وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" منابع پایان نامه ها | ۲-۲-۲۱) پیامدهای نادیده گرفتن یادگیری سازمانی – 8 "

 

      • افزایش تعهد : سازمانی که به نیازهای یادگیری افرادش توجه دارد، پیوسته در حال ارسال پیامی قوی به کارکنانش است: ” ما به شما توجه داریم ” این موضوع تعهد کارکنان را در جهت سازمان، اهداف آن و رفاه همه گیر افزایش می‌دهد. هریک از کارکنان به کار خود علاقه مند می‌شوند، یک راه مؤثر برای جلب علاقه­ آنان به سازمان این است که به آنان نشان داده شود که سازمان علاقه مند به رفاه آنان است. همچنین از طریق آموزش ‌و تحصیل مناسب، افراد نسبت به انتظارات سازمان آگاه شوند و برای برآورده ساختن آن انتظارات تلاش کنند (ناظم، ۱۳۸۷).

۲-۲-۲۱) پیامدهای نادیده گرفتن یادگیری سازمانی :

 

    • افراد کم تر خود اندیش می‌شوند.

 

    • عدم یادگیری موجب می شود تا اکثریت کارکنان در سازمان منفعل و بی تفاوت شوند.

 

    • همراه با حالت انفعالی، وضع موجود در سازمان بیشتر نهادینه می شود و در بلند مدت به صورت ناقص موجب عقب ماندگی سازمان می‌گردد.

 

    • به شکل گیری و تداوم این دیدگاه منجر می شود که بعضی افراد در سازمان مغز متفکر هستند و از دیگران انتظار دارند فرامین و نظرات آن ها را اجرا کنند.

 

  • وقتی افراد به صورت انفعالی در سازمان کار کنند و فکر خود را به کار نگیرند، تمایل خواهند داشت تا در مقابل تغییر، منفی عمل کنند و می ترسند که عکس العمل نشان دهند. در مقابل تشویق افراد در سازمان موجب می شود که به صورت فعّال عمل کنند، اعتماد به نفس داشته باشند، یادگیرنده، علاقمند و پر اشتیاق باشند ( خلیلی عراقی، ۱۳۸۲؛ ناظم، ۱۳۸۷).

۲-۲-۲۲) دیدگاه نیفه ‌در مورد یادگیری سازمانی:

 

نیفه به پیروی از نظر پیتر سنگه در کتاب ” اصل پنجم، هنر و عمل سازمان یادگیرنده “، ابعاد چشم‌انداز مشترک، مهارت شخصی، الگوی ذهنی و یادگیری تیمی و تفکر سیستمی را از مهمترین ابعاد یادگیری سازمانی در ایجاد سازمان یادگیرنده، می‌داند. به عقید­ی سنگه، ایجاد سازمان یادگیرنده، کار مشکلی نیست بلکه اساس خلقت انسان ها در جامعه و کلاً در جهان، یادگیری است، اما سازمان های امروزی به جای پرداختن به یادگیری، به کنترل کردن، تمایل و اشتیاق دارند. این سازمان ها افراد را به خاطر کارکردن برای دیگران مورد تشویق قرار می‌دهند نه به دلیل بهره گیری از کنجکاوی طبیعی و انگیزه­ فطری یادگیری که در وجود آن هاست ( سنگه، ۱۹۹۹ ؛ به نقل از سبحانی نژاد، شهابی و یوزباشی، ۱۳۸۵ : ۲۹).

 

در تطابق نظر نیفه با پیتر سنگه او نیز پنج اصل را برای سازمان یادگیرنده و پرسشنامه­ یادگیری سازمانی مطرح می‌سازد که به شرح ذیل می‌باشد:

 

الف) مهارت شخصی[۷۱] ( تسلط فردی ) : ( فرمان اشتیاق )، تصویری منطقی از نتایجی که افراد انتظار دارند به صورت فردی اکتساب کنند، تهیه و تنظیم می‌کند ( چشم انداز شخصی ). این تصویر با ارزیابی واقع گرایانه از وضعیّت فعلی زندگی ( واقعیّت جاری ) همراه است. یادگیری پرورش تضاد و تناقض میان چشم انداز شخصی و واقعیّت جاری، ظرفیّت انتخاب های بهتر و کسب نتایج مورد انتظار را توسعه و گسترش می‌دهد. تسلط و قابلیّت های شخصی عبارت است از نظامی که طی آن فرد به صورت مستمر دیدگاه های شخصی خود را روشن تر و عمیق تر می کند، انرژی و توان خود را متمرکز می‌کند، صبر و بردباری خود را گسترش می‌دهد و بالاخره آن که واقعیّات را منصفانه و بی غرض در می‌یابد (فتحی، ۱۳۸۹).

 

ب) الگوهای ذهنی[۷۲] ( مدل های ذهنی ) : فرمان مهارت تأمل و بررسی، باعث آگاهی فزاینده از گرایش ها و ادراکاتی می شود که بر تفکر و تأمل نفوذ دارند. افراد می‌توانند با تأمل و صحبت مداوم و در نظر گرفتن تصویرهای درونی، توانایی بیشتری برای اداره فعالیّت ها و تصمیم هایشان به دست آورند. مدل های ذهنی انگاشت های بسیار عمیق و یا حتی تصاویر و اشکالی هستند که بر فهم ما از دنیا و نحوه عمل ما در مقابل آن تأثیر می‌گذارد (فتحی، ۱۳۸۹).

 

پ) چشم انداز مشترک[۷۳] ( دیدگاه مشترک): ( فرمان گروهی )، به موضوع یادگیری جمعی یا گروهی می پردازد.

 

تیم ها با تکنیک هایی مثل گفتگو و مذاکرات ماهرانه، تفکر جمعی خود را متحول کرده و می آموزند که انرژی و توان خود را برای کسب اهداف مشترک بسیج کنند و به توانایی و بصیرتی بیش از مجموع استعداد اعضاء دست یابند. از دیدگاه پیتر سنگه ایجاد دیدگاه مشترک، عمل کشف تصاویر مشترک از آینده است که تعهد واقعی را در افراد تقویت می‌کند ( فالمر و کایز[۷۴]، ۱۹۹۸ ؛ به نقل از فتحی، ۱۳۸۹).

 

از دیدگاه دیگر، دورنما احساسی از همانندی، هدفمندی و جهت گیری برای اعضاء سازمان ایجاد می‌کند، به عبارت دیگر، درک روشن از فعالیّت های اصلی سازمان، منجر به دستیابی به اهداف و مأموریّت سازمان می شود و در کارکنان برای دستیابی به آن اهداف تعهد ایجاد می شود ( گاه، ۱۹۹۶؛ به نقل از فتحی، ۱۳۸۹). اهمیت چشم انداز مشترک برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده : اول اینکه، چشم‌انداز مشترک تمرکز و انرژی برای یادگیری را فراهم می‌سازد. دوم اینکه، چشم انداز افراد را به عمل سوق می‌دهد. چشم انداز بیانگر آمال و رؤیاهای آن ها توجه و به آن ها معنی می بخشد. سوم این که، کشش به سمت هدف مطلوب بالاتر با نیروی حاکم بر وضع موجود مقابله می‌کند. چشم انداز مشترک، هدف نهایی را ایجاد کرده خطرپذیری و نوآوری را تشویق می‌کند. چهارم این که، ارزش ها و معانی مشترک، در تعیین نوع دانشی که سازمان ذخیره و منتقل می‌کند، مهم هستند ( مارکوارد[۷۵]، ۲۰۰۲).

 

ت) یادگیری تیمی[۷۶] : ( فرمان تعامل گروهی )، به موضوع یادگیری جمعی یا گروهی می پردازد. تیم ها با تکنیک هایی مثل گفتگو و مذاکرات ماهرانه، تفکر جمعی خود را متحوّل کرده و می آموزند که انرژی و توان خود را برای کسب اهداف مشترک بسیج کنند و به دانایی و بصیرتی بیش از استعداد اعضاء دست یابند. فراگیری تیمی حائز اهمیّت بسیار است، چرا که تیم ها و نه افراد، سنگ بنای یادگیری در سازمان‌های مدرن را تشکیل می‌دهند. تا زمانی که تیم ها یاد نگیرند، سازمان نیز قادر به یادگیری نخواهد بود ( سنگه، ۱۳۸۸؛ فتحی، ۱۳۸۹). در کار و یادگیری گروهی تأکید بر اهمیت هم راستایی نیروها و کارکنان سازمان است تا از به هدر رفتن انرژی جلوگیری شود. یادگیری جمعی عبارت است از فرایندی که طی آن ظرفیت اعضای گروه توسعه داده شده و به گونه ای همسو شود که نتایج حاصله از آن چیزی باشد که همگان واقعاً طالب آن بوده اند (سنگه، ۱۹۹۰ ؛ ‌خانعلی زاده، کردنائیچ، فانی و مشبکی، ۱۳۸۹).

 

به اشتراک گذاشتن دانش، انتقال و توزیع دانش، انتقال سازمانی و فنّآورانه­ی داده ها، اطلاعات و دانش را در بر می‌گیرد. ظرفیت سازمان برای جابه جایی دانش، بیانگرقابلیّت انتقال و به اشتراک گذاشتن قدرت است که لازمه موفقیت شرکت نیز هست. دانش باید به دقت و به سرعت در سراسر سازمان یا حوزه های شرکت توزیع شود (مارکوارد، ۲۰۰۲ ؛ ‌خانعلی زاده، کردنائیچ، فانی و مشبکی ، ۱۳۸۹). فرهنگ یادگیری سازمانی هنگامی که اعضای هر جامعه، سازمان یا گروه برای انطباق با محیط خارجی و حل مشکلات یکپارچگی داخلی تلاش می‌کنند، ناخودآگاه به یادگیری اقدام کرده‌اند. ‌به این دلیل که از جهت نظریه پردازی، یادگیری و حل مسائل نه تنها متفاوت نیستند بلکه باید گفت که دیدگاه های متفاوت، فرایند اساسی یکسانی دارند (‌خانعلی زاده، کردنائیچ، فانی و مشبکی، ۱۳۸۹).

" فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | ۱-۱۲-متغیرها و تعریف عملیاتی آن ها – 4 "

دانشگاه می‌تواند و انتظار می رود که با تکیه بر رسالت اصلی خود یعنی آموزش و پژوهش، در تسهیل مسیر کارآفرینی نقش بسزایی داشته باشد. برای تبدیل انسان‌های عادی به انسان‌های کارآفرین و پشتیبانی همه جانبه ازآنها نیاز به یک جهاد فراگیر در آموزش گسترش زمینه‌های فناورانه و پشتیبانی مالی می‌باشد.در همین راستا وبا هدف بهره وری و بهبودکیفی وکمی برگزاری اینگونه دوره های آموزشی ضرورت انجام تحقیق با محوریت بررسی اثربخشی دوره های آموزشی کارآفرینی بر دانش کسب وکار، انگیزش و رغبت شغلی دانشجویان ضروری می‌باشد .

۱-۴-اهداف تحقیق

 

هدف اصلی: شناخت میزان اثر بخشی دوره های آموزشی کارآفرینی بر روی دانش مدیریت کسب وکار، انگیزش و رغبت شغلی دانشجویان

 

اهداف ویژه:

 

تعیین میزان اثرگذاری آموزش مهارت‌های کارآفرینی بر دانش کسب و کار دانشجویان

 

تعیین میزان اثرگذاری آموزش مهارت‌های کارآفرینی بر انگیزش شغلی دانشجویان

 

تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت‌های کارآفرینی بر رغبت شغلی دانشجویان

 

 

 

۱-۶-فرضیه‌های تحقیق

 

۱- دانش کسب و کار دانشجویان شرکت کننده در دوره های آموزشی مهارت های کارآفرینی بیشتر از دانشجویان است که در این دوره ها شرکت نکرده اند.

 

۲- انگیزش شغلی دانشجویان شرکت کننده در دوره های آموزشی مهارت‌های کارآفرینی بیشتر از دانشجویانی است که در این دوره ها شرکت نکرده اند.

 

۳- رغبت شغلی دانشجویان شرکت کننده در دوره های آموزشی مهارت‌های کارآفرینی بیشتر از دانشجویانی است که در این دوره ها شرکت نکرده اند.

 

۱-۱۲-متغیرها و تعریف عملیاتی آن ها

 

خلاقیت[۱] : یعنی به کار گیری توانایی‌های ذهنی برای ایجاد یا تبلور یک فکر یا مفهوم جدید است و نیز برخی خلاقیت را به ترکیب ایده ها یا ایجاد پیوستگی بین ایده ها تعبیر نموده اند

 

نوآوری[۲] : نوآوری به کار گیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت می‌باشد د ر واقع نو آوری عملی ساختن ایده ناشی از خلاقیت را امکان پذیر می‌سازد و آن را به صورت یک محصول جدید یا خدمت تازه ارائه می کند .

 

کارآفرینی[۳]: بنابر تعریف واژه نامه وبستر کارآفرین کسی است که متعهد می شود یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل نماید.از دیدگاه روانشناسان معتقدند کارآفرین کسی است که به وسیله نیروهای شخصی خود به پیش می رود، نیروهایی از قبیل نیاز به کسب کردن یا رسیدن به چیزی، تجزبه نمودن، انجام دادن یا شاید فرار از قدرت اختیار دیگران. از دیدگاه مدیران فرایند اداره و راهبری سازمان و ایجاد جو و محیط کارآفرینانه را کارآفرینی می‌نامند.

رغبت شغلی : میزان خشنودی فرد از محتوی و شرایط شغلش ، به ویژه از جهت انگیزه های درونی شغل.جنبه‌های مثبت یا منفی طرز تلقّی فرد نسبت به شغلش.

 

دانش کسب و کار: مجموع اطلاعاتی می‌باشد که به شخص جویای کار کمک می‌کند تا بامحیط اقتصادی وشرایط کسب وکار پیرامون خود آشنا شود ‌و بهتر بتواند در فضای جامعه به شغل مورد نظر خود بپردازد، این اطلاعات می‌تواند در زمینه قوانین تجارت،قوانین مالیاتی،مدیریت مالی ‌و حسابداری واصول ثبت شرکت و سایر فنون و قوانین باشد.

انگیزش : حالتی در افراد که آنان را به انجام رفتار وعمل خاصی متمایل می‌سازد.

 

 

فصل دوم

 

 

ادبیات و پیشینه پژوهش

 

۲-۱-مقدمه

 

مباحث مربوط به کارآفرینی به ویژه کارآفرینی دانشی عمر چندانی ندارند. در کشور ما، با عنایتی که برنامه ی سوم توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به موضوع کارآفرینی داشته است، تصویب طرح توسعه ی کارآفرینی در ‌دانشگاه ه های کشور (کاراد( انجام شده که به فعالیت‌هایی در سطح برخی از ‌دانشگاه ههای کشور منجر شده است. اگرچه آموزش به تنهایی زمینه ساز توسعه ی کارآفرینی و ایجاد کسب و کار مؤثر نیست اما به عنوان جزئی از یک سیستم توسعه بسیار حائز اهمیت است.

بررسی های انجام شده در ایالات متحده، اروپا و کشورهای جنوب شرقی آسیا نشان می‌دهد که اگر آموزش های کارآفرینی در کنار سایر اقدامات ترغیب کننده و تسهیل کننده قرار گیرند، اثربخشی قابل توجهی خواهند داشت. (شهرکی پور، بنی سی:۱۳۸۴)

 

در دهه ی ۷۰ میلادی دانشگاه های آمریکا به خاطر چیرگی بر توسعه ی فناوری های جدید و عدم انتقال آن به شرکت ها و بخش خصوصی مورد انتقاد قرار گرفتند. تا اینکه کنگره ی آمریکا قانون “بای دل” را جهت “یکسان سازی حق امتیاز” تصویب کرد.این قانون محدودیت بهره گیری از مالکیت حق امتیاز را برای دانشگاه هایی که از کمک های دولتی استفاده می‌کردند مرتفع می ساخت( فردمن و دیگران[۴] ، مترجم طالبی ، زارعی یکتا ، ۲۰۰۲)

 

بررسی ها نشان داد که این قانون ، دانشگاه را به نیروهای اجرایی و کارآفرینانی که به دنبال تجاری سازی تکنولوژی های دانش بنیان هستند ، نزدیک تر می‌کند(جنسون و ترسبی[۵] ۲۰۰۱: ص ۹۱) .

 

دنبال این قانون بسیاری از دانشگاه ها برای مدیریت و حفاظت از دارایی فکریشان،دفاتر انتقال تکنولوژی راه اندازی کردند. نقش این دفاتر که گاهی دفاتر حق امتیاز تکنولوژی نیز نامیده می‌شوند، تسهیل انتقال دانش تجاری (گسترش تکنولوژیک ) ازطریق دادن حق امتیاز اختراعات و سایر شکل های دارایی فکری منتج از تحقیقات دانشگاهی به صنایع بود، به طوری که حق امتیاز دانشگاه ها از۳۰۰ مورد در سال ۱۹۸۰ به۳۷۰۰مورد در سال ۱۹۹۹ رسید. مهم تر از آن، محصولات زیادی از صنایع کلیدی استراتژیک یا فناوری بالا از جمله رایانه، داروسازی، بیوتکنولوژی و … از طریق فرایند انتقال تکنولوژی از دانشگاه به صنعت توسعه پیدا کرده‌اند.(طالبی ، زارعی یکتا ، ۱۳۸۷)

 

از این رو در این تحقیق مطالب مورد نظر را در چهار بخش مجزا شامل کارآفرینی ، دانش کسب و کار ، انگیزش و رغبت شغلی مورد بررسی قرار می‌دهیم .

 

۲-۲- بخش اول : کارآفرینی

 

۲-۲-۱-کارآفرینی چیست؟

 

‌در مورد تعریف کارآفرینی دیدگاه های مختلفی وجود دارد و درک کامل مفهوم و موضوع ” کارآفرینی ” نیازمند اطلاع از دیدگاه های بین رشته ای می‌باشد. کارآفرینی برحسب ماهیت خود و توجه محققان رشته‌های مختلف از نظر روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، صنعت و حتی تاریخی تعریف شده است.

واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی “Entrepreneurs” به معنای “متعهد شدن” نشأت گرفته است. کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن ۱۶ میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه های اقتصادی خویش تشریح نموده اند.

 

کارآفرینی از مباحثی است که در تمامی ابعاد توسعه اقتصادی و اجتماعی از حدود ۲۰ سال ‌به این طرف عملاً در دنیای تجارت و کسب و کار مطرح شده است. از جمله تعاریف کارآفرینی می توان به موارد زیر اشاره نمود:

 

ژوزف شومپیتر[۶]( ۱۹۳۴) فرایند کارآفرینی را ” تخریب خلاق” می نامد به عبارت دیگر ویژگی تعیین کننده در کارآفرینی همانا انجام کارهای جدید و یا ابداع روش های نوین در امور جاری است. روش نوین همان “تخریب خلاق” می‌باشد. از نظر وی نوآوری در هر یک از زمینه‌های ذیل کار آفرینی محسوب می شود:

 

۱-ارائه کالای جدید.

 

۲-ارائه روش جدید در فرایند تولید.

 

۳-گشایش بازاری جدید.

 

" دانلود پایان نامه و مقاله – ج- بازداری از بیان آسیب پذیری یا بیان راحت وصریح احساسات ونیازهای شخصی – 8 "

 

۱۱-خویشتن داری /خودانضباطی ناکافی : مشکلات مستمر درخویشتن داری ‌و تحمل نکردن ناکامی ها در راه دستیابی به اهداف شخصی یا ناتوانی ‌در جلوگیری از بیان هیجان ها وتکانه ها دارند ،درشکل های خفیف تر آن ،بیمار به شدت از ناراحتی اجتناب می‌کند .فردی که چنین طرحواره ای دارد ،درد را تحمل نمی کند ،از مسئولیت پذیری گریزان است ،به هر قیمتی که شده از تعارض جلوگیری می‌کند ‌و زیاد به خودش سخت نمی گیرد .این عوامل باعث می شود از رضایت شخصی ،تعهد وانسجام شخصیتی چنین فردی جلوگیری شود .

 

حوزه چهارم :دیگر جهت مندی

 

افرادی که طرحواره هایشان در این حوزه قرار می‌گیرد ،تمرکز افراطی برتمایلات ،احساسات وپاسخ های دیگران به گونه ای که نیازهای خودشان را نادیده می گیرند .این کار به منظور دریافت عشق وپذیرش ،تداوم ارتباط با دیگران یا اجتناب از انتقام وتلافی صورت می‌گیرد .در این طرحواره ها فردبه طور معمول درخانواده هایی به وجود می‌آید که فرد را با قید وشرط پذیرفته اند وفرد به منظور دستیابی به توجه ،عشق وپذیرش دیگران باید جنبه‌های مهم شخصیت خود را نادیده بگیرددربسیاری از این خانواده ها ،نیازها وتمایلات هیجانی والدین ومنزلت اجتماعی ،در مقایسه با نیازها واحساسات فرد ،ارزش بیشتری دارند .سه طرحواره در این حوزه شکل می‌گیرد که عبارتند از :

 

۱۲اطاعت: احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران است ،این کار معمولا ًبرای اجتناب از خشم ،محرومیت ،یا انتقام صورت می‌گیرد اطاعت از هیجان های واپس زنی شخصی می‌باشد دونوع از اطاعت ها عبارتند از:

 

الف –اطاعت از نیاز ها :واپس زنی تمایلات ،تصمیمات وترجیحات شخصی .

 

ب-اطاعت از هیجان ها :واپس زنی هیجانات شخصی به ویژه خشم .

 

معمولا این طور به نظر می‌رسد که تمایلات ،عقاید واحساسات فرد ،فاقد ارزشند یا برای دیگران اهمیت ندارند .اغلب به شکل اطاعت افراطی همراه با حساسیت بیش از حد نسبت به احساسات دیگران تجلی می‌یابد .این طرحواره به طور کلی منجر به خشمی می شود که درقالب یک سری نشانه های ناسازگارانه از جمله رفتارهای منفعل- پرخاشگرانه ،‌طغیان‌های عاطفی کنترل نشده، کناره گیری از عواطف وسوءمصرف مواد آشکار می شود.

 

۱۳ایثار: تمرکز افراطی بر ارضاءنیازهای دیگران درزندگی روزمره که به قیمت عدم ارضا نیازهای خودفرد تمام می شود.رایج ترین انجام این کار عبارتند از جلوگیری از آسیب رساندن به دیگران ،جلوگیری از احساس گناه ناشی از خودخواهی یا تداوم ارتباط با افراد نیازمند .این امر اغلب از حساسیت بیش از حد نسبت به درد ورنج دیگران ناشی می شود . چنین طرحواره ای منجر ‌به این احساس می شود که نیازهای فرد ایثار گر به قدر کافی ارضاءنمی شوند وهمچنین باعث رنجش افرادی می شود که او ازآنها نگهداری می‌کند.

 

۱۴- پذیرش جویی /جلب توجه: تأکید افراطی درکسب تأیید ،توجه وپذیرش از سوی دیگران که مانع شکل گیری معنایی مطمئن وواقعی از خودمی شود .گاهی اوقات این طرحواره باتأکید افراطی بر مقام ومنزلت ،قیافه وظاهر ،پذیرش اجتماعی یا پیشرفت مشخص می شود ‌و وسیله ای است برای دستیابی فرد به تأیید ،تحسین وتوجه دیگران . این طرحواره اغلب منجر به اتخاذ تصمیماتی غیرقابل اطمینان وناخوشایند درمورد وقایع مهم زندگی می شودیا این که منجر به حساسیت بیش از حد نسبت به طرد می‌گردد.

 

حوزه پنجم :گوش به زنگی بیش ازحد و بازداری

 

افرادی که طرحواره هایشان در این حوزه قرار می‌گیرد ،احساسات وتکانه های خودانگیخته را واپس زنی می‌کنند ،آن ها اغلب تلاش می‌کنند تا بتوانند طبق قواعد انعطاف ناپذیر ‌و درونی شده خود ،عمل کنند حتی به قیمت از دست دادن خوشحالی ،ابراز عقیده ،آرامش خاطر و روابط صمیمی . این طرحواره ها درخانواده هایی به وجود می‌آید که برعملکرد عالی ،بی نقص گرایی ،وظیفه شناسی ،پنهان سازی هیجان ها واجتناب از اشتباه تأکید می شود وبه لذت ،خوشی وآرامش اهمیت چندانی داده نمی شود چهار طرحواره در این حوزه شکل می‌گیرد که عبارتند از:

 

۱۵بدبینی /منفی گرایی: تمرکز عمیق ‌و مداوم برجنبه های منفی زندگی (درد،مرگ،دلخوری ،فقدان ،تعارض ،گناه ،مشکلات حل نشده و….)همراه با دست کم گرفتن جنبه‌های مثبت وخوش بینانه ی زندگی یا غفلت از آن ها.این طرحواره معمولاًشامل انتظارات افراطی درطیف وسیعی از موقعیت های کاری ،مالی وبین فردی است که خود این حالت منجر به اشتباهات شدیدی می شود ،به طوری که شخص درنهایت احساس می‌کند زندگی شخصی اش ازهم پاشیده است .اغلب باعث ترس غیر معمول از اشتباه کردن می شود ،اشتباهی که ممکن است منجر به ورشکستگی مالی ،فقدان ،تحقیر وسرافکندگی یا گیرافتادن دریک موقعیت بد بشود .ازآنجا که نتایج منفی وبالقوه چنین حالتهایی اغراق آمیز است ،مشخصه این افراد ،نگرانی مزمن ،گوش به زنگی ،غرزدن یا بلاتکلیفی است .

 

۱۶-بازداری هیجانی: بازداری افراطی اعمال ،احساسات وارتباطات خودانگیخته که ‌معمولا به منظور اجتناب از طرد دیگران ، احساس شرمندگی و از دست دادن کنترل برتکانه های شخصی صورت می‌گیرد. معمولی ترین حوزه هایی که بازداری درمورد آن ها اعمال می شود عبارتند از :

 

الف –بازداری ‌از بروز خشم وپرخاشگری .

 

ب- بازداری از بیان تکانه های مثبت (از قبیل خوشحالی ،محبت و…).

 

ج- بازداری از بیان آسیب پذیری یا بیان راحت وصریح احساسات ونیازهای شخصی

 

د-تأکید افراطی بر عقلانیت ونادیده گرفتن هیجانات

 

۱۷-معیارهای سرسختانه/عیب جویی افراطی: باور اساسی مبنی بر این که فرد برای رسیدن به معیارهای بلندپروازانه درباره رفتار وعملکرد خود ،باید کوشش فراوانی به خرج دهد واین ‌کاربرهای جلوگیری از انتقاد صورت می‌گیرد .این طرحواره به طور معمول درخانواده هایی به وجود می‌آید که تحت فشارند ،نسبت به خودشان ودیگران بیش از حد عیب جویی می‌کنند وتوقع دارند کارها با کیفیت عالی ودرکوتاه ترین زمان انجام شوند .این طرحواره اغلب منجر به نقص های جدی در احساس لذت ،آرامش ،سلامتی ،احساس ارزشمندی ،پیشرفت یاروابط رضایتمندانه می شود ومعمولاًبه شکل های بی نقص گرایی ،قوانین غیر قابل انعطاف وبایدها،دغدغه زمان وکارآمدی بروز می‌کند.

 

۱۸-تنبیه: باور اساسی مبنی بر این که افراد بایدبه خاطر اشتبا هاتشان ،شدیداًًتنبیه شوند.اغلب شامل احساس خشم ،نابرد باری نسبت به کسانی (از جمله خود فرد )است که طبق انتظارات ومعیارهای او عمل نکرده اند .معمولاًاین گونه افراد،به دلیل درنظر نگرفتن شرایط ویژه ،نادیده گرفتن مشکلات دیگران وعدم همدلی با احساسات آن ها،نمی توانند از اشتباهات خودشان ودیگران چشم پوشی کنند .

 

عملکردهای طرحواره

 

دوعملکرد اصلی طرحواره ها عبارتند از تداوم طرحواره وبهبود طرحواره .هر فکر ،احساس ،رفتار وتجربه ی مرتبط با طرحواره را می توان تداوم بخش طرحواره – طرحواره را تثبیت وتقویت می‌کند –یا بهبود دهنده طرحواره – باعث ضعیف شدن آن می شود – درنظر گرفت .

 

الف- تداوم طرحواره

" دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – قسمت 18 – 5 "

 

آذرگون و همکاران (۱۳۸۸)، در پژوهش خود با هدف بررسی «اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و افسردگی دانشجویان دانشگاه اصفهان» تعداد ۷۰ نفر از دانشجویانی که به خاطر داشتن علائم افسردگی به مرکز مشاورۀ دانشگاه اصفهان مراجعه کرده بودند (روش نمونه گیری هدفمند) جدا و سپس به روش نمونه گیری تصادفی ابتدا ۳۶ نفر از آن ها را انتخاب و دوباره با نمونه گیری تصادفی آن ها را در دو گروه جای دادند. این محققان با بهره گرفتن از ابزارهای ۱- پرسشنامه افسردگی بک ۲- پرسشنامه نشخوار فکری و ۳- پرسشنامۀ ویژگی های جمعیت شناختی ‌به این نتیجه رسیدند که روش مذکور در بالا بردن تمرکز و همچنین پیشگیری از افسردگی مؤثر است.

 

حناساب زاده اصفهانی و همکاران (۱۳۸۸)، در پژوهش خود با هدف «بررسی مقدماتی کارایی راهنمای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) برای بیماران افسرده با افکار خود کشی» تعداد یک نفر بیمار افسرده دارای افکار خودکشی (مطالعۀ تک آزمودنی) را با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با بهره گرفتن از ابزارهای ۱- پرسشنامه افسردگی بک ۲- مقیاس بک برای افکار خودکشی[۵۳۷] و همچنین ۳- دو فرم جداگانه محقق، ‌به این نتیجه دست یافتند که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش معنادار افسردگی (۱۰نمره) ونیز افکار خودکشی (۴ نمره) در بیمار شد، به علاوه این نتایج در دو نوبت پیگیری ۳ ماهه (در مجموع ۶ماه) دوام داشت.

 

رسولی آزاد و همکاران (۱۳۸۸)، در پژوهش خود با هدف بررسی «تاثیر گروه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر مردان وابسته به مواد افیونی با همبودی اختلال افسردگی اساسی» تعداد ۳۰ آزمودنی مرد با روش نمونه گیری قضاوتی(هدفمند) از چند مرکز ترک اعتیاد سطح مشهد انتخاب کردند. تمام آزمودنی ها بر اساس ویرایش چهارم معیارهای کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی، دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی (شیره تریاک و کریستال) و افسردگی اساسی بودند و به صورت تصادفی در ‌گروه‌های شاهد و آزمون قرار گرفتند (۱۵ نفر در هر گروه). برای ارزیابی از ابزارهای ۱- پرسش نامه افسردگی بک و ۲- تست مورفین در اول و آخر درمان استفاده شد. راهنمای درمانی ۱۲ جلسه ای در گروه آزمون اجرا شد و گروه شاهد مداخله شناختی رفتاری دریافت نکرد. این محققان ‌به این نتیجه رسیدند که استفاده از روش گروه درمانی شناختی رفتاری در درمان مبتلایان به اختلال وابستگی به مواد افیونی همراه با افسردگی اساسی مؤثر می‌باشد.

 

لطفی کاشانی و عسکری (۱۳۸۸)، در پژوهش خود با هدف بررسی «اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری، درمان نگهدارنده با متادون و درمان به شیوه کنگره ۶۰ بر تغییر وضعیت روانی معتادان به کراک» تعداد ۶۰ نفر از معتادان به کراک که خود را جهت درمان به مراکز درمانی شهر تهران معرفی کرده بودند (روش نمونه گیری هدفمند) انتخاب و سپس به صورت تصادفی در چهار گروه درمان شناختی- رفتاری (۱۸ نفر) درمان نگهدارنده با متادون (۱۵ نفر)، درمان به شیوه کنگره ۶۰ (۱۲ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) کاربندی کردند. مقایسه نمرات آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، با پرسشنامه ویژگی های بنیادی شخصیت[۵۳۸] جکسون و همکاران (۱۹۸۹) نشان داد که درمان رفتاری- شناختی بر متغیرهای هیپوکندریا، افسردگی، مشکلات بین فردی، اضطراب و انحراف؛ درمان نگهدارنده با متادون، ‌بر متغیرهای هیپوکندریا، انکار و اختلال تفکر و درمان با شیوه کنگره ۶۰ بر متغیرهای انکار، مشکلات بین فردی و بیگانگی اثربخش بوده است.

 

نریمانی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهش خود با هدف «مقایسۀ اثربخشی آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان جانبازان شیمیایی» تعداد ۴۷ نفر را به صورت نمونه گیری تصادفی از بین جانبازان شیمیایی انتخاب و با به کارگیری ابزارهای ۱- پرسشنامۀ سلامت عمومی و ۲- فرم مشخصات جمعیت شناختی ‌به این نتیجه رسیدند که آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر بهبود سلامت روان جانبازان شیمیایی تأثیر گذار است.

 

موسویان و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهش خود با هدف بررسی «اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر کاهش چاقی» تعداد ۴۸ نفر از افراد چاق را به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از قرار دادن تصادفی آن ها در سه گروه، با بهره گرفتن از ابزار پرسشنامه های جمعیت شناختی و استفاده از وزن و قد آزمودنی ها برای محاسبۀ نمایه های تودۀ بدنی ‌به این نتیجه رسیدند که ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش چاقی مؤثر است؛ همچنین نتایج حاصل از پیگیری یک ماهه، پایداری نتایج را نشان داد.

 

صادقی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهش خود با هدف «بررسی اثربخشی تلفیق دارو درمانی و شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر کاهش افسردگی زنان مطلقه شهر اصفهان» تعداد ۶۰ زن مطلقه را به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و با بهره گرفتن از ابزارهای ۱- مقیاس افسردگی بک ۲- مقیاس نگرش ناکارآمد وایزمن[۵۳۹] و ۳- مقیاس مهارت مقابله با استرس اندلر و پارکر[۵۴۰] ‌به این نتیجه رسیدند که در گروه تجربی، با گذشت زمان از شدت افسردگی، نگرش ناکارآمد، شیوه های هیجان مداری و اجتناب مداری کاسته شد و روش تکلیف مداری افزایش یافت. مشاهدات آن ها موید تاثیر درمان افسردگی به روش تلفیقی داروی ضد افسردگی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی است.

 

حیدری و اقبال (۱۳۸۹)، در پژوهش خود با هدف بررسی «رابطه دشواری در تنظیم هیجانی، سبک های دلبستگی و صمیمیت با رضایت زناشویی در زوجین صنایع فولاد شهر اهواز» تعداد ۱۸۰ زوج به صورت نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب و با بهره گرفتن از ابزارهای ۱- پرسشنامه های تنظیم هیجانی، سبک های دلبستگی، صمیمیت (is) و ۲- رضایت زناشویی[۵۴۱] ‌به این نتیجه رسیدند که بین دشواری در تنظیم هیجانی ورضایت زناشویی زوجین و بین سبک دلبستگی اجتنابی و رضایت زناشویی زوجین رابطه منفی معنی داری وجود دارد.

 

عزیزی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهش خود با هدف «بررسی رابطۀ تحمل آشفتگی و تنظیم هیجانی با میزان وابستگی دانشجویان به سیگار» تعداد ۱۱۸ دانشجوی پسر را با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با بهره گرفتن از ابزارهای ۱- تست وابستگی به نیکوتین فاگرشتروم[۵۴۲] ۲- مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر و ۳- مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی گراتز و رومر ‌به این نتیجه رسیدند که بین وابستگی به سیگار، اختلال در تنظیم هیجانی و تحمل آشفتگی پایین رابطه وجود دارد.

 

    1. – The United Nations Office for Drug Control and Crime Prevention (UNODCCP) ↑

 

    1. – Apple and Kim-Apple ↑

 

    1. – Zgierska ↑

 

    1. – Methamphetamine (MA) ↑

 

    1. – METH ↑

 

" دانلود منابع پایان نامه ها | ۱-۶-۷- شیوه و ابزار تحلیل داده – 8 "

طرح کلی پژوهش با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. بدین صورت که پس از انتخاب گروه نمونه و انتخاب غیرتصادفی (غربالگری) آن ها به ‌گروه‌های آزمایش و گواه از هر دو گروه در یک زمان پیش آزمون به عمل آمد و سپس برنامه مصاحبه انگیزشی در طی ۸ جلسه یک ساعته هفته ای یک بار با گروه آزمایش انجام پذیرفت؛ و بعد از اجرای مداخله ، پس آزمون از دو گروه گرفته شد. بعد از گذشت ۱ ماه از اجرای پس آزمون دوره پیگیری نیز انجام گرفت و نتایج هر دوره با یکدیگر مقایسه شد.

 

۱-۶-۷- شیوه و ابزار تحلیل داده

 

از روش آمار توصیفی برای خلاصه نمودن اطلاعات دو گروه استفاده شده و سپس از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شد. به دلیل اینکه طرح این پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می‌باشد لذا از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره که میانگین ها را پس از تعدیل کردن نمره های پیش آزمون مورد مقایسه قرار می دهدو در این گونه طرح ها بهترین روش می‌باشد این تحلیل ها با بهره گرفتن از نرم افزار۲۲ SPSS انجام گرفته شده است.

 

۱-۷- تعریف مفاهیم

 

مصاحبه انگیزشی: مصاحبه انگیزشی۱(میلر۲ ورولینک۳, ۱۹۹۱)یک تکنیک درمانی است ‌که برای درگیرساختن درمانجویان دوسوگرایامقاوم در فرایند تغییر طراحی شده است.بطورخاص میلرورولینک مصاحبه انگیزشی را به ‌عنوان«یک روش درمانجو محور وروش رهنمودی جهت بالابردن انگیزه درونی برای تغییرازطریق کشف وحل دوسوگرایی (صفحه۳۰)تعریف می‌کنند.این درمان در کلینیک ترک اعتیاد نیز ارائه می شود و مشتمل بر ۸ جلسه ۱ ساعته درمانی برای هر فرد و مبتنی بر الگوی درمانی معرفی شده می‌باشد. این درمان پس از دوره ی سم زدایی توسط روانشناس شروع شده است. اهداف و برنامه های مصاحبه انگیزشی به طور خلاصه شامل این

 

موارد است:

 

۱- آشنایی :معارفه,هنجارهاوفرایند های گروه,معرفی رویکرد انگیزشی,معرفی مراحل تغییر,انجام تمرین مرحله بعدی

 

۲- توصیف یک روز زندگی:توصیف روزانه مصرف موادوآگاهی ازکمیت آن ,اثراتفیزیولوژیک الکل ومواد.اجرای آزمون شناخت اختلالاتمصرف الکل وسیاهه غربالگری مواد

 

۳- انتظارات:به بحث گذاشتن انتظارات معتادین ‌از مصرف الکل ومواد

 

۴- اعتمادبه نفس ووسوسه :شناخت برانگیزاننده ها,شناخت موقعیت های مطمن,مقایسه وسوسه واعتماد.

 

۵- پاداش به موفقیت ها:تخیص موفقیت های فعلی,خلق ایده هاییبرای پاداش به خود.

 

۶- امتناع مؤثر:شناخت مصرف کننده های فعلی ,تمرین امتناع کردن از تعارف کننده مواد,اجرای تکنیک ایفای نقش

 

۷- کنترل وسوسه وامیال:بحث درمورد روش های کنترل وسوسه وامیال وروش های جدید لذت بردن از زندگی وایجاد فعالیت های جایگزین

 

۸- تعهد مجددبعدبعدازیک لغزش:شناخت روش های مفید درگذشته برای تغییر مصرف مواد بحث درمورد نظرات مربوط به چیزهاییکه بعدازیک لغزش باید انجام داد,خلاصه وجمع بندی.

 

اختلال سوء مصرف مواد: اختلال سوء مصرف مواد بیماری مزمنی است که بر ابعاد مختلف روانی، اجتماعی و جسمانی زندگی فرد آثار سوء بر جای می‌گذارد. سوء مصرف مواد باعث ایجاد تغییراتی در عملکرد طبیعی مغز می شود، که وابستگی، ولع، تحمّل و خماری و عود، و رفتارهای جستجوی مواد از عوارض بعدی این تغییرات است. خماری و دردهای ناشی از تأخیر در رسیدن مواد، فرد را تحت چنان فشار روحی و جسمانی قرار می‌دهد که اغلب حتی دیگران و روابط خویش با آن ها را نادیده گرفته و حتی سلامتی خود و دیگران را فدای یافتن و مصرف مواد می‌کند. لذا این اختلال تمام زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده، بهزیستی فرد را به خطر می اندازد و او را از زندگی معمول و همزیستی سالم با اجتماع دور می‌سازد.

سطح سلامت جسمانی و روانی سوء مصرف کنندگان مواد، پایین تر از جمعیّت عادی و حتّی بیماران مبتلا به امراض سخت و خطرناک طبّی تخمین زده شده است.

 

۱-۸ سازماندهی تحقیق

 

تحقیق حاضر مشتمل بر ۵ فصل می‌باشد. فصل اول مربوط به کلیات تحقیق بوده و خلاصه ای از مطالب فصول بعدی در آن گردآوری شده است. در فصل دوم مروری بر ادبیات موضوع تحقیق صورت گرفته، مبانی نظری و مطالعات تجربی مرتبط با آن نوشته شده است. در فصل سوم به بررسی روند متغیرهای تحقیق و در فصل چهارم به روش شناسی پژوهش اشاره شده است و نهایتاً فصل پنجم مربوط به یافته های تحقیق، جمع بندی، نتیجه گیری و ارائه پیشنهاد های حاصل از نتایج، می‌باشد.

 

فصل دوم

 

مروری بر ادبیات تحقیق

 

۲-۱- مقدمه

 

در طول یک قرن گذشته همواره شیوع سوء مصرف مواد مخدر دارای نوسانات زیادی بوده است. موستو برای تبیین نوسانات سوء مصرف مواد مخدر به تبیین دیدگاهی موسوم به فراموشی نسلی روی می آورد. به اعتقاد او هنگام شیوع و وفور مواد مخدر در یک نسل و یک دوره زمانی، نسل بعدی بعلت آن که شاهد عوارض دردناک اعتیاد، صدمات و آثار مخرب آن بوده اند، نسبت بدان حساسیتی شدید پیدا می‌کنند. این حساسیت گاهی به حد انزجار و تنفر کور و افراطی می‌رسد ولی باعث مصون ماندن نسل از اعتیاد می شود و مصرف مواد مخدر کاهش می‌یابد. با پیدایش نسل سوم که خاطره تخیلی از اعتیاد نداشته و حتی پندارهای نسل قبلی را گزافه و اغراق می شمارند دوباره مصرف مواد مخدر اوج می‌گیرد(عزیزی، ۱۳۹۲).

 

طی سال‌های اخیر، عده ای از پژوهشگران از زاویه ای وسیع تر به روند سوء مصرف مواد مخدر در جهان نگریسته اند. به اعتقاد این گروه سوء مصرف مواد مخدر رابطه تنگاتنگی با احساس خوشبختی و جهان بینی و نگرشهای اخلاقی مردم دارد. به اعتقاد این دسته میزان رضایت از زندگی، احساسی تساهل و تسامح به رفتارهای خارج از عرف، نگرش حسابگرانه به زندگی، اقتدار گرایی، جاه طلبی و ارزشمندی رقابت، موفقیت و تلاشی طی اعصار ثابت نبوده و در حال نوسان است. یکی از صاحب نظران این حوزه رونالد اینگل هارت است. اینگل هارت با الهام از نظرات مازلو، و تعمیم آن ها به شرایط اقتصادی، اجتماعی فرضیه خود را جمع بندی می‌کند. به اعتقاد او مردم در طی اعصار بنا به شرایط اجتماعی و اقتصادی دوره خود به آن دسته از نیازهای هرم مازلو که کمتر دارا هستند بیشتر ارزش می نهند و اولویت می‌دهند. او مدعی است طی سال‌های بعد از جنگ جهانی اولویتها مرتباً در حال تغییر بوده اند و این تغییرات توسط یافته های تجربی از جمله بررسی ها آماری و نظر سنجی ها قابل اثبات است. نسل بعد از جنگ جهانی در کشورهای غربی، تأکید عمده بر حفظ امنیت اجتماعی، رفاه، حفظ قیمت ها و مقابله با تورم داشته است و اقلام مادی و دنیوی مانند: پول، شغلی، مقام و تحصیلات رسمی از جمله اولویت های مردم بوده و با احساس خوشبختی همبستگی نزدیک داشته است. این گونه نگرش در یک نسل، نسل بعدی را مستعد افسردگی، خودکشی و اعتیاد نموده است. نوسانی بودن مصرف مواد مخدر نه به دلیل تغییر نوسانی نگرش به مواد مخدر، بلکه به دلیل تغییر نوسانی نگرش به کل جهان، احساس جمع گرایی و فرد گرایی و نوسانات اخلاقی اعصار است و تغییر شیوع مواد مخدر را باید از این زاویه مشاهده کرد (همان منبع).

۲-۲- مصاحبه انگیزشی