وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی میزان بقاء لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7 ریزپوشانی شده توسط صمغ فارسی (زدو) در ماست و در شرایط شبیه‌سازی شده گوارشی- قسمت ۸

عصارهی گوشت[۵۱]۸عصارهی مخمر[۵۲]۴D(+)گلوکز۲۰دیپتاسیم فسفات۲پلیسوربات ۸۰۱تریآمونیوم سولفات۲استات سدیم۵سولفات منیزیم۲/۰سولفات منگنز۰۵/۰

– برای تهیهی یک لیتر از محیط کشت مایع، ۲/۵۲ گرم از محیط کشت به یک لیتر آب اضافه شد.
– به منظور تهیهی محیط کشت MRS جامد با ۵/۱ درصد آگار، ۱۵ گرم آگار – آگار به یک لیتر محیط کشت مایع اضافه شد.
-pH نهایی محیط کشت MRS مایع معادل ۲/۰±۶ است.
– محیط مانیتول آگار پایه
به منظور تهیه محیط کشت اختصاصی برای شمارش سلولهای لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7، اجزای تشکیل دهنده محیط کشت MRS (جدول ۲-۱) در یک لیتر از محیط کشت مایع، با یکدیگر مخلوط شده و به جای ۲۰ گرم در لیتر قند دکستروز، ۲۰ گرم در لیتر قند مانیتول در تهیه محیط کشت به کار رفت (سوکسی و همکاران). سپس با بهره گرفتن از اسید استیک گلایسیال (مرک آلمان) pH محیط کشت در ۲/۰±۶ تنظیم شد.
ب- مواد مورد استفاده جهت ریزپوشانی و پوششدهی باکتری پروبیوتیک و فرایند رهاسازی
– برای ریزپوشانی از صمغ فارسی[۵۳]، روغن کانولا (لادن، شرکت بهشهر، ایران) و امولسیفایرها شامل DATEM و PGPR90 استفاده شد.
– در آزمونهای رهایش از بافر فسفات استفاده شد و برای تهیهی آن از سدیم دیهیدروژن فسفات دو آبه و دیسدیم هیدروژن فسفات (مرک، آلمان) استفاده گردید.
ج- مواد مورد استفاده در تولید ماست پروبیوتیک
به منظور تهیهی ماست و برای حفظ یکنواختی نمونه های ماست طی انجام آزمایشها، از شیر خشک بدون چربی[۵۴] ساخت شرکت زرین سپاهان استفاده شد.
د- مواد مورد استفاده در ارزیابی مقاومت باکتری پروبیوتیک در برابر محیط شبیهسازی شده گوارشی
در آزمایشات مربوط به ارزیابی مقاومت باکتری نسبت به محیط شبیهسازی شده گوارشی از هیدروکسید سدیم (NaOH) و اسید هیدروکلریدریک (HCl) تولید شده توسط شرکت مرک آلمان، بایل بووین[۵۵] تولید شده توسط شرکت سیگما آلدریچ[۵۶] آلمان استفاده شد.
۳-۱-۳- میکروارگانیسم مورد استفاده
میکروارگانیسمهای مورد استفاده شامل باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7 تهیه شده از آزمایشگاه میکروبیولوژی گروه علوم وصنایع غذایی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی و کشت های آغازگر در تولید ماست شامل لاکتوباسیلوسدلبروکی زیرگونه بولگاریکوس[۵۷] و استرپتوکوکوس ترموفیلوس[۵۸] تهیه شده از کریستین هانس دانمارک بودند.
۳-۲- عملیات و آزمونهای میکروبی
۳-۲-۱- فعال سازی و نگهداری باکتری پروبیوتیک
کشت خالص فریز شدهی لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7، در محیط کشت حاوی ۱۵ درصد گلیسرول که در فریزر oC80- نگهداری میشد، از نمونه های استوک[۵۹] موجود در کلکسیون میکروبی آزمایشگاه میکروبیولوژی ـ بیوتکنولوژی گروه علوم و صنایع غذایی دانشگاه صنعتی اصفهان تهیه شد. برای فعال سازی باکتری، میکروتیوب محتوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7، بعد از خارج کردن از فریز، در شرایط کاملا استریل و در کنار شعله، در دمای محیط قرارداده شد تا ذوب شود، سپس میکروتیوب به لولهای حاوی ۱۰ میلیلیتر از محیط کشتMRS استریل انتقال داده شد و در انکوباتور میکروآئروفیل (با ۵ درصد دی اکسیدکربن، دمای ۳۷ درجه و به مدت ۱۸ ساعت) گرمخانهگذاری شد. از این کشت روی سطح لام، گسترهی[۶۰] میکروبی تهیه شد و به منظور بررسی خصوصیات مورفولوژی باکتری، بوسیلهی میکروسکوپ نوری بررسی شد. پس از بررسیهای اولیه، سلولهای باکتری سه مرتبه و به صورت مداوم روی محیط MRS مایع و جامد کشت داده شدند. کشت ثانویه روی محیط کشت MRS جامد انجام شد و پلیتها در شرایط بیهوازی گرمخانهگذاری شدند. به منظور نگهداری کوتاه مدت، کلونیهای خالص تهیه شده بر روی محیط کشت MRS مورب[۶۱] کشت داده شد و بعد از گرمخانهگذاری به یخچال با دمای ۴ درجه انتقال شد و ماهانه کشت مجدد انجام شد. به منظور نگهداری طولانی مدت، ۵۰۰ میکرولیتر از کشت مایع فعال به میکروتیوب حاوی ۵۰۰ میکرولیتر گلیسرول ۱۵درصد حجمی/ حجمی استریل خالص اضافه شد و بلافاصله در ازت مایع منجمد شد. این نمونه ها در فریزر ۸۰- نگهداری شدند. برای تهیهی کشت فعال در هر مرحله، کلونیهای خالص نگهداری شده در یخچال را در محیط MRS مایع تلقیح کرده و باکتریها به مدت ۱۸ ساعت در دمای ۳۷ درجه گرمخانه گذاری شدند.

بررسی ارتباط عوامل صاحبکار با بودجه زمانی و مقایسه ساعات بودجه شده و گزارش شده و تجزیه و تحلیل انحرافات بودجه زمانی در سازمان حسابرسی- قسمت ۱۴

۱٫     بی طرفانه بودن روش های بودجه ای
۲٫     بی طرفانه بودن اجرای روش های بودجه ای

شکل شماره۲- ۳ : بی طرفانه بودن روش های بودجه ای واکنش های رفتاری منفی مدیران را کاهش می دهد .
اهمیت روش های بودجه ای برای مدیران:
این حقیقت که بی طرفانه بودن روش های بودجه ای و اجرای این روش ها دارای تأثیر مثبت بر رفتار و گرایش مدیران دارد، نشان می دهد که روش های بودجه ای مناسب برای مدیران مهم است. وجود روش های بودجه ای ساختاری به مدیران فرصت ابرازنظر می دهد، مزایای مادی مانند پاداش های مرتبط با بودجه نصیب مدیران می کند و پاداش های معنوی مانند اعتماد به نفس را در مدیران تقویت می کند. استفاده سازمان از این روشها حاکی از آن است که مدیران پرسنل را ارزشیابی کرده اند. از آنجائیکه روش های بودجه ای معمول ماهیت ساختاری دارند و اینرسی حاکم بر سازمان ایجاب می کند که ساختارها بدون تغییر باقی بمانند، مدیران تمایل به ثبات این روشها خواهند داشت. بنابراین اگر مدیران معتقد باشند که روش های بودجه ای مناسب هستند و در آینده نیز به این روال باقی خواهند ماند و براین اساس، انتظار دریافت مزایای مادی و معنوی از سازمان داشته باشند، بدیهی است که به منظور ترویج وتقویت این این رابطه سودمند و دستیابی به مزایای بلندمدت مورد انتظار، با رفتارها و گرایشات سازمان گرای بهبود یافته واکنش نشان خواهند داد و نسبت به بودجه های جاری واحد تحت مدیریتشان حساسیت زیادی نخواهند داشت.
( Brockner,2002)
2-6-9)مفاهیم طراحی و اجرای روش های بودجه ای:
می دانیم که روش های بودجه ای مناسب یکی از ویژگیهای مهم سیستم بودجه در هر سازمانی است و رفتارها و گرایشات مثبتی را در بین مدیران ترویج می دهد که در نهایت سازمان را در دستیابی به اهداف و مقاصد تجهیز می نماید. علاوه براین، سازمان باید به بی طرفانه بودن هر دو جنبه روش های بودجه ای و اجرای این روشها توجه نماید. اقدامات زیادی برای دستیابی به معیاری برای روش های بودجه ای مناسب می تواند با هزینه ای معقول، مورد استفاده قرار گیرد، اما این اقدامات و مزایای مرتبط با آن برای پرسنل حسابداری و حسابرسی، اعضای کمیته بودجه، سرپرستان و دیگر مدیران فعال در طراحی و اجرای سیستم های بودجه ای سازمان به طور کامل شناخته شده نیست، بنابراین سازمان باید با اجرای مکانیزمهای آموزشی مناسب مانند سمینارهای آموزش و تعلیم اهداف و اهمیت روش های بودجه ای مناسب و اجرای این روشها و همچنین راه های ترویج اشکال مختلف آن، در جهت توسعه آن گام بردارد. (Magner, 2006)
2-6-10)بودجه سخت:
اهداف بودجه ای پس از نهایی شدن به عنوان بخش مهمی از سیستم کنترل مدیریت به شمار می آیند. این اهداف مبنای برنامه ریزی را تشکیل می دهند و معیاری برای ارزیابی عملکرد و اقدامات اصلاحی ( در صورت لزوم) به شمار می روند. نتایج حاصل از تحقیقات روانشناسی نشان می دهد، که بکارگیری اهداف دقیق و متعارف منجربه عملکرد بهتری در مقایسه با نبود اهداف، می شود و انگیزش بالایی را در کارکنان به وجود می آورد. ظرفیت انگیزش اهداف بستگی به ۲ عامل دارد: (Otley and pierce, 2006)
1- اهداف تا چه حدی توسط کارکنان پذیرفته و درونی می شود: بر اساس تئوری احتمال انگیزش، متغیرهای اصلی مرتبط با انگیزش مؤثر دو دسته اند: ظرفیت مربوط به عملکرد موفقیت آمیز و احتمال اینکه تلاش های اضافی منجربه موفقیت شوند. حسابرسان شکی ندارند که تحقق بودجه زمانی برای یک دوره موفقیت آمیز امری ضروری است. چنانچه شواهد نشان می دهد دستیابی به بودجه با پاداش های مادی و معنوی باارزشی همراه است.
۲- عامل دومی که برای تأثیر انگیزش اهداف بودجه ای بیان می شود، قابلیت حصول این اهداف می باشد: شواهد نشان میدهد که بکارگیری اهداف بودجه ای سخت تر در مقایسه با اهداف آسان منجر به عملکرد بهتری می شود، اما به محض اینکه اهداف خشک و غیر قابل انعطاف می شوند، تأثیر انگیزشی آن کاهش یافته و تلاش کارکنان در جهت حصول به اهداف به صورت عملکردی در سطوح پایین تر از بودجه محقق خواهد شد. بنابراین اگر بودجه در سخت ترین سطحی که به وسیله کارکنان قابل حصول می باشد، تنظیم شود، بالاترین انگیزش را در کارکنان خواهد داشت، پس کسب بیشترین مزایای انگیزشی از اهداف بودجه ای موکول به استفاده از بودجه سخت به شرط قابل حصول بودن آن است و این مطلب که این سطح ممکن است میان افراد متفاوت باشد و توسط عوامل دیگری نیز تحت تأثیر قرار گیرد موضوع را پیچیده می کند. حال اگر برای انگیزش عملکرد حداکثر تنظیم بودجه در سطوح هدف ضرورت داشته باشد، مشکل دوچندان شده و نوعی تضاد بین برنامه ریزی و کنترل به وجود خواهد آمد.
۲-۷)بودجه زمانی:
در حسابرسی همانند سایر حرفه ها، استفاده از بودجه زمانی امری متعارف و عادی است. استفاده از بودجه زمانی نوعاً سه هدف عمده را دنبال می کند: ۱- عامل انگیزشی ۲- عامل کنترلی ۳- کنترل عملکرد حسابرسان در خصوص کاهش زمان کار. بدیهی است، مادامی که بودجه زمانی به طور مناسب و مطلوبی تدوین گردد، زمینه مناسب برای تحقق اهدافی نظیر کنترل کیفیت عملیات حسابرسی، ایجاد انگیزه در حسابرسان برای بهبود اثربخشی و کارایی نه تنها میسر بلکه به طور نسبی تضمین می گردد. در حرفه حسابرسی نوعاً مشاهده می شود که استفاده از بودجه زمانی به دلیل مورد سوم بوده که هدف اصلی آن کنترل زمان حسابرسی است. دلایل کنترل و کاهش زمان حسابرسی متنوعند. مثلاً ، هدف مدیر پروژه می تواند هرچه سریع تر پایان یافتن عملیات حسابرسی و ارائه گزارش حسابرسی در زمان تعیین شده باشد. یا برخی از صاحبکاران به منظور صرفه جویی در هزینه های خود و با این دیدگاه که ارائه خدمات حسابرسی توسط موسسات مختلف تفاوتی باهم ندارند، اقدام به برگزاری مناقصات حرفه ای می نمایند، که در این صورت شرایط رقابتی عامل اصلی کنترل زمان انجام خدمات می باشد. (مهرانی، ۱۳۷۹)
مؤسسات حسابرسی معمولاً حق الزحمه حسابرسی را بر اساس زمان کارکرد، صورتحساب می کنند و بنابراین، جزئیات ساعات صرف شده برای هر کار حسابرسی باید ثبت و نگهداری شود. بودجه زمانی هر کار حسابرسی از برآورد کردن زمان لازم جهت هر مرحله از کار و برای هر یک از سطوح مختلف کارکنان حسابرسی و سپس، جمع زدن این مقادیر برآوردی بدست می آید. بنابراین انتظار طراح برنامه حسابرسی آن است که هر کدام از حسابرسان وظایف محوله را در چارچوب بودجه زمانی انجام دهند.
(Jiambalo, 1982)
بودجه زمانی کار حسابرسی علاوه بر تأمین مبنایی برای محاسبه حق الزحمه، کاربردهای دیگری نیز دارد. بودجه زمانی بخشهایی از کار را که به نظر مدیر یا شریک مؤسسه از حساسیت برخوردار است و به صرف زمان بیشتری نیاز دارد، به اطلاع اعضای تیم رسیدگی می رساند. بودجه زمانی ابزار مهمی برای سرپرستان است، به این معنا که از آن برای اندازه گیری کارایی کارکنان حسابرسی و تشخیص اینکه کار حسابرسی در هر مرحله، از پیشرفت رضایت بخشی برخوردار است یا خیر، استفاده می شود. حسابرسان همواره برای تکمیل رسیدگی ها در محدوده زمان برآوردی آن، در فشارند. یک کمک حسابرس که بیش از حد معمول وقت صرف انجام کاری می کند احتمالاً مورد علاقه سرپرستان قرار نمی گیرد یا نمی تواند به سرعت ترقی کند. توانایی انجام دادن کار رضایت بخش در یک فرصت نامحدود، امتیاز ویزه ای نیست چون در حرفه حسابرسی مستقل، زمان هرگز نامحدود نیست. ( ارباب سلیمانی، ۱۳۸۵)
بودجه حسابرسی برای کارهای مداوم بر اساس عملکرد گذشته تیم حسابرسی و به روز کردن ویژگیهای شرکت مورد حسابرسی تنظیم می شود. بودجه زمانی و برنامه سال گذشته به عنوان نقطه شروع تنظیم بودجه و برنامه سال بعد است. تحقیقات نشان می دهد که در تنظیم بودجه حسابرسی، پرسنل سطوح پایین که کار حسابرسی را اجرا می کنند، مشارکت ندارند، به گونه ای که تنها نظرات مدیران سطوح بالا در تنظیم بودجه لحاظ می شود.
۲-۷-۱)مزایای بودجه زمانی:
در نوشتارهای مختلف اهمیت تهیه بودجه زمانی در انجام حسابرسی ها به کرات مورد تأکید قرار گرفته است. به طور کلی اهم اهداف و منافع حاصله از بودجه زمانی در حسابرسی را می توان به شرح زیر برشمرد: ( Azad, 1994)

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.
  1. زمان بندی کار حسابرسی و حسابرسان.
  2. کنترل کیفیت عملیات حسابرسی.
  3. ایجاد انگیزه برای حسابرسان جهت بهبود کارایی.
  4. برنامه ریزی مطلوب برای انجام پروژه های آتی.
  5. ارزیابی حرفه ای سالیانه حسابرسان.

۲-۷-۲)عوامل مؤثر در تعیین بودجه زمانی:
ادبیات تئوریک موضوع عوامل مؤثر بر بودجه زمانی را به چند دسته تقسیم می کند که این عوامل به شرح زیر است:
۲-۷-۲-۱)صاحبکار:
اندازه شرکت: هر اندازه که اندازه شرکت مورد حسابرسی، تعداد واحدهای فرعی و وابسته آن ، حجم عملیات و به تبع آن میزان داراییها و بدهیهای شرکت بزرگتر و بیشتر باشد، حسابرس زمان بیشتری برای رسیدگی به حسابهای صاحبکار مزبور صرف می نماید. بر اساس یافته های گذشته، اندازه شرکت بیشترین تأثیر را روی تعداد ساعات لازم برای کامل کردن حسابرسی داشته است. (Bedard, 1991)
پیچیدگی عملیات و سیستم های حسابداری صاحبکارپیچیدگی عملیات و سیستم های حسابداری صاحبکار نیز همانند اندازه شرکت از عوامل اصلی تأثیرگذار بر تعداد ساعات لازم برای تکمیل حسابرسی است. عملیات پیچیده تولیدی و تجاری مستلزم بررسی و رسیدگی جامعتری می باشد که باید در بودجه های زمانی لحاظ شود. (Bedard, 1991)
ریسک یا خطر صاحبکارریسک صاحبکار خطر وقوع تحریفات بااهمیت و ارائه نادرست در صورتهای مالی را بالا می برد. هر میزان که احتمال وقوع اشتباهات و بی نظمیها بیشتر شود، میزان آزمونهای محتوا جهت اثبات مانده حسابها افزایش می یابد. بدیهی است که افزایش میزان آزمونها نیازمند صرف زمان بیشتری است که بایستی در برآورد بودجه مدنظر قرار گیرد. (Bedard, 1991)
درجه همکاری کارکنان صاحبکارهر چقدر میزان همکاری کارکنان صاحبکار در دادن اطلاعات و مدارک لازم به حسابرس بیشتر باشد، حسابرس زمان کمتری برای رسیدگی به حسابهای صاحبکار مزبور صرف می نماید. (simon and francis, 1988)
جدید بودن یا قدمت صاحبکاربرآورد دقیق زمان برای مشتریان جدید ممکن است بسیار مشکل تر از دیگر مشتریان باشد، چرا که برای شناخت سیستم های حسابداری و کنترل داخلی و چرخه معاملات شرکت زمان لازم است. simon and francis, 1988))
داشتن حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسیحسابرسان داخلی با تأثیری که روی خطر کنترل دارندو نیز توانایی آنها در تهیه گزارشهای حسابرسی خاص و مطمئن، بر حجم رسیدگی های حسابرسی مستقل تأثیر گذاشته و زمان حسابرسی را کاهش خواهد داد. تماس با کمیته حسابرسی هیأت مدیره صاحبکار اطلاعات به موقع و مفیدی درباره وضعیت مالی شرکت و همچنین اطلاعات لازم برای ارزیابی کارایی و درستکاری مدیریت را در اختیار هیأت مدیره شرکت قرار می دهد. simon and francis, 1988))
2-7-2-2)مؤسسه حسابرسی:
اندازه مؤسسه، انواع و سطوح فناوریهای مورد استفاده، ترکیب خدماتی که ارائه می کند، گرایش در مقابل دستیابی به بودجه های زمانی که در میان اشخاص مختلف، متفاوت است، مقدار زمان صرف شده در برنامه ریزی حسابرسی، عوامل پیشرفت و ترقی مورد استفاده مؤسسه حسابرسی، نوع نظارت و آموزش از عوامل کلیدی تأثیرگذار در تعیین بودجه زمانی حسابرسی است. اندازه مؤسسه حسابرسی و توان و ظرفیت فنی آن بر نوع صاحبکاران تأثیر دارد. سطوح فن آوری مورد استفاده مؤسسه می تواند، روی ارتباط استفاده از زمان کارکنان با ایجاد تنوع در ساختار برنامه های حسابرسی مورد استفاده، تأثیر بگذارد. برنامه ریزی حسابرسی بر کارایی و اثربخشی حسابرسی تأثیر گذاشته و عوامل پیشرفت و ترقی نیز با ایجاد انگیزه در کارکنان، و در نهایت نحوه نظارت با ایجاد اطمینان نسبت به اینکه کارکنان حسابرسی، زمان حسابرسی را تلف نمی کنند، روی زمان حسابرسی تأثیر می گذارد. (MCnair et all, 1991)
2-7-2-3)محیط: وضعیت اقتصادی، نرخهای بهره، رقابت و ملاحظات سیاسی و قانونی بر ریسک ذاتی تأثیر گذاشته و بنابراین بر زمان بودجه شده حسابرسی مؤثر است. به طور مثال رقابت در حق الزحمه حسابرسی در میان مؤسسات حسابرسی، منجربه فشار مضاعف بر کاهش زمان رسیدگی شده است. (Watts and zimmerman, 1978)
2-7-2-4)شخص حسابرس: تجربه و تخصص حسابرس، سطح مهارت و شخصیت، مقدار استرس مشاهده شده، طرز برخورد با خطر و سطح شعور اخلاقی همه و همه از عوامل مربوط به شخص حسابرس می باشند که با تأثیر بر کارایی شخصی و گرایشاتی که در مقابل اهمیت دستیابی به زمان بودجه شده وجود دارد، روی زمان حسابرسی تأثیر می گذارد. این عوامل در سرپرستان و کارکنان حسابرسی تأثیر متفاوتی دارد. (Kelly and margheim, 1990)
2-8) کنترل بودجه ای و تجزیه وتحلیل انحرافات:
موسسات حسابرسی معمولاً حق الزحمه خود را بر اساس زمان کارکرد صورتحساب می کنند. بنابراین جزئیات زمان صرف شده برای هر کار باید ثبت و نگهداری شود. به همین منظور سیستم بودجه ای مرتباً بر فعالیت حسابرسان نظارت و کنترل نماید.لازمه یک چنین فرایند کنترلی آن است که هر کدام از حسابرسان به طور منظم ( هفتگی و یا هر دو هفته یک بار ) جزئیات زمان واقعی صرف شده برای انجام وظایف محوله خود را گزارش نمایند. این عمل به برنامه ریز اجازه خواهد داد، تا مقایسه ای بین زمان پیش بینی شده برای انجام کار و زمان واقعی صرف شده، انجام دهد تا بتواند هر گونه انحراف مهمی را شناسایی و در صورت لزوم اقدامات لازم را پیشنهاد دهد. (El hady, 1985)
نتایج حاصل از بررسی های بودجه ای و تجزیه و تحلیل انحرافات از بودجه زمانی از عوامل مهم در تغییرات بودجه های زمانی به ویزه در حسابرسی های مستمر به شمار می روند. از آنجائیکه بسیاری از عوامل تعیین بودجه زمانی در رسیدگی های مستمر، با تغییرات اندکی مواجه هستند، بودجه های زمانی سال های گذشته و انحرافات از آن به عنوان معیاری مهم در پیش بینی بودجه های زمانی آتی، به شمار می رود.
شکل زیر فرایند کنترل بودجه را در موسسات حسابرسی نشان می دهد.(El hady, 1985)
همانطوری که در شکل نشان داده شده، یکبار بودجه زمانی برای انجام کار تهیه و تنظیم می گردد و به عنوان معیاری درنظر گرفته می شود که نه تنها حسابرسان باید وظایف محوله را انجام دهند، بلکه باید آنرا در زمان تعیین شده به پایان رسانند. هرچند به یک یا چند دلیل ممکن است یک حسابرس زمان بیشتر یا کمتری از زمان بودجه شده را برای انجام وظایف صرف نمایند.

عکس مرتبط با اقتصاد

طراحی تیم پاسخگویی به رخدادهای امنیتی مالی- قسمت ۱۱

بهترین راه برای مدیریت یک رخداد این است که در گام اول از روی دادن آن جلوگیری نماییم. برای انجام این کار، نیاز به تدوین سیاستها، کنترل و تحلیل ترافیک شبکه، به کارگیری یک برنامه اصلاح آسیب پذیریها، تشخیص آسیب پذیریها، ارتقای مهارتهای امنیتی فنی کارمندان، پیکربندی آگاهانه سیستم ها و ایجاد برنامه های آموزش مدیریت رخداد است. ترکیب این اعمال، کار نفوذگران را برای دسترسی به سیستم ها و ضربه زدن به آنها سختتر میکند. به این منظور فعالیتهای زیر را می توان انجام داد.

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

    • اصلاح اسیب پذیری های شناخته شده سیستم ها

حجم گسترده ای از نفوذهای کامپیوتری از طریق آسیب پذیریهای شناخته شده اتفاق می افتند. برای جلوگیری از نفوذ به سیستم، هیچ کاری مهمتر از پیکربندی امن سیستم های جدید و اصلاح آسیب پذیریهای شناخته شده وجود ندارد. یک پروسه رسمی برای بازبینی هشدارهای امنیتی و تست و اعمال اصلاحیه ها ایجاد نمایید. با مدیران سیستم های خود کار کرده و اطمینان حاصل کنید که اصلاحیه های مهم در کوتاهترین زمان ممکن اعمال میشوند. اصلاحیه ها را پیش از اتصال سیستم های جدید به اینترنت، بر روی آنها نصب کنید.

    • توسعه مهارتهای امنیتی فنی کارشناسان

در مقیاس بزرگ معمولا آسیب پذیریها حذف نمیشوند، چرا که مدیران سیستم ها و شبکه ها و حتی متخصصین امنیتی از این آسیب پذیریها آگاه نبوده یا نمیدانند با آنها چه کنند. عاقلانه است که از تک تک مدیران سیستم و مدیران شبکه و تک تک افرادی که مسئولیت مستقیم امنیت و عملکرد سیستم را بر عهده دارند بخواهید که مهارتهای خود را افزایش دهند و این مساله را از طریق دریافت گواهیهای معتبر ثابت کنند.

    • ایجاد سیاستی در خصوص محرمانگی

سازمان باید سیاستی در مورد محرمانگی تدوین کرده و رعایت آن را اجباری کند. این سیاست باید به سوالاتی مانند این پاسخ دهد: “آیا ایمیلهای ذخیره شده بر روی فایل سرور شما جزو داراییهای سازمان به حساب می آید یا جزو داراییهای هر یک از کاربران سیستم ها؟”. این سیاست همچنین باید مشخص کند که رمزگذاری در چه زمانی مجاز بوده و تحت چه شرایطی مورد نیاز است. بخش رمزگذاری باید افرادی را که کلیدها را نگهداری میکنند نیز مشخص کرده باشد.

    • نمایش پیغام های هشدار دهنده

از دید حقوقی، نمایش پیغامهای هشدار دهنده یکی از مهمترین گامهایی است که میتوانید برای ایجاد آمادگی برای یک رخداد انجام دهید. هر سیستمی باید یک پیغام هشدار دهنده قابل مشاهده برای کاربرانی که سعی میکنند به آن وارد شوند، نمایش دهد. این پیغام باید بیان کننده این نکات باشد که این سیستم جزو داراییهای سازمان شماست، در معرض کنترل قرار دارد و استفاده بدون مجوز از آن ممنوع است. مشاور حقوقی شما باید پیغام هشدار دهنده شما را بازبینی نماید. این پیغام نباید سیستم عامل یا هدف این کامپیوتر را مشخص کند.

    • ایجاد یک راهکار سازمانی برای مدیریت رخدادهای امنیتی

زمانی که یک رخداد کشف میشود، شما بین دو روش مدیریت رخداد باید تصمیم گیری کنید. اولین و ساده ترین روش «منع، حذف و رد دسترسی» است. تمرکز این روش بر ریشه کن کردن مشکل با سرعت هرچه تمامتر و بازگشت به کار عادی است. روش دیگر که به مهارت فنی و برنامه ریزی بیشتری نیاز دارد، عبارتست از «کنترل و جمع آوری اطلاعات». در اینجا شما به فرد نفوذگر اجازه میدهید که به حمله خود ادامه دهد. البته ممکن است این کار را با محدودیتهای زیرکانه که خرابی را به حداقل میرسانند انجام دهید. اغلب، تصمیم گیری بین این دو روش به این بستگی دارد که شما مایلید فرد نفوذگر را تعقیب کنید یا خیر. روش اول شواهد لازم برای شناسایی و تعقیب مجرم را در اختیار شما نمیگذارد.
زمانی که روش اول انتخاب میشود، یک سازمان از مجموعه ای از تکنیکها مانند رد کردن دسترسی به «آدرسهای IP بد»، ایجاد محدودیت برای سرویسها با بهره گرفتن از یک فایروال یا مسیریاب برای فیلتر کردن ترافیک، یا فقط قطع کردن سیستم های هدف از شبکه را مورد استفاده قرار میدهد.
هر دو روش مزایا و معایبی دارند. بهتر است که سیاست خود را با توجه به یک رخداد جدی تعیین کنید. مدیریت سازمان را وارد این تصمیم گیری نمایید. هر سیستم یا برنامه ای بسته به حساسیت آن، میتواند یک روش مدیریت رخداد مخصوص به خود داشته باشد. این تصمیم به مدیریت رده بالا وابسته است، اما باید پیش از وقوع یک رخداد این تصمیم گیری انجام شود و در روالهای مدیریت رخداد رسمی سازی گردد.

    • ایجاد سیستم تشخیص نفوذ خودکار

یک سیستم تشخیص نفوذ میتواند یک مکانیزم هشدار دهی اولیه در هنگام وقوع نفوذ به یک سیستم ارائه دهد. از عاملهای مبتنی بر میزبان بر روی سرورهای حیاتی استفاده کنید تا در هنگام احتمال وقوع حمله به سیستم های شخصی، هشدار دهند. هشدارها را اولویت بندی نموده و سیستم تشخیص نفوذ را تنظیم کنید تا تعداد گزارشهای خطای نادرست را کاهش دهید و هشدارهای با کیفیت تولید نمایید.

    • ایجاد سیاستی برای ارتباط با سازمانها و افراد خارج از سازمان

بررسی و مقایسه ی شروح مثنوی مولوی بر ابیات بحث بر انگیز دفتر اول (با تکیه بر شروح انقروی، نیکلسون، گولپینارلی، فروزان فر، استعلامی و زمانی.)- قسمت ۸

انقروی:
مراد از جمعیت را جمعیت وعظ و تذکیر و مقصود از خوشحالان، نیکوکاران و از بد حالان اهل عصیان دانسته است و سپس در تقدم بد حالان بر خوشحالان این چنین شرح داده است.« ابتدا لزوم ارشاد و تذکیر عاصیان را ذکر می کند، و در مرتبه ی ارشاد و تربیت تقدم آن ها را و این که برای اصلاحشان ابتدا باید با آن طبقه صحبت کرد اشعار می دارد. دوم این است که بد حال لایق ارشاد و صحبت، به مرشدین نزدیک تر از نیکو حالی است که نسبت به اولیاء دور است.»( انقروی، ۱۳۸۰، ص۱۷) و در آخر اضافه می کند که « مرشدان الهی صحبت و نصیحت را از مردم نیک و بد دریغ نمی دارد و به هریک آنان به حسب استعدادشان از نیستان حقیقت سخن می گویند.»( همان)
نیکلسون:
« انسان کامل با همه گونه مردمان، دنیاوی و روحانی ( بد حالان و خوشحالان) یکسان گفت و گو می کند امّا نمی تواند همدلی قلبی و تفاهم حقیقی آنان را که آرزوی اوست به دست آرد.»(نیکلسون، ۱۳۸۴:۱۹)
فروزانفر:
او عقیده دارد که « به حسب ظاهر معنی روشن است زیرا نی را هم برای خوش حالان( کسی که حال و واردات درونی او عالی است) و هم برای بد حالان( کسی که حالات قلبی او نازل است) می نوازد و آن که خوش است خوش تر می شود و کسی که غم بر دل دارد در سماع نی خود را فراموش می کند. اما نسبت به مولانا اشارت است بدین که مقصود و مطلب را دور از تعصّب در همه جا و نزد همه کس باید جست زیرا از هر دلی به حقیقت راهی است.» ( فروزانفر، ۱۳۸۲:۱۲)
زمانی:
به معنی ظاهری پرداخته و در مورد بد حالان و خوش حالان این چنین می گوید: « بد حال به معنی بیمار و تبه روز و مجازاً به کسی که حالت قلبی اش نازل باشد اطلاق می شود. اما خوش حال به معنی شادمان و نیک بخت و مجازاً به کسی گفته می شود که حالات قلبی اش عالی و شکوهمند باشد.»( زمانی، ۱۳۷۸: ۵۴)
استعلامی:
نظر فروزانفر را بیان کرده است و در آخر می گوید: «مولانا با همه سخن می گوید زیرا می پندارد که از هر دلی راهی به حقّ می توان یافت.» (استعلامی، ۱۳۸۷:۲۸۱)
گولپینارلی:
بر این عقیده است که مولانا پس از جدا شدن از عالم ازل و سقوط در عالم مقیدات و این عالم اضافی در نظر او غربت جلوه می کند ولی« او در این عالم نیز هستی خود را فدا کرده و در یافته است که هستی او با هستی حق وجود پیدا کرده و دریافت خود را به کشف و کمال بدل ساخته است. چون اراده ی خود را فدای اراده ی حق ساخته، از این رو خواست و فریاد او از سر نیاز نیست، از روی نیاز است. … فریاد و شکوه ی او برای آگاه ساختن بی خبران است.»(گولپینارلی،۱۳۸۴: ۷۲)
نظر اجمالی:
با توجه به سخنرانی های مولانا و همچنین کتاب مکاتیب او که از همین سخنرانی هایی که در مجالس انجام داده نوشته شده است، می توان گفت منظور از جمعیت همان مجلس وعظ و جماعت مردم باشدکه برای گوش دادن سخنان مولانا جمع شده اند و بد حالان آن دسته از کسانی هستند که در میان جمع بوده ولی واردات الهی و غیبی بر آن ها نازل نشده است و خوش حالان کسانی هستند که به درک حقایق ربّانی رسیده اند. و می توان گفت: آنگونه که زمانی توضیح داده است نسبت به نظرات دیگر شارحان، بهتراست (کسانی که حالات قلبی و شکوهمند دارند) و واردات الهی به قلب آن ها نازل شده است. وعقل و روح از آنها صد برابر می شود. چنانکه مولانا می گوید:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

 



کز برای حق صحبت سالها
تا زمین و آسمان خندان شود
  باز گو از آن خوش حال ها
عقل و روح و دیده صد چندان شود
(مثنوی۱۲۷-۱۲۶/۱)

 

 


۶) هرکسی از ظنّ خود شد یار من   از درون من نجست اسرار من
(بیت۶)
 

انقروی:
شارح این بیت را از زبان مرشدی که چون نی با نفحات حق پرگشته و با نغمه ی حق سخن می گوید بیان می کند: «اگر چه من اسرار حقیقت را در هر مرتبه گفتم و با بد حالان و خوش حالان صحبت کردم و لکن هر یک از این ها از ظن خود شد یار من، و از اسرار من که در درون من است هیچ سؤال نکرد و نفهمید که مقصود بالذات یعنی چه، زیرا بصرف گمان، حقیقت یک چیز فهمیده نمی شود و سرش شناخته نمی گردد. بلکه برای دانستن حقیقت یک شیء و واقف گشتن به سرّ آن علم لازم است، … حق را حقیقت شیء تعبیر کرده.» (انقروی، ۱۳۸۰: ۱۸)
نیکلسون:
عقیده دارد که انسان کامل (نبی یا واصل) با همه گونه مردمان، دنیاوی و روحانی (بد حالان و خوش حالان) یکسان گفت و گو می کند امّا نمی تواند همدلی قلبی و تفاهم حقیقی آنان را که آرزوی اوست بدست آرد.( نیکلسون، ۱۳۸۴: ۱۹)
فروزانفر:
عقیده دارد که این بیت هم شکایت نی می تواند فرض شود، هم شکایت مولانا و برای هر دو مورد دلیل آورده است و می گوید:« از آن جهت که هر مستمعی آهنگ و نوای موسیقی را طبعاً بر حال خود منطبق می کند و تا انطباق صورت نپذیرد لذّت نمی برد در صورتی که هدف موسیقی ممکن است از آن عالی تر باشد. و در مورد دوم می گوید: زیرا مولانا را مردم روزگار وی بخوبی نمی شناختند، منکران کور دل بر روش او معترض بودند و محضر ها در قدح او می پرداختند و نی وسماع را بدعت می شمردند، یاران او نیز در شناخت درجه و مقام معنویش یکسان نبودند و هیچ کس حقیقت او را چون شمس تبریز و صلاح الدین و حسام الدین … در نیافته بودند.» ( فروزانفر، ۱۳۸۲: ۱۲)
زمانی:
« هر کسی از روی وهم و گمان خود با من یار و همراه شد، ولی هیچکس از اسرار درون من واقف نشد.» (زمانی، ۱۳۷۸: ۵۵)
استعلامی:

بررسی و تحلیل شعر اعتراض در دهه۱۰_ ۴۰ با تکیه بر سروده های ۲۰ شاعر- قسمت ۳۹

حس می کند که آرزوی مرغ ها چو او
تیره است همچو دود، اگر چند امیدشان
چون خرمنی ز آتش
در چشم می نماید و صبح سفیدشان
حس میکند که زندگی او چنان
مرغان دیگر ار به سرآید
در خواب خورد
رنجی بود کزان نتوانند نام برد
(طاهباز، ۱۳۷۱ : ۲۲۲)
در این شعر« ققنوس فرتوت و امانده که افول خود را احساس می کندسوی خرمن آتش پرواز می کند… در این تمثیل لزوم یک تحول انقلابی در جامعه فرتوت و درمانده آن موقع بیشتر احساس می شود».( خامه ای، ۱۳۶۸ : ۲۴ – ۲۳)
ناگاه چون به جای بال و پر می زند
بانگی برآرد از ته دل سوزناک و تلخ
که معنیش نداند هر مرغ رهگذر
آنگه از رنج های رونیش مست
خود را به روی هیبت آتش می افکند
(طاهباز، ۱۳۷۱: ۲۲۳)
در یک تحلیل کلی در مورد شعر های دوره رضاشاه، می توان به طور خلاصه به ویژگی های زیر اشاره کرد، از نظر محتوا شعر های سیاسی و جتماعی همراه با هم و تقریبا” به یک اندازه در سروده های شاعران این عصر دیده می شود، فرخی در اندیشه سیاسی خودش تا آخر عمر پا برجا می ماند و سرانجام نیز در زندان رضاشاه کشته می شود در شرایطی که اختناق به حدی است که هیچ شعری راجع به او سروده نمی شود،درون مایه های شعر بهار با یک فراز و نشیب تا ۱۳۱۳ ه.ش سرشار از اعتراض و مخالفت است،پروین اعتصامی با انتخاب یک راه و روش جدید و شیوه بیان غیرمستقیم و استفاده از زبان و مفاهیم قدیمی، نسبت به سایرین در تبیین مضامین اجتماعی و گاهی هم سیاسی از توفیق بیشتری برخوردار می گردد، معدود شعرهای باقی مانده از عارف نیز در این دوره اکثرا” در مخالفت و اعتراض با استبداد است، اشعار نیما نیز از نظر محتوا تفاوت چندانی با دیگران ندارد امّا شیوه سخن گفتن او با دیگران تفاوت اساسی دارد، زبان وی در این دوره از سادگی به سوی تمثیل گرایی و سپس به طرف نماد حرکت می کند، به غیر از اینان و چند شاعر دیگر، بقیه «ادبای رسمی هستند که هرکس جنگ و مجموعه ای ترتیب می داد و نام آنها به عنوان شاعر زینت بخش مجموعه ها می شد». ( شفیعی کدکنی، ۱۳۵۹ : ۵۰) در پایان ذکر این نکته لازم است که در این دوره قدرت ارتباط با مردم و تأثیرپذیری جامعه شاعری بسیار اندک است دلیل آن نیز واضح و روشن است و نیاز به تکرار ندارد.
فصل سوم
دوران سلطنت محمدرضا پهلوی
۳-۱-اوضاع سیاسی تاریخی دوره اول حکومت محمدرضا شاه پهلوی ( از شهریور ۱۳۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲)
با هجوم نیروهای انگلیس و شوروی در شهریور ۱۳۲۰ و تضعیف استبداد رضاخان، نارضایتی های سرکوب شده شانزده ساله به یکباره طغیان کرد و بیرون ریخت،« افسران از پایتخت گریختند، سربازان به روستاهای خود فرار می کردند، رؤسای ایلات و عشایر و صاحبان قدرت و نفوذ محلی که قدرت مرکزی از آنها سلب خودمختاری کرده بود جرأت یافتند آزادانه خرده گیریهای خود را بر زبان آورند و سپس از تهران گریختند و به سوی دار و دسته های طایفه ای خود روانه شدند، سیاستمداران کهنه کار به صحنه عمومی برگشتند، رهبران مذهبی از کتابخانه های حوزه ها خارج شدند و وعظ و خطابه را از سر گرفتند همه و همه، حتی نمایندگان چاپلوس جسارت به خرج دادند عدم وابستگی خود را اعلام و ارباب سابق خود را متهم کردند، بدین ترتیب دوران سکوت جای خود را به فریاد نمایندگان پرشور، روزنامه نگاران سرزنده و با نشاط، رهبران صریح الهجه حزبی و تظاهرکنندگان ناراضی داد».( آبراهامیان ، ۱۳۷۸ : ۲۰۸) دولت های شوروی و انگلیس در این دوره حتی به فکر تغییر رژیم نیز افتادند، برای این نیت محمد علی فروغی به عنوان آخرین نخست وزیر رضاخان انتخاب گردید تا به عنوان رئیس جمهور حکومت را بدست گیرد اما فروغی این پیشنهاد را نپذیرفت وی حتی با ترساندن انگلیسی ها از اینکه با این کار روس ها تسلّط حکومت را به دست می گیرند،انگلیس را از این کار منصرف ساخت، سرانجام « در جلسه فوق العاده سه شنبه ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ شمسی مجلس شورای ملّی هیئت دولت جدید( کابینه محمد علی فروغی) در مجلس حضور یافت و استعفای رضاشاه را از سلطنت قرائت کرد و سلطنت پسر او محمد رضا پهلوی را اعلام داشت».( ذاکر حسین ، ۱۳۷۷: ۱۹)در دوران شانزده ساله رضاشاه قدرت منحصرا” در دست وی بود اما دوران سلطنت محمدرضا را می توان به دو دوره نسبتا” متفاوت تقسیم کرد:
۱-از سقوط نظامی رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ تا مردادماه ۱۳۳۲
۲-از مرداد ۱۳۳۲ که سلطنت نظامی محمدرضا شروع می شود تا پیرزی انقلاب اسلامی
در دوره اول حکومت محمدرضا شاه یعنی از شهریور ۱۳۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲ « قدرت در بین پنج قطب جداگانه دست به دست می شد دربار مجلس،کابینه، سفارتخانه های خارجی و مردم». ( آبراهامیان، ۱۳۷۸ : ۲۰۸) در هر کدام از این مراکز قدرت، کشمکش های درونی خاصی وجود داشت، هریک خواهان حکومت متفاوتی بودند، مشاوران غیر نظامی خواهان دموکراسی مشروطه حقیقی، افسران ارتشی علاقمند به ایجاد دوباره استبداد قدرتمند، مجلس به جناح های مختلف تقسم شده بود، بعضی طرفدار انگلیس، بعضی هوادار روس و برخی متمایل به قدرت جدید آمریکا، این مراکز قدرت بیشتر درگیریهای خود را به درون کابینه کشاندند و منجر به بی ثباتی دائمی در این دوره شدند حکومت محمدرضا نیز در سال های اول حداقل در پنج سال اول تا زمانی که روس ها نیروهای خود را از خاک ایران بیرون کشیدند با مشکلات متعددی روبه رو بود
ترس از سلطه مجدد نیروهای انگلیس و روس، محمدرضا شاه را به سوی قدرت جدید نزدیک می ساخت. بعد از مسأله ورود آمریکایی ها به ایران، آنچه در این دهه بیش از همه جلب توجه می کند تشکیل احزاب سیاسی در ایران است، چیزی که رضاشاه تمام آنها را برچیده بود
همچنان که ذکر شد یکی از ویژگی های این دوره بی ثباتی نسبی بود، تشکیل دوازده کابینه خود از این بی ثباتی حکایت دارد، ورود احزاب سیاسی و ناآگاهی آنان از اوضاع بین المللی خود در این بی ثباتی بی تأثیر نبود. اما با خارج شدن نیرو های روسیه از ایران در سال ۱۳۲۵ اندک اندک کشور به سوی آرامش حرکت کرد و محمدرضا شاه نیز از آن بی تجربگی سال های اول حکومت دور شده بود، و با توطئه ای در ۱۳۲۷ فعالیت حزب توده و رهبران مذهبی را محدود ساخت و آن توطئه طرح ترور شاه بود که در دانشگاه تهران اجرا شد و عامل ترور سریعا” کشته شد« در اواسط بهمن ماه ۱۳۲۷ که شاه از دانشگاه تهران بازدید می کرد، هدف گلوله یک عکاس قرار گرفت و زخمی شد، بدین ترتیب، فرصتی که به دنبالش بود فراهم گردید… شاه با بهره گیری از حس همدردی مردم و این ادعا که قاتل به توطئه گران کمونیستی – مذهبی وابستگی داشت، سرکوب مخالفان را بلافاصله آغازکرد،وی در سراسر کشور حکومت نظامی اعلام کرد، همه روزنامه ها و مجلات مهم منتقد دربار را تعطیل کرد و حزب توده را غیر قانونی اعلام نمود، آیت ا… کاشانی را به بیروت تبعید کرد، مصدق را در املاک خودش محدود ساخت و کوشید پای قوام را به این توطئه بکشاند». (آبراهامیان، ۱۳۷۸: ۳۰۸) بدین ترتیب هم چنان که مصدق، قوام و سایر مخالفان گفته اند« محمدرضاشاه آن تیراندازی را به کودتایی سلطنتی تبدیل کرد». (همان: ۳۰۹)قدرتمند شدن رضاشاه و انجام دادن اقداماتی این چنینی مردم را به یاد دیکتاتوری رضاخان انداخت
از مهم ترین رویدادهای دوره اول حکومت محمدرضاشاه می توان به ملی شدن صنعت نفت و نخست وزیری مصدق اشاره کرد، در این دوره می توان از رویدادهای دیگری همانند، اعلام رأی دادگاه لاهه به نفع ایران، ریاست مجلس آیت ا… کاشانی، توطئه سفارت انگلستان علیه ایران و بستن این سفارت به دستور مصدق،حمایت مذهبی از کابینه مصدق،خروج شاه از ایران در اسفند ۱۳۳۱، مخالفت آیت ا… کاشانی با مصدق، انحلال مجلس به وسیله مصدق، حمایت گسترده مردم در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ از نخست وزیر بعد از شکست طرح اولیه براندازی حکومت او وسرانجام کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نام برد.
مصدق قدرتمندترین نخست وزیر سلسله پهلوی بود، حمایت جامعه مذهبی و مردم و پشتیبانی بسیاری از احزاب، کابینه وی در ابتدا از استحکام زیادی برخوردار بود، امّا این قدرت ناپایدار بود، بریدن وی از نیروهای مذهبی، زمینه سقوط وی را فراهم ساخت، پس از کودتای ۲۸ مرداد و بازگشت شاه به کشور« رژیم می توانست مطمعن شوداگر نه جذبه ،دست کم سازمان حزب توده وجبهه ملّیرا از بین برده است،اکنون محمدرضا می توانست هم چون پدرش رضاشاه، بدون مخالفت سازمان یافته ای حکومت کند و بدین ترتیب تاریخ تکرار می شد».( همان : ۳۴۵)
۳-۲-نمای کلی شعر در دوره اول حکومت محمدرضا پهلوی
شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاخان هم در تاریخ معاصر ایران و هم در حیات شعر معاصر از اهمیّت ویژه ای برخوردار است، اگر بخواهیم از نظر تاریخی برای این دهه همانندی پیدا کنیم، می توانیم به فاصله سال های حکومت احمد شاه قاجار تا کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و به دنبال آن سال های که هنوز رضاخان به سلطنت نرسیده بود، اشاره کرد.با این تفاوت که در آن زمان دو نیروی استعماری انگلستان و شوروی در ایران حضور داشتند ولی در این دهه و بعد از آن حضور مریکا نیز در ایران تثبیت شد.
همان گونه که ذکر آن رفت در سال های استبداد رضاشاه، شعرا ارتباط مؤثّر و گسترده ای با مردم و جامعه نداشتند چرا که خفقان و حکومت زندان و شکنجه ، سانسور و اعمال فشار بر مطبوعات، جلوی انتشار هر نوع شعر با محتوای مقاومت و ضد استبدادی را گرفته و عملا” ارتباط جامعه ادبی با مردم تقریبا” قطع شده بود. اما این دهه یعنی شهریور ۱۳۲۰ تا مرداد ماه ۱۳۳۲ یکی از آزادترین دوره های حیات شعری نسبت به سایر دوره ها به حساب می آید. این امر دلایل متعددی دارد که می توان چند دلیل آن را به طور خلاصه این چنین بیان کرد :
۱-کشور از سلطه پادشاهی نظامی رها گشت و به دست وارث بی تجربه او افتاد، همین انتقال قدرت فرصتی برای باز شدن فضای کشور در آن هنگام بود
۲-جنگ جهانی دوم و حضور نیروهای نظامی استثمارگران آن روز دنیا و دغدغه مسائل نظامی و اقتصادی کشور و غافل شدن از مسائل فرهنگی، فرصت آزادی فکر و قلم را به شاعران و نویسندگان کشور عطا کرد، این دلایل و خارج شدن سرزمین ما از یک دوره سکوت، علاوه برآزادی قلم ،یک هرج و مرج سیاسی اجتماعی نیز به دنبال داشت که نتیجه اش رشد سریع و بی حساب و کتاب احزاب گوناگون و نشریات مختلف بود« سال های آغازین این دهه سال های التهاب سیاسی بود که همچون موجی همگان، حتی آنهایی که حس سیاسی چندانی نداشتند به دامان خود می کشید و تب و تاب های حزبی، قضیه نفت، مبارزات نهضت ملی و سرانجام کودتای ۲۸ مرداد همگی التهاب این سال ها را بیشتر می کرد».( یاحقی، ۱۳۸۰ : ۸۷)
امّا این دوره ، سرآغاز واقعی حیات شعر نو به حساب می آید جنگ میان طرفداران شعر سنتی با نوگرایان در نشریات گوناگون به اوج خود رسیده بود، هر چند که نیما، پایه های ساختار جدید خود را در زمان رضاشاه نهاده بود، امّا در این دوره است که شعر و سبک او در معرض قضاوت قرار می گیرد و سخنرانی ها و مقاله های زیادی در مورد نو پردازی های او، در مجلات نوشته شد« شعر نو که در سال های سیاه خفقان آلود رضاشاهی از ریشه قطع شده بود و هیچ گونه زمینه عمومی و اجتماعی برای ادامه حیات آن وجود نداشت و هیچ گونه امکانی برای انتشار وسیع صدای نیما در ایران دردسترس نبود، ناگهان بعد از شهریور ۱۳۲۰ با انتشار ده ها نشریه ادبی و اجتماعی و برخورد آزاد آرا و عقاید و ترجمه آثار ادبی، هنری شاعران و نویسندگان برجسته جهان به رشد و بالندگی رسید».(شمس لنگرودی،۱۳۷۰:۲۳۹)
درآغاز این دوره ،به دلیل از بین رفتن موانع گذشته، گروه های مختلف سیاسی، احزاب گوناگونی درعرصه سیاست و اجتماع کشور به وجود آمد، در این میان گروه های سیاسی متمایل به آرا و افکارانقلاب تازه شکل گرفته شوروی از اقبال و توجه بیشتری برخوردار بودند، بی تجربگی روشنفکران ایران در عرصه سیاست و حزب گرایی، زمینه رشد هر اندیشه ای را در ایران فراهم می کرد، جامعه مذهبی نیز همانند دیگر نهادهای اجتماعی به علت سرکوب شدید در دوره قبل و همچنین هجوم اندیشه های به ظاهر مترقّی عملا” از صحنه سیاست کشور حذف شده بودند«هر روز حزبی،جمعیتی، جامعه ای و گروهی اعلام موجودیت می کردند و تابلویی در گوشه ای بالا می رفت و آیین نامه و مرام نامه و مواضعی منتشر می شد، روزنامه های رنگارنگ افکاری را بر ساده دلان و ناپختگان در سیاست تحمیل می کردند، تردید و دودلی حاصل این دوران بود(ایسم ها) در زیر بارانی از نشریه، کتاب،مجله و … مثل علف های هرز می روئید مجامع مذهبی و محافل اسلامی و معتقدان آیین را ستین الهی را آثاری که جوابگوی نیاز زمان باشد و با زبان ساده راهنمایی جویندگان حق و عدالت باشد نبود، بنابراین یک جوان مسلمان، بازیچه القائات عاملین بیگانه می شد که نقابی از ملّیت بر رخسار داشتند به طوری که اگر با فرهنگ سنتی خود به مقابله با دشمن بر نمی خواست، بی تفاوتی ابتدایی ترین محصول آن بود».(سبزواری ،۱۳۶۷: ۴۰).
این دهه را باید عصر تسلّط اندیشه های سوسیالیستی بر بیشتر،جنبه های زندگی ملّت ایران دانست که به صورت بسیاربرجسته در شعر این دوره نمایان است، علت این امرهم نزدیکی سرزمین روسیه و تبلیغات فراوان و فریبنده آنها و تحت تاثیر قرار گرفتن روشنفکران ایرانی از انقلاب اکتبر روسیه و طرفداری کردن سران آن کشور از طبقات زحمتکش در شعار های خود بود، علاوه بر این ها (انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی) در تثبیت این اندیشه ها در اجتماع و جامعه ادبی ایران نقش به سزایی داشت: در این دوره اندیشه های ملی گرایان نیز پس از یک دوره سکوت و حضور نداشتن در عرصه سیاسی اندک اندک خود را مطرح نمودند.
امّا نکته ای که در اینجاقابل ذکر است این است که با وجود آنکه بعد از پایان یافتن جنگ جهانی دوم تقریبا” تا سال ۱۳۲۵ ه.ق اکثر نیروهای بیگانه خاک ایران را ترک نمودند امّا با این وجود اکثر نیروهای متفکر داخلی به نوعی به یکی از این قدرتها، وابستگی فکری و سیاسی داشتند دلیل امرهم این بود که هم زمان با سقوط رضاشاه، سفارت خانه های انگلیس ، آمریکا ، فرانسه و شوروی به موازات تاسیس و تقویت سازمان های مخفی جاسوسی، فعالیت شان را در (انجمن های فرهنگی) شدت بخشیدند و شروع به جذب روشنفکران و دخالت در امور داخلی ایران کردند. این انجمن ها نشریات گوناگونی را نیز برای رواج اندیشه های خود ، دراختیار داشتند، درچنین اوضاع و احوالی پیروزی سیاسی از آن نیروهای طرفدار شوروی شد و تاثیری که آنان بر شعر معاصر ایران گذاشتند، بسیار عمیق تر از هر تفکر دیگری بود«این دوره ای بود که جامعه ما پس از بیست سال دیکتاتوری نظامی، نوعی لیبرالیسم را همراه با مقدارزیادی جنجال آنارشیستی تجربه کرد، در این دوره نیما و همه شاگردانش به جبهه چپ تعلق داشتندو شعر را به عنوان نوعی حربه مبارزه سیاسی و اجتماعی به کار می بردند».(کاخی ، ۱۳۷۰ :۲۴۷)
همان گونه که گفته شد این عصر را باید دوره تثبیت تفکر سوسیالیستی و چپ گرا بر شعر معاصرفارسی دانست علاوه بر این موضوع تفکر ملی و وطنی نیز در سروده های این زمان دیده می شود، پیدا کردن شعر اجتماعی محض در این دوره کار مشکلی است، زیرا اکثر شعرا، مردم و مسائل مربوط به آنان را در کنار مسائل سیاسی و از دیدگاه اندیشه های خاص مورد توجه قرار می دهندبه عنوان نمونه در شعرهای شاملو یا اخوان اجتماع و مردم از دیدگاه اندیشه های توده ای مطرح می شوند و آن دسته از شعرهای نیما که اجتماعی هستند، در نشریات چپی ها منتشر می شود و این گونه وانمود می گردد که نیما سخنگوی این حزب است، اما با این اوصاف نکته قابل ذکر در مورد شعر این دوره این است که شعر متعهد در این دوره پایه گذاری شد و به نظر شاعران این دوره ، شعر باید در خدمت جامعه باشد«دهه بیست دهه، امیدهاست برای دگرگونی، دهه ای که سیاست و فعالیت سیاسی وجه عمده هستی شناختی را می سازد و در نتیجه ارزش های زیبا شناختی هنر در سایه قرار می گیرد و همه چیز بر پایه سنجه های سیاسی بر آورده می شود».(فلکی ،۱۳۷۳ : ۸۰) نتیجتا” این که در حقیقت در دهه بیست این حوادث و جریان هاست که شاعران را باخود همراه می کند.
۳-۳-شعر اعتراض اجتماعی در دوره اول حکومت محمدرضا پهلوی
همان گونه که در قبل ذکر آن رفت در این دوره اکثر سروده ها با مضامین سیاسی همراه هستند و توجه به جنبه های اجتماعی زندگی مردم کم است اگر بخواهیم چندنمونه شعر با محتوای اجتماعی در این دوره مثال بزنیم که جنبه اعتراض داشته باشند می توان تعدادی از سروده های نیما ، شاملو را نام برد، یکی از بهترین این اشعار شعر(آی آدم ها) است که نیما آن را در سال ۱۳۲۰ سرود :
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید، دست ناتوانی را
درچه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان!
ای آدم ها که بر ساحل بساط دلگشا دارید
نان به سفره، جامه تان به تن
یک نفر در آب می خواند شمارا… (طاهباز، ۱۳۷۱ :۳۰۱)
«این یک نفر می تواند هر بیمار و جنگ زده ای باشد و یا هر گرسنه و هر بدبختی دیگر از زندانی محکوم به اعدام و زخمی جنگی بی جان در جبهه و غیر جبهه فتاده را نشان بدهدکه مردم را به کمک خود بطلبد، لیکن چنان به نظر می آید که شاعر آرمانگرا در عین حال به کشور و زادگاه خود ایران می اندیشد و غرق شدن این کشور را می بیند».( ثروتیان، ۱۳۷۵ :۱۵۳) می توان گفت که نگاه نیما در این شعر یک نگاه کلی یا همه جانبه است یک نفر در شعر او یک فرد مشخص نیست ، او از یک فرد ، کل جامعه و اجتماع را در نظر دارد نیما اشعار دیگری دارد که در آنها بر عمق زندگی مردم دقت می کند و جزئیات اجتماع را به دقت مورد بررسی قرار می دهد ، مثلا” وی هنگامی که می خواهد فقر را نشان بدهد شعراو از کلی گویی به سوی توصیف جزئیات حرکت می کند،مساله فقر در آن روزگار به دلیل بروزجنگ جهانی دوم فراگیر بود، شعر (مادر و پسری) از نیما به زیبایی این فقر را به تصویر می کشد.
در دل کومه ی خاموش فقیر
خبری نیست، ولی هست خبر
دور از هرکس آنجا، شب او
می کند قصه زشب های دگر…
مثل این است در این کومه خرد

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی