وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

انطباق رویه عملی شورای نگهبان با صلاحیت ها و اختیارات این شورا در چارچوب اصول قانون اساسی- قسمت ۲۹

۵-۳ بحث و نتیجه گیری

 

۵-۳-۱ فرضیه اول

۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر قدرت عضلانی کارکردی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
به منظور آزمون فرضیه اول، معناداری تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر قدرت عضلانی کارکردی در گروه مداخله (تجربی) و شاهد (بدون تمرین) به صورت مجزا بررسی شده است. نتایج حاصله از آزمون تی همبسته اختلاف معنا داری را بین پیش آزمون و پس آزمون میزان قدرت عضلانی (۳۰ ثانیه نشستن به ایستادن و ۳۰ ثانیه بالا رفتن جانبی) گروه مداخله نشان داده، در حالیکه این نتایج اختلاف معناداری را بین پیشآزمون و پسآزمون میزان قدرت عضلانی (۳۰ ثانیه نشستن به ایستادن و ۳۰ ثانیه بالا رفتن جانبی) گروه شاهد نشان نداده است. نتایج حاصله از آزمون تی مستقل نیز اختلاف معناداری را بین پس آزمون قدرت عضلانی دو گروه شاهد و مداخله نشان داده و گروه مداخله در هر دو خرده مقیاس قدرت عضلانی میانگین قدرت عضلانی بیشتری را نسبت به گروه شاهد نشان داده است. به عبارتی دیگر، میتوان اذعان نمود که اگر ملاک اختلافات درونگروهی به عنوان تأثیرگذاری در نظر گرفته شود در گروه تمرینی بهبود معناداری در میزان قدرت عضلانی ایجاد شده است ولی در گروه شاهد این تاثیر مشاهده نشده است. همچنین چنان چه مقایسه میانگین های پس آزمون دو گروه (بین گروهی) به عنوان ملاک تاثیر گذاری در نظر گرفته شود، با توجه به وجود اختلافات معنادار امتیازات پس آزمون گروه مداخله و شاهد باید اظهار داشت که اضافه نمودن تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر میزان قدرت عضلانی کودکان فلج مغزی اسپاستیک ۱۴-۸ سال تاثیر داشته است.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تأثیر تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی کودکان فلج مغزی از نظر نتایج درون گروهی و برون گروهی با تحقیقات بوید (۲۰۱۲)، اسکالتس و همکاران (۲۰۱۰، ۲۰۱۲)، لی و همکاران (۲۰۰۸)، اک و همکاران (۲۰۰۸)، مورتون و همکاران (۲۰۰۵)، جنی آلن و همکاران (۲۰۰۴)، اندرسون و همکاران (۲۰۰۳)، دهقان زاده و همکاران (۱۳۹۰)، باقری و همکاران (۱۳۸۸) و قدیری و همکاران (۱۳۸۷) همخوانی دارد. اگرچه در تحقیق جنی و آلن (۲۰۰۴) از مصاحبه به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شده بود اما نتایج حاکی از بهبود افزایش ادراک قدرت عضلانی بوده است. همچنین در تحقیقات اک و همکاران (۲۰۰۸)، مورتون و همکاران (۲۰۰۵) و دهقان زاده و همکاران (۱۳۹۰) با توجه به این که گروه شاهد وجود نداشت، از نظر مداخله بین گروهی نمی توان همخوان بودن آن را مورد قضاوت قرار داد. اگرچه در تحقیقات بالا در برخی موارد از قدرت عضلات ایزومتریک (به وسیله داینامومتر دستی) و قدرت ایزوتونیک عضلات (به وسیله دستگاه بایودکس ایزوکینیتیک) به منظور سنجش قدرت عضلانی اندام های تحتانی استفاده شده است، ولی با این وجود نتایج معناداری را در قدرت عضلانی بین گروهی و درون گروهی گزارش کرده اند. در تحقیق حاضر با توجه به این که از آزمون های عملکردی قدرت عضلانی استفاده شده است، نتایج تحقیق با موارد تحقیق ذکر شده بالا همخوانی دارد. نتایج تحقیق حاضر نیز با تحقیقاتی که روی افراد بدون اختلال صورت گرفته بود، همخوان بوده است، مانند نتایج تحقیق لایت و همکاران (۲۰۰۰) که نشان دادند که ۱۳ هفته تمرین مقاومتی گروهی در افراد تمرین نکرده باعث بهبود قدرت عضلانی اندام تحتانی (تست ۶ تکرار بیشینه پرس نیمکت) این افراد می شود. تحقیق حاضر با تحقیقات بارود و همکاران (۲۰۰۹)، ریچموند و همکاران (۲۰۱۳) وکاروگوریس (۱۹۹۶) که در مورد افراد سالم (بدون اختلال) انجام شده و تاثیر موسیقی مهیج به عنوان پس زمینه در تمرین با وزنه را بر میزان قدرت عضلانی مورد بررسی قرار داده اند، همخوانی دارد.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تأثیر این نوع تمرین بر قدرت عضلانی کودکان فلج مغزی از نظر نتایج درون – گروهی و برون گروهی با تحقیق لیو و همکاران (۲۰۰۷) همخوانی ندارد. دلیل ناهمخوان بودن این تحقیق می توان در بسیاری از موارد ذکر شود. در مورد متغیرهای تمرینی می توان مطالعه لیو و همکاران (۲۰۰۷) را به دلیل عدم استفاده از متغیرهای تمرین متناسب مانند مدت ۶ هفته تمرین، شدت %۵۰ – ۲۰ تکرار بیشینه، استفاده از تمرین چند مفصله محض (فقط تمرین نشستن به ایستادن)، سن آزمودنی ها (که بعضی از آزمودنی ها کمتر از ۷ سال بودند) دانست که همه این ها مغایر با اصول تمرینات مقاومتی که در فصل دوم عنوان شده است، می باشد. با توجه به اصول تمرینات مقاومتی، این گونه تمرینات برای افراد بالای ۷ سال مناسبتر بوده و دوره و شدت تمرین باید به ترتیب بین ۲۰-۸ هفته و با %۸۵- ۳۵ تکرار بیشینه باشد. علاوه بر این ترکیب تمرینات تک مفصله و چند مفصله مناسبتر بوده و تمرینات چند مفصله محض شاید نتواند باعث بهبود قدرت عضلانی شود، زیرا ممکن است که عضلات ضعیف تر شده نتوانند به خوبی تقویت شوند (۲۹). بنابراین ما در این تحقیقاتی که انجام شده است نمی توانیم تمرین هایی که به طور مداوم یک گروه عضلانی خاص را در کودکان CP تقویت کند، شناسایی کنیم. همچنین در تحقیق لیو و همکاران از اصول ویژگی تمرین استفاده نشده است و بیشتر تمرینات آن ها بر عضلات اکستنسور متمرکز بوده که باعث محدودیت اثر بخشی این گونه تمرینات شده است. با توجه به موارد ذکر شده مشخص می شود که تمرین دارای شدت پایینی بوده است. آنچه که شواهد به نظر می رسد مدت تمرین باید به اندازه کافی طولانی و دارای شدت بالای مناسبی باشد تا امکان به حداکثر رساندن سازگاری عصبی و هایپرتروفی عضله ممکن شود (۲۹). از دلایل دیگر همخوان نبودن تحقیق حاضر با تحقیق لیو و همکاران احتمال” می تواند این باشد که در تحقیق لیو و همکاران محدودیت های محیطی (حمایت و پشتیبانی از افراد در تمرین، دسترسی به تمرینات مناسب، گروهی بودن تمرینات و ایجاد یک جو انگیزشی) در نظر گرفته نشده است و این محدودیت ها می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر پیامدهای حرکتی تاثیر بگذارد. عدم توجه به مساله انگیزشی کودکان و فراهم نکردن یک جو تمرین انگیزشی شاید باعث عدم مشارکت کامل آزمودنی به منظور انجام تمرینات و ایجاد خستگی از محیط تمرین و در نتیجه باعث عدم بهبود قدرت عضلانی شده باشد. در مقایسه با مبانی نظری می توان گفت که اکثر سازگاری های برجسته با تمرین قدرتی شامل افزایش در قدرت عضلانی و اندازه عضلانی (هایپرتروفی) می باشد. افزایش اولیه قدرت حاصل از از تمرین مقاومتی حاضر می تواند به دلیل فاکتورهای عصبی شلیک های عصبی (فراخوانی واحدهای حرکتی بیشتر، افزایش تواتر فراخوانی واحد های حرکتی بیشتر و همزمانی تحریک واحد های حرکتی به منظور افزایش پروتین های انقباضی باشد. بعد از ۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده، افزایش قدرت عضلانی می تواند به دلیل افزایش هایپرتروفی عضلانی (افزایش تعداد تارچه های عضلانی، افزایش در بستر مویرگی، تغییرات بیوشیمیایی در تارهای عضلانی، افزایش مقدار پروتیین عضله، افزایش در تعداد فیلامنت های آکتین و میوزین و افزایش در فعالیت آنزیم کراتین فسفات و گلیکولیتیک) باشد (۱۳۱،۲۹).
از دلایل دیگری که می توان به آن اشاره کرد این است که تمرینات مقاومتی گروهی که در این مطالعه استفاده شده است احتمالا” توانسته منجر به افزایش حمایت از طرف مربی و افزایش انگیزه به منظور افزایش قدرت عضلانی شود. با توجه یه این که در این تحقیق تمرین به صورت گروهی و با ضمیمه موسیقی مهیج در پس زمینه استفاده شده است، این نوع تمرین و این نوع موسیقی استفاده شده می تواند در مجموعه تمرینات گروهی باعث افزایش انگیزه شرکت کنندگان جهت دنبال کردن تمرین شود (۴۱،۴۰). با توجه به این موارد می توان یکی از دلایل افزایش قدرت عضلانی به استفاده از کمک های نیروزایی موسیقی مهیج در این نوع تمرینات اشاره کرد، زیرا موسیقیی که اثرات مثبت را تحریک و باعث افزایش لذت شود احتمالاً باعث افزایش سطح پایبندی (دنبال کردن) تمرین می شود (۱۴۴). به دلیل این که موسیقی می تواند باعث افزایش انگیختگی روانی- حرکتی، کاهش باریکه توجه و منحرف کردن توجه از احساس خستگی (کاهش درک خستگی) و افزایش جنبه های مثبت خلق و خو شود (۱۵۰،۱۴۹،۱۴۷)؛ پس احتمالاً می تواند بر روی قدرت عضلانی تاثیر بگذارد. می توان این نتایج را بر اساس مدل ICF مورد بحث قرار داد. بر طبق این مدل، ساختارها و کارکردهای بدنی که قدرت عضلانی نیز شامل این مولفه می شود تحت تاثیر عوامل محیطی و فردی قرار دارد. این مدل پیشنهاد می کند که درون این سیستم پویا تغییرات در هر منطقه از چارچوب ممکن است به طور بالقوه بر جنبه های دیگر سیستم اثر بگذارد (۱۱۳،۱۱۲). پس بر طبق این مدل می توان گفت که به احتمال قوی فراهم کردن یک منبع محیطی (دسترسی به فعالیت های جسمانی و تجهیزات و امکانات) که در این جا تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی می باشد توانسته بر روی عوامل فردی مانند انگیزش، لذت بردن از فعالیت کودکان فلج مغزی تاثیر گذاشته و این نیز به نوبه خود باعث بهبود قدرت عضلانی شده است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

۵-۳-۲ فرضیه دوم

۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر توانایی راه رفتن کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
به منظور آزمون فرضیه دوم، معناداری تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر توانایی راه رفتن در گروه مداخله (تجربی) و شاهد (بدون تمرین) به صورت مجزا بررسی شده است. نتایج حاصله از آزمون تی همبسته اختلاف معناداری را بین پیشآزمون و پس آزمون میزان توانایی راه رفتن (سرعت راه رفتن خودانتخابی، سرعت راه رفتن سریع و زمان بالا رفتن از پله) گروه مداخله نشان داده است، در حالیکه این نتایج اختلاف معناداری را بین پیشآزمون و پسآزمون میزان توانایی راه رفتن (سرعت راه رفتن خودانتخابی، سرعت راه رفتن سریع و زمان بالا رفتن از پله) گروه شاهد نشان نداده است. نتایج حاصله از آزمون تی مستقل اختلاف معناداری را بین پس آزمون توانایی راه رفتن دو گروه شاهد و مداخله نشان داده و گروه مداخله در هر سه خرده مقیاس توانایی راه رفتن میانگین سرعت راه رفتن بیشتری را نسبت به گروه شاهد نشان داده است. به عبارتی دیگر، میتوان اذعان نمود که اگر ملاک اختلافات درونگروهی به عنوان تأثیرگذاری در نظر گرفته شود در گروه تمرینی بهبود معناداری در میزان توانایی راه رفتن ایجاد شده ولی در گروه شاهد این تاثیر مشاهده نشده است. همچنین چنان چه مقایسه میانگین های پس آزمون دو گروه (بین گروهی) به عنوان ملاک تاثیر گذاری در نظر گرفته شود، با توجه به وجود اختلافات معنادار امتیازات پس آزمون گروه مداخله و شاهد باید اظهار داشت که اضافه نمودن تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر میزان توانایی راه رفتن کودکان فلج مغزی اسپاستیک ۱۴-۸ سال تاثیر داشته است.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تاثیر تمرین مقاومتی بر توانایی راه رفتن با نتایج تحقیق مورتون و همکاران (۲۰۰۵)، اندرسون و همکاران (۲۰۰۳) ولی و همکاران (۲۰۰۷). دلیل تاثیر گذار بودن تمرین در تحقیق اندرسون و همکاران بر روی قدرت عضلانی می تواند به دلیل ویژگی های شرکت کننده ها مانند توانایی راه رفتن مستقل اما با بهره گرفتن از وسایل کمکی (GMFM II-III) باشد، زیرا که این گونه تمرینات برای افرادی که قدرت عضلانی ضعیفتری دارند مناسب تر می باشد. از دلایل دیگر تاثیرگذاری را می توان دوره تمرینی مناسب (۱۰ هفته)، استفاده از دستگاه ها و وزنه های تمرینی مناسب و همچنین ویژگی تمرینی مناسب برای اندام های تحتانی تفسیر کرد. تاثیر گذار بودن تمرین مقاومتی بر روی توانایی راه رفتن در تحقیق لی و همکاران (۲۰۰۷) احتمالا” می تواند به دلیل ویژگی های شرکت کنندگان مانند توانایی راه رفتن مستقل با بهره گرفتن از وسایل کمکی (GMFM II-III)، ویژگی های تمرینی مناسب مانند استفاده از تمرینات ایزوتونیک، ایزوکینیتیک و تمرینات با وزنه باشد. در مورد نتایج مورتون و همکاران (۲۰۰۵) می توان به این اشاره کرد به دلیل این که گروه شاهد وجود نداشته نمی توان به اثرات بین گروهی تمرین پی برد. نتایج تحقیق حاضر در خصوص تاثیر تمرین مقاومتی بر توانایی راه رفتن با نتایج تحقیق بوید (۲۰۱۲)، اسکالتس و همکاران (۲۰۱۲، ۲۰۱۰)، اک و همکاران ۲۰۰۸)، پاتیکاس و همکاران (۲۰۰۶)، آنگر و همکاران (۲۰۰۶) و جنی و آلن (۲۰۰۴) همخوانی ندارد. دلیل ناهمخوانی با تحقیق پاتیکاس و همکاران (۲۰۰۶) می تواند به دلیل عدم نظارت کافی از سوی آزمون گران بر شرکت کنندگان موجود در خانه و عدم نظارت کافی بر فراوانی و شدت تمرین باشد. همچنین با توجه به طولانی مدت دوره تمرین (۹ ماه) به احتمال زیاد انگیزه شرکت کنندگان جهت ادامه تمرینات کاهش یافته است. علاوه بر این استفاده بیشتر از تمرینات چند مفصله و تمرینات با سطوح پایین کنترل حرکت که امکان انتقال به تکالیف کارکردی مانند راه رفتن و قدم زدن نمی دهد باعث عدم تاثیرگذاری این گونه تمرینات شده است. زیرا استفاده از تمرینات چند مفصله باعث شده که استفاده بزرگتر از بار به منظور افزایش شدت تمرینی محدود شود.
همخوان نبودن تحقیق حاضر با تحقیق و آنگر و همکاران (۲۰۰۶) را می توان به احتمال زیاد به دلیل شدت ناکافی تمرین، مدت (دوره) کوتاه تمرین و نبود مطلوبیت تمرینات باشد. زیرا در این تحقیقات تمرین با اصول تمرینات مقاومتی فزاینده اجرا نشده و تمریناتی انجام شده روی عضلات ضعیف شده به خوبی متمرکز نبوده است. عدم همخوانی نتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیق اسکالتس و همکاران (۲۰۱۲) مبنی براثر بخش نبودن تمرین قدرتی بر توانایی راه رفتن نمی تواند به وسیله همه محدودیت هایی که برای تحقیقات بالا ذکر شد، باشد، زیرا تمرین برای افزایش قدرت عضلانی مطابق با دستورالعمل های تمرین قدرتی بوده است. برای مثال، کودکان به مدت کافی (۱۲هفته) با بار ۱۲- ۸ تکرار که می تواند قبل از خستگی عضلانی تکمیل شود، تمرین کرده و تمرین از مطلوبیت خوبی برخوردار بوده است. از دلایل اثر بخش نبودن تاثیر این تمرین در تحقیق اسکالتس و همکاران (۲۰۱۲) می تواند به دلیل نبود ویژگی تمرینی مناسب با تمرین ویژه تکلیف راه رفتن باشد که ممکن است باعث محدودیت اثربخشی این برنامه تمرینی شود، زیرا در این مطالعه ما نمی توانیم اصول ویژگی تمرین با توجه به توانایی راه رفتن را مشاهده کنیم. همچنین در این مطالعه پروتکل تمرینی بر بهبود تقویت عضلات اکستنسور بوده و بر عضلات فلکسور تمرکز نداشته است. بر اساس مبانی نظری می توان گفت وقتی که دو کودک منابع یکسان و وضعیت های مشابه (مانند دایپلژی متوسط) داشته باشند اما به دلیل این که آن ها در مجموعه های محیطی متفاوتی قرار داشته اند، می توانند پیامدهای حرکتی متفاوتی داشته باشند. از دلایل دیگر همخوان نبودن تحقیق حاضر با تحقیقات بالا می توان این ادعا باشد که در این تحقیقات یک جو انگیزشی و لذت بخش جهت مشارکت کامل آزمودنی ها به منظور انجام تمرینات فراهم نشده و احتمالاً خستگی آزمودنی از محیط تمرین باعث عدم بهبود توانایی راه رفتن شده است. نتایج تحقیق حاضر را می توان از نظر مبانی نظری مورد بحث قرار داد. در تحقیق حاضر توانایی راه رفتن به این دلیل به عنوان اندازه گیری انتخاب شده بود که که برای زندگی روزانه کودکان فلج مغزی مهم می باشد. با توجه به این که چندین مطالعه یک ارتباط مقطعی معناداری بین قدرت عضلانی و توانایی راه رفتن را گزارش کرده اند (۹،۵)، پس می توان این احتمال را داد که بهبود کافی قدرت عضلانی که در این تحقیق صورت گرفته توانسته منجر به بهبود توانایی راه رفتن شود. نتایج تحقیق را می توان نیز با بهره گرفتن از مبانی نظری تمرین گروهی مورد بحث قرار داد. سطوح بالای لذت و بهبود کلی احساس خوب بودن، بهبود در عملکرد ورزش های دیگر و فعالیت های تمرینی و قدرت عضلانی به دنبال تمرینات مقاومتی گروهی گزارش شده است. این گونه تمرینات با توجه به این که می تواند باعث ایجاد انگیزه و لذت از محیط تمرینی شود، می تواند بر روی مشارکت کامل این افراد در تمرین تاثیر بسزایی بگذارد (۴۰) . با توجه به این که موسیقی به طور وسیعی همراه با تمرین و فعالیت ورزشی استفاده می شود و در این تحقیق نیز از موسیقی مهیج استفاده شده است؛ پس به منظورارتقای وضعیت روحی روانی شرکت کنندگان، ایجاد یک محیط لذت بخش، حفظ انگیزه و مقاومت در برابر خستگی روحی ممکن است استفاده از موسیقی مهیج باعث تسهیل عملکرد بدنی و ورزشی شود (محمد زاده و همکاران). اسکینر و دیگر تحلیل گران رفتاری نظریه ای را توسعه داده اند که رفتار فرد با عوامل بیرونی مانند محیط فرد تحت تاثیر قرار می گیرد. درک فشار به عنوان شدت ذهنی تلاش ، ناراحتی فشار (زحمت فشار) و یا خستگی که در طی تمرین تجربه می شود، تعریف می شود. درک فشار به وسیله موقعیتی که تمرین در آن تمرین می شود و به وسیله ویژگی تمرین کننده تحت تاثیر قرار گیرد. عوامل موقعیتی و ویژگی مانند سطح انگیزش و تمرکز توجه می تواند بر درک فشار در طول تمرین اثر گذاشته و مقداری از تمرین که می تواند قابل تحمل یا شیوه ای که آن لذت بخش شود را تحت تاثیر قرار دهد. استفاده از موسیقی به منظور تغییر زمینه ای که کار جسمانی یا تمرین در آن انجام می شود ممکن است یک راه مثبت حیاتی تاثیرگذار بر ویژگی های فردی و در نتیجه افزایش لذت تجربه تمرینی باشد. پس به احتمال زیاد تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی توانسته احساس های شرکت کنندگان را برانگیزد و خود این عامل بر روی مشارکت آن ها جهت انجام تمرینات اثر گذار باشد. پس می توان این نتیجه را گرفت که همه این عوامل بر بهبود عملکرد حرکتی راه رفتن کودکان فلج مغزی موثر بوده است. این نتایج نیز با مدل ICF همخوانی دارد؛ در مدل ICF، محدودیت فعالیت (برای مثال توانایی راه رفتن) به عنوان تعامل پویا بین فرد و محیط همچنین به عنوان نتیجه از سلامت یا اختلال در عملکرد بدن و ساختار (ضعف عضلانی)، تفسیر می شود (۱۱۳،۱۱۲). اختلالات ثانویه در کارکردها و ساختارهای بدن که در بیشتر اوقات توسعه می یابند، گمان می رود که به تغییرات در کارکرد حرکتی نوجوان و بزرگسالان با cp کمک کند. پس می توان با توجه به مبانی نظری این نتیجه را گرفت که عوامل فردی و محیطی در این تحقیق توانسته بر روی قدرت عضلانی تاثیر گذاشته و آن هم به نوبه خود باعث بهبود توانایی راه رفتن شده است.

۵-۳-۳ فرضیه سوم

۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
به منظور آزمون فرضیه ۳، معناداری تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر کارکرد حرکتی درشت در گروه مداخله (تجربی) و شاهد (بدون تمرین) به صورت مجزا بررسی شده است. نتایج حاصله از آزمون تی همبسته اختلاف معنا داری را بین پیشآزمون و پس آزمون کارکرد حرکتی درشت (بعد D ، E و مجموع D و E) گروه مداخله نشان داد، در حالیکه این نتایج اختلاف معنا داری را بین پیشآزمون و پسآزمون کارکرد حرکتی درشت (بعد D ، E و مجموع D و E) گروه شاهد نشان نداده است. نتایج حاصله از آزمون تی مستقل نیز اختلاف معناداری را بین پس آزمون کارکرد حرکتی درشت دو گروه شاهد و مداخله نشان داده و گروه مداخله در هر سه سه بعد کارکرد حرکتی درشت میانگین امتیاز کارکرد حرکتی بیشتری را نسبت به گروه شاهد نشان داده است. به عبارتی دیگر، میتوان اذعان نمود که اگر ملاک اختلافات درونگروهی به عنوان تأثیرگذاری در نظر گرفته شود در گروه تمرینی بهبود معنا داری در میزان کارکرد حرکتی ایجاد شده است ولی در گروه شاهد این تاثیر مشاهده نشده است. همچنین چنان چه مقایسه میانگین های پس آزمون دو گروه (بین گروهی) به عنوان ملاک تاثیر گذاری در نظر گرفته شود، با توجه به وجود اختلافات معنادار امتیازات پس آزمون گروه مداخله و شاهد باید اذعان داشت که اضافه نمودن تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر میزان کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک ۱۴-۸ سال تاثیر داشته اشت.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تاثیر تمرین مقاومتی بر کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی با نتایج تحقیقات لی و همکاران (۲۰۰۸)، لیو و همکاران (۲۰۰۷) و اندرسون و همکاران(۲۰۰۳)، باقری و همکاران (۱۳۸۸)، غدیری و همکاران (۱۳۸۶) و از نظر درون گروهی با تحقیق اک و همکاران (۲۰۰۸)، مورتون و همکاران (۲۰۰۵) و دهقان زاده و همکاران (۱۳۹۰) همخوانی دارد. دلیل تاثیر گذار بودن تمرین در تحقیق اندرسون و همکاران بر قدرت عضلانی می تواند به دلیل ویژگی های آزمودنی ها مانند سن (۴۴-۲۳ سال) و توانایی راه رفتن مستقل اما با بهره گرفتن از وسایل کمکی (GMFM I-III) باشد، زیرا که این گونه تمرینات برای افرادی که قدرت عضلانی ضعیفتری دارند مناسب تر می باشد. از دلایل دیگر تاثیرگذاری را می توان دوره تمرینی مناسب (۱۰ هفته) و استفاده از دستگاه ها، وزنه های تمرینی و ویژگی تمرینی مناسب برای اندام های تحتانی مناسب تفسیر کرد. تاثیر گذار بودن تمرین مقاومتی بر روی کارکرد حرکتی درشت در تحقیق لی و همکاران (۲۰۰۷) می تواند به دلیل ویژگی های شرکت کنندگان مانند توانایی راه رفتن مستقل با بهره گرفتن از وسایل کمکی (GMFM II-III)، ویژگی های تمرینی مناسب مانند استفاده از تمرینات ایزوتونیک، ایزوکینیتیک و تمرینات با وزنه باشد.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تاثیر تمرین مقاومتی بر کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی با نتایج تحقیقات بوید (۲۰۱۲) و اسکالتس و همکاران (۲۰۱۰) که نشان دادند ۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر کارکرد حرکتی درشت ( ابعاد D و E) کودکان فلج مغزی تاثیر ندارد، همخوانی ندارد. در خصوص عدم همخوانی با مطالعه اسکالتس و همکاران (۲۰۱۲) می توان گفت که مقدار قدرت عضلانی افزایش یافته در اثر تمرین به منظور بهبود کارکرد حرکتی درشت کافی نبود که بتواند بر کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی تاثیرگذار باشد. بنابراین به منظور بهبود توانایی کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی به قدرت عضلانی بالاتری نیاز می باشد. همچنین می توان این ادعا را عنوان کرد که تعداد عضلاتی که به منظور تقویت به کار گرفته شده محدود بوده و اصول ویژگی تمرین رعایت نشده است. بنابراین به منظور بهبود کارکرد حرکتی درشت به تعداد عضلات بیشتری به منظور تقویت نیاز می باشد. همچنین می توان گفت که از دلایل دیگر تاثیرگذاری تمرین بر کارکرد حرکتی درشت به دلیل عدم استفاده از ترکیب تمرینات تک مفصله و چند مفصله بوده است. ضعف عضلانی اغلب منجر به مشکلات و دشواری هایی در راه رفتن مانند سرعت راه رفتن، استقامت راه رفتن یا بالا رفتن از پله ها می شود. کودکان مبتلا به فلج مغزی نسبت به کودکان سالم دارای عضلات کوتاهتر (۱۰۸) و ضعیفتری می باشند (۱۰۹) و قدرت عضلات با الگوی گام برداشتن و عملکرد حرکتی ارتباط دارد (۴). پس تقویت عضله می تواند بر بهبود مهارت های کارکردی کودکان فلج مغزی تاثیر بگذارد. در مورد تمرینات گروهی می توان این را اذعان کرد که تغییرات مثبت در امتیازهای روانشناختی مانند تعاملات اجتماعی به وسیله این تمرینات احتمالاً یک محیط لذت بخش و انگیزشی را فراهم می کند که تشویق و حمایت نسبت به برنامه تمرینی را فراهم می کند. تغییر در سطوح لذت و انگیزش کودکان می تواند باعث بهبود عملکرد ورزشی و فعالیت های تمرینی تمرینی شود. در مورد مقایسه با مبانی نظری می توان این را عنوان کرد که نتایج تحقیق حاضر با مدل ICF همخوانی دارد. در مدل ICF، محدودیت فعالیت (برای مثال کارکرد حرکتی درشت) به عنوان تعامل پویا بین فرد و محیط همچنین به عنوان نتیجه از سلامت یا اختلال در عملکرد بدن و ساختار (ضعف عضلانی) مشاهده می شود (۱۱۳،۱۱۲) که می توان گفت که بهبود قدرت عضلانی در این مطالعه توانسته منجر به بهبود کارکرد حرکتی درشت شود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۵-۴-۴ فرضیه چهارم

۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
به منظور آزمون فرضیه ۴، معناداری تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر سطح مشارکت ورزشی در گروه مداخله (تجربی) و شاهد (بدون تمرین) به صورت مجزا بررسی شده است. نتایج حاصله از آزمون تی همبسته اختلاف معناداری را بین پیشآزمون و پس آزمون سطح مشارکت ورزشی (شدت مشارکت) گروه مداخله نشان داده است، در حالیکه این نتایج اختلاف معناداری را بین پیشآزمون و پسآزمون سطح مشارکت ورزشی گروه شاهد نشان نداده است. نتایج حاصله از آزمون تی مستقل نیز اختلاف معناداری را بین پس آزمون سطح مشارکت ورزشی دو گروه شاهد و مداخله نشان نداده و گروه مداخله میانگین سطح مشارکت ورزشی بیشتری را نسبت به گروه شاهد نشان نداده است. به عبارتی دیگر، میتوان اذعان نمود که اگر ملاک اختلافات درونگروهی به عنوان تأثیرگذاری در نظر گرفته شود در گروه تمرینی بهبود معناداری در سطح مشارکت ورزشی ایجاد شده ولی در گروه شاهد این تاثیر مشاهده نشده است. همچنین چنان چه مقایسه میانگین های پس آزمون دو گروه (بین گروهی) به عنوان ملاک تاثیر گذاری در نظر گرفته شود، با توجه به وجود عدم وجود اختلافات معنادار امتیازات پس آزمون گروه مداخله و شاهد باید اذعان داشت که اضافه نمودن تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی به احتمال زیاد بر سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی اسپاستیک ۱۴-۸ سال تاثیر نداشته است.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تاثیر تمرین مقاومتی بر مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی با نتایج تحقیقات اسکالتس و همکاران (۲۰۱۲) همخوانی دارد که نشان دادند ۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر مشارکت ورزشی کودکان فلج مغزی اسپاستیک تاثیر ندارد. با توجه به این که فقط یک مطالعه به بررسی اثر تمرینات مقاومتی بر مشارکت ورزشی کودکان فلج مغزی پرداخته است، مطالعه ای در مورد عدم همخوانی با نتایج تحقیق حاضر وجود ندارد. طبقه بندی بین المللی عملکرد سازمان جهانی بهداشت، معلولیت و سلامتی (ICF) کارکرد انسان را با توجه به کارکرد بدن و ساختار (کارکردهای فیزیولوژیکی و بخش های آناتومیکی)، فعالیت (اجرای یک تکلیف و یا عمل) و مشارکت (درگیری در موقعیت های زندگی) توصیف می کند. درون این چارچوب دو عامل محیطی و فردی به عنوان عوامل زمینه ای ممکن است بر وضعیت (کارکردها و ساختارهای بدن، فعالیت و مشارکت) اثرگذار باشد (۱۱۳،۱۱۲). با وجود این که تمرین مقاومتی فزاینده با ضمیمه موسیقیایی بر ابعاد کارکرد و ساختار بدن و فعالیت تاثیر گذار بوده ولی بر مشارکت ورزشی این کودکان تاثیرگذار نبوده است. از دلایل اثر بخش نبودن این گونه تمرینات بر مشارکت ورزشی این کودکان می توان به این اشاره کرد که مشارکت یک ساختار پیچیده است و احتمالاً توسط عوامل گوناگونی تحت تاثیر قرار می گیرد. در دوران کودکی و نوجوانی یک سری از عناصر فردی و محیطی احتمالاً سطوح مشارکت را تحت تاثیر قرار می دهند. ویژگی های فردی، نگرش ها و عوامل زمینه ای ممکن است از همه مهمتر باشند.کینگ و همکاران (۲۰۰۳) در مدل نظری خود نشان داده اند که از عوامل تعیین کننده مشارکت ورزشی کودکان فلج مغزی شامل کودک، خانواده و عوامل زمینه ای می باشد(۱۹۷). تحقیقات بیشتر توسط این گروه این مدل را آزمایش کرده اند و نشان داده اند عوامل مرتبط با کودک مانند کارکرد حرکتی درشت کودک، جنس و عوامل خانوادگی مانند مانند جهت گیری فعالیت، وضعیت اجتماعی – اقتصادی و سطح آموزشی والدین سطح مشارکت در فعالیت های اوقات فراغت را پیش بینی می کند(۱۹۸). می توان به این اشاره کرد که هر دو ویژگی درونی (خود ادراکی، انگیزش ، اولویت های فردی و ….) نوجوانان و عوامل محیط بیرونی (مرتبط با خانواده و محیط مانند حمایت های اجتماعی و موانع محیطی و …) تعیین کننده مشارکت در انواع فعالیت های اوقات فراغت نوجوانان با CP می باشد. پس به منظور تاثیر این گونه تمرینات بر مشارکت ورزشی اوقات فراغت این کودکان باید بسیاری از عوامل بالا را در نظر گرفت.

عکس مرتبط با اقتصاد

۵-۴ نتیجه گیری

لذت بودن از برنامه های تمرین بسیار مهم است، به دلیل این که باعث بهبود پایداری و دنبال کردن تمرین می شود. ویژگی ارزشمند این برنامه تمرین مقاومتی که منجر به احساس لذت و انگیزش شده، استفاده از برنامه مقاومتی به صورت گروهی و با ضمیمه موسیقیایی بوده است. شرکت کنندگان از از حمایت ها و دوستی های به وجود آمده به وسیله دیگر اعضای گروه در تمرین لذت برده بودند و برای آن ها ایجاد این روابط، ارزشمند به حساب آمده است. این نتایج با شواهدی که نشان داده اند حمایت اجتماعی با بهبود دنبال کردن و پایداری در تمرین در افراد با ناتوانی و همچنین دیگر جمعیت ها همراه می باشد، همخوانی دارد.
به طور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان داده اضافه نمودن تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر بهبود قدرت عضلانی اندام های تحتانی کودکان فلج مغزی اسپاستیک سطح GMFSC I-III تاثیر دارد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داده این گونه تمرینات توانایی راه رفتن و کارکرد حرکتی درشت این کودکان را بهبود می بخشد و می تواند باعث بهبود عملکرد حرکتی شود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که این گونه تمرینات بر مشارکت ورزشی کودکان فلج مغزی تاثیر ندارد ( تاثیر کم) و مشارکت ممکن است تحت تاثیر عوامل گوناگونی و نه تنها تمرین قرار گیرد. در کل می توان گفت به دلیل اختلال در سازگاری عصبی نسبت به تمرین مقاومتی، ممکن است اثرات این گونه تمرینات بر قدرت عضله در کودکان و نوجوانان Cp نسبت به هم نوعان سالم خود کمتر باشد. تا وقتی که سازگاری عصبی – عضلانی نسبت به تمرین مقاومتی در کودکان و نوجوانان فلج مغزی شناخته شده است، با این وجود هیچ دلیل اولیه وجود ندارد برنامه های تمرین مقاومتی را از برنامه های تمرینی و توانبخشی کودکان CP اسپاستیک حذف نمود. در پایان می توان این نتیجه را گرفت اگر کودکان توانایی راه رفتن مستقل و توانایی دنبال کردن دستورات کلامی (آموزش پذیری) را داشته باشند از این گونه تمرینات می توانند بهره کافی را ببرند.

۵-۵ پیشنهادهای برخاسته از تحقیق

 

۵-۵-۱ پیشنهادهای کاربردی

در پایان می توان این را عنوان کرد که تعاملات اجتماعی فراهم آمده به وسیله کلاس های تمرینات مقاومتی گروهی یک محیط لذت بخش و انگیزشی را به وجود می آورد که افراد را جهت دنبال کردن برنامه تمرینی تشویق می کند. جو اجتماعی مثبت جلسات تمرینات مقاومتی گروهی احتمالاً منجر به افزایش لذت و بهبود دنبال کردن تمرین می شود که این منجر به فواید طولانی مدت تندرستی و آمادگی جسمانی می شود. با توجه به این که انگیزش یک شاخص تعیین کننده حیاتی پیامدها و موفقیت های تلاش های بازتوانی می باشد، بنابراین می توان گفت که فراهم کردن یک محیطی که باعث کمک و افزایش انگیزش به منظور درگیری درهرکدام از کارهای درمانی (بازتوانی) یا فعالیت های معنی دار روزانه شود احتمالاً می تواند باعث بهبود وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی شود. پس پیشنهادات کاربردی این تحقیق را می توان در سه مورد زیر خلاصه کرد

  • افزودن تمرین های مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی به برنامه های توانبخشی و کاردرمانی کودکان فلج مغزی اسپاستیک که توانایی راه رفتن مستقل را دارند جهت بهبود محدودیت های ناشی از این عارضه مانند قدرت عضلانی، توانایی راه رفتن و کارکردهای حرکتی درشت کودکان فلج مغزی اسپاستیک توصیه می شود.
  • با توجه به این که تمرین مقاومتی فزاینده گروهی بر مشارکت ورزشی کودکان فلج مغزی تاثیر گذار نیست ( تاثیر کم)، بنابراین توصیه میشود صرفا” به شرکت دادن این کودکان به منظور بهبود مشارکت ورزشی این کودکان نباید بسنده کرد و باید عوامل فردی و محدودیت های محیطی را نیز جهت تسهیل مشارکت ورزشی در فعالیت های اوقات فراغت کودکان فلج مغزی در نظر گرفت.
  • به منظور روشن شدن و پی بردن به اثرات واقعی تمرینات ورزشی مقاومتی فزاینده بر تقویت عضلانی، توانایی راه رفتن و کارکرد های حرکتی درشت شناسایی دستورات تمرینی مانند مدت، شدت، حجم و تواتر تمرین بر اساس دستورالعمل اصول تمرینات مقاومتی به منظور گنجاندن این گونه تمرینات در برنامه های ورزشی و نوتوانی کودکان CP توصیه می شود.

۵-۵-۲ پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده

 

  • با توجه به اینکه در تحقیق حاضر تنها تاثیر یک تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر متغیرهای مورد نظر مورد سنجش قرار گرفته بود، در تحقیقات بعدی مقایسه میزان تاثیرگذاری این گونه تمرینات با تمریناتی که از شیوه جو انگیزشی استفاده نکرده اند، پیشنهاد می شود.
  • توجه به این که تمرینات مقاومتی گروهی می تواند به صورت مربی محور یا دانش آموز محور انجام شود، در تحقیقات بعدی مقایسه این دو شیوه تمرینی بر بهبود قدرت عضلانی و کارکردهای حرکتی پیشنهاد می شود.
  • در تحقیقات بعدی نیز تاثیر تمرین های مقاومتی فزاینده گروهی بر تغییر در سطوح طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت (GMFCS) پیشنهاد می شود.
  • با توجه توجه به این که تمرینات مقاومتی می تواند به شیوه های مختلفی اجرا شود، در تحقیقات بعدی مقایسه روش های گوناگون تمرینات گروهی مانند تمرینات پلیومتریک و تمرینات صرف با وزنه پیشنهاد می شود.
  • در تحقیقات بعدی تاثیر تمرینات مقاومتی گروهی بر قدرت عضلات اندام فوقانی و تحتانی و فعالیت های روزمره کودکان فلج مغزی پیشنهاد می شود.
  • در تحقیقات بعدی تاثیر تمرینات مقاومتی گروهی بر میزان اسپاستی و دامنه حرکتی اندام های فوقانی و تحتانی کودکان فلج مغزی پیشنهاد می شود.
  • در تحقیقات بعدی تاثیر تمرینات مقاومتی گروهی بر میزان عملکرد حرکتی اندام های فوقانی کودکان فلج مغزی پیشنهاد می شود.
  • با توجه به این که در تحقیق حاضر از کودکان CP با سنین ۱۴-۸ سال استفاده شده بود و با توجه به این که شاید کودکان از محیط های انگیزشی بیشتر بهره ببرند، بنابراین در تحقیقات بعدی اثرگذاری این گونه تمرینات در گروه های سنی مختلف به خصوص بزرگسالان پیشنهاد می شود.
  • با توجه به این که در این تحقیق از کودکان با فلج مغزی اسپاستیک به عنوان شرکت کننده استفاده شده بود، در تحقیقات بعدی اثر گذاری تمرینات مقاومتی گروهی بر انواع دیگر فلج مغزی مانند آتاکسی و آتتویس پیشنهاد می شود.

منابع:
۱٫Gallahue DL, Ozmun JC. Understanding motor development: Infants, children, adolescents, adults .7th ed: McGraw-Hill Humanities, Social Sciences & World Languages; 2012.
2.Bax M, Goldstein, M., Rosenbaum, P., Leviton, A., Paneth, N., Dan, B., et al. Proposed definition and classification of cerebral palsy. Developmental Medicine & Child Neurology. April 2005:47, 571–۶٫
۳٫Himmelmann K, Beckung E, Hagberg G, Uvebrant P. Bilateral spastic cerebral palsy—prevalence through four decades, motor function and growth. European Journal of Paediatric Neurology. 2007;11(4):215-22.
4.Ross SA, Engsberg JR. Relationships between spasticity, strength, gait, and the GMFM-66 in persons with spastic diplegia cerebral palsy. Archives of physical medicine and rehabilitation. 2007;88(9):1114-20.
5.Kim WH, Park EY. Causal relation between spasticity, strength, gross motor function, and functional outcome in children with cerebral palsy: a path analysis. Developmental Medicine & Child Neurology. 2011;53(1):68-73.
6.Stucki G, Melvin J. The International Classification of Functioning, Disability and Health: a unifying model for the conceptual description of physical and rehabilitation medicine. Journal of Rehabilitation Medicine. 2007;39(4):286-92.
7.Givon U. Muscle weakness in cerebral palsy. Acta Orthopaedica et Traumatologica Turcica. 2009: 43, 87–۹۳٫

رابطه مهارت‌های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر رودان- قسمت ۸

۳-۴٫ نمونه پژوهش و روش نمونه گیری
در هر جامعه به آن جزئی نمونه گفته می شود که معرف جامعه باشد. منظور از شرط معرف بودن آن است که همه صفات جامعه، خاصه آن صفاتی که از لحاظ موضوع تحقیق دارای اهمیت است، به تناسب در نمونه وجود داشته باشد و بتوان نتایج حاصل از آن را به کل جامعه آماری تعمیم داد. به دلیل وجود محدودیت های مختلف امکان استفاده از نمونه گیری تصادفی وجود نداشت، بنابراین از میان جامعه آماری مورد نظر تعداد ۳۷۵ نفر بر اساس جدول مورگان به صورت در دسترس انتخاب شدند.
۳-۵٫ روش گردآوری اطلاعات
در تحقیق حاضر برای به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شد. پس از انتخاب اعضای نمونه از جامعه مورد نظر، پرسشنامه ها بر روی این افراد اجرا گردید.
۳-۶٫ داده های مورد نیاز و ابزار تحقیق
در این پژوهش برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه های زیر استفاده شد:
۱- آزمون رضایتمندی زناشویی انریچجهت سنجش کیفیت زندگی زناشویی آزمودنی ها از آزمون رضایتمندی زناشویی انریچ استفاده می گردد. این پرسشنامه توسط السون و همکارانش(۱۹۸۹) تهیه شده و هدف آن سنجش نقاط قوت و ضعف در روابط زناشویی است. پاسخ به سؤالات به صورت ۵ گزینه ای (کاملاً موافق ـ موافق ـ نه موافق و نه مخالف ـ مخالف ـ کاملاً مخالف) است. اولسون (۱۹۸۳) ازاین پرسشنامه برای بررسی رضایت زناشویی استفاده نموده و معتقد است که هر یک از موضوع های این پرسشنامه در ارتباط با یکی از زمینه های مهم است(نقل از سلیمانیان،۱۳۷۶). فرم اصلی با توجه به زیاد بودن سؤال های پرسشنامه موجب خستگی بیش از اندازه آزمودنی ها می شد، بنابراین سلیمانیان (۱۳۷۶) فرم کوتاهی از این پرسشنامه تهیه کرد که دارای ۴۷ سؤال است. در پژوهش حاضر از فرم کوتاه این پرسشنامه استفاده می شود. پرسشنامه انریچ از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است، به طوری که ضریب آلفای کرونباخ توسط السون و همکاران (۱۹۸۹) ۹۲/۰ ، در پژوهش مهدویان (۱۳۷۶) ۹۴/۰ و در پژوهش سلیمانیان (۱۳۷۶) ۹۳/۰ گزارش شده است.
۲- مقیاس آگاهی از هیجانات تورنتو (TAS-20): برای سنجش مهارت های هیجانی از مقیاس آگاهی از هیجانات تورنتو (TAS-20) استفاده می شود. این مقیاس یک پرسشنامه خودگزارشی ۲۰ سوالی است که برای اندازه گیری سازه هایی از قبیل مشکل در شناخت و توصیف شفایی احساسات، مشکل در جدا کردن احساسات واقعی از احساس تجربه شده توسط بدن، مشکل در اتخاذ یک رویکرد شناختی ملموس و پشتیبانی شده توسط واقعیت، گرایش به رویاپردازی و گرایش به عینی سازی بیش از حد احساسات به کار می رود (باگبی، تیلور و اتکینسون،۱۹۸۸).
در مطالعات تحلیل عاملی سه عامل برای این مقیاس در نظر گرفته شده است: اشکال در بازشناسی هیجانات با ۷ ماده، اشکال در توصیف هیجانات با ۵ ماده و جهت گیری تفکر بیرونی با ۸ ماده. ماده های این مقیاس بر اساس طیف لیکرت از ۱ (کاملا مخالف) تا ۵ (کاملا مخالف) نمره گذاری می شوند. نمرات بالاتر نشان دهنده مهارت های هیجانی بالاتر می باشد. نشان داده شده است که TAS-20 از پایایی آزمون- بازآزمون و همسانی درونی کافی و همچنین روایی افتراقی خوبی برخوردار است (میرگین و کردوا،۲۰۰۷).
۳- آزمون امنیت عاطفی تجدید نظر شده (ISQ-R): برای سنجش امنیت عاطفی آزمودنی ها از آزمون امنیت عاطفی تجدید نظر شده (ISQ-R) استفاده می شود. این مقیاس برای ارزیابی میزان آسودگی نسبت به آسیب پذیری از سوی شریک در حوزه های مختلفی از رابطه ساخته شد. ISQ-R یک نمره کلی در دامنه ۰ تا ۱۱۲ به دست می دهد. شرکت کنندگان هر عبارت را در یک طیف لیکرت ۵ گزینه ای از ۰ (هرگز) تا ۴ (همیشه) نمره گذاری می کنند. هرچه نمره فرد بالاتر باشد نشان دهنده امنیت عاطفی بیشتر است.
تحقیقات نشان داده است که این مقیاس از پایایی درونی مناسبی برخوردار است (کردوا، جی و وارن،۲۰۰۵). روایی سازه با بررسی همبستگی بین ISQ-R و مقیاس هایی از سازه هایی که از دیدگاه نظری مربوط بودند، در حد مطلوب تایید شد (کردوا،۲۰۰۷).
۳-۷٫ پایایی ابزار تحقیق
برای سنجش پایایی متغیرهای مورد استفاده در تحقیق از آلفای کرونباخ استفاده شده است. همان طور که در جدول شماره ۳-۱ آمده است، ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها قابل قبول است.
جدول شماره ۱: ضریب پایایی متغیرها

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر تعداد گویه ضریب پایایی
رضایتمندی زناشویی ۴۷ ۰٫۸۱
مهارت های هیجانی ۲۰ ۰٫۷۲
امنیت عاطفی ۲۸ ۰٫۷۱

۳-۸٫ روش تجزیه و تحلیل داده ها
در این تحقیق از تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها، به منظور توصیف داده های جمع آوری شده، استفاده شد و با بهره گرفتن از نرم افزار آماری spss اطلاعات تجزیه و تحلیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده با بهره گرفتن از جدول توزیع فراوانی طبقه بندی و خلاصه شد. همچنین از شاخص های مرکزی و پراکندگی آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد برای خلاصه نمودن و توصیف اطلاعات استفاده شد. برای آزمودن فرضیه های تحقیق از آزمون های تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه برای بررسی قابلیت پیش بینی پذیری متغیر کیفیت زندگی زناشویی از روی متغیرهای مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی استفاده شد. در آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون میزان همبستگی میان متغیرهای موجود مورد بررسی قرار گرفت. از آنجایی که متغیرهای تحقیق حاضر کمی هستند، ضریب همبستگی که برای آن ها محاسبه شد، ضریب همبستگی پیرسون بود.
فصل چهارم
نتایج
۴-۱٫ یافته های توصیفی
اطلاعات توصیفی مربوط به آزمودنی های پژوهش حاضر حاکی از آن است که ۴۹٫۳ درصد پاسخگویان ، زن و ۵۰٫۷ درصد آنان مرد میباشند.
جدول شماره ۴-۱: توزیع پاسخ گویان بر حسب جنس

 

 

 

 

صور خیال در غزلیّات نظیری نیشابوری- قسمت ۲۱

از توست که این زمزمه با طبع «نظیری» استبانگی که نباشد نکند کوه صدا هیچ
(۱۴۴، ۹)

 

 

 

به هیچ حیله ز پیش اجل خلاصی نیست   ز گرگ اگر بجهی پوست می کند سلّاخ
(۱۴۹، ۶)

 

 

 

زبان طعنه ی ما کوته از بریدن نیست   علاج شکوه ی عاشق بجز شنیدن نیست
(۱۲۱، ۱)

برای مشاهده ی موارد بیشتر ر.ک: (۳، ۵)، (۳۶، ۳)، (۷۱، ۱)، (۷۱، ۲)، (۷۲، ۷)، (۱۸۱، ۱)، (۱۸۱، ۳)، (۲۶۴، ۵)، (۲۷۷، ۲)، (۳۰۶، ۱)، (۲۸۴، ۷)، (۵۶۴، ۱۰)، (۵۴۳، ۸)، (۵۴۴، ۸)، (۵۴۶، ۲)، (۴۳۷، ۱)، (۴۳۹، ۴)، (۴۴۰، ۲)، (۴۵۸، ۱)، (۱۷۰، ۱) و …

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

فصل چهارم

 

استعاره

 

۴-۱٫ استعاره

استعاره «در لغت به معنی طلب کردن چیزی به عاریه است و در اصطلاح لفظی است که استعمال شود در غیرمعنای اصلی که موضوعٌ له باشد به علاقه ی مشابهتی که بین معنی اصلی و معنی مستعمل فیه با بودن قرینه، مانع از اراده ی معنی اصلی است»، (رجایی، ۱۳۴۰: ۲۸۷).
اما همه ی بلاغت نویسان این نظر را ندارند و معتقدند «استعاره تشبیهی است مختصر و فشرده که از ارکان اصلی تشبیه فقط مشبه به را ذکر می کنند؛ به عبارتی ادّعای یکی شدن مشبه با مشبهٌ به است البته مبتنی بر به فراموشی سپردن تشبیه است و غرض از این کار مبالغه است یعنی مشبه آن قدر به مشبهٌ به شباهت داشته که با او یکی شده و قابل تشخیص و تمییز نمی باشد از مزیت های استعاره بر تشبیه یکی ایجاز است و در استعاره باید به این نکته توجه داشت که برخلاف تشبیه وجه شبه و همانندی روشن باشد تا شکل معما و لغز به خود نگیرد، (آهنی، ۱۳۵۷: ۱۲۴).
ارسطو نخستین کسی است که درباره ی رمز زیبایی و فلسفه تاثیر استعاره به تحقیق پرداخته است او می گوید: «آنچه در بیشتر عبارتهای بلاغی، انگیزه ی مسرت است، منشا آن استعاره metphor است و مقداری ابهام و پیچیدگی که مخاطب بعداً آن را درمی یابد»، (شفیعی کدکنی، ۱۳۸۸: ۱۱۰). استعاره عامل مهم خیال پردازی در شعر است و ناقدان عرب آن را یکی از ستونهای کلام بشمار می آورند. «استعاره در واقع تصویری است که اگر چه اساس اولیه آن یک تشبیه در ذهن شاعر بوده است؛ اما تنها یکی از دو رکن اصلی تشبیه در سخن شاعر حضور دارد و رکن دیگر را خواننده به کمک شباهت های ممکن قابل حدس که معمولاً در بحث استعاره «علاقه نامیده می شود؛ از قراین موجود در کلام یا حال و هوای زمینه ی سخن می تواند دریابد»، (پورنامداریان، ۱۳۸۱: ۲۴۱-۲۴۰).
طرفین استعاره را مستعار منه و مستعار له می نامند و وجه شبه آن را جامع می گویند. معمولاً شاعر، استعاره ها و اجزای مبهم شعر خود را با توضیح و تفسیر بیان نمی کند بلکه شواهد و قراینی بدست می دهد و خواننده را درباره ی معنی حقیقی کلمات به شک و تردید می اندازد و او را در برابر شعر به تلاش وامی دارد تا معنی پنهان را دریابد.
این فصل خود به بخشهایی تقسیم می شود بخش اول استعاره ی مصرحه است که به سه قسمت استعاره ی مصرحه ی مجرده، مرشحه و مطلقه تقسیم می شود و با آوردن شاهد مثال هایی درباره ی هر کدام به خواننده کمک می شود تا عناصر زیبای فکر و ذهن نظیری نیشابوری را دریابد. بخش بعدی استعاره ی مکنیه است که: «هر گاه مشبه به را ترک و مشبه را ذکر کنند آن را استعاره ی مکنیه یا استعاره بالکنایه نامند» (رجایی، ۱۳۴۰: ۲۹۲). که شامل تشخیص و اضافه ی استعاری و استعاره ی مکنیه است و بعد از توضیح مختصری در مورد هر کدام شاهد مثال های آن آورده شده است.

۴-۲٫ بخش اول، استعاره ی مصرحه

تشبیهی که از آن فقط مشبه به بر جای مانده باشد به این شرح، استعاره مصرحه یا تصریحیه یا محققه یا تحقیقیه می گویند. در استعاره مصرحه، مشبه، به همین همیشه حسی است. (شمیسا، ۱۳۷۳: ۱۴۶)
در تعریف استعاره مصرحه چنین آمده است که «هر گاه مشبه را ترک کنند و مشبه به را در کلام آورند استعاره را مصرحه یا تصریحیه گویند»، (رجایی، ۱۳۴۰: ۲۹۲). در این مواقع، قرینه ای در جمله می نهند تا ذهن خواننده راهنمایی شود به اینکه لفظ در معنی حقیقی خود بکار نرفته بلکه استعاره است از واژه و مفهوم دیگری، این قرینه را به مناسبت اینکه ذهن خواننده را از معنای حقیقی و مشهور کلمه منصرف می کند و به معنای مجازی متوجه می سازد، قرینه صارفه گویند.
استعاره مصرحه بخش پویا و پر تحرک غزلیات نظیری نیشابوری است. که ۴۰ درصد بخش استعاره را به خود اختصاص داده است نظیری نیشابوری مستعارمنه هایی که به کار برده است بیشتر از امور حسی الهام گرفته است. و مستعارله مورد نظر او پدیده های مختلفی می باشد.
چند مورد از استعاره های مصرحه در شعر نظیری نیشابوری:

 

 

جعد اگر ز آفتاب برداری   ننماید به روی ماه کلف
(۳۸۶، ۸)

– آفتاب استعاره از روی معشوق

 

 

 

 


 

مدح پیامبر ص در شعر شعرای عصر عباسی- قسمت ۳

:
مدایح نبوی همچون سایر پدیده های ادبی و فرهنگی، از زمان پیدایش تا زمان شکوفایی ادوار و شرایط تاریخی متفاوتی را پشت سر گذاشته و از پیچ و خم های فراوان گذشته است. در عهد نبوت و اصحاب به دنیای شعر و هنر پا نهاد و گامهای اولیه اش را به سمت رشد و کمال برداشت، اما در عهد امویان و عباسیان تحول قابل توجهی نیافت ومورد کم مهری واقع گردید. اکنون به بررسی مدایح نبوی در ادوار مذکور می پردازیم:
۳-۵-۱- مدح پیامبر(ص) در صدر اسلام(عصر نبوت و اصحاب)
یکی از فنون شعری که در صدر اسلام متولد شد شعر مذهبی بود که عمده ی آن ستایش پیامبر اکرم(ص) و دین اسلام می باشد. بنابراین عهد نبوت اولین بستر نشأت و پیدایش مدایح نبوی شناخته می شود اما برای یافتن زمینه های مؤثر بر رویش و شکل گیری آن در این دوره باید در دو قلمرو دقت نظر کرد.یکی رویه ی سنتی و کهن شعرای عرب در مدح بزرگان جامعه و دیگری وحی و ارزش گذاری های دین جدید است.
قلمرو اول: رویه سنتی و کهن شعرای عرب
بررسی ها و شواهد تاریخی نشان می دهند ستایش قبایل و بزرگان طوایف، رویه ی جاری و متعارف شاعران عرب بوده که از این راه کسب نام و نان کرده اند و به انعام و امان دست یافته اند. مدح در کنار وصف و رثا و فخر و هجا و … عناصر تشکیل دهنده ی داده های ادبی عرب جاهلی بوده اند که توسط شاعران به مناسبت های مختلف در روابط اجتماعی عرضه شده اند.[۱۰۰]
پیامبر اکرم(ص) با ورود به جامعه ی عربی در قامت رهبر دانا و توانای جریان نوپای دعوت اسلامی، در لیست ممدوحان قرار گرفت، و بر طبق روال جاری و سنتی، ستایش ایشان در این دوره آغاز گردید و شعرای زیادی با اغراض متفاوت در وصف حضرت به نظم قصاید پرداختند، البته این گروه از شاعران غالباً افرادی بودند که شناخت کافی از نبوت و رسالت ایشان نداشتند لذا نتوانسته اند تصویر کاملی از شخصیت معنوی حضرت ارائه دهند و در انگیزه هایشان از نقد و جرح مصون نمانده اند؛ بنابراین مدایح نبوی در اولین مرحله از محافل ادبی سنتی به دنیا آمد، و تنها وجه جدیدش در مقایسه با عموم مدایح موجود ممدوح جدید بود.
شاعران زیادی در این دوره به مدح پیامبر(ص) پرداخته اند که اینک به تعدادی از این شعرا به همراه قسمتی از قصایدشان اشاره می کنیم.
«ابو طالب» که تاریخ او را اولین شاعر مدح نبوی معرفی می کند او عموی پیامبر(ص) است و کفیل و سرپرست او بعد از پدربزرگش عبدالمطلب می باشد او پیامبر(ص) را در برابر دشمنی های قریش حمایت می کرد.[۱۰۱]و جایگاه و منزلت پیامبر(ص) را نزد خود این چنین بیان می کرد،
إنَّ إبنَ آمِنَهَ النَبیً مُحَمَداً عِندی یَفوقُ مَنَازلَ الاولاد.[۱۰۲]
_ جایگاه پسر آمنه، محمد نبی(ص) نزد من بالاتر از جایگاه فرزندان خود من است . در دیوان ابوطالب اشعار زیادی در مدح پیامبر(ص) به چشم می آید و مهمترین مدیحه ی آن حضرت لامیه ای است که این قصیده دارای ۱۱۰ بیت است[۱۰۳] که در این قصیده بُعدِ قُدسی و اجتماعی پیامبر اکرم(ص) را مورد توجه قرار داده و می گوید:
وَ ابیَضُ[۱۰۴]یُستَسقی الغمامُ بِوَجهِهِ ثِمالَ الیتامی عِصمَهٌ للأرامل
حَلیمٌ رشیدُ عادلٌ غَیرَ طائشٍ یوالی إلهاً لیسَ عَنهُ بِغافِل
یَلوذُ به الهُلاکُ مِن آلِ هاشمٍ فَهُم عِندهُ فِی رحمهٍ و فواضِل
وَ ایّدهُ ربّ العِباد بِنصرهِ و اظَهرَ دنیاً حَقُهٌ غیر زائلِ[۱۰۵]
ـ پیامبر(ص) سپیده رویی است(این پیامبر اسلام آنقدر با آبرو و بزرگوار است) که ابر از چهره اش طلب آب می نماید و او امید و فریادرس و نگهدار یتیمان و حافظ و پناهی برای زنان بی سرپرست است
ـ بردبار، راهنما، عادل و با فکر و اندیشه است و عاشق خدایی است که لحظه ای از او غافل نیست
ـ ملجا و پناه درماندگان بنی هاشم است و آنان نزد او غرق در رحمت و نعمت هستند
ـ مربی و پرورش دهنده ی بزرگان دست رسول خداست هنگامی که یاری می دهد«یعنی فضل و بخشش را یاد می دهد» و آشکار می کند دینی را که حق است و از بین نرفتنی است.
«حسان بن ثابت انصاری» بعد از ابوطالب(ع) او اولین کسی بود که فن شعری مدح نبوی را آغاز کرد.[۱۰۶] او در ابتدا با اشعارش از قبیله ی خود«خزرج» دفاع می کرد و بزرگ منشی های این قبیله را در برابر قبیله ی«اوس» که در همسایگی آنها بود می ستود. زیرا یثرب در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام میدانی برای نزاع و درگیری بین این دو قبیله بوده است و هنگامی که اسلام ظهور کرد و پیامبر اکرم(ص) به یثرب مهاجرت کردند دو قبیله ی اوس و خزرج اسلام آوردند و بین آنها پیمان برادری بسته شد.[۱۰۷]حسان در ۶۰ سالگی اسلام آورد و از آن پس شعرش را در خدمت دینش قرار داد؛ ولی از آنجا که وی مردی ترسو بود هرگز جرأت آن را نکرد که برای دفاع از اسلام همراه او بجنگد و فقط به شعر اکتفا کرد و با اشعارش دشمنان پیامبر(ص) و دشمنان اسلام را نکوهش می کرد.[۱۰۸] از بهترین نمونه شعر های او در این زمینه قصیده ی همزیه ای در مدح رسول(ص) و هجو ابوسفیان است که به طریق جاهلی سروده است و می گوید:
ألا أبلَغِ ابا سفیانَ عنّی فانتَ مُجَوَّفُ نَخبٌ هَواءُ
هَجَوَتَ مُحَّمَداً أفأجبتُ عنُه و عندَ اللهِ فی ذاک الجَزاءٌ
أتهجوهُ وَلستَ له بِکُفٍ فَشَرُّ کُما لِخَیر کما الفِداءُ
فإنَّ ابی وَ والدهِ وعرِضی لعرض محمد مِنکُم وَقاءُ[۱۰۹]

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • هان! این پیام مرا به ابوسفیان برسان و بگو، تو ترسو و بزدل هستی وچیزی نیستی که به شمار آیی.
  • محمد(ص) را هجو کردی، من به جای ایشان پاسخ تو را می دهم و در آن کار نزد خدا جزای نیک است.
  • آیا او را هجو می کنی در حالیکه هم شأن و هم تراز او نیستی و بدترین شما فدای بهترین شماست.
  • پدرم و جدم و آبرویم در برابر شما، سپر وجود محمد(ص)باد.

«حسان» اولین شاعری است که عنصر دین و مذهب را در اشعار خود مطرح می کند.[۱۱۰]

بررسی فقهی اقتصادی بیع خیاری و پیامدهای آن- قسمت ۲۴

از آنجایی که دین ما اسلام دین کاملی است و در هیچ زمینهای نقطه کوری برای پیروان خود باقی نگذاشته است مگر در موارد استثنا، قطعا در زمینه ی اقتصاد هم قوانین مربوط به این علم را که علم کلی و اساسی است را مشخص کرده، نگاهی به تاریخ نشان می دهد که بیع خیاری از دور دست ها در اجتماعات گوناگون وجود داشته است، ولی با توجه به محدود بودن معاملات اقتصادی گذشته کابرد زیادی از این نوع بیع متصور نبوده،اما در حال حاضر با توجه به گسترش معاملات اقتصادی بیع خیاری توسعه روز افزونی داشته،و طبعا اثرات نامحدودی بر اقتصاد ما خواهد داشت پس از وظایف دولت است که این عقد را بر پایه قوانین و موازین اسلامی بنا کند.
عقد بیع از جمله مهمترین عقود معین و مشهورترین آنهاست و نسبت به سایر عقود وتصرفات قانونی، کاربرد بیشتری در روابط میان افراد دارد، و نه تنها امروز بلکه در گذشته نیز اساس معاملات و روابط تجاری مبتنی بر آن بوده است، این بدان جهت است که انسان طبعاً مدنی و اجتماعی است و نمی تواند به تنهایی نیازهای خود را برطرف سازد، از اینرو در کتب فقهی وحقوقی، بحث از بیع مقدم بر همه عقود دیگر مطرح می شود چندان که قواعد و شروط مربوط به آن، مبنای سایر تصرفات نیز واقع شده است. از طرفی، با توجه به این که انسان به تنهایی نمی تواند تمام نیازهای خود را برطرف کند و قطعا برای رفع این نیازها به همنوعان خود نیازمند است و همه ی انسان ها نمی توانند شغل های مشابه و واحدی داشته باشند بنابر این به شغل های متنوعی برای رفع احتیاجات خود روی آوردند و این عامل باعث شد که اکثریت قریب به اتفاق از آنها سود ببرند. و به دلیل اینکه این شغل ها مورد نیاز و حیاتی بودند عقلای عالم آن ها را مورد تایید قرار دادند اما برخی از شغل ها را به خاطر رعایت مصالح خود افراد نپذیرفتند و برخی از آنان را نیز حرام اعلام کردند.
بنابراین با توجه به این که نظام اقتصادی ما مبتنی بر مبانی اسلامی است لذا این تحقیق در سیستم های مالی و حوزه های بانکداری اسلامی و در بازارهای مالی کاربرد دارد و می تواند نسخه ای باشد برای بسیاری از کشورهای اسلامی تا نظام اقتصادی خود را بر اساس آن تنظیم کرده و در نتیجه باز دهی اقتصای خود را افزایش دهند.
بطور کلی بیع خیاری بر بانکداری اسلامی تاحدود نسبتاً زیادی تاثیر دارد و از آن میتوان در نظام بانکداری میتوان به صورت بدون ربا استفاده نمود. همچنین، بیع خیاری با بهره گرفتن از همین حق خیاری که برای بایع ومشتری قائل است می تواند در صورتی که هر یک از طرفین احساس کنند که در آستانه تحمل ضررند با استفاده حق خیار خود ثمن یا مثمن را پس بگیرند. یافتهها بیانگر اینست که میزان آگاهی مشتریان از بیع خیاری بالاتر از حدمتوسط است.
طبق یافته ها استفاده از بیع خیاری در بانکها مشکلاتی نیز به همراه دارد که ما در پایان به ذکر تعدادی از آنها و ارائه راهکارهایی برای این مشکلات پرداخته ایم:
۱٫مشکل ریسک مالکیت
راهکار:بانکها می توانند در اعطای تسهیلات کوتاه مدت از این عقد استفاده کند در این صورت تا حدود زیادی می تواند از این مشکل مصون باشد.
۲٫اختصاص تسهیلات کلان به ثروتمندان
برای جلوگیری از این مشکل بانک می تواند در اعطای تسهیلات با مبالغ کم از این روش استفاده کند.
۳٫عدم توان هدایت سرمایه ها در فعالیت های مورد نظر
برای جلوگیری از این مشکل بانک می تواند به شرط به کارگیری ثمن در فعالیت مورد نظر خود از این مشکل نیز جلوگیری کند.
۴٫مشکل هزینه های ثبت محضری
برای جلوگیری از این مشکل بانک می تواند سند را با وکالت از مشتری بگیرد و در نتیجه در زمان سر رسید اگر مشتری وفا کرد که سند را به او پس دهد و در غیر این صورت همان موقع سند را به نام خود بزند و در نتیجه از هدر رفتن هزینه های اضافی جلوگیری کند.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

منابع
قرآن

  • ابن منظور، لسان العرب، دارالحیاء التراث العربی، بی جا، ۱۴۰۵
  • افشاری، اسدالله، مدیریت مالی در تئوری و عمل، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۸
  • آقایی، تیمور(دانش نوین بانکی)، موسسه انتشاراتی آزاد اندیشان، تهران: ۱۳۸۸٫
  • الامام خمینی، روح الله، تحریر و الوسیله، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، ۱۳۷۹٫
  • الامام خمینی، روح الله، کتاب البیع، موسسه اسماعیلیان، ۱۴۱۰٫
  • الامام مالک بن انس، المدونه الکبری، مصر، المطبعه السعاده.
  • بن قدامه، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، دارالکتب العربی، بیروت، بی تا
  • جهانخانی، علی، بورس ائراق بهادار، انتشارات داشکده مدیریت، تهران، ۱۳۷۴
  • حلی، محمد بم ادریس، مستطرفات السرائر، نشر اسلامی، تهران، ۱۴۱۱
  • خطیب بغدادی، محمد بن الشربینی، مغنی المحتاج، دارالحیاء، ۱۳۷۷
  • خوانساری، سید احمد، جامع المدارک فی الشرخ مختصر النافع، مکتب صدوق، تهران، ۱۳۵۵
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، انتشارات دارالقلم، بیروت، ۱۴۱۲
  • روحانی، سید محمد صادق، فقه الصادق، موسسه دارالکتب، قم، ۱۴۱۲
  • زحیلی، محمد، القواعد الفقهیه علی المذهب الحنفی و الشافعی، نشر علمی، کویت، ۲۰۰۴
  • سرخسی، شمس الدین، المبسوط، دارالمعرفه، بیروت، ۱۴۰۶
  • سید خویی، مصباح الفقاهه، نشر الوجدانی، بی جا، ۱۳۷۱
  • شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، موسسه معرف اسلامی، قم، ۱۴۱۳
  • شوکانی، محمد بن علی بن محمد، نیل الاوطار من احادیث سید الاخبار، دار الجیل، بیروت، بی تا
  • شیخ اصفهانی، حاشیه المکاسب، مطبعه علمی، بی جا، ۱۴۱۸
  • شیخ انصاری، مرتضی بن محمد، کتاب المکاسب، مجمع الفکر اسلامی، قم، ۱۴۲۰
  • شیخ طوسی، الاستبصار، دارالکتب اسلامی، تهران، ۱۳۶۳
  • شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، دارالکتب اسلامی، تهران، ۱۳۶۵
  • شیخ کلینی، الکافی، دارالکتب اسلامی، تهران، ۱۳۸۸
  • علامه حلی، ارشاد الاذهلن الی احکام الایمان، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۰
  • علامه حلی، تذکره الفقها، مکتب رضویه، بی جا، بی تا
  • قمی، میرزا ابوالقاسم، جامع الشتات، موسسه کیهان، قم، ۱۴۱۳
  • گلریز، حسن، بورس اوراق بهادار، امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۴
  • مجموعه پولی و بانکی، اداره کل تدوین و تنقیح قوانین و مقررات، پژوهشکده پولی و بانکی.
  • محقق اردبیلی، زبده البیان فی الاحکام قران، مکتب مرتضوی، قم، بی تا
  • المحقق الحلی، الرسائل التسع، تحقیق رضا الاستادی، قم، الطبعه الاولی.
  • مکارم شیرازی، قواعد فقهیه، مدرسه امام بن ابی طالب، بی جا ۱۳۷۹
  • موسویان، سید عباس، ابزارهای مالی اسلامی، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ۱۳۸۶
  • موسویان، سید عباس، بانکداری اسلامی، پژوهشکده پولی و بانکی، تهران، ۱۳۸۱
  • نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، دارالکتب اسلامی، بی جا، ۱۳۶۷
  • باقری، احمد، عقود تملیکی، سمت، ۱۳۸۴
  • بیگ زاده، صفر، اثار قبض در عقد بیع، جنگل، ۱۳۸۶
  • شیخ انصاری، مکاسب، عالمه، ۱۳۸۴
  • فخّار طوسی، جواد، در محضر شیخ انصاری با بهره گرفتن از تقریرات آیت الله پایانی، نسیم مهر، ۱۳۸۳
  • طاهری، حبیب اله، حقوق مدنی ۶و۷، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ج۴، ص۱۳۰