“
نوعی از ربا که معمولاً از آن تحت عنوان ربای معاملی یاد می شود این است که کالای معینی به فرد نیازمند به آن کالا داده می شود، با این شرط که در هنگام استرداد مقدار بیشتری از همان کالا را مسترد نماید. به عبارت سادهتر، در اسلام غیر از ربای قرض که به شدت حرام شده، نوعی معامله هم حرام شده و اسم آن نیز ربا گذاشته شده است که به آن ربای معاملی گویند و آن، این است که جنسی به مثل خودش؛ ولی با زیاده خرید و فروش کنند (مطهری، ۱۳۷۷).
باید چنین گفت که رباخواری در عصر جاهلیت یعنی پیش از ظهور اسلام و نیز در زمان ظهور اسلام بسیار رایج بوده است و از این طریق ظلم فراوانی نسبت به طبقه ضعیف و تودهی مردم وارد میشده است و به نظر میرسد که غرض اصلی از تحریم ربا نیز جلوگیری از همین ظلم و حمایت از مظلومین بوده است. در قرآن کریم آیات متعددی درباره ربا وجود دارد و به صراحت اعلام شده است:
«الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لاَ یَقُومُونَ إِلاَّ کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَیَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَی اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُون».
«کسانی که ربا میخورند به پا نمیخیزند؛ مگر مانند به پا خاستن کسی که شیطان بر اثر تماس، عقل او را آشفته کردهاست، این بدان سبب است که آنان گفتند: جز این نیست که داد و ستد مانند رباست و خدا، داد و ستد را احلال و ربا را حرام کردهاست، پس هرکس اندرزی از پروردگارش به او برسد و(از ربا) دست بردارد و آنچه گذشته است، برای او خواهد بود و امر او با خدا است و کسانی که (به ربا) بازگردند، آنان اهل آتشاند و در آن جاودان خواهند بود» (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۷۵).
با آیه مبارکه فوق هیچ تردیدی در حرمت ربا باقی نمیماند. علاوه بر این شارع مقدس جدا از بحث حرام دانستن ربا، مرتکب عمل رباخواری را در جایگاه محارب با خدا و رسول خدا قرار داده است: «فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِکُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُون».
«پس اگر نکردید، بدانید که پیکاری از جانب خدا و رسول او (بر ضد شما) برپاست و اگر توبه کردید، اصل سرمایه های شما، مال شما است، نه ظلم میکنید و نه ظلم میبینید». (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۷۹).
۴-۱-۱-۲- بند دوم) دلایل گرایش به ربا
باید چنین گفت که در سیستم اقتصادی ربوی سود سرمایه از ابتدا مشخص شده است و سرمایهداری که سرمایه خود را در جریان فعالیتهای اقتصادی بهکار می اندازد هیچگونه خطر احتمالی را نمیپذیرد و در هر شرایطی سود خود را دریافت می کند، یعنی اینکه در هر صورت به ثروت سرمایهدار افزوده می شود و سرمایهداران در نظام ربوی حاضر به پذیرش ریسک نیستند. به علت دریافت بهره سرمایه گذار عملاً کاری به این ندارد که سرمایهاش را در چه مسیری به کار میاندازند. به عبارت دیگر، به سود یا زیان طرف مقابل، کاری ندارد، زیرا در سررسید معین، اصل و فرع (بهره) وام را دریافت می کند؛ در حالی که در نظام مشارکتی یا به عبارت دیگر بدون ربا، سود بردن عامل و سرمایهدار به صورت یک احتمال است و حتی ممکن است نه تنها سود؛ بلکه زیان کنند لیکن باید گفت که از آنجا که اساس نظام غیر ربوی، مشارکت در سود و زیان است سرمایهدار کاملاً مراقب است که عامل، سرمایه را در جایی به کار نیندازد که احتمال ضرر وجود دارد.
در نظام سرمایهداری و در سیستم اقتصادی ربوی هرگاه تولیدکنندگان انتظار بهبود اوضاع اقتصادی و در نتیجه سود بیشتر را داشته باشند، اقدام به سرمایه گذاری میکنند. ازسوی دیگر، اگر انتظار رکود اقتصادی را داشته باشند با خودداری ازسرمایهگذاری موجب رکود بیشتر میشوند و مجموع این تغییرات و نوسانات منجر به عدم تعادل و بیثباتی اقتصادی میگردد.
در مورد علل موجهه پرداخت بهره یا همان سود در نظام سرمایهداری و ربوی، اقتصاددانان تعاریف و نظریات زیادی مطرح کرده اند که چند نمونه آن چنین میباشد:
الف- نظریهی هزینهی فرصت
بر اساس این نظریه، بهره یا سود ربوی، هزینهای است که افراد با پرداخت آن، فرصت و امکان استفاده از منابع و سرمایه دیگران را پیدا می کنند.
ب- نظریهی قیمت
بر اساس این نظریه، پول نیز کالایی است مانند دیگر کالاهای اقتصادی و برای خود در بازار قیمتی دارد و این قیمت همان بهرهای است که وامگیرنده به دارندهی پول پرداخت می کند تا امکان استفاده از آن را به دست آورد.
ج- نظریهی ترجیح زمانی
بر اساس این نظریه، افراد همواره مصرف فعلی را به مصرف آتی ترجیح می دهند. بنابرین برای آنکه کسی استفاده امروز خود را به دیگری واگذار کند، استحقاق پاداشی را دارد که درخصوص پول به آن بهره اطلاق می شود. به عبارت دیگر، بهره، درآمدی است که فرد به ازای به تعویق انداختن استفاده از منابع خود دریافت میدارد.
۴-۱-۲- گفتار دوم: چگونگی رفع شبهه ربا از عقد مزارعه در سیستم بانکی ایران
از آنجایی که، سیستم اقتصادی ربوی و نظام بانکداری سنتی و همراه با بهره، می تواند موجب بروز بی عدالتی و نابسامانی اقتصادی گردد. اندیشمندان اسلامی برای رشد تولید و افزایش فعالیتهای اقتصادی و برقراری عدالت اقتصادی و تحقق رفاه عمومی، احکام و راهکارهایی ارائه کردند. یکی از این راهکارها، حذف بهره از سیستم بانکی و ایجاد نظام بانکداری جدیدی بود که مبنای آنرا باید قوانین اسلامی، نظریات اقتصادانان و علمای اسلام تشکیل میداد و اساس آن نیز میبایست متکی بر ممنوعیت اخذ ربا باشد و راهکار دیگر، استفاده از عقود و قراردادهای اسلامی قابل تطبیق با نظام بانکداری غیر ربوی بود که عقد مزارعه نیز جزو همین عقود قرار میگرفت.
پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ و متعاقب آن، تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی، تدوین قانون اساسی و تشکیل نهادهای مختلف، یکی از ضرورتهایی که به فوریت در دستور کار نظام اسلامی قرار گرفت، تغییر تدریجی سیستم بانکداری کشور به بانکداری بدون ربا بود که طی یک پروسهی هشت مرحلهای و با ملی کردن بانکها توسط شورای انقلاب در خرداد ۱۳۵۸ شروع و با تصویب قانون بانکداری بدون ربا در سال ۶۳ و اصلاح آن در سال ۶۹، انجام گرفت(میرجلیلی، ۱۳۷۲). در مادهی ۱ همین قانون اهداف نظام بانکی به شرح زیر بر شمرده شده است:
۱) استقرار نظام پولی و اعتباری بر مبنای حق و عدل (با ضوابط اسلامی) به منظور تنظیم گردش صحیح پول و اعتبار، در جهت سلامت و رشد اقتصاد کشور.
۲) فعالیت در جهت تحقق اهداف و سیاستها و برنامه های دولت جمهوری اسلامی با ابزارهای پولی واعتباری
“
فرم در حال بارگذاری ...