تاثیر معنا درمانی گروهی بر کاهش نشانگان افسردگی ، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز
ی 30 درصد است که از این میان اقدام به خودکشی 5 برابر بیشتر از جمعیت عادی است و این میزان به ویژه در 5 سال نخست بیماری و در سنین 40 تا 50 سال نمایان می شود (ملکوتی، 1385 ). از این رو توجه جدی به دشواری های بیماران به ویژه افسردگی و اضطراب ایشان ارزنده می نماید. روان شناسان کوشیده اند برای پیشـگیری و درمـان اضطراب، روش های گوناگونی را به افراد آموزش دهند. اما به نظر می رسدکه استفاده از روش های سنتی و ساده برای درمان اضطراب و افسردگی کافی نیست، لذا اهمیت مذهب و بـه کـارگیری روش هـای معنـوی در چنـد دهـه گذشته به صورت روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. شواهدی وجود دارد که عموم مـردم بـه طـور فزاینـده ای بـه معنویـت تمایـل دارنـد و بررسـی هـای همگانی افزایش قابل ملاحظه در علاقه به امور معنوی را تایید می کنند. مطالعات آزمایشی نیز نشان می دهـد که بین مذهب و معنویت و سلامت روانی رابطه معنا داری وجود دارد، با این حـال دلایـل ایـن ارتبـاط مـبهم است. از آنجایی که شیوه های رویارویی با افسردگی و اضطراب بیماران ام اس ناهمانند است و پژوهش های اندکی ( به ویژه در ایران) در زمینه ی سودمندی معنادرمانی در کاهش افسردگی بیماران ام.اس. انجام شده است، پژوهش کنونی با هدف کاهش افسردگی بیماران ام.اس. بر آن است تا سودمندی شیوه ی معنادرمانی را در کاهش افسردگی بررسی نماید.
1-3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بیماری مولتیپل اسکلروزیس یکی از بیماری های سیستم عصبی مرکزی می باشد که درآن غلاف میلین به صورت پیشرونده تحلیل می رود. آمار دقیقی از میزان مبتلایان به این بیماری در ایران در دسترس نیست ، اما به طور تقریبی بین 30تا 40 هزار نفر در ایران دچار این بیماری هستند. بسیاری از بیماری های مزمن، از جمله MS با خطر بالای افسردگی و نامیدی همراهند.
اضطراب احساس ناخوشی، نگرانی و یا تنشی است که فرد در پاسخ به شرایط تهدید کننده و یا فشارزا ارائه می کند. اضطراب میتواند خفیف و یا چنان شدید باشد که فرد را به هراس افکند، به طور طبیعی اضطراب گذراست اما هرگاه مدت زمان آن طولانی شود و یا در غیاب فشارهای روانی و یا تهدید ادامه یابد، آنگاه باید به عنوان یک مشکل تلقی شود. افسردگی حالتی است که انسان در دراز مدت احساس سختی و ناراحتی می کند، پریشان حال و مضطرب می باشد و زندگی را کسالت بار و دلتنگ کننده احساس میکند. فرد افسرده در رابطه با هیچ چیز احساس خشنودی، رغبت و لذت نمی کند. برای انسان های افسرده شروع کردن کارها بسیار سخت و مشکل بوده و خیلی زود خسته می شوند.(کاراکویان، 2010). یکی از مداخلات مطرح در مبحث سلامت روان، معنا درمانی است که در اثربخشی آن مطالعات مختلف اثبات شده است و می تواند فرد را در یافتن معنای زندگی یاری داده و سبب کاهش تنش ها و مشکلات روانشناسی وی گردد. معنای زندگی یکی از مقوله هایی است که انسان حقیقت جو در پی آگاهی یافتن به ماهیت آن است. معناداری زندگی، کاملاً به نگرش انسان به زندگی بستگی دارد. برای آن که زندگی فردی معنادار شود، وی باید معنای زندگی را درک نماید. یکی از معروف ترین تعریف مبنای زندگی، توسط فرانکل در سال 1984 ارائه شده است. وی معتقد است که هنگامی که انسان به فعالیت های مورد علاقه اش می پردازد، با دیگران ملاقات می کند، به تماشای آثار هنری- ادبی می پردازد و یا به دامان طبیعت پناه می برد، وجود معنا را در خود احساس می کند. همچنین هنگامی که احساس می کند که وجود و هستی اش به یک منبع لایزال پیوند خورده است و خود را متکی به چارچوب ها و تکیه گاه های گسترده و قابل اتکایی مانند مذهب و فلسفه ای که برای زندگی کردن انتخاب کرده است، می بیند، معنا را درمی یابد و آن را احساس می کند. معنای زندگی اشاره به نوعی از احساس ارتباط با خالق هستی، داشتن هدف در زندگی، تعقیب و نیل به اهداف با ارزش و رسیدن به تکامل دارد. معنای زندگی در اصل ماهیت شناختی دارد، چرا که دربردارنده باورهای افراد در مورد وجود یک هدف غایی در زندگی، اعتقاد به معنویات و زندگی اخروی است. در واقع، داشتن معنا در زندگی، یکی از پیش بینی کننده های رفاه انسان و رضایت از زندگی می باشد(دهداری وهمکاران، 1392). مطالعات نشان می دهند که مفهوم معنای زندگی ارتباط تنگاتنگی با سلامت و رفاه روان شناختی افراد دارد (ملتون، 2008). در واقع، معنادار بودن زندگی سبب پایین آمدن سطح عواطف منفی مانند اضطراب و افسردگی می شود و در نهایت سبب کاهش خطر ابتلا به بیماری های روانی می گردد.
راستای مداخلات روان شناختی، معنا درمانی گروهی دنیای کوچکی از دنیای واقعی است که در آن اعضا با هدف کشف خودشان به عنوان اینکه علایق وجودی مشترک دارند، شرکت می کنند. این روش یک سفر خود اکتشافی است که برای کسب توانایی بودن با خود حقیقی، گسترش دید نسبت به خود و دنیای اطراف و روشن سازی آنچه که به زندگی فعلی و آینده معنی می دهد صورت می پذیرد. در این گروه، افراد احساس می کنند به طور عمیقی می توانند در راه های معنادار زندگی باهم باشند (کوری، 1995).
ان آنجایی که معنا درمانی و شرکت در گروه برای ایجاد حس همدردی و جلوگیری از تنهایی در افراد موثر است، پژوهشگر در صدد است با به کار بردن تکنیک های این روش تاثیر آنها را در کاهش علائم روانشناختی افراد مبتلا، بررسی نماید.
1-4-سوال اصلی تحقیق
آیا معنا درمانی میزان اضطراب، استرس و افسردگی بیماران ام. اس را کاهش می دهد؟
1-5-اهداف تحقیق
1-تعیین تاثیر معنادرمانی گروهی بر کاهش افسردگی بیماران مبتلا به ام اس.
2- تعیین تاثیر معنادرمانی گروهی بر کاهش اضطراب بیماران مبتلا به ام اس.
3-تعیین تاثیر معنادرمانی گروهی بر کاهش استرس بیماران مبتلا به ام اس.
1-6-فرضیات تحقیق
1- معنادرمانی گروهی بر کاهش افسردگی بیماران مبتلا به ام اس موثر است.
2- معنا درمانی گروهی بر کاهش اضطراب بیماران مبتلا به ام اس موثر است.
3- معنا درمانی گروهی بر کاهش استرس بیماران مبتلا به ام اس موثر است.
فرم در حال بارگذاری ...