وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" منابع پایان نامه ها – نظریه های روان شناختی اخلاق: – 10 "

 
تاریخ: 21-09-01
نویسنده: نجفی زهرا

 

در واقع، هابرماس مانند کلبرگ، مراحل رشد اخلاقی را به شیوه ای تکوینی می نگرد . کلبرگ معتقد بود که در مراحل اولیه رشد اخلاقی ، فرد به خاطر ترس از تنبیه و مجازات ، کارهای اخلاقی را انجام می‌داد و نوعی خود مداری و خود خواهی وجود داشت. به تدریج و طی مراحلی ، اخلاق مبتنی بر اهداف فرد گرایانه و ابزاری، جای خود را به سازگاری و هما هنگی با نظم اجتماعی داد و رفتار افراد بر اساس انتظارات دیگران تنظیم شد و در این مرحله بود که افراد برای رسیدن به درک مشترک، تلاش می‌کردند و بدین ترتیب ، زمینه رسیدن به توافق برای آنان میسر می گردید، تا اینکه در مرحله نهایی بر اثر توافق های صورت گرفته بین افراد، اصول اخلاقی عام شکل گرفتند. در این حالت، چون هنجارهای اخلاقی را خود اشخاص در توافق با یکدیگر تدوین کرده بودند، ‌بنابرین‏ مانند مرحله اول، احساس فشار بیرونی نداشتند . این ویژگی مربوط به مرحله پس از عرف است که از نظر کلبرگ مهمترین مرحله است . هابرماس نیز با اثر پذیری از کلبرگ، در کتاب کنش ارتباطی از انواع اخلاقیات (جادویی ، قانون ، اعتقادی و مسئولیت ) نام می‌برد

 

جدول(۲-۱)انواع اخلاقیات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مراحل آگاهی اخلاقی مفاهیم اجتماعی – معرفتی پایه ای اخلاقیات قانون پیش از عرف انتظارات اخلاقی بخشی نگر اخلاقیات جادویی قانون وحی عرفی هنجار اخلاقیات قانون قانون سنتی پس از عرف اصول اخلاقیات اعتقادی و مسئولیتی قانون صوری

برگرفته از هابرماس،۱۳۸۴، ص ۲۲۳)

 

او در این اثر، به رابطه اخلاق و قانون اشاره می‌کند. به عقیده وی، اخلاق و قانون به طور خاص وسیله ای برای مهار منازعات هستند تا پایه های کنش ارتباطی و همراه با آن، پیوستگی جهان زندگی از هم متلاشی نشوند. زمانی که حصول تفاهم میسر نشود و هماهنگی کنش در حوزۀ اخلاق صورت نپذیرد، باید ‌به این دو (اخلاق و قاتون) رجوع کرد (هابرماس، ۱۳۸۴ ).

 

هابرماس معتقد است که در اولین مرحله آگاهی اخلاقی (مرحله پیش از عرف)، اخلاقیات و قانون از یکدیگر جدا نبوده اند و در مرحله عرفی و پس از عرف است از یکدیگر جدا می‌شوند . در این حالت اخلاق در حدی نهاد زدایی شده است که تنها به نظام شخصیتی به عنوان یک نظم درونی اتکاء دارد و قانون به عنوان یک نیروی بیرونی است، که از بیرون اعمال می شود و پشتوانه این نیروی بیرونی، ضمانت اجرایی دولتی است. به عقیده وی سطوح عالی همبستگی، در تحول اجتماعی استقرار حاکم نمی شود، مگر آنکه نهاد های قانونی به گونه ای رشد کنند که در آن آگاهی اخلاقی در سطوح عرفی و پس از عرف تبلور پیدا کند (همان منبع ) . به نظر می‌رسد مقصود هابرماس، توجه به قوانینی است که ریشه اخلاقی دارند و هنجارهای اخلاقی نیز در اثر توافق های افراد در شرایط مباحثه و گفتگو، به وجود می‌آیند .

 

نظریه های روان شناختی اخلاق:

 

دو جنبه منحصر به فرد جهت گیری شناخت اجتماعی /یادگیری اجتماعی، شامل مفهوم سازی شخصیت[۵۴]۱ و مفهوم سازی رشد[۵۵]۲ است . شخصیت در قالب دارا بودن منابع منطقی و غیر منطقی تعریف شده است و شخص باید بین این ها تعادل ایجاد کند . منابع سه گانه منطقی عبارتند از : ارزش ها ، ملاحظات محتاطانه[۵۶]۳ و تکنیک های حمایتی خود[۵۷]۴ . منبع غیر منطقی نیز عبارت است از هیجان های قوی همچون شرم ، همدردی ، احساس گناه، ترس، هوس و … . ملاحظات محتاطانه، شامل تأمل در پیامدهای اعمال ویژه است (به عنوان مثال؛ دریافت نمره ضعیف در یک امتحان ) و تکنیک های حمایتی خود، شامل تعادل بین اختلاف های موجود میان ارزش ها و ملاحظات محتاطانه است (مندرا ، ۱۹۹۱ و ۱۹۹۰). برای مثال شخص ممکن است ملاحظه محتاطانه داشته باشد مبنی برا ینکه برای امتحان مطالعه نکرده است و احتمالاً پیامد نمره شکست را دریافت می‌کند. شخص ممکن است بخواهد از طریق تقلب، از پیامد منفی این امتحان جلوگیری کند؛ اما با وجود این، همچنان به ارزش انصاف ، عدالت و درستکاری اعتقاد داشته باشد. از این رو، یک تکنیک خود حمایتی نیاز است تا بین اختلاف موجود، یعنی تغییرات ایجاد شده در ارزش ها (متوسل شدن فرد به تقلب ) یا پذیرش پیامدهای منفی دریافت نمره شکست، تعادل ایجاد کند.


فرم در حال بارگذاری ...

« " خرید متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-۳-۱ تعریف اخلاق – 10 "" مقاله های علمی- دانشگاهی – مبحث سوم: رویه قضایی – 3 " »