به عقیدهی کوربین و اشتراوس (۲۰۰۸)، تفکیک دو سطح اول و دوم کدگذاری یعنی کدگذاری باز و محوری که در ویرایش قبلی این کتاب (۱۹۹۸) آورده شده، تصنعی بوده و صرفاً با هدف یادگیری در محققین تازه کار صورت گرفته است. در حین کدگذاری باز به طور ناخودآگاه ارتباطات بین مفاهیم نیز در ذهن پژوهشگر شکل میگیرد(۳۰).
در حین کدگذاری، یادآورها نیز نگارش میشدند. یادآور زیر بر اساس پاراگراف فوق در نرم افزار درج گردید.
یادآور
با ورود به منزل مرحلهدیگری از بازگشت بیماران مبتلا به سوختگی آغاز می شود، که ضمن مشکلات خاص بیمار، حمایتها و تدابیر خانواده در گذر از این مرحله نقش اساسی دارد. دردهای جسمی کمتر شده و نوع دیگری از درد که شاید بتوان اسم آن را درد عاطفی گذاشت بروز می کند. رنج جسمی به سوی رنج ذهنی شیفت پیدا می کند.
در نگارش یادآور فوق الذکر، در بالا در واقع محقق کدهای به دست آمده را با هم مرتبط ساخته است. همچنین در این یادآور فرضیه «بروز درد عاطفی یا شیفت رنج جسمی به رنج ذهنی در منزل» بر اساس ارتباط این مفاهیم با یکدیگر مطرح شده است که البته در مصاحبه های بعدی مورد بررسی قرار گرفت بر همین اساس کدگذاری محوری نیز به صورت همزمان با کدگذاری باز به صورت تفکر بر ارتباط بین مفاهیم انجام گرفت. در پژوهش حاضر، کدهای سطح اول، مرتب با همدیگر مقایسه شده و کدهای مشابه در یک طبقه قرار میگرفتند؛ آنگاه هر طبقه با سایر طبقات مقایسه میشد تا اطمینان حاصل شود که طبقات از یکدیگر متمایز هستند .علاوه بر سایر تکنیکهای مذکور، همچنان که ذکر گردید، یادآور نویسی نیز در این مرحله کمک میکرد. طبقات اصلی بر اساس ویژگیها و ابعادشان به طبقات فرعی مرتبط شدند. همچنین از طریق فرایند مقایسه مداوم محقق سعی نمود، طبقات مشابه را در هم ادغام نماید و طبقات بزرگتر شکل گرفت و داده های جدید از نظر شباهتها و تفاوتها با طبقات قبلی مقایسه شدند تا طبقات از نظر ویژگیها و ابعاد تکمیل گردند.
در کدگذاری محوری تکیه روی مشخصکردن یک طبقه(پدیده) با مشخصکردن شرایطی که به ایجاد آن میانجامد، قرار دارد که این شرایط عبارت است از:
الف) ساختار(زمینه)، به شرایطی اشاره دارد که در آن مسائل، مشکلات ، حوادث و ارتباطات مرتبط با پدیده قرار گرفته یا به وجود آمده است.
ب) فرایند، به راهکارهای(استراتژی) کنش/واکنش متقابلی اشاره دارد که در طی زمان افراد، سازمانها و جوامع در پاسخ به مشکلات و مسائل به کار می گیرند.
ج) پیامدها، در نتیجه وجود یا عدم کنش/ واکنش متقابل افراد در پاسخ به مشکلات و یا مدیریت نمودن وضعیتی خاص ایجاد میشوند.
محققین بر این باورند، اشخاص و گروه ها در خلاء زندگی یا عمل نمیکنند، بلکه در چارچوب بزرگتری از شرایط ساختاری قرار دارند و عمل میکنند. ساختار(زمینه) و فرایند الزاماً با هم مرتبطند و باید بخشی از توضیح هر پدیده باشند(۳۰).
در حین تجزیه تحلیل داده ها پژوهشگر موفق به کشف متغییرهایی گردید که زمینه حاکم بر پدیده تحت مطالعه بودکه در فصل چهارم به آن پرداخته شده است. به منظور تعیین زمینه و فرایند از ابزار تحلیلی معرفی شده توسط کوربین و اشتراوس (۲۰۰۸)، تحت عنوان ماتریکس وضعیتی [۳۵] و نیزپارادایم کدگذاری استفاده شد(۶۷).
به عنوان مثال:
طبقهی «سفر به درون و جستجوی خود» از طریق کدهایی که بازگوکنندهی«شرایط، کنش/واکنش متقابل و پیامد» بودند، به شرح زیر معرفی گردید(تصویر۲-۳).
تصویر۲-۳
ماتریکس وضعیتی و پارادایم برای پدیده سفر به درون و جستجویخود
در این مرحله پژوهشگر با مطرح کردن سوالات تلاش میکرد تا طبقات و زیر طبقات به یکدیگر پیوند داده شوند. در راستای مثال بالا پس از بحث و مرور متعدد بر ویژگیها و ابعاد پدیده فوق؛ طرح سوالاتی نظیر اینکه «چگونه درگیر شدن با پدیده سوختگی منجر به
-
- coping with burns questionnaire (CBQ) ↑
-
- burn specific health scale – brief (BSHS-R) ↑
-
- swedish universities scales of personality ( SSP) ↑
-
- Revised Self – Monitoring Scale (RSM) ↑
-
- SF-36 Health Survey ↑
-
- satisfaction with appearance scale(SWAP) ↑
-
- Procter ↑
-
- Conrad ↑
-
- etic view ↑
-
- the emic ↑
-
- illness constellation model ↑
-
- the illness trajectory model ↑
-
- loss of self ↑
-
- stigma ↑
-
- biographical body conception ↑
-
- biographical disruption ↑
-
- loss of self ↑
-
- north american nursing diagnosis (NANDA) ↑
-
- Spiritual Health and Life-Orientation Measure ↑
-
- life-orientation measure ↑
-
- spiritual health measure ↑
-
- Jeon ↑
-
- Dick ↑
-
- MP4 voice recorder ↑
-
- observational notes ↑
-
- observational notes ↑
-
- theoritical notes ↑
-
- methodological notes ↑
-
- accuracy ↑
-
- diversity ↑
-
- dimension ↑
-
- what is going on here? ↑
-
- Substantive Codes ↑
-
- In-Vivo ↑
“
فرم در حال بارگذاری ...