وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مدح پیامبر ص در شعر شعرای عصر عباسی- قسمت ۱۸

 
تاریخ: 22-12-99
نویسنده: نجفی زهرا

«عبدالرحمن بن یختلفین»[۲۵۹] در شعرش اشاره به آیه ی ۱ سوره اسرا می کند و می گوید:

 

فَسُبحانَ مَن أسری الیه بعبدهِ و بورکَ فی السّارِی و بورک فی المَسرَی[۲۶۰]

– پاک و منزه است کسی که بنده اش را شبانه حرکت داد و خوشا به حال تو در این سیر شبانه و خوشا به حال تو در محل حرکت
«عبدالرحیم البرعی الیمنی» می گوید:

 

 

 

 

کَفَتهُ کَرامَهُ المعراجِ فَضلاً بِها فی القُربِ ساءُ الأنبیاءَ
سَرَی مِن مَکَّهٍ ببراقٍ عِزًّ لأقصی مَسجدٍ و عَلا السَّماءَ
مُفَتِّحَهٌ لَهُ ابوابُ منها یُجاوزُها إِلی العرشِ إرتقاءَ
فَسُرَّ بِهِ المَلائِکَهُ ابتِهاجاً و صَلَّی خَلفَهُ الرُّسُلُ اقتِداءَ[۲۶۱]

– کرامت معراج فضلی را برایش آورد که همان برایش کفایت کرد که به واسطه ی آن (معراج) و نزدیکی به خداوند سرور و مهتر انبیاء گردید.
– شبانه به واسطه براق از مکه به مسجد الاقصی رفت و به اوج آسمانها سفر کرد.
– و درهای آسمان برایش باز شد و به او اجازه داده شد که به عرش آسمانها صعود کند.
– فرشته و ملائکه به واسطه ی دیدار با او شادمان شدند و پیامبران دیگر در مسجد به او اقتدا کرده و پشت سرش نماز خواندند.
۴-۱-۶-۳- هجرت به یثرب و اقامت در غار ثور
یکی از دلایل هجرت پیامبر (ص) به یثرب این بود که پس از مرگ ابوطالب، کار بر محمد تنگ گردید و قریش بر شدت درگیری با وی افزود و همچنین پیامبر (ص) در میان مردم هنگامی که دعوتش را عرضه می نمود گرایش نمی دید حتی برخی از آنان به زشتی او را از خود می راندند.
و از سوی دیگر عمویش ابولهب او را تعقیب می نمود و به مردم می گفت: این جادوگر دروغگو شما را نفریبد که ما خانواده ی او و آگاه ترین مردم نسبت به او هستیم اما پیامبر (ص) در برابر همه ی این آزار و اذیت ها شکیبایی ورزید و قریش را در صبرش به مبارزه طلبید.
تا اینکه خداوند برای دین او یاورانی در غیر از سرزمین ایشان فراهم ساخت که مردمان آن سرزمین با پیامبر (ص) پیمان بستند.
بنابراین وحی به او فرمان داد که مکه را ترک کند و به یثرب مهاجرت کند. پس پیامبر به اصحاب خود فرمان داد که همگی به صورت پنهانی و شبانه از مکه بیرون بروند تا قریش آگاه نشود اما قریش این حرکت را در یافت و بسیاری از مهاجران را به مکه بازگرداند.[۲۶۲] اما این آزار و اذیت ها در آنجا هم ادامه داشت.
و اما ماجرای هجرت پیامبر (ص) از مدینه به غار ثور: در شب اول ربیع الاول سال دوم هجرت خداوند حق تعالی پیامبر (ص) را از نقشه ی شوم مشرکین قریش که قصد جان پیامبر (ص) را داشتند با خبر کرد و پیامبر (ص) مأمور شد که حضرت علی را به جای خود بخواباند و از مدینه به سوی غار ثور هجرت کند. جبرئیل آمد و پیامبر (ص) را از میان قریشیان که قصد جان پیامبر (ص) را داشتند و در اطراف خانه ی پیامبر (ص) کمین کرده بودند تا پس از خوابیدن ایشان، او را به قتل برسانند، از خانه بیرون آورد و پیامبر (ص) آیه ی «و جَعَلنا مِن بَینِ ایدیهِم سَداً و مِن خَلفَهُم سَداً و اغشیناهُم فَهُم لا یُبصِرُون»[۲۶۳] را تلاوت نمود و مشتی خاک به صورت کفار پاشیدند و همراه ابوبکر به غار ثور مشرف شدند.[۲۶۴]
در خلال اقامتشان در غار ثور عده ای از قریشیان به دنبال ایشان به قسمت های مختلف رفتند و چند تن نیز به سوی غار ثور روانه شدند. در بین راه با شخصی مواجه شدند و از او پرسیدند که آیا پیامبر (ص) را دیده است اما شخص جواب داد تاکنون کسی را به نزدیکی این غار ندیده ام کفار به جواب آن شخص اکتفا نکردند و به سوی غار رفتند هنگامی که مقابل غار رسیدند متوجه شدند دو کبوتر در مقابل دهانه ی غار تخم گذاشتند و هم چنین درختی در دهانه ی غار رشد کرده بود و نیز دهانه ی غار مملوء از تارهای به هم تابیده ی عنکبوت بود.
با مشاهده ی لانه کبوتر و درختی که پر از شاخ و برگهای خشک شده بود و هم چنین تار عنکبوت یکی از قریشیان گفت: تار این عنکبوت مربوط به قبل از تولد محمد است و این دو کبوتر و درخت خشک به ما می فهماند که کسی وارد غار نشده است.
پیامبر (ص) به همراه ابوبکر سه روز در غار ثور بودند و روز چهارم سال سیزدهم بعثت وارد مدینه شدند و این هجرت پیامبر (ص) به مدینه مبدأ تاریخ مسلمانان شد.[۲۶۵]
«سید حمیری» اشعاری را پیرامون معجزه ی تنیدن رشته های عنکبوت بر درب غار و گمراهی کافران سروده است که دلالت بر این آیه دارد: «ختّم الله علی قلوبِهم و علی سمعهِم و علی ابصارهِم غشاوهٌ و لهُم عذابٌ عظیم»[۲۶۶] قهر خدا، مهر بر دلها و پرده بر گوش و چشمهای ایشان نهاد که فهم حقایق و معارف الهی را نمی کند و ایشان را عذابی سخت است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 


فرم در حال بارگذاری ...

« نقش اکراه بر اراده و اثر آن- قسمت ۳۲بررسی علل وقوع جرم ایراد ضرب و جرح توسط نیروهای مسلح علیه شهروندان و راهکارهای پیشگیری از آن(مطالعه موردی نیروهای مسلح استان چ و ب)- قسمت ۱۰ »