ه اصلی سیستم تحریک تأمین جریان تحریک ماشین سنکرون است به علاوه با کنترل ولتاژ تحریک وظیفه کنترل و حفاظت یک سیستم قدرت را بر عهده دارد.]1[ برای تحریک ماشینهای سنکرون روشهای مختلفی وجود دارد، این روشها با پیشرفت تکنولوژی و گذشت زمان یکی پس از دیگری ابداع شده و برخی از این روشها دارای معایبی بوده که باعث شده است به فکر تغییر سیستم و اصلاح وارتقاء آنها بیفتیم]2[ سیستم تحریک با تغییر جریان dc سیمپیچ تحریک واقع بر روی رتور نیروی محرکه تولید شده ژنراتور را کنترل میکند تغییر بار نیروی محرکه ژنراتور نه تنها ولتاژ خرجی تنظیم میشود بلکه ضریب قدرت و دامنه جریان نیز کنترل میشود. مرجع]3[ درمورد انواع روشهای تحریک من جمله روش تحریک استاتیک که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت صحبت شده است. در طراحی صورت گرفته در این پایان نامه میخواهیم از یک مبدل DC/DC باک برای تغذیه سیمپیچ تحریک استفاده کنیم. مبدلDC/D مبدلی است که جریان DC hc یک منبع را به سطح ولتاژی دیگر تبدیل میکند و ولتاژ خروجی میتواند از ولتاژ ورودی بیشتر یا کمتر باشد. مبدل باک (Buck converter) نوعی مبدل DC-DC کاهنده است. روش کنترلی مورد استفاده در این پایاننامه برای مبدل باک روش کنترل لغزشی میباشد.
در مرجع ]4[ از روش کنترل PID استفاده شده که سیستم در این حالت دارای سرعت پاسخ بالا هستند و میتوانند اضافه جهش را نیز کاهش دهند. اما بعد از معرفی کنترل لغزشی در سال 1977 توسط یوتکین، استفاده از این نوع کنترلرها به خاطر خصوصیات زیادی که داشتن در الکترونیک قدرت روز به روز بیشتر میشد به طوری که در سال 1991 برای اولینبار از این نوع کنترلرها در مبدلهای باک (Buck converter) توسط اسلوتین استفاده شد. ]5[
اما یکی از کارهای مهمی که میخواهیم در این پایاننامه انجام دهیم، استفاده از فیلترهای حذف هارمونیک در مبدل باک کنترل شده با مد لغزشی است تا بتوانیم حداکثر کاهش هارمونیک را داشته باشیم. در مرجع ]6[ از یک فیلتر RL بدون مبدل DC/DC برای کاهش هارمونیکهای ورودی به سیمپیچ تحریک استفاده شده است.
در مراجع]7[ و ]8[ یک طراحی ساده برای استفاده از الکترونیک قدرت برای سیستمهای تحریک مورد بررسی قرار گرفت که این طرح به خاطر هارمونی بودن ولتاژ ورودی به سیمپیچ تحریک منطقی به نظر نمیرسد. در مرجع ]9[ برای مبدل از یک کنترلر PI استفاده شده است ولی باز هم هارمونیکهایی در سیستم وجود دارند. در مراجع ]10[ و ]11[ از مبدلهای Buck-Boost در سیستم تحریک استفاده شده است که همه این طرحها بدون استفاده از فیلتر بوده و به طبع ولتاژ خروجی THD بالای دارد. ما در این پایاننامه علاوه بر استفاده از مبدل باک کنترل شده با مد لغزشی، با استفاده از فیلتریهای حذف هارمونیک ولتاژ با هارمونیک بسیار کم را به سیم پیچ تحریک تزریق میکنیم.
ین بارتلم و لاک[3] ( 1981 ) در تفسیری از اثر کچ و فرنچ، مدعی شده اند چه بسا مشارکت کارکنان مبتواند در مقاومت آن ها در برابر تغییر اثرات شناختی داشته باشد. در مجموع آموزه های ادبیات پژوهش درباره مقاومت کارکنان در برابر تغییر، نشان میدهند که این پدیده دارای ابعاد رفتاری، هیجانی و شناختی است. ظهور رفتاری آن در قالب نیروهای مقاومت کننده در برابر نیروهای اعمال کننده تغییر است؛ بعد هیجانی آن به ناکامی کارکنان در اثر به هم خوردن وضع موجود، ترس از ضرر احتمالی و آینده ای مبهم اشاره دارد؛ و صبغه شناختی آن به نحوه ادراک تغییر توسط کارکنان اشاره دارد، طوری که از اعمال آن اکراه دارند. (هادوی نژاد و همکاران،1388)
بنابراین، ویژگی های شخصیتی فرد نگرش شخص تحت تاثیر تغییر سازمانی قرار می گیرد. و مقابله با استرس ناشی از تغییر سازمانی یک مسئله مهم است که ارزش بررسی دارد. عموم محققان پیشین، نگرش کارمند نسبت به تغییر سازمانی از بینش صفات شخصیتی مطالعات خود را در پنج مدل تبیین کرده اند. (Su et al ,2012)
در این مطالعه ما این موضوع را با استفاده از صفات شخصیت شناختی یعنی ، انعطاف پذیری شناختی، بینش، و خود اندیشی مورد بررسی قرار می دهیم. محققان نشان داده اند که باز بودن نسبت به تجربه رابطه مثبت با خود اندیشی دارد. 2009)، (Lyke
روانرنجوری منفی به بینش مربوط است، وظیفه شناسی مثبت نیز به بینش مربوط می باشد. برونگرایی و سازگاری مثبت، هر دو مربوط به انعطاف پذیری شناختی می باشد. .
(Su et al ,2012)
همچنین رفتار شهروندی سازمانی شامل رفتار های اختیاری کارکنان است که جزء وظایف رسمی آنها نیست و مستقیماً توسط سیستم رسمی پاداش سازمان در نظر گرفته نمی شود، ولی میزان اثر بخشی کلی سازمان را افزایش می دهد این رفتارها، شامل رفتارهایی که فرد در جهت انجام نیازمندی های نقش و یا شرح شغلی از خود نشان میدهد، نیست. مطالعات نشان از آن دارد زمانی که مدیریت ارشد، تغییر را بپذیرد، برای اجرایی شدن تغییر باید علایق کارکنان مانند مدیران پایینی و میانی در نظر گرفته شود و نیاز به تغییر را در آنها متقاعد کرد. بسیاری از موانع تغییر، ریشه در آمادگی پذیرش تحول سازمانی دارند .
از لحاظ روانشناسی این موانع، نظیر موانع مدیریتی، توسط ناامنی و ترس از نتایج منفی برای افراد میتواند تشریح شود. این علایق بوسیله مشارکت مستقیم یا مشارکت قانونی، دسته بندی و معرفی
می شوند. (رنگریز و مرادی،1391)در این پِژوهش تاثیر رفتار شهروندی سازمانی بر ارتباط بین انعطاف پذیری شناختی و مقاومت در برابر تغییر سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد.
اگر عاملان تغییر در سازمان بهنگام اعمال آن با مقاومت مواجه شوند و به واکنشهای کارکنان توجه نکنند با مخاطره بزرگی روبرو خواهند شد. این مسأله بخصوص زمانی بروز می کند که تغییر مستقیماً از بالای سازمان به سطوح پایین تر اعمال شود. علی رغم چنین توجه و تنبه نظری به موضوع مقاومت کارکنان در برابر تغییر سازمانی ، خلأ پژوهشی با چنین رویکردی همچنان در این حوزه مشهود است( Su et al ,2012)
پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن تلاش برای پر کردن این خلأ پژوهشی، به این پرسش که : آیا انعطاف پذیری شناختی بر مقاومت در برابر تغییر سازمانی در شرکت گاز استان تهران تأثیر گذار است؟ پاسخ گوید.
1-3 اهمیت موضوع
تغییر در سازمان معمولاً واکنش مقاومت آمیز کارکنان را به دنبال دارد ( .(Kyle, 1993مقاومت کارکنان پاسخی طبیعی به تغییر تلقی میشود، زیرا تغییر حرکتی از شناخته ها به سوی ناشناخته هاست. نظریه پردازان سیاسی سازمان معتقدند منشأ هرگونه تغییری در سازمان، تلاش برای کسب منافع بیشتر است(مانند.(Thibodeaux, 1990; Bowen, 1977; Beer, 1976; Burke, 1976 در قاموس چنین اندیشه ای، اساساً سازمان با منابع محدود و کمیاب مواجه است، و همه افراد و گروهها دائماً با یکدیگر بر سر این منابع در حال رقابت هستند. تغییر سازمانی دورنمای سیاسی و منابع قدرت را جابجا میکند
چه بسا کسانی که منافع و قدرت آنها در اثر تغییر در معرض تهدید واقع شود، به صورت تدافعی عمل کنند و درصدد حفظ وضع موجود برآیند .اگر عاملان تغییر به هنگام اعمال آن با مقاومت مواجه شوند و به واکنشهای ادراک شده ، با مخاطره بزرگی روبرو خواهند شد. این مسأله بویژه زمانی بیشتر صدق میکند که تغییر مستقیماً از بالای سازمان به سطوح پایینتر اعمال شود
علیرغم چنین توجه و تنبه نظری به موضوع مقاومت کارکنان در برابر تغییر از منظر کارکنان، خلأ پژوهشی با چنین رویکردی همچنان در این حوزه مشهود است. (هادوی نژاد و همکاران،1388) پژوهش حاضر ضمن تلاش برای پر کردن این خلأ پژوهشی، بر آن است تا به بررسی اثرات ویژگی های شخصیتی بر نگرش نسبت به تغییر سازمانی از بینش روانشناسی شناختی بپردازد (Su et al ,2012). محقق در این پژوهش به بررسی رابطه بین سه متغیر انعطاف پذیری شناختی،بینش، و خود اندیشی می پردازد و اثرات آنها بر نگرش نسبت به تغییر سازمانی را مورد بررسی قرار می دهد.
1-4 اهداف تحقیق:
هدف علمی این پژوهش تأثیر انعطاف پذیری شناختی و مقاومت در برابر تغییر سازمانی تحت تأثیررفتار شهروندی سازمانی می باشد.
هدف کاربردی: نتایج این پژوهش در شرکت گاز استان تهران و شرکتها و مؤسسات تابعه کاربرد دارد.
اهداف ویژه:
1-5 چهارچوب نظری:
تعریف رسمی مقاومت درمقابل تغییر، هر رفتار یا واکنشی است که نشان دهندۀ، عدم تمایل شخص به ایجاد یا حمایت تغییر مورد نظر باشد. چنین مقاومتی همیشه بد نیست. در واقع بهترین کارگزاران تغییر، عقیده دارند که مقاومت در مقابل تغییر نوعی بازخور است که می توان از آن برای تسهیل اهداف تغییر استفاده کرد. آنها اظهار میدارند زمانی که افراد در مقابل تغییر مقاومت میکنند از چیز مهمی دفاع میکنند، چیزی که به نظر میرسد با وقوع تغییر مورد تهدید قرار گیرد. مقاومت در مقابل تغییر اجتناب ناپذیر است. در مدیریت کارآمد یک سلسله دلایل مشترک مقاومت افراد درمقابل تغییر خلاصه شده است ونحوۀ پاسخ گویی به آنها را پیشنهاد میکند. مدیران وکارگزاران خوب تغییر، این توصیه ها را درک میکنند. آنها مقاومت در مقابل تغییر را پیش بینی میکنند و بر ای به حداقل رساندن نتایج نامطلوب آن، گامهایی به موقع، برمیدارند.(هندیجانی و همکاران،1389) مقاومت کارکنان در برابر تغییر سازمانی شامل سه بعد مقاومت رفتاری، مقاومت شناختی و مقاومت عاطفی می باشد. و تأثیر متغیرهایی نظیر بینش و خود اثر بخشی کارکنان که از مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی است مورد بررسی قرار میگیرد. طبق این نظریه ویژگیهای شخصیتی کارکنان بر مقاومت آنان در برابر تغییر سازمانی تأثیر گذار است.
رفتار شهروندی سازمانی بعنوان متغیر تعدیل کننده در این مدل در نظر گرفته می شود که بر رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و مقاومت در برابر تغییر سازمانی تأثیر گذار است
1-6 مدل تحقیق:
شکل 1-1: مدل مفهومی پژوهش (Su et al,2012)
1-7 فرضیات یا سوالات تحقیق:
ین تأثیر هزینه سرمایه حقوق صاحبان سهام در تصمیمات سرمایه گذاری و تأمین مالی یکی از موضوع های قابل توجه و با اهمیت در مطالعات مالی می باشد و عامل اصلی در ایجاد شکاف بین سود حسابداری و سود اقتصادی است. با شکل گیری مبحث جدایی مدیریت از مالکیت و ایجاد یک تضاد منافع عظیم بین مالکان و مدیران، ارزیابی عملکرد شرکت ها و مدیران و رهبران آنها و موضوعات مورد توجه قشرهای مختلف مثل اعتباردهندگان، مالکان، دولت و حتی مدیران است. از نظر سهامداران نیز میزان افزایش ثروت چه از طریق افزایش قیمت و ارزش شرکت و چه از طریق سود نقدی حائز اهمیت است. یکی از راه کارهایی که مدیران مالی می توانند به ثروت سهامداران اثر بگذارند و باعث حداکثر شدن آن بشوند تعیین ساختار مطلوب (بهینه) سرمایه است. منابع تأمین سرمایه به طور کلی شامل بدهی، سهام عادی، سهام ممتاز و سود انباشته می باشد. مدیران مالی برای تأمین سرمایه مورد نیاز برای سرمایه گذاری های جدید می بایست از یکی یا از ترکیبی از منابع فوق استفاده کنند که هر کدام از این منابع آثار متفاوتی بر بازده (سود) سهامداران فعلی دارد. هزینه حقوق صاحبان سهام در بسیاری از تصمیمات مدیریتی و سرمایه گذاری که بر تخصیص منابع در جامعه تأثیر می گذارد مهم و حیاتی است (قلی نژاد، 1390، 5).
از سوی دیگر یکی از عوامل درونی شرکت ها، اندازه شرکت است. اندازه شرکت یکی از عوامل تعیین کننده ی حجم و تنوع فعالیت هایی است که شرکت انجام می دهد. در واقع، هر چه اندازه شرکت بزرگتر باشد، حجم و تنوع فعالیت هایی که انجام می دهد بیشتر است. بسیاری از محققان معتقدند که شرکت های بزرگتر از نظر بازار سرمایه[7] از اعتبار بیشتری برخوردار هستند، لذا این شرکت ها دسترسی آسان تری به منابع با بهره پایین خواهند داشت از این رو هر چه شرکت اندازه ی کوچک تری داشته باشد، بازارهای سرمایه و مؤسسات اعتباری، وام و اعتبار کمتری با بهره بیشتری برای آنها قائل خواهند شد (سجادی و قربانی ،1390، 5).
پس با توجه به موارد عنوان شده در بالا، منظور از این پژوهش شناسایی بیشتر ادبیات و چارچوب نظری مربوط به ارتباط بین ویژگی های کیفی حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام است و پاسخ به این سؤال که آیا بین ویژگی های کیفی حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام با تأکید بر اندازه مشتری (اندازه شرکت) ارتباط وجود دارد یا خیر؟
هر پژوهشی برای دستیابی به هدف و منظور خاصی صورت می گیرد. اهداف پژوهش می تواند به دو شکل کلی (اصلی) و ویژه (فرعی) مطرح شود (تقی زاده و تاری ، 1386، 25).
اهداف این پژوهش که به شش دسته تقسیم می شوند عبارتند از:
اهمیت و ارزش پژوهش عبارت است از مجموع اطلاعاتی که مشخص می کند نتایج این پژوهش، تا چه حد برای محقق و نیز تا چه اندازه برای دیگران مفید و مؤثر می باشد (نادری و سیفنراقی، 1384، 8).
برای تصمیم گیری های اقتصادی نیاز به اطلاعاتی است که بتوان به کمک آنها منابع موجود و در دسترس را به نحوی مطلوب تخصیص داد. یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری صحیح، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است که اگر به درستی فراهم و پردازش نشوند، اثرات منفی برای فرد تصمیم گیرنده در پی خواهد داشت. اطلاعات مالی هنگامی قابل اعتماد و اتکاست که آثار مالی معاملات و سایر رویدادهای مالی به گونه ای بی طرفانه اندازه گیری شده و نتایج اندازه گیریها معتبر و قابل تأیید مجدد باشد. استفاده کنندگان از صورت های مالی هنگامی می توانند به اطلاعات مالی منعکس در صورت های مالی اتکا کنند که شخصی مستقل، ذیصلاح و بی طرف نسبت به میزان اعتبار این اطلاعات، نظر حرفه ای ارائه کرده باشد. امروزه وظیفه اظهار نظر در مورد صورت های مالی به عهده حسابرسان مستقل می باشد. و این حسابرسان اکثراٌ در قالب مؤسسات حسابرسی مشغول فعالیت می باشند، که خود این مؤسسات حسابرسی بر مبنای فاکتورهایی از قبیل تخصص صنعت حسابرس، شهرت حسابرس، اندازه مؤسسه حسابرسی، تعداد و مهارت های کارکنان و غیره دارای کیفیت های متفاوت حسابرسی هستند (اکبری سولا، 1390، 12).
از سوی دیگر با توجه به اینکه شرکت برای کاهش هزینه سرمایه خود و افزایش ثروت سهامداران باید ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهند و یکی از اجزای ریسک سرمایه گذاری در یک شرکت ریسک اطلاعاتی آن است. به این معنی که هر چه دقت و کیفیت اطلاعات ارائه شده از سوی شرکت بالاتر باشد از دیدگاه سرمایه گذاران ریسک اطلاعاتی آن پایین تر خواهد بود. بنابراین توجه به کیفیت اطلاعات گزارش شده برای مدیران شرکت ها مهم و حیاتی است.
فرضیه اصلی پژوهش عبارت است از اینکه بین ویژگی های کیفی حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام ارتباط وجود دارد.
فرضیه اصلی پژوهش که در بالا عنوان شد به شش فرضیه فرعی تفکیک شده است و به شکل زیر مطرح می گردد:
تاکنون پژوهش های فراوانی در مورد کیفیت حسابرسی با دیگر متغیرها صورت گرفته است اما به رابطه بین ویژگی های کیفی حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام پرداخته نشده است. این پژوهش به بررسی ارتباط بین ویژگی های کیفی حسابرسی (شهرت حسابرس، تخصص صنعت حسابرس و دوره تصدی حسابرس) و هزینه حقوق صاحبان سهام با تأکید این دو بر اندازه مشتری می پردازد و با توجه به اینکه تاکنون در کشور بین این دو متغیر با تأکید بر اندازه مشتری تحقیقی صورت نگرفته، نتایج این تحقیق می- تواند بر گسترش ادبیات حسابداری و حسابرسی و همچنین مطالعات تجربی در این حوزه کمک نماید. محققان و دانشجویان می توانند بر پایه این پژوهش، تحقیقات جدیدی را در مورد تأثیر متغیرهای جدید بر هزینه حقوق صاحبان سهام انجام دهند.
در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از گزارشات مالی مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از روش کتابخانه ای استفاده می شود. همچنین در این روش با مطالعه و استخراج داده های مالی، اطلاعات مورد نیاز برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق با استفاده از لوح فشرده بانک اطلاعاتی بورس اوراق بهادار فراهم خواهد شد.
ه افزایش سن و در ادامه بروز تجرد در دختران باعث اختلال در کارکرد طبیعی نهاد خانواده شده و به دنبال این امر به طور طبیعی شاهد وجود نابسامانیهایی در جامعه خواهیم شد، نابسامانیهایی چون بحران میل جنسی، فسادهای اجتماعی، فرار دختران و … (حبیب پورکتابی، 1386). از عوارض نابسامانیهایی که در نتیجه پدیده تجردبه وجود میآید و حائز اهمیت است، میتوان آسیبهای روانی را اشاره نمود. در پژوهشهای گسترده چسلر[2] و همکاران گزارش شده که در سالهای اخیر بیشتر مراجعان به درمانگاههای روانی را زنان تشکیل میدادند. پژوهشها دردهه اخیر نشان میدهد که میزان ابتلا زنان به بیماریهای روانی بیشتر است. از 35 پژوهش انجام گرفته در این زمینه توسط گوو، در 34 مورد میزان بیماریهای روانی زنان بیشترازمردان است. به طور کلی به تعبیر روانپژوهان بیماریهای روانی موجب بینظمیهایی در رفتار میشود و چنین افرادی به عنوان شخصیتهای ناهنجاریاناسازگار معرفی میشوند (معینالاسلام، 1390). در تحقیق انجام شده توسط فیاضی بردبار، مخبر و حجت (1385) به این نتیجه رسیدند که فاکتورهایی نظیر جنسیت، تأهل نقش تعیینکنندهای در افزایش آسیبشناسی روانی دارد.
یکی از عوامل مؤثر در بروز اختلالات روانی ناکامیها هستند وقتی که تلاشهای فرد برای رسیدن به هدف بینتیجه میمانند ناکامی رخ میدهد ناکامیها میتوانند ناشی از احساس تبعیض و بیعدالتی، احساس تنهایی، احساس ضعف، احساس بیکفایتی و … باشند. ناکامیها و فشارهای روانی در رسیدن به اهداف، استرسآفرین هستند که به نوعی موجب اختلال روانی میشود (آزاد، 1389). در تحقیق انجام شده توسط چارلز، پیزا، موگل، اسلیوینسکی و آلمیدا (2013)، روی 711 نفر در گروه سنی 25 تا 47 سال آزمودند که چگونه سطوح هیجانات منفی روزمره و واکنشهای هیجانی درپاسخ به استرسهای روزانه، اختلالات هیجانی عمومی و اختلالات اضطرابی و افسردگی و سایر اختلالات روانی را پیش بینی میکنند.
تجرد و افزایش سن ازدواج به عنوان استرسور عمل میکند. استرسهای به ظاهر کوچک و بیاهمیت در طولانی مدت باعث اختلال درسلامت روانی و آسیبهای روانی میشوند که از جمله آسیبهای روانی میتوان شکایتهای جسمانی یا اختلالات روان تنی، وسواس و اجبار، حساسیت در روابط متقابل، پرخاشگری، ترس مرضی، افسردگی، اضطراب، افکار پارانوئید و روانپریشی را نام برد که به انحاء مختلف موجب اختلالات کارکردی، رفتاری، شناختی، اجتماعی در فرد میشوند.
اداره بهداشت عمومی آمریکا طی تحقیقاتی علمی درباره ارتباط سلامت روان و ازدواج به این نتیجه رسیده است که بین «سلامت روان» و «ازدواج» ارتباط معنیداری وجود دارد و افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد در وضع بهتری از سلامت روانی قرار دارند و درصد کمی از آنان به بیماریهای روحی روانی مبتلا میشوند این نهاد، سلامت و بهداشت روانی، انس و آرامش و جایگاه شغلی و اقتصادی را ازدیگر مزیتهای ازدواج میداند (به نقل از حیدریان، 1384). اگر به وسیله ازدواج در سن مناسب، نیازهای جنسی طبیعی برآورده نشود، دو راه وجود داردکه هر دو نامناسب هستند: نخست آن که امکان دارد عدهای به روشهای انحرافی و یا روابط خارج از شرع و عرف جامعه متوسل شوند که زیانهای مختلف آن کاملاً آشکار است. دوم اینکه سعی در انکار غریزه جنسی کنند که هر چند ممکن است به ظاهر در این کار موفق شوند اما پیامدهایی به شکل اختلالات روانی و رفتاری درپی خواهد داشت، که از جمله آنها میتوان حالتهای تحریکپذیری، پرخاشگری شدید و یا گوشهگیری افراطی را ذکر کرد (فدایی، 1384).
از جمله عواملی که درسلامت روانی زنان وآسیبپذیری آنها بسیار مهم است، کیفیت بهرهمندی از عوامل زمینهای اجتماعی و حمایتهای اجتماعی است. کیفیت برخورداری زنان مجرد از حمایتهای اجتماعی و عوامل زمینهای اجتماعی متفاوت از زنان متأهل میباشد. لذا زنان مجرد در معرض آسیبهای روانی بیشتری در جامعه نسبت به زنان متأهل قرار دارند.
از جمله عوامل زمینهای مهم که در بروز مشکل تجرد دختران و متعاقب آن آسیبهای روانی زنان مجرد تاثیرگذار بوده و نقش عمدهای ایفا میکنند، عبارتند از:
عوامل میانی: ضعیف شدن هنجارهای سنتی، دگرگونی در الگوی ازدواج، اوضاع اقتصادی واجتماعی جامعه، مشکلات پدید آمده در روند ازدواج.
عوامل خرد: پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده (شغل پدر، تحصیلات اعضای خانواده و میزان در آمد خانواده)، پایبندی مذهبی، انتظارات از ازدواج، محدودیت در یافتن همسر مناسب، بیاعتمادی به جنس مخالف، نگرش به ازدواج ترتیب داده شده یا خودانتخابی، تعداد اعضای خانواده، محدودیت اعمال شده از طرف خانوادهها (حبیب پورگتابی، 1386).
طبق تحقیقات انجام شده توسط کاظمیپور (1383)، بین سن ازدواج دختران و سواد، تحصیلات و قومیت و محل سکونت و به طورکلی طبقه اجتماعی- اقتصادی افراد ارتباط وجود دارد. هر چقدر خانواده از طبقه اجتماعی- اقتصادی بالاتر برخوردار باشد میزان تجرد دختران در آن کمتر است. زنان مجرد نسبت به زنان متأهل ازحمایت اجتماعی پایینتری برخوردار هستند.
پژوهشها در زمینه معنادار بودن رابطه حمایت اجتماعی با سلامت جسمی و روانشناختی افراد از سال 1970 آغاز شد زمانی که حمایت اجتماعی به عنوان عامل اصلی ابتلا به بیماریهای مختلف معرفی گردید. در افراد عادی حمایت اجتماعی در ارتباط با شرایط متعدد پزشکی از قبیل: سرطان، ایدز، ام اس. و اختلالات روان شناختی از قبیل: اضطراب، افسردگی، استرس، اعتیاد، مورد بررسی قرار گرفته است (کرونیستر[3]و همکاران، 2008). کاب[4] (1976)، دریافت که حمایت اجتماعی، نقش حمایتی رابرای افراد در معرض خطرناشی ازحالات متعدد پاتولوژیکی مثل آرتریتها، الکلیسم وافسردگی ایفا میکند. حمایت اجتماعی نه تنها رابطه مثبتی باسلامت و بهزیستی و نیز بهبودی پس از وقایع آسیبزا دارد بلکه رابطه منفی نیزبا استرس و مرگ و میر دارد (کرونیستر وهمکاران، 2008، پرتی[5] وپترانتونی [6]، 2009، بارکر، 2010، تاکت[7]، 2011).
از اینرو دختران مجرد سن بالا به لحاظ اینکه از درجه حمایتهای اجتماعی کمتری نسبت به زنان متأهل برخوردار هستند، این قشر از زنان در معرض آسیبپذیری بیشتری قرار دارند. حال با توجه به بررسیهای انجام شده و وجود یک سری خلاءهای موجود در زمینه بررسی و حل مشکلات زنان مجرد از لحاظ عوامل زمینهای اجتماعی و حمایتهای اجتماعی و آسیبهای جسمانی و روانی ناشی از آن و اهمیت دختران به عنوان قشر حیاتی از جامعه که بنا و فلسفه وجودی خانواده و برخورداری ازنسلی سالم، خلاق، پرتحرک، وابسته به آنها و سلامت جسمانی و روانی آنهاست، و با توجه به خطرات و مشکلات ناشی از پدیده تجرد آنها، که متوجه جامعه و این قشر عظیم است وآسیب به آنهابه منزله آسیب به تمامی پیکره وجود انسانی و جامعه میباشد که عوارض جبرانناپذیر جسمی، روانی، اجتماعی را متحمل جامعه بشری مینماید، و از سویی همواره شاهد این درد بزرگ و رو به فزون درجامعه پیرامون خودکه دل هر دردمندی رابانگاه بصیرت آمیز به درد میآورد، این پژوهش در صدد است به این مسئله بپردازد که عوامل زمینهای اجتماعی (طبقه اجتماعی-اقتصادی خانواده، نحوه معاشرت اجتماعی خانواده از نظر درونگرا و برونگرا بودن، میزان پایبندی به ارزشهای سنتی ازدواج) و حمایتهای اجتماعی چه نقشی در آسیبهای روانی زنان مجرد دارد؟ و آیا نیمرخ آسیبهای روانی زنان مجرد در مقایسه با نیمرخ آسیبهای روانی زنان متأهل متفاوت است؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
سلامت، توسعه و پایداری و قوام جامعه مستلزم داشتن انسانهای سالم و توانمند است. به میزان توجه به موضوع زنان و خانواده، جامعه از سلامت و تعالی برخوردار میگردد و بدون توجه و اهتمام به مسائل و مشکلات این گروه امکان برخورداری از نسلی سالم، خلاق و پرتحرک و پویا وجود ندارد چرا که زنان نیمی از پیکره جامعه هستند و تأثیری مستقیم در سعادت و شقاوت نیم دیگر این پیکره دارند. لذا توجه به مسائل زنان در واقع یعنی توجه به تمامی پیکره انسانی و جامعه.
امروزه یکی از مشکلاتی که جامعه با آن روبرو بوده و به معضل آسیب اجتماعی ـ روانشناختی تبدیل گردیده، پدیده افزایش سن ازدواج در دختران و پدیده تجرد در آنهاست.
عوامل مختلفی پدیده تجرد دختران را به وجود میآورد از جمله، میزان سواد، تحصیلات، قومیت، محل سکونت و به طورکلی طبقه اجتماعی ـ اقتصادی خانواده. هر چقدر خانواده از طبقه اجتماعی ـ اقتصادی بالاتری برخوردار باشد میزان تجرد دختران در آن کمتر است. برخی از عوامل زمینهای اجتماعی موجود در بروز پدیده تجرد دختران از قبیل فرهنگ رایج جامعه، تغییر معیارهای انتخاب همسر، درونگرا و معاشرتی نبودن خانواده، طبقه اجتماعی- اقتصادی خانواده، تغییر در روند رسم و رسوم ازدواج، مدرنیته شدن جامعه و … نقش اساسی را سبب گردیده است (کاظمیپور، 1383). زنان مجرددرجامعه، در مقایسه با زنان متأهل از حمایت اجتماعی ساختاری کمتری در مقایسه با زنان متأهل برخوردارند (کاپلان[8] و همکاران، 1994).
سطوح پایین حمایت اجتماعی با افزایش هیجانات منفی و نامطلوب ارتباط دارند (کسلر و مکلود[9]، 1995)، و این هیجانات منفی ممکن است بر سطح برخی از هورمونها و دستگاه ایمنی تاثیر داشته باشند (کوهن[10] و همکاران، 1997، کیکالت- گلاسر[11] و همکاران، 1984).
زنان مجردی که در سنین بالا قرار دارند به دلیل کمبود حمایت اجتماعی و عوارض تجرد مستعد بروز آسیبهای روانی هستند، آسیبهایی چون افسردگی، اضطراب، استرس، وسواس، اختلالات روان ـ تنی و سایر آسیبهای روانی. از آنجایی که توجه به مسائل و مشکلات زنان ازآن جمله زنان مجرد که نقش حیاتی در برخورداری از نسلی سالم، خلاق و پرتحرک داشته و پایه و اساس خانواده و جامعه میباشند و سهل انگاری در توجه به این امر مهم، تبعات و عواقب ناگوار و جبرانناپذیر را برای جامعه و خانوادهها متصور مینماید، از طرفی وجود یک سری خلاءهای موجود در زمینه بررسی و حل مشکلات زنان مجرد در زمینههای اجتماعی و آسیبهای روانی ناشی ازآن که باعث میشود علاوه بر تاثیرات منفی و ناگوار روی نیروی فعال و قشر حیاتی و جوان جامعه، متحمل ضرر و زیانهای فراوان اقتصادی و اجتماعی و تحمل هزینههای تشخیصی و درمانی و سایر معضلات اجتماعی گردیم، لذا انجام مطالعات بیشتر در این زمینه و انجام تحقیق حاضر در جهت شناسایی درجه اهمیت و مداخله به موقع پیشگیرانه، ضروری و لازم به نظر میرسد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
تعیین نقش عوامل زمینهای اجتماعی و حمایت اجتماعی در نیمرخ آسیبهای روانی زنان مجرد و متأهل بالای 30 سال
1-4-2- اهداف اختصاصی
1- مقایسه زنان مجرد و متأهل بالای 30 سال از نظر طبقه اجتماعی- اقتصادی خانواده
2- مقایسه زنان مجرد و متأهل بالای 30 سال از نظر نحوه معاشرت اجتماعی خانواده
3- مقایسه زنان مجرد و متأهل بالای 30 سال از نظر حمایت اجتماعی ادراک شده
4- مقایسه نیمرخ آسیبهای روانی زنان مجرد و متأهل بالای 30 سال
5- تعیین سهم هریک از عوامل زمینهای و حمایت اجتماعی ادراک شده در آسیبهای روانی زنان مجرد بالای 30 سال
6- تعیین سهم هریک از عوامل زمینهای و حمایت اجتماعی ادراک شده در آسیبهای روانی زنان متأهل بالای 30 سال
1-5- سؤالات پژوهش
1- آیا زنان مجرد بالای 30 سال در مقایسه با زنان متأهل از طبقه اجتماعی ـ اقتصادی پایینتری برخوردارند؟
2- آیا زنان مجرد بالای 30 سال در مقایسه با زنان متأهل از معاشرت اجتماعی ـ خانوادگی پایینتر برخوردارند؟
1-6- فرضیههای پژوهش
1- زنان مجرد بالای 30 سال در مقایسه با زنان متأهل از حمایت اجتماعی ادراک شده پایینتری برخوردارند.
2- زناان مجرد و متأهل بالای 30 سال از نظر نیمرخ آسیبهای روانی متفاوتند.
3- عوامل زمینهای و حمایت اجتماعی ادراک شده میتوانند آسیبهای روانی زنان مجرد را پیشبینی کنند.
4- عوامل زمینهای وحمایت اجتماعی ادراک شده میتوانند آسیبهای روانی زنان متأهل را پیشبینی کنند.
1-7- متغیرهای پژوهش
الفـ متغیر مقولهای: تجرد و تأهل
بـ متغیرهای مقایسهای:
1- حمایت اجتماعی ادراک شده
2- عوامل زمینهای اجتماعی در سه سطح
ـ طبقه اجتماعی ـ اقتصادی خانواده
ـ نحوه معاشرت اجتماعی خانواده
ـ پایبندی به ارزشهای سنتی ازدواج
3- آسیبهای روانی
عمدهای از سرمایه دانشگاه آزاد اسلامی مربوط به پروژههای عمرانی میباشد با توجه محدودیت منابع مالی دانشگاه آزاد اسلامی و نیاز به ساختمانهای جدید در زمان مقرر، اجرای پروژه های عمرانی با کمترین هزینه و زمان و بالاترین کیفیت ضرورت مییابد. انتخاب نوع قرارداد و در نظر گرفتن کلیه عوامل تحقق آن نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد. لذا بررسی عوامل تحقق قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد منجر به یافتن راهبردهایی برای کاهش زمان و هزینه و بالارفتن کیفیت پروژهها خواهد شد. با توجه به تعدد تاخیر در پروژههای دانشگاه آزاد اسلامی یزد و بالارفتن تعداد دعاوی و عدم تحقق قراردادهای عمرانی دانشگاه در موعد مقرر با مبلغ پیش بینی شده لازم است نسبت به یافتن راهبردهایی برای حل این مشکلات اقدام عاجل بعمل آورد.
۱-۳– سؤال تحقیق
چه فرصتهای محیطی عمدهای در قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی یزد وجود دارد؟
در قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی یزد با چه تهدیدهای عمده خارجی مواجه هستیم؟
نقاط ضعف قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی یزد چیست؟
نقاط قوت قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی یزد چیست؟
اتخاذ چه راهبردهایی میتواند منجر به تقویت مزیتها و رفع محدودیتها در پروژههای عمرانی واحد یزد شود؟
۱-۴– علت انتخاب موضوع
با عنایت به عملکرد دانشگاه آزاد یزد و عقد قراردادهای متعدد متر مربع زیربنا و مشکلات موجود در زمینهی این نوع قراردادها که منجر به تطویل زمان قراردادها و افزایش هزینه ها واختلافات متعدد فنی ومالی بین پیمانکاران وکارفرما شده است لزوم کمک به تقویت مزیتهای این نوع قراردادها و رفع محدودیتها مشهود بود.
۱-۵– اهداف تحقیق
این تحقیق با شناخت نقاط ضعف و قوت و فرصتها و تهدیدهای قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد یزد کمک خواهد کرد تا از طریق تحلیل swotنسبت به تعیین راهبردهای مختلف st,so,wt,wo اقدام نمود و بتوان در پروژههای آتی با اتخاذ این راهبردها نسبت به کاهش زمان و هزینه و افزایش کیفیت و رفع شبهات و اختلافات احتمالی بین کار فرما و پیمانکار اقدام نمود و ضمن تقویت مزیتهای این نوع قراردادها نسبت به رفع محدودیتها اقدام لازم به عمل آورد. و در راستای اهداف سازمانی دانشگاه که ایجاد فضاهای مناسب جهت آموزش وپژوهش در زمان بهینه وهزینه بهینه با کیفیت بالا است گام برداشت .
۱-۶– فرضیهها
قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی یزد به روش متر مربع زیر بنا دارای نقاط ضعف می باشد.
تعیین راهبردهای so,st.wo,wt در طول اجرای پروژههای عمرانی باعث تقویت مزیتها ورفع محدودیتها خواهد شد.
قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی یزد به روش متر مربع زیر بنا با مبلغ و مدت مندرج در پیمان به اتمام نمی رسد.
بدون اتخاذ تمهیدات لازم، قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی یزد به روش متر مربع زیر بنا محقق نخواهد شد.
۱-۷– استفاده کنندگان
با عنایت به اینکه قراردادهای متر مربع زیر بنا بصورت گسترده ای در کشور مورد استفاده قرار می گیرد نتایج تحقیق حاضر می تواند مورد استفاده دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد ، کلیه واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی، ادارات دولتی، وسایر موسسات قرار گیرد.
۱-۸– جنبه نوع آوری تحقیق
با توجه به اینکه این تحقیق با هدف بررسی عوامل تحقق قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی یزد با استفاده از تحلیل SWOT و ارائه راهبرد های ST,SO,WT,WO برای تقویت مزیتها ورفع محدودیتها در قراردادهای متر مربع زیر بنا برای اولین بار انجام می پذیرد لذا کاری نو و جدید خواهد بود.
۱-۹– روش تحقیق:
تحقیق حاضر از جهت هدف از توع کاربردی واز جهت روش تحقیق از نوع میدانی پیمایشی می باشد بدین صورت که ابتدا با تکیه بر اطلاعات بدست آمده از مطالعات کتابخانه ای وادبیات نظری موجود واسناد و بخشنامه ها و مکاتبات قراردادهای گذشته، اطلاعات خام از وضعیت قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی یزد که به روش متر مربع زیر بنا منعقد شده بود، بر اساس نظر کارفرمایان ، پیمانکاران وناظرین آن قراردادها بدست آمد. پژوهش میدانی در قالب تلفیقی از مصاحبه ، پرسشنامه نیمه باز بی نام محقق ساخته انجام شد. سوالات پنج گزینه ای بر اساس طیف لیکرت طراحی شده و جهت روایی در اختیار صاحبنظران و اساتید دانشگاه قرار گرفته و مود تائید قرار گرفت و جهت تعیین پایایی آن از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شدکه باتوجه به اینکه مقدار آلفای کرونباخ 759/بدست آمد پرسشنامه پایایی لازم را جهت ادامه تحقیق دارد. لازم بذکر است کل جامعه آماری 23 نفر بودند که از همه آنها مصاحبه انجام شد و پرسشنامه در اختیار آنها قرار گرفت وبا توجه به اینکه از کل جامعه آماری جهت تحقیق استفاده شد لذا هرگونه تغییری در پاسخها معنی دار بود. در مرحله مصاحبه وپرسشنامه کلیه نقاط ضعف و قوت وفرصتها و تهدیدها که نظر بیش از 50درصد جامعه آماری بود مورد شناسایی قرار گرفت و پس از آن ماتریس ارزیابی عوامل داخلی وخارجی بر اساس این نقاط ضعف و قوت و تهدید و فرصت تهیه و مجددا در اختیار کل جامعه آماری قرار گرفت تا وزن هر عامل مشخص گردد از افراد خواسته شد تا به هر عامل وزنی از 0تا 100بنا به اهمیت عامل اختصاص دهند سپس میانگین هر عامل مشخص گردید و سپس وزنها نرمالیزه شد تا مجموع وزنها در ماتریس عوامل داخلی و ماتریس عوامل خارجی عدد یک شود .همچنین از افراد خواسته شد تا برای هر عامل در ماتریس عوامل داخلی برای نقاط ضعف عدد یک بعنوان خیلی ضعیف یا عدد 2بعنوان ضعیف امتیازی اختصاص دهند و به نقاط قوت عدد 3بعنوان عامل قوی یا عدد 4بعنوان عامل خیلی قوی امتیازی اختصاص دهند. همچنین از افراد خواسته شد تا برای هر عامل در ماتریس عوامل خارجی یک امتیاز بین 1تا 4 برحسب میزان تطابق قراردادها با فرصتها و تهدیدها اختصاص دهند عدد 4 بعنوان فرصت طلایی (واکنش بسیار عالی) و عدد 3 فرصت قابل اعتنا ( واکنش خوب )و عدد 2 تهدید قابل اعتنا ( واکنش بد ومنفی) وعدد 1تهدید جدی (واکنش خیلی بد ) اختصاص دهند. سپس امتیاز هایی که دارای فراوانی بیشتری بود بعنوان امتیاز هر عامل مشخص گردید از ضرب امتیاز در وزن هرعامل امتیاز وزن دار هرعامل وسپس امتیاز های موزون عوامل جمع زده شد تا نمره نهایی هر ماتریس مشخص گردد. وبر اساس نمره نهایی، وضعیت قراردادهای عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی یزد مشخص گردید ودر نهایت آنالیز SWOTپیاده سازی گردید.