وبلاگ

توضیح وبلاگ من

عوامل تعیین کننده مهارت‏ اجتماعی:/پایان نامه درباره یادگیری مشارکتی

کلی[1] (2002) بعد یادگیری را هم به این تعریف می‏افزاید، او می‏گوید مهارت‏های اجتماعی عبارت است از رفتارهای معین و آموخته شده‏ای که افراد در روابط میان فردی خود برای کسب تقویت‏های محیطی یا حفظ آن انجام می‏دهند (هارجی و دیگران، ترجمه فیروزبخت، 1378، ص12).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

عوامل تعیین کننده مهارت‏های اجتماعی

 

یوسفی (1380) به عوامل تعیین کننده مهارت‏های اجتماعی اشاره می‏کند و عنوان می‏نماید که عوامل تعیین کننده مهارت‏های اجتماعی را می‏توان اساسا به سه دسته تقسیم کرد:

 

    • عوامل عاطفی

 

    • عوامل شناختی

 

  • عوامل رفتاری

 

 

-عوامل عاطفی:

 

هر چند احساسات و عواطف پیشامدهای خصوصی به شمار می‏آیند و اندازه گیری آن جز به شکل رفتار مشهود مقدور نیست. با این حال در مهارت‏های اجتماعی جای خود را دارند و شامل شناخت و تعیین ماهیت و عواطف دیگران، یادگیری راه‏های مناسب و قابل قبول و ابراز احساس در وضعیت مختلف می‏باشند.

 

 

 

 

 

-عوامل شناختی:

 

عوامل شناختی مهارت‏های اجتماعی، شامل مهارت‏های مربوط به ادراک اجتماعی، حل مسائل اجتماعی و قدرت استنباط می‏گرددو آنچه به حل مسائل و مشکلات اجتماعی مربوط می‏شود و مستلزم برخورد با مسئله، تشخیص مسئله توجه به راه‏های مختلف و انتخاب یکی از راه حل‏ها و ارزیابی نتیجه کار است. هر چند آدمی بهتر بتواند به این متقضیات پاسخ مثبت بدهد، قدرت سازگاری و بهداشت اجتماعی عمیق تری خواهد داشت (یوسفی، 1380، ص25).

 

 

 

-عوامل رفتاری:

 

عوامل رفتاری مهارت‏های اجتماعی، توانایی تعامل سالم با دیگران، انعطاف پذیری و تطبیق خود با وضعیت و محیط است.

 

 

 

ویژگی‏های مهارت اجتماعی

 

    • ارتباط فرد به فرد که شامل تبادل و تفسیر پیام هاست.

 

    • عوامل موثر در یادگیری رشد پیدا می‏کنند و علاوه بر شخصیت فرد تجارب گذشته و تعامل بین فردی او نیز در رسیدن به هدف موثر است.

 

    • به صورت کلامی (سخن، لغات یا جملات) و یا غیرکلامی (استفاده از چشم، تن صدا بیان چهره‏ای و ژست ها) می‏باشد.

 

    • از فرهنگ و گروه اجتماعی که فرد در آن زندگی می‏کند، تاثیر می‏پذیرد.

 

    • از طریق تقویت اجتماعی رشد پیدا می‏کند. این تقویت در صورتی موثر است که مورد علاقه فرد بوده برانگیزاننده باشد.

 

  • طبیعت دوجانبه دارد و رفتارهای دوسویه را می‏طلبد، از عوامل محیطی، سن، جنس و موقعیت دیگر افراد تاثیر می‏پذیرد (کامبز و کی[2]، 2002).

 

 

[1] – Celi

 

[2] – Kamps and Kay

 

 

 

تأثیر یادگیری مشارکتی (جیگ ساو) بر مهارت‏های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش ‏آموزان دختر پایه هفتم شهرستان جم

ویژگی‏ مهارت اجتماعی:/پایان نامه درباره یادگیری مشارکتی

ویژگی‏های مهارت اجتماعی

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

    • ارتباط فرد به فرد که شامل تبادل و تفسیر پیام هاست.

 

    • عوامل موثر در یادگیری رشد پیدا می‏کنند و علاوه بر شخصیت فرد تجارب گذشته و تعامل بین فردی او نیز در رسیدن به هدف موثر است.

 

    • به صورت کلامی (سخن، لغات یا جملات) و یا غیرکلامی (استفاده از چشم، تن صدا بیان چهره‏ای و ژست ها) می‏باشد.

 

    • از فرهنگ و گروه اجتماعی که فرد در آن زندگی می‏کند، تاثیر می‏پذیرد.

 

    • از طریق تقویت اجتماعی رشد پیدا می‏کند. این تقویت در صورتی موثر است که مورد علاقه فرد بوده برانگیزاننده باشد.

 

  • طبیعت دوجانبه دارد و رفتارهای دوسویه را می‏طلبد، از عوامل محیطی، سن، جنس و موقعیت دیگر افراد تاثیر می‏پذیرد (کامبز و کی[1]، 2002).

 

 

شش عنصر اصلی در ارزیابی نشانه‏های مهارت اجتماعی

 

ماتسون و دیگران (2003) در ارزیابی نشانه‏های مهارت اجتماعی به شش عنصر اصلی اشاره می‏کند:

 

    • مهارت‏های اجتماعی به طور معمول آموخته می‏شوند.

 

    • شامل مجموعه از رفتارهای کلامی و غیرکلامی گوناگون و ویژه اند.

 

    • مستلزم داوطلب شدن و ارائه پاسخ‏های مناسب فرد هستند.

 

    • تقویت اجتماعی دیگران را به حداکثر می‏رسانند.

 

    • ماهیتی تعاملی دارند و به زمان بندی مناسب و تاثیر متقابل برخی از رفتارها احتیاج دارند.

 

  • تحت تاثیر عوامل محیطی همچون سن، جنس، پایگاه طرف مقابل می‏باشند.

تراور[2] (2004) مهارت‏های اجتماعی را به دو بعد تقسیم می‏کنند. اجزاء مهارت و فرایندهای مهارت اجزاء، مهارت را فرآیندهای واحدی نظیر نگاه کردن، تکان دادن سر، یا رفتارهایی در روابط اجتماعی مانند سلام، خداحافظی تشکیل می‏دهند. فرایندهای اجتماعی به توانایی فرد در ایجاد رفتار ماهرانه بر اساس قواعد و اهداف مربوطه و در پاسخ به بازخوردهای اجتماعی اشاره دارد. این تمایز نیاز فرد را به نظارت بر موقعیت‏ها و تغییر رفتار در برابر واکنش سایر افراد می‏سنجد. (نریمانی و همکاران، 1381)

 

ایلسر و فردریکسن[3] (2007) مهارت‏های اجتماعی را هم دارای جنبه‏های مشهود و هم دارای عناصر شناختی نامشهود می‏دانند. عناصر شناختی نامشهود افکار و تصمیماتی است که باید در ارتباطات متقابل بعدی گرفته شود یا انجام گیرد این عناصر همچنین مقاصد و بینش فرد دیگری را شامل می‏شود که واکنش در برابر آن احتمالا بر اندیشه‏های طرف مقابل تاثیر می‏گذارد (دهقان، 1382).

 

تراور (2007) به این نکته اشاره دارد که مهارت اجتماعی نه تنها امکان شروع و تداوم روابط متقابل و مثبت را با دیگران فراهم می‏آورد بلکه توانایی به اهداف ارتباطی را نیز در شخص ایجاد می‏کند.

 

الیوب و گریشمن[4] (2007) کنش متقابل اجتماعی را به یک فرایند مرحله‏ای که هر مرحله نیازمند یک مجموعه از مهارت‏های متفاوتی است تجربه نموده اند، مرحله اول ارتباط، نیازمند مهارت گیرندگی است که شامل مهارت‏هایی است که برای توجه کردن و درک درست اطلاعات اجتماعی متناسب که در موقعیت‏ها وجود دارد لازم می‏باشد، چون متناسب بودن رفتار بیان فردی ما معمولا وابسته به موقعیت‏ها است، انتخاب رفتار اجتماعی درست، بستگی زیادی به شناخت صحیح نشانه‏های میان فردی و محیطی دارد که ما را به پاسخ‏های موثر رهنمون می‏شوند. مثال‏های مهارت‏های گیرندگی شامل شناخت متناسب اشخاصی است که با آنها تعامل می‏کنیم. شناخت صحیح احساسات و امیالی که دیگران بیان می‏کنند در واقع شنیدن صحیح آنچه دیگران بیان می‏کنند و دانستن اهداف شخصی فردی که با ما تعامل می‏نماید، می‏باشد (ده بزرگی، 1382). در مرحله بعدی ما نیازمند مهارت‏های پردازشی می‏باشیم رای موفق شدن در رویارویی میان فردی، نیازمند به این هستیم که بدانیم می‏خواهیم چه چیزی را به دست آوریم و چگونه می‏توانیم به بهترین وجه آن را کسب کنیم. انتخاب مهارت‏هایی که برای کسب اهداف نزدیک تر موثرترند مستلزم توانایی حل مشکل به شیوه منظم و سازمان یافته می‏باشد. بعد از درک صحیح اطلاعات اجتماعی متناسب با موقعیت (مهارت‏های گیرندگی) و شناخت مهارت‏های لازم برای تعامل مهارت‏های پردازشی می‏بایستی مهارت‏ها را به طرز شایسته‏ای برای تکمیل موفقیت آمیز مبادله‏های میان فردی به اجرا درمی‏آوریم.

 

[1] – Kamps and Kay

 

[2] – Traver

 

[3] – Ilser and Fridriksen

 

[4] – Ghirshman

 

 

 

تأثیر یادگیری مشارکتی (جیگ ساو) بر مهارت‏های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش ‏آموزان دختر پایه هفتم شهرستان جم

راهبردهای حل مسئله//پایان نامه پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

توانایی کودک در به‌کارگیری تفکر برای حل مسئله‌ها، کلید موفقیت در زندگی او خواهد بود. منافع زودرس بسیاری نیز وجود دارد که در گروه این هستند تا کودکان را مسئله گشا تربیت کنیم. فعالیت‌های ناظر به حل مسئله باعث تحریک و توسعه‌ی مهارت‌های مربوط به تفکر و استدلال می‌شود. این فعالیت‌ها دانش کودک درباره ارتباط‌ها و امور واقع را متناسب کرده، آن را کاربردی می‌کنند. کسب نتیجه‌های خوب به پرورش اعتمادبه‌نفس و قابلیت‌های کودک کمک می‌کند و نگرش ((من خودم به‌تنهایی می‌توانم این مسئله را، موردبررسی قرار دهم» را در او به وجود آورد. این فعالیت‌ها فرصت‌هایی را هم برای کودکان ایجاد می‌کنند تا ایده‌های خود را با دیگران در میان بگذارند و همکاری ثمربخش با دیگران، یا به عبارت دیگر رویکرد ((بیا باهم این مسئله را حل کنیم)) را فرا‌گیرند.

 

فعالیت‌های ناظر به حل مسئله نه‌تنها سطح اطلاعات، مهارت‌ها و نگرش‌ها را بالا می‌برد بلکه فرصت‌هایی را هم برای معلمین یا بزرگ‌سالان فراهم می‌کند تا چه گونگی یادگیری، نحوه‌ی برقراری ارتباط و برخورد کودکان با مشکلات را مورد ملاحظه قرار دهند. برای بررسی این‌که آیا کودک یک فرایند علمی یا مفهوم اصلی یکی از حوزه‌های دانش را درک کرده است، هیچ روشی بهتر از این نیست که ببینیم آیا او می‌تواند از آن آموخته‌ها در حل مسئله استفاده کند یا خیر. از طریق به کار گرفتن مهارت‌ها و دانسته‌ها توسط کودک، یک بازخورد حاصل می‌شود. کار کردن بر روی مسئله‌های عمومی و متعارف می‌تواند راهی باشد برای اینکه سوار بر قایق شده، تجربه‌های مختلف را که چون جزیره‌هایی پراکنده و غیر مرتبط هستند، به هم مرتبط کنیم و از این طریق شبکه تفکر را توسعه دهیم. (فیشر، 1385: 171 تا 172)

 

2-1-5- راهبردهای حل مسئله

 

تعاریف و الگوهای مختلفی از راهبرد حل مسئله ارائه‌شده است. در الگوی حل مسئله فرد نخست از وجود مسئله آگاه می‌شود. این مرحله ازآنچه بدان نسبت داده‌شده بسیار پیچیده‌تر است. تشخیص یک مسئله معنایی بسیار فراتر از جستجوی کلمات اصلی ساده یا حل مسئله ریاضی دارد. مسئله عموماً در موقعیتی نامعین متناقض و متضاد ایجاد می‌شود. مسئله تعیین‌کننده فاصله‌ی وضعیت موجود با موقعیت مطلوب است، هر مسئله باید به‌طور صریح، روشن و دقیق بیان و تعریف شود. بیان روشن مسئله برای تجزیه‌وتحلیل آن امری اساسی است. برای حل مسئله گاه لازم است آن را به اجزاء فرعی قابل‌فهم تجزیه کنیم. حتی فراتر از آن، حل‌کنندگان متخصص باید علل یا دلایل وجود آن مسئله را بررسی کنند. اجرای درست فعالیت‌ها در فرایند حل مسئله به عینی کردن اهداف، معرفی موقعیت، بیان عواملی که ممکن است شرایط را از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب تغییر دهد و چیزهایی که کارکرد این عوامل را محدود می‌کند، نیازمند است.

 

پس از بیان یا تعریف مسئله به‌طور دقیق و روشن فرد باید نقشه یا طرحی را برای حل آن انتخاب یا تهیه کند. طرحی که وضعیت موجود را به وضعیت مطلوب نزدیک کند. برای حل هر مسئله‌ای نقشه یا طرح‌های متعددی وجود دارد که برخی از آن‌ها به سازمان‌دهی نیازمند دارد و برخی دیگر مانند فرضیه‌سازی و آزمایش فرضیه احتمالاً به پردازش نیازمند است. درهرصورت برای چنین کاری مهارت دانش و شناخت راه‌حل‌ها و تخصص در به‌کارگیری راه‌حل‌ها به‌منظور حل واقعی مسائل ضرورت دارد. پس از شناسایی و انتخاب راه‌حل مناسب باید راه‌حل‌ها و نتایج حاصل از آن‌ها به‌منظور مشاهده‌ی دقیق راه‌حل‌ها و نیز مشخص کردن منطقی و موجه بودن آن‌ها مجدداً بررسی و ارزشیابی شود و سرانجام چگونگی اجرای راه‌حل‌ها تحلیل و با دیگر مهارت‌های حل مسئله تلفیق و ترکیب گردد. (بیر،1987: 28)

 

راهبردهای حل مسئله مجموعه‌ای از فعالیت‌های هدفمند در فرایند حل مسئله است. در فرایند اجرای حل مسئله دو راهبرد وجود دارد: راهبرد عمومی و راهبرد خصوصی.

 

راهبرد عمومی برای حل مسائل گوناگون مستقل از محتوا به کار می‌رود؛ درحالی‌که راهبرد خصوصی به زمینه یا محتوای خاصی اختصاص دارد. یکی از مجادله‌های موجود در مباحث مربوط به حل مسئله این است که باید به دانش‌آموزان راهبردهای خصوصی مسائل متعدد را آموزش داد یا راهبرد عمومی را که در بسیاری از انواع مسائل کاربرد دارد. معمولاً رویکر ((خصوصی)) قابلیت تعمیم را فدای توان حل مسئله می‌کند و رویکرد ((عمومی)) توان حل مسئله را فدای قابلیت. با توجه به این محدودیت به معلمان توصیه می‌شود دانش‌آموزان را با انواع مسائل و راهبردهای خصوصی و عمومی آن آشنا سازند.

 

از راهبردهای عمومی می‌توان در حل مسائل متنوع استفاده کرد. گاه ممکن است راه‌حل‌های متعددی برای مسئله وجود داشته باشد ولی برای انتخاب بهترین راه‌حل هیچ‌گونه حکم یا دلایلی وجود نداشته باشد. در چنین مواردی باید راهبردهایی را برای محدود کردن تحقیق به کار گرفت؛ اما گاهی بعضی از تحقیقات آن‌چنان مبهم است که از راه‌حل مشخصی نمی‌توان استفاده کرد

 

تأثیر روش‌های حل مسئله به‌صورت کار گروهی بر روی تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان سوم ابتدایی شهر قم

روشهای حل مساله//پایان نامه پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

استفاده از راهبردهایی همچون راهبردهای ذیل توصیه می‌شود:

 

    • راهبردهای محدود کردن تحقیق. مسائل واقعی جهان اغلب راه‌حل‌های ممکن بسیاری دارد؛ در نتیجه باید به راهبردهایی متوسل شد که تحقیق را محدود کند تا بتوان به‌درستی مسئله را حل کرد. یکی از این راهبردها ((کار وارونه)) است که تجزیه‌وتحلیل ((ابزار – هدف)) از اشکال مفید آن و شامل مراحل ذیل است:

 

    • تعیین تفاوت وضعیت موجود باهدف نهایی محاسبه تفاوت وضعیت موجود با وضعیت مطلوب،

 

    • تعیین عملیات مربوط به تفاوت

 

    • انجام دادن عملیاتی به‌منظور کاهش تفاوت وضعیت موجود با وضعیت مطلوب

 

    • تکرار مراحل اول تا سوم تا حل نهایی مسئله

 

    • تجزیه‌وتحلیل ابزار – هدف مستلزم انتخاب فعالیت‌هایی برای کاهش تفاوت وضعیت موجود باهدف نهایی است. اگر فردی با این‌گونه فعالیت‌ها آشنایی نداشته باشد نمی‌تواند دانش خود را فعال و از تحلیل ابزار–اهداف استفاده کند. اگر فعالیت‌های عملکردی دانش بیانی در یک حیطه نقص و کمبود داشته باشد. در اجرای تجزیه‌وتحلیل ابزار- اهداف با مشکل مواجه خواهد شد .

 

  • راهبرد بسط تحقیق. تجزیه‌وتحلیل ابزار – اهداف راهبردی است که راه‌حل‌های تحقیق و کاوشگری را محدود می‌کند؛ اما گاه مسئله از طریق بسط تحقیق بهتر حل می‌شود، به‌ویژه هنگامی‌که راه‌حل‌های ناشناخته و ناکافی باشد (مانند مسائل ملی و جهانی، مسائل فردی پیچیده و مسائل علمی و هنری) دو روش برای بسط تحقیق وجود دارد: تمثیل و سیال سازی ذهنی.

الف تمثیل: زمانی که فرد دانش کمی در مورد مسئله‌دارد از تمثیل استفاده می‌شود. تمثیل شامل معرفی مسئله با استفاده از حوزه‌ی آشنا در دانش مربوط به مسئله و درنهایت ارزشیابی سودمندی دانش موجود است.

 

ب سیال سازی ذهن. راهبرد دیگر برای افزایش راه‌حل‌های کیفی یک مسئله سیال سازی ذهنی نام دارد که شامل مراحل ذیل است:

 

    • تشخیص مسئله

 

    • به نتیجه رسیدن بدون تجزیه‌وتحلیل

 

    • تصمیم گرفتن بر اساس معیاری برای حدس زدن راه‌حل‌های عمومی

 

  • استفاده از این معیار برای انتخاب بهترین راه

سیال سازی دهنی هم شامل ((کار به جلو)) است و هم شامل تجزیه‌وتحلیل ((ابزار – هدف))؛ بنابراین، بر راهبردهای دیگر برتری دارد. از طریق سیال سازی ذهنی بهتر از روش تجزیه‌وتحلیل ابزار- هدف می‌توان به حل مسائل دست‌یافت. تحقیقات نشان می‌دهند که نتایج سیال سازی ذهنی راه‌حل‌های بالایی را ارائه می‌دهد. کیفیت راه‌حل‌ها در سیال سازی ذهنی، همانند تمثیل، به دانش بیانی خود فرد بستگی دارد. (شعبانی، تابستان1393 :118 تا121)

 

2-1-6-2-الگوی حل مسئله

 

الگوهای تدریس درواقع الگوهای یادگیری هستند. با استفاده از الگوها درحالی‌که به شاگرد در کسب اطلاعات، نظرات، مهارت‌ها و راه‌های تفکر کمک می‌شود، نحوه‌ی یادگیری نیز به آنان آموخته می‌شود. درواقع آموزش از راه الگوها باعث افزایش استعداد شاگردان در یادگیری می‌شود.

 

الگوهای تدریس نتیجه تلاش افرادی است که در جستجوی چگونگی یادگیری دانش‌آموزان و تأثیر رفتار معلم بر آن‌ها بوده‌اند و معلمانی که برای حل مسائل کلاس دست به تحقیق و تجربه می‌زدند. (بهمئی،1390: 111)

 

الگوهای حل مسئله در آموزش بر مبنای ایده‌های جان دیویی (1916) شکل‌گرفته‌اند. در میان تمامی کمک‌های او به آموزش‌وپرورش، طرفداری او از برنامه تحصیلی بر مبنای مسائل اهمیت خاصی دارد. ازنظر او مسئله عبارت از هر موردی است که باعث ایجاد شک و تردید شود. دیویی می‌گوید مسئله‌ای که بتواند به‌عنوان یک موضوع موردمطالعه ارزشمند باشد، باید دو معیار دقیق و جدی را در برگیرد: اول آن مسئله باید برای فرهنگ مهم باشد و دوم باید برای دانش‌آموز نیز مهم بوده و به او مربوط باشد. (دونالدسی،1379: 322)

 

[1]-expanding research

 

[2]-parable

 

[3]-brainstorming

 

[4]-working forward

 

 

 

تأثیر روش‌های حل مسئله به‌صورت کار گروهی بر روی تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان سوم ابتدایی شهر قم

تغییر اساسی دانش،پایان نامه درباره چابكي سازماني

پیتر دراکر(1993) معتقد است: مهمترین منبع ثروت در جامعه فرا سرمایه داري، دانش و اطلاعات است. او سه تغییر اساسی دانش « انقلاب »را در خلال قرن بیستم، ملاحظه نموده است:

 

جدول(2-1): سه انقلاب و تغییر اساسی دانش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  انقلاب اول انقلاب دوم انقلاب سوم
انقلاب صنعتی بهره‏وری مدیریت
کاربری دانش ابزار‏ها،فرآیند و محصولات نیروی کار دانش

 

 

انقلاب اول، انقلاب صنعتی است که در آن، از دانش براي تولید ابزارها و فرآیندها و محصولات استفاده شد. انقلاب دوم، بهره‏وري میباشد که افرادي مانند تیلور و فورد اقدام به استفاده از دانش براي نیروي کار کردند. انقلاب سوم، انقلاب مدیریت است که در آن از دانش به خاطر خود دانش استفاده می‏شود.

 

این سخنان به این معنی نیست که عوامل سنتی تولید، حذف شده‏اند بلکه فقط جایگاه‏شان تغییر کرده است. دراکر می‏گوید تا وقتی که دانش موجود است، سایر عوامل تولید به راحتی قابل دسترسی می‏باشند.

 

موج چهارم حیات تاریخی انسان با ورود به عصر مجازي و مفاهیم تازه‏هاي چون جامعه معرفتی، اقتصاد دانایی محور، مدیریت دانش و… در حال شکل‏گیري است. برخورداري از ابزارهاي اطلاعاتی و امکانات ارتباطی متناسب و مناسب با شرایط جدید شرط بقاء دراین دوره است(زمردیان،1389،ص48).

عکس مرتبط با اقتصاد

2-3-انواع دانش: صریح و ضمنی

 

ادلسن مي‏گويد: “مردم همواره دانش داشته‏اند و از آن استفاده كرده‏اند.”

 

اما دقيقاً دانش چيست؟ دانش، دانستني است كه در تجربيات، مهارت‏ها، قابليت‏ها، توانايي‏ها، استعدادها، افكار، عقايد، طرز كارها، الهامات و تصورات افراد موجود است و به شكل مصنوعات ملموس، فرايندهاي كاري و امور روزمره يك شركت خود را آشكار مي‏سازد(بهات،2010).

 

در يك طبقه‏بندي كلي، دانش شامل دانش فردي و دانش سازماني است. دانش فردي، دانشي است كه در ذهن افراد جاي دارد. دانش سازماني، دانشي است كه به واسطه تعاملات ميان فناوري، فنون، و افراد در سازمان شكل مي‏گيرد دانش سازماني خود شامل دانش ضمني و دانش صريح است(دوفی،2009،ص64).

 

دانش صريح سازماني دانشي است سازمان يافته، و با محتوايي ثابت كه مي‏تواند از طريق بكارگيري فن‏آوري اطلاعات، كدگذاري، تدوين و نشر داده شود. اين دانش اصطلاحاً در قسمت فوقاني و قابل رويت كوه يخ منابع دانش سازمان جاي دارد. نمونه اين دانش را می‏توان پايگاه‏هاي داده و كتابچه‏هاي راهنماي موجود در سازمان‏ها دانست. دانش ضمني در نقطه مقابل دانش صريح قرار دارد. اين دانش، شخصي، شناختي، و وابسته به متن است و جايگاه آن در ذهن، رفتار، و ادراك افراد مي‏باشد. اين دانش سطح زيرين كوه يخ منابع دانش سازماني را شكل مي‏دهد. ارزش‏ها، عقائد، بينش، و شهود افراد مثال‏هايي از اين نوع دانش در سازمان‏ها است دانش صريح به طور معمول هم به خوبي قابل ثبت و هم قابل دسترسي است(دوفي،2009).

 

[1] Drucker .p

 

[2] bhatt

 

[3] duffy