وبلاگ

توضیح وبلاگ من

عجز غیر تاجر از پرداخت دیون و ضمانت اجرای آن- قسمت ۱۱

با توجه به اینکه طبق مقررات و قوانین و همچنین تأکید موکد معصومین (ع) ادای دین از واجبات است وهر کسی به دیگری بدهکار باشد باید بدهی خود را تمام و کمال به صاحبش برگرداند . در این راستا آنچه اصل می باشد «ادای دین » است .ولی از آنجا که پروردگار متعال حکمی صادر نمی کند که موجب عسرو حرج باشد لذا برای آنکه مدیون به عسر و حرج نیفتد و از یک حداقل زندگی محروم نگردد قانونگذار به تبع فقه اسلامی مقوله ای به عنوان «مستثنیات دین »تصویب کرد . لذا جهت حمایت از مدیون برخی از اموال جزء مستثنیات دین قرار گرفتند که استیفای طلب بستانکاران از آنها ممنوع گردیده است . ضمناً در خصوص مستثنیات دین روایات متعددی از ائمه معصومین در دست می باشد[۱۱۳].
قانونگذار در قوانین ایران درمواردی چند از مستثنیات دین نام برده و آن را احصاء کرده است که برخی از آنها قوانین عام بوده و مربوط به تمام اشخاص می باشد و برخی دیگر به صورت پراکنده در قوانین خاص به آن اشاره شده که در ذیل تفصیلاً به آن می پردازیم .

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

مبحث اول :مقررات عمومی

۱- ماده ۶۵ قانون اجرای احکام مدنی مصوب سال ۱۳۵۶ :
۲- ماده ۵۲۴ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ ؛
۳- ماده ۶۹ آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء مصوب سال ۱۳۵۵ و اصلاحیه مصوب ۱۳۷۰ ؛
ماده ۶۵ قانون اجرای احکام مدنی
اموال زیل برای اجرای حکم توقیف نمی شوند :
۱- لباس و اشیایی که برای رفع حوائج ضروری محکوم علیه و خانواده او لازم است ؛
۲- آذوقه موجود به قدر احتیاج یک ماهه محکوم علیه و اشخاص واجب النفقه او ؛
۳- وسایل و ابزار کار ساده کسبه و پیشه وران و کشاورزان ؛
۴- اموال و اشیائی که به موجب قوانین مخصوص غیر قابل توقیف می باشد ؛
تبصره – تصنیفات و تألیفات و ترجمه هایی که هنوز به چاپ نرسیده ، بدون رضایت مصنف و مولف و مترجم و در صورت فوت آنها بدون رضایت ورثه یا قائم مقام آنان توقیف نمی شود .
ماده ۵۲۴ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (د رامور مدنی )مصوب ۱۳۷۹
مستثنیات دین عبارتند از :
الف- مسکن مورد نیاز محکوم علیه و افراد تحت وی با راعایت شئون عرفی ؛
ب- وسیله نقلیه ی مورد نیاز و متناسب با شأن محکوم علیه ؛
ج- اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکوم علیه ، خانواده و افراد تحت تکفل وی لازم است ؛
د- آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم علیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره می شود ؛
ه- کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم وتحقیق متناسب با شأن آنان ؛
و- وسایل و ابزار کار کسبه ، پیشه ور ، کشاورزان و سایر اشخاص که وسیله امرار معاش محکوم علیه و افرادتحت تکفل وی می باشد ؛
ماده ۶۹ آئین نامه اجرای استاد رسمی لازم الاجرا مصوب ۱۳۵۵ و اصلاحیه مورخ ۱۳۸۵
۱- مسکن متناسب با نیاز متعهد و اشخاص واجب النفقه او ؛
۲- لباس ، اشیاء اسباب و اثاثی که برای رفع حوائج متعهد و اشخاص واجب النفقه لازم است
۳-آذوقه ی موجود به قدر احتیاج سه ماهه متعهد و عائله او ؛
۴- وسائل ابزار کار کسبه،پیشه وران وکشاورزان متناسب با امرار معاش خود و اشخاص واجب النفقه آنان ؛
۵- سایر اموال و اشیایی که به موجب قانون خاص ، غیر قابل توقیف می باشد .
البته این عقیده وجوددارد که با تصویب قانون آئین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ و ماده ۵۲۴ آن ، ماده ۶۵ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۵۶ نسخ گردیده و دیگر قابلیت اجرایی ندارد[۱۱۴].
همان طور که ملاحظه می شود اکثر بندهای ماده ۵۲۴ قانون آئین دادرسی مدنی و ماده ۶۵ قانون اجرای احکام مدنی به هم شباهت دارند و اینکه به بررسی تفاوتهای این ۲ ماده می پردازیم .
۱- در بند الف ماده ۵۲۴ ق .آ.م به مسکن مورد نیاز محکوم علیه افراد تحت تکفل وی با رعایت شئون عرفی او اشاره شده که این مورد در ماده ۶۵ اجرای احکام مدنی و جود ندارد .
البته قبل از تصویب ماده ۵۲۴ ق .ا.د. م مصوب ۱۳۷۹ شورای نگهبان در نظر به شماره ۵۱۱/۲۱/۷۶ خود بیان داشته ماده ۶۵ مخصوص اجرای احکام مدنی اموال منقول است و شامل مسکن نمی شود .
۲- در بند ب ماده ۵۲۴ ق.آ.د.م به وسیله نقلیه متناسب با شأن محکوم علیه اشاره کرده که این مورد در ماده ۶۵ قانون ا.ا.م . دیده نمی شود .
بعضی فقها همچون آیت ا.. فاضل لنکرانی ماشین را در صورتی که مطابق شان او باشد و بدون آن به عسرو حرج بیفتد را جزء مستثنیات دین محسوب داشته اند[۱۱۵].
البته در بین فقها این عقیده هم وجود دارد که اتومبیل را نمی توان از مستثنیات دین محسوب کرد[۱۱۶].
۳- در بند یک ماده ۶۵ ق.ا.ا.م از سه لفظ «لباس » «اشیاء» و «اسباب» «استفاده شده که این الفاظ در بند ج ماده ۵۲۴ ق.آ.د.م به صورت اثاثیه مورد نیاز آمده که میتوان گفت اثاثیه مترداف اثاثیه می باشد . اثاث معنای عامی است که هر سه عنوان در ماده ۶۵ را نیز شامل می شود . و مطابق بند «ج ماده ۵۲۴ ق.آ.د.م .اثاثیه جزء مستثنیات دین می باشد که شامل این ۲ مورد باشد ۱- مورد نیاز زندگی باشد ۲- برای رفع حوائج ضروری محکوم علیه و خانواده او ضرورت داشته باشد .[۱۱۷]
۴- در بند «۲» ماده ۶۵ ق .ا.ا.م در خصوص آذوقه مهلت یک ماهه را ذکر نموده درحالی که در بند «د» ماده ۵۲۴ ق.اود.م این مهلت را عرفی دانسته است . عرف نیز ضابطه واحدی درتمام کشورها ندارد کما اینکه ممکن است در منطقه ای عرف ذخیره آذوقه یک سال باشد و در جای دیگر عرف ذخیره آذوقه یک ماه و .. باشد . دراین خصوص باید مامور اجراء به عرف منطقه نگاه بی اندازد[۱۱۸].

مبحث دوم :برخی قوانین خاص

در خصوص مستثنیات دین قوانین پراکنده دیگری وجود دارد که در آن به مستثنیات دین اشاره شده که در ذیل به آنها می پردازیم .
الف :ماده ۴۴۴ قانون تجارت مصوب ۱۳۱۱
۱- البسه و اثاثیه و اسبابی که برای حوائج ضروری تاجر ورشکسته و خانواده او لازم است ؛
۲- اشیائی که برای به کارانداختن سرمایه تاجر ورشکسته و استفاده از آن لازم است ؛
ب- ماده ۲۱ قانون اداره تصفیه امور و رشکستگی مصوب ۱۳۱۸
برابر قانون مذکور نفقه عادلانه ورشکسته و افراد واجب النفقه در اختیار وی قرار داده می شود . اما در این ماده مسکن را به عنوان مستثنیات دین نیاورد و فقط به مدیون اجازه داده از منافع منزل مسکونی استفاده نماید .
ج- ماده ۵۵ قانون تعزیرات حکومتی مصوب ۱۳۶۷
در این ماده وسایل تامین حداقل معشیت متعارف به عنوان بخشی از مستثنیات دین تلقی شده است ؛
د- ماده ۴۴ قانون کار مصوب ۱۳۶۹ .
در ماده مذکور امده چنانچه کارگر به کارفرمای خود مدیون باشد که در قبال این دیون وی ، تنها می توان مازاد بر حداقل مزد را به موجب حکم دادگاه برداشت نمود . ودر هر حال این مبلغ نبایداز یک چهارم کارمزد کارگر بیشتر باشد .
تبصره – نفقه و کسوه ی افراد واجب النفقه ،کارگر از قاعده ی فوق مستثنی و تابع مقررات قانونی مدنی می باشد .
و- قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت وعدم تدمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵
ماده واحد«…اجرای دادگستری و اداران ثبت اسناد و املاک وسایر مراجع قانونی دیگر مجاز به توقیف اموال منقول و غیر منقول وزارتخانه ها و موسسات دولتی که اعتبار و بودجه لازم را جهت پرداخت محکوم به ندارند تا تصویب و ابلاغ بودجه یکسال و نیم بعد از سال صدور حکم نخواهد بود …» .
ی- قانون راجع به منع توقیف اموال منقول و غیر منقول متعلق به شهرداری ها مصوب ۱۳۶۱

بررسی عوامل مؤثر بر وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان دانشگاهی ۳۴ ۲۴ ساله استان کردستان- قسمت ۲

منبع: فصلنامهی آماری، بهار ۱۳۹۱: ۲۹٫
بدون شک، بنیان همبستگی جامعه و تحکیم استقلال و اقتدار ملّی، اشتغال و درآمدهای حاصل از آن است، چرا که وجود افراد بیکار در میان قشر تحصیلکردهی دانشگاهی و غیردانشگاهی به منزلهی تباه شدن بخشی از سرمایهگذاریهای انسانی است و عدم تأمین شرایط شغلی درکشور نیز ضریب آسیب پذیری اجتماعی را بالا برده و سبب وقوع بحرانهای عظیم اجتماعی و سیاسی خواهد شد.
اگر چه مسألهی بیکاری با توجّه به تبعات آن در ناهنجاریهای اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی برای کلیهی آحاد جمعیّت آزاردهنده و برای اقتصاد کشور بازدارنده است، با اینحال، بیکاری فارغ التّحصیلان دانشگاهها از حسّاسیت و اهمیّت بیش تری برخوردار است. این اهمیّت به دلیل سرمایه گذاری انجام شده برای تربیّت نیروی انسانی ماهر در کشور و بی استفاده ماندن آن در فعالیّتهای اقتصادی و وارد ساختن خسارت به اقتصاد ملّی از یک سو، فراهم نبودن زمینه برای محوّل کردن نقش های اجتماعی به افراد فرهیخته برای نیل به اهداف توسعهی کشور از سوی دیگر و در عین حال، امکان بروز اعتراض و عکس العمل در جامعه به سبب با سوادی و آگاهی بیش تر است (بختیاری ۱۳۸۲: ۸۴).
کارنوی[۶] (۱۹۸۷ به نقل از رشوند ۱۳۹۰: ۵) بیان میدارد که عدم اشتغال در میان تحصیلکردهها به دو لحاظ حائز اهمیّت است: ۱) این وضع به معنای اتلاف منابع میباشد. ۲) این امر میتواند تهدیدی برای ثبات سیاسی بوده و در نتیجه از سرعت رشد اقتصادی کشور بکاهد. تحصیلات بهطور بالقوّه میتواند نقش مهمّی در واژگونی ساختهای اجتماعی و اقتصادی بازی کند.
در شرایط کنونی، ایجاد فرصتهای شغلی برای انبوه بیکاران کشور به ویژه فارغالتّحصیلان بیکار یکی از مهمترین دغدغهی سیاستگزاران و تصمیمگیران کلان کشور است. مسألهی اشتغال دانشآموختگان طیّ سالهای اخیر به عنوان چالشهای اساسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و در زمرهی مهمترین تهدیدهای امنیّت و توسعهی ملّی مطرح میباشد (صالحی عمران ۱۳۸۵: ۴۲ به نقل از سعیدی رضوانی و دیگران ۱۳۸۹: ۵۹).
بیتردید عدم جذب یا روند کُند جذب قشر تحصیلکرده در بدنهی اشتغال، همسو با روند رشد و توسعهی پایدار نیست و این امر خود به افزایش شکاف میان عرضه و تقاضای نیروی کار منجر میشود. این مسأله در کنار سایر عوامل و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از عدم اشتغال به ویژه در میان اقشار تحصیلکرده، لزوم برنامه ریزی و سیاستگزاری جدّی را در سطح کلان طلب میکند. امروزه، با پیشرفت ســریع تکنولوژی و تحوّل در بینشها و استراتژیها نیاز به نیروی انسانی کارآموخته و کارآمـــــد بیش از هر زمان دیگر محسوس میباشد. در جهان کنونی که دامنهی علم به سرعت درحال گسترش است، نیروی انسانی آموزش دیده به عنوان مهمترین سرمایه برای رشد و توسعهی کشور محســوب میشود. بنابراین، اشتغال برای افراد جامعه یکی از مهمترین و آرمانیترین هدف برنامهریزان، سیاستمداران و اقتصـــاددانان بوده و بیکاری و کمکـــــاری نیز یکــــی از پیچیدهترین و مشکلترین عارضههایی است که یک ملّت به آن گرفتار میشود و باعث کُندی و یا توقّف روند توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و حتّی سیاسی میگردد و در نتیجه، همهی مسائل توسعه و رشد را تحتالشّعاع قرار میدهد. بر این اساس، مسألهی اشتغال و بیکاری دانشآموختگان به عنوان یک معضل، یکی از مهمترین مشکلات جامعهی ایران در مقیاس ملّی و منطقهی میباشد. بنابراین، ضرورت دارد تا ضمن تحقیق دربارهی وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان آموزش عالی، به بررسی و شناسایی عوامل مؤثّر بر آن بپردازیم. در این تحقیق بر آن هستیم تا این پدیده را در بستر اقتصادی ـ اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی استان کردستان به کنکاش بگذاریم.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

عکس مرتبط با اقتصاد

هدف های تحقیق

 

الف) هدف کلّی

بررسی وضعیّت اشتغال فارغالتّحصیلان دانشگاهی استان کردستان در سال ۱۳۸۵ و مطالعه ی عوامل مؤثّر بر آن میباشد.

ب) هدف های جزئی

۱) توصیف وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان دانشگاهی استان کردستان در سال ۱۳۸۵٫
۲) بررسی ساختار سنّی و جنسی فارغ التّحصیلان دانشگاهی استان کردستان در سال ۱۳۸۵٫
۳) بررسی رابطه ی بین ساختار زناشویی و وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان دانشگاهی استان کردستان در سال ۱۳۸۵٫
۴) بررسی و توصیف مشخصّه های فردی فارغ التّحصیلان دانشگاهی استان کردستان در سال ۱۳۸۵٫
۵) بررسی رابطه بین وضعیّت مهاجرتی و وضعیّت اشتغال فارغالتّحصیلان دانشگاهی استان کردستان در سال ۱۳۸۵٫
پرسش های تحقیق
پرسش اصلی تحقیق این است: وضعیّت اشتغال فارغالتّحصیلان دانشگاهی ۳۴-۲۴ ساله ی استان کردستان در سال ۱۳۸۵ به چه صورتی است؟ عوامل مؤثّر بر آن کدام اند؟ علاوه بر این، پرسشهای دیگری به شرح ذیل مطرح است که به آنها پاسخ داده خواهد شد:
ساختار سنّی و جنسی فارغالتّحصیلان دانشگاهی استان کردستان چگونه است؟ آیا رابطهای با وضعیّت اشتغال آنان دارد؟
آیا رابطهای بین ساختار زناشویی و وضعیّت اشتغال فارغالتّحصیلان دانشگاهی استان کردستان وجود دارد؟
چه رابطه ای بین وضعیّت اشتغال فارغالتّحصیلان زن با داشتن فرزند و تعداد فرزندان آن ها وجود دارد؟
تأثیر سطح تحصیلات و رشته تحصیلی به عنوان مشخصّههای فردی بر وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان آموزش عالی استان کردستان چگونه است؟ آیا رابطهای وجود دارد؟
آیا رابطهای بین وضعیّت مهاجرتی فارغالتّحصیلان دانشگاهی استان کردستان و وضعیّت اشتغال آنان وجود دارد؟

فصل دوم:

 

چارچوب نظری تحقیق

 

مقدّمه

مسألهی بیکاری دانشآموختگان آموزش عالی در سالهای اخیر از حسّاسیت و اهمیّت بیش تری برخوردار است. بیکاری تحصیلکردههای دانشگاهی یکی از معضلات کنونی و پیش روی جامعه است، به گونهای که مطالعات تجربی بسیاری را به خود اختصاص داده و مباحث نظری فراوانی را برانگیخته است.
در این فصل، ابتدا کلیاتی در مورد تاریخچه آموزش عالی در جهان و ایران ارائه میشود. سپس، به بررسی مطالعات و تحقیقات انجامشده در مورد اشتغال میپردازیم. در ادامه، نظریههای تبیینکنندهی اشتغال فارغالتّحصیلان آموزشعالی را بررسی خواهیم نمود. در نهایت، با توجّه به مبانی نظری و تجربی تحقیق، چارچوب نظری و مدل تحلیلی تحقیق را ارائه خواهیم کرد.

تاریخچه آموزش عالی در جهان و ایران

دانشگاهها مسلّماً یکی از پیچیدهترین نهادهایی هستند که بشر تا به حال به وجود آورده است. این نهادها در طول قرنها در تمامی کشورها و عمدتاً در اروپا، رشد و توسعه یافتند، تا این که در دههی طلایی ۱۹۶۰ در بسیاری ازکشورهای جهان (بهطور اعم در اروپا و بهطور اخص در آمریکای شمالی) تبدیل به عناصر با اعتبار جامعه، چه به صورت دولتی و چه به صورت خصوصی گردیدند (مشرف جوادی و دیگران ۱۳۸۵: ۲۲).
تأسیس اوّلین دانشگاه به عنوان نهادی رسمی و سازماندهیشده به قرون وسطی و گسترش تمدّن و فرهنگ اسلامی در اروپا بر میگردد. بزرگترین و غیرآشکارترین پیشرفت در قرون وسطی ایجاد روح تجربی بود که توسّط مسلمانان به کالبد قرن دوازدهم میلادی دمیده شد و بدین ترتیب قرون تیرهی اروپا (از سقوط دولت روم در سال ۴۷۶ تا قرن دهم میلادی) بیداری شگفتآوری را در پی داشت. روح تحقیقات و پژوهش در میان دانشمندان گسترش یافت و موجب پیدایش علوم و حرفههای جدید و جذب جوانان علاقهمند گردید. دانشمندان با تأسیس بولونیا[۷]، پاریس[۸]، وآکسفورد[۹] برای اوّلین بار دانشگاه را به عنوان جامعهی دانشمندان معرّفی نمودند. بسیاری ازصاحبنظران، دانشگاه بولونیا را اوّلین دانشگاه و بنیان دانشگاههای کنونی تلقّی میکنند. پس از تأسیس دانشگاه بولونیا، دانشگاهها با فرآیندهای پیچیدهای ایجاد شده و گسترش یافتند و هم اکنون به نهادهای مهمّی تبدیل شدهاند که ماهیّت رسالت و فرهنگ حاکم بر آن ها موجبات پیشرفت جوامع بشری را فراهم کرده است. بررسی تحوّلات هشت قرن اخیر آموزش عالی در جهان بر اهمیّت رسالت آموزش، پژوهش و خدمات اجتماعی دانشگاه و ایجاد توازن میان این عناصر با هدف نوآوری و توسعهی منابع انسانی برای حلّ مشکلات اجتماعی حکایت دارد و در این میان استقلال و پاسخ گویی به نیازها از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است (آراسته ۱۳۸۴: ۶).
سیر تحوّل آموزش عالی در ایران
آموزش عالی در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
آموزش و تربیّت سطوح عالی نیروی کار به صورت سازمانیافته و «مدرسهای» دستکم در پارهای از زمینه های شغلی مانند پزشکی، امورقضایی، امور دینی، تعلیم و تربیّت، و امور دیوانی (تشکیلات دولتی) از سابقهی تاریخی طولانی در ایران برخوردار است که سرآغاز آن به پیش از دورهی اسلام بر میگردد. در دوران شکوفایی تمدّن اسلامی این فعالیّت سازمانیافتهتر و با پشتوانه ی مالی مطمئنتر در مدارس و نظامیهها ادامه و گسترش یافت، امّا به تدریج بیش تر فعالیّتها به تربیت نیروی انسانی متخصّص در زمینه های دینی و امور قضایی ـ فقهی منحصر شد و از پاسخگویی به نیازهای سایر فعّالیتهای اقتصادی کنارهگیری شد (نفیسی۱۳۸۰: ۱۳-۱۲).
با افزایش نفوذ کشورهای غربی و روسیه در دوران قاجاریه در ایران و آغاز آشنایی با پیشرفتهای علمی و صنعتی غرب، نیازهای جدیدی برای مشاغل تخصّصی مطرح شد که نظام استاد- شاگردی و خودآموزی موجود دیگر نمیتوانست به درستی پاسخگوی آن باشد. برای پاسخگویی به این نیازها، که انقلاب مشروطیّت بر شدّت و وسعت آن دامن زد، شیوهی نوین آموزش عالی با راه اندازی دارالفنون از حدود یک قرن و نیم پیش از این (۱۲۶۸ ق، ۱۲۲۷ ش) آغاز شد. از همان زمان، نیازهای فوری و آیندهی نزدیک به نیروی متخصّص در دستگاه های دولتی و نظامی به صورت موردی و بدون اتّکا به یک برنامهی بلند مدّت و چشمانداز گسترده و جامع عامل عمدهی گسترش آموزش عالی در ایران شد. این عامل مؤثّر تا زمانی که آموزش و پرورش عمومی و به ویژه تعداد دانش آموزان مدارس متوسّطه به حدّی نرسیده بود که به شکلگیری تقاضای مؤثّر اجتماعی برای دستیابی به آموزش عالی منجر شود (تقاضایی که نه از طرف کارفرمایان بخش خصوصی یا مسئولان ادارات دولتی بلکه از طرف خانواده ها و جوانان طالب تحصیلات عالی ابراز میشد) مهمترین عامل گسترش آموزش عالی به شیوهی نوین در ایران را تشکیل میداده است. آموزش عالی در ایران طیّ تقریباً یک قرن به تدریج و متناسب با نیاز دستگاه های دولتی در مسیرهای مختلف و با تصدّی وزارت خانه های متعدد رشد یافت. با ایجاد دانشگاه تهران، در سال ۱۳۱۳ تنوّع مسیرها و تصدّی آموزش عالی منحصراً به دانشگاه تهران (و دانشگاه جنگ و دانشکده نفت آبادان) محدود شد و این مسیر انحصاری حتّی پس از تأسیس دانشگاه در شهرهای تبریز، اصفهان، شیراز، مشهد، اهواز (از ۱۳۲۵ به بعد) کماکان تا اواخر دههی ۱۳۳۰ ادامه یافت. در اواخر دههی ۱۳۳۰ نیازهای تخصّصی دستگاه های دولتی و تقاضای اجتماعی خانواده ها موجب ایجاد تدریجی مؤسّسات آموزش عالی وابسته به سایر وزارتخانهها و یا مستقل از دانشگاهها (مدرسهعالی بازرگانی، مدرسهی عالی خدمات اجتماعی پلی تکنیک تهران و …) و نیز ایجاد دانشگاهها و مؤسّسات آموزش عالی خصوصی و غیر دولتی شد، امّا رشد مؤسّسات غیر دولتی از اواخر دههی ۱۳۴۰ آغاز شد و در اواسط دههی ۱۳۵۰ به اوج خود رسید. در همین دهه مسیرهای جدید دوره های شبانه و آموزش از راه دور (دانشگاه آزاد) نیز به مسیرهای قبلی افزوده شد و به این ترتیب، دیگر اثری از تمرکز تصدّیگری و انحصاری بودن مسیر ارائه خدمات آموزش عالی دورهی ۱۳۳۷ ـ ۱۳۱۳ باقی نماند ( نفیسی۱۳۸۰:۱۳-۱۲).
آموزش عالی در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی (در اسفندماه ۱۳۵۷) از یک طرف با دولتی شدن غالب نهادهای اجتماعی ـ فرهنگی و از طرف دیگر، تمایل به تمرکزگرایی و یکسانسازی شیوهی ارائه خدمات آموزشی به منظور برقراری عدالت اجتماعی و از میان بردن منشاء تبعی
ض و اختلافهای طبقاتی کلیهی مسیرهای ارائه خدمات آموزش عالی تعطیل شد و تمامی مؤسّسات آموزش عالی غیر دولتی عمومی و خصوصی و مؤسّسات آموزش عالی وابسته به وزارت خانه های غیر آموزشی در یکدیگر ادغام شده و به عنوان تنها مسیر رسمی آموزش و تربیّت نیروی متخصّص تحت نظر وزارت فرهنگ و آموزشعالی وقت و نظامات و آییننامههای آموزشی و اجرایی آن قرار گرفتند. به دنبال آن، مؤسّسات آموزش عالی به ۵۳ دانشگاه، دانشکده و مؤسّسهی آموزش عالی در قالب چهار مجتمع دانشگاهی فنّی و مهندسی، ادبیات و علوم انسانی، علوم اداری و بازرگانی و هنر سازماندهی شدند. درسال ۱۳۵۹ بر اثر انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل شدند و در آبان ۱۳۶۱ با تشکیل شورایی، مقدّمات بازگشایی مؤسّسات آموزش عالی فراهم آمد. در سال ۱۳۶۴ به فرمان امام خمینی (ره) شورای عالی انقلاب فرهنگی متشکّل از سران سه قوّه، نخست وزیر، وزرای فرهنگ و آموزش عالی، آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعضای شورای ستاد انقلاب فرهنگی و جمعی از دانشگاهیان تشکیل شد تا ستاد انقلاب فرهنگی به سیاستگذاری در امور فرهنگی، آموزشی و پژوهشی بپردازد. شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایران که بعدها به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تغییر نام داد، ارکان نظام آموزش عالی ایران را تشکیل میدهند (قدیمی۱۳۹۲:۲۳ و نفیسی ۱۳۸۰: ۱۴- ۱۳).
قبل از آن که دههی ۱۳۶۰ به نیمه برسد، ابتدا برای پاسخگویی به تقاضای اجتماعی مسیر تازه ایجاد مؤسّسات آموزشعالی غیردولتی به شکل دانشگاه آزاد اسلامی و سپس برای پاسخگویی به تقاضای نیروی کار و دستگاه دولتی و شرکتهای وابسته به ویژه پس از شروع بازسازی خسارات ناشی از جنگ تحمیلی و دوران سازندگی، مسیرهای متعدّد دیگری در بخش دولتی باز شد. ابتدا، امور شاخهی آموزش پزشکی دانشگاههای به شکل دانشگاههای علوم پزشکی به تصدّی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سپرده شد و به موازات آن مؤسّسات دولتی هم با اجازهی وزارت فرهنگ و آموزش عالی وقت و یا با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به ایجاد دوره ها و مؤسّسههای آموزش عالی برای تربیّت نیروی متخصّص مورد نیاز بخش اقتصادی مرتبط با وظایف خود پرداختند. دانشگاه پیام نور برای ارائه آموزش نیمه حضوری تأسیس شد. به همراه این اقدامات، در بخش دولتی مسیر جدیدی با هدایت و مجوّز سازمان امور اداری و استخدامی در آموزش عالی به صورت «دوره های معادل» ایجاد شد که در سطوح کاردانی تا دکترا به تربیّت نیروی انسانی متخصّص مورد نیاز دستگاه های دولتی بپردازد ( نفیسی۱۳۸۰: ۱۴- ۱۳).
آموزش عالی در استان کردستان
در استان کردستان مراکز دانشگاهی متعدّدی از جمله دانشگاه کردستان[۱۰]، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، تربیّت معلم شهید مدرّس، دانشگاه فرهنگیان، آموزشکدهی فنّی سنندج، دانشگاه جامع علمی کاربردی، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور در مرکز استان و در دیگر شهرستانهای استان، مشغول به فعالیّت هستند.
پیشینه تحقیق
در زمینهی اشتغال و بیکاری فارغالتّحصیلان و تحوّلات آن در ایران و خارج از کشور به طور پراکنده و بیش تر به صورت مقالات، مطالعاتی صورت گرفته است که از جنبه­ های مختلف موضوع را مورد بررسی قرار دادهاند. لذا در این قسمت به توضیح برخی از مطالعات انجام شده در داخل کشور و مطالعات انجام شده در خارج از کشور میپردازیم.

الف) تحقیقات داخلی

طیّ سالهای اخیر به واسطهی تشدید معضل بیکاری، عدم توازن در عرضه و تقاضای نیروی انسانی و انتقال آن به سایر حوزه های اقتصادی- اجتماعی جامعه به ویژه حوزهی آموزش عالی و نهایتاً گسترش تقاضای اجتماعی برای ورود به مراکز آموزش عالی، مطالعات گستردهای در خصوص موضوعات اشتغال و آموزش عالی و ارتباط بین این دو از حیث کمّی و کیفی صورت پذیرفته است. در بعد کیفی محقّقان فرضیّات متعددی را پیرامون وضعیّت اشتغال فارغالتّحصیلان آموزشعالی، عوامل مؤثّر بر افزایش ضریب اشتغال افراد، علل و عوامل مؤثّر بر گسترش پدیدهی بیکاری به ویژه در بین دانش آموختگان مراکز آموزش عالی و نهایتاً بررسی تأثیر آموزش بر بهبود شرایط و وضعیّت اشتغال افراد مطرح و به واسطه عدم امکان جمعآوری آمار و اطّلاعات گسترده در سطح ملّی با تمرکز بر گروه خاصّی از افراد اطّلاعات غنّی را پیرامون موضوعات فوقالذکر جمعآوری نمودند. در بعد کمّی نیز به منظور بررسی تحولات بازار کار، روند عرضه و تقاضای نیروی کار و پیشبینی تحوّلات آتی آن بر پایه داده های سرشماریهای کشوری و نمونهگیری اشتغال و بیکاری مطالعاتی صورت پذیرفته است که در ذیل به برخی از یافته های آنها به طور مختصر اشاره میگردد.
صنعتخواه (۱۳۸۸) در پژوهش خود با عنوان «بررسی عوامل مؤثّر بر بیکاری فارغالتّحصیلان دانشگاهها» به این نتیجه رسید که جوانی جمعیّت، تقاضای آموزش عالی و همچنین، تقاضای کار و اشتغال را در کشور بالا برده است، آنچنان که عنصر مدیریتی کشور، قادر به برنامه ریزی بهینه، در جهت رفع نیازهای این جمعیّت عظیم، نبوده است. نسبت جنسی جمعیّت ، نشان از افزایش تعداد دانشجویان زن در دانشگاهها و کثرت زنان در بازار کار دارد. یافته های تحقیق نشان میدهد که نرخ بیکاری زنان بیش تر از مردان است.
کاظمیپور (۱۳۸۵) نشان دادکه در کشور ایران نیز توقّعات و آرزوهای شغلی تحصیلکردهها، باعث شده است که آن ها به مشاغل یدی و فنّی تن ندهند و اکثراً متقاضی مشاغل اداری و پشت میزنشینی باشند. به عبارت بهتر، نگرش نسبت به کار در میان تحصیلکرده ها ریشه های عمیقی در ساختار اجتماعی دارد و به سادگی نمی توان آن را از راه برقرارکردن تعادل میان عرضه و تقاضا، تغییر برنامه های درسی یا از راه توسّل به زور، از میان برد. تحصیلات تنها در صورتی به رشد اقتصادی بیش تر می انجامد که از افراد تحصیلکرده در جایی که ظرفیّت آن ها ایجاب می کند استفاده شود.
علاءالدّینی و رضوی (۱۳۸۳) بر این باورندکه علیرغم دستاوردهای زنان در زمینه های تحصیلی و اجتماعی در سی سال گذشته، وضعیّت آنان در بازار کار بهبود نیافته است. نرخ مشارکت زنان پایین و نرخ بیکاریشان در سال های اخیر افزایش یافته و گزینه های شغلی آنان همچنان محدود باقی مانده است.
نراقی و سیف (۲۰۰۴ به نقل از بیگدلی و دیگران ۱۳۹۱) معتقدند که افراد تحصیلکرده نسبت به کسانی که تحصیلات کمتری دارند، سالانه ساعات بیش تری کار میکنند، بیش تر مهاجرت می کنند، همواره در حال ارزشیابی، اصلاح و بهبود اطّلاعات و آگاهیهای خود هستند و به همین دلیل است که نیروی انسانی آموزش دیده در واقع، زمینه توسعه پایدار کشور را فراهم میسازد و مورد توجّه برنامه ریزان آموزش عالی کشورها قرار دارد و با توجّه به شغل نیروی انسانی آموزش دیده در کشورهای پیشرفته میتوان به اهمیّت و نقش نیروی انسانی با کیفیت در افزایش تولید و توسعه پایدار این کشورها پیبرد .
صادقی و اعتمادزاده (۱۳۸۳) درتحلیل عوامل اقتصادی مؤثّر بر اشتغال در ایران نشان دادند که افزایش تحصیلات زنان در میزان اشتغال آنان در بازار کار تأثیرگذار است، طوری که افزایش تحصیلات عالی زنان احتمال یافتن شغل در بازار کار را برای آنان افزایش می دهد.
مختاریپور و سیادت (۱۳۸۶) درتحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که عامل تعیینکننده در وضعیّت بازار کار تحصیلکردهها، ویژگیهای شخصی آنان از جمله سطح تحصیلات و رشته تحصیلی است.
رحمانی و نظریکتولی (۱۳۸۲) در پژوهش خود با عنوان« چالشهای نظام آموزش عالی در ارتباط با اشتغال فارغالتّحصیلان» به این نتیجه رسیدند که عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و توانایی های مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل موفق نبودن فارغالتّحصیلان در کاریابی و اشتغال میباشد.

بررسی همبستگی و روابط رگرسیونی بین صفات مختلف سیب زمینی- قسمت ۱۱

= واریانس فنوتیپی= واریانس ژنوتیپی= وراثتپذیری عمومی

۳-۸- تجزیه آماری داده ها
تجزیه و تحلیل داده های آزمایش شامل: تجزیه واریانس، مقایسه میانگینها، تعیین همبستگی، تجزیه خوشه ای داده ها (کلاستر)، تجزیه رگرسیون به روش های Forward، Stepwise و Backward، تعیین وراثتپذیری صفات و تجزیه به عاملها، با بهره گرفتن از نرم افزار SAS انجام شد. در محاسبه همبستگی بین صفات کمی از ضریب رگرسیون پیرسون و صفات کیفی از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. مقایسه میانگین به کمک آزمون دانکن و جهت رسم گرافها از نرمافزار اکسل استفاده شد.
۳-۸-۱- نحوه تجزیه خوشه ای (کلاستر)
تجزیه خوشه ای داده ها (کلاستر) با دو روش WARD و UPGMA انجام شد با توجه به اینکه نتایج گروهبندی در روش WARD با خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی ارقام تجاری بکار رفته در آزمایش مطابقت داشت و بنابراین روش WARD انتخاب شد، محل برش با ضریب تشخیص (R2) 2/0 تعیین شد زیرا در این محل برش کلونها از لحاظ خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی با همدیگر مطابقت داشتند. R2 تغییرات واریانس داخل کلاستر را نشان می دهد هرچه R2 کمتر باشد خطای بین کلاستر ها کمتر و تشابه داخل کلاستر بیشتر است.
۴– نتایج و بحث
۴-۱ – قطر ساقه، تعداد ساقه اصلی و ارتفاع بوته
اختلاف بین صفات مختلف در کلونها و ارقام مختلف عامل ایجاد تنوع بین کلونها و ارقام میباشد. نتایج تجزیه واریانس در جدول ۴-۱ نشان داد که برای ارتفاع بوته، قطر ساقه و تعداد ساقه اصلی بین کلونهای مختلف در سطح ۱% اختلاف معنیدار وجود دارد که نشان دهنده وجود تنوع بین کلونها و ارقام مورد آزمایش برای صفات یاد شده است، این نتایج با نتایج ارسلان (۲۰۰۷)، موسیپور گرجی و همکاران (۱۳۸۷ و ۱۳۸۴)، دهدار (۱۳۸۱)، جم و همکاران (۱۳۸۴)، خان و همکاران (۲۰۱۱)، حسنپناه و همکاران (۲۰۰۹) و صمدی فروشانی و همکاران (۱۳۸۸) مطابقت داشت.
نتایج مقایسه میانگین برای صفت قطر ساقه طبق جدول ۴-۲ نشان داد که دامنه تغییرات آن بین ۶۷/۶ و ۱۵/۱۱ میلیمتر بوده و کلون شماره ۳۰۴ قطر ساقه بیشتری نسبت به ارقام شاهد و بقیه کلونها داشت و در گروه A قرار گرفت و کلون شماره ۶۳ قطر ساقه کمتری نسبت به ارقام شاهد و بقیه کلونها داشت و در گروه G قرار گرفت. دامنه تغییرات قطر ساقه در تحقیقهای انجام شده توسط موسیپور گرجی و همکاران(۱۳۸۵) بین ۶/۷ و ۷/۱۲ میلیمتر، فلنجی و احمدیزاده (۲۰۱۱) بین ۶۶/۷ و ۳۳/۱۳ میلیمتر بوده است.
نتایج مقایسه میانگین برای صفت ارتفاع بوته طبق جدول ۴-۲ نشان داد که دامنه تغییرات آن بین ۱۶/۴۱ و ۸۳/۸۳ سانتیمتر بوده و کلون شماره ۴۸ ارتفاع بوته بیشتری نسبت به ارقام شاهد و بقیه کلونها داشت و در گروه A قرار گرفت و کلون شماره ۳۲ ارتفاع بوته کمتری نسبت به ارقام شاهد و بقیه کلونها داشت و در گروه F قرار گرفت. دامنه تغییرات ارتفاع بوته در تحقیقهای انجام شده توسط امینی و آگاهی(۱۳۸۴) بین ۴۵ و ۶۷/۶۶ سانتیمتر، پرویزی (۱۳۸۵) بین ۵/۳۸ و ۷۵/۵۵ سانتیمتر، فلنجی و احمدیزاده (۲۰۱۱) بین ۳۳/۳۶ و ۳۷/۶۸ سانتیمتر، خیاطنژاد و همکاران (۲۰۱۱) بین ۴/۲۸ و ۲/۷۱ سانتیمتر بوده است.
نتایج مقایسه میانگین برای صفت تعداد ساقه اصلی طبق جدول ۴-۲ نشان داد که دامنه تغییرات آن بین ۷۲/۲ و ۴۴/۷ عدد بوده و رقم شاهد ساتینا تعداد ساقه اصلی بیشتری نسبت به سایر ارقام و کلونها داشت و در گروه A قرار گرفت و کلون شماره ۱۰۲ تعداد ساقه اصلی کمتری نسبت به ارقام شاهد و بقیه کلونها داشت و در گروه E قرار گرفت. دامنه تغییرات تعداد ساقه اصلی در تحقیقهای انجام شده توسط امینی و آگاهی(۱۳۸۴) بین ۴ و ۱۲ عدد، پرویزی (۱۳۸۵) بین ۵/۴ و ۶/۷ عدد، دهدار (۱۳۸۱) بین ۳۷۵/۳ و ۶۲۵/۵ عدد، خیاطنژاد و همکاران (۲۰۱۱) بین ۸/۲ و ۴/۴ عدد، موسیپور گرجی و همکاران (۱۳۸۵) بین ۸۶/۱ و ۲۳/۵ عدد، فلنجی و احمدیزاده (۲۰۱۱) بین ۴۰/۱ و ۵۳/۳ عدد بوده است.
صفات قطر ساقه، تعداد ساقه اصلی و ارتفاع بوته از صفات مورفولوژیکی میباشد که بهواسطه ژنوتیپ ارقام بروز میکنند هرچند که شرایط محیطی از جمله خاک، آبوهوا روی این صفات تاثیر میگذارند ولی عامل ژنوتیپ در کنترل این صفات بارزتر میباشد و درمجموع اختلاف بین کلونها در صفات مذکور به ژنوتیپ آنها باز میگردد. در بخش آنالیز همبستگی به تفصیل در مورد روابط بین این صفات با عملکرد و اجزای عملکرد بحث خواهد شد.
جدول ۴ – ۱ – تجزیه واریانس مربوط به صفات قطر ساقه، تعداد ساقه اصلی و ارتفاع بوته.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

بررسی تاثیر میزان مهریه بر احساس قدرت زنان و تغییرات آن طی دوره های متفاوت زندگی- قسمت ۸

روش شناسی در اجرای یک پژوهش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. انتخاب روش تحقیق در ارتباط تنگاتنگ با موضوع و ماهیت پژوهش قرار دارد. به نظر می رسد که در این پژوهش با توجه به پرسش تحقیق و پیش بینی های نظری، نمی توان با اتکا به یک روش به نتایج مورد نظر دست یافت. بر این اساس، هم اکنون با توجه به رویکردهای متفاوت و گاه متباینی که در مبانی نظری تحقیقات اجتماعی وجود دارد تلاش می شود تا تحقیق به بخش های مختلف تقسیم شده و در هر گام از بخشی از آن استفاده می شود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۳-۱- روش شناسی

در این پژوهش برای نیل به اهداف تحقیق، از مدل زیر استفاده می شود.

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
  1. مرحله مطالعات کیفی: که در خلال آن سعی می شود تا به درون فهمی و درک مناسب و درست از زندگی جاری و روزمره زنان که متناسب با آن میزان مهریه و احساس قدرت زن شکل می گیرد، دست یابیم.
  2. مرحله دوم یا استفاده از روش پیمایش برای نیل به شناختی کلی، درخصوص طیف های مورد بررسی و به منظور کمی کردن قابل استفاده خواهد بود.

در هر مرحله از تحقیق با توجه به اهداف آن فاز و امکاناتی که آن روش در اختیار محقق قرار می دهد، تلاش شد تا از ملاک ها و شاخص های مناسب استفاده شده و تکنیک های خاص آن روش به کار برده شود. در این رابطه به نکات ذیل توجه شد:
– در بخش کیفی، به فهم ذهنی و درون بینی و بازشناسی احساس قدرت زنان و میزان مهریه با گفتگو با زنان در دوره های مختلف زندگی توجه شد.
در بخش کیفی محقق در صدد برآمد تا نشانه های آشکارکننده کیفیت های زندگی را جمع آوری نموده و واقعیت های چندگانه مربوط به میزان مهریه و احساس قدرت زندگی روزمره مشارکت کنندگان استنتاج نماید.

بی تردید مطالعات زمانی صورت علمی پیدا می کند که طی آن روش های به کار برده، مناسب داده های مورد بررسی باشد. در این پژوهش نیز با توجه به ماهیت موضوع، روشی که ابزارهای مناسبی را برای کسب داده های واقعی و نتایج دقیق تر فراهم می کند، روش ترکیبی است. چرا که برای دستیابی به اطلاعاتی درست و منطبق بر واقعیت زندگی زنان، نیاز به برقراری ارتباط عمیق تر و صمیمانه تری با آن ها بود و این امر تحقق نمی یافت مگر با بهره گیری از تکنیک هایی که ما را به درک و فهم برداشت و تلقی زنان از خود و زندگی آن ها نزدیک تر سازد. همچنین برای توصیف ویژگی های نمونه مورد نظر و آگاهی از گستردگی این مفاهیم و برداشت ها در بین طیف بیشتر و متنوع تری از جامعه آماری با بهره گیری از تکنیک های روش کمی آن را از منظر تیپ های تعریف شده زنان بررسی خواهیم کرد. بدین ترتیب پرسشنامه و مصاحبه های نیمه ساخت یافته ابزارهای گردآوری داده های این پژوهش در دو بخش کمی و کیفی خواهد بود(علیرضانژاد،۱۳۸۳: Creswell, 1994, p 393, 76 ).

 

۳-۲- بخش کیفی

در بخش کیفی، پژوهش گر تلاش می کند برای پرداختن به مسایل زنان و تجربه ی متفاوت آن ها، تکنیک های و شیوه های متفاوت جمع آوری اطلاعات را برای کشف جنبه های بیان نشده و پنهان تجربه ی زنان در زندگی روزمره به کارگیرد، به همین منظور و برای دستیابی به این هدف از مصاحبه به منزله ابزار خاص گردآوری این نوع داده ها بهره بردیم. استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و یا فاقد ساختار و عمیق، به زنان اجازه می دهد تا باورها، رفتارها و خاطرات و طرز تلقی های خود را نسبت به موضوع موردنظر پژوهش آن گونه که تمایل دارند، بیان کنند. در بخش کیفی نمونه های به صورت گلوله برفی یعنی از طرف فرد مصاحبه شونده معرفی می شود.

۳-۲-۱- ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی

در روش کیفی چند تکنیک شناخته شده برای گردآوری اطلاعات وجود دارد، که مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد و تکنیک های دیگری مانند مصاحبه روایی، تاریخچه زندگی، حرکت اندام، و… نیز بکار می رود. ابزار گردآوری اطلاعات این بخش از پژوهش، مصاحبه خواهد بود، البته یادداشت های مصاحبه کننده در حین گفتگو و نیز واکنش های فیزیکی احتمالی افراد در حین مصاحبه به مجموعه داده های ما افزوده خواهد شد.
در انجام مصاحبه ها به رعایت نکات زیر، برای ایجاد جو مناسب برای به جریان درآوردن اطلاعات، توجه شد:

  1. پیش از شروع جریان مصاحبه توضیحات لازم در خصوص پژوهش به پاسخگو ارائه و به پرسش های وی پاسخ داده شود، اما به نحوی که فرضیه یا سوگیری خاصی را در ذهن پاسخگو پرورش ندهد.
  2. پیش از شروع مصاحبه و در هنگام گفتگوی اولیه برای جلب موافقت پاسخگو برای مصاحبه، در مورد ضبط مصاحبه از وی کسب اجازه شود اما در هنگام مصاحبه، مجددا در این خصوص اجازه گرفته می شد تا اعتماد و اطمینان پاسخگو، هر چه بیشتر جلب شود.
  3. در توضیحات مقدماتی، حتما به اهمیت هر مصاحبه در روند تحقیق اشاره کافی شده و نقشی که اطلاعات صحیح حاصل از هر مصاحبه می توانست در فرایند پژوهش بازی نماید، روشن شود. لازم به ذکر است که در همین مرحله، از پاسخگو خواسته می شد که در صورتی که به هر دلیل نمی تواند در مورد پرسشی اطلاعات صحیح ارائه نماید، از پاسخ گفتن به آن خودداری نموده و پرسشگر را از این تصمیم آگاه نماید تا با اطلاعات ناصحیح روند پژوهش دچار انحراف نشود.
  4. تلاش می شد تا با ایجاد فضای مناسب، نسبت به تشویق و پاسخگو به ارائه توضیحات کامل تر، اقدام شود.
  5. هر پرسش در زمانی که به نظر می رسد پاسخگو به لحاظ ذهنی، آماده اندیشیدن و توضیح دادن درباره آن است، ارائه می شد.
  6. به دقت و با علاقه به صحبت های مصاحبه شونده گوش داده می شد، و در صورتی که او مایل به ادامه گفتگو بود، عجله ای برای اتمام مصاحبه نشان داده نمی شد.
  7. داده های مورد نیاز تحقیق از خلال کاوش در زندگی فرد پاسخگو فراهم می شد. طبیعتا در فرایند چنین مصاحبه ای محقق آماده شنیدن درددل ها و نصایح پاسخگو بوده و در صورت لزوم، بدون اعمال فشار و به نرمی، پاسخگو به جریان تحقیق بازگردانده می شد.
  8. با توجه به آنکه در این چنین مصاحبه ای امکان درگیری و چالش مجدد پاسخگو با مسائل و مشکلاتی که پشت سرگذاشته بود، فراهم می آمد، تلاش می شد پاسخگو با مسئله از جنبه های مختلف مواجه شود تا حتی الامکان در پایان مصاحبه، اثرات این یادآوری به حداقل کاهش یابد.
  9. در پایان مصاحبه، حتما از پاسخگو خواسته می شد تا در صورتی که گمان می کند نکته ای از قلم افتاده یا درنظر گرفته نشده است، تذکر دهد. به وی تصریح می شد که در صورتی که در آینده نیز نکته ای برای اظهار دارد، همواره امکان ارتباط بین وی و محقق فراهم است.
  10. در انتخاب مکان مصاحبه معمولا شرایط پاسخگو در نظرگرفته می شد. تلاش می شد تا وی در محیط مصاحبه، احساس امنیت و آرامش نماید. معمول زنان شاغل محل مصاحبه را در محل کار خود، مثلا در پایان ساعت اداری و یا هنگام ظهر که مراجعی نداشتند، تعیین می کردند. زنان خانه دار معمولا ترجیح می دادند که مصاحبه در خانه، انجام شود. سعی می شد که در محل مصاحبه جز مصاحبه کننده و مصاحبه شونده فرد دیگری حضور نداشته باشد. نکته مهم آن است که معمولا زنان مصاحبه شونده ترجیح می دهند که در زمان مصاحبه، همسران آنان در محل حضور نداشته باشند (علیرضانژاد،۱۳۸۳: ۱۲۹).

۳-۲-۲- روش تجزیه و تحلیل داده ها

برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از گفتگوها، ابتدا نوارهای مصاحبه ها پیاده و بر اساس تیپ های مورد نظر پژوهش دسته بندی شد. ایده های اصلی هر مصاحبه، تمام نکاتی که در حین گفتگو با زنان مورد نظر یادداشت شده و نیز مسایلی که پاسخگویان در حین تکمیل پرسشنامه ها برای کامل تر کردن پاسخ های خود مطرح کرده بودند، جمع آوری و طبقه بندی شد. ابتدا مفاهیم اصلی که پایه اصلی پژوهش به حساب می آیند، و در جریان مصاحبه ها به دست آمده بود، استخراج شد و در جداول قرار گرفت و براساس این مفاهیم و با دسته بندی اطلاعات مصاحبه ها در قالب این مفاهیم، شباهت ها و تضادها ی آن ها با توجه به تیپ های متفاوت زنان مورد توجه قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده ها به نکات ذیل توجه شد:

  1. هدف از تجزیه و تحلیل داده ها فهمیدن معنی است. برای نیل به این کار به چیدن اطلاعات درکنار یکدیگر و منظم نمودن آن اقدام شد.
  2. برای ارائه مطالب و سازماندهی آن ها، به مقایسه داده های حاصل از مصاحبه ها پرداخته شد. در این روند به شباهت ها، مغایرت ها و درون بینی ها توجه شد. طبقه بندی داده ها به منظور فراهم آوردن امکان مقایسه و تجزیه و تحلیل انجام شد. اصول مربوط به طبقه بندی از داخل مصاحبه ها استخراج شده است.
  3. اولین مرحله تجزیه و تحلیل داده ها، با کدگذاری مطالب آغاز شد. لازم به ذکر است که دسته بندی و کدگذاری داده ها، همزمان با گردآوری اطلاعات آغاز و در خلال آن تداوم یافته و تکمیل شد. این کدگذاری ها امکان دستیابی به نکات اساسی و پایه ای مصاحبه ها را برای محقق فراهم می سازد. طبیعتا این فرایند موجبات پالایش و تکمیل مصاحبه های بعدی را فراهم ساخت و آخرین مصاحبه ها بیشترین نشانه ها را در خصوص پیشبینی های نظری، ارائه خواهد نمود. به کدگذاری به مثابه ارائه مدل مفهومی این بخش از تحقیق نگریسته می شد.
  4. محتوای مصاحبه ها تحلیل محتوی کیفی شدند تا ایده های اساسی به دست آمده در هر مصاحبه استخراج شده و البته برای تقویت مصاحبه های آتی به کارگرفته شود (علیرضانژاد،,۷۸:۱۳۸۳ (Creswell, 1994, p 329-332.

۳-۲-۳- نمونه گیری در بخش کیفی

دراین بخش انتخاب افراد برای مصاحبه توسط نمونه گیری غیراحتمالی انجام شد. براساس این روش ابتدا با افرادی در مناطق مورد نظر که شرایط آن ها برای مصاحبه مناسب تشخیص داده شد، گفتگو و پس از آن از وی خواسته می شد که افراد دیگری که تمایل به همکاری با این پژوهش را دارند متناسب با تیپ های مورد نظر پژوهش، به ما معرفی نمایند. این نوع نمونه گیری به نمونه گیری گلوله برفی مشهور است.
در مجموع ۱۶ مصاحبه انجام شد، ۲ نفر از زنان مجرد، ۲نفر از زنانی که به تازگی عقد نموده، ۴نفر زنان بی همسر در اثر طلاق، ۴ نفر زنان متاهل و ۴نفر زنان بی همسر در اثر فوت همسر. همچنین در این میان با ۳ تن از قضات شاغل در دادگستری کل استان سمنان و ۲نفر از سردفتردار ازدواج و ۳ وکیل مصاحبه شد. در این تحقیق مصاحبه ها زمانی پایان یافته تلقی شد که در چند مصاحبه آخر، اشکال جدیدی از اطلاعات را مشاهده ننمودیم؛ یعنی با توجه به تکراری بودن اطلاعات، نیاز به مصاحبه های بعدی فاقد موضوعیت شد.

نکته دیگر در انتخاب نمونه ها، توجه به تیپ بندی صورت گرفته در پژوهش بود. در این پژوهش زنان از خلال دوره های متفاوت زندگی خود مشاهده می شدند و نیز تاثیر مهریه در احساس قدرت آنان نیز مورد توجه بود. لازم به ذکر است که طول زمان مصاحبه از حداقل ۴۵ دقیقه تا حداکثر ۵/۱ ساعت بود.

 

 

 

 

 

فلسفه های مدیریت بازاریابی

نیل به اهداف سازمانی تهیه می گردند، برنامه هایی با هدف ایجاد و حفظ مبادلات نافع با خریداران. مدیران بازاریابی عبارتند از، مدیران فروش، فروشندگان، مدیران تبلیغات ، کارکنان تبلیغات پیشبرد فروش، محققین بازاریابی، مدیریان محصولات، کارشناس قیمت گذاری و دیگران (kotler,1994:11).
4-2-2- فلسفه های مدیریت بازاریابی
مدیریت بازاریابی عبارت است از کوشش برای دست یابی به مبادلاتی مطلوب با بازارهای هدف (kotler,1994:11). فلسه ای که راهنمای تلاش های بازاریابی خواهد بود تحت مفاهیم پنج گانه ای طبقه بندی می شود. این مفاهیم عبارتند از : مفهوم تولید، کالا، فروش، بازاریابی و بازاریابی اجتماعی(kotler,1994:15).

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
  1. مفهوم تولید:در مفهوم تولید فرض بر این است که مشتریان نسبت به کالاهایی نظر مساعد خواهد داشت که اولا موجود بوده و ثانیا دارای قیمت بسیار مناسبی باشد. بنابراین مدیریت بازاریابی وظیفه بهبود تولید و توزیع را بر عهده دارد (masom & ezell,1993:1).
  2. مفهوم محصول:مفهوم اساسی دیگری که راهنمای فروشندگان است مفهوم محصول است. براساس این مفهوم، مشتریان خواهان محصولاتی می باشند که از بهترین کیفیت و کارایی برخوردار باشند. بر مبنای این اصل، سازمان باید منابع خود را به بهبود پیوسته محصول اختصاص دهند(masom & ezell,1993:1).
  3. مفهوم فروش:براساس این مفهوم، مادامی که شرکت به میزان وسیع برای فروش و ترویج کالاهای خود نکوشد، مصرف کنندگان به میزانی که باید کالاهای تولیدی این شرکت را نخواهند خرید. این مفهوم، در مورد کالاهای ناخواسته، تجربه شده است، کالاهایی که خریداران به طور معمول به خرید آن ها نمی اندیشند، کالاهایی چون دایره المعارف و قبر. صنایع تولید کننده این گونه کالاها باید به دنبال مشتریان بالقوه باشند و آنان را نسبت به مزایای این کالاها متقاعد کنند. مفهوم فروش در حیطه سازمان های غیر انتفاعی نیز تجربه شده است. برای مثال، یک حزب سیاسی، کاندیدای منتخب خود را به عنوان فرد واجد شرایط به رای دهندگان می فروشد. عیوب و نقایص کاندیدا همواره از مردم پنهان می شود، زیرا در اینجا هدف، صرفا فروش است و هیچ گونه نگرانی بعدی در مورد رضایت مشتری وجود ندارد (masom & ezell,1993:2).
  4. مفهوم بازاریابی:در مفهوم بازاریابی ، اعتقاد بر این است که نیل به اهداف سازمانی، به تعیین و تعریف نیازها و خواسته های بازارهای هدف و تامین رضایت مشتریان به نحوی مطلوب تر و موثر تر از رقبا ، بستگی نام دارد : مفاهیم فروش و بازاریابی غالبا با یکدیگر اشتباه می شوند. مفهوم فروش از داخل به بیرون می نگرد. این مفهوم از کارخانه شروع و به محصولات و کالاهای موجود شرکت توجه دارد و به دنبال کسب فروش سودآور، تلاش های فروش و تبلیغات پیشبردی قابل ملاحظه ای را می طلبد.

بر عکس مفهوم فروش، مفهوم بازاریابی دارای نگاهی از بیرون به داخل است. این مفهوم با یک بازار کاملا تعریف شده آغاز می شود، روی نیازهای مشتریان تاکید دارد، کلیه فعالیت های بازاریابی را هماهنگ می کند تا به نحوی مشتریان را متاثر سازد و با تامین رضایت مشتریان، سود می آفریند. شرکت های پیرو مفهوم بازاریابی، کالاهایی را تولید می کنند که مشتریان می خواهند و بدین وسیله رضایت مشتریان را تامین می کنند و سود می آفرینند (masom&ezell, 1993:2). یکی از جنبه های مفهوم بازاریابی، مشتری گرایی است (zikmund, 1996:20).
برخی از نکات، مفاهیم و رهنودهایی برای به کارگیری فلسفه ای بازاریایبی در یک سازمان به طرح زیر است (bearden et.al, 2001:4).
تمرکز بر روی مشتریان و مشتری گرایی، گوش کردن به مشتری، تعریف شایستگی های ممتاز و متمایز کننده سازمان، تعریف بازاریابی برای اطلاع از بازار، تعریف دقیق مشتریان هدف، مدیریت برای سودآوری نه افزایش حجم فروش، ایجاد ارزش برای مشتری، تعریف کیفیت از نظر مشتری و وفاداری، تعریف خدمات، تعهد به بهبود و نوآوری مستمر، مدیریت فرهنگ سازمانی در کنار طراحی استراتژی و ساختار، رشد همه جانبه به همراه شرکا و ائتلاف ها و از بین بردن دیوار سالاری بازاریابی.

  1. مفهوم بازاریابی اجتماعی:مفهوم بازاریابی اجتماعی بر روی این نکته تاکید می کند که بازاریابان باید مجموعه ای از نیازهای مربوط به جامعه، تمایلات مصرف کننده ی انفرادی و سود آوری سازمان را در نظر بگیرند(zikmund , 1996:24). مفهوم بازاریابی اجتماعی بر این پایه استوار است که هر سازمان باید نخست نیازها، خواسته ها و منافع بازارهای هدف خود را تعیین کند؛ سپس در مقایسه با رقبا این نیازها و خواسته ها را به صورت کارآمدتر و موثرتری تامین کند به نحوی که بقا و بهبود رفاه مشتری و جامعه هر دو فراهم گردد. مفهوم بازاریابی محض، تضادهای ممکن بین خواسته های کوتاه مشتری و رفاه بلند مدت او را از نظر دور می دارد و این نقص در بازاریابی اجتماعی، اصلاح شده است. بازاریابان در تعیین سیاست گذاری های بازاریابی باید بین ملاحظات سه گانه منافع شرکت، خواسته های مصرف کننده و منافع جامعه ، تعادل لازم را برقرار سازند(kotler,1994:15).

بازاریابی سبز از مصادیق بازاریابی اجتماعی است. بازاریابی سبز شامل آن دسته از فعالیت های بازاریابی است که بر روی محیط فیزیکی تاثیر مطلوب دارد. محیط فیزیکی شامل منابع طبیعی و محیط زیست است (zikmund, 1996:72).
5-2-2- دیدگاه های مختلف بازاریابی
در یک طبقه بندی کلی دیدگاه های مختلف بازاریابی به دو دیدگاه کلی طبقه بندی می شود:

  1. بازاریابی به عنوان یک فلسفه ی سازمانی: بازاریابی به عنوان یک فلسفه سازمانی، هدایت کننده تلاش های سازمانی در جهت تامین رضایت مشتریان است.
  2. بازاریابی به عنوان یک فرایند اجتماعی: بازاریابی به عنوان یک فرایند اجتماعی عبارت است از فرایند تسهیل جریان کالا و خدمات از تولید کننده به مصرف کننده در جامعه (bearden et.al, 2001:4).

۶-۲-۲-هدف های نظام بازاریابی
نظام بازاریابی از فعالیت های جمعی موسسات مختلفی تشکیل شده است. این سیستم کلیه افراد، اعم از خریداران، فروشندگان و بسیاری از گروه های اجتماعی دارای خصوصیات مشترک را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف های این گروه ها ممکن است با یکدیگر در تضاد باشند، به عنوان مثال می توان به موارد زیر اشاره کرد(kotler,1994:17).

  1. هدف های خریداران:خریداران ، طالب محصولاتی با کیفیت و قیمتی مناسب، در مکان های عرضه مناسب و فروشندگانی درست کار، با صفا و مددکارند. آن ها خواهان تنوع کالا، تضمین های مطمئن و خدمات بعد از فروش مطلوبند.
  2. هدف های فروشندگان: فروشندگان، باید به کمک تفکر بازاریابی مدرن، مشتریان را جذب و رضایت آن ها را فراهم آورند.
  3. هدف های قانون گذاران:قانون گذاران، گروه های اجتماعی و جوامع مختلف نیز به نحوی در فعالیت های بازاریابی ذینفع اند. آن ها پاسدارا منافع مصرف کنندگان و خواهان حمایت از او هستند.

در یک چارچوب کلی، هدف های نظام بازاریابی را می توان به چهار دسته ی زیر طبقه بندی کرد. به حداکثر رساندن مصرف، رضایت مشتری، حق انتخاب و ارتقای کیفیت زندگی.

    1. به حداکثر رساندن مصرف:بسیاری از مدیریان واحدهای اقتصادی بر این عقیده اند که وظیفه بازاریابی باید به حداکثر رساندن مصرف باشد، که به نوبه خود، تولید و اشتغال و ثروت را به حداکثر می رساند. فرض بر این است که هر چقدر مردم بیشتر خرج کنند و خرید و مصرف کنند، خوشبخت ترند. با این وجود هستند کسانی که خوشبختی را لزوما در افزایش کالاهای مادی نمی دانند. آن ها اشاره به افراد متمولی دارند که واقعا خوشبخت نیستند. فلسفه زندگی ایشان چنین است: «هر چه کمتر بهتر، و کوچک زیبا است».

عکس مرتبط با اقتصاد

  1. به حداکثر رساندن رضایت مشتری: هدف سیستم بازاریابی به حداکثر رساندن رضایت مشتری است و فقط افزایش کمی مصرف. خرید یک دستگاه اتومبیل جدید و یا مالکیت پوشاک بیشتر وقتی مفید است که به رضایت خریدار بینجامد. متاسفانه اندازه گیری رضایت مصرف کننده دشوار است.
  2. به حداکثر رساندن حق انتخاب:بعضی از بازاریابان بر این باورند که هدف سیستم بازاریابی باید به حداکثر رساندن تنوع کالا و حق انتخاب مصرف کننده باشد. بدین سان سیستم بازاریابی دقیقا فرصت یافتن کالاهایی را در اختیار مصرف کنندگان قرار می دهد که با سلیقه ایشان سازگار باشد و رضایت ایشان را نیز تامین کند و مصرف کنندگان نیز با درکی درست و کامل از سبک زندگی خود قادرند رضایت کلی خود را به حداکثر رسانید. متاسفانه به حداکثر رساندن حق انتخاب مصرف کننده مستلزم هزینه است. اول اینکه تولید با تنوع زیاد، هزینه های تولید و مورجودی ها را افزایش می دهد و این به نوبه خود افزایش قیمت کالاها و خدمات را به دنبال دارد و قیمت های بالا، در آمد واقعی مصرف کنندگان و در نتیجه مصرف را کاهش می دهد. دوم، تنوع بخشیدن به کالا مستلزم این است که مصرف کننده تلاش و تحقیق بیشتری کند. چرا که مصرف کنندگان زمان بیشتری را صرف بررسی و ارزیابی کالاهای مختلف می کنند. سوم، تعداد کالا لزوما امکان انتخاب واقعی مصرف کننده را افزایش نمی دهد. از نظر بعضی از مصرف کنندگان حق انتخاب زیاد نهایتا منجر به خستگی و اشتباه می شود.
  3. به حداکثر رساندن کیفیت زندگی:بسیاری از مردم بر این باورند که هدف سیستم بازاریابی باید ارتقای کیفیت زندگی باشد. البته این امر فقط محدود به کیفیت، کمیت، موجود بودن و هزینه کالاها نیست، بلکه کیفیت فیزیکی و فرهنگی محیط زیست را نیز شامل می شود.

۷-۲-۲- اجزاء بازاریابی
بازاریابی شامل چهار جزء اصلی است (cooper & lane , 1997:9). سه جزء اول در زمره ی اصول بازاریابی و جزء چهارم مجموعه ای از ابزارها و تکنیک است که اجرای اصول را تسهیل می کند. این چهار جزء عبارتند از:

  1. مفهوم بازاریابی:اولین اصل بازاریابی، فلسفه یا مفهوم بازاریابی است. بر مبنای این اصل، یک شرکت باید بر روی نیازهای مشتری تمرکز نماید. این موضوع بقای شرکت را تضمین نموده و رشد سود آن را به دنبال دارد. در حقیقت، تمام کارکنان یک شرکت باید باور کنند که اگر مشتری نباشد، کسب و کاری نخواهد بود.
  2. آمیخته بازاریابی:آمیخته بازاریابی، ترکیبی از عواملی است که روی موفقیت و سود آوری تاثیر می گذارند. این عوامل عبارتند از از محصول، قیمت، ترویج و مکان که به عنوان دومین اصل بازاریابی مطرح می باشند.
  3. فرایند برنامه ریزی بازاریابی:برنامه، بازنگری، تعدیل و برنامه مجدد، از سومین اصول بازاریابی می باشند. لازمه موفقیت در بازارهای رقابتی امروزی، تهیه برنامه در قالب تحقق هدف ها و راه های رسیدن به آن ها ، است.
  4. ابزارهای بازاریابی:ابزارهای بازاریابی، گسترده ای از تکنیک ها و فعالیت هایی می باشند که برای کمک به تدوین برنامه و اجرای موفق آن، مورد استفاده قرار می گیرند.

این ابزارها، طیف وسیعی از موضوعات را در برگرفته و تعدادی از آن ها عبارتند از تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل رقبا، اندازه گیری اندازه بازار و سهم بازار، پیش بینی و مدل سازی اقتصادی، پیش بینی فروش و برنامه ریزی آینده نگرانه، مدریت مارک و محصول، رویه های توسعه محصول جدید، برنامه ریزی رسانه ها، بازبینی و تجزیه و تحلیل عملکرد(cooper & lane , 1997:16).
8-2-2- عناصر استراتژی های بازاریابی
موفقیت در بازاریابی کالاها و خدمات به استراتژی های مختلفی بستگی دارد که عبارتند از (boone & Kurtz, 2002:20-25).

  1. بازار هدفبازار هدف شامل گروهی از افرادی است که تلاش های بازاریابی بر روی آن ها متمرکز می شود.
  2. متغیرهای آمیخته بازاریابیبعد از انتخاب بازار هدف، تلاش های لازم در تصمیمات بازاریابی بر روی چهار متغیر اصلی متمرکز می شود که عبارتند از محصول، قیمت گذاری، توزیع و ترویج.