زه بخش خدمات قسمت عمده ای از بازارهای بسیاری از کشورها را به تصرف و سلطه خود درآورده است. برای مثال کاتلر[3](2003)اظهار داشته که بخش خدمات در برگیرنده 79 درصد از کل مشاغل موجود بوده و 76 درصد از تولید ناخالص داخلی[4] آمریکا را نیز در برداشته است. بنا به گفته سازمان توسعه و همکاری اقتصادی [5]بیشتر از 70 درصد مردن در بخش خدمات مشغول به کار هستند (ارسلی و همکاران، 2005، 42-41)[6].
دیگر خدمات بخش کوچکی از اقتصاد به شمار نمی رود، بلکه به عنوان قلب ارزش آفرینی در اقتصاد مطرح است. برخلاف باورهای نادرست در خصوص بی اهمیت بودن بخش خدمات در اقتصاد، امروزه به پیامدهای مستقیم خدمات در بخش های اقتصادی توجه قابل ملاحظه ای می شود . (پالمر، 2001، 2-1)[7].
ماهیت پیچیده خدمات که از ویژگی های مشترک آن (ناملموس بودن[8]، فناپذیری[9]، درگیری و مداخله زیاد مشتری[10]، همزمان بودن تولید و مصرف[11] و تغییر پذیری[12]) ناشی می گردد با رشد فزایند بخش خدمات همراه شده و در نتیجه نیاز سازمان ها را برای جستجوی راه هایی برای بهبود عملکرد مالی خود و جذب مشتریان در محیط بسیار رقابتی کنونی بیشتر ساخته است (ارسلی و همکاران، 2005، 42)[13].
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی سازمانهای خدماتی کنونی شناسایی و درک چگونگی دستیابی به مزیت رقابتی و حفظ آن است. اهمیت شناسایی و درک نحوه اثرگذاری عوامل مؤثر بر موفقیت مالی سازمانها بیش از پیش برای مدیران اهمیت پیدا کرده است. مدیران سازمانهای خدماتی دریافته اند که بقاء و پایداری آنها بستگی به چگونگی ارتباط آنها با محیط دارد. آنان در جستجو و تنظیم عوامل خارجی و داخلی شرکت به جهت دستیابی به مزیت رقابتی در مقابله با رقبا هستند. عوامل خارجی اثرگذار بر شرکت عبارتند از: نیروهای فرهنگی، اجتماعی، حقوقی، سیاسی و اقتصادی . اما مزیت رقابتی پایدار از تمرکز بر شناسایی و درک عوامل مهم استراتژیک داخلی ناشی می گردد. بنابراین مدیران با شناسایی و تمرکز بر عوامل استراتژیک داخلی است که می توانند به مزیت رقابتی دست یابند (گورسوی و سوانجر ، 2007، 214-213)[14].با شناسایی و تمرکز بر عوامل استراتژیک داخلی است که می توانند به مزیت رقابتی دست یابند ()به عنوان متغیر مستقل در نظر ))
مطالعات متعددی دریافته اند که عوامل استراتژیک داخلی تاثیر مهمی در موفقیت مالی شرکتها داشته اند. (همان منبع،216).
با توجه به نتایج تحقیقات و مطالب ذکر شده به نظر می رسد که پرداختن به عوامل استراتژیک داخلی و بررسی نقش و تاثیر این عوامل در عملکرد مالی و موفقیت سازمان از اهمیت بسیاری برخوردار باشد، چرا که در حالی که در بیشتر اوقات سازمانها در خصوص عوامل خارجی از توان کنترل بسیار محدودی برخورداند و اغلب با بررسی این عوامل تنها قادر به واکنش و پاسخ گویی به این عوامل هستند ولی چنین به نظر می رسد که عوامل استراتژیک داخلی شرکت را در دستیابی به مزیت رقابتی پایدار قادر ساخته و از این طریق شرکت را در مسیر موفقیت و عملکرد مالی مناسب یاری خواهند کرد.لذا در این تحقیق با اندکی تغییر نقش و ارتباط این عوامل را با رضایت مشتری در نظر میگیریم.
1-4 اهداف کلی و جزئی
هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین عوامل استراتژیک داخلی و رضایت مشتری سازمانها و از دیدگاه مدیران آنها است. همچنین در این تحقیق به دنبال دستیابی به اهداف فرعی ذیل هستیم:
شناسایی ارتباط تکنولوژی اطلاعات به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری.
شناسایی ارتباط منابع انسانی به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری.
شناسایی ارتباط خدمات مشتری به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری.
شناسایی ارتباط حسابداری به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری.
شناسایی ارتباط تحقیق و توسعه و نوآوری به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری
شناسایی ارتباط بازاریابی به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری.
1-5 سوالات
1-آیا تکنولوژی اطلاعات به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری در شرکت رابطه دارد؟
2-آیا منابع انسانی به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری در شرکت رابطه دارد؟
3-آیا خدمات مشتری به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری در شرکت رابطه دارد؟
4-آیا حسابداری به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری در شرکت رابطه دارد؟
5-آبا تحقیق وتوسعه ونوآوری به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری در شرکت رابطه دارد؟
6-آیا بازاریابی وفروش به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی با رضایت مشتری در شرکت رابطه دارد؟
1-6 فرضیه های تحقیق
بر پایه چارچوب نظری اشاره شده در این تحقیق شش فرض یه به شرح ذیل مطرح و در ادامه مورد آزمون قرار خواهند گرفت.
فرضیه اول: تکنولوژی اطلاعات به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی بر رضایت مشتری در شرکت ارتباط دارد.
فرضیه دوم: منابع انسانی به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی بر رضایت مشتری در شرکت ارتباط دارد.
فرضیه سوم: تحقیق و توسعه و نوآوری به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی بر رضایت مشتری در شرکت ارتباط دارد.
فرضیه چهارم: بازاریابی و فروش به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی بر رضایت مشتری در شرکت ارتباط دارد.
فرضیه پنجم: خدمات مشتری به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی بر رضایت مشتری در شرکت ارتباط دارد.
فرضیه ششم: حسابداری به عنوان یک عامل استراتژیک داخلی بر رضایت مشتری در شرکت ارتباط دارد.
1-7تعاریف واژگان و اصطلاحات تحقیق
تکنولوژی اطلاعات[15]: فرآیند توسعه، نگهداری و به کارگیری تکنولوژی اطلاعات (نرم افزار و سخت افزار). طبق نظر وین رایت و همکاران[16] (1999) ما اصطلاح تکنولوژی اطلاعات را به عنوان تماس اشکال تکنولوژی به کارگرفته شده برای ایجاد، تصرف، اداره کردن، ارتباط ، مبادله و استفاده اطلاعات در اشکال مختلف تعریف می کنیم. بنابراین تکنولوژی اطلاعات در برگیرنده سخت افزار کامپیوتری، نرم افزار و سیستمهای ارتباطی وحتی از دیدگاه برخی شامل افراد و منابع تخصیص یافته برای پشتیبانی از قابلیتها و توانمندیها است (ریتر و والتر، 2006 ، 294-293)[17].
منابع انسانی[18]: محققان از نقش منابع انسانی در کمک به تحقق اهداف مالی سازمان یاد کرده اند. چنانچه کارکنان احساس کنند که مورد توجه شرکت قرار دارند، آنها نیز در پی ارایه خدمات بهتری در جهت تامین انتظارات مشتریان و یا حتی فراتر از آن، خواهند بود. علاوه بر اینکه استخدام و به کارگیری پرسنل مناسب و خوب امری ضروری است، کارکنانی که ترغیب می شوند تا با یکدیگر کار کنند، آنها که قادرند فراتر از انتظارات کار کنند و آنهایی که جا پای مدیران می گذارند و گرایش به این دارند که به شکل کارآمدتری کار کنند، درآمد بیشتری ایجاد کرده و رضایت بالاتر مشتریان را به ارمغان خواهند آورد(گورسوی و سوانجر، 2007، 216)[19].
بازاریابی[20] : بازاریابی اطلاعات مر بوط به نیازها و خواسته های بازارهای هدف را گردآوری، کشف و در مقابل استراتژیها و رفتارهای رقبای خود، واکنش نشان می دهند (همان منبع، 217).
بازاریابی فرآیندی مدیریتی-اجتماعی است که به وسیله آن افراد و گروه ها از طریق تولید و مبادله محصول با یکدیگر ، به امر تأمین نیازها و خواسته های خود اقدام می کنند(اسماعیل پور و غفاری آشتیانی، 1381،15).
خدمات مشتری[21]: کروسبی و همکاران[22] عنوان می کنند که کیفیت خدمات شرط لازم (نه شرط کافی) برای کیفیت روابط است، بدین معنی که برای این که روابط با کیفیتی داشته باشیم، باید کیفیت خدمات وجود داشته باشد، ولی این مطلب درست نیست. در واقع ارایه خدمات با کیفیت پایه شکل گیری روابط به شمار می رود (سید جوادین و کیماسی ، 1384، 51).
تمایل به ارایه خدمات با کیفیت نقش مهمی در صنایع خدماتی نظیر خدمات بیمه ای ، بانکی و … ایفا می نماید، چرا که کیفیت خدمات برای بقا و سودآوری امری حیاتی به شمار میرود (همان منبع، 39).
تحقیق و توسعه[23] : قابلیتی مورد توجه در راستای تحقیق رقابتی تر شدن استراتژیک ، تحقیق و توسعه و نوآوری است. تحقیقات عنوان می کنند که نوآوری یک شرکت را قادر می سازد و تا به ارایه محصولات و خدماتی که ارزشمند، کمیاب، بی مانند و بی نظیر و متفاوت اند ، بپردازد. بنابراین قدرت و توان تحقیق و توسعه و نوآوری یک شرکت، احتمالاً عملکرد مالی شرکت را به همراه خواهد داشت (گورسوی و سوانجر، 218،2007)[24].
حسابداری[25]: محققان عنوان داشته اند که حسابداری یکی از قسمتهای مهم عملیات هر شرکتی است و نقش مهمی در ارزیابی و کنترل و ارتقای عملکرد مالی، ایفا می نماید. در توسعه و اجرای استراتژی های جدید ، حسابداری نقش مهمی را به عنوان مکانیزم کنترل استراتژیک، به ویژه در خصوص اطمینان از این که رفتار کارکنان مطابق با استراتژی تعیین شده است، ایفا می نماید.
مطابق با نظر سایمونز[26] (1995) می توان از سیستمهای کنترل استراتژیک رسمی، مبتنی بر اطلاعات جاری و رویه های مدیریتی به منظور حفظ یا تغییر الگوها در فعالیتهای سازمان استفاده کرد. به عبارت دیگر، سیستم کنترل نه تنها اطمینان از انجام و اجرای استراتژی مورد نظر را فراهم می سازد، بلکه همچنین به عنوان یک سیستم هشدار دهنده و اعلام خطر ، مدیران را قادر می سازد تا مسایل بوجود آمده در هنگام اجرا را تشخیص دهند و بر مبنای آن رویه های اجرایی خود را مورد تجدیدنظر قرار دهند (همان منبع، 218).
رضایت مشتری[27]: در این تحقیق رضایت مشتری با متغیرهایی همچون شفاهی و گفتاری،بازخور و وفاداری مورد بررسی و سنجش قرار می گیرد.
ن تحقیق سعی بر این بوده به سؤالات وابهاماتی که در خصوص موضوع تحقیق وجود داشته ازجمله اینکه این شرکتها چه نقشی در توسعه و تحول حقوق بینالملل اقتصادی میتوانند داشته باشند و مسئولیت اینها در حوزه حقوق بینالملل اقتصادی وتأثیر متقابل این دوحوزه در یکدیگر و همچنین رویکرد دکترین به نقش شرکتهای چند ملیتی در ترویج حقوق بینالملل اقتصادی وسازکارهای حقوقی بینالمللی مقابله با نقض حقوق بشر ازسوی شرکتهای چند ملیتی مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ داده شود.
ج : فرضیههای تحقیق
شرکتهای چند ملیتی با تکیه بر توانمندیهای مالی،تکنولوژیک ومدیریتی، با وجود اتهامات فراوانی که علیه این شرکتها مطرح میباشد از شاخصهای مهم توسعه اقتصاد جهان، به خصوص در کشورهای در حال توسعه بوده وتبلور نوگرایی، رفاه، بهروزی وصلح جهانی هستندویکی ازمهمترین نقشهایی که شرکتهای چند ملیتی در حقوق بینالملل اقتصادی ایفا کرده و میکنند کم رنگ کردن نقش دولتها در اقتصاد کشورهای در حال توسعه به ویژه خصوصی سازی بنگاههای اقتصادی میباشد و با تکیه بر قدرت عظیم،شرکتهای چند ملیتی امروزه حاکمیت دولتها را به مبارزه طلبیده و اقتدار آنها را مورد تهدید قرار داده اند.
مسئولیت شرکتهای چند ملیتی در حوزه حقوق بینالملل اقتصادی ودر مرحله نوینی از گسترش افقی خود شامل همه افرادبشری شده ونیازمند برقراری ارتباط سازنده بین سازمان ملل ودیگر سازمانهای بینالمللی وحقوق بشری برای بهبود عملکردشان بوده ومسئولیت پذیری بیشتر آنها در قبال انسانهاست ومسئولیت این شرکتها از صرف مسئولیت اقتصادی واجتماعی بر مسئولیت زیست محیطی واخلاقی تسری یافته است. بعبارت دیگربا افزایش گستره عمل وعمق نفوذفعالیت این شرکتها،مسئولیت پذیری آنها در قبال نتایج وپیامدهایی که در حوزههای متنوع زندگی انسان به بار میآورند افزایش مییابد.
شرکتهای چند ملیتی یکی از عاملان و بازیگران مهم اقتصاد بینالملل و به بیان بهتر از تابعان منفعل حقوق بینالملل اقتصادی به شمار میروندکه تحول شگرفی در زمینه روابط اقتصادی بینالمللی بوجود آوردهاند وتأثیر مثبتی بر روی ورود سرمایه و دانش فنی به کشورهای مختلف میگذارند ومهمتر از همه، همسو با سیاست جهانی شدن، معضلات و تنگناهای دولت را بهبود میبخشندو بااین کار،توسعه و تحول حقوق بینالملل اقتصادی را منجر میشوند.
بسیاری از اقتصاددانان مشهور غربی شرکتهای چند ملیتی را به خاطر کارایی، تکنولوژی و ثمربخشی و مدیریتشان ستودهاند و آنها را مهمترین ابزار رفاه جهانی قلمداد کرده و این شرکتها را نیرویی برای توزیع ثروت و منابع درسطح جهان ورسیدن به صلح و توسعه جهانی ارزیابی نمودهاند ولی برخلاف این نظریهها، برخی از اقتصاددانان معتقدند این شرکتها وسیلهای برای به زیر کشیدن کشورهای درحال توسعه و عامل وابستگی تکنولوژیک وموجب اختلال در برنامههای توسعه هستند.
با عنایت به اینکه این شرکتها وضعیت حقوق بشر را درجوامع انسانی دستخوش تغییر کرده اند،لازم است از سوی دولتهای میزبان وموطن شرکتهای چند ملیتی وسازمانهای بینالمللی شیوههایی برای اعمال مسئولیت به این شرکتها در قبال نقض حقوق بشر به کار گرفته شود که عبارتند از: الف ـ ارجاع دعاوی به دیوانهای بینالمللی حقوق بشری برعلیه این شرکتها ب ـ صدور اعلامیههایی از سوی سازمان بینالمللی کار مربوط به اصول شرکتهای چند ملیتی وسیاست اجتماعی ج ـ رهنمودهای سازمان همکاری وتوسعه اقتصادی برای شرکتهای چند ملیتی د ـ قواعد وضوابط رفتاری سازمان ملل متحددر مورد مسئولیتهای شرکتهای چند ملیتی ودیگر شرکتهای بینالمللی با توجه به حقوق بشر.
د : اهمیت وضرورت انجام تحقیق
دلیل انتخاب این موضوع از سوی نگارنده این بوده که جایگاه شرکتهای چند ملیتی در توسعه واشاعه حقوق بینالملل اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد چرا که این شرکتها به عنوان بخش مهمی از اقتصاد جهان، در توسعه رفاه و صلح جهانی و همچنین در توزیع ثروت و منابع در سطح جهان، از اهمیت فراوانی برخوردارند.این مهم با دانستن اینکه، شرکتهای چند ملیتی بیش از 30% تولید ناخالص را در اختیار دارند قوت بیشتری میگیرد. به لحاظ تأثیری که در شاخههای دیگر حقوق مثل حقوق بشر،حقوق محیط زیست داشته، لازم دیده شدبررسی مفصلی در این زمینه صورت گیرد.
ه : روش تحقیق
روش تحقیق، بررسی توصیفی وتحلیلی وابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانهای واسنادی بوده است در این تحقیق از منابع ومآخذ معتبری بهره برده شده است.
در سه فصلی که برای این پایان نامه اختصاص داده شده، سعی بر این بوده در فصل اول با تدقیق در مفهوم شرکتهای چند ملیتی و حقوق بینالملل اقتصادی، به بیان مفاهیم وکلیات اساسی پرداخته شود ودر فصل دوم تأثیرات متقابل این دو حوزه مورد بررسی قرار گرفته ودرفصل سوم نیز، جایگاه ومسئولیت شرکتهای چندملیتی در حقوق بینالملل اقتصادی موردتجزیه وتحلیل قرار داده شده است. در انتهای پایان نامه نیز نتیجه گیری آمده است واین بخش در واقع ادامه طبیعی مباحث فصل سوم میباشد.
فصل اول
تعریف وبررسی مفاهیم اساسی تحقیق
در فصل اول به بررسی مفاهیم حقوق بینالملل اقتصادی وشرکتهای چندملیتی که از واژگان کلیدی تحقیق حاضر هستند میپردازیم .همانگونه که میدانیدمسأله شرکتهای چندملیتی بحث جدیدی در حقوق بینالملل اقتصادی نیست بنابراین پس از تعریف مختصری از آن وبیان تاریخچه تأسیس ودلایل ظهور وگسترش شرکتهای چند ملیتی به بررسی وکنکاش سایر موارد ازجمله بررسی خصوصیت اصلی واساسی وشخصیت حقوقی،استانداردهای رفتاری واسناد مربوط به فعالیت، اهمیت اقتصادی واتهامات وارده به این شرکت ها،اصول حاکم، ارتباط این شرکتها با سازمان ملل متحد، سیستمهای کنترلی و تضمینهای لازم برای فعالیت اینها وهمچنین دیدگاههای نظری ورویکرد دکترین به نقش شرکتهای چندملیتی درترویج حقوق بینالملل اقتصادی خواهیم پرداخت .
-اهمیت و ضرورت تحقیق:
یکی از روش های مفید برای یادگیری مطالب به ویژه برای دانش آموزان، جایگزینی مطالب و مفاهیم جدید به جای اشعار و ترانه های موسیقی است. زمانی که فرد مطالب و اندیشه ها و کلمات را با موسیقی تنظیم و هماهنگ می نماید، ضمن اینکه مناطق مختلفی از مغز فعال می گردند، مطالب در شاهراه های متفاوت حافظه ذخیره شده و به این ترتیب ، قدرت یادگیری مطالب تقویت می گردد(همان،ص 129).
کودکان مبتلا به اختلال یادگیری کودکانی هستند که دارای الگوهای غیر معقول در درک این جهان می باشند. الگوهای عصب شناختی آنان به نظر می رسد تا اندازه ای از کودکان هم سنشان که این اختلال ها را ندارند، متفاوت می باشند. افراد مبتلا به اختلال یادگیری در نوعی ناکامی تحصیلی و اجتماعی مشترک هستند. آنان آنچه را که دیگران در همان سطح هوشی به انجام می رسانند قادر نیستند انجام دهند(کالاگر و همکاران، 1387). در بروز اختلالات یادگیری عوامل مختلف آموزشی، محیطی، روانشناختی و حتی ژنتیکی دخیل اند و شامل نقایص نورولوژیک (عصب شناختی)، تحصیلی، اجتماعی، عاطفی و سازشی می شوند(نریمانی و همکاران، 1391، به نقل از رومن، 1998).
در حوزه روانشناسی، موسیقی را همچون زبان های رایج دنیا نوعی زبان دانسته اند که مناطق خاص خود را در مغز دارد و همچون زبان، درک آن نیازمند آموزش است(کیهانی و شریعت پناهی،1387). یک تجربه لذت بخش می تواند بیماران را در برابر شرایط ناامید کننده یا ناخوشایند زندگی تامین و حمایت کند. باتوجه به اینکه بسیاری از دیدگاه ها به تاثیر موسیقی به مثابه یکی از روشهای درمان در بهبود عملکرد کودکان دارای اختلال ویژه معتقدند و با نظر به اهمیت موسیقی درمانی، پژوهش حاضر با هدف بررسی این شیوه بر کاهش اختلال یادگیری کودکان انجام می شود.
1-4- اهداف پژوهش:
1-4-1- هدف کلی:
نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال یادگیری دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهرستان گیلانغرب در سال 93-92
1-4-2- اهداف فرعی:
1-نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال خواندن دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.
2- نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال نوشتن دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.
3- نقش آموزش مبتنی بر موسیقی برکاهش اختلال ریاضی دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.
4-نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.
5-نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر افزایش شناخت اجتماعی دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.
1-5- فرضیههای تحقیق:
1-آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلالات یادگیری دانش آموزان تاثیر دارد.
2-آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلال خواندن دانش آموزان تاثیر دارد.
3- آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلال نوشتن دانش آموزان تاثیر دارد.
4- آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلال ریاضی دانش آموزان تاثیر دارد.
5- آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان تاثیر دارد.
6- آموزش مبتنی بر موسیقی در افزایش شناخت اجتماعی دانش آموزان تاثیر دارد.
غم هزینه های مرتبط با نگهداری موجودیها ، داشتن موجودی در کارخانه امری غیر قابل اجتناب می باشد . مساله مهم این است که هزینه های روبرو شدن با کمبود کالا و مواد اولیه و قطعات یدکی ، مشکلات توقف تولید ، از دست رفتن فرصت فروش کالا وکسر
شهرت سازمان را در برخواهد داشت . در مواردی ممکن است که ضرر و زیان های مورد بالا از هزینه نگهداری موجود بیشتر شود .
هدف اصلی برنامه ریزی تولید موجودی این است که با تجزیه و تحلیل شرایط و هزینه ها ، مناسبترین سیاستهای را برای سفارش و نگهداری موجودی در کارخانه بگیرند .
فعالیتهای برنامه ریزی تولید و کنترل موجودی ، همانگونه که از نامش معلوم است به دو بخش برنامه ریزی تولید و بخش کنترل موجودی قابل تجزیه است در بخش برنامه ریزی تولید ، برنامه ریزی سیاستها و شیوه های مناسب و اقتصادی برای تولید بهتر مشخص می گردد و دربخش کنترل موجودی نقش اجرا کننده و به کار گیرنده و نظارت روی موجودیها می باشد .
امور برنامه ریزی و کنترل موجودیها باید با همکاری و تبادل نظر نزدیک با حسابداری صنعتی ، بخش فروش و بازار یابی ، امور تولید بخش خرید و تدارکات و انبارها و به بررسی شرایط و تدوین سیاستها و نظام تولید و موجودی خود می پردازند.
سیستم برنامه ریزی مواد یک سستم اطلاعاتی برای هماهنگی برنامه های تفضیلی در سیستمهای تولید چند مرحله ای می باشد در این سیستم قطعات و مواد با توجه به محصول نهایی برنامه ریزی می شوند یا به عبارتی وابسته به محصول نهایی می باشند . در سیستم برنامه ریزی مواد ابتدا محصول نهایی را در نظر می گیریم ، سپس آن را به اجراء تشکیل دهنده اش تجزیه می کنیم و آنگاه با توجه به زمان احتیاج به هر یک از مواد و قطعات برنامه ریزی های لازم را انجام می دهیم . این سیستم به ما کمک می کند تا بتوانیم فعالیتهای مربوط به تدارک قطعات و مواد را مشخص و زمان انجام آنها را در طول برنامه تعیین کنیم . در این سیستم اجزاء تشکیل دهنده محصول شناسائی شده میزان هر یک از اجزاء تعیین و طول زمان لازم برای تهیه آنها موعد مقرر مشخص می شود یک سیستم (MRP) اساساً برای پاسخ به این سئوال طراحی می گردد که برای رسیدن به مقاد یر پیش بینی نشده در برنامه سالانه تولید ( MPS ) چه کالایی ، به چه مقدار و در چه زمانی باید خریداری یا ساخته شوند ؟
فصل اول:
1-1تاریخچه برنامه ریزی احتیاجات
MRP دراوایل دهه 1960 به عنوان یک رویکرد کامپیوتری به برنامه ریزی تدارک و تولید مواد در آمریکا شکل گرفته و کتاب راهنمای کامل آن در سال 1975 توسط ارلیکی منتشر گردید.
بدون شک تنکیک MRP پیش از جنگ جهانی دوم نیز به صورت دستی و به شکلی تلفیقی در بخش های مختلف اروپا بکار گرفته می شد. با این حال، آنچه که ارلیکی دریافت، این بود که کامپیوتر امکان بکارگیری کلیه جزئیات تکنیک MRP را فراهم ساخته و این امر تکنیک مزبور را در مدیریت موجودیهای در جریان تولید بسیار اثر بخش می سازد.
طرح اولیه فوق برای بکارگیری کامپیوتری MRP، بر مبنای یک پردازشگر لیست مواد (BOMP) ایجاد گردیده بود. این پردازشگر، برنامه تولیدی اقلام والد را به برنامه تولید یا خرید اقلام جزء تبدیل می نمود. این امر با بسط دادن یا باصطلاح انفجار نیازمندی های محصول بالاترین سطح در طول لیست مواد (BOM)، به منظور تعیین تقاضای قطعات انجام می گرفت. سپس تقاضای ناخالص پیش بینی شده، با موجودی های در دست و سفارشات در طول افق زمانی برنامه ریزی و در هر سطح از BOM مقایسه می گردید. این سیستمها روی کامپیوترهای بزرگ(مین فریم( پیاده شده و در بخش های متمرکز بر برنامه ریزی مواد در شرکت های بزرگ اجرا می گردیدند.
با گذر زمان، نصب این سیستم ها در شرکت های مختلف گسترش یافت و به منظور افزایش دامنه عملکرد این سیستم های نرم افزاری، توابع عملیاتی متعددی به آنها اضافه گردید. از جمله توسعه های صورت گرفته بر روی سیستم اولیه میتوان به سر برنامه تولید(MPS)، کنترل فعالیت تولید (PAC)، برنامه ریزی سرانگشتی ظرفیت (RCCP)، برنامه ریزی احتیاجات (نیازمندی های) ظرفیت (CRP)، و خرید اشاره نمود.
ترکیب مدول های برنامه ریزی یعنی (CRP,MRP,MPS) و مدول های اجرایی (یعنی PAC و خرید) و نیز ایجاد شرایطی که سیکل برنامه ریزی بتواند از سیکل اجرایی بازخوردهای لازم را دریافت نماید، منجر به نوع کامل تری از MRP گردید که به آن MRP حلقه بسته گویند. با اضافه کردن مدول های مالی خاصی به MRP حلقه بسته و همچنین توسعه سربرنامه تولید به منظور پذیرش وظایف کامل تری به عنوان یک برنامه اصلی یا مرجع و بالاخره امکان پشتیبانی برنامه ریزی بازرگانی از لحاظ جنبه های مالی آن، سیستم کاملی حاصل میشود که در واقع رویکردی یکپارچه را برای مدیرتی منابع تولیدی ارائه می دهد. این MRP توسعه یافته، برنامه ریزی منابع تولیدی یا MRP-II نامیده می شود. از سال 1980همچنان که پیاده سازی MRP روی کامپیوترهای کوچکتر و ریزکامپیوترها امکان پذیر می گردید، نصب سیستم های MRPنیز به روند صعودی خود ادامه می داد.
فراگیر شدن MRP ناشی از تلاش و به عبارتی جهادی است که جامعه کنترل تولید و موجودی آمریکا(APICS) در اوایل دهه 1970 به راه انداخت. نقطه تمرکز حرکت فوق در واقع ایجاد این باور بود که MRP یک راه حل مطمئن است، زیرا یک سیستم یکپارچه ارتباطات و پشتیبانی تصمیم گیری است که کلیه فعالیتهای تولیدی- تجاری را پشتیبانی می کند. همچنین بر این نکته تأکید می شد که لازمه موفقیت برنامه های اجرایی MRP، در اصل تعهد مدیریت و آمزوش کلیه نیروهای تولیدی می باشد. به این ترتیب نقش تکنیک های بهینه سازی مبتنی بر تحقیق در عملیات و علم مدیریت به تدریج کمرنگ گردید. آن چه مرتباً تصریح می شد این بود که مسائل واقعی موجود در صنایع، مسائل مرتبط با نظم، آموزش، درک و ارتباطات می باشند(نه مسائل عددی و بهینه سازی). این پیام که توسط APICS مطرح و تبلیغ می شد، از طریق گروه کثیری از مشاوران(که اغلب همچون حواریون آن بودند) در هر گوشه بازگو شده و از طرف صنایع کامپیوتر نیز که مشتاق گسترش کاربرد آن بودند چون پژواکی تکرار می گردید.
از جمله مهمترین عللی که منجر به استفاده گسترده از MRP به عنوان یک تکنیک مدیریت تولید گردید، استفاده آن از قابلیت های کامپیوتر برای ذخیره سازی و دستیابی به حجم بالایی از اطلاعات بود که این امر خود برای اداره هر شرکت ضروری می نمود. به علاوه سیستم MRP به ایجاد هماهنگی میان فعالیتهای مختلف همانند مهندسی، تولید و مواد در واحد تولیدی کمک میکرد. به این ترتیب جذابیت MRP II نه تنها به خاطر نقش آن به عنوان یک پشتیبان تصمیم گیری مدیریت بود، بلکه از آن مهمتر نقش یکپارچه کننده آن در سازمان تولیدی بود که آن را حایز اهمیت می نمود.
امروزه تفکراتی در زمینه چگونگی یکپارچه سازی سیستم هایی از نوع MRP با محیط تولید یکپارچه کامپیوتر(CIM) و کفایت چنین سیستم هایی در مقیاسه با فلسفه های تولیدی جایگزین مانند تولید بموقع(JIT) و تکنیک های انحصاری مانند تکنولوژی تولید بهینه(OPT) چنین سیستم هایی، و نیز شکست های مکرر در دستیابی به مزایای وعده داده شده آنها، سئوالات متعددی در زمینه اثر بخشی MRP مطرح می گردند.
جاری ها در قالبهای مختلفی در جامعه ظهور پیدا می کنند مانند سرقت ،اعتیاد،فرار از خانه،فحشا… که ناشی از طلاق، اختلافات والدین،ستیز خانوادگی و … . یکی از این نابهنجاریها گرایش جوانان به تخریب می باشد که تخریب در نوع خود می تواند شامل تخریب اموال عمومی، فضای سبز، جاده ها، دیوارها و … باشد. که چنین فردی را در اصطلاح جامعه شناسان وندال میگویند و کسی که گرایش به این گونه تخریبها دارد را وندالیسم نامیده میشود. تخریب اموال عمومی از سوی جوانان و نو جوانان دارای عواض و پیامدهای مادی و معنوی میباشد. اما در نگاه دقیق تر به این قضیه میتوان ابعاد عوارض انسانی را بسیار فراتر دید لذا با توجه به اینکه اکنون به دفعات شاهد تخریب اموال عمومی مانند کیوسکهای تلفن، اتوبوسها، کندن جادهها، خراب کردن دیوارها، شکستن شیشههای مغازهها و به هم ریختن ورزشگاهها از سوی جوانان و نوجوا نان بودهایم لذا در این پژ وهش، بیشتر به د نبال علل و عوامل رخ دا دن چنین رفتارهای نا بهنجارانه از سوی جوانان بودیم. تلاش ما در این تحقیق بر این بود که با دیدگاهی علمی به بررسی پدیده وندالیسم در بین دانش آموزان بپردازیم که در قسمت نتایج و جمعبندی به آن اشار ه میشو د (ضابطی، 1385: 35).
برخی تحقیقات اشاره به حضور وندانها در گروه های بزهکار نموده و معتقدند که فشار گروهی و اهداف گروهی در بروز رفتار مجرمانه دخیل و مؤثراند. بعبارت دیگر وندان ها غالباً بطور جمعی به تخریب اموال عمومی دست می زنند. از این رو مقاصد گروهی و نه فردی در پس چنین رفتاری نهفته و پنهان است (ضابطی، 1385: 35).
در مباحث آسیب شناسی عامل یادگیری رفتار بزهکارانه از سوی بسیاری از صاحب نظران انحرافات اجتماعی و آسیب شناسان گوشزد شده است. برخی تحقیقات نشان داده اند که وندالیسم همچون بسیاری از رفتارهای مجرمانه و بزهکارانه در خرده فرهنگهای بزهکار بوجودآمده، منتقل شده و آموخته میشود. (ضابطی، 1385: 36)
وید (1984) معتقد است که وندالیسم با عنایت به مفهوم، تعریف، انگیزشها و انگارهها بر انواع اکتسابی، شیوهای بدخواهانه، بازی و تفنن و کینه جویانه یا انتفاعی شمول دارد. مع الوصف اغلب تحقیقات مبین ترکیبی از صور فوق بودهاند. این خود نه تنها نیاز به پارادایمها و رویکردهای جدیدی را در مطالعه وندالیسم مطرح ساخته است بلکه بر استفاده از یک رویکرد التقاطی و ترکیبی تأکید مینماید (ضابطی، 1385: 37).
ضرورت و اهمیت تحقیق
آمارهای ترخیص شده حکایت از وسعت، شدت، دامنه، تعدد و تنوع وندالیسم در بخشهای خدمات، محیط ریست، آموزش، بهداشت، تفریحات و نظایر آن و نیز سنگینی خسارات وارده و هزینههای تعویض و تعمیر وسایل و اشیای (تخریب شده دارد (کلارک، 1991؛ هوبر، 1991 به نقل از اسلامی، 1389: 12).
در تبیینهای جامعه شناختی همواره به رفتارهای همراه با خشونت اهمیت فراوانی داده شد است و از آنجائیکه وندالیسم نوعی از انحرافات اجتماعی محسوب می شود نمود آن در مدارس و مراکز آموزشی قابل توجه میباشد. خسارتهای ناشی از وندالیسم در اغلب کشورها حائز اهمیت است، بودجههای دولتی زیادی سالانه صرف ترمیم وسایل و اشیاء تخریب شده (میز و صندلیهای شکسته شده و … ) توسط وندالها میشود. به هر ترتیب هرچه تخریبکارها رفتارهای ویرانگرانه بیشتری در مدارس داشته باشند به همان اندازه مرکز آموزشی و مدرسه می بایست از هزینههای آموزشی دیگر کاسته و از سرانه آموزشی مبلغی را برای ترمیم میز و صندلیهای شکسته شده و … نماید. در این بررسی نیز سعی شده تا به برخی از نکات ضرورتهای مطالعه رفتارهای وندالیستی پرداخته شود که مهمترین آنها عبارتند از: کنترل رفتارهای تخریبگرانه در محیط آموزشی و جلوگیری از رسوخ و سرایت گسترده آن به بطن جامعه؛ کاهش تاثیرات این نوع رفتارها در بروز شکاف اخلاقی در میان دانش آموزان مدارس؛ کاهش هزینههای مدارس جهت ترمیم و بازسازی ابزارهای آسیب دیده مدرسه و تخصیص اینگونه بودجهها جهت کیفی سازی برنامههای آموزشی؛ توجه و تعدیل بحران اخلاقی ناشی از دست نوشته ها و خطوط مبتذلی که توسط وندالها بوجود میآید؛ کنترل آسیب های اجتماعی که،ممکن است به دیگر دانش آموزانی که رفتارهای وندالیستی ندارند انتقال یابد؛ و همچنین از اهمیتهای مهم دیگر،ایجاد حس مشارکت و مالکیت اموال عمومی در دانش آموزان جهت حفظ مناسب اموال مرکز آموزشی یا مدرسه است (اسلامی، 1389: 13).
لازم به ذکر است که در باب موضوع وندالیسم هنوز پژوهشهای گستردهای صورت نگرفته (محسنی تبریزی، 1382: 18) و اینکه در استان نیز طرحی به این عنوان از سوی هیچ ارگان و سازمانی پیشنهاد نگردیده در نتیجه آموزش و پرورش استان میتواند پیش قدم در اجرای این طرح گردد تا مأخذی برای طرحهای آتی دیگر ارگانها شود.
اهداف تحقیق:
با توجه به وسعت و گسترده بودن رفتارهای تخریبکارانه، اهداف پژوهش را به دو دسته کلی و جزئی قابل تقسیم است.
هدف کلی : علل مؤثر بر بروز رفتارهای وندالیسمی در بین دانش آموزان مدرسه راهنمایی شهید مولود بهزادی دیزج ارومیه در سال تحصیلی 91-90
اهداف جزئی:
1) تعیین رابطه مدیریت مشارکتی و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه
2) بررسی رابطه بین روابط انسانی کارکنان و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه
3) تعیین رابطه بین نوع نظارت(کنترل محیطی) و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه
4) تعیین رابطه بین امکانات محیط آموزشی و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه
5) تعیین رابطه بین تراکم محیطی و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه
سوالات تحقیق
1- آیا بین مدیریت مشارکتی و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه رابطه وجود دارد؟
2- آیا بین روابط انسانی کارکنان و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه رابطه وجود دارد؟
3- آیا بین نوع نظارت(کنترل محیطی) و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه رابطه وجود دارد؟
4- آیا بین امکانات محیط آموزشی و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه رابطه وجود دارد.
5- آیا بین تراکم محیطی و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه رابطه وجود دارد؟
فرضیههای تحقیق
1- بین مدیریت مشارکتی و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه رابطه وجود دارد.
2- بین روابط انسانی کارکنان و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه رابطه وجود دارد.
3- بین نوع نظارت(کنترل محیطی) و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه رابطه وجود دارد.
4- بین امکانات محیط آموزشی و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه رابطه وجود دارد.
5- بین تراکم محیطی و گرایش دانش آموزان به رفتارهای تخریبگرانه رابطه وجود دارد.