برنامه های مدیریت پرونده های شخصی
برنامه های مدیریت سیستم مالی
برنامه های نگهداری طلاعات پرسنلی ( ۲۰۰۱، green )
39-2 دستیابی به تعریفی بنیادین ؛ اتوماسیون چیست ؟
اتوماسیون عبارت است از : « تکنولوژی که با دو ابزار اساسی در ارتباط است : ۱- مکاترونیک ۲- کامپیوتر و در تولید محصولات و یا ارائه خدمات بکار گرفته می شود . »
اتوماسیون بطور موسع به دو دسته اساسی تقسیم می شود :
۱-۳۹-۲ اتوماسیون کارخانه ای
۲-۳۹-۲ اتوماسیون خدمات
از جهت ماهیت نیز اتوماسیون به سه دسته اصلی تقسیم می شود :
اتوماسیون ثابت، توماسیون برنامه پذیر و اتوماسیون منعطف
اتوماسیون ثابت متشکل از دسته ای از ابزار های خود کار سازی محیط کاری در جهت اهداف مشخص و با یک طراحی مهندسی از پیش سفارش شده است . این نوع از اتوماسیون سخت نیز نامیده می شود ، در ارتباطی تنگاتنگ با تلاش برای یجاد « کارایی حداکثر » قرار داشته و از انعطاف آنچنانی در مقابل تغییرات اساسی در مجموعه کاری بر خوردار نیست . اتوماسیون ثابت یا سخت تنها زمانی قابل کاربرد اصولی است که طراحی مجموعه کاری از ثبات بر خوردار بوده و محصولات و خدمات مجموعه نیز دارای چرخه عمر طولانی تری باشند .
اتوماسیون برنامه پذیر : حاوی یک برنامه قابل کنترل به عنوان برنامه پشتیبان نهایی در مجموعه است که در آن قابلیت سازگاری مجدد با پاره ای از تغییرات از پیش دسته بندی شده وجود درد . در این نوع از اتوماسیون الگو های معینی برای تغییرات متناسب با محیط وجود دارد که از آنها درطراحی برنامه کنترلی مزبور استفاده میشود .
اتوماسیون منعطف : حاصل ایجاد حداکثر تغییر در فناوری برای ایجاد بیشترین کارایی در ارائه محصول و خدمات است در کمترین زمان ممکن در یک سیستم اتوماسیون منعطف ، اجزاء بسیاری در سیستم فعلی تغییر می یابند تا امکان ارائه محصول مطلوب فراهم شود . به همین ترتیب در انوماسیون منعطف امکان زمانبدی منعطف تر برنامه های تولید و ارائه خدمات ، به تنسب برنامه ریزیهای رقابتی برای شرکتهای بزرگ در بازار متحول امروز دارند ، آنها قادرند بیشترین میزان ادغام فعالیتهای هماهنگ را برای ایجاد حداکثر سازگاری با شرایط موجود صورت دهند .(Kumar, 2002 )
اتوماسیون غیر کار آمد مسلماً اتوماسیون ساده فرایند های غیر کارای فعلی ، بسیار بسیار نا کار آمد خواهد بود . چنین عملی ناقض اهمیت بالای بکر گیری تکنولوژی در ایجاد کارایی بیشتر و نیز بدست آوردن منافع بیشتر سازمانی خواهد بود . فرایند های مورد تجدید نظر قرار گرفته ، باید سر آغازی برای باز تعریف رفتارها و ارزشها در مجموعه دولتی و نیز اهداف و معیار های ارزیابی آن باشند .( infoemation society commission 2033 )
اداره مجازی ( Virtual office )
گفتیم که امروزه MIS از مفهوم اولیه خود گسترش پیدا کرده کلاً به صورت کاربرد رایانه در زمینه تجارت و موسسات در آمد است . اولین پدیده ای که ورود این نگرش به موسسه در بر خواهد داشت اتوماسیون خواهد بود که در نهایت منجر به دفتر مجازی می شود . اولین اتوماسیون داری( Office ) در فعالیتهای دفتری و منشی گری بکار برده می شد . بعد ها نیاز های ارتباطی مدیران و دیگر به کاربرندگان دانش تشخیص داده شد . در سالهای اخیر ، دامنه کار اداری از مکانهای ثابت به موقعیتهای از راه دور گسترش یافته است که پیوند در این نوع ادارات ازطریق ارتباطات داده ها صورت می گیرد . موقعیتها ی از راه دور که شامل خانه ، اتاقهای متصل ، خودرو ها و هر مکان دیگری که کارکنان اداره ممکن است باشند ، اداره مجازی نامیده می شود ، اداره مجازی برای شرکتها مزایایی چون کاهش هزینه امکانات و تجهیزات یک شبکه رسمی ارتباطی ، کاهش توقف کاری و یک نوع کمک اجتماعی را دارد . البته در برابر این مزایا اشکالاتی هم در بر دارد . اشکالات عمدتاً شامل کارکنان می شوند به طوریکه آنها احساس عدم تعمق به شرکت ، ترس از دست رفتن شغل ، وجدان کاری کمتر ، و تنش خانوادگی خواهند داشت . که البته شرکتها می توانند حلقه ارتباط خود را با کارکنان ازطریق تماسهای تلفنی مدوم ، بکار بردن کنفرانس های تلفنی ، ملاقات های منظم همیشگی ، حفظ کرده و با این کار اشکالات را کاهش دهند . هدف اصلی اتوماسیون اداری بدون توجه به اینکه چه کسی آن را بکار می برد . افزایش بهره وری می باشد . اولین کاربرد اتوماسیون اداری واژه پرداز بود که روشی استاندارد تولید اسناد چاپی مانند نامه ها ، یاد داشتها و گزارشها بود . نامه الکترونیکی و نامه صوتی ، راهکار هایی بودند که ارتباط تلفنی را به چالش طلبیدند . در هر دو مورد فوق ، جعبه پستی کاربران در حافظه رایانه قرار دارد . تقویم الکترونیکی شخص را در شرکت برای دسترسی به تقویتهای ملاقات دیگران برای ملاقات و جلسه با آنان یاری می کند . کنفرانس از راه دور از دیگر امکانات اداره مجازی می باشد . سه نوع کنفرانس از راه دور وجود دارند : کنفرانس ویدئویی دو عنصر صوت و تصویر را با هم ترکیب می کند . کنفرانس رایانه ای مشابه نامه الکترونیکی می باشد به جز اینکه شرکت کنندگان و موضوعات آنها خیلی محدود تر هستند. فاکس یک دستگاه یک برنامه با ارزش برای اتوماسیون اداری است ولی عمومیت آن از بوجود آمدن یک اداره بدون کاغذ جلوگیری می کند . ویدئوتکست . مواد متنی و گرافیکی را از طریق حافظه رایانه قابل دسترس میسازد . سیستم های تصویری مدرن بر محدودیتهای کاغذ و ذخیره میکروفرم، با به کار بردن OCR و فن آو
ریهای دیسک فشرده غلبه کرده است . نشر رومیزی برنامه کاربردی در اتوماسیون ا
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید. |
دارات می باشد که
توانایی تولید ارتباطات چاپی یا تصویری حرفه ای و تخصصی را دارد . اتوماسیون اداری می تواند با ارائه پیوند های ارتباطی به حل مشکل کمک نماید . ترکیب اتوماسیون اداری برای یک مدیر بر اساس خصوصیات سازمان ، سلیقه های شخصی و منابع دسترسی شکل می گیرد . بعضی برنامه های کاربردی اتوماسیون اداری ، جایگزین هایی برای روش های ارتباطی سنتی هستند در حالی که دیگر برنامه ها فرصتهای جدیدی را ارائه می دهند ( مک لوید ، ص ۳۹۴- ۳۹۳ )
۴۰-۲ سیستم های اطلاعاتی اتوماسیون اداری
برای ارائه راه حلهای موثر به منظور پردازش شخصی و سازمانی داده ها ، انجام محاسبات و تهیه اسناد و مدارک سازمانی
۱-۴۰-۲ کاربران سیستم : هر کس که داده های شخصی را نگهداری می کند ، اسناد را تهیه می کند و یا محاسبه انجام می دهد .
۲-۴۰-۲ اثر روی ارتباطات : از طریق بزار ایجاد اسناد و مدارک ، از قبلی واژه پردازها و نرم افزار های نمایش اسلاید مانند پاورپوینت .
۳-۴۰-۲ اثر روی تصمیم گیری : ازطریق کاربری های الکترونیکی مانند ام . اس . اکسل و دیگر نرم افزار ها ی تجزیه و تحلیل اطلاعات .
۴۱-۲ نمونه کاربرد های سیستم اتوماسیون اداری
۱-۴۱-۲ سیستم اطلاعاتی اتوماسیون اداری ( OAS )
مثالهای فروش :کار برگهای الکترونیکی برای تجزیه تحلیل قیمتهای مختلف ، واژه پردازها برای تهیه اسناد مناقصه و قرار داد های فروش.
مثالهای تولید : کاربرگهای الکترونیکی برای تجزیه تجلیل یک برنامه تولید ، واژه پردازها برای نوشتن راهنما و توضیحات کاربا دستگاه ها یا نگهداری آنها .
مثالهای مالی : کاربرگهای الکترونیکی برای مقایسه چندین منبع وام و تسهیلات پولی ، واژه پردازها برای نوشتن توضیحات و روالهای مالی جدید .
۲-۴۱-۲ سیستم های اطلاعاتی ارتباطات الکترونیکی ( ECS )
مثالهای فروش : فاکس و پست الکترونیکی برای تماس مشتری ، کنفرانسهای ویدئویی برای ارائه اقلام جدید فروش و توضیحات و ترغیب بازار ، سستم مدیریت جریان کار برای ایجاد اطمینان از اینکه تمام مراحل فروش انجام شده است ، هماهنگ کردن تمام مراحل کار در فرایند های پیچیده فروش .
مثالهای تولید : پست الکترونیکی برای ارتباط و توضیحات رفع مشکلات کار با دستگاه های جدید ، کنفراسنهای ویدئوئی برای هماهنگی تولید با برنامه های فروش ،سیستم مدیریت جریان کار برای ایجاد اطمینان از اینکه تغییرات تولید پس از تصویب و مجوز های لازم بوده است .
مثالهای مالی : پست الکترونیکی و فکس برای ارتباط با بانک درباره وام و تسهیلات مالی ، کنفرانسهای ویدئویی برای تشریح اثرات مالی روی سرمایه گذاریها ، تبادل آخرین وضعیت و اطلاعات در ارتباط با دعاوی حقوقی .
۳-۴۱-۲ سیستم های اطلاعاتی عملیاتی ( TPS )
مثالهای فروش : استفاده از پی . او. س برای انتقال طلاعات فروش ، نگهداری اطلاعات تماس مشتری در جریان سیکل فروش.
مثالهای تولید : ردیابی حرکت کار های در جریان ساخت در یک کارخانه ، ردیابی دریافت مواد از تامین کننده ها .
مثالهای مالی : پردازش پرداختها ازطریق کارتهای اعتباری پرداخت سود سهامداران .
۴-۴۱-۲ سیستم های اطلاعاتی مدیریت ( MIS )
مثالهای فروش : گزارش هفتگی فروش بر اساس مناطق فروش ، مقایسه پیش بینی فروش و فروش واقعی ، تفکیک اقلام و مناطق فروش ، دسترسی دلخواه به داده های فروش به تفکیک محصول و مناطق فروش .
مثالهای تولید : گزارش هفتگی تولید بر اساس محصول و عملیات تولید ، تعیین خرید های برنامه ریزی شده بر اساس برنامه تولید ، دسترسی دلخواه به اطلاعات تولید به تفکیک محصول و عملیات تولید .
مثالهای مالی : گزارش صورتحسابها و دریافتها ، برنامه های مالی ماهیانه ، دسترسی به اطلاعات برنامه های مالی سازمان بر اساس جزئیات دلخواه.
۵-۴۱-۲ سیستم های مطالعاتی کمک به تصمیم گیری ( DSS )
مثالهای فروش : مدلسازی برای بررسی راه حلهای جدید فروش ، مدلسازی دده های بازار یابی برای تجزیه تحلیل فروش
مثالهای تولید : مدلسازی برای تعیین الویت عملیاتی یا تعمیراتی دستگاه ها بر اساس شرایط جاری ، مدلسازی داده های تولید برای تجزیه تحلیل نتایج تولید .
مثالهای مالی : تجزیه و تحلیل رفتار مشتریها در مقابل اطلاعیه بدهی و صورتحسابها ، بانک اطلاعاتی سهام و مدلسازی برای تصمیم به خرید یا فروش سهام.
۶-۴۱-۲ سیستم های اطلاعاتی جامع و یکپارچه (ES )
مثالهای فروش : کمک به برنامه فروش برای اطمینان از وجود ظرفیت کافی برای پشتیبانی از برنامه های فروش .
مثالهای تولید : کمک به مدیران برای برنامه ریزی تعمیرات بر اساس کمترین توقف فروش .
مثالهای مالی : کمک به حوزه مالی برای رد یابی هزینه های تولید و مشاهده آثار سفارشات خرید .
همبستگی رفتار در موقعیت ناآشنا با سایر متغیرها
همبستگی تقریباً زیادی بین رفتار حساس مراقبی توسط شخص مور دلبستگی و دلبستگی ایمن در کودکان یکساله مشاهده شده است. نوزادان مادران حساس، در موقعیت ناآشنا الگوی ایمن و نوزادان مادران کمتر حساس، الگوهای ناایمن نشان می دهند.
البته آمادگی ژنتیکی نظام های تنظیم کننده نوزاد نیز ممکن است در شکل دهی کیفیت دلبستگی او نقش داشته باشند و باید در تعاملات وی در نظر گرفته شوند. کودکانی که در اوایل دوره نوزادی، خیلی بی قرارند بیشتر احتمال دارد که در موقعیت ناآشنا، دلبستگی ناایمن نشان دهند حتی اگر رفتار مادر از حساسیت کافی برخوردار باشد.
آزمایش های فیزیولوژیک نشان داده اند که همه نوزادان هنگام استرس و جدایی در موقعیت ناآشنا، علائمی نظیر افزایش ضربان قلب، نشان می دهند. کودکان ناایمن- اجتنابی که به نظر می رسد در این موقعیت بسیار آرام هستند و مستقل تر به نظر می آیند، حتی بیشتر از کودکان ایمن ترشح کورتیزول[۱] دارند. بهمین دلیل الگوی رفتاری ناایمن- اجتنابی باید به عنوان یک سازوکار دفاعی یا انطباقی در نظر گرفته شود (خوشابی و ابوحمزه ، ۱۳۸۵).
نظام دلبستگی[۲]
به نظر بالبی نظام دلبستگی یک سامانه اساسی هیجانی و رفتاری است که به صورت زیستی شکل می گیرد و برای بقای کودک لازم است. این نظام به محض تولد نوزاد در رابطه با اشخاص مورد دلبستگی فعال می شود.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
نوزاد یا کودک خردسال هنگام بروز اضطراب می خواهد در کنار شخص مورد دلبستگی به ویژه مادرش باشد. این احساس ممکن است هنگام جدایی از مادر ، روبرو شدن با موقعیت های نا آشنا یا اشخاص غریبه، درد جسمی یا هنگام ترس از تخیلات و کابوس ها، روی دهد. نوزاد یا کودک خردسال انتظار دارد در کنار مادرش، امنیت، حمایت و سلامتی را پیدا کند. این جستجو برای مجاورت می تواند به شکل تماس بدنی با مادر نشان داده شود. کودک همیشه در این تعامل عضوی فعال است. در مواقع لزوم برای ارضای نیازهای خود مجاورت و مراقبت شخص مورد دلبستگی را طلب می کند (بالبی ، ۱۹۶۹).
مدل های فعال ساز درونی[۳]
یکی از مفاهیم اساسی در نظریه دلبستگی بالبی مدل های فعال ساز درونی است. در طی اولین سال زندگی، جز بسیاری از تجربیات تعاملی و تبادلی بین مادر و نوزاد که شامل جدایی یا بازسازی مجاورت نیز می شود، نوزاد مدل های تعاملی با مادر و اطرافیان را در خود گسترش می دهد که بالبی این مدل ها را مدل های فعال ساز درونی نامید.
دلبستگی منجر به ساخت یک چارچوب و سازمان می شود و همه اطلاعات مربوط به دلبستگی در این چارچوب قرار می گیرند و از صافی عبور می کنند. مدل های فعال ساز درونی به مثابه قوانین مذهبی و متشکل از تجربیاتی است که چهارچوب تعامل و درک خود را فراهم می سازند.
این مدل ها می توانند رفتار یک زوج را تعبیر و تفسیر و پیش بینی کنند و به همان اندازه طرحی برای راهنمایی شخص و برای رفتار خودش در روابط بدهد. هیجاناتی که از تجربه های دلبستگی گذشته برانگیخته می شوند از طریق الگوهای مدل فعال ساز درونی رفتار، تاثیر بسیار زیادی بر تجربیات دلبستگی کنونی می گذارند.
تشابه مدل فعال ساز درونی بالبی و مفاهیم درون سازی[۴] و برون سازی[۵] مطرح شده توسط پیاژه بسیار جالب است. طی رشد اولیه، مدل های فعال ساز سعی می کنند خودشان را با اطلاعات جدید در مورد اشخاص مورد علاقه ، محیط و خود تطابق دهند (برونی سازی) وقتی چارچوب تشکیل شد، آنها به اطلاعات مرتبط با دلبستگی رهنمون می شوند و سعی می کنند با ساختار موجود درون سازی کنند (خوشابی و ابوحمزه ، ۱۹۸۵).
نظام کاوشی
به نظر می رسد دلبستگی شرط لازم کنجکاوی و کاوش در محیط است که بالبی آن را نظام رفتاری مهمی در نظر گرفت. اگرچه نظام دلبستگی و کاوشی ریشه در اندیشه های متضادی دارند، اما از نوعی همبستگی درونی برخوردارند.
به نظر بالبی یک نوزاد می تواند به طور کافی در محیط خود کاوش کند و بدون نگرانی با اجازه مادرش از او جدا شود و در محیط به جستجو بپردازد. اگر مادر قابل دسترسی و پاسخ دهنده باشد ، کودک، مضطرب و نگران نمی شود. دلبستگی ایمن موجب کاوش در محیط توسط کودک می شود و در چنین وضعیتی می تواند خود را به عنوان فردی موثر بیابد (بالبی ، ۱۹۶۹).
[۱]- Cortisol
[۲]- attachment system
[۳]- internal work models
[۴] – assimilation
[۵] – accommodation
خوستایی نکنید که خداوند داناتر است به کسی که متقی و پارسای واقعی است.
مگر برای رفع تهمت از خود و یا جلب و ترغیب مردم به عبادت.[۶]
نماز اکسیر غم زدا
غم و اندوه غالباً بر اثر یکی از عوامل زیر پیش می آید :
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
نماز در همه این موارد می تواند به نحو معجزه آسایی غم و غصه را برطرف سازد به وسیله نماز انسان می تواند به مرحله ای از معرفت دست یابد که به خاطر از دست دادن هیچ چیزی اندوهگین نشود آنکه خدا را ملک و معبود و خود را عابد و مملوک می داند توجه دارد که ملک و صاحب اختیار چیزی نیست از این رو به خشنودی خدا خشنود و به تقدیر او راضی است آنکه نماز می خواند هرگز به دنبال خواسته های نادرست و نامشروع نخواهد رفت و اگر خواسته اش مشروع است نماز که سراسر دعا و نیایش است به او می آموزد که پیوسته برآورده شدن حاجات و به دست آوردن مطالب خود را از خدا بخواهد و به لطف و کرم او امید بندد کسی که نماز او توانسته است روح امید را در او زنده نگه دارد هیچ گاه ناامید نخواهد شد و مغموم نخواهد گشت یعقوب علیه السلام گفت:
انما اسکو بشئ و حزونی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون یا بنی ولا تیأسو من روح الله انه لا ییئس من روح الله الا القوم الکافرون.
عرض حال پریشانی و اندوه خود را فقط به خدا می کنم می دانم از خدا آنچه که شما نمی دانید ای پسران من از رحمت خدا نومید نباشید براستی که کسی بجز مردم کافر از رحمت خدا ناامید نمی گردد.
جنبه اکسیری نماز افسانه نیست هنگامی که غم و غصه ها، مانند پاره های شب تار، شما را در بر گرفتند می توانید آن را به تجربه بگذارید برای به دست آوردن این اکسیر لازم نیست هزینه ای بپردازید کافی است چند دقیقه ای وقت خود را برای آن صرف کنید و آن را با توجه و حضور قلب به جا آورید.
نماز توانبخش روح و روان
تحمل سختیها و دشواریها و تلخیها برای آدمیان دشوار است هرگاه امر ناگواری بر ایشان پیش آید بی تابی می کنند و سر و صدا به را می اندازند و چون خیری به آنها برسد و لذتی ببرند حاضر نیستند که دیگران را در سرور و شادی خود سهیم کنند بخل و تنگ نظری می ورزند و مانع خیر می گردند این حالتها حکایت از ناتوانی روح و روان و پستی طبعشان دارد کسانی که پیوسته نماز می خوانند و در نمازهای خود به منبع قدرت و منشأ رحمت توجه دارند و روح خود را به او مرتبط می سازند قدرت روح و روح توکل خود را بالا می برند در برابر سختیها و ناملایمات صبور و مقاوم و به هنگام برخورداری از خیرات دست و دلباز و بخشنده می باشند.
نماز اجازه نمی دهد که روح و روانشان به ضعف و زبونی کشیده شود قرآن تأکید می کند :
فقط نمازگزارانی که پیوسته نماز می خوانند و در نمازهای خود مواظبت دارند صاحب روح و روانی مقاوم و پر توان می گردند و می فرماید :
اذا مسه الشر جزوعاً و اذا مسه الخیر منوعاً الا المصلین الذین هم علی صلوتهم دائمون.
دکتر علی شریعتی که خدا بر او رحمت آورد درباره مطلق نیایش می گوید:
اگر هیچ زبانی از ارزش نیایش سخن نمی گفت جز کلماتی که صحیفه سجادیه را ساخته اند و آثار آن را هیچ جا نمی توانستیم یافت جز در روحی که کلمات صحیفه را ساخته است کافی بود که هر انسان آگاهی نیایش را یکی از نیرومندترین عوامل تلطیف و تکامل روح و عاطفه نوع انسان در تاریخ بشناسد و آن را در تربیت معنوی جامعه بشری دستی اعجازگر ببیند درسی که یک روح وحشی و سخت همان اندازه به آن محتاج است که روح اهلی و نرم روحی که هم معنی دوست داشتن را می فهمد و هم زیبایی اشک را هم می جنگد و هم می داند که سر به زانوی مهربان او نهادن و زیر دستهای نوازشگرش به لذت تسلیم رام بودن از شکوه آدمی نمی کاهد.
نماز امیدبخش ترین عمل
نمازهای روزانه از مصداقهای روشن حسنات نمازهای روزانه از مصداقهای روشن حسنات و حسنات شوینده سیئات است :
خدای تعالی فرمود : و اقم الصلوه طرفی النهار و زلفاً من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکری للذاکرین.
نماز را در دو طرف روز و اوایل شب بر پا دار چرا که نمازها بدیها را از میان می برند و می شویند این کار برای پند گیرندگان و یاد کنندگان خدا یاد آوری و تذکر است.
مفسران با توجه به صدر و ذیل آیه و قرینه ای که در آن وجود دارد و همچنین با تکیه بر سخنان معصومین علیهم السلام گفته اند : (مقصود از حسنات در این آیه نمازهای روزانه است).
چون به موجب آیه چهل و پنجم از سوره عنکبوت از فحشا و منکرات باز می دارد و موجب ترک سیئات می شود و در حقیقت بدیها را می زداید و باعث می شود که تدارک و جبران گردند و شسته شوند و چون این آیه از بین رفتن سیئات را به وسیله حسنات (نمازها) مژده می دهد پیامبر اکرم (ص) آن را امیدبخش ترین آیه قرآن معرفی فرمودند و چون موضوع امیدبخش ترین آیه قرآن نماز می باشد جان کلام آن بزرگوار این است که باید نماز را امید بخش ترین کار به حساب آورد.
گاندی می گوید :
دعا و نماز زندگی ام را نجات داده است بدون آن باید از مدتها پیش دیوانه می شدم. من در تجارب زندگی عمومی و خصوصی خود تلخ کامیهای بسیار سخت داشته ام که مرا دستخوش نا امیدی می ساخت. اگر توانسته ام
بر این ناامیدیها چیره شوم بخاطر نمازها و نیایشهایم بوده است.
دعا و نماز را مانند حقیقت بخشی از زندگی خود نمی شمارم. فقط بخاطر نیاز و احتیاج شدید روحی آنها را به کار می بسته ام زیرا اغلب خود را در وضع و حالی می یافتم که احتمالاً بدون دعا و نماز نمی توانستم شادمان باشم هر چه زمان می گذشت اعتقاد من به خداوند افزایش می یافت و نیاز من به دعا و نماز بیشتر می شد و بدون آن زندگی برایم سرد و تهی بود.
نماز چگونه ایجاد امنیت روانی می کند؟
آنان که زندگی را پوچ، بی معنی و بی هدف تصور می کنند و آن را ر
نگ باخته و از دست رفته می بینند به نومیدی، افسردگی، اضطراب، روان پریشی، درون گرایی و انزوا طلبی مبتلا می گردند.
آنان بعلت آنکه برای خود و کار خود قایل به ارزش و ارزش گذاری نمی باشند و قدرتی ماورایی را که ناظر بر اعمالشان باشد قبول ندارند اعتماد به نفس و امنیت روانی خود را از دست می دهند اما نماز دست کم روزی ده بار به نمازگزار می گوید : این جهان آفریننده و پرورش دهنده ای دارد که بر آن نظارت دارد و داور و ارزش گذار کار بندگان خود است.
کوچکترین کار آنان را زیر نظر دارد به آنان نمره می دهد و برای آن درجه ثواب و عقاب معین می کند او مالک روز محاسبه (یوم الدین) است. نمازگزار به یقین میداند که از ذره حساب است و ریزترین کار نیک و بدش بدون پاداش نمی ماند این باور همان چیزی است که به او آرامش جمعیت خاطر و امنیت روانی می دهد گرفتاریهای دنیا، رنج ترک گناه و تکلف عمل به تکلیف را راحت و آسان می کند. اما بی نمازان از خیرات و برکات نماز بی بهره و گرفتار اضطراب و دلهره اند بی خدایان که خود را بی پناه و سرگردان و کارهای خود را بیهوده و بی نتیجه می دانند، مشکلات و مصیبتهای کوچک دنیا آنان را از پا می اندازد زیرا بر این باورند که چیزی را از دست داده اند بدون آنکه در برابر آن چیزی به دست آورند آنان همانند ورشکستگانی هستند که بر خدای روزی رسان توکل ندارند و از شدت غم دق می کنند.
نماز مائده ای آسمانی برای روح بشر
در خبر است که :
الا ان الصلوه مأدبه الله فی الارض قد هناها لأهل رحمته فی کل یوم خمس حسرات.
بدانید نماز غذایی روحی و آسمانی است که خدا برای زمینیان قرار داده است و به تحقیق آن را برای شایستگان رحمت خویش گوارا کرده است خوراکی روحی و روانی که در هر شبانه روز پنج نوبت از آن تغذیه می کنند و رشد می یابند.
و امام علی فرمودند :
الذکر قوت الارواح و مفتاح الصلاح
یاد خدا غذای جانها و کلید خودسازی است.
ویلیام جیمز می نویسد :
اگر نیرویی برای تحمل پیشامدها لازم باشد، در اثر دعا و نماز به دست می آید هرگونه دعا و نمازی نشانه این اعتقاد است که با ارتباط با خداوند نیرویی ملکوتی که غذای روح است بدست می آید همین قدر که به حقیقی بودن این نیروی ملکوتی معتقد شویم دیگر چندان اهمیتی ندارد که بخواهیم بدانیم این نیروی معنوی چگونه است. از نظر مذهب اهمیت در این است که یک نیروی معنوی که تاکنون از ما پنهان بوده است در اثر دعا و نماز به کار می افتد.
نماز سفره پر نعمتی است که خداوند آن را در هر شبانه روز پنج بار برای بندگان خود می گستراند و آنان را به بهره برداری از آن می خواند در این سفره انواع و اقسام غذاها و خوراکی ها وجود دارد و هر کس می تواند بر وفق ذوق و سلیقه و به تناسب صحت و سقم خود از آن استفاده کند مطمئناً آنان که بیمارند نمی توانند بهره کافی از آن ببرند اما آنان که ایمان سالمی دارند به اندازه ظرفیت خود از غذاهای روحی آن ارتزاق و کسب نشاط خواهند کرد. از این روست که پیامبر اکرم فرمودند :
الصلوه قربان کل تقی
نماز برای همه نسلها در همه عصرها درسها و پیامهای آموزنده ای دارد و خاص و عام می توانند از آن بهره ور شوند نماز گنجینه ذکر و رازی است که آن را نهایت نیست و کتاب بی انتهایی است که باید آن را بیشتر و بیشتر مطالعه کرد و درسهای زیادی برای زندگانی این جهان و آن جهان از آن آموخت و سفره پهناوری است که نعمتهای موجود در آن قابل شمارش نیست.
تأثیر نماز و نیایش در تلطیف روح و روان و تعالی آن
گفتگویی بین رئیس قبیله و«عثمان» پیرامون اسلام انجام می شود در این گفتگو بسیاری از مفاهیم دینی به صورت مستقیم و غیر مستقیم آمده است
«-اَلسُّهُولَهُ لَیسَت عَیبَاً وَ اَللهُ یُخَاطِبُ اَلبَشَرَ جَمِیعَاً بِصَرفِ اَلنَّظَرِ عَن تَفَاوتٍ قدرَاتِهِمِ اَلعَقلِیَّهِ، اَلبَسَاطَهُ مِیزَهٌ وَ لَیسَت عَیبَاً… لِذَا آمَنَ اَلعَبِیدُ وَ اَلسَادَهُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللهَ عَلَیهِ وَ سَلَّمَ وَ تَبِعَهُ کِبارُ اَلشُّعَرَاء وَ اَلحُکَمَاءُ وَ اَلقَادَهُ وَ اَلجُنُودُ… لِأَنَّ کَلِمَاتِه اَلصَّادِقَهَ اِستَطَاعَت أَن تَدخُلَ کُلَّ قَلبٍ…مَا مَعنَی کَلِمَهُ اَللهِ؟؟
تَمَلمَلَ اَلزَّعِیمُ فِی جَلسَتِهِ وَ قَالَ لِمَاذَا یَکرِه اَلنَّصَارَی نَبِیَّکُم؟؟
وَ قَالَ وَ قَد اِزدَادَت دِهشَتُهُ أَمرُکَ عَجِیبٌ…
۳-۱-۳-۱-۱-۷ وَ مَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ
زمانی که«عثمان» همراه با«عبدالرحیم» در داخل جنگل پرسه میزدند ناگهان همان فرد بومی که از آنها خواسته بود آن منطقه را ترک کنند تیری را از پشت به سمت«عثمان» شلیک کرده و او را زخمی می کند، بعد از ظهر همان روز فردی که تیر را شلیک کرده بود دستگیر و محاکمه می شود، علی رغم اینکه رئیس قبیله میخواهد او را بکشد اما«عثمان» میگوید«قُلتُ فِی ضَرَاعَهٍ أَنَا صَاحِبُ اَلحَقِّ، وَ قَد عَفَوتُ عَنهُ… یَقُولُ اَللهُ فِی کِتَابِهِ اَلعَزِیزِ«وَ مَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۶۰)
آیهای که از زبان«عثمان» بیان می شود بینامتنی مسقیم با آیهی سوره شوری دارد که میفرماید«وَجَزَاءُ سَیِّئَهٍ سَیِّئَهٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ»الشوری/۴۰)در این رمان«عثمان» نمادی از یک مسلمان متعهد و فهمیده است او« با خود پیمان بسته تا آخر دعوتش را ادامه دهد با وجود مشکلاتی که با آن مواجه می شود، حتی قصد ترور، او را از ادامهی راه باز نداشته و در مبارزه با جدایی طلبان بیافرا تا پیروزی برآنها شرکت میجوید. او یک شخصیت مثبت است که توانایی زیادی در غنیمت شمردن فرصتها برای تاثیرگذاری بر دیگران جهت تغییر اوضاع به سمت بهتر شدن دارد»(یاسین، ۱۴۱۶هـ).
آنچه که حائز اهمیت است اسلوب گیرای کیلانی در تشویق مخاطب به مکارم اخلاق است، چرا که«عرضه نمودن یک شخصیت در رمان و توضیح کارهای بزرگی که انجام میدهد واینکه بعد بگذاریم خواننده خودش عظمت تبعاتی که این کار بزرگ بر دوش آن شخصیت تحمیل مینماید را درک کند، منجر به این می شود که خواننده با تاثیر از اسلوب رماننویس در شخصیت پردازی به این شخصیت اقتدا نماید»(العرینی، ۱۹۸۹م ۳۰۷).
۳-۱-۳-۱-۲ بینامتنی ضمنی
نجیب کیلانی همچنین شماری از آیات قرآن را به صورت ضمنی در اثنای رمان آورده است، بطوری که با تغییری اندک در متن آیه، همان مضمون را از زبان یکی از شخصیتهای رمان بیان کرده است، در زیر مواردی که پیرامون تحریم ازدواج با کافران، رزاق بودن خداوند، بهشت، هجرت، ترجیح خدا و رسول جهاد بر غیر آن و قضا و قدر که با آیات قرآن بینامتنی مستقیم دارند را بررسی نموده ایم.
۳-۱- ۳-۱-۲-۱ وَلَا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ
زمانی که«عثمان» از«شیخ عبدالله» حکم ازدواج با«جاماکا» که از بت پرستی به مسیحیت گرویده است را می پرسد، او هم در جوابش میگوید«اَلشَّرعُ یَبِیحُ زَوَاجَکَ مِنهَا… لَکِن لَاتَنسَ أَنَّ مُسلِمَهَ خَیرٌ مِنهَا وَ لَو أَعجَبَتکَ…» (الکیلانی، ۲۰۰۵م ۲۱)که این قسمت از رمان با این آیهای از سوره بقره بینامتنی ضمنی دارد که می فرماید«وَلَا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَلَأَمَهٌ مُؤْمِنَهٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَهٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ»(البقره/۲۲۱).
کیلانی در این قسمت متن غایب را وارد متن اصلی نموده است و مقداری آنرا تغییر داده است که در حیطهی بینامتنی ضمنی میگنجد.
۳-۱- ۳-۱-۲-۲ وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ
با توجه به اینکه«از بارزترین امکانات و توانایی های رمان قابلیت انتقال مضامین فکری است؛ بگونهای که این فرصت را برای نویسنده فراهم می کند که نظراتش را بیان داشته و آزاد از هرگونه قید و بندی به سوی اندیشهای خاص دعوت کند»(العرینی، ۱۹۸۹م ۲۷۱) میبینیم کیلانی نیز از این ویژگی به خوبی سود جسته است. او از زبان«عثمان» میگوید«خَرَجتُ اِلَی اَلشَّارِعِ، اَلمَدِینَهُ شَدِیدَهُ اَلرُّطُوبَهِ، وَ اَلکَآبَهُ تَجثِمُ عَلَی قَلبِی، وَ هُمُومُ اَلقَطعَانِ اَلَّتِی لَابُدَّ مِن بَیعِهِا تَبعَثُ اَلضَیقَ فِی نَفسِی، وَ تَذَکَّرتُ شِیخِی «عَبدَاَللهِ»… کَثِیراً مَا کَانَ یَحَدُّثُنَا عَنِ اَلصَبرِ وَ اَلإِعتِمَادِ عَلَی اَللهِ وَ أَنَّ أَرزَاقَنَا فِی اَلسَمَاءِ وَ هِیَ مَحسُوبَهٌ بِدِقَّهٍ»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۳۵).
در این بخش که«عثمان» برای فروختن گوسفندهایش با فرد یهودی معامله می کند ولی میبیند که قیمت بسیار ناچیزی را به وی پیشنهاد میدهد و ناراحت و عصبانی از این بی انصافی از مهمانخانه خارج می شود، در این حال گفته های«شیخ عبدالله» در مورد صبر و توکل بر خدا و اینکه رزق در آسمانها بوده و مقدار آن و زمان بدست آوردنش هم نزد خداوند مشخص است، به یادش می آید. این قسمت با آیهای از سورهی ذاریات بینامتنی ضمنی دارد که میفرماید«وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ»(الذاریات/۲۲).
این توجیهات ربانی در لحظات بحرانی، برگرفته از آیات قرآنند. کیلانی آیه را با کمی تغییر در متن خود گنجانده است و با آوردن نمونهی عملی آن را برای مخاطب ملموس ساخته است؛ کمی بعد از آن است که میگوید«قَد یَکُونُ اَلغَرِیبُ إِنَّنِی اِستَطَعتُ فِی اَلیَومِ اَلتَّالِی بَیعَ کُلَّ مَا عِندِی مِنَ اَلأَغنَامِ فِی خِلَالِ بِضعَ سَاعَاتٍ، فَقَد اِستَطَاعَ أَحَدُ اَلتُّجَّارِ اَلعَرَبِ أَن یَرشُدُنِی اِلَی مُتَعَهِّدِ لِلتَّغذِیَهِ فِی اَلجَیشِ وَ کَانَ اَلثَّمَنُ ضِعفَ مَا عَرَضَهُ اَلیَهَودِیُّ…»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۳۶).
۳-۱- ۳-۱-۲-۳ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ
فداکاری برای دعوت به سمت اسلام و نیز خود را به خطر انداختن در ای
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir |
ن راه و تحمل سختیها نیاز به مشوقی بزرگ دارد، یاد کردن از بهشت و استراحت دائمی و نعمتهای بیشمارش در هنگام فشار و سختی کالبدهای کوفته و خسته را تسلی میبخشد. «عثمان» در این رابطه میگوید«وَ شَرَّدتُ بِبَصَرِی إِلَی بَعِیدٍ وَ أَنَا أَردُدُ«أَنَا عَلَی مَوعِدِ مَعَ اَلجَنَّهِ …. حَدَّثَنِی شَیخِی عَن جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الأَرْضُ ، تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ، وَ عَنِ الصَّالِحِینَ اَلَّذِینَ یَنعِمُونَ بِأَروَعِ ثَوَابٍ، بِرُؤیَهِ اللهِ، وَ أَنَا أَرَی اَلطَّرِیقَ جَیِّدَاً»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۳۸).
او زمانی که خود را برای رفتن به اعماق جنگلها و دشتها برای دعوت بومیان آن منطقه به دین اسلام آماده میکند این جملات به ذهنش خطور می کند که با آیاتی از قرآن که در مورد بهشت است بینامتنی دارد از آن جمله آیهای از سورهی آل عمران که میفرماید«وَ سَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَهٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ»(آل عمران/۱۳۳).
این جملات در پایان (فصل ۵) قرار دارند، برای همین هم هست که در ابتدای فصل ششم او از خطرها و سختیهایی که فرد حامل رسالت را تهدید می کند یاد می کند و توانسته است تناسب زیبایی را ایجاد نماید«إِنَّ اِختِرِاقَ اَلغَابَاتِ الأُستُوَائِیَّهِ أَمرٌ مُثِیرٌ لِلغَایَهِ، وَ اَلضَّربُ فِی جَنَبَاتِهِا یَکمِنُ فِی طَیَّاتِهِ اَلمَوتِ، اَلنَّومُ فِیهَا مُلِیءَ بِالأَحلَامِ اَلمُزعِجَهِ، وَ اَلسَّیرُ نَهَارَاً یُورَثُ اَلقَلِقُ»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۳۹)او همهی این سختیها را در راه دعوت مردم به ارزشهای اسلامی به جان می خرد. دعوتی که کیلانی آنرا در یک گفتگو میان«عثمان» و«عبدالرحیم» اینگونه تفسیر می کند«وَ تَنَهَّدَ، ثُمَّ قَالَ إِنَّ قِیمَهَ اَلحَیَاهِ فِی طَاعَهِ اَللهِ…
أَجَل…
مَا أَعظَمَ أَن یَأوِیَ اَلنَّاسُ جَمِیعَاً اِلَی طَاعَهِ اَللهِ…
۳-۱- ۳-۱-۲-۴أَرضُ اَللهِ وَاسِعَهٌ
اختلاف بین«عثمان» و پیرمرد مبشر بالا گرفته است و نهایتا او به عثمان میگوید که باید آن منطقه را ترک کند«و فَوَجِئنَا ذَاتَ مَسَاءٍ بِالأَبِ«تُوم» یَأتِی لِزِیَارَتِنَا، یَبدُو عَلَیهِ اَلضِّیقُ وَ اَلکَربُ….وَ جَلَسَ اِلَی جَوَارِی قَائِلَاً إِنَّ أَرضُ اَللهِ وَاسِعَهٌ…» (الکیلانی، ۲۰۰۵م ۵۷).
این جمله آخر با آیهای از سورهی عنکبوت بینامتنی دارد که میفرماید«یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِی وَاسِعَهٌ فَإِیَّایَ فَاعْبُدُونِ»(العنکبوت/۵۶)البته در این جا کشیش با حالت تمسخر به آنها میگوید که این منطقه را ترک کرده و برای تبلیغ به جاهای دیگر بروند. به کار بردن این جمله که بخشی از یک آیه قرآن است توسط یک کشیش به این نکته هم اشاره دارد که معمولا مبلغین مسیحی در کار خود تاحدودی اطلاعاتی از سایر ادیان و به ویژه اسلام و قرآن کسب میکنند تا بتوانند در مجادلات خود برای غلبه بر طرف مقابل از آن بهره جویند. در اینجا متن غایب در ضد مفهوم خود بکار رفته است.
۳-۱- ۳-۱-۲-۵ قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ
کیلانی در فرصتهای مناسب از زبان«شیخ عبدالله» مفاهیم مورد نظر خود را بیان می کند، شخصیت«شیخ عبدالله» بگونهای است که این ظرفیت را دارد که مفاهیم با صراحت و وضوح بیشتری بیان شوند. زمانی که«عثمان» و«عبدالرحیم» به زندان میافتند، بعد از مدتی«شیخ عبدالله» هم دستگیر می شود. او در زندان جهت روحیه دادن به زندانیان و نیز آموزش این مفاهیم به آنان فرصتها را غنیمت میشمارد برای همین زمانی که یک تاجر که او هم مبارز بوده و به خاطر خیانت شریکش ورشکسته و دستگیر شده نزد او آمده و از بلایی که بر سر داراییهایش آمده می گوید. «شیخ عبدالله» اینگونه او را توجیه می کند
«- وَ تَرَبَّعَ شَیخُنَا وَ أَخَذَ یُرَتِّلُ بِضعَ آیَاتٍ مِنَ القُرآنِ الکَرِیمِ یَشرَحُ لِلمُؤمِنِینَ کَیفَ أَنَّ اَلآبَاءَ وَ اَلأَبنَاءَ وَ اَلأَموَالَ وَ اَلتِّجَارَهَ اَلَّتِی نَخشَی کَسَادَهَا إِذَا کَانَ هَذَا کُلُّهُ أَحَبَّ إِلَینَا مِن اَللهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادِ فِی سَبِیلِهِ فَقُل عَلَی اَلدُّنیَا اَلعَفَاءَ، ثُمَّ قَالَ اَلشَّیخُ اَلتِّجَارَهُ اَلحَقَّهُ هِیَ اَلجَهَادُ فِی سَبِیلِ اَللهِ….
ثُمَّ اِتَّجَهَ شِیخُنُا مَرَّهً أُخرَی إِلَی اَلسَّمَاءِ وَ رَفَعَ کَفَّیهُ وَ هَتَفَ دَاعِیَاً اَلَّلهُمَّ لَا أَسأَلُکَ اَلرِّزقَ فَقَد فَرغَتُ مِنهُ، وَ لَکِنِّی أَسأَلُکَ اَلبَرَکَهَ فِیهِ…»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۱۰۶).
این گفته ها با آیهای از سورهی توبه بینامتنی دارد که میفرماید «قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ»(التوبه/۲۶).
کیلانی در این میان مخاطب را به فداکاری در راه اسلام تشویق می کند، در تفسیر این آیه آمده است«این آیهی شریفه بزرگترین دلیل بر وجوب مقدم داشتن محبت خدا و پیامبرش بر محبت هرچیز دیگری است و دلیلی است بر اینکه این وعید شدید متوجه کسی خواهد بود که یکی از امور مذکور نزد او محبوب تر از خدا و پیامبر و جهاد کردن باشد»(السعدی،ج۱ ۷۷۶).
۳-۱- ۳-۱-۲-۶ لَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ
ابتدای (فصل ۲۰) که تقریبا اواخر رمان با این جمله«عثمان» آغاز می شود«لَم تَکُن رِحلَتُنَا تِلکَ خَالِیَهً مِنَ المُنغَصَّاتِ، وَ هَکَذَا اَلدُّنیَا فِی یَومٍ تَبتَسِمُ لَکَ وَ فِی یَومٍ آخَر تُکَشِّرُ لَکَ عَن أَنیَابِهَا وَ اَلمُؤمِنُ مُطَالِبٌ أَلَا یَفرَحُ بِمَا آتَاهُ وَ لَا یَیأَسُ عَلَی مَا فَاتَهُ، وَ أَن یَهِیءُ نَفسَهَ لِلنِّجَاحِ وَ اَلفَشَلِ، وَ اَلرَّضَا وَ اَلسَّخطِ وَ اَلشَّقَاءِ وَ اَلنَّعِیمِ»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۱۳۸).
«عثمان» با این جملات به فراز و نشیبهایی که برسرش گذشته است اشاره دارد، روزهای خوش زندگی در شهرشان، تجارت، اسارت و تبلیغ و عشق و خطرات، رهایی از زندان و…، از این فصل تا آخر رمان شرح نبردهای مبارزان نیجریه با جدایی طلبان است که«عثمان» هم در آن شرکت دارد.
جملات«عثمان» با آیاتی سوره حدید بینامتنی ضمنی دارد که میفرماید«مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ*لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»(الحدید/۲۳-۲۲)، اینگونه است که کیلانی در قالب رمان این مفاهیم والا را به خواننده اش القاء می کند، نکتهی مهمی که گاه از آن غفلت می شود این است که«رمان رسالت بزرگی در زمنیهی اندیشه و دعوت به سوی خدا دارد، و تجربهای سرشار از احساس و الهام و توجیه غیر مستقیم و یا تشویق است»(فریج،۱۹۷۱).
۳-۱-۳-۲ بینامتنی داستانهای قرآن
کیلانی بسیار از داستانهای قرآن تاثیر گرفته است، او در این رابطه میگوید«وجود
داستان در قرآن کریم با اشکال و مضامین زیادش مدرسهای حقیقی برای داستان نویس مسلمان به شمار میآید، داستانهای قرآن برخی کوتاه و برخی بلند بوده و در آنها گفتگو و به تصویر کشیدن حرکات شخصیت وجود دارد، همانطوری که از وضوح و قاطعیت برخوردارند»(المجتمع، ۱۹۸۶). او در رمانهایش نیز به صورت بینامتنی به داستانهای پیامبران اشاراتی داشته است و بیشتر برای تفسیر یک حادثه آن را بکار برده و خواننده را به موقعیت مشابه در زندگی پیامبران و عملکرد آنان رهنمون ساخته است. او به ترتیب داستانهای حضرت موسی، نوح، یوسف، یونس علیهم السلام را در رمان«عمالقه الشمال» ذکر کرده و هریک را برای هدف خاص خود آورده است که در زیر بدان اشاره می شود.
۳-۱-۳-۲-۱ داستان حضرت موسی (ع)
Henley, R. (2010). Resilence enhancing psychosocial programs for youth in different culture contexts: Evaluation and research. Progress in Development Studies, 10(4), 295-307.
Henning, K., Leitenberg, H., Coffey, P., Bennett, T., Jankowski, M. K. (1997). Long term psychological adjustment to witnessing interparental physical conflict during childhood. Child Abuse & Neglect, 21(6), pp: 501-515.
Herman-Stahl, M., Stemmler, M. & Petersen, A. C. (1995). Approach and avoidant coping: implications for adolescent mental health.Journal of Youth and Adolescence, 24(6), pp: 649-665.
Hooberman, J., Rosenfeld, B., Rasmussen, A., Keller, A. (2010). Resilience in Trauma- exposed refugees: The moderating effect of coping style on resilience variables. American Journal of Orthopsychiatry, 80(4), pp: 557-563.
Hosayni-Chadamgahi J. (1997). Quality of social relationships, stressful events and coping strategies inpatient with coronary heart. Dissertation, Tehran: Iran University of Medical Science.
Howard, J. Markman, Hahlweg, k. (1993). The prediction and prevention of marital distress: an international perspective. Clinical Psychology Review, 13 (1), PP: 29 – ۴۳٫
Hunnicut, B. K. (1988). Work Without End: Abandoning Shorter Hours for the Right to Work, Philadelphia: Temple University Press.
Hunnicut, B. K. (1996). Kellogg’s Six-Hours Day. Philadelphia: Temple University Press.
Ireland, J. L., Boustead, R. & Ireland, C. A. (2005). Coping style and psychological health among adolescent prisoners: a study of young and juvenile offenders. Journal of Adolescence, 28, pp: 411-423.
Isen, A. M. (2003). Positive affect, systematic cognitive processing, and behavior: Toward integration of affect, cognition, and motivation. In F. Dansereau & F. J. Yammarino (Eds), Multi-level issues in organizational behavior and strategy. Oxford, UK: JAI / Elsevier Science.
Jaarsveld, A. W. V. (2007).Divorce and children in middle childhood: Parent’s contribution to minimize the impact. Submitted in partial fulfilment of the requirements for the degree of magister socialist deligentiae.
Jahnson, D. R. & Booth, A. (1990). Rural economic decline and marital quality: A panel study on farm marriages. Family Relations, 39, pp: 159-165.
Janssen, J., Poortman, A., De Graf, P. M. & Kalmijn, M. (1998). The instability of marital and cohabitating relationships in the Netherlands. Mens en Maatschappij, 73, pp: 4-26.
Jenkins, J. M., Smith, M. A. & Graham, P. J. (1989). Coping with parental quarrels. Journal of the Academy of Child and Asolescent Psychiatry, 28, 182-189.
Jerome, E. M. & Liss, M. (2005). Relationships between sensory processing style, adult attachment, and coping. Personality and Individual Differences, 38, pp: 1341-1352.
Johnston, J. R. Kline, M. & Tschann, J. M. (1989). Ongoing post-divorce conflict in families contesting custody: Effects on children of joint custody and frequent access. American Journal of Orthopsychiatry, 59, 576-592
Kabat-Zinn, J. (2005). Coming to our senses: Healing ourselves and world through mindfulness. Network: Hyperion.
Kalmijn, M. (1999). Father involvement in childrearing and the perceived stability of marriage. Journal of Marriage and Family, ۶۱, pp: 409-421.
Kerig, P. K. (1995).Triangles in the family circle: Effects of family structure on marriage, parenting, and child adjustment. Journal of Family Psychology, 9, pp: 28-43.
Kerig, P. K. (1996).Assessing the links between interparental conflict and child adjustment: The conflicts and problem-solving scales. Journal of Family Psychology, 10,454-473.
Kerig, P. K. (2001). Children’s coping with interparental conflict. In J. H. Grych& F. D. Fincham (Eds.), Interparental conflict and Child Development. Theory, Research and Appplication. Cambridge: Cambridge University Press.pp: 213-248.
Kilmann, R. & Thomas, K. (1975). Interpersonal conflict-handling behavior as reflections of jungian personality dimensions. Psychological Reports, 37, 971-980.
Korhonen, M. (2007). Resilience: Overcoming Challenges and Moving on Positively. Ottawa: National Aboriginal Health Organization.
Kumpfer, K. L. (1999). Factor and processes contributing to resilience: The resilience framework. In: M. D. Glantz & J. L. Johnson (Eds.), Resilience and development. NewYork: Kluwer Academic Publishers, pp: 179-224.
kurdek, L. A. (1981). An integrative perspective on children’s divorce adjustment. American Psychologyst, 36: 856- 866.
Kurtz, L. (1994). Teacher assessments of coping styles in children of divorce. Paper presented at the annual meating of the AERA, New Orleans.
Laumakis, M. A., Margolin, G. & John, R. S. (1998). The emotional, cognitive and coping responses of preadolescent children to marital conflict. In G. W. Holden & R. Geffner (Eds.), Children exposed to marital violence: Theory, Research and AppliedIssues.Washington DC: American Psychological Association.pp:257-288.
Lazarus, A. (2004). Relationships among indicators of child and family resilience and adjustment following the September 11, 2001 tragedy. The emory center for myth and ritual in American life.
Lazarus, R. S. & Folkman, S. (1984). Stress, appraisal and coping: From Springer Pubishing Company. New York: USA, pp:127-139 & 234-244.
Lazarus, R. S. & Folkman, S. (1984). Stress, Appraisal and Coping. New York: Springer Publishing.
Lucchetti, A. E. (1999). Economic hardship and marital distress. Symposium in university of Texas at Austin. ICPR abstract: section 36. Available in: www. Daneshyar.com/ebsco.
Luthar, S. (1991). Vulnerability and resilience: a study of high-risk adolescents. Child Development, 62, pp: 600-616.
Luthar, S. S., Cicchetti, D. & Baker, (2000). The construct of resilience: Implications for interventions and social policies. Development and Psychopathology, 12, pp: 857-885.
Luthar, S. S., Cicchetti, D. & Becker, B. (2000). The construct of resilience: A critical evaluation and guidelines for future work. Child Development, 71, pp: 543-562.
Markman, H. J. & Halford, W. K. (2005). International perspectives on couple relationship education. Family Process, 44, pp: 139 – ۱۴۶٫
Marovic, J. (2011). The relationships between coping, gender and personality on the experience of interpersonal conflict at work. A thesis for the degree of master applied psychology at the University of Waikato.
Martin, A. J. & Marsh, H. W. (2006). Academic resilience and its psychological and educational correlates: A construct validity approach. Psychology in the Schools, 43, 267-282.
Masten, A. S. (2001). Ordinary magic: Resilience processes in development. American Psychologist, 56, pp: 227-238.
Masten, A. S. (2004). Regulatory processes, risk and resilience in adolescent development. Annals of the NewYork Academy of Sciences. 1021, pp: 310-319.
Masten, A. S., Best, K. M. & Garmezy, N. (1990). Resilience and development: contributions from the study of children who overcome adversity. Development and Psychopathology, 2, pp: 425-444.
Matude, M. P. (2004). Gender differences in stress and coping styles. Personality and Individual Differences, 37, 1401-1415.
Maximos, M. H. F., Ramadan, F. H. & Naeem, M. M. (2011). Relationship between coping styles and level of depression among depressed patients. Journal of American Science, 7(3), 322-335.
Myers, D. G. & Diener, E. (1995). Who is happy? Psychological Science, 6, pp: 10-19.
Nakonezny, P., Shull, R. & Rodgers, M. (1995). The effect of on fault divorce law on t
he divorce rate. Journal of Marriage and Family, 57, pp: 488-502.
Narimani, M. & Arian Pour, S. (1385). Investigation of relationship between mental-social problems and coping styles with educational advancement on girl student. Psychological research of psychology and educational sience college of Alzahra university 1385. Second time, n: 3-4. (Persian).
Neil. K., Alpern, D., Spence, R. & Plunkett, J. W. (1984). Locus of control in children of divorce. Journal of Personality Assessment, 48: 410- 414.
Nicolotti, L., EL-Sheikh, M. & Whitson, S. M. (2003). Children’s coping with marital conflict and their adjustment and physical health: Vulnerability and protective functions. Journal of Family Pychology, 17(3), pp: 315-326.
Nomura, Y., Chemtob, C. M., Fifer, W. P., Newcorn, J. H., Brooks-Gunn, J. (2006). Additive interaction of child abuse and perinatal risk as signs of resiliency in adulthood. Annals of the New York Academy of Sciences, 1094, pp: 330-334.
Nord, C. W. & West, J. (2001). Fathers and mothers involvement in their children’s schools by family type and resident status. National Household Education Survey. Statistical Analysis Report. Washington, DC: National Center for Education Statistics.
Patterson, J. & Blum, W. (1996). Risk and resilience among children and young with disabilities. Archives of Pediatrics & Adolescent Medicine, 150, pp: 692 – ۶۹۸٫
Pavel, T., Anrite, S. (1998). Stress, anxiety and ways to deal with it. Bakhshipoor, A., Saborimoghaddam, H., translators. Mashhad: Behnashr Publication. [Persian].
Pearlin,L. I. & Schooler, C. (1987). The structure of coping, Journal of Health and Social Behavior, 19, pp: 2-21.
Peterson, A. C., Compas, B. E., Brooks-Gunn, J., Stemmler, M. K., Ey, S. & Grany, K. (2006). Depression in adolescence: Current Knowledge, research directions, and implications for programs and policy. American Psychologists, 48, pp: 155- 168.
Peterson, R. R. & Gerson, K. (1992). Determination of responsibility for childcare arrangements among dual-earner couples. Journal of Marriage and the Family, 54, 527-536.
Radovanovic, H. (1993). Parental conflict and children’s coping styles in litigating separated families: relationships with children’s adjustment. Journal of Abnormal Child Psychology, 21(6), pp: 697-713.
Ramsey, L. (2008). Perception of family cohesion and achievement among runaway adolescents: Understanding school performance. The Ohio State University. A senior honors Thesis.
Resnick, M. D. )2000(. Resilience and protective factors in the lives of adolescents, Journal of Adolescent Health, vol. 27, 1-2.
Rice, R. W., Near, J. P. & Hunt, R. G. (1980). The job-satisfaction life satisfaction relationship: A review of empirical research. Basic and Applied Social Psychology, 1, pp: 37-64.