت می کند و با بهره گیری از امکانات «تکرار»، «گسترده» و «یک سویه» نظام اطلاع رسانی نوین را شکل می دهند. امروزه باید بپذیریم که بدون تردید اطلاعات و اطلاع رسانی یکی از عناصر مهم و اساسی تشکیل دهنده قدرت است. این واقعیت را مردم غرب زمین دریافته اند، که «غول های رسانه ای»، وسیله ای مناسب برای اقناع افکار عمومی در راستای اجرای قدرت سیاسی، می باشند.
هجمه تبلیغات و انحرافات مذهبی رسانه ای از دو سو به شالوده فکری توده مردم وارد شده است. یکی کرانه بی انتهای رسانه غربی و دیگری فاصله آرمانی رسانه های داخلی؛ اما باید توجه نمود که معمولاً تبلیغات مذهبی موجب تعارض و برخورد فرهنگ ها و مذهب های جامعه می شود.[۲۰۱]
به نظر می رسد که در سال های اخیر به دلیل، «ریزش دیوارها» مرزهای کشور و خانواده ها به وسیله امواج، شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای و اینترنت، شکسته شده است. از سوی دیگر وسایل مزبور پیامدهایی به ویژه برای کودکان و نوجوانان دارد که در گسترش بی دینی و انحراف آنان تأثیرگذار خواهد بود.
فقدان عوامل خودکنترلی چون مذهب و دین باعث سست شدن عقاید و ارزش ها می شود که به تدریج باعث گسترش فساد و مهیا شدن زمینه برای افزایش بی بندوباری و … خواهد شد.
استمرار و بقای هر جامعه مستلزم آن است که مجموعه ارزش ها، دانش ها، فنون و مذهب و … به نسل های جدید و آتی منتقل گردد. این امر از طریق تعلیم و تربیت میسر خواهد شد.
در سال های اخیر به دلیل گسترش رسانه های گروهی، مذاهب و اندیشه های مختلف مذهبی و غیرمذهبی درصدد خوراندن افکار و عقاید خود به دیگران هستند و هر یک به نحوی درصدد این امر هستند که مذهب و عقاید خود را غالب بر دیگر مذاهب نشان دهند و یا افراد را به بیراهه و گمراهی بکشانند. مذاهبی چون شیطان پرستی با عقاید خرافه انگیز و باطل خود سعی دارد تا با تبلیغ انحراف آمیز خود جامعه و به ویژه نسل جوان را به سیاهی ظلمت و تباهی بکشاند. پس ازاین رو دست به دامن رسانه هایی می شود که در یک لحظه پیام و محتوای دلخواه او را در سرتاسر جهان می گستراند. هرچند در کشورهای مختلف سعی بر این شده است تا با آموزش احکام دینی و مذهبی از انحراف جوانان جلوگیری شود، ولی به دلیل عدم رشد صحیح عقلی و عدم آموزش و کنترل خانواده ها و از همه مهم تر نداشتن فهم صحیح اطفال و نوجوانان از مباحث دینی و مذهبی ممکن است در سیاه چال نابودی گرفتار آیند.
گسترش فیلم ها و داستان های ضد دینی و غیراخلاقی در ناخودآگاه افراد نوعی تنش ایجاد می کند که باعث گمراهی و بی ثباتی افراد می شود.
خودباختگی جوانان در مقابل فرهنگ و تکنولوژی غرب این تداعی را در افکار آنان ایجاد می کند که علت عقب ماندگی کشورهای اسلامی در رعایت حجاب و مسائل دینی و مذهبی است و پیشرفت را در غربی شدن و داشتن فرهنگ غربی و در واقع نوعی بی دینی می دانند. در واقع هدف اصلی در ایجاد چنین برنامه هایی نشانه گرفتن نسل جوان جامعه می باشد.[۲۰۲]

اعتیاد به مواد مخدر

بررسی تنوع مورفولوژیک و کمیت و کیفیت روغن گیاه نوروزک Leriifolia Salvia- قسمت ۹

«آنها _خبرنگاران_ خبر جنونم را در شرق و غرب منتشر کردند بدون اینکه حقیقت را بدرستی جستجو و بررسی کنند. » همچنین شدیداً جامعه ادبی لبنان، جمعیت زنان آن و خود لبنان را مورد سرزنش و عتاب قرار داد: «اینَ لبنان الذی طَوّیتُ ضُُلُوعی عَلی حُبّه، لبنانُ الذی تَغَََََنَیتُ فی الجَرائدِ والکُتبِ بِجِباله و جَمالِهِ؟ نَعَم لَقَد کُنتُ فی العُصفُوِریه اَلعنُ وَطَنِی !» (الکزبری ؛ ج ۲، ۱۹۸۷ :۲۷۲)
«کجاست لبنانی که عشقش در ذره ذره وجودم سرشته کردم، لبنانی که در مجله ها و کتاب ها برای کوهها و زیبایی هایش نغمه سرایی کردم. بله من در بیمارستان عصفوریه وطنم را نفرین می کردم.»

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

۳-۲-۹٫ سرانجام مَی

سر انجام می از پس سپری کردن بیماریش زمانیکه در ۱۹۳۹ به مصر بازگشت موهایش سفید شده بود و چندان به ظاهر خود اهمیت نمی داد، در حالیکه قبلا ً به شیک پوشی معروف بود. احساس می کرد که دیگران در زمان ناراحتی اش به او کم محبتی کرده و بعد از بازگشتش به مصر به او اهمیت ندادند. پس هرچه بیشتر منزوی و گوشه گیر شد. ( الشیخ ؛ ۱۹۹۴ : ۵۵)
با مرگ چند تن از دوستان چون امین ریحانی، فلیکس فارس خیال های ویرانگر دوباره او را خانه نشین و در منزلش بستری کردند. او بر مرگ دوستانش بسیار گریست. از زندگی و هرآنچه در آن هست بیزار شد. اوضاع جسمی و روحی اش رو به وخامت نهاد. تا اینکه در ۱۹ اکتبر ۱۹۴۱ در بیمارستان المعادی قاهره پس از عمری تلاش، مبارزه، درد، رنج و تنهایی، روحش به سوی ملکوت پرواز کرد و در کنار جبران عزیزش آرام گرفت. (السکاکینی ؛ ۱۹۷۱ : ۲۰۶)
زمانیکه «می» از دنیا رفت اخبار جنگ در جبهه های مختلف آن بیشتر مطالب روزنامه ها و مجلات را به خود اختصاص داده و تمام فکر و ذکر مردم معطوف به اخبار جنگ بود. خبر مرگ می تا دو ماه به گوش مردم نرسید. بعد از دو ماه مجلس یادبودی برای او برگزار شد. ادیبان، صاحبنظران و بزرگانی که او و ادبیاتش را می شناختند در آن مجلس درباره ادبیات، شخصیت، برتری، توانایی و اثر غیر قابل تردید می بر جامعه ادبی و اجتماعی مصر و لبنان سخن گفتند. پس از آن نویسندگان و منتقدین به نوشتن سرگذشت او پرداختند، گروهی نامه های او را گرد آوردند و گروهی به نقد، بررسی و ارزیابی آثار، کتاب ها و دست نوشته ها و مقالات او پرداخته و کتاب های گوناگونی مربوط به زندگی نامه، آثار و. . . او نگاشتند از جمله:
۱- حیاه می نوشته محمد عبدالغنی حسن، قاهره ۱۹۴۲
۲- می و جبران نوشته جمیل جبر، بیروت ۱۹۵۰
۳- می فی حیاتها المضطربه، ( می در زندگی آشفته وپریشانش )جمیل جبر، بیروت ۱۹۵۳
۴– مَی- سلسله المناهل، بیروت ۱۹۵۴
۵- می زیاده و رائدات الأدب العربی الحدیت، (مَی و زنان برتر ادبیات نوین عربی ) دکتر منصور فهمی، قاهره ۱۹۵۴
۶– ذکری فقیده الادب النابغه مَی، (یادمان نابغه ادبیات؛ مَی) هدی الشعراوی، قاهره، ۱۹۴۲
۷- می زیاده ادیبه الشوق و الحنین (مَی زیاده ادیب شور ومهربانی)- غرید الشیخ، ۱۹۹۴ دارالکتب العلمیه
۹- می زیاده، عبداللطیف شراره، ۱۹۶۵- دارالصادر بیروت و چندین کتاب دیگر و صدها مقاله و سخنرانی در مجلات و روزنامه های مختلف مصر، لبنان برای بررسی و تقدیر از زحمات و رنج های می در راه بیداری و نهضت انسان شرقی کشیده بود نوشته شد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۳-۲-۱۰٫ . فعالیت های بارز ادبی- اجتماعی می زیاده

«می» توان فعالیت های ادبی_اجتماعی او را در چند حوزه جداگانه بررسی کرد که عبارتند از:

۳-۲-۱۰-۱٫ . مبارزات برای نهضت و بیداری زنان

در حقیقت جریان نهضت آزادی زنان به دنبال بیداری مردم لبنان و مصر و برخورد آنها با فرهنگ غرب روی داد و آغاز گردید. از جمله پرچم داران این حرکات را می توان قاسم امین صاحب تحریرالمرأه، و المرأه الجدیده و رفاعه الطهطاوی و همچنین نظله فاضل و باحثه البادیه نام برد.
می ،نیز تحت تأثیر شور و اشتیاق خبرهای نهضت در مصر و کشورهای عربی نیرو و توانایی خود را صرف خدمت به قضیه ی زنان و نهضت و بیداری آنان نموده. به طوریکه در برخی از مجلات مقالات نقدی و آزادی خواهانه برای آزادی زنان نوشت. و مبارزات و مجادلات فرهنگی اجتماعی برای برآورده شدن این اصل مهم در زندگی و جامعه مصر و جهان عرب پرداخت. او در سخنرانی خود به نام المرأه و التمدن که در انجمن شرقی در سال ۱۹۱۴ ایراد کرد عقیده دارد که : «تمدن و مدنیت اساس و پایه هایش ضعیف و ناقص است و این ضعف مربوط به جهل و نادانی و عقب ماندگی نیمی از جمعیت جامعه یعنی جهل زنان است ». (زیاده ؛۲:۱۹۸۲/۲۷)
. از جمله مهمترین مطالبی که در این باره نوشت می توان به رساله تربیتی آموزشی که خطاب به دختران نوجوان مصر در کتاب های مدرسه ای شان، به نام محفوظات البنات اشاره کرد. او بعدها این نامه را در کتاب بین الجزر والمد به چاپ رساند. در این نامه دختران جوان مصر را اینگونه نصیحت می کند :«الحیاه امامَک، ایَّتُها المِصریه الصغیرهِ و لکِ ان تَکُونی فیها مَلکه أوعَبده :. فان عشتِ عبدهً باخلاقک کنتِ حِملاً ثَقیلاً علی ذویک، اِذا عشتِ ملکه کنتِ محبوبه مبارکهً فأَیُّهُما تختارین؟ ». ( زیاده؛۱:۱۹۸۲/۴۶۲).
«زندگی در برابر توست ای دخترک مصری! با انتخاب خود می توانی پادشاه یا برده باشی :اگر تو برده اخلاق بدت باشی، باری گران بر دوش خانواده ات هستی، ولی اگر تو با اخلاق و منش نیک خویش پادشاه وعزیز باشی، تو نزد آنان دوست داشتنی و خجسته خواهی شد. پس کدام راه را بر می گزینی. .»
کتاب کلمات و اشارات می و سخنرانی های موجود در آن نقطه ی عطفی در ادبیات نوین عربی بخصوص ادبیات زنان محسوب می شود. او از اولین کسانی است که اعلام می کند تنها زنان، زنان را درک می کنند و در این باره نظرات حکیمانه ای و هوشیارانه ای دارد از جمله در نامه ای که به باحثه البادیه می نویسد :« روزها می گذرد و ما در گمراهی آشکار به سر می بریم، مرد نمی تواند به نور روح و وجدان زنانه برسد زیرا او با اندیشه و خودخواهی و سنگدلی خویش می نویسد ولی تنها زن می تواند مسائل زنان را حل کند » ( همان : ۱۴۷)

۳-۲-۱۰-۲٫ همایش ادبی می زیاده

صالون در معجم مجدی وهبه بر همایش ادبی اطلاق می شود؛ یعنی گردهمایی ادیبان، شاعران یا سیاسیون در مکانی مناسب و وسیع به صورت دوره ای- هفتگی، ماهانه یا سالیانه – برگزار می شود.(مجدی وهبه؛ ۱۹۷۴ : قسم ص)
در دورانهای گذشته عربی در قصر پادشاهان و خلفا جایگاهایی جهت بحث، مناظره یا خواندن شعر شاعران وجود داشت چون: مجلس سیف الدوله حمدانی و جایگاه متنبی و شاعران دیگر در محضر سیف الدوله همچنین در دوران اموی و عباسی اینگونه مجالس نیز وجود داشته مثل مجلس عبدالملک بن مروان، مجلس مأمون، و مجلس شریف مرتضی( اصفهانی ؛ بی تا/ ۳۰ : ۳۸۲۷- ۳۷۸۹)
از اولین مجالس و همایش های ادبی در ادب عربی که بانوان برپا می کردند می توان به همایش حضرت سکینه (س)دختر گرامی امام حسین ( ع ) که در مدینه و در منزل خود برپا کرد اشاره کرد. حضر ت سکینه (س ) بانویی خردمند، عفیف، دانا، زیبا و دارای توانایی نقدی_ ادبی گسترده ای بود. شُعرا و راویان شعر به او مراجعه می کردند و او بر درستی یا نادرستی سخنان و اشعارشان داوری و حکم می کرد. در مجلس حضرت سکینه پرده ای میان او و مراجعان بود که ایشان آنها را می دید و صدایشان را می شنید ولی آنها او را نمی دیدند. ازجمله کسانی که به مجلس ایشان رفت و آمد داشت می توان به نصیب، جَمیل بُثَینه و الأحوص اشاره کرد( کحاله ؛ بی تا/۲ : ۲۰۴).
همایش مَی اولین و آخرین انجمن در تاریخ ادبیات نوین عرب نبود. قبل از انجمن می انجمن های زنانه عربی زیادی در سرزمین های عربی وجود داشت که شرح و توضیح آنها در این مجال نمی گنجد. ماری عجمی در عصر می در منزل خود در دمشق مجلس ادبی داشت. پس از او مریانا مراش در حلب نیز یک حلقه و همایش ادبی در منزل خود برپا می کرد. انجمن های ادبی مؤثر بر حیات ادبی و اجتماعی عصر معاصر محصور در این دو نبودند، بلکه انجمن های دیگری چون همایش امیرزاده مصری نظله فاضل بود که قبل از همایش او و برای مبارزان آزادی خواه ایجاد شده و بزرگان مصر، مستشرقین و پژوهشگران در آن حضور می یافتند. آنها در این انجمن به تبادل آراء و اندیشه های خود درباره جامعه، مسائل مختلف سیاست وآزادی می پرداختند. از جمله بزرگان صاحب نظر در اصلاحات اجتماعی و دگرگونی سیاسی در این انجمن، می توان به سعد زغلول، قاسم امین، احمد لطفی السید و علی یوسف اشاره کرد. رنگ و صبغه ملی و میهن پرستی جو غالب سالن نظله بود. (السکاکینی ؛ ۱۹۷۱ : ۱۱۶ )
در تاریخ ادبیات عرب همانگونه که گفته شد همایش های ادبی که زنان بزرگ و صاحب نظر بر پا می کردند، وجود داشت و لکن همایش می از همه این همایش ها هم با اهمیت تر و هم پایدارتر بود. او به پیشنهاد اسماعیل صبری در سال ۱۹۱۲ به فکر تأسیس همایش ادبی هفتگی افتاد. سپس در سال ۱۹۱۳ در مجلس بزرگداشت شاعر پرآوازه عرب، خلیل مطران، می به پیشنهاد سلیم سرکیس پیام جبران خلیل جبران را که برای آن مراسم فرستاده بود، با صدای گرم، مخملین و پرطنین خود قرائت کرد. (الکزبری؛ ۱۹۸۷/۱ : ۳۵۹)
او درباره آن شب و مراسم آن اینگونه می گوید: « زمان سخنرانی فرا رسید، لرزش عجیبی را که در بندبند استخوانهایم و ترس که بر جانم نفوذ می کرد، احساس کردم. قبل از من نوازندگان قطعه ای موسیقی نواختند که جان و رحم آرام گرفت پس برخاستم و پیام شاعر بعلبکی جبران خلیل جبران را خواندم. (الکزبری؛ ۱۹۸۷/۱ : ۲۴۱ )
او در این مجلس پس از خواندن پیام جبران، تصمیم خود به برگزاری همایش ادبی در منزلش را اعلام کرد و بزرگان و شرکت کنندگان در آن مجلس را به حضور در آن دعوت نمود. (همان : ۲۸۸)
این همایش کاملا ادبی بود و مسائل دیگر در آن نمودی نداشت. او در همایش و سخنانش از جریانات حزبی و سیاسی دوری می کرد. چنانچه افراد سیاسی در آن حضور می یافتند هدف و وسیله آنها ذوق ادبی وتجربه شخصی بود. جلسات انجمن هر هفته سه شنبه ها عصر در منزل پدری اش برگزار می شد. همایش ندوه الثلاثاء از سال ۱۹۱۳ تا سال ۱۹۳۶ برگزار بود. (الشیخ غرید؛۱۹۹۴ : ۲۷ )
چیدمان سالن می روحی شرقی داشت و این روح شرقی را می توان در وسایل پذیرایی، تابلوهایی که دیوار سالن را می آراست و حتی فنجان های قهوه و مواد غذایی که با آن از میهمانان پذیرایی می شد، دید. در عین حال کتابخانه شخصی اش کتابخانه ای نفیس و پربار از کتابها و دیوان شعر قدیم و جدید عربی بود. علاوه بر آن گنجینه گرانبهایی از بهترین کتابهای فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی و آلمانی را در خود جای داده بود. در ورودی سالن اتاق موسیقی قرار داشت که برای نواختن پیانو یا عود گاه تنها و گاه با برخی از دوستان نزدیکش به آن پناه می برد. مهمترین وسایل موجود در آن یک دستگاه پیانو، عود و گرامافون و چندین صفحه گرامافون و چندین کتاب نت موسیقی غربی و شرقی بود. شرکت کنندگان در همایش از رجال علم و اندیشه و بزرگان سرشناس ادبیات بودند. آنان تحت تأثیر می نویسنده، خطیب، و وارسته قرار گرفته وجلسات همایش را پیگیری و در آن شرکت می کردند. (الکزبری ؛۱۹۸۷/۱ : ۲۸۹ )
از اولین شرکت کنندگان این همایش سلیم سرکیس، اسماعیل صبری، دکتر شبلی شمیل، وخلیل مطران بودند که اند ک اند ک استاد احمد لطفی السید، ولی الدین یکن، عباس محمود عقاد، ادریس راغب، طه حسین، زکی مبارک، سلیم البستانی، سلامه موسی، توفیق حبیب، امین واصف، یعقوب صروف، امیل زیدان، حسن نائل المرصفی، مصطفی صادق الرافعی، داود برکات، احمد زکی باشا، عبدالعزیز فهمی، اسعد خلیل داغر، منصور فهمی، فتحی رضوان، فؤاد صروف و شاعرانی چون احمد شوقی، حافظ ابراهیم و خیرالدین زرکلی صاحب الأعلام و غیره به آن پیوستند. از جمله زنانی که در این همایش شرکت می کردند می توان به هُدی شعراوی، ایمی خیره، حرم شکور پاشا اشاره کرد ( همان :۲۹۰)
سخنان زیبا و روان می در منتهای لطافت و مهربانی، هوش و عاطفه سرشار از جمله عواملی بود، که رهبران و بزرگان ادبی هم عصر او را هر هفته عصر سه شنبه ها به همایش او می کشاند. اسماعیل صبری از این جو اینگونه سخن می گوید:

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

 

 

روحی علی بعض دورالحی هائمهٌ
إن لَم اُمتعُ بِمَی ناظِری غَداً
  کَظامِیء الطیرِ تواقاً الی الماءِ
أنکَــرتُ صُبحک یا یَومَ الثُلاثاءِ
(الشیخ ؛ ۱۹۹۴ : ۲۸)

«روحم چون پرنده ای تشنه که به آب محتاج است پیرامون منزلی سرگردان است. اگر چشمانم فردا می را نبیند، روز سه شنبه تو را انکار می کنم.»
این روح خستگی ناپذیر با توانایی ادبی و علمی کافی و اعتماد به نفس لازم و فرهیختگی برجسته و ممتاز، مدیریت و سیر بحث و گفتگوها را در اختیار داشت. او خود غالباً به زبان عربی فصیح سخن می گفت. این همایش می ربع قرن کعبه آمال اندیشه عربی بود و در آن احساس نیاز به تثبیت سرنوشت گرایش های ادبی و فکری ملموس و قابل حس بود. او در پژوهش و مباحثه روشی نو و میانه بین اسلوب جدید زبان عربی و اسلوب قدیم و زبان عامیانه ایجاد کرده بود. و اینگونه این همایش در نزدیکی بین فرهنگ غرب و شرق نقش خود را ایفا کرد.
ولی الدین یکن در نامه ای در تاریخ ۵/ ۴/ ۱۹۱۲ به می نوشت:

 

 

 

 


 

بررسی میزان گرایش وعلل ترک خدمت کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران- قسمت ۹

۲ـ نگرشهای شغلی و تمایل به ترک خدمت
۳ـ تمایل به ترک خدمت، فراهم نمودن آلترناتیوها و عمل به ترک خدمت
۱۰ ۶ ۳
تجربیات و ویژگی های سازمانی
فراهم بودن اطلاعات
واقعی پیرامون شغل و سازمان( RJP)
تاثیر عوامل غیر مرتبط با کاربر باقیماندن یا خروج از سازمان

11 8 2
تمایل به باقیماندن/ خروج
انتظارات و ارزشهای شغلی
واکنش های عاطفی/ (نگرشهای شغلی)
باقیماندن/ خروج
۱۲ ۹ ۷ ۱

تلاش جهت یافتن آلترناتیوهای بهتر
ویژگیهای فردی
سطوح عملکرد شغلی
تلاش در جهت تغییر وضعیت
۱۳ ۴
بلی
فراهم بودن فرصتهای شغلی جایگزین
الگوهای جایگزینی برای همسازی
خیر
۵
شرایط اقتصادی و وضعیت بازار
شکل ۱۰-۲) مدل ترک خدمت داوطلبانه
اینک به طور خلاصه به تشریح مدل فوق می پردازیم:
الف )انتظارات شغلی و نگرشهای شغلی
۱) ارزشها و انتظارات شغلی
نقطه شروع هر مدل ترک خدمت می تواند از نقاط مختلفی باشد. در اینجا نیز این امکان فراهم بود که مدل را با مواردی نظیر ماهیت یا محیط کار، بازارکار، عوامل اقتصادی یا نظایر این ها آغاز نماییم، اما به نظر می رسد می رسد که شروع بررسی با فرد و انتظارات و ارزشهایش مناسبتر است زیرا این فرد است که نهایتاً تصمیم می گیرد در سازمان باقی مانده یا آن را ترک نماید.
همه افراد به محض ورود به سازمان، دارای یکسری ارزشهای شخصی و انتظاراتی در زمینه ماهیت شغل، پاداشهایی که در قبال عملکرد ارائه می شود، ارتباطات متقابل بین افراد و مواردی نظیر اینها می باشند. به علاوه انتظارات افراد با یکدیگر متفاوت است و میزان تفاوت این انتظارات به ارزشهای شخصی و نیازهای افراد بستگی دارد. (خانه شماره ۱)
این انتظارات (که در خانه شماره ۲ نمایش داده شده) تحت تاثیر سه دسته از متغیرها قرار می گیرد که عبارتند از:
۱ـ ویژگی های فردی
۲ـ فراهم بودن اطلاعات واقعی پیرامون شغل و وحیط کار
۳ـ فراهم بودن فرصت های شغلی جایگزین
ویژگی های فردی مختلفی (خانه ۱) می تواند انتظارات شغلی و نهایتاً ترک خدمت افراد را تحت تاثیر قرار دهدکه از جمله این ویژگی ها می توان به حرفه، تحصیلات، سن، سابقه خدمت، وضعیت تاهل، میزان درآمد خانواده، اخلاق کاری شخصی، تجربیات شغلی قبلی و شخصیت اشاره نمود. در نتیجه وجود چنین عواملی افراد به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه تعیین می کنند که از یک شغل باید چه انتظاراتی و چه
احساساتی داشته باشند، دوست دارند چـه چیزهـایی داشته باشند و بـدون آن چـه کاری مـی توانند انجام دهند.
دومین عامل موثر در تعیین انتظارات شغلی وجود اطلاعاتی پیرامون شغل و سازمان در هنگام انتخاب سازمان و در طول ارزیابی های مجددی است که در تمام دوران خدمتی یک فرد، توسط وی به عمل می آید ( خانه ۳). استدلالهای اساسی که در این زمینه وجود دارد را می توان از کلیه مطالعاتی که پیرامون ارائه پیش آگاهی های واقع گرایانه شغلی (RJP) صورت گرفته، استخراج نمود. ثابت گردیده وقتی که اطلاعات کاملتر یا دقیق تر پیرامون شغل آینده یک فرد به وی ارائه شود، وی را قادر خواهد ساخت. ساخت تا انتخاب آگاهانه تری به عمل آورده و در نتیجه انتظارات شغلی واقع بینانه تری در آنها ایجاد خواهد شد که سازمان خواهد توانست به شکل ساده تر و راحت تری این انتظارات را برآورده نماید.
سومین عامل موثر بر انتظارات شغلی، وجود فرصتهای شغلی جایگزین است (خانه ۴). بدیهی است هرچه تعداد فرصت های شغلی مناسب تر بیشتر باشد، فرد در زمان ارزیابی شغل فعلی خویش یا شغلی که به وی پیشنهاد شده توقعات و انتظارات بیشتری خواهد داشت. (۱۹۷۹) feffer & Lawler دریافتند که در دسترس بودن مشاغل جایگزین با نگرشهای شغلی دارای رابطه منفی است.
(۱۹۷۹) Mowday & Mc Dade نیز دریافتند که صرف در دسترس بودن فرصتهای شغلی نسبت به وجود آلترناتیوهای جذاب و مناسب شغلی تاثیر کمتری بر نگرشهای شغلی کارکنان دارد. آن ها همچنین دریافتند که تاثیر وجود آلترناتیوهای شغلی جذابتر بر نگرش های شغلی در طول زمان متغییر است. در اولین روز شروع به کار، اطلاعات موجود درباره مشاغل جایگزین می تواند بسیار چشمگیر و برجسته باشد چرا که اطلاعات موجود در زمینه شغل انتخابی فـرد محدود است. پس از گذشت مدت زمانی از کار فـرد در سازمان، فـرد باید شغل انتخابی خویش را توجیه نماید و این امر بـرای کسانی کـه این فرصت را داشته اند تا شغل نسبتاً جذابتری را به عهده بگیرند می تواند منجر به ایجاد نگرشهای شغلی مثبت تری شود.
بـا فرض برتری مشاغل جایگزین در ابتدای استخدام یک فـرد، تعجب آور نیست کـه بدانیم میزان انتظارات
کارکنان در ابتدای ورود به سازمان (در مرحله ورود سازمانی(۱)) بسیار بالا است. پس از گذشت مدت زمان مشخصی از فعالیت فرد در یک شغل معین، همچنانکه تعهدات رفتاری بیشتری در فرد ایجاد می شود جذابیت خروج از سازمان و سایر مشاغل نیز برای فرد کاهش یافته و انتظارات واقع بینانه تری در وی ایجاد خواهد شد. ( Salancik . 1977)
ـ۱ Organizational Entry

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

۲ )نگرشهای شغلی (واکنش
های عاطفی نسبت به شغل)

حلقه بعدی در مدل مورد بحث، ارزشها و انتظارات شغلی را با نگرشهای شغلی، مرتبط می سازد (خانه۸). بر مبنای مطالعات انجام شده در زمینه نگرشهای شغلی، مشخص گردیده است که این نگرشها (شامل رضایت شغلی، تعهد سازمانی و درگیری موثر با شغل) حاصل کنش و واکنش سه عامل است که عبارتند از:
۱ـ انتظارات شغلی
۲ـ تجربیات و ویژگی های سازمانی
۳ـ میزان عملکرد شغلی
باز هم بر مبنای مطالعات انجام شده در زمینه RJP، که در قسمتهای بعد به تفصیل در مورد آن بحث خواهد شد، هرچه تجربیات فرد در سازمان با انتظارات وی هماهنگ و سازگارتر باشد فرد آمادگی بیشتری جهت احساس رضایت شغلی داشته و به باقی ماندن در سازمان تمایل بیشتری خواهد داشت. همچنین مشخص شده که چنین تجربیاتی با تعهد سازمانی نیز در ارتباط است. در اینجا باید خاطر نشان ساخت که تاثیر چنین انتظاراتی بر نگرشهای فرد جای بحث دارد. (Locke , 1976 ) معتقد است هنگامی که انتظارات فرد از شغل و سازمان بـرآورده نمی شود واکنش افراد نسبت بـه این امر بروز شگفتی و تعجب(۱) در آنـان خواهـد بـود نـه عدم رضایت. در عـوض، وی معتقد است این میـزان ویژگی های ارزشمند موجود در شغل است که بر رضایت فـرد تاثیر می گذارد نـه خصیصه هـای مورد انتظار. گرچه ارزش ها و انتظارات
از نظر مفهومی با یکدیگر متفاوتند، اما شواهد موجود نشان می دهد که در عمل ارتباط زیادی با هم دارند
ـ۱ Surprise