وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی رابطه مولفه های رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی ( مورد مطالعه شهرداری منطقه ۸ تهران)- قسمت ۷

 
تاریخ: 22-12-99
نویسنده: نجفی زهرا

 

  • ابزارهای سنجش و ارزیابی کارکنان را نادیده می گیرند و همواره آرزوی بهترین عملکرد یا Bench marking را از کارکارکنان انتظار دارند.
  • مقصرد ا نستن کارکنان به علت انتظار داشتن فعالیتهای اساسی از مدیران.
  • از ابزار جریان نقدینگی برای حل مشکلات استفاده می کنند. (برد بریگتمن[۶۲]، جان مرمن[۶۳]، ۱۹۹۹، به نقل از توره، ۱۳۸۳)

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
      1. شاخصهای شناسایی شده در ایجاد رفتار شهروندی کارکنان به ترتیب زیر معرفی میگردند.

 

۱)فداکاری: یعنی اگر کارکنان دواطلبانه در حل مشکلات کاری به سایر همکاران کمک کنند و کارکنان به شکل داوطلبانه به همکارانی که حجم کاری سنگینی دارند، کمک کنند و کارکنان به شکل داوطلبانه و ظایف همکارانی را که غیبت موجه دارند، انجام دهند و کارکنان با توجه به نیازهای شغلی به همکاران خود در انجام شغل کمک کنند و در صورتی که کارکنان مورد حمایت اجتماعی همکاران خود قرار گیرد و در صورتیکه کارکنان نسبت به رفع مشکلات روحی همکاران واحد سازمانی خود اهتمام ورزند، در این صورت رفتار شهروندی کارکنان بهبود خواهد یافت و کارآئی سازمان افزایش خواهد یافت.
۲) مشارکت (حمایتی،وظیفهای،مدنی،اجتماعی )
اگر کارکنان در جلسات غیر رسمی به منظور حل مشکلات کاری همکاران خود حضور یابند و کارکنان در فعالیتهای اجتماعی و گروهی مربوط به سازمان خود شرکت نمایند و کارکنان تمایل به دادن پیشنهادات ابتکاری و نوآورانه به منظور بهبود سازمان و رویه های آن داشته باشند و کارکنان داوطلبانه مسئولیت و وظایف اضافی را برای کمک به کارکنان و همکارانی که حجم کاری سنگینی دارند، قبول کنند و کارکنان از تغییرات و نوآوری سازنده به وسیله مدیریت سازمانی حمایت کنند دراین صورت رفتار شهروندی کارکنان بهبود خواهد یافت و همین امر باعث افزایش بهر ه وری همکاران و نتیجتاً افزایش کارآئی و اثر بخشی سازمان میگردد.
۳) تحمل پذیری (جوانمردی)
اگر در سازمان مدیران به شکایات و گلایهمندیهای جزئی کارکنان رسیدگی کنند و کارکنان تلاش کنند در هنگام شرایط و موقعیتهای دشوار بدون گلایهمندی و نارضایتی از خود خوشیتن داری نشان دهند و کارکنان از اجرای تغییرات جدید در بخش مختلف سازمانی اظهار ناخشنودی و ناراحتی نکنند و کارکنان از خط مشی و فعالیتهای سازمانی حمایت و پشتیبانی کنند و به عیبجویی و انتقاد از فعالیتهای انجام شد و خط مشیهای سازمان بپردازند و کارکنان با وجود داشتن مشکلات فراوان در خصوص رهاسازی سازمان و ترک صحبت نکنند این امر منجر به بهبود رفتار شهروندی کارکنان میگردد و در نهایت کارآئی و اثر بخشی سازمانی را ارتقاء میدهد.
۴) توجه:
در صورتیکه کارکنان تلاش کنند گامهای ضروری را به منظور پیشگیری از وقوع مشکلات کاری همکاران خود در واحد سازمانی بردارند و جلسات مشاوره مابین مدیرران و کارکنان به منظور پیشگیری از وقوع مشکلات کاری برگزار شود و کارکنان تلاش کنند قبل از انجام هر عمل و یا اتخاذ هر تصیمی اطلاعات لازم را جمعآوری کنند و کارکنان در صورتی که دادن اخطار و تذکرات کتبی به کارکنان خاطی را به منظور پیشگیری از وقوع مشکلات کاری در سازمان ضروری بدانند، در آن صورت بهره وری همکاران افزایش خواهد یافت و رفتار شهروندی ارتقاء یافته باعث افزایش کارآئی عملیات سازمان میگردد.
۵) وفاداری:
در صورتی که کارکنان به خاطر پیشرفت سازمان حاضر باشند منافع شخصی خودرا فدای منافع سازمانی نمانید و کارکنان تلاش کنند تصویر مطلوب و جذابی از سازمان را به محیط بیرون ارائه دهندو کارکنان احساس افتخار و غرور کنند از اینکه عضوی از این سازمان هستند و کارکنان این سازمان در صورتیکه شغل بهتری برایشان پیشنهاد شود، سازمان خود را ترک نکنند وکارکنان از سازمان در مقابل انتقادات نابجای همکاران و سایر افراد بیرون از سازمان دفاع کنند در این صورت همه در جهت اهداف سازمان حرکت خواهند و احساس تعلق و هویت بیشتری به سازمان خواهد داشت و در نهایت کارآئی عملکرد سازمان افزایش خواهد یافت.
۶) وظیفهشناسی:
اگر کارکنان، به موقع سرکار حاضر شوند و از زمان به طور اثربخش استفاده نمایند و کارکنان ترجیحاً از پذیرش درخواست استراحت و مرخصیهای اضافی خودداری نمایند و کارکنان تلاش کنند که از قوانین و مقررات سازمانی حتی در صورتیکه با شخصیت و روحیات آنها سازگار نباشد، پیروی کنند و کارکنان این تصور را داشته باشند، ضروری است به افرادی که به موقع سرکار حاضر نمیشوند، اخطار و تذکرات داد ه شود، در این صورت رفتار شهروندی کارکنان بهبود و ارتقاء خواهد یافت.
۳-۲ پیشینه پژوهش
رفتار شهروندی سازمانی یکی از متغیرهای است که در چند دهه اخیر مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار گرفته است. همچنین نتایج تحقیقات انجام شده نشان می دهد عوامل زیادی بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر می گذارند: بین رهبری تحول آفرین با تعهد کارکنان، سطوح پایین استرس شغلی، رضایت شغلی و رضایت از رهبر، خلاقیت، هوش عاطفی، مبادله رهبر- پیرو و رفتار شهروندی سازمانی ارتباط مثبتی وجود دارد (Bass، ۱۹۸۵; Smit et al.، ۱۹۸۳; Organ، ۱۹۸۸; Boyal & brison، ۱۹۸۸; Yukle، ۱۹۸۹;، به نقل از یعقوبی و همکاران، ۱۳۹۰)
چن و لی فار[۶۴] (۲۰۰۱) در پژوهشی با عنوان «رفتار های رهبری تحول آفرین و مبادلهای در سازمان های چینی» نشان دادند بین رفتار های تحول آفرین رهبر و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین رفتارهای مبادلهای رهبر و رفتار شهروند سازمانی کارکنان رابطه معناداری مشاهده نشد (Chen & Fahr به نقل از یعقوبی و همکاران، ۱۳۹۰).
فـی چن[۶۵] (۲۰۰۶) رابطه بین رهبری تحول آفرین و تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی را مورد مطالعه قرار داد که نتیجه تحقیق بیانگر این بود که سبک رهبری تحول آفرین باعث ایجاد تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بالای در اعضای سازمان می شود (Chen fei، به نقل از یعقوبی و همکاران، ۱۳۹۰).
تویگ[۶۶] و همکاران(۲۰۰۷) در تحقیقی با عنوان «رهبری تحول آفرین در سازمانهای صنعتی» بر اهمیت نقش سبک رهبری تحول آفرین در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی از جانب کارگران تآکید کردند.( Twigg، به نقل از یعقوبی و همکاران، ۱۳۹۰).
تحقیق شعبانی و همکاران(۱۳۹۰)، با هدف شناسایی رابطه رهبری تحول آفرین و رفتار مدنی سازمانی در کتابخانه های دانشگاه تهران و مشخص نمودن میزان پیش بینی پذیری رفتار مدنی سازمانی بر اساس ابعاد رهبری تحول آفرین و سهم تبیینی هرکدام از آن ها انجام شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان دهنده این است که بین ابعاد رفتار آرمانی، نگرش آرمانی، تحریک ذهنی و ملاحظات فردی با رفتار مدنی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. بین عامل کلی رهبری تحول آفرین و رفتار مدنی سازمانی نیز رابطه معنی داری در سطح یک درصد وجود دارد. همچنین از ۲۰ درصد از واریانس / بین مولفه های رهبری تحول آفرین، رفتار آرمانی و نگرش آرمانی به اندازه ۷ رفتار مدنی سازمانی را به طور معنی داری پیش بینی می کنند.
ویکتوریا رفلر[۶۷](۲۰۰۴) در پژوهشی در مقطع دکترا تأثیر هوش عاطفی مدیران بر اعتماد و رفتار شهروندی سازمانی زیردستان را مورد بررسی قرار داد. وی در پژوهش خود از مدل مایر و سالووی در هوش عاطفی استفاده کرد که نتایج تحقیق حاکی از این بود مدیرانی که هوش عاطفی بالای داشتند دارای کارکنانی بودند که رفتار شهروندی سازمانی بالای را از خودشان نشان می دادند و همچنین زیردستان نسبت به سبک مدیریت آنها اعتماد بیشتری داشتند(Victoria Refler به نقل از یعقوبی و همکاران، ۱۳۹۰).
پودساکوف(۲۰۰۰) در بررسی رابطه بین سبک های رهبری و رفتار شهروندی سازمانی نشان داد رفتارهای رهبری تحول آفرین با هر پنج مؤلفه رفتارهای شهروندی سازمانی مدل ارگان ارتباط معنادار مثبتی دارد. و از میان رفتارهای رهبری تعامل گرا، دو نوع این رفتارها دارای رابطه معنادار با عناصر پنج گانه رفتار شهروندی سازمانی می باشند که عبارتند از: رفتار پاداش دهی اقتضایی که دارای ارتباط مثبت است، رفتار تنبیهی غیراقتضایی که دارای ارتباط منفی می باشد (Podsakoff et al به نقل از یعقوبی و همکاران، ۱۳۹۰).
در پژوهشی دیگر، ارتباط بین تئوری «مبادله رهبر- عضو[۶۸]» با رفتار شهروندی سازمانی صورت گرفته که نتایج این مطالعه نشان می دهد، بهبود کیفیت مبادله رهبر- عضو، احساس تعهد و رفتار شهروندی را ارتقا می بخشد(همان منبع).
بولینو[۶۹] و همکاران ( ۲۰۰۴) طی یک تحقیقی در رابطه با جنبه های منفی رفتار شهروندی سازمانی، بیان کردند که تحقیقات قبلی فقط در مورد جنبه های مثبت رفتارهای شهروندی سازمانی به بحث پرداختند. اما رفتار شهروندی سازمانی ممکن است به دلایل منفی زیر صورت بگیرد:

  • رفتار شهروندی سازمانی ممکن است در نتیجه انگیزه های خدمت به خود صورت بگیرد.
  • رفتار شهروندی سازمانی ممکن است غیر مرتبط و یا حتی ارتباط منفی با عملکرد سازمانی داشته باشد.
  • رفتار شهروندی سازمانی ممکن است نتایج منفی برای کارمندان داشته باشد(توکلی، ۱۳۸۸).

میرکمالی و همکاران(۱۳۹۰) به بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با یادگیری سازمانی در شرکت سایپا پرداخته اند؛ با این هدف ۱۳۸ نفر از کارکنان ستادی شرکت سایپا به صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد بین مؤلفه های رهبری تحولآفرین و مؤلفه های یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در نهایت نفوذ آرمانی (رفتار) به عنوان یکی از ابعاد رهبری تحولی، مهمترین پیش بینی کننده یادگیری سازمانی محسوب می شود.
پژوهش یعقوبی و همکاران(۱۳۹۰) با هدف بررسی ارتباط بین رهبری تحول آفرین و رفتار شهروندی سازمانی در سازمان مدیریت و برنامه ریزی و اداره امور مالیاتی استان قم صورت گرفته است. در این راستا داده های مورد نیاز برای تحلیل این ادعا با بهره گرفتن از پرسشنامه های چند عاملی رهبری و رفتار شهروندی سازمانی- جمع آوری گردید. تحلیل اطلاعات با بهره گرفتن از ضریب همبستگی پیرسون حاکی از این است که رابطه بین سبک رهبری تحول آفرین و رفتار شهروندی سازمانی معنادار است. بعلاوه تمامی مؤلفه های رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری دارند. همچنین تحلیل رگرسیون چند عاملی بیانگر این است که از میان مؤلفه های رهبری تحول آفرین، رفتار های آرمانی و ملاحظات فردی بیشترین تأثیر را در رفتار شهروندی سازمانی دارند.
هدف مقاله بیک زاده و همکاران (۱۳۹۰) بررسی تاثیر معنویت محیط کاری بر مولفه های رفتار شهروندی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش نواحی پنج گانه شهر تبریز است. برای این منظور رفتار شهروندی سازمانی بر اساس نظریه اورگان و باتمن در پنج بعد؛ نوع دوستی، وجدان، جوانمردی، ادب و نزاکت و رفتار مدنی و معنویت محیط کاری بر اساس نظریه میلیمن و همکارانش تعریف و در این راستا پنج فرضیه تنظیم شده است، برای آزمون این فرضیه ها، دو پرسشنامه شامل پرسشنامه معنویت محیط کاری با ۲۱ سوال و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی با ۳۰ سوال استفاده شد.نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها، نشان دهنده تائید فرضیه های اول چهارم و پنجم و رد فرضیه های دوم و سوم تحقیق است؛ به عبارتی معنویت محیط کاری بر مولفه های نوع دوستی، ادب و ملاحظه، و رفتار مدنی رفتار شهروندی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش نواحی پنج گانه شهر تبریز موثر است و بر مولفه های وجدان و جوانمردی رفتار شهروندی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش نواحی پنج گانه شهر تبریز موثر نمی باشد
در پژوهش عابدی جعفری و مرادی(۱۳۸۴) که با هدف بررسی ارتباط بین هوش عاطفی و رهبری تحول آفرین، انجام گرفت میزان هوش عاطفی ۳۳ نفر از مدیران یک شرکت تولیدی با بهره گرفتن از پرسش نامه سنجیده شد و سبک رهبری تحول آفرین آن ها با بهره گرفتن از پرسش نامه چند عاملی رهبری، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از وجود رابطه ای قوی میان دو متغیر (۰۱٫، p < 0/76 r =) است. هم چنین تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد که از میان عناصر پنج گانه هوش عاطفی سه جزء همدلی، خودآگاهی و انگیزش قادر به توضیح ۷۸درصد تغییرات در رهبری تحول آفرین هستند.
۴-۲ نتیجه گیری
رهبران تحول آفرین پیچیده و پویا عمل میکنند ،ارزشها باورها و اهداف پیروان را تحت تاثیر قرار میدهند،همانند نوعی از رهبران کاریزما. این رهبران چشم انداز روشنی از آینده سازمان و راه رسیدن به اهداف را برای زیردستان مشخص و در راستای اهمیت به منابع انسانی سازمان را در راه رسیدن به اهداف یاری می رسانند. رهبران تحولی ،دارای بصیرت ،پایبند به اصول و توانمند ساز هستند و از عواملی چون ویژگیهای آرمانی ،رفتارهای آرمانی،انگیزش الهام بخش ،ترغیب ذهنی و ملاحظات فردی در مدیریت استفاده می کنند. ایشان رفتار شهروندی سازمانی پرسنل که رفتاری داوطلبانه و اختیاری است و جزء وظایف رسمی کارکنان نمی باشد اما باعث بهبود وظایف سازمانی می گردد را افزایش می دهند. رفتارهای شهروندی شامل رفتارهای یاریگرانه، جوانمردی ، نوآوری ، وظیفه شناسی، فداکاری و … می باشند. رهبران تحول آفرین باعث رشد رفتارهای شهروندی سازمانی شده و با توجه به این مورد در جهت پیشرفت اهداف سازمانی کارا و توانمند هستند. رفتار شهروندی سازمانی یکی از متغیرهای است که در چند دهه اخیر مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار گرفته است. همچنین نتایج تحقیقات انجام شده نشان می دهد عوامل زیادی بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر می گذارند: بین رهبری تحول آفرین با تعهد کارکنان، سطوح پایین استرس شغلی، رضایت شغلی و رضایت از رهبر، خلاقیت، هوش عاطفی، مبادله رهبر- پیرو و رفتار شهروندی سازمانی ارتباط مثبتی وجود دارد (Bass، ۱۹۸۵; Smit). چن و لی فار[۷۰] (۲۰۰۱) در پژوهشی با عنوان «رفتار های رهبری تحول آفرین و مبادلهای در سازمان های چینی» نشان دادند بین رفتار های تحول آفرین رهبر و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد . تویگ[۷۱] و همکاران(۲۰۰۷) در تحقیقی با عنوان «رهبری تحول آفرین در سازمانهای صنعتی» بر اهمیت نقش سبک رهبری تحول آفرین در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی از جانب کارگران تآکید کردند. پودساکوف(۲۰۰۰) در بررسی رابطه بین سبک های رهبری و رفتار شهروندی سازمانی نشان داد رفتارهای رهبری تحول آفرین با هر پنج مؤلفه رفتارهای شهروندی سازمانی مدل ارگان ارتباط معنادار مثبتی دارد. و از میان رفتارهای رهبری تعامل گرا، دو نوع این رفتارها دارای رابطه معنادار با عناصر پنج گانه رفتار شهروندی سازمانی می باشند که عبارتند از: رفتار پاداش دهی اقتضایی که دارای ارتباط مثبت است، رفتار تنبیهی غیراقتضایی که دارای ارتباط منفی می باشد (Podsakoff et al به نقل از یعقوبی و همکاران، ۱۳۹۰).
۵-۲ چارچوب مفهومی تحقیق
چارچوب مفهومی می تواند بخش مهمی از یک دیدگاه نظری باشد که می کوشد پدیده ها را بر حسب آرایشی از مفاهیم مرتبط، یا یک طرح مفهومی نمایش دهد و این زمانی است که ما در تحقیق به دنبال چه چیزی یک پدیده هستیم لذا در این تحقیق، با عنایت به نظرات دانشمندانی همچون باتمن و اورگان(۱۹۸۳)، اسمیت، ارگان و نیر(۱۹۸۳)، پودساکوف، مکنزی و مورمن(۱۹۹۰)، ویلیامز و اندرسون(۱۹۹۱)، موتوویدلو و وان اسکوتر(۱۹۹۴)، وان دیام گراهام و دیانسچ(۱۹۹۴)، مورمن و بلکی(۱۹۹۵)، وان اسکوتر و موتوویدلو(۱۹۹۶)، فارح ارلی(۱۹۹۷) و وان دیان و لیپن(۱۹۹۸) و نیز تحقیق صالح نیا و توکلی در دانشگاه اصفهان برای متناسب سازی با فرهنگ ایرانی (یعقوبی و همکاران، ۱۳۸۹)،
ابعاد این چارچوب مفهومی{ متغیر های وابسته و مستقل و نیز شاخص های رهبری تحول آفرین (ویژگیهای آرمانی، رفتارهای آرمانی، انگیزش الهام بخش، ترغیب ذهنی و ملاحظات فردی)} به شرح زیر مشخص می شود:
متغیر مستقل متغیر وابسته
ویژگیهای آرمانی
رفتار شهروندی

نتیجه تصویری برای موضوع هوش


فرم در حال بارگذاری ...

« ارزیابی میزان مس، روی و منگنز در سرم، کبد و استخوان موشهای صحرایی نر تغذیه شده با نان غنی شده با آهن و بررسی ارتباط آنها با شاخص های استرس اکسیداتیوبررسی آرایه های ادبی در متون و اشعار مانوی- قسمت ۷ »