وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی عوامل موثر بر فرهنگ مالیاتی مودیان صنف داروخانه‌های تبریز

 
تاریخ: 24-12-99
نویسنده: نجفی زهرا

ود شرکتهای دولتی

 

3- مالیات

 

4- فروش اوراق قرضه

 

5- درآمد موسسات و وزارتخانه‌های دولتی (انبارلویی1390)

 

با توجه به اینکه سال 1392برای نظام مالیاتی کشور سالی پر از تحولات و تغییرات زیربنایی با اجرای طرحهای مهمی می‌باشد که چهره نظام مالیاتی را بکلی دگرگون می‌کند. نظام مالیاتی ایران در طراحی و تدوین یک نقشه راه جامع در خصوص فرهنگسازی مالیاتی در سالهای 1390 و 1391 که با عنوان ((بایستدزمالیات ، وطن به پای خویشتن)) عملیاتی گردید و حال نظام مالیاتی ایران در راستای تداوم برنامه‌های فرهنگسازی ، در اندیشه طرحی نو برآمده و سال 1392 را بعنوان سال ((مالیات زندگی است)) نامگذاری کرده است. بر این اساس برنامه ماموریت سازمان امور مالیاتی کشور، ((سازماندهی روش اجرایی))، ((اصلاح قوانین و مقررات مالیاتی)) و ((توسعه فرهنگ مالیاتی)) سه حوزه اساسی برنامه تحول نظام مالیاتی کشور بشمار می‌روند. سازمان امورمالیاتی بعنوان سازمانی که تحول فرهنگ مالیاتی یکی از مهمترین اهداف و سیاستهای آن بشمار می‌رود، همواره به برنامه‌های مدون، اثربخش درحوزه فرهنگسازی مالیاتی و به تبع آن، چشم‌اندازی روشن و مطمئن برای تحقق اهداف سازمانی نیازمند است. از طرف دیگر تدوین قانون مالیاتها که هم نقش مهمی در تامین منابع مالی دولت دارد و هم در تنظیم امور اقتصادی کشور موثر است و در این راستا نه تنها بایستی قوانین مالیاتی، متضمن ایجاد درآمدهایی برای دولت باشد بلکه باید بنحوی وضع گردند که موجب رشد و توسعه اقتصادی کشور را نیز دربرگیرند. با توجه به اینکه درآمدهای مالیاتی کشور ما در مقایسه با سایر درآمدهای دولت، از جمله درآمدهای نفتی در سطح پایین قرار گرفته است و رهایی از درآمدهای پرنوسان و غیرقابل اطمینان حاصل از فروش نفت خام، تامین منابع مالی بودجه دولت از طریق درآمدهای مالیاتی یکی از اهداف کلیدی نظام مالیاتی کشور می‌باشد و بر این اساس سازمان امورمالیاتی کشور برای انجام ماموریت خطیر خود و تخصیص منابع محدود سازمانی برای شناسایی، تشخیص و وصول مالیات به تصویر روشنی از توان بالقوه اقتصادی کشور در زمینه مالیات نیاز دارد. (فصلنامه تخصصی.1387.ص6)

 

بمنظور برنامه‌ریزی هرچه بهتر، جهت افزایش درآمدهای مالیاتی، شناخت عوامل تاثیرگذار بر ظرفیت مالیاتی و اطلاع دقیق از توان بالقوه کشور در این زمینه ضرورتی اجتناب ناپذیراست. از طرف دیگر میزان درآمدهای مالیاتی به نسبت تولید ناخالص داخلی نیز در سطح پایینی قرار گرفته است بهمین خاطر در ماده 2 برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران آمده است که بمنظور برقراری انضباط مالی و بودجه‌ای در طی سالهای برنامه چهارم، دولت مکلف است سهم اعتبارات هزینه‌ای تامین شده را از محل درآمدهای غیرنفتی دولت بگونه‌ای افزایش دهد که تاپایان برنامه چهارم، اعتبارات هزینه‌ای دولت بطور کامل از طریق درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدهای غیرنفتی تامین گردد. و برای تحقق این امر، باید درآمدهای مالیاتی در برنامه چهارم افزایش یابد.

 

از آنجا که مالیات‌ها ابزار بسیار مهمی در اجرای سیاستهای اقتصادی شناخته شده و از عمده متغیرهایی است که دولت از طریق استفاده از آن نه تنها در متغیرهای کلان اقتصادی، تورم، بیکاری و… اثر می‌گذارد بلکه در تخصیص منابع و توزیع درآمد نیز اثرات بسیار عمده و ماندگاری را بهمراه دارد. سهم مالیاتها از تولید ناخالص ملی نیز می‌تواند یکی از نشانه‌های اثربخشی سیاستهای مالیاتی در اقتصاد باشد. (پژویان. 1390. ص86)

 

در زندگی اجتماعی، برخورداری از مزایای جامعه مستلزم یکسری قوانین و مقرراتی است و مالیات و همچنین آگاهی از فرهنگ مالیاتی نیز از جمله این مقررات می‌باشد که افراد هر جامعه بایستی به آن پایبند باشند و مالیات را بعنوان یک اهرم موثر در سیاستهای مالی دولت، که تامین بخشی از هزینه‌های عمومی و جاری نقش ایفاء می‌کند، بیپذیرند. توسعه بخش مالیات و وابستگی بیشتر دولت بر درآمدهای مالیاتی مردم، سبب تقویت ساختاری جامعه می‌گردد و در جامعه مبتنی بر مالیات، کارآیی و اثربخشی در حداکثر حالت خود قرار می‌گیرد و منابع تولید و عموم کمترین اتلاف را دارند و در این حالت برای گسترش و رفاه چاره‌ای جز مشارکت عمومی نیست زیرا چنانکه قبلاً نیز اشاره شده، در دنیای امروزی درآمد حاصل از مالیات بخش قابل ملاحظه‌ای از بودجه دولتها را تشکیل می‌دهد در این میان جامعه را می‌توان دخیل دانست که می‌تواند از طریق فرایند جامعه‌پذیری سعی کند تا الگوهای صحیح رفتاری و به تعبیری دقیق‌تر هنجارهای اجتماعی و فرهنگ مالیاتی را به اعضایش بیاموزد. در واقع آنچه که ما رفتار می‌کنیم ماحصل آن چیزی است که به ما یاد داده شده است و اگر خلاءای در رفتار ما وجود دارد بدان معناست که یا به ما آموزش نداده‌اند و یا اینکه ما آنرا به فراموشی سپرده‌ایم.

 

عملکرد نظام مالیاتی کشور ما از بعد فرهنگی بیش از هر چیز به میزان قدرت آن در نظام اقتصادی  کشور را در بر میگیرد و مالیات از جمله حلقه‌های زنجیر اقتصادی است که فاقد اثرگذاری قابل ملاحظه‌ای است با این حال مهمترین دلیل بروز این وضع، چسبیدگی اقتصاد کشور ما به به درآمدهای حاصل از نفت است که هم بدلیل خاصیت جانشینی با درآمدهای مالیاتی، آن را در موضع ضعف قرارداده است و هم موجب تولید رانت در اقتصاد شده است. بنابراین عوامل موثری که سبب کاهش اتکای دولت به درآمدهای نفتی و جایگزینی درآمدهای مالیاتی جدید بجای درآمدهای نفتی را منجر می‌شود، می‌توان به تدوین قوانین منسجم فرهنگ مالیاتی، بهبود تمکین مالیات، افزایش عدالت مالیاتی و کاهش تعداد نرخهای مالیاتی اشاره کرد. در فرایند وصول مالیات، همواره مالیات دهنده‌گان بعنوان یکی از ارکان تاثیرگذار بر نظام مالیاتی کشور مطرح هستند با این حال جلب همکاری و مشارکت و تشویق آنان به تمکین داوطلبانه، مستلزم وجود و برقراری فرهنگ مالیاتی مناسب است و از یک فرهنگ مالیاتی مطلوب است که مودیان مالیاتی با رغبت و احساس مسئولیت بیشتری اقدام به پرداخت مالیات خواهندکرد. بنابراین با توجه به اینکه معضلات موجود نظام مالیاتی در ایران و بررسی عوامل موثر بر فرهنگ مالیاتی که یکی از مشکلات جامعه محسوب می‌شود، می‌تواند بعنوان یک راه حل برای رفع معضلات موجود مد نظر قرار گیرد.

 

 

 

 

 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

همان‌طور که اشاره شد، یکی از دلایل گسترش فرهنگ مالیات در کشورهای پیشرفته، ایمان و اعتقاد قلبی مردم به مصرف درست و بهینه مالیاتی است که به دولت خود می‌پردازند. یعنی مردم به چشم خود آثار پرداخت مالیات را در همه زمینه‌های زندگی اعم از آموزش، درمان و بهداشت، توسعه و عمران شهری، راه‌های ارتباطی، توسعه شبکه‌های مخابراتی و در نهایت تقویت بنیه دفاعی کشورهای خود لمس و مشاهده می‌کنند و نهادهای انتخابی هم به نمایندگی از سوی مالیات‌دهندگان بر کار مصرف‌کنندگان درآمدهای مالیاتی نظارت دقیق و همه‌جانبه دارند. بنابراین برای ایجاد فرهنگ مالیاتی مطلوب، باید در مردم باور و اعتقاد عمومی نسبت به مالیات ایجاد شود و مردم نسبت به دولت و پرداخت هزینه‌های آن نگاهی مثبت داشته باشند. برای ایجاد یک باور دوطرفه بین دولت و مردم، دولت باید با دادن آگاهی‌های لازم درخصوص میزان هزینه‌های جامعه و مسائلی که با آن سروکار دارد و با هزینه‌کردن مالیات دریافتی برای رفاه عمومی مردم، در باور آنها نسبت به عملکرد خود دیدگاه مثبتی ایجاد کند و مردم نیز به این باور برسند که پولی را که بابت مالیات به دولت می‌دهند، صرف رفاه و خدمات اجتماعی به آنان می‌شود. زدودن ذهنیات منفی مردم درباره مالیات ازطریق افزایش فرهنگ مالیاتی در اذهان مالیات دهندگان میسر می‌شود. در این راستا دفتر توسعه فرهنگ مالیاتی و روابط عمومی سازمان، مبادرت به تدوین ((سندجامع فرهنگ سازی مالیاتی در سال 1392)) نموده که در آن سیاستهای کلی و مسیر حرکت نظام مالیاتی در حوزه فرهنگسازی ترسیم شده است. لذا با توجه به بیانیه ماموریت سازمان امورمالیاتی کشور در سال 1392 که شامل: ((سازماندهی روش اجرایی))، ((اصلاح قوانین و مقررات مالیاتی)) و ((توسعه فرهنگ مالیاتی)) سه حوزه اساسی برنامه تحول نظام مالیاتی کشور بشمار می‌روند. اهمیت موضوع و ارتباط آن با نظام مالیاتی کشورمان انجام یک چنین تحقیقی ضروری بنظر می‌رسد. از طرف دیگر ترویج فرهنگ مالیاتی، به احتمال زیاد، موجب گسترش و بهبود نگرش مودیان به مالیات و افزایش چشمگیر مشارکت و اطمینان مودیان به اداره امور مالیاتی را در پی خواهد داشت. زیرا اهداف اساسی سازمان امور مالیاتی در سال 1392حول سه محور اساسی می‌چرخد که یکی از مهمترین این محورها، توسعه فرهنگ مالیاتی است.

 

1-4- اهداف تحقیق

 

 

    • تبیین ارتباط بین عوامل اجتماعی شدن و افزایش فرهنگ مالیاتی

 

    • تبیین ارتباط بین عوامل درون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی

 

    • تبیین ارتباط بین عوامل برون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی

 

  • تبیین ارتباط بین عوامل فردی و افزایش فرهنگ مالیاتی

 

1-5- سوالات تحقیق

 

 

    • بین عوامل اجتماعی و فرهنگ مالیاتی چه رابطه‌ای وجود دارد؟

 

    • بین عوامل درون سازمانی و فرهنگ مالیاتی چه رابطه‌ای وجود دارد؟

 

    • بین عوامل برون سازمانی و فرهنگ مالیاتی چه رابطه‌ای وجود دارد؟

 

  • بین عوامل فردی و فرهنگ مالیاتی چه رابطه‌ای وجود دارد؟

 

1-6- فرضیات تحقیق

 

فرضیه اصلی شماره (1)

 

بین عوامل اجتماعی شدن و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معناداری وجود دارد.

 

فرضیه‌های فرعی:

 

– رسانه‌ها می‌توانند بعنوان عامل مؤثر در افزایش فرهنگ مالیاتی باشند.

 

– پایبندی به قانون می‌تواند عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی باشد.

 

فرضیه اصلی شماره (2)

 

بین عوامل برون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معنا داری وجود دارد.

 

فرضیه‌های فرعی:

 

– ازجمله عوامل برون سازمانی، می‌توان به مجامع امور صنفی اشاره کرد که می‌تواند عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی بشمار آیند.

 

– آشنایی مودیان به قوانین مالیاتی عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب می‌شود.

 

فرضیه اصلی شماره (3)

 

بین عوامل درون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معنا داری وجود دارد.

 

فرضیه‌های فرعی:

 

– مکانیزه نمودن سیستم مالیاتی افزایش فرهنگ مالیاتی تاثیر مثبتی بر مودیان مالیاتی بدنبال خواهد داشت.

 

– اطلاع رسانی سازمان امورمالیاتی در خصوص تکالیف مودیان و شفاف بودن قوانین مالیاتی عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب می‌شود.

 

فرضیه اصلی شماره (4)

 

بین عوامل فردی و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معناداری وجود دارد.

 

فرضیه‌های فرعی:

 

– میزان تحصیلات مؤدیان می‌تواند عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب ‌شود.

 

– آگاهی و آشنایی با قوانین مالیاتی عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب می‌شود.

 

 

 

 


فرم در حال بارگذاری ...

« اثربخشی مصاحبه انگیزشی درتغییرنگرش به مواد و رغبت به ادامه درمان درجلب همکاری افراد مبتلا به اختلال مصرف موادتاثیر مدیریت استراتژیک بر عملکرد سازمان با نقش میانجی مزیت رقابتی »