وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موانع دسترسی زنان بزهکار به عدالت کیفری در نظام کیفری ایران- قسمت ۸

– اختلالات وآسیب های روانی بر بزهکار را تشخیص دهد و وی را در جهت دریافت کمک های تخصصی به پزشکی قانونی ارجاء دهد.
– برای بزهکاران توضیح دهد هر جرمی صرف نظر از آنکه چه اندازه کوچک و ناچیز به نظر می رسند ولی ناقض مقررات و امنیت جامعه هستند و دستگاه قضاء نسبت به این اقدامات واکنش نشان خواهد داد.
– سعی در آرام کردن فضای بی اعتمادی و پیشگیری از داوری زود هنگام نسبت به بزهکاران زن توسط دیگر همکاران خواهد داشت.
– حالت تهاجمی، خشن، تهدیدآمیز نداشته باشد، اغلب سعی در درک روحیات و حالات زنان بزهکار داشته و قدرت توضیح این حالات را برای دیگران بخصوص همکاران خود داشته باشد (منظور زبان بدن است bady Language). (شایان:۱۳۸۴:۱۲۸).
متأسفانه در سیستم عدالت کیفری ایران پلیس که تخصصاً در حوزه زنان بزهکار فعالیت نماید وجود ندارد و این پلیس عمومی است که در همه جرایم ارتکابی توسط اطفال، بزرگسالان، زن و مرد انجام وظیفه می نماید که فقدان چنین پلیسی عواقب و حواشی نیز به دنبال خواهد داشت. به طور مثال در مصاحبه های گرفته شده، اکثر بزهکاران زن از نحوه برخورد، گفتگو، دستگیری، تحقیق و بازجویی در کلانتری و آگاهی ابراز نارضایتی نموده و مدعی رفتار نامناسب پلیس نسبت به خودشان شده اند که در جدول زیر به چند نمونه از آن اشاره می شود.
جدول شماره ۱- نگرش متهمان نسبت به رفتار پلیس

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

پایان نامه رشته حقوق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمونه شماره نوع جرم نوع نگرش
نمونه شماره اول حمل و نگهداری مواد مخدر رفتاری خشن و اعمال زور در هنگام دستگیری
نمونه شماره دوم اجیر کردن شخصی جهت ایراد ضرب و جرح ایجاد محیط پر تنش، استرس زا و فریب دادن متهم
نمونه شماره سوم فرار از خانه و ولگردی، خلوت با نامحرم سوء استفاده از قدرت و پیشنهاد برقراری رابطه در ازای آزادی
نمونه شماره چهارم قتل اعمال فشار و تهدید جهت گرفتن اقرار
نمونه شماره پنجم رابطه نامشروع منجر به تولد کودک عدم احترام به شخصیت متهم و رفتار تحقیر آمیز نسبت به متهم

صرف نظر از صحت و سقم اظهارات و ادعاهای صورت گرفته بزهکاران با توجه به فقدان پلیسی که جهت رسیدگی به امور زنان بزهکار آموزش دیده باشد و مهارت های لازم را کسب کرده باشد باید خطر پذیری این امر را بپذیریم، زمانی که تقسیم وظایف بر اساس تخصص و آموزش های علمی و عملی صورت نگرفته است، از پلیس عمومی نباید توقع رفتاری صحیح و علمی باشیم. با توجه به انتظاری که از یک زن در جامعه سنتی و شرقی ایران می رود و حساسیتی که نسبت به مسایل مربوط به زنان در جامعه وجود دارد موجب نگرش منفی در پلیس نسبت به زنان بزهکار خواهد شد که پیامدهای آن، این خواهد بود که این طرز فکر و دیدگاه از حد یک نگرش منفی فراتر رفته و در رفتار و اعمال پلیس بروز خواهد کرد و منجر به رفتار سلیقه ای نسبت به بزهکارانزن خواهد شد که مطمئناً عواقبی به دنبال خواهد داشت.
هر چند امروزه با توجه به آموزش هایی که به طور عمومی در سطح جامعه داده می شود و همچنین آموزش هایی که نیروی پلیس داده می شود به تازگی مقداری رفتار با بزهکاران زن بهتر شده است. اما همچنان نگرش منفی پیامدهای خود را به دنبال دارد که به طور اختصار به مواردی از آن اشاره می شود:

الف- اعمال خشونت در هنگام دستگیری و فشار فیزیکی جهت کسب اقرار

حقوق متهمان عبارتند از مجموعه امتیازات و امکاناتی که در یک دادرسی منصفانه از بدو اتهام تا صدور حکم لازم است متهم از آن برخوردار باشد تا بتواند در مقابل ادعایی که برخلاف فرض برائت علیه او مطرح شده است از خود دفاع کند به طوری که دفاع از منافع جامعه نباید منجر به نادیده گرفتن حقوق متهمان گردد بلکه آنها را باید در جهت اثبات بی گناهی یاری رساند از اعم حقوق متهمان که در اسناد بین المللی به آن اشاره شده می توان به موارد زیر اشاره نمود.
اعلامیه جهانی حقوق بشر: منع تبعیض ماده ۲، تساوی در برابر قانون ماده ۷، منع شکنجه و برخورداری از دادگاه مستقل و بی طرف، برخورداری از محاکمه منصفانه و علنی ماده ۱۰ در ماده ۱۴ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ۱۹۶۶ که دولت ایران در سال ۱۳۵۴ آن را تصویب نمود علاوه بر حقوق مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر به موارد دیگری مانند حق داشتن مترجم مجانی، حضور در دادگاه و فرصت دفاع از خود، سرعت در رسیدگی و صدور حکم، فرصت کافی جهت انتخاب و ارتباط با وکیل و… اشاره دارد که همه موارد یاد شده در قانون اساسی ایران در موارد ۳۲ و ۳۵و ۳۷و ۳۸و ۳۹ و مواد مختلف در قانون آئین دادرسی کیفری پیش بینی شده است.
فقدان پلیس متخصص و آموزش دیده در امور زنان بزهکار ممکن است با نگرش منفی و سنتی پلیس عمومی نسبت به زنان بزهکار همراه شود که نهایتاً منجر به نادیده گرفتن برخی از حقوق متهمان و بزهکاران شود. به عنوان مثال نمونه شماره ۱ به اعمال خشونت در هنگام دستگیری اشاره دارد و مدعی است چون به شدت در را باز کردند و مرا به سمت دیوار هول دادند تا مرا دستبند بزنند و یا نمونه شماره ۴ مدعی است “که هنوز بعد از گذشت شش سال آثار دستبند که مدت طولانی به دست من زده بودند بر روی مچ دستم باقی مانده است”.
باید توجه نمود که نوع واکنش، نحوه دستگیری و دستبند زدن و حتی درخواست کردن جهت همراهی با پلیس برای حضور در کلانتری و یا آگاهی برای متهمان با سنین و جنسیت مختلف متفاوت می باشد و نباید با همه متهمان و مجرمان به یک نوع برخورد شود. که متأسفانه دیده می شود پلیس در هنگام دستگیری برای نشان دادن جدیت و اقتدار خود با شدت عمل اقدام می نماید که گاهاً منجر به ورود صدمات جسمی و روحی به متهمان و بزهکاران می شود که تا مدتها ذهن آنها را به خود مشغول خواهد کرد.
بارها مشاهده شده و مصاحبه شوندگان نیز اذعان داشته اند که پلیس برای کسب اطلاعات بیشتر از جمله برای گرفتن اعتراف معرفی شرکاء جرم، جزئیات انجام جرم، مطلع شدن از محل اختفاء جرم و یا اموال مسروقه، مواد مخدر و… دست به اعمال خشونت می زند و سبب ایراد صدمات جسمی به فرد می شوند. هر چند طبق اصل ۳۸ قانون اساسی و تأکید قانون مجازات اسلامی توصیه های اسناد بین المللی حاکی از این است که هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاعات ممنوع است و چنین اقراری فاقد ارزش و اعتبار خواهد بود و عاملان این عمل طبق قانون مجازات اسلامی مجازات خواهند شد و متهمانی که تحت شکنجه و فشار مجبور به اعتراف علیه خود شده اند می توانند در مراحل بالاتر و نزد قاضی از حق انکار طبق ماده ۱۴۹ قانون آیین دادرسی کیفری استفاده نمایند.

ب- اعمال خشونت، تهدید، سوء استفاده از قدرت

مرحله پس از دستگیری از حساسیت و پیچیدگی خاصی برخوردار است و نقطه ای است که روانشناسی و حقوق به شدت در هم آمیزند و برخلاف مراحل دیگر که بیشتر جنبه حقوقی دارد متهم در این مرحله دچار مشکلاتی نظیر استرس های روانی، بیم از عواقب پرونده، فراموشی، تلقین پذیری، تناقض گویی
می شود اما در طرف مقابل مامورین دستگاه قضا می دانند چه می خواهند انجام دهند و توانایی انجام چه کاری را دارند و حتی چه کلماتی از سوی متهم می تواند او را گرفتار و یا آسوده نماید اما متهم از این مزیتها محروم است و در آستانه آسیب پذیری قرار می گیرد. بخصوص متهمانی که از تحصیلات و امکانات مالی بهره ای ندارند به دلیل نگرانی، ترس، ناامنی و عدم اطلاع از ترفندهای حقوقی و پلیسی در معرض اغفال، تلقین پذیری قرار می گیرند. در این بین زنان به دلیل شرایط روحی و آستانه تحمل آنان که در سطح پایین تر از مردان قرار دارد و سریعتر دچار احساس ترس، ناامنی و پریشانی می شوند که همین امر زمینه را برای اغفال (منظور این است که پلیس در ضمن تحقیقات خویش متهم را فریب دهد که به طور مثال اسنادی را در اختیار دارد که در واقع چنین اسنادی وجود خارجی ندارند) تلقین پذیری به دلیل فراموشی و فریب با پرسیدن سوالات مبهم و کلی فراهم می نماید مانند نمونه شماره ۲ که مدعی است “در هنگام حضور در کلانتری مامورین با پرسیدن سوالات پی در پی و تکرار یک سوال چند بار سعی در فریب او را داشتند و معمولاً دو یا سه نفره از او سوال می پرسیدند که بر استرس و ترس او افزوده می شد”.
اصولاً بلوف زنی های پلیسی که متأسفانه یکی از شگردهای معمول در پیشبرد پرونده ها در تحقیقات انجام شده در زنان مؤثرتر است و زنان سریعتر از مردان تحت فشار قرار گرفته و اعتراف می کنند. متأسفانه ایجاد محیط پر تنش و استرس زا و پرسیدن پی در پی سوالات و به اشتباه انداختن متهمان و بزهکاران یکی از حربههای نیروی پلیس شده است که در مورد گروه بزهکاری زنان جواب بیشتری می دهد.
بحث دیگر مربوط به عدم احترام به شخصیت متهمان، سوء استفاده از قدرت، ارائه پیشنهادات غیر اخلاقی است. هر چند طبق اصل ۳۹ قانون اساسی که مقرر می دارد” هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر و بازداشت، زندانی یا تبعید شده به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است” این موارد را در جرایم منافی عفت، روابط نامشروع دون از زنا، ولگردی… و جرایمی با این خصوصیات مشابه بیشتر می بینیم مانند نمونه شماره ۳ که به جرم فرار از خانه، ولگردی، دستگیر شده بود اظهار می دارد که “مامورین به او پیشنهاد داده بودند که در ازای آزادی با آنها در ارتباط باشد” و یا نمونه شماره ۵ که مجرم به جرم رابطه نامشروع منجر به تولد کودک است اظهار می دارد “در طول تحقیقات به صحبت های او گوش نمی دادند سوالات او را بی جواب می گذاشتند و رفتار آنها به شدت تحقیرآمیز بود”.

پایان نامه ادغام وتجزیه شرکتها/جایگاه عمل ادغام در حقوق

جایگاه عمل ادغام در حقوق شرکتهای لایحه جدید قانون تجارت

دراین گفتار نگارنده تلاش می کند به تحلیل مواد مربوط به ادغام در لایحه ی جدید بپردازد ودر بند آخر مرجع حل اختلاف آن را مشخص کند.

بند اول: مبحث رضایت یا عدم رضایت شرکا و مسئولیت شرکای ضامن

ابتدا باید شرکا ضامن را بشناسیم درقوانین ما شریک ضامن تعریف نشده است ولی می توان آنرا استنباط کرد. انحلال شخصیت حقوقی شرکت تضامنی و درنتیجه تفکیک دارایی و تعهدات شرکت، چندان هم کامل نیست؛ چون شرکا بشخصه مسئول پرداخت بدهیهای شرکت هستند. کافی است طلبکاران ثابت کنند طلبکارشرکت بوده و طلبش پرداخت نشده تا بتواند پس ازانحلال شرکت بطور مستقیم به شرکا مراجعه کند. مسئولیت شریک ضامن علاوه بر اینکه شخصی است، تضامنی نیز هست؛ یعنی هرشریک مسئول پرداخت تمام دیون شرکت است. این مسئولیت جنبه ی قراردادی ندارد بلکه قانونی است؛ یعنی قانون آنرا برشرکا تحمیل کرده است و هرگاه بین شرکاء خلاف این ترتیب توافق شده باشد توافق شرکا درمقابل ثالث کان لم یکن خواهد بود. مسئولیت تضامنی شرکا جنبه مطلق دارد با این توضیح که اولا” هیچ یک ازشرکا نمی تواند به ایراداتی متوسل شود که شریک دیگر می تواند درمقابل مدعی، انتقال حق خود به دیگری را مجوز برائت خود تلقی کند مگر دعوا مربوط به دیون شرکت بعد از خروج شریک ازشرکت باشد. به دعوای طلبکاران شرکت علیه شرکا فقط در صورتی می توان ترتیب اثر داد که شرکت منحل شده باشد.[۱]

در یک شرکت که شریک ضامن وجود دارد در واقع علت این وضعیت فایده عملی این شرکت برای کسانی که به یکدیگر اعتماد کامل دارند و سرمایه زیادی نیز برای تشکیل شرکت ندارند، است مانند پدر که می خواهد با فرزند یا فرزندانش شریک شود، وضعیت حقوقی شریک ضامن از ماده ۴۹۳لایحه قانون تجارت جدید برداشت می شود.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

ماده ۵۹۴ بیان می دارد مسئولیت شرکای ضامن با ادغام یا تجزیه ازبین نمی رود وشرکای مذکور کماکان ضامن دیون شرکت تا پیش ازادغام یا تجزیه می باشند. پس چناچه شرکت الف پس از ادغام شرکت ب و تشکیل یک شرکت جدید(البته باید توجه نمود که چنین ادغامی در شرکتهای تضامنی ،نسبی، سهامی و غیر سهامی که شریک ضامن وجود دارد اتفاق می افتد)مسئولیت شرکای ضامن از بین نمی رود تا موقعی که ادغام و تجزیه رخ دهد. چون که ممکن است شرکت دارای دیون یا تعهداتی نسبت به اشخاص ثالث باشد دراین بین شرکا تصمیم برای ادغام شرکت داشته باشند، خوب این وسط ممکن است حقوق شخصی ثالث پایمال شود. قانون گذار این امر رادر ماده ۵۹۴مورد توجه قرارداد وشرکای مذکور را کماکان ضامن دیون شرکت تا پیش ازادغام می داند.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

در ماده ۵۹۵ که بیان می دارد تشکیل شرکت جدیدی که درآن شریک ضامن وجود دارد ازطریق ادغام یا تجزیه به رضایت تمام شرکا یا سهامداران منوط است که قراراست شریک ضامن شرکت جدید شود. این ماده که به نظر می رسد با مشکل نگارش همراه است همواره استنباط را بر شخص خواننده سخت می کند. بهتر بود قانون گذار علامت یا هرعنوانی که بتواند قسمت پایانی ماده را بهتربرساند استفاده می کرد. در نهایت قانونگذار رضایت شرکا و سهامداران که قرار است شریک ضامن شرکت جدید شوند را ضروری دانسته است. فلسفه رضایت شرکا این است که ممکن است شرکا برای اهدافی یا مقاصد بوجود آمده باشد که با ادغام در یک شرکت دیگر با اهداف آنها سازگاری نداشته باشد و سبب شود انگیزه آنها را بگیرد . پس قانونگذار رضایت سهامداران و شرکا را ابتداعا” طرح می کند تا چناچه مخالف این موضوع باشند از ادغام جلوگیری کنند. به نظر می رسد راهکار خیلی جالبی و خوبی و حالت پیشگیرانه خواهد داشت. بحث رضایت شرکا حتی در ماده ۵۰۱ لایحه جدید قانون تجارت مطرح می شود آنجا که بیان می دارد سهم الشرکه شرکت تضامنی قابل واگذاری به سایر شرکا و یا غیرنیست جز در صورتی که تمام شرکا موافقت کنند. حال اگر شرکا بدون دلیل با این امرمخالفت کنند قانون گذار دراین مورد متنی را پیش بینی نکرده است. به نظر می رسد شرکا می توانند دراساسنامه این مورد را پیش بینی نمایند. بحث رضایت شرکا یکی از حقوق آنهاست که نباید نادیده گرفته شد و این تکلیف بردوش مدیران است که طرح ادغام را برسر دارند.

 

[۱] ربیعااسکینی، منبع پیشین، ص۱۵۱٫

تحلیل و بررسی ادغام وتجزیه شرکتها درلایحه جدید قانون تجارت ومقایسه آن باقوانین فعلی تجاری

بررسی فقهی و حقوقی احکام فرد متعدی به حریم خصوصی اشخاص حقیقی- قسمت ۳۴

 

  • – الپترس البستانی، دایره المعارف، ([بی جا]: نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵)، ج ۷، ص ۱۹٫ ↑
  • – شیخ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، (به کوشش سید احمد حسینی) چاپ دوم، ([بی جا]: مکتب نشر الثقافه الاسلامیه، ۱۴۰۸ق)، ج ۲، ص ۲۴۵٫ ↑
  • – یاقوت الحموی، معجم البلدان، (بیروت: دار احیاء التراث العربی، [بی تا])، ج ۳، ص ۲۸۹٫ ↑
  • – محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، چاپ سوم، (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ش)، ج ۳۸، ص ۳۴٫ ↑
  • – حسن بن یوسف حلّی (علاّمه حلی)، تذکره الفقها، (چاپ سنگی)، ([بی جا]: مکتبه الرضویه لاحیاء آثار الجعفریه، [بی تا])، ج ۲، ص ۴۱۳٫ ↑
  • – محقق حلی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، (چاپ دوم)، (تهران: انتشارات استقلال، ۱۴۰۹ق)، ج ۴، ص ۷۹۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، (قم: اسماعیلیان، [بی تا])، ج ۲، ص ۱۹۷٫ ↑
  • – سید حسن امامی، حقوق مدنی، چاپ نهم (تهران: کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۷۲ش)، ج ۴، ص ۱۵۰٫ ↑
  • – سید حسن امامی، حقوق مدنی، پیشین، ص ۱۵۱؛ سید حسین صفایی، حقوق مدنی (اشخاص و اموال)، چاپ ششم، (تهران: بنیاد حقوقی میزان، ۱۳۸۶ش)، ج ۱، ص ۳۰٫ ↑
  • – محقق حلی، شرایع الاسلام، (بیروت: دارالزّهرا، ۱۴۰۹هـ.ق)، ج۷، ص ۳۰؛ محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، چاپ هفتم (بیروت: دار احیاء التراث العربی، ]بیتا[)، ج۳۹، ص ۷۰٫ ↑
  • – بقره/ ۲۷۹٫ ↑
  • – محمد بن احمد الازهری، معجم تهذیب اللّغه، (بیروت: دارالمعارف، ۱۴۱۱)، ج ۱، ص ۱۳۹؛ محمد بن مکرّم ابن منظور الافریقی، لسان العرب، پیشین، ج ۱، ص ۵۶٫ ↑
  • – علیرضا فصیحی زاده، اذن و آثار حقوقی آن، چاپ اول، (قم: دفتر تبلیغات اسلامی، بهار ۱۳۷۷ش)، صص ۲۴-۲۳٫ ↑
  • – محمدجعفر جعفری لنگرودی، حقوق اموال، چاپ چهارم، (تهران: کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۶ش)، صص ۲۸۸-۲۸۷٫ ↑
  • – محمدعلی انصاری، الموسوعه الفقهیه المسیّره، پیشین، ج ۱، ص ۳۹۴٫ ↑
  • – علیرضا فصیحی زاده، اذن و آثار حقوقی آن، پیشین، ص ۲۵٫ ↑
  • – محمدجعفر جعفری لنگرودی، فلسفه حقوق مدنی، (تهران: گنج دانش، ۱۳۸۰)، ج ۲، صص ۱۹-۲۱ و ۴۳٫ ↑
  • – السید میرعبدالفتاح الحسینی للمراغی، العناوین، (قم: مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق)، ج ۲، ص ۵۰۶٫ ↑
  • – اسدالله لطفی، موجبات و مسقطات ضمان قهری در فقه و حقوق مدنی، (تهران: مجد، ۱۳۷۹)، ص ۲۵۳٫ ↑
  • – ابن منظور، لسان العرب، پیشین، ج ۱۵، ص ۳۲۳٫ ↑
  • – حسین مروّج، اصطلاحات فقهی، ([بی جا]: نشر بخشایش، ۱۳۷۹)، ص ۲۴۷٫ ↑
  • – جلیل قنواتی و دیگران، حقوق قراردادها در فقه امامیه، پیشین، ج ۱، ص ۲۳۶؛ محمدجعفر جعفری لنگرودی، فلسفه حقوق مدنی، پیشین، ج ۲، ص ۳۸٫ ↑
  • – سید میرعبدالفتاح المراغی، العناوین، پیشین، ج ۲، ص ۵۰۶؛ امام خمینی، کتاب البیع، قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۲۱ق، ج ۲، ص ۱۰۴٫ ↑
  • – اسدالله لطفی، مسقطات ضمان قهری در فقه و حقوق مدنی، پیشین، صص ۲۵۴-۲۵۵؛ لنگرودی، فلسفه حقوق مدنی، پیشین، ج ۲، ص ۴۳٫ ↑
  • – راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، (دمشق: دارالقلم، سال ۱۴۱۲ه‍ .ق)، ص ۲۴۶٫ ↑
  • – محمدجعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، چاپ پنجم، (تهران: گلشن، ۱۳۷۰)، ص ۲۱۶٫ ↑
  • – محمدجعفر جعفری لنگرودی، مکتب های حقوقی در اسلام، چاپ دوم، (تهران: انتشارات گنج دانش، ۱۳۷۰)، ص ۴٫ ↑
  • – محمد معین، فرهنگ جیبی معین، چاپ اول، (تهران: انتشارات زرین، ۱۳۸۲)، ص ۵۸۴؛ حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید، چاپ ۲۵، (تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۱)، صص ۵۲۷-۵۲۶٫ ↑
  • – حسن امامی، حقوق مدنی، چاپ پنجم، (تهران: انتشارات اسلامیه، ۱۳۶۴)، ج ۱، ص ۱۲۵٫ ↑
  • – ابوالقاسم گرجی، مقالات حقوقی، چاپ اول، (تهران: اداره کل انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۵)، ج ۱، ص ۲۷۹٫ ↑
  • – علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، چاپ دوم، (تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران)، ذیل واژه آزادی. ↑
  • – حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید، پیشین، ذیل واژه ازادی، ص ۴۲۶٫ ↑
  • – احمد سیاح، فرهنگ بزرگ جامع نوین، ذیل ماده حرّ. ↑
  • – بقره/ ۱۷۸٫ ↑
  • – نساء/ ۹۲٫ ↑
  • – سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، پیشین، ج ۱، ص ۱۱۸٫ ↑
  • – جاثیه، ۱۵٫ ↑
  • – انسان،۳٫ ↑
  • – اعراف، ۱۵۷٫ ↑
  • – نهج البلاغه، نامه ۳۱٫ ↑
  • – منوچهر طباطبائی مؤتمنی، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، چاپ اول، (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰ه‍ .ش)، ص ۲۱٫ ↑
  • – منوچهر طباطبایی مؤتمنی، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، پیشین، ص ۴۲٫ ↑
  • – ابراهیم پاد، حقوق کیفری اختصاصی، چاپ اول، (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۲ه‍ .ق)، ج ۱، ص ۲۱۸٫ ↑
  • – هوشنگ ناصرزاده، اعلامیه های حقوق بشر، پیشین، صص ۲۹ و ۲۸٫ ↑
  • – همان. ↑
  • – عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، چاپ چهارم، (تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۷)، ج ۱، ص ۵۷۰٫ ↑
  • – علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، چاپ دوم، (تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷)، ذیل واژه امن، ص ۱۲۵٫ ↑
  • – محمد آشوری و همکاران، حقوق بشر و مفاهیم مساوات (انصاف و عدالت)، (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳)، ص ۱۴۸٫ ↑
  • – منوچهر طباطبایی مؤتمنی، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، پیشین، ص ۶۳٫ ↑
  • – نور، ۵۵٫ ↑

 

شناسایی و تبیین کدهای بومی اخلاقی برای مدیران بیمارستانی

یافته ها و دستاوردهای پژوهش عبارت است از نتایج محاسبه و تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده. به بیانی دیگر، تعبیر و تفسیر داده ها را یافته های پژوهش گویند.یافته ها و دستاوردهای پژوهش اطلاعات واقعی است که از فرایند پژوهش علمی به دست آمده است.

از اینرو داده های تحقیق که اطلاعات خام و غیر تجربی و تنها آماره های کمی هستند باید با توجه به اهداف و فرضیه های تحقیق تفسیر و تعبیر شوند تا به یافته ها و دستاوردهای پژوهش تبدیل گردند.در این مرحله اطلاعات و داده های کد گذاری شده پس از تجزیه و تحلیل و پردازش به وسیله رایانه توسط محقق مورد تفسیر و تعبیر قرار می گیرند. در این فصل از پژوهش در ابتدا به شناسایی کدها پرداخته خواهد شد و در مرحله بعد کدهای شناسایی شده حاصل از فن دلفی که در اختیار مدیران بیمارستانی قرار گرفته شد و داده ­های خام حاصل از جمع آوری پرسشنامه ­های ارائه شده به مدیران، از نظر میزان همبستگی بین کدها و در سطوح مختلف مدیران و نیز وزن و اهمیت هر دسته از کدها از طرق آزمون­های آماری و نیز شیوه میانگین­ گیری برای تک تک کدها به تحلیل داده ­های حاصل از پرسشنامه پرداختیم.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

۴-۲) شناسایی کدهای اخلاق حرفه ­ای مدیران بیمارستانی در سطوح مختلف اداری

در این پژوهش در ابتدا با طرح­ریزی پرسشنامه شناسایی کدها با الهام گرفتن از سازمان­های بزرگی که به طراحی و شناسایی کدهای اخلاق حرفه­ای پرداخته­اند به شناسایی کدهای اخلاقی پرداختیم،که در نهایت و با جمع بندی­های انجام شده از طریق فن دلفی به مجموعه ­ای از کدهای شناسایی شده مشتمل بر ۱۸کد دست یافتیم.

بدین ترتیب که برای شناسایی کدها سه مرحله پرسشنامه شناسایی کدها در اختیار خبرگان اخلاق حرفه­ای قرار گرفت. در مرحله اول مجموعه ­ای از سؤالات مشتمل بر ۱۵ کد شناسایی شده اخلاق حرفه­ای برای مدیران بیمارستانی در اختیار مدیران قرار گرفته شد، که در کنار آن از آنان خواسته شد ضمن نظر دهی در مورد کد بودن موارد مذکور به وزن­دهی و درجه اهمیت آن کدها بپردازند. و در پایان مواردی که از نظر آنها کد می­باشد و مورد توجه قرار نگرفته شده است را به صورت کتبی بیان کنند.

۴-۳) کدهای حاصل از تحلیل نظرات صاحبنظران از طریق فن دلفی

الف)تعهد من به ارباب رجوع

  1. من به ارباب­رجوع با درستی خدمات را ارائه خواهم داد.
  2. من به ارباب­رجوع با صلاحیت، خدمات را ارائه خواهم داد.
  3. من به ارباب­رجوع با استقلال، خدمات را ارائه خواهم داد.
  4. من به ارباب­رجوع با واقع بینی خدمات را ارائه خواهم داد.
  5. من صرفاً وظایفی را خواهم پذیرفت که برای آن تجربیات و صلاحیت لازم را برای انجام داشته باشم.
  6. قبل از پذیرش خدمت،من مطمئن خواهم شد که درمورد اهداف،محدوده برنامه کار و ترتیبات حق الزحمه با ارباب رجوع به تفاهم رسیده­ایم.
  7. من بطور مناسب آن دسته ازاطلاعات ارباب رجوع که اطلاعات عمومی نیستند را محرمانه تلقی خواهم کرد وگامهای معقولی را برخواهم داشت که مانع از دسترسی افراد غیر مجاز به آنها گردد
  8. من به تکالیف خود در خصوص حفظ وصیانت از اطلاعات حریم خصوصی و محرمانه ارباب­رجوع عمل خواهم کرد.
  9. من تنها کارکنانی را که دانش وتوانایی ارائه خدمت به صورت موثر به ارباب رجوع را دارند،بکار خواهم گرفت.
  10. من از دعوت کارکنان دیگر بیمارستان­ها جهت استخدام بدون مشورت قبلی با مدیران آن بیمارستان­ها و رضایت تام آن­ها،خودداری خواهم کرد.

ب)تعهد من در مورد درستی رفتارهای مالی

  1. من پیشاپیش با ارباب رجوع درباره نحوه محاسبه حق الزحمه و هزینه ها توافق خواهم کرد و ارقام معقولی که با خدمات ارائه شده ومسئولیت های پذیرفته شده مطابق باشد را مطالبه خواهم کرد.
  2. اگر ارباب­رجوع را برای گرفتن خدمات پزشکی یا پیراپزشکی راهنمایی کنم از آن پزشک یا مرکز پزشکی و یا پیراپزشکی که ارباب رجوع با راهنمایی من به آنجا برود پول، کالا و یا خدماتی دریافت نخواهم کرد.

ج)تعهد من به عموم مردم و حرفه

  1. چنانچه در محدوده شغل من باشد، وقوع هر گونه کار نادرست،رفتار مخاطره آمیز یا فعالیت های غیرقانونی را به مقامات ذیصلاح داخل یا خارج از سازمان گزارش خواهم کرد.
  2. من به حقوق همکاران خودم و نیز دیگر همکاران در دیگر بیمارستان­ها و نیز حقوق دیگر موسسات درمانی احترام خواهم گذاشت واطلاعات یا روش های اختصاصی آنان را بدون اجازه آنان مورد استفاده قرارنخواهم داد.
  3. من حرفه خود را درارتباط با ارباب رجوع ، کارکنان و عموم به درستی وبه شکل حرفه ای معرفی می­کنم.
  4. من خدمات خود را به روش های فریبنده،اغوا کننده ویا به صورتی که موجب بدنام کردن بیمارستان و یا مدیریت بیمارستان­ها گردد،تبلیغ نخواهم کرد.
  5. اگر من تخلفی از کدها رامشاهده کنم، آن را به مدیران ارشد بیمارستانی و مسئولین مربوطه اعلام خواهم نمود.
  6. وفاداری به کدها را در بین سایر اعضایی که به جای من کارمی­کنند،ارتقاء خواهم بخشید.

۴-۴) آمار استنباطی

در این بخش به پایایی پرسشنامه، بررسی سوال­ های تحقیق به کمک آزمون همبستگی پیرسون ،الویت­بندی کدها در بیمارستان­های دولتی و خصوصی با بهره گرفتن از آزمون فریدمن و نیز میانگین­گیری از نظر مدیران جهت میزان اخلاقی بودن هر یک از کدها می­پردازیم.

۴-۴-۱) پایایی[۹۳] (قابلیت اعتماد) پرسشنامه

پایایی یکی از ویژگی­های فنی ابزار اندازه گیری است. مفهوم یاد شده با این امر سروکار دارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می دهد. در این تحقیق برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ[۹۴] استفاده گردیده است.حد قابل قبول آلفای کرونباخ برای مقاصد کاربردی حداقل ۷/۰ است. (خاکی،۱۳۸۷)

 

که در آن k تعداد سؤال های پرسشنامه،  واریانس سوال iام و  واریانس کل سوالات است.

جدول ۴-۱آماره پایایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعداد سوالات αکرونباخ متغییر
۱۰ ۰٫۸۳۴ تعهد من به ارباب رجوع
۲ ۰٫۷۲۱ تعهد من درمورد درستی رفتارهای مالی
۶ ۰٫۷۹۸ تعهدات من به عموم مردم و حرفه
۱۸ ۰٫۸۰۱ کل سوالات

۴-۴-۲)بررسی آزمون همبستگی بین مدیران بیمارستان های دولتی با شاخص­ های شناسایی شده اخلاق حرفه­ای

۱-مدیران عالی

فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۲آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عالی تعهد نسبت به ارباب رجوع ۰٫۵۳۴ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول۴-۲ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۵۳۴) بین دو متغیر رابطه مثبت و مستقیم برقرار است ، یعنی با بالا رفتن سطوح مدیریتی تعهد نسبت به ارباب­رجوع نیز افزایش می یابد.

فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی وجود دارد.

جدول ۴-۳آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای دولتی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عالی تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی ۰٫۲۱۴ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۳ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۲۱۴) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با بالا رفتن سطوح مدیریتی تعهد نسبت در مرد درستی رفتارهای مالی نیز افزایش می یابد.

فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۴آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عالی تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه ۰٫۴۳۸ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۴ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۴۳۸) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

۲-مدیران میانی

فرض صفر : میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۵آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران میانی تعهد نسبت به ارباب رجوع ۰٫۶۸۳ ۰٫۰۰۱

با توجه به جدول ۴-۵مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۱ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۶۸۳) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

فرض صفر:میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالیوجود دارد.

جدول ۴-۶آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای دولتی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران میانی تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی ۰٫۳۶۳ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۶ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۳۶۳) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

فرض صفر:میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل:میان مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفهرابطه وجود دارد.

جدول ۴-۷آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران میانی تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه ۰٫۴۸۸ ۰٫۰۰۱

با توجه به جدول ۴-۷ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۱ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۴۸۸) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

۳-مدیران عملیاتی

فرض صفر : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۸آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهد نسبت به ارباب رجوع

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عملیاتی تعهد نسبت به ارباب رجوع ۰٫۲۷۱ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۸ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۲۷۱) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

فرض صفر:میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی وجود دارد.

جدول ۴-۹آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عملیاتی تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی ۰٫۴۲۵ ۰٫۰۰۲

با توجه به جدول ۴-۹مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۲ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۴۲۵) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

فرض صفر:میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل:میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۱۰آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای دولتی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عملیاتی تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه ۰٫۵۲۱ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۱۰مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۵۲۱) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

۴-۴-۳) بررسی آزمون همبستگی بین مدیران بیمارستان های خصوصی با کدهای اخلاقی شناسایی شده

۱-مدیران عالی

فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۱۱آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عالی تعهد نسبت به ارباب رجوع ۰٫۶۲۹ ۰٫۰۰۱

با توجه به جدول ۴-۱۱ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۱ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۶۲۹) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی وجود دارد.

جدول ۴-۱۲آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عالی تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی ۰٫۲۹۷ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۱۲ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۲۹۷) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

فرض صفر : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۱۳آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عالی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عالی تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه ۰٫۵۷۷ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۱۳ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۵۷۷) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

۲-مدیران میانی

فرض صفر : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۱۴آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران میانی تعهد نسبت به ارباب رجوع ۰٫۷۳۶ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۱۴ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۷۳۶) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

فرض صفر : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی وجود دارد.

جدول ۴-۱۵آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران میانی تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی ۰٫۶۰۲ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۱۵ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۶۰۲) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

فرض صفر : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۱۶آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران میانی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران میانی تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه ۰٫۵۱۰ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۱۶مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۵۱۰) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

۳-مدیران عملیاتی

فرض صفر : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۱۷آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهد نسبت به ارباب رجوع

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عملیاتی تعهد نسبت به ارباب رجوع ۰٫۳۳۴ ۰٫۰۰۱

با توجه به جدول ۴-۱۷ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۱ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۳۳۴) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

فرض صفر : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهد در مورد درستی رفتارهای مالی رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی وجود دارد.

جدول ۴-۱۸آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی و تعهد در مورد درستی رفتارهای مالی

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عملیاتی تعهد درمورد درستی رفتارهای مالی ۰٫۵۸۴ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۱۸ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۵۸۴) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

فرض صفر :میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود ندارد.

فرض مقابل : میان مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه رابطه وجود دارد.

جدول ۴-۱۹آزمون همبستگی پیرسون دو متغیر مدیران عملیاتی بیمارستانهای خصوصی وتعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه

 

 

 

 

 

 

متغیر ۱ متغیر ۲ مقدار ضریب همبستگی پیرسون سطح معنی داری
مدیران عملیاتی تعهدات نسبت به عموم مردم وحرفه ۰٫۷۶۴ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول ۴-۱۹ مشاهده می شود سطح معنی داری آزمون ۰٫۰۰۰ کمتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد بررسی وجود دارد.با توجه به مثبت بودن علامت ضریب همبستگی (۰٫۷۶۴) بین دو متغیر رابطه مستقیم برقرار است ، یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد.

جدول ۴-۲۰ مقایسه ضریب همبستگی مدیران در سطوح مختلف مدیریتی با مولفه­های اخلاق حرفه­ای در بیمارستان­های دولتی و خصوصی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سطوح مدیریتشاخص ­ها مدیران بیمارستان­های دولتی مدیران بیمارستان­های خصوصی
مدیران عالی مدیران میانی مدیران عملیاتی مدیران عالی مدیران میانی مدیران عملیاتی
تعهدات من به ارباب رجوع ۰٫۵۳۴ ۰٫۶۸۳ ۰٫۲۷۱ ۰٫۶۲۹ ۰٫۷۳۶ ۰٫۳۳۴
تعهدات من به درستی رفتارهای مالی ۰٫۲۱۴ ۰٫۳۶۳ ۰٫۴۲۵ ۰٫۲۹۷ ۰٫۶۰۲ ۰٫۵۸۴
تعهدات من به عموم و حرفه ۰٫۴۳۸ ۰٫۴۸۸ ۰٫۵۲۱ ۰٫۵۷۷ ۰٫۵۱۰ ۰٫۷۶۴

۴-۴-۴)اولویت بندی کدها در بیمارستانهای دولتی با بهره گرفتن از آزمون فریدمن

جدول۴-۲۱ آزمون فریدمن

 

 

 

 

شاخص میانگین
تعهدمن نسبت به ارباب رجوع ۴٫۳۲
تعهدات من درمورد درستی رفتارهای مالی ۴٫۹۸
تعهدات من به عموم مردم و حرفه ۴٫۴۵

ب

 

جدول ۴-۲۲ آزمون فریدمن

 

 

آماره آزمون سطح معنی داری
۱۶۳٫۲۹ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول شماره ۴-۲۲ می توان بیان نمود که به علت کمتر بودن سطح معنی داری آزمون فریدمن از معیار ۰٫۰۵ اهمیت کدها از نظر پاسخ­گویان یکسان نمی باشد.با توجه به این امر و با بهره گرفتن از امتیازات در جدول شماره ۴-۲۱می توان شاخص ها را به ترتیب اولویت بندی نمود.

جدول ۴-۲۳ الویت بندی شاخص­ های اخلاق حرفه­ای در بیمارستان­های بخش دولتی

 

 

 

 

شاخص میانگین
تعهدات من درمورد درستی رفتارهای مالی ۴٫۹۸
تعهدات من به عموم مردم و حرفه ۴٫۴۵
تعهدمن نسبت به ارباب رجوع ۴٫۳۲

۴-۴-۵)اولویت بندی کدها در بیمارستانهای خصوصی با بهره گرفتن از آزمون فریدمن

جدول ۴-۲۴ آزمون فریدمن

 

 

 

 

شاخص میانگین
تعهدمن نسبت به ارباب رجوع ۳٫۲۸
تعهدات من درمورد درستی رفتارهای مالی ۴٫۸۷
تعهدات من به عموم مردم و حرفه ۴٫۶۶

ب

 

جدول ۴-۲۵ آزمون فریدمن

 

 

آماره آزمون سطح معنی داری
۱۰۲٫۴۱ ۰٫۰۰۰

با توجه به جدول شماره ۴-۲۵ می توان بیان نمود که به علت کمتر بودن سطح معنی داری آزمون فریدمن از معیار ۰٫۰۵ اهمیت کدها از نظر پاسخ­گویان یکسان نمی باشد.با توجه به این امر و با بهره گرفتن از امتیازات در جدول شماره ۴-۲۴می توان شاخص ها را بترتیب اولویت بندی نمود.

جدول ۴-۲۶ الویت بندی شاخص­ های اخلاق حرفه­ای در بیمارستان­های بخش خصوصی

 

 

 

 

شاخص میانگین
تعهدات من درمورد درستی رفتارهای مالی ۴٫۸۷
تعهدات من به عموم مردم و حرفه ۴٫۶۶
تعهدمن نسبت به ارباب رجوع ۳٫۲۸

۴-۵)میانگین­گیری نظر مدیران جهت تعیین اخلاقی بودن هر یک از کدها

کدهای اخلاقی برای سطوح مختلف مدیریتی کدامند؟

با توجه به اینکه این کدها از طریق فن دلفی و رجوع به نظر متخصصان استخراج گردیده­اند کدهای مختلف در سطوح مختلف از نظر مدیران سطوح مختلف با درجات و امتیازات متفاوتی امتیازدهی گردیده­اند، ما در این تحقیق با رجوع به نظر مدیران سطوح مختلف در بیمارستان­ها در مورد کدهای استخراجی حاصل از فن دلفی به نتایج زیر دست یافتیم. جدول۴-۲۷

جدول ۴-۲۷ میانگین­گیری نظر مدیران جهت تعیین اخلاقی بودن هر یک از کدها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  مدیران عالی(درصد) مدیران میانی(درصد) مدیران عملیاتی(درصد)
کدها ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۱ ۲ ۳ ۴ ۵
۱ ۰ ۲۰ ۲۰ ۴۰ ۲۰ ۰ ۲۰ ۲۰ ۴۰ ۲۰ ۰ ۰ ۲۳ ۴۰ ۳۷
۲ ۰ ۰ ۰ ۴۰ ۶۰ ۰ ۰ ۰ ۴۰ ۶۰ ۰ ۰ ۰ ۲۰ ۸۰
۳ ۰ ۰ ۰ ۱۰ ۹۰ ۰ ۰ ۰ ۷ ۹۳ ۰ ۰ ۱۵ ۲۰ ۶۵
۴ ۰ ۲۰ ۲۰ ۴۰ ۲۰ ۰ ۰ ۲۰ ۶۰ ۲۰ ۰ ۰ ۲۰ ۴۰ ۴۰
۵ ۰ ۰ ۰ ۲۰ ۴۰ ۰ ۲۶ ۳۱ ۳ ۰ ۱۵ ۲۳ ۱۴ ۸ ۰
۶ ۰ ۰ ۰ ۴۰ ۶۰ ۰ ۰ ۰ ۴۰ ۶۰ ۰ ۰ ۰ ۲۰ ۸۰
۷ ۰ ۵ ۲۲ ۲۸ ۴۵ ۰ ۰ ۱۵ ۲۵ ۶۰ ۰ ۰ ۵ ۳۰ ۶۵
۸ ۰ ۱۰ ۱۹ ۱۷ ۵۴ ۰ ۰ ۲۰ ۴۰ ۴۰ ۸ ۱۰ ۲۰ ۴۰ ۲۲
۹ ۰ ۶ ۳۰ ۳۱ ۳۳ ۰ ۱۰ ۲۰ ۵۳ ۱۷ ۰ ۰ ۲۲ ۴۰ ۳۸
۱۰ ۰ ۵ ۳۲ ۲۳ ۴۰ ۰ ۰ ۱۵ ۴۱ ۴۴ ۰ ۰ ۳ ۲۱ ۷۶
۱۱ ۰ ۷ ۹ ۴۳ ۴۱ ۶ ۶ ۲۲ ۴۹ ۱۷ ۰ ۸ ۱۴ ۳۷ ۴۱
۱۲ ۳ ۱۱ ۲۵ ۳۸ ۲۳ ۳ ۹ ۳۱ ۴۷ ۱۰ ۰ ۰ ۲۲ ۳۶ ۴۲
۱۳ ۰ ۰ ۲۱ ۱۶ ۶۳ ۰ ۰ ۹ ۲۲ ۶۹ ۰ ۰ ۳ ۳۱ ۶۶
۱۴ ۰ ۰ ۵ ۲۲ ۷۳ ۰ ۲ ۱۷ ۳۲ ۴۹ ۵ ۱۳ ۱۷ ۲۸ ۳۷
۱۵ ۰ ۷ ۷ ۴۴ ۴۲ ۰ ۰ ۱۵ ۴۴ ۴۱ ۰ ۲ ۱۵ ۲۹ ۵۴
۱۶ ۰ ۰ ۳ ۳۲ ۶۵ ۰ ۱۱ ۲۸ ۲۳ ۳۸ ۰ ۰ ۱۷ ۳۹ ۴۴
۱۷ ۶ ۷ ۲۳ ۴۰ ۲۴ ۴ ۸ ۲۹ ۱۲ ۴۷ ۰ ۶ ۱۶ ۴۱ ۳۷
۱۸ ۰ ۹ ۱۲ ۱۸ ۶۱ ۷ ۹ ۲۳ ۴۱ ۲۱ ۰ ۰ ۱۵ ۴۴ ۴۱

۴-۶) ارزیابی کد بودن داده ­های حاصل از فن دلفی

با توجه به اینکه در تست­های سنجش کد بودن موارد مورد پرسش قرار گرفته شده، به مواردی که امتیاز بالای ۳ می­گیرند کد اطلاق می­گردد در این آزمون ما با میانگین گیری از نظرات مدیران در سطوح مختلف مدیریتی در مورد کدهای گوناگون به نتایج زیر دست یافتیم.

  1. کد شماره ۱ با میانگین ۶۰% در سطح عالی ۶۰% در سطح میانی و ۷۳% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب میگردد.
  2. کد شماره ۲ از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد با امتیاز بالا محسوب می­گردد،در سطح عالی۱۰۰% در سطح میانی ۱۰۰% و در سطح عملیاتی نیز ۱۰۰% کد محسوب می­گردد.
  3. کد شماره ۳ از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد با امتیاز بالا محسوب می­گردد،در سطح عالی۱۰۰% در سطح میانی ۱۰۰% و در سطح عملیاتی نیز ۸۵% کد محسوب می­گردد.
  4. کد شماره ۴ با میانگین ۶۰% در سطح عالی ۸۰% در سطح میانی و ۸۰% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.
  5. در این مورد فقط ۶۰% معتقدند که مورد مذکور کد اخلاقی می­باشد،و از نظر مدیران در سطح عالی کد بودن مورد تائید می­باشد اما در دو سطح دیگر مورد تائید نمی ­باشد.
  6. کد شماره ۶ از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد با امتیاز قوی محسوب می­گردد، در سطح عالی۱۰۰% در سطح میانی ۱۰۰% و در سطح عملیاتی نیز ۱۰۰% کد محسوب می­گردد.
  7. کد شماره ۷ با میانگین ۷۳% در سطح عالی، ۸۵% در سطح میانی و ۹۵% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.
  8. کد شماره ۸ با میانگین ۷۱% در سطح عالی، ۸۰% در سطح میانی و ۶۲% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.
  9. کد شماره ۹ با میانگین ۶۴% در سطح عالی، ۷۰% در سطح میانی و ۷۸% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.

۱۰-کد شماره ۱۰ با میانگین ۶۳% در سطح عالی، ۸۵% در سطح میانی و ۹۷% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.

۱۱-کد شماره ۱۱ با میانگین ۸۴% در سطح عالی، ۶۶% در سطح میانی و ۷۸% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.

۱۲-کد شماره۱۲ با میانگین ۶۱% در سطح عالی، ۵۷% در سطح میانی و ۷۸% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.

۱۳-کد شماره ۱۳ با میانگین ۷۹% در سطح عالی، ۹۱% در سطح میانی و ۹۷% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.

۱۴-کد شماره ۱۴ با میانگین ۹۸% در سطح عالی، ۸۱% در سطح میانی و ۶۵% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.

۱۵-کد شماره ۱۵ با میانگین ۸۶% در سطح عالی، ۸۵% در سطح میانی و ۸۳% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.

۱۶-کد شماره ۱۶ با میانگین ۹۷% در سطح عالی، ۶۱% در سطح میانی و ۸۳% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.

۱۷-کد شماره ۱۷ با میانگین ۶۴% در سطح عالی، ۵۹% در سطح میانی و ۷۸% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.

۱۸-کد شماره ۱۸ با میانگین ۷۸% در سطح عالی، ۶۲% در سطح میانی و ۸۵% در سطح عملیاتی از نظر همه مدیران در سطوح مختلف کد محسوب می­گردد.

۴-۷) تمایز کدهای اخلاق فردی و اخلاق مدیریتی در بیمارستان ­ها

تحلیل سوال

کدهای اخلاق فردی در موسسه مشاوره مدیریت آمریکا شامل ۱۵ کد زیر می­باشد که در قیاس با کدهای اخلاق مدیریتی مشتمل بر ۱۸ کد که حاصل این تحقیق می­باشند بیانگر تفاوت بین اخلاق فردی و مدیریتی و نیز همپوشانی آنها می­باشد.

کدهای اخلاق فردی:

تعهد من به ارباب رجوع

۱- من به ارباب رجوع با درستی،صلاحیت،استقلال، واقع بینی و بصورت حرفه ای خدمات را ارائه خواهم داد.

۲- من بصورت متقابل با ارباب رجوع ، انتظارات واقع بینانه از منافع ونتایج خدمات خود را بنا خواهم نهاد.

۳- من صرفاً وظایفی را خواهم پذیرفت که برای آن تجربیات و صلاحیت لازم را برای انجام داشته باشم و من تنها کارکنانی را که دانش وتوانایی ارائه خدمت بصورت موثر به ارباب رجوع را دارند،بکار خواهم گرفت

۴- قبل از پذیرش خدمت،من مطمئن خواهم شد که با ارباب رجوع درباره تفاهم متقابل درمورد اهداف،محدوده برنامه کار و ترتیبات حق الزحمه اقدامات لازم را بعمل آورده ام.

۵- من بطور مناسب آن دسته ازاطلاعات ارباب رجوع که اطلاعات عمومی نیستند را محرمانه تلقی خواهم کرد وگامهای معقولی را برخواهم داشت که مانع از دسترسی افراد غیر مجاز به آنها گردد و از امتیاز حقوق مالکانه نه توسط خود و نه بیمارستان یا ارباب رجوع دیگر بدون اخذ مجوز از ارباب رجوع استفاده نخواهم کرد.

۶- من از تضاد منافع وظهورآن احتراز خواهم نمود و اگر مواردی پیش آید که با قضاوت و یا اهداف واقع بینی من تداخل کند،بیدرنگ آنها را برای ارباب رجوع فاش خواهم نمود.

۷- من چنانچه ببینم که در موردی درستی و واقع گرایی من ممکن است مورد سوال قرار گیرد، پیشنهاد خواهم نمود که از گرفتن آن مشاوره معاف شود.

۸- من از دعوت کارکنان دیگر بیمارستان­ها جهت استخدام بدون مشورت قبلی با مدیران آن بیمارستان،خودداری خواهم کرد.

تعهدات من در مورد درستی رفتارهای مالی

۹- من پیشاپیش با ارباب رجوع درباره مبانی حق الزحمه و هزینه ها توافق خواهم کرد و ارقام معقولی که با خدمات ارائه شده ومسئولیت های پذیرفته شده باشد را مطالبه خواهم نمود.

۱۰-من حق دلالی،پاداش یا سایر مزایا را از اشخاص ثالث در ارتباط با توصیه به ارباب رجوع بدون اطلاع ورضایت قبلی ارباب رجوع قبول نخواهم نمود و پیشاپیش هر گونه منافع مالی به شکل کالا یا خدمت در رابطه با توصیه ارائه شده به ارباب رجوع را به وی فاش خواهم کرد.

تعهدات من به عموم و حرفه

۱۱- چنانچه در محدوده اشتغال من باشد، وقوع هر گونه کار نادرست،رفتار مخاطره آمیز یا فعالیت های غیرقانونی را به مقامات ذیصلاح داخل یا خارج و نیز ارباب رجوع گزارش خواهم نمود.

۱۲- من به حقوق همکاران خودم و نیز دیگر همکاران در دیگر بیمارستان­ها و نیز حقوق دیگر موسسات درمانی احترام خواهم گذاشت واطلاعات یا روش های اختصاصی آنان را بدون اجازه آنان مورد استفاده قرارنخواهم داد.

۱۳- من حرفه خود را درارتباط با ارباب رجوع ، کارکنان و عموم به درستی وبه شکل حرفه ای نشان خواهم داد.

۱۴- من خدمات خود را به روش های فریبنده،اغوا کننده ویا به صورتی که موجب بدنام کردن بیمارستان و یا حرفه مدیریت اداری بیمارستان­ها گردد،تبلیغ نخواهم نمود.

۱۵- اگر من تخلفی از کدها رامشاهده کنم، آن را به مدیران ارشد سازمان و مرکز کنترل بر نحوه اجرای صحیح کدها اعلام خواهم نمود و وفاداری به کد را در بین سایر اعضایی که به جای من کارمیکنند،ارتقاء خواهم بخشید.

۴-۸( کدهای اخلاق مدیریتی حاصل از تحقیق

الف)تعهد من به ارباب رجوع

بررسی فشار مراقبتی و عوامل مرتبط با آن در مراقبین بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی رازی شهر رشت در سال ۱۳۹۲- قسمت ۱۳

پاره ای گفته اند مقصود این است که اگرکسی پس از پیکار به اسلام روی آورد نگوید که با اجبارواکراه حق را پذیرفته است چرا که اسلام آوردن کسی که پس از کارزار با میل و رغبت به خدا و پیامبران ایمان می آورد پذیرفتنی است.
ابن عباس برآن است که این آیه درموردگروهی ازانصارفرودآمده است.[۱۲۵]
اما گروهی از مفسرین برآنند که این آیه درباره ی هیچ فرد و گروهی نیامده بلکه پیامی جهان شمول وانسانی دارد و آن یک اصل اساسی وانسانی است که درپذیرفتن دین ودین داری دین باوری الزامی درکارنیست. [۱۲۶]

۴-۱-۳٫ تحمیلی نبودن دین و مذهب

درجمله ی « لااِکرَاهَ فیِ الدِّینِ » دین اجباری نفی شده است. چون دین عبارت است از یک سلسله معارف علمی که معارفی عملی به دنبال دارد.یعنی انسان در آغاز به بعضی ازحقایق آگاهی می یابد وسپس به آن ها عمل می کند.آن چه همه ی آن معارف را در بردارد اعتقادات است و اصولاً دین یعنی همین مسائل اعتقادی دین و اعتقاد از امور قلبی اند و تا عقل ودل چیزی را به میل و رغبت نپذیرند انسان نمی تواند آن را قبول کند و به آن ایمان بیاورد. اکراه و اجبار در امور قلبی راه ندارد. [۱۲۷]
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِ‏ » این جمله روشن مى‏کند که در دین تحمیلى نیست انبیاء و مخصوصا پیامبر اسلام (ص) مردم را به چیز ناشناخته‏اى دعوت نکرده‏اند و نگفته‏اند چه بفهمید و چه نفهمید باید بپذیرید، بلکه به حکم «قد تبین …» به چیز شناخته شده‏اى خوانده‏اند على هذا مراد از اکراه آنست که به کسى بگویند قبول کن اگر چه نمى‏فهمى تقلید کن و دم نزن.
به عبارت دیگر انبیاء گفته‏اند اى مردم ما شما را به چیزى مى‏خوانیم که مى‏فهمید البته اصول دین و کلیات آن کاملا روشن است موقعى که پیامبران دین را بر مردم عرضه کردند آنها فهمیدند و قبول کردند بعضى‏ها هم فهمیدند ولى از روى خود پسندى انکار نمودند.
بنابر آنچه گفته شد این جمله فقط بیان مطلب فوق است نه حکم تکوینى است و نه حکم تشریعى که به صورت خبر آمده است، و اگر بخواهیم از آن حکم تکوینى و یا تشریعى استفاده بکنیم باید فقط جمله «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» را در نظر بگیریم بدون ما بعد آن. [۱۲۸]
پس چون دین از امور قلبی و اعتقادی است اکراه و اجبار در آن راه ندارد چرا که اکراه و اجبار تنها درکارهای ظاهری راه می یابد که عبارت است ازحرکات مادی وبدنی. پس زور و شمشیر و قدرت نظامی در اعمال وحرکات جسمانی می تواند اثرگذار باشد نه در افکار و اعتقادات.[۱۲۹]
و اما اعتقادات قلبی برای خود علل و اسباب دیگری از سنخ خود اعتقاد و ادراک دارد و محال است که مثلا جهل، علم را نتیجه دهد. ممکن است بتوانیم کسی را مجبور به نشستن، خوابیدن و راه رفتن بکنیم اما هرگز نمی توانیم اورابه امری قلبی وا داریم مثلاً نمی توانیم کسی را واداریم که به دیگری محبت داشته باشد و به او علاقه مند شود البته می توان با منطق و استدلال دراصول وبه اعتقادات یک نفر رخنه کرد و عقیده ی قلبی اش را تغییر داد.[۱۳۰]
علاوه بر اینکه اجبار در پذیرش دین و ایمان به خداوند مخالف آزمایش و امتحان بندگان و مخالف مقتضى حکمت خداوند در دنیا مى‏باشد. که آدمى را مختار و آزاد قرار داده است. به همین جهت خداوند متعال، پیامبر اسلام (ص) را از اجبار مردم براى ایمان به خداوند، بازداشته است، چنان که در قرآن مجید مى‏خوانیم:
«و لو شاءَ ربُّکَ لأَمَنَ مَن فِى الارضِ کلُّهُم جَمیعا اَفاَنتَ تُکْرِه الناسَ حتى یَکُونُوا مؤمِنِینَ» [۱۳۱]
«اگر پروردگار تو بخواهد، همه کسانى که در روى زمینند ایمان مى‏آورند. آیا تو مردم را به اجبار وامى‏دارى که ایمان بیاورند؟»
ـ اضافه بر اینکه، اعتقاد به دین و التزام به آن، از امور قلبى و باطنى است، که اجبار و اکراه در آن ثمربخش نیست. بنابراین عبارت «لااکراه فى الدین» یا یک جمله خبرى و بیانگر حال حقیقى انسان و مقتضى تکوینى اوست؛ و یا بیانگر یک حکم تشریعى به منظور نهى از اجبار در پذیرش دین مى‏باشد. که این نهى تشریعى متکى بر آن حقیقت تکوینى و مقتضاى وجودى آدمى مى‏باشد.[۱۳۲]

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

۴-۱-۴٫ تبیین عقیده نه تحمیل عقیده

در باب اندیشه وعقیده که به قلب ومغزمربوط است اکراه والزام نه کارساز است ونه مفید و مشروع. همه ی انسان هابایددراین مورد امکان یابند تا با درک ودریافت صحیح راه، به آن ایمان آورند.ازاین رو، نه کسی با گفتن شهادتین، دین باور و دیندار می شود و نه کسی با اعلام کفر و شرک از روی اجبارواکراه ازدین خارج می شود چرا که ایمان و کفر مربوط به درون و باطن است.[۱۳۳] قلب بشرکه محوراندیشه وانگیزه ی اوست دست هیچ کس نیست تا بتواند او را به امری تکلیف یاچیزی رابراوتحمیل نماید.
عقیده ی هرکسی به دست خود اوست. صاحب عقیده است که می تواند معتقد به چیزی شود یا از اعتقاد امری عدول کند.به سخن دیگر جمله ی «لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ» هم ناظر به انسان و هم ناظر به دین است، یعنی نه انسان اکره پذیراست چون تکوی آزاد آفریده شده و نه دین چون ازسنخ اعتقادات است واعتقاد عقد و پیوند قلبی نه به دست خود فرداست ونه به دست دیگری.به همین دلیل هیچ کس را نمی توان مجبوربه پذیرش اعتقادی خاص کرد.[۱۳۴]
آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیه ی « لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ » معتقد است که اگرچه صدر آیه تحمیل دین را بر کافرنفی کرده اما ذیل آن مومنان رامکلف به آماده سازی تبین و شناخت رشد از ضلالت نموده است و هرچند «لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ» وظیفه ای را از ما سلب می کند ولی «قَدتَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَی» وظیفه ای رابرعهده ی ما قرارمی دهد زیرا که فرموده است که دین بیّن رابه مردم بگویید.[۱۳۵]
دین اسلام که دین استدلال، منطق و برهان است راه بیّن را به مردم معرفی می نماید و عقیده ی صحیح را از عقیده ی باطل تمییز می دهد و هیچ عقیده ای را برعقیده ای دیگرتحمیل نمی کند و در آخر، اختیار و انتخاب باخودفرداست که راه درست را از راه نادرست تشخیص دهد و انتخاب کند.

۴-۱-۵ . اسلام، دین آزادی و اختیار

اسلام دین منطق،استدلال وآزادی است.تحمیل عقیده وایده و خفقان در اسلام وجود ندارد. اسلام پیشرفته ترین صور زندگانی و استوارترین روش ها برای مجتمع انسانی است. اسلام است که ندا داده است «لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ»اسلام است که به پیروان خود قبل از دیگران خبرداده که از اکراه مردم براین دین ممنوع اند. درصورتی که نظامات زمینی واحزاب گوناگون در اثر قدرت چه فجایع والزاماتی به بارمی آورند و زندگانی را برای آنان که تسلیم نمی شوند ناروا می شمارند.[۱۳۶]
پس قول خداوند «لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ» قاعده ی بزرگی ازقواعد دین اسلام ورکن سیاست آن است. اسلام اکراه احدی را در دین جایز نمی داند هم چنان که اجازه نمی دهددیگری را برخروج از اسلام مجبورسازد. [۱۳۷]

۴-۱-۶٫ علت عدم اکراه در دین

اکراه و اجبارى در دین نیست و امور مذهب بر قدرت و اختیار مبتنى است نه بر إجبار و گفته شده «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» به معنى «لا تکرهوا فى الدین» است. یعنى، کسى را مجبور به پذیرش دین نکنید و«قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» ایمان از کفر (و حق از باطل) با دلایل روشن، جدا شد.[۱۳۸]
خداوند متعال دنبال «لااِکرَاهَ فِی الدِّینِ» جمله ی « قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَی » را آورده تا جمله ی اول را تعلیل نماید و بفرماید چرا در دین اکراه نیست . حاصل تعلیل آن است که اکراه و اجبار که معمولاً از قوی نسبت به ضعیف سر می زند ، وقتی مورد حاجت قرار می گیرد که قوی و مافوق (البته به شرط این که حکیم و عاقل باشد و بخواهد ضعیف را تربیت کند) مقصد مهمی را در نظر داشته باشد که نتواند فلسفه ی آن را به زیر دست خود بفهماند (حال یا فهم زیر دست قاصر از درک آن که گفته است و یا اینکه علت دیگری در کار است) ناگزیر متوسل به اکراه می شود و یا به زیر دست دستور میدهد که کورکورانه از او تقلید کند. اما امور مهمی که خوبی و بدی و خیر و شر آنها واضح است و حتی آثار سوء و آثار خیری هم که به دنبال دارند معلوم است در چنین جایی نیازی به اکراه نخواهد بود بلکه خود انسان یکی از دو طرف خیر و شر را انتخاب کرده و عاقبت آن را هم ( چه خوب و چه بد ) می پذیرد. دین از این قبیل امور است چون حقایق آن روشن و راه آن با بیانات الهیه واضح است و سنت نبویه هم آن بیانات را روشن تر کرده . پس معلوم می گردد که رشد در پیروی از دین و غی در ترک دین و رویگردانی ازآن است . بنابراین وقتی دین با آن همه دلایل روشن و استدلال منطقی و معجزات آشکار معرفی می گردد و حقانیت آن ثابت می شود دیگر نیازی به اکراه باقی نمی ماند. [۱۳۹]
آنهایی متوسل به زور و تحمیل می شوند که فاقد منطق باشند نه دین اسلام با آن منطق روشن و استدلال های نیرومند.
قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَی» که تعلیلی برای عدم اکراه بود (مِن) به معنی (علی) است یعنی «لااِکرَاهَ عَلَی الدِّینِ» و معنایش آن است که اسلام هیچ کس را بطور اکراه و اجبار بر پذیرفتن دین ملزم نمی سازد مگر آن که جاحد را با حجت و برهان ملزم سازد زیرا مراد از اکراه آن است که به کسی بگویند قبول کن و اگر چه نمی فهمی، تقلید کن و دم نزن، در صورتی که جمله ی «لااِکرَاهَ فِی الدِّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیِ» روشن می کند که در دین تحمیلی نیست . انبیا و مخصوصاً پیامبر اسلام (ص) مردم را به چیز ناشناخته ای دعوت نکرده اند و نگفته اند چه بفهمید و چه نفهمید باید بپذیرید بلکه به حکم « قَد تَبَیَّنَ » به چیز شناخته شده ایی خواندند.[۱۴۰]

۴-۱-۷٫ آیات مؤید نفی اکراه دین

به نظر اسلام اصول عقاید باید تحقیقی باشد نه تقلیدی و هر کس باید مسائل اصلی عقیدتی خویش را خود حل کند و تحلیل دیگری به درد او نمی خورد. و از این هم بالاتر، انسان را مجبور نمی کند که حتی به باورهای خود اعتراف کند. یعنی این که می گوییم از دیدگاه اسلام ایمان اجباری نیست منظور این است که انسان را وادار نمی کند بدون این که عقاید اسلامی را باور کرده باشد جبراً به آن ها اعتراف کند و نه تنها اعتراف تقلیدی و بدون تحقیق و اندیشه و علم را نمی پذیرد بلکه از نظر اسلام حتی کسانی که عقاید اسلامی را باور کرده اند ولی با انگیزه های مختلف عملاً به آن اعتراف نمی کنند آزادند و مسلمانان حق ندارند آنان را به زور مجبور به اعتراف کنند .[۱۴۱]
تأمل در برخی آیات قرآن ما را به آزادی در دین اسلام رهنمون می سازد که به اختصار به بعضی آیات می پردازیم.
۱٫ از جمله آیاتی که با صراحت، اکراه عملی بر عقاید اسلامی در آن نفی شده است آیه ی زیر است :
«وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ»[۱۴۲]
«اگر پروردگار تو بخواهد، همه کسانى که در روى زمینند ایمان مى‏آورند. آیا تو مردم را به اجبار وامى‏دارى که ایمان بیاورند؟»
در شأن نزول این آیه امام رضا (ع) از پدرانشان، از امیرالمومنین (ع) نقل فرموده اند که:” مسلمانان به پیامبر اسلام (ع) پیشنهاد کردند که اگر افرادی را که تحت سیطره دارد مجبور کند به زور اسلام را بپذیرند تعداد مسلمانان زیاد می شود و قدرت نظامی آنان علیه دشمنان افزوده می گردد “. [۱۴۳]
پیامبر اسلام (ص) فرمودند: من نمی توانم خداوند را ملاقات کنم با بدعتی که درباره ی آن دستوری برایم نیامده است ومن اهل تکلیف و تحمیل نیستم. [۱۴۴]
دراین جا آیه ی مزبورنازل شد به این معنا که اگر با اجبارآنان ایمان بیاورند شایسته ی پاداش وستایش من نخواهند بود ولی من می خواهم که به طورآزاد و بدون اجبار ایمان بیاورند.
۲٫ قرآن شیوه ی تبلیغ رابر پیامبراکرم(ص) مشخص می کند و سه راه کار برهان وحکمت، نصیحت و ارشاد و مجادله ی احسن را ارائه می دهد که بیانگر روش های معقول وغیر تحمیلی جهت ارشاد مردم است:
«اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَهَ وَ المَوعِظَهِ الحَسَنَه وَجَادِلهُم بِالَّتِی هِیَ اَحسَن» [۱۴۵]
«مردم را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت بخوان و با بهترین شیوه با آنان مجادله کن»
حکمت به معنی علم و دانش ومنطق واستدلال است،بنابراین اولین گام برای دعوت به حق دست انداختن به درون فکر و اندیشه ی مردم و به حرکت درآوردن آن و بیدار ساختن عقل های خفته است. دومین گام استفاده ازاندرزهای نیکواست چراکه موعظه و اندرز بیشترجنبه ی عاطفی داردکه با تحریک آن می توان توده های عظیم مردم را به طرف حق متوجه ساخت. سومین گام یعنی مجادله ی احسن هم مخصوص کسانی است که ذهنشان قبلاازمسائل نادرستی انباشته شده وبایداز طریق مناظره ذهن شان را خالی کرد تا آمادگی برای پذیرش حق پیدا کنند.[۱۴۶] ‏بخوان اى محمد (ص) امت خود را بسوى راه پروردگار خود که اسلام است و یا بسوى تبعیت ائمه معصومین علیهم السلام چنانچه على بن رئاب از حضرت صادق ع روایت کرده که : «و اللَّه نحن السبیل الذى أمرکم اللَّه باتباعه» بِالْحِکْمَهِ» بگفتگوى صحیح و دلیل متین که مثبت حق و مزیل شبهات باشد و بقیاس خطابى که مشتمل باشد بر پند و نصیحت نیکو و مباحثه کن با خصمان بقیاساتى که مرکب باشد از مقدمات مسلمه نزد آنها بطریقه‏اى که آن بهترین طرق مجادله باشد، دعوت بحکمت و برهان براى خواص است و بموعظه حسنه براى عوام و مجادله بطریقه و طرز أحسن براى دفع معاندان و جاحدان ومجادله بأحسن مجادله با قرآن است وممنوع است.[۱۴۷]
در آیه دیگر خطاب به پیامبر اسلام ( ص ) آمده است:
«فَذَکِّر اِنَّما أنتَ مُذَکِّر * لَستَ عَلَیهِم بِمُصَیطِر» [۱۴۸]
«پس تذکّر ده که تو تنها تذکّردهنده‏اى * بر آنان تسلّطى ندارى‏»
ای رسول ما تو این که مردم غافل را متذکر ساز که وظیفه پیغمبری تو غیر از اینکه نیست و نگهبان بر آنها نیستی جز آنکه هر کس پس از تذکر و پند، روی از حق بر گرداند و کافر شود خداوند او را به عذابی بزرگ در دوزخ معذب گرداند و البته بازگشت آنها بسوی ما است آنگاه حساب و جزای اعمالشان بر ما خواهد بود . [۱۴۹]
پس وظیفه ی پیامبر (ص) یادآوری، روشنگری، ابلاغ پیام های الهی و نشان دادن راه است. این مردم اند که خود باید تصمیم بگیرند و راه راست را انتخاب کنند. پیامبر (ص) از جانب خدا بر مردم مسلط نشده است که با زور، ایمان را بر آنان تحمیل کند. مأموریت پیامبران الهی تبیین عقیده است نه تحمیل عقیده[۱۵۰] و راه کمال هم در صورتی پیموده می شود که با میل و اراده و اختیار همراه باشد و گرنه تکامل اجباری سخنی بی مفهوم است. پیامبر (ص) هرگز نمی تواند آنها را مجبور سازد و اگر هم می توانست فایده ای نداشت. بنابراین عدم اجبار مردم بر ایمان یک اصل ثابت است.[۱۵۱]
۳٫ آیه ای دیگر نیز خطاب به پیامبر است که می فرماید:
«وَ ما أنتَ عَلَیهِم بِجَبّارٍ فَذَکِّر بَالقُرآن مَن یَخَافُ وَ عید» [۱۵۲] «ما به آنچه مى‏گویند داناتریم، و تو به زور وادارنده آنان نیستى پس به [وسیله‏] قرآن هر که را از تهدید [من‏] مى‏ترسد پند ده»
آنگاه تسلی می دهد خاطر مبارک پیغمبر (ص) را و می فرماید ما بگفتار اینکه کفار که منکر نبوت تو هستند و حضرتت را تکذیب می کنند و به قیامت و حشر و نشر اعتقادی نداشته و منکرند داناتر از تو و خود آنها هستیم البته کیفر زشت گفتار ایشان را می دهیم و تو بر آن مردم به جبر مسلط نیستی تو رسول بر حق می باشی پس هر کس از وعده عذاب قیامت ترسان است او را به آیات قرآن متذکر ساز و تخصیص دادن آنها به ذکر برای آن است که ایشان به آیات قرآن منتفع می شوند نه دیگران. [۱۵۳]