فرشکرت مفهوم نوشندگی ، تجدید حیات دوباره و ادامه ی زندگی نیکان است پس از قیامت و رستاخیز . هنگامی که رستاخیز شد ، به حساب کردار مردم رسیدگی می شود . بدکاران و گناهکاران همه به دوزخ می روند و در یک حادثه ی هولناک معدوم می شوند . در پایان دیوان و اهریمن نیز تباه و نابود می شوند . آن گاه زندگی در یک جهان نو برای نیکوکاران ادامه می یابد که این فرشکرت است . » ( رضی،۱۳۷۶ : ۱۶۹۰ – ۱۹۶۱ )
موضوع مهّم دیگری که در ادبیات کهن به ویژه شاهنامه بسیار با آن روبرو می شویم مکافات عمل است . در این کتاب بزرگ به شخصیتهایی چون ضحاک ، جمشید ، افراسیاب ، زروان و بسیار افراد دیگر بر می خوریم که بر اساس بزرگترین قانون اخلاقی شاهنامه به علّت اعمالی که مرتکب شـده اند ، به جـزای عمـل خـود می رسند و عاقبـت بـد آن را مشاهده می نمایند .
سعدی :
هر آن که تخم بدی کشت و چشم نیکی داشت دماغ بیهده پخت و خیال باطل داشت
(سعدی،۱۳۷۵ :۱۹۰)
دوران بقا باد صحرا بگذشت تلخی و خوشی و زشت و زیبا بگذشت
پنداشت ستمگر که جفا بر ما کرد در گردن او بماند و بر ما بگذشت
(همان، ۲۱۱)
و نه همه ی مکافات خون ناحق بدان جهان باشد که مکافات بدی هم بدین جهان به مردم رسد . پس اگر آن کس را طالعی نیک اوفتاده باشد ناچار به فرزندان اورسد(عنصرالمعالی،۱۳۶۴ : ۱۰۰ )
در سراسر شاهنامه سخنور بزرگ توس به این نکته معتقد است که پادافره این است که هر بدکنش بدکرداری به بدی عمل خود پی ببرد و مکافات آن را ببیند . « بزرگی بدان خوش باشد که دوست و دشمن را به نیکی و بدی مکافات کنی . » ( همان، ۲۰۰ )
آن چه در شاهنامه تحت عنوان کین توزی از آن سخن به میان می آید که همان کیفر دادن گناهکاران است . به سزای اعمالی که مرتکب شده اند ، در کل مورد مکافات عمل نیز صادق است . مکافات عمل از آن جا که ضامن بازداشتن از بدیها و برانگیختن برای انجام نیکی هاست ، می تواند به عنوان یکی از موارد اخلاقی مهم مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد .
در تمامی شاهنامه بدون استثنا می بینیم که نیکان مورد تحسین و تمجید استاد فرزانه ی توس هستند و پادشاهان نیکی خود را در می یابند .
در داستان هوشنگ او چون به فرمان حق گردن نهاده و خون سیامک را بازستانده است به پاداش می رسد . وزیر اردشیر به خاطر پاکدامنی و تسلط بر نفس خود و امانتداری و جوانمردی به وزارت شاه می رسد . در داستان لنبک و براهام و بهرام گور ، براهام به خاطر خست به سزای عملش می رسد و لنبک به علت گشاده دستی و مهمان نوازی ، صاحب دارایی عظیم براهام می شود . عکس آن هم صادق است . شغاد به دلیل ناجوانمردی و نیرنگ بازی با تیر جهان پهلوان بزرگ از پای در می آید ، وزیران خیانت پیشه دارا ، جانوسیار و ماهیار به تدبیر اسکندر از بین می روند . شیرویه که پدر خود را از میان برمی دارد ، خود نیز به دست اطرافیان مسموم می شود و بسیار موارد دیگر .
در کل مکافات عمل نتیجه ی مستقیم اعمال و کردار فرد است .
ابیات فردوسی با موضوع مکافات عمل :
چو مردم ندارد نهاد پلنگ نگردد زمانه بر او تار و تنگ
ج۲ب۵۷۵
به نیکی رساند دل دوستان گزند آید از وی به ناراستان
ج۵ب۲۸۹
تو تا زنده ای سوی نیکی گرای مگر کام یابی به دیگر سرای
ج۶ب۵۱۸۶
به منزل رسید آنکه پوینده بود بهی یافت آن کس که جوینده بود
ج۶ب۵۲۶۳
جهان را نباید سپردن به بد که بر بدکنش بی گمان بد رسد
ج۸ب۲۴۳۷
کسی کو خریدار نیکی شود نگوید بدی تا بدی نشنود
ج۸ب ۷۰۹۸
ز روز گذر کردن اندیشه کن پرستیدن دادگر پیشه کن
ج۳ب۳۰۰۴
کسی کو به ره برکند ژرف چاه سزد گر نهد در بن چاه گاه
ج۵ب۱۳۱
ز کردار بد بر تنش بد رسید مجوی ای پسر ! بند بد را کلید
چو جویی بدانی که از کار بد به فرجام بر بدکنش بد رسد
سپهبد که با فر یزدان بود همه خشم او بند و زندان بود
چو خون ریز گردد بماند نژند مکافات یابد ز چرخ بلند
ج۸ب۶۱۵۳-۶۱۵۰
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
۱۳-۱ سخنان فردوسی درباره ی فرزند
به خون پدر گشت همداستان – ز دانا شنیدم من این داستان
که : فرزند بد گر شود نره شیر به خون پدر هم نباشد دلیر
ج۱ب۴۷۴-۴۷۲
پسر خود گرامی بود شاه را بویـﮊه که زیبا بود گاه را
ج۱ب۱۱۹۵
چو فرزند را باشد آیین و فر گرامی به دل بر چه ماده چه نر
ج ۱ب۱۲۹۰
سپهبد چو شایسته بیند پسر سزد گر برآرد به خورشید سر
پس از مرگ باشد سرِ او به جای ازیرا پسر نام زد رهنمای
ج ۲ب۸۷-۸۶
پدر چون به فرزند ماند جهان کند آشکارا برو بر نهان
گر او بفگند فرونام پدر تو بیگانه خوانش ، مخوانش پسر
گر او گم کند راه آموزگار سزد گر جفا بیند از روزگار
ج۲ب۸۹۳-۸۹۱
اَبوزَید محمد غضائری رازی (درگذشته ۴۲۶ قمری) نیز چون فرخی پرداختن به شعر و شاعری را در خورد هر کس نمیداند و بر این باور است که رسیدن به این مرتبه، مستلزم شرایط بسیاری است که هرکس را توانایی رسیدن به آن نیست:
نه هرکو قلم برگرفت از دوات شفاکرد داند جهان را ز دا
عصــا بر گرفتن نه معجز بود همی اژدها کرد باید عصا
( صفا، ۱۳۸۵ : ۲۲۴)
ناصر خسرو از شاعرانی است که حرمت و عظمت شاعر و سخن ور را بزرگ میداند. او شاعران را چون امیران و فرمان روایانی توصیف کند که به نیروی زبان و ذوق خداداد، ملک سخن را اداره میکنند:
سخن رسول دل و جان توست، اگر خوب است خبر دهد عقلا را که جانت محترم است
(ناصر خسرو، ۱۳۸۷ :۱۳۲)
او معتقد است که شعر می تواند شاعر را از حقارت به عظمت برساند و جایگاه او را تا سطح بسیار بالایی افزایش دهد. او این افزایش مقام معنوی را چون مقامات دیگر که در معرض افول و فنا هستند، برتر شمرده و معتقد است که بزرگی در عرصه سخنوری، فرمانروایی فنا ناپذیر است:
سخن با خطر تـــــــــواند کرد خطری مــرد را جـــــدا ز حقیر
جــــز به راه سخن چه دانم من که حقیری تــو یا بزرگ و خطیر؟
ای پســر، پیش جهل اسیری تو تا نگردد سخـــن به پیشت اسیر
چون نیاموختی چه دانــی گفت؟ که به تعلیم شد جلیــل جــــریر
تو زخــــوشه عصیر چــون یابی تا نگیرد ز تاک خــــوشه عصیر؟
ای پسر، همچو میر میـری تـــو او کبیـر است و تو امــــیر صغیر
کارخود ساخته است امیـر بزرگ تو ســــــر کار خویش نیـز بگیر
جان تو پادشای این تـن تـوست خاطـــــــر تو دبیـر و عقل وزیر
( همان:۴۷۵)
ناصر خسرو، میگوید، شعر، محصول اندیشه شاعر است و این فعالیّت ذهنی انسان که منجر به حصول شعر می شود باعث شهرت و بلند آوازگی شاعر می گردد. از این راه شاعر در بین مردم شناخته و عزیز و گرامی داشته میشود :
خـــاطر تو نبشت شــعر و ادب بر صحیفه دلت به دست ضمیر
تا بـه شعر و ادب عزیزت داشت خویش و بیگانه و صغیر و کبیر
خــــــاطر و دست تو دبیرانند اینت کـــاری بزرگ وار و هژیر!
( همان:۴۷۵)
از دیگر سو ناصر خسرو، هرگونه شعری را واجد چنین خصلتی نمی داند. او به شدّت به شعر مدحی و شعری را که شاعر ان دارای کبر سن برای معشوقه های جوان خود میسرایند به باد انتقاد و گاه استهزا می گیرد و به شدت به چنین شاعرانی میتازد:
سرت چون قیر بود و قد چون تیر با تو اکنون نـــه قیر ماند و نه تیر
به کمـــان چـرخ تیر تو بفروخت قیر تو عــرض دهـــــــر به شیر
زان جمــــال و بهـا که بود تو را نیست با تــو کنـون قلیل و کثیر
شاد بودی به بانـــگ زیر و کنون زرد و نالان شــــدی و زار چو زیر
مگرت وقت رفتـــن است چنانک پیش ازین گفتت آن بشیـر نـذیر
مگر آن وعده که ت محمـــد کرد راست خواهد شدن کنون، ای پیر
با سـر همچو شیر نیز مخــــوان غزل زلفک سیـاه چـــــــــو قیر
( همان:۴۷۶)
ناصر خسرو ضمن دعوت شاعران به زهد و ورع و پرهیز از دنیا داری و طمع به خواسته های دنیوی، از آنان می خواهدکه برای روز باز پسین، خود اندوخته ای فراهم آورند. او بر این باور است که شاعران باید دست و دل خود را به عنوان دبیران شعر به خدمت بگیرند و با خرد و اندیشه، خود را از وسوسه های آز و نیاز برهانند:
چشم دل باز کن ببین ره خـویش تا نیفتی به چاه چــــــون نخچیر
نامه ای کن به خط طاعت خـویش علــــم عنوانش و نقطه ها تکبیـر
از دبیری مبـــــــاش غافل هیچ پند پــــــــــیرانه از پدر بپـذیر
آن دبیری رساندت بـــــه نعیـم وین دبیری رهـــــاندت ز سعیر
که نماید چنان کـــه گفتستنـد «باز دارد تو را ز شعر شعـــــیر»
( همان:۴۷۶)
۵-۳-۵- شعرکلید گنج معانی است
بسیاری از شاعران، آثار افکار و اشعار خود را گنج معانی، توصیف می کنند و بر این باورند که محتوی و درونه ی سخن آنان، چون گنج های مشهور باستانی و افسانه ای، سرشار از دفینه هایی از معانی رنگارنگ و زیباست که زینت بخش معارف، فرهنگ و هنر است. نظامی شاعران را به اصطلاح خود او«قافیه سنجان» می نامد که ملک دو جهان را به قلم خود مسخّر می کنند و زبان آنان کلید گنج معانی است. او در مخزن الاسرار می گوید:
قافیه سنجان کــــــه عَلَم برکشند ملک دو عـــالم به قلم درکشند
خاصه کلیدى که در گنـــج راست زیر زبان مرد سخن سنج راست
(نظامی۱۳۸۶: ۴۹۷)
نظامی در شرفنامه نیز پنج اثر خود را به نام پنج گنج معرّفی میکند. او خود را در این میدان، بی بدیل و بی رقیب توصیف میکند و معتقد است که او گنجینه معانی بیهمتاست:
هنوزم زبان از سخن سیر نیست چـو بازو بود باک شمشیر نیست
بسى گنج هاى کهن ســـاختم درو نکتههــــــــــاى نو انداختم
( همان: ۵۶۴)
نظامی در کتاب خسرو وشیرین نیز ضمن اشاره به کتاب مخزن الاسرار آن را چون گنجینه توصیف می کند و خود را با وجود داشتن چنین گنجی از خواسته های جهان بی نیاز می شمارد:
مرا چون مخزن الاسرار گنجی چه باید در هوس پیمود رنجی
( همان: ۳۸۱)
عطّار نیز ضمن آن که آثار خود را چون گنج معنی توصیف کند بر این باور است که همه اشعار ا سرشار از معانی بکر و تازه است که هم چون گنج قیمتی و پربها هستند. او درکتاب مظهر العجایب کتاب های خود را گنج معانی توصیف می کند و می گوید:
مرا گنج معانی شـــــــد مُسخّر بیمـــن همّت اولادحــــــــیدر
مرا گنج معــانی همـنشین است ترا استــــــاد شیطان لعین است
مرا گنج معـانی را
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید. |
هـــــــبر شد ترا از این معــــانی گوش کر شد
مرا گنج معـــانی در درونـــست به پیشم دین بــی دینان زبونست
مرا گنج معــانی بیشـــمار است حضور ذوق مــــن دیداریار است
۹ – تا چه حد شوهرتان به اموری که از نظر شما مهم است ، اهمیت می دهد ؟ترتیبی۱۰ – تا چه حد احساس می کنید دارای سلیقه مشترکی با همسرتان هستید؟ترتیبی
دامنه پاسخ به این گویه ها از ۰ (اصلا) تا ۵ (خیلی زیاد) است.
* سوال برای سنجش شاخص نوع طبقه اجتماعی
۱- برای سنجش بعد سطح تحصیلات پاسخگو و پدر و مادر وی از سوال ذیل استفاده می شود:
– میزان تحصیلات: فوق لیسانس و بالاتر لیسانس فوق دیپلم
تحصیلات متوسطه تحصیلات راهنمایی تحصیلات ابتدایی بی سواد
دامنه پاسخ به این سوال از ۱ ( بی سواد ) تا ۷ ( فوق لیسانس و بالاتر ) است.
* گویه برای متغیر انحراف اخلاقی – اجتماعی شوهر :
انحراف اخلاقی – اجتماعی شوهر با پرسش در خصوص نوع انحراف اخلاقی شوهر از همسر وی سنجیده می شود :
۱ – اعتیاد ۲ – مصرف مشروبات الکلی ۳ – هر دو ۴ – هیچکدام
گویه های فوق پس از پیش آزمون و سنجش اعتبار و روایی آنان در قالب پرسشنامه مورد سنجش نهایی قرار می گیرند، همچنین پرسشنامه نهایی شده در پیوست شماره یک دیده می شود.
۴-۳- پیش آزمون وسنجش اعتبارو روایی پرسشنامه
انجام پیش آزمون و سنجش اعتبار[۱۱] و پایایی شاخص های[۱۲] پرسشنامه جهت رفع نارسایی ها و ابهامات موجود در پرسشنامه، یکی ازروش های معمول درپژوهش های اجتماعی به شمار می آید. در پژوهش حاضر نیز قبل از تنظیم نهایی وتکثیر پرسشنامه بمنظوراعتبار سنجی پرسشنامه از روش اعتبار محتوایی صوری[۱۳] استفاده شده است ، بدین گونه که پرسشنامه دراختیاراساتید راهنما و مشاورقرارگرفته وبا تأسی از نقطه نظرات آنان اعتبار پرسشنامه مورد سنجش قرارگرفته است.
همچنین به منظورسنجش پایایی پرسشنامه، ابتدا پرسشنامه در مورد سی نفراز زنان متأهل موجود درجامعه آماری آزمون شده است. سپس برای ارزیابی گویه ها ازضریب آلفای کرنباخ[۱۴] استفاده شده است.
مقداراین کمیت ( آلفای کرونباخ ) برای هریک ازشاخص ها به قرارذیل می باشد:
جدول (۱-۳ ): ضریب پایایی شاخص ها
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید. |
شاخص ها | مقدارآلفا |
نظم پدر سالاری تبعیض جنسیتی موقعیت تنش آفرین خشونت خانوادگی |
۸۹٫ ۸۶٫ ۹۳٫ ۹۶٫ |
هما نطورکه درجدول ( ۱ – ۳ ) ملاحظه می شود، شاخص های نظم پدر سالاری، تبعیض جنسیتی
موقعیت تنش آفرین، خشونت خانوادگی ازپایایی لازم برای سنجش برخوردارهستند .
۵- ۳ – جامعه آماری
جامعه آماری[۱۵] دراین پژوهش دربرگیرنده کلیه زنان متأهل است که درزمان پژوهش ساکن شهر سبزوار بوده اند. شهرستان سبزوار، در غرب استان خراسان و در موقعیت ۳۰/۴۰/۵۷ طول شرقی و ۴۵/۱۲/۳۶ عرض شمالی در کنار جاده ارتباطی تهران – مشهد واقع شده است. این شهرستان با تعداد هفت بخش تابعه، بیشترین بخشداری را در استان پهناور خراسان دارد. جمعیت سبزوار براساس سرشماری سال ۱۳۷۵ مجموعاً ۴۱۹۵۴۳ نفر بوده است و در حال حاضر پیشبینی میشود که این رقم از مرز نیم میلیون نفر گذشته است. در آبان ماه ۱۳۷۵ این شهر دارای ۳۸۵۶۴ خانوار معمولی ساکن ، ۱۶۸۱۴۹ نفر جمعیت شامل ۸۵۰۸۷ نفر مرد و ۸۳۰۵۸ نفر زن بوده است . بر اساس این ارقام در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن ، ۱۰۲ نفر مرد در این شهر وجود دارد . شهرستان سبزوار که دارای آب و هوای نیمهبیابانی و بیابانی است در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار گرفته و به لحاظ جغرافیایی تاریخی، به عنوان جانشین ولایت بیهق قدیم، قلمداد میشود. سبزوار به عنوان یکی از چهار شهر اولیه شیعهنشین کشور، بستر مناسبی برای قیام سربداران و شکلگیری نهضت و نظام شیعه و انقلابی آنان گردید. این ولایت، شخصیتهای گرانقدری را به ایران اسلامی تقدیم نموده است؛ که از آن جمله میتوان به: ابوالفضل بیهقی صاحب یکی از بزرگترین آثار منثور فارسی، ابوالحسن علیبن زید بیهقی مؤلف تاریخ بیهق؛ عطاملک جوینی، خواجه شمسالدین جوینی، ابن یمین فریومدی، حکیم حاج ملاهادی اسرار سبزواری، استاد محمدتقی شریعتی و فرزند برومند ایشان دکتر علی شریعتی اشاره نمود. از این منظر، شهرستان سبزوار در جایگاه علمی و فرهنگی ویژهای قرار دارد و نقش دانشگاهی و فرهنگی این شهر، از اهمیت بسزایی برخوردار میباشد؛ به گونهای که یکی از سه قطب دانشگاهی استان خراسان، محسوب میشود. مهمترین آثار باستانی سبزوار عبارتند از: ۱ـ آتشکده آذربزرین مهر ۲ـ مسجد جامع پامنار ۳ـ بقعه امامزاده یحیی(س) ۴ـ مسجد جامع ۵ـ بقعه امامزاده شعیب (س) ۶ـ آرامگاه حاج ملاهادی سبزواری ۷ـ آرامگاه ابوالحسن زیدبیهقی ۸ـ آرامگاه ابنیمین فریومدی ۹ـ آرامگاه ملاحسین واعظ کاشفی. (http://www.sabzevarcity.net/ShowPage.aspx?.PageGroup=Site&PageId=28
6 –۳- واحد آماری
واحد آماری[۱۶]( واحد تحلیل ) درپژوهش حاضر زن متأهل انتخاب شده درجمعیت نمونه ا ست.
۷ – ۳ – تعیین حجم نمونه
برای تعیین حجم نمونه با دراختیار داشتن جامعه آماری ازمعادله نمونه گیری کوکران که به قرارذیل است استفاده می شود :
که دراین معادله :
– n حجم نمونه آماری P – نسبت وجود صفت درجامعه آماری
N – جمعیت جامعه آماری q- نسبت عدم وجود صفت درجامعه آماری
۲t – سطح اطمینان d – سطح خطا
با توجه به فرمول فوق، حجم نمونه دراین پژوهش ۳۸۰ نفر خواهد بود.
هر شاخص عملکرد از یک عدد و یک واحد اندازه گیری تشکیل شده است . عدد میزان اهمیت (مقدار) و واحد معنای آن عددرا به ما نشان می دهد و همواره به یک هدف متصل اند. شاخصها می توانند توسط واحد های یک بعدی مثل ساعت، متر، دلار و غیره شناخته شوند. واحدهای اندازه گیری چند بعدی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. اینها شاخصهایی هستند که به صورت نسبت دو یا چند واحد بیان می شوند. (عفتی ،۱۳۸۶،۱۲).
۱-۸-۲- طبقه بندی شاخص های ارزیابی عملکرد
شاخص های ارزیابی عملکرد از جنبه های گوناگون طبقه بندی شده اند برخی صاحب نظران معیارهای ارزیابی را به سه دسته کمی، کیفی و مختلط طبقه بندیکرده اند (رضائیان، ۱۳۸۳، ۴۹۸)
شاخص های کمی بر حسب عواملی نظیر درآمد، هزینه، میزان تولید تعیین می شوند. شاخص های کیفی بر اساس عواملی نظیر کیفیت و مطلوبیت محصولات ویارضایت مشتریان بیان می شود. شاخص های مختلط نیز در واقع ترکیبی از استانداردهای کمی و کیفی می باشد.
برخی دیگر معیارهای ارزیابی عملکرد را بر اساس معیارهای سازمانی و فردی طبقه بندی کرده اند (آرمسترانگ، ۱۳۸۵، ۶۹، ۶۳)
شاخص های سازمانی شاخص هایی هستند که در واقع عملکرد کل سازمان را می سنجد از قبیل رضایت مشتریان و یا میزان گردش نقدینگی و سودآوری سازمان امّا شاخص های فردی در واقع عملکرد یک فرد را می سنجد از قبیل تعداد کالای فروخته شده توسط یک فروشنده در یک روز
استونر نیز معیارهای ارزیابی را بر اساس نحوه بدست آمدن آنها به ۴ گروه تقسیم می کند:
۱- معیارهای تاریخی: این نوع شاخص ها بر اساس تجربیات و اطلاعات گذشته به دست می آیند و به همین جهت معیارهای تاریخی نام دارند. نقطه ضعف این معیارها آن است که مربوط به گذشته اند، تغییرات فعلی در آنها منعکس نشده است.
۲- معیارهای تطبیقی یا خارجی: این نوع معیارها از سایر سازمانها و واحدهای مشابه اقتباس می شوند هزینه تعیین این نوع استانداردها بسیار پایین است اما مشکل این است که دقیقاً نمی توانیم مطمئن باشیم سازمانی که شاخص از آن اخذ شده مشابه سازمان ما باشد و برای بکارگیری این شاخص ها باید مسائل فرهنگی و اجتماعی و محیط سازمان را در نظر گرفت.
۳- معیارهای مهندسی یا کارسنجی: این معیارها از راه های مختف در مطالعه کار به دست می آیند. روش های کارسنجی و زمان سنجی دریافتن این معیارها کاربرد دارند.
۴- معیارهای نظری: در مواردی که شاخص های دقیق و علمی قابل محاسبه نباشند، مدیران و کارشناسان امر با قضاوت های ذهنی خویش استانداردهای نظری برای کار تعیین می کنند. در این مواقع متخصصان با اتکاء به تجربه و آگاهی فرد به تعیین معیارها می پردازند.
۲-۸-۲- ویژگیهای شاخص های ارزیابی عملکرد
همانطور که قبلاً بیان شد شاخص های هر مدل ارزیابی عملکرد اجزاء اصلی تشکیل دهنده آن مدل هستند و این شاخص ها هستند که میزان کارآیی و اثربخشی یک مدل را تعیین می کنند امّا سوال این است که آیا هر نوع شاخص با هر ویژگی و خصوصیتی می تواند تضمین کننده کارایی و اثربخشی یک مدل باشد و هدف اساسی ارزیابی عملکرد که همانا تعیین میزان دستیابی به اهداف و مأموریت های سازمان و تعیین نقاط ضعف و قوت آن است را برآورده سازد. خبرگان و صاحب نظران ویژگیهایی را برای شاخص های ارزیابی عملکرد بیان داشته اند که در اینجا به ذکر چند مورد از آنها می پردازیم.
آقای گلابرسون ویژگیهای زیر را برای شاخص های ارزیابی عملکرد بیان می کند. (عفتی، ۱۳۸۶، ۷۱)
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید. |
فرد دیگری بنام «ماسکل» ویژگیهای شاخص های عملکرد را اینگونه برمی شمارد (ویتال، ۱۹۹۵، ۴۳)
آقای دکتر الوانی نیز ویژگیهایی را برای شاخص های ارزیابی عملکرد عنوان می کند. او معتقد است شاخص های ارزیابی باید اولاً با هدف مورد ارزیابی رابطه مستقیم داشته باشد ثانیاً شاخص ها باید دارای جامعیت لازم باشند یعنی حتی المقدور جوانب گوناگون عملکرد را ارزیابی نماید ثالثاً شاخص ها باید بتوانند جنبه های کیفی و غیرمالی سازمان را نیز ارزیابی نمایند.
جمع بندی دیدگاه های صاحب نظران در خصوص ویژگیهای شاخص های ارزیابی ما را به این نتیجه می رساند که شاخص های ارزیابی باید دارای ویژگیهایی بشرح زیر باشد:
نظر محقق آن است که این ۸ ویژگی را می توان بطور خلاصه تحت عنوان ۴ مولفه جامعیت، قابلیت انعطاف پذیری، مقبولیت سازمانی و قابلیت پیش بینی بیان نمود.
۱) جامعیت به معنای این که شاخص های ارزیابی عملکرد می بایست با اهداف و استراتژی های سازمان منطبق بوده و با هدف ارزیابی صحیح از میزان دستیابی به اهداف سازمان طراحی گردند و همچنین بتوانند جنبه های غیر مالی سازمان مانند رضایت مشتریان و بهبود فرآیندهای داخلی را نیز اندازه گیری نمایند. شاخص باید بتوانند تصویر شفافی از نحوه اجرای استراتژی ها در سازمان ارائه دهند.
۲) قابلیت انعطاف پذیری: شاخص ها باید با توجه به تغییر شرایط محیط داخلی و خارجی سازمان که می تواند منجر به تغییر اهداف و استراتژی ها شود قابلیت اصلاح و انعطاف پذیری داشته باشند همچنین شاخص ها باید به گونه ای طراحی شوند که در واحدهای مختلف سازمان قابل بکارگیری باشند.
۳) مقبولیت سازمانی: چنانچه در طراحی شاخص ها از نظرات کارکنان و مدیران مربوطه استفاده شود و بکارگیری این شاخص ها ودستیابی به اطلاعات مورد نیاز برای شاخص ها آسان باسشد ،نتایج بدست آمده از ارزیابی عملکرد مورد قبول و پذیرش کارکنان و مدیران بخشهای مختلف خواهد بود و سرانجام اجرای استراتژی های اصلاحی و تغییرات مورد نظر مدیریت برای بهبود با مقاومت کمتر و شاید با استقبال کارکنان مواجه خواهد بود.
۴) قابلیت پیش بینی: شاخص های ارزیابی باید بگونه ای طراحی شوند که نتایج حاصل از آنها منجر به بازخور سریع در مورد فعالیت های حیاتی سازمان گردد. در چنین شرایطی است که مدیریت می تواند از پیش بینی صحیحی از رویدادهای آینده داشته باشد و اقدامات اصلاحی مناسبی را در نظر بگیرد که باعث بهبود مستمر سازمان می گردد.
۹-۲- مزایای ارزیابی عملکرد سازمان
در این قسمت به برخی از نتایج و فواید ارزیابی عملکرد سازمان بطور خلاصه اشاره می شود
بعد از بررسی سیاست خارجی ایران در فصل گذشته، اینک به بررسی سیاست خارجی روسیه در آسیای مرکزی میپردازیم. به این ترتیب در قسمت اول این فصل به بررسی سیاست خارجی روسیه در قالب مدل تحلیلی اولیۀ این پژوهش خواهیم پرداخت. برای این منظور در ابتدا اصول و اهداف سیاست خارجی روسیه را مطالعه کرده و سپس متغیرهای تأثیرگذار بر سیاست خارجی این کشور را بررسی خواهیم کرد. در پایان این قسمت نیز به جنبه های گوناگون هویت ملی و منافع ملی و تأثیر آنها در سیاست خارجی روسیه توجه خواهد شد. در قسمت دوم این فصل نیز سیاست خارجی روسیه در آسیای مرکزی و اهداف و منافع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این کشور در منطقه، ابزارهای این کشور برای پیشبرد اهداف خود در منطقه، نگرانیهای این کشور در آسیای مرکزی بعد از ۱۱ سپتامبر، روابط روسیه و سازمانهای منطقهای موجود در آسیای مرکزی و نگاه به ایران در سیاست خارجی روسیه مورد بحث قرار خواهد گرفت. در پایان نیز نتایج و یافتهها بر اساس مدل تحلیلی این پژوهش جمع بندی و ارائه خواهد شد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
اصول کلی سیاست خارجی روسیه
بعد از فروپاشی شوروی، سیاست خارجی روسیه تاکنون دوره های تاریخی فراوانی را پشت سر گذارده است که در هر دوره اهداف و مسائل مهم سیاست خارجی این کشور در قالب این دوره ها معنا یافتند. به عنوان مثال، نمیتوان در سیاست خارجی روسیه به راحتی از منافع ملی و یا تمامیت ارضی صحبت کرد. زیرا تا مدتها در مورد ماهیت و دامنۀ آنها در جامعه و در میان نخبگان روسیه اختلاف وجود داشت. در حقیقت اصول و اهداف سیاست خارجی روسیه اغلب متأثر از کشمکشهای بین گروه های مختلف در این کشور بوده است. مسائلی چون روابط با غرب، روابط با کشورهای مشترک المنافع و جایگاه روسیه در نظام بینالملل از جمله مواردی هستند که در بررسی بنیانهای سیاست خارجی این کشور باید به آنها توجه داشت. در این فصل به تدریج به این موارد پرداخته خواهد شد. در منابع مختلف، سیاست خارجی روسیه را با عنوانهای گوناگونی تقسیمبندی کردهاند که خلاصهای از آنها در اینجا بیان میشود:
نخستین رویکرد در سیاست خارجی روسیه، بلافاصله پس از فروپاشی شوروی بود که دوران حاکمیت دیدگاه ارو- آتلانتیکی (غرب گرایی) بر سیاست خارجی روسیه بود. در این دوره همجواری جغرافیایی جمهوریهای سابق اتحاد شوروی مورد توجه کرملین نبود.[۱۸۷] در این مرحله که اولین مرحله پس از فروپاشی شوروی محسوب میشود، روسیه به دلیل دشواریهای اقتصادی، بدهیهای خارجی، تمایل به همکاری با کشورهای پیشرفته و ثروتمند در جهت توسعۀ اقتصادی و کمرنگ شدن نگاه امنیتی به مسائل منطقه، اهمیت لازم را به این منطقه نداد.[۱۸۸]
ولی با گذشت زمان و ثبات بیشتر در شرایط روسیه، شاهد گرایشهای جدیدی در سیاست خارجی روسیه هستیم که نتیجه آن، در اولویت قرار گرفتن همکاری با کشورهای به جا مانده از شوروی است. مهمترین چالش روسیه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی ساختن روابط روسیه با چهارده کشور تازه استقلال یافته همسایه از نقطه صفر[۱۸۹] بود که هر یک مسیرهای گوناگونی را دنبال کرده بودند. پاسخ نظری روسیه به این چالش، وضع کردن مفهوم «خارج نزدیک» بود. این مفهوم جدیدی در ادبیات ژئوپولیتیکی این کشور است که معمای جدید سیاست خارجی آن را توضیح میداد. خارج نزدیک یک مثال معمولی از دسته بندی ای مبهم بود، یعنی اگرچه این منطقه در بیرون از روسیه قرار داشت، اما مسکو آن را به عنوان منطقه منافع خاص خود، و اغلب به عنوان منطقه انحصاری نفوذ ژئوپولیتیکی خود نگاه میکرد که وجود هرگونه نفوذ خارجی به درون آن به عنوان یک چالش دیده میشد.[۱۹۰] بعضی عوامل مهم که این گرایش را در سیاست خارجی روسیه ایجاد کردهاند از دید مهدی صفری عبارتند از:
علاوه براین موارد، ضرورت حمایت از حقوق روستبارها در جمهوریهای سابق اتحاد شوروی[۱۹۲] و همچنین جلوگیری از بیثباتی سیاسی این کشورها با هدف کاهش ورود پناهندگان این مناطق به روسیه[۱۹۳] نیز از عوامل مهم در ایجاد این گرایش در روسیه بیان شده است. با تقویت این دیدگاه که به دیدگاه اوراسیاگرایی در سیاست خارجی روسیه معروف است، نه تنها جمهوریهای استقلال یافته از شوروی، بلکه خاورمیانه و کشورهای اسلامی بویژه ایران اهمیت ویژهای یافتند.[۱۹۴] چارچوب سیاست خارجی روسیه در این دوره را نخست وزیر روسیه در ژانویه ۱۹۹۶ بدین ترتیب اعلام نمود: