حقوق هوایی و حقوق فضایی
توسعه صنعت هواپیمایی، موجب اختراع وسایل پیشرفته پرنده از جمله فضاپیماها و موشکهای فوق مدرن گردید،که به نوبۀ خود زمینه تسخیر فضای ماورای جو و دسترسی به کرات و فضا را برای بشر فراهم نموده است. این امر زمینه ساز پیدایش رشته جدیدی در حقوق بینالملل به نام حقوق فضا شده ومعاهدات متعددی در خصوص اصول حاکم بر فعالیت دول در زمینه اکتشاف و استفاده از فضای ماورای جو، بازگشت فضا نوردان و باز گردانیدن اشیای پرتابشده به فضا، منع آزمایش سلاحهای هستهای و مسئولیت بینالمللی در مورد خسارات ناشی از اجسام فضایی، بین دولتها منعقد گردیده است. هرچند این رشته جدید و جالب از حقوق بینالملل، به گونهای با حقوق هوایی ارتباط دارد، ولی به دلیل ویژگیهای متفاوت آن، بحث و بررسی و تدوین موضوعات آن مقال و مجال دیگری را طلب میکند.[1]
1- منابع حقوق هوایی
با توجه به ویژگیهای حقوق هوایی که آن را از دیگر شاخههای حقوق بینالملل متمایز میسازد، نظریات مختلفی به منابع آن اظهار شده است . منابع حقوق هوایی را میتوان به ترتیب زیر احصا نمود.
1-1- معاهدات بینالمللی
معاهدات دوجانبه و چندجانبه، چون با رضایت دولتها ایجاد میشوند و روشنترین قواعد را وارد حقوق بینالملل میکنند، معتبرترین و دقیقترین منبع حقوق هوایی به شمار میروند و چون سرچشمه تعهدات جدید و باعث پیشرفت و توسعه حقوق هوایی میشوند، دارای ارزش و اعتبار خاص میباشند. در تمامی زمینههای عمومی، خصوصی و جزا معاهداتی تصویب شده است که پایه و اساس حقوق هوایی را تشکیل میدهند. از مهمترین معاهدات در حقوق عمومی میتوان به کنوانسیون شیکاگو[2]، در حقوق خصوصی به کنوانسیونهای ورشو و مونترال و در حقوق جزا به کنوانسیونهای توکیو، مونترال و لاهه اشاره کرد که کنوانسیونهای مربوط به حقوق عمومی و جزا در این تحقیق مورد بحث قرار خواهند گرفت.
یکی از حقوقدانان،[3] قراردادهای بین دولتها و متصدیان حمل و نقل هوایی و نیز قراردادهای بین متصدیان حمل و نقل هوایی را از منابع حقوق هوایی شمرده است. به نظر میرسد که این نوع از قراردادها جزو منابع حقوق هوایی به شمار نیایند؛ زیرا این نوع قراردادها فقط بین متصدیان حمل ونقل که در انعقاد قرارداد دخالت داشته اند، معتبر بوده، اصولاً برای دیگران منشأ حقوق و تکالیفی نیستند و به همین دلیل عمومیت قانون را ندارند.
1-2- عرف
دولتها عملاً در روابط خود از قواعد بسیاری که در قراردادها نیامده است پیروی میکنند و از نظر حقوقی خود را موظف به مراعات آن میدانند. مجموعه این قواعد که از رفتار دولتها میتوان استخراج کرد، عرف نامیده میشود. عرف به طورکلی، ابتداییترین و اصیلترین منبع حقوق است. در حقوق هوایی عرف اهمیت ویژهای دارد و قواعد عرفی بخش اعظم این رشته از حقوق را تشکیل میدهند. معاهدات حقوق هوایی از همان ابتدای شکلگیری این رشته، تدوین یافتهاند. عرف در تشکیل و توسعه حقوق هوایی نقش به سزایی داشته است. به عنوان مثال در بین سالهای 1914 و 1918، حاکمیت به عنوان یک قاعده عرفی در حقوق هوایی مطرح و در قوانین بسیاری از کشورها وارد شد و در سال 1919 در معاهده پاریس نیز به تأیید رسید یا اینکه دولتها حق حمله به هواپیمای کشوری را ندارند عرفا پذیرفته شده و تاکنون اتفاقاتی که افتاده شدیداً مورد انتقاد دولتها و شرکتهای هواپیمایی قرارگرفته و حتی موجب شده است حمل و نقل هوایی به کشور حمله کننده برای مدتی متوقف گردد. مثالهایی در این خصوص در بخشهای بعدی این کتاب مطرح خواهد شد.
1-3- دکترین
بحث در مورد منابع حقوق بینالملل را معمولاً از عرف و یا معاهدات آغاز میکند که منابع اولیه حقوق بینالملل و در عین حال مهم ترین آنها شمرده میشوند. اما یکی از حقوقدانان معروف این رشته[4]، با اشاره به خصوصیات حقوق هوایی، از جمله تحول سریع آن، معتقد است که دومنبع مزبور نقش عمدهای در توسعه آن نداشتهاند. وی در ارائه ترتیب منابع حقوق هوایی، اولویت را به دکترین داده که نقش عمدهای در پیشرفت آن داشته است. نقش دکترین را در توسعه حقوق هوایی نمیتوان انکار کرد ولی طرح آن به عنوان مهمترین منبع، جای تامل دارد.
نکته مهم و اساسی این است که آیا نیازی به یک سلسله مقررات اختصاصی به نام حقوق هوایی هست یا نه؟ این طرز تفکر، بحثهای فراوانی را در میان دکترین حقوق هوایی پدید آورده است . یکی از بحثها این است که آیا حقوق هوایی به عنوان یک حوزه مستقل از حقوق میتواند مطرح شود یا بر حسب نیاز، باید به موارد و مقررات مشابه حقوق همچون مقررات مربوط به حمل و نقل در دریا، خشکی و یا راه آهن استناد نمود. به نظر میرسد که هواپیما به دلیل ویژگی خاص آن نیاز به یک سلسله مقررات خاص داشته باشد.[5] نقاط اشتراک فراوانی میان حقوق هوایی و حقوق دریایی وجود دارد، اما اصطلاحاتی مانند حاکمیت که در دیگر شاخههای حقوق بینالملل هم مطرح هستند، در حقوق هوایی مفهوم متفاوتی پیدا میکنند. وقتی بپذیریم که به یک سلسله مقررات اختصاصی به نام حقوق هوایی نیاز داریم، میتوان نقش دکترین را در طرح، شناسایی و تدوین آن ها به صورت معاهدات پذیرفت .
.[1]کاظمي، حميد، “بررسي جنبه هاي حقوقي (قانون و مقررات) رسيدگي به سوانح هوايي”، مجموعه مقالات دومين همايش ايمني هوايي، پژوهشگاه هوافضا، اسفند 1381، ص 63.
[2]. Chicago Convention,1944,ICAO Doc,73000/6,15UNTS6605.
[3]. Verschoor (1983),op.cit.at3.
[4]. Matte,op.cit.at370.
[5]. Verschoor,(1983)op.cit.at2.
فرم در حال بارگذاری ...