وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه – برپاست و اگر توبه کردید، اصل سرمایه ­های شما، مال شماست، نه ظلم می­کنید و نه ظلم می­بینید – 8 "

 
تاریخ: 21-09-01
نویسنده: نجفی زهرا

 

نوعی از ربا که معمولاً از آن تحت عنوان ربای معاملی یاد می‏ شود این است که کالای معینی به فرد نیازمند به آن کالا داده می‏ شود، با این شرط که در هنگام استرداد مقدار بیشتری از همان کالا را مسترد نماید. به عبارت ساده‏تر، در اسلام غیر از ربای قرض که به شدت حرام شده، نوعی معامله هم حرام شده و اسم آن نیز ربا گذاشته شده است که به آن ربای معاملی گویند و آن، این است که جنسی به مثل خودش؛ ولی با زیاده خرید و فروش کنند (مطهری، ۱۳۷۷).

 

باید چنین گفت که رباخواری در عصر جاهلیت یعنی پیش از ظهور اسلام و نیز در زمان ظهور اسلام بسیار رایج بوده است و از این طریق ظلم فراوانی نسبت به طبقه‏ ضعیف و توده‏ی مردم وارد می‏شده است و به نظر می­رسد که غرض اصلی از تحریم ربا نیز جلوگیری از همین ظلم و حمایت از مظلومین بوده است. در قرآن کریم آیات متعددی درباره ربا وجود دارد و به صراحت اعلام شده است:

 

«الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لاَ یَقُومُونَ إِلاَّ کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَیَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَی اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُون».

 

«کسانی که ربا می­خورند به پا نمی­خیزند؛ مگر مانند به پا خاستن کسی که شیطان بر اثر تماس، عقل او را آشفته ‌کرده‌است، این بدان سبب است که آنان گفتند: جز این نیست که داد و ستد مانند رباست و خدا، داد و ستد را احلال و ربا را حرام ‌کرده‌است، پس هرکس اندرزی از پروردگارش به او برسد و(از ربا) دست بردارد و آنچه گذشته است، برای او خواهد بود و امر او با خدا است و کسانی که (به ربا) بازگردند، آنان اهل آتش­اند و در آن جاودان خواهند بود» (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۷۵).

 

با آیه مبارکه فوق هیچ تردیدی در حرمت ربا باقی نمی­ماند. علاوه بر این شارع مقدس جدا از بحث حرام دانستن ربا، مرتکب عمل رباخواری را در جایگاه محارب با خدا و رسول خدا قرار داده است: «فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِکُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُون».

 

«پس اگر نکردید، بدانید که پیکاری از جانب خدا و رسول او (بر ضد شما) برپاست و اگر توبه کردید، اصل سرمایه ­های شما، مال شما است، نه ظلم می­کنید و نه ظلم می­بینید». (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۷۹).

 

۴-۱-۱-۲- بند دوم) دلایل گرایش به ربا

 

باید چنین گفت که در سیستم اقتصادی ربوی سود سرمایه از ابتدا مشخص شده است و سرمایه­داری که سرمایه خود را در جریان فعالیت­های اقتصادی به­کار می­ اندازد هیچ­گونه خطر احتمالی را نمی­پذیرد و در هر شرایطی سود خود را دریافت می­ کند، یعنی اینکه در هر صورت به ثروت سرمایه­دار افزوده می­ شود و سرمایه­داران در نظام ربوی حاضر به پذیرش ریسک نیستند. به علت دریافت بهره سرمایه­ گذار عملاً کاری ‌به این ندارد که سرمایه­اش را در چه مسیری به کار می­اندازند. به عبارت دیگر، به سود یا زیان طرف مقابل، کاری ندارد، زیرا در سررسید معین، اصل و فرع (بهره) وام را دریافت می­ کند؛ در حالی که در نظام مشارکتی یا به عبارت دیگر بدون ربا، سود بردن عامل و سرمایه­دار به صورت یک احتمال است و حتی ممکن است نه تنها سود؛ بلکه زیان کنند لیکن باید گفت که از آنجا که اساس نظام غیر ربوی، مشارکت در سود و زیان است سرمایه­دار کاملاً مراقب است که عامل، سرمایه را در جایی به کار نیندازد که احتمال ضرر وجود دارد.

 

در نظام سرمایه­داری و در سیستم اقتصادی ربوی هرگاه تولیدکنندگان انتظار بهبود اوضاع اقتصادی و در نتیجه سود بیشتر را داشته باشند، اقدام به سرمایه ­گذاری ‌می‌کنند. ازسوی دیگر، اگر انتظار رکود اقتصادی را داشته باشند با خودداری ازسرمایه­گذاری موجب رکود بیشتر می­شوند و مجموع این تغییرات و نوسانات منجر به عدم تعادل و بی­ثباتی اقتصادی می­گردد.

 

‌در مورد علل موجهه پرداخت بهره یا همان سود در نظام سرمایه­داری و ربوی، اقتصاددانان تعاریف و نظریات زیادی مطرح کرده ­اند که چند نمونه آن چنین ‌می‌باشد:

 

الف- نظریه‏ی هزینه‏ی فرصت

 

‌بر اساس این نظریه، بهره‏ یا سود ربوی، هزینه‏ای است که افراد با پرداخت آن، فرصت و امکان استفاده از منابع و سرمایه دیگران را پیدا می‏ کنند.

 

ب- نظریه‏ی قیمت

 

‌بر اساس این نظریه، پول نیز کالایی است مانند دیگر کالاهای اقتصادی و برای خود در بازار قیمتی دارد و این قیمت همان بهره‏ای است که وام­گیرنده به دارنده‏ی پول پرداخت می ‏کند تا امکان استفاده از آن را به دست آورد.

 

ج- نظریه‏ی ترجیح زمانی

 

‌بر اساس این نظریه، افراد همواره مصرف فعلی را به مصرف آتی ترجیح می ‏دهند. ‌بنابرین‏ برای آنکه کسی استفاده‏ امروز خود را به دیگری واگذار کند، استحقاق پاداشی را دارد که درخصوص پول به آن بهره اطلاق می‏ شود. به عبارت دیگر، بهره، درآمدی است که فرد به ازای به تعویق انداختن استفاده از منابع خود دریافت می‏دارد.

 

۴-۱-۲- گفتار دوم: چگونگی رفع شبهه ربا از عقد مزارعه در سیستم بانکی ایران

 

از آنجایی که، سیستم اقتصادی ربوی و نظام بانکداری سنتی و همراه با بهره، می ­تواند موجب بروز بی­ عدالتی و نابسامانی اقتصادی گردد. اندیشمندان اسلامی برای رشد تولید و افزایش فعالیت­های اقتصادی و برقراری عدالت اقتصادی و تحقق رفاه عمومی، احکام و راه­کارهایی ارائه کردند. یکی از این راه­کارها، حذف بهره از سیستم بانکی و ایجاد نظام بانکداری جدیدی بود که مبنای آن­را باید قوانین اسلامی، نظریات اقتصادانان و علمای اسلام تشکیل می­داد و اساس آن نیز می­بایست متکی بر ممنوعیت اخذ ربا باشد و راه­کار دیگر، استفاده از عقود و قراردادهای اسلامی قابل تطبیق با نظام بانکداری غیر ربوی بود که عقد مزارعه نیز جزو همین عقود قرار می­گرفت.

 

پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ و متعاقب آن، تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی، تدوین قانون اساسی و تشکیل نهادهای مختلف، یکی از ضرورت‏هایی که به فوریت در دستور کار نظام اسلامی قرار گرفت، تغییر تدریجی سیستم بانکداری کشور به بانکداری بدون ربا بود که طی یک پروسه‏ی هشت مرحله‏ای و با ملی کردن بانک‏ها توسط شورای انقلاب در خرداد ۱۳۵۸ شروع و با تصویب قانون بانکداری بدون ربا در سال ۶۳ و اصلاح آن در سال ۶۹، انجام گرفت(میرجلیلی، ۱۳۷۲). در ماده‏ی ۱ همین قانون اهداف نظام بانکی به شرح زیر بر شمرده شده است:

 

۱) استقرار نظام پولی و اعتباری بر مبنای حق و عدل (با ضوابط اسلامی) به منظور تنظیم گردش صحیح پول و اعتبار، در جهت سلامت و رشد اقتصاد کشور.

 

۲) فعالیت در جهت تحقق اهداف و سیاست‏ها و برنامه های دولت جمهوری اسلامی با ابزارهای پولی واعتباری


فرم در حال بارگذاری ...

« " فایل های مقالات و پروژه ها | اصغر حجاریان، انتشارات جهان نو، ۱۳۸۹ – 10 "" دانلود پروژه و پایان نامه | تبدیل اجتناب از موقعیت‌های برانگیزاننده طرح‌واره هیجانی به عنوان سبک (صفت) روان‌شناختی مزمن – 7 " »