وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی تاثیر متغیرهای غیر مالی برون سازمانی بر جذب سرمایه افراد حقیقی در بورس اوراق بهادار منطقه ای قم- قسمت ۱۱

بیش از بیست سال۴۶۹/۱۱جمع۳۸۵۱۰۰

۴-۲) آزمون فرضیات پژوهش
در هر پژوهشی هدف محقق گردآوری داده ها و اطلاعات به روش صحیح و علمی و نیز تجزیه و تحلیل آنها می باشد تا از این طریق بتواند پاسخ مساله پژوهش را یافته و فرضیه یا فرضیه های پژوهش را مورد ارزیابی قرار دهد؛ از این رو پس از پایان عملیات تجزیه و تحلیل محقق با تکیه بر نتیجه کار، درباره فرضیه های خود اظهار نظر کرده و با توجه به نتایج به دست آمده آنها را تایید یا رد می نماید. حال در این بخش با توجه به داده های حاصل از نمونه های پژوهش و با بهره گرفتن از آزمون های آماری به آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته می شود. البته قبل از آزمون فرضیه های پژوهش محقق برای کسب اطلاع از توزیع جامعه آماری داده های پژوهش آزمون کولموگوروف-اسمیرنوف انجام داده که نتیجه این آزمون بیانگر نرمال بودن توزیع داده های مورد استفاده پژوهش می باشد(نتیجه آزمون فوق در ضمائم آورده شده است).
۴-۲-۱) فرضیه اول: امنیت سرمایه گذاری با جذب سرمایه افراد حقیقی در بورس منطقه ای استان قم رابطه معنی دار دارد.
از پاسخ های نمونه آماری به تمامی مولفه های سوال اول و دوم اصلی پرسشنامه برای آزمون فرضیه فوق استفاده گردید؛ نمرات داده شده به پاسخ های خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد، در کدگذاری داده ها به ترتیب ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ با توجه به طیف لیکرت می باشد. برای آزمون این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون که برای آزمون معنی داری وجود رابطه بین میانگین دو متغیر کاربرد دارد استفاده گردید تا مشخص گردد که از نظر سهامداران بورس اوراق بهادار، امنیت سرمایه گذاری با جذب سرمایه افراد حقیقی در بورس منطقه ای استان قم رابطه معنی دار دارد یا خیر. برای انجام آزمون ضریب همبستگی پیرسون فرضیه های آماری را به صورت زیر بیان می شود:

برای توضیح فرضیه های آماری، فرضیه H1 به این صورت بیان می شود که میانگین نمره پاسخ های مربوط به جذب سرمایه افراد با میانگین نمره امنیت سرمایه گذاری دارای رابطه معنی دار می باشند، و فرضیه H0 نیز به این صورت که دو میانگین دارای همبستگی نمی باشند، بیان شده است.
جدول(۴-۶) آزمون ضریب همبستگی مربوط به فرضیه اول پژوهش

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیرها N میانگین انحراف معیار ضریب همبستگی P
جذب سرمایه افراد حقیقی ۳۸۵ ۳۹۴/۳ ۶۱۴/۰ ۷۱۷/۰ ۰۰۰/۰
امنیت سرمایه گذاری ۳۸۵ ۳۶۹/۳ ۵۸۰/۰ ۱  

با توجه به جدول (۴-۶) مقدار ضریب همبستگی مشاهده شده در سطح ۰۱/۰ ≤ P معنی دار بوده، فرضیه آماری Hرد و فرضیه مقابل یا Hتایید می گردد. بنابراین با ۹۹ درصد اطمینان می توان گفت که، امنیت سرمایه گذاری با جذب سرمایه افراد حقیقی در بورس منطقه ای استان قم رابطه معنی دار دارد.
۴-۲-۲) فرضیه دوم: فرهنگ سهامداری با جذب سرمایه افراد حقیقی در بورس منطقه ای استان قم رابطه معنی دار دارد.
برای آزمون فرضیه فوق از پاسخ های نمونه آماری به سوالات اصلی اول و سوم پرسشنامه استفاده گردید. نمرات داده شده به پاسخ های خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد، در کدگذاری داده ها به ترتیب ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ با توجه به طیف لیکرت می باشد. برای آزمون این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید تا مشخص شود از نظر سهامداران بورس اوراق بهادار، فرهنگ سهامداری با جذب سرمایه افراد حقیقی در بورس منطقه ای استان قم رابطه معنی دار دارد یا خیر. برای انجام آزمون ضریب همبستگی پیرسون فرضیه های آماری را به صورت زیر بیان می شود:

برای توضیح فرضیه های آماری، فرضیه H1 به این صورت بیان می شود که میانگین نمره پاسخ های مربوط به جذب سرمایه افراد با میانگین نمره فرهنگ سهامداری دارای رابطه معنی دار می باشند، و فرضیه H0 نیز به این صورت که دو میانگین دارای همبستگی نمی باشند، بیان شده است.
جدول(۴-۷) آزمون ضریب همبستگی مربوط به فرضیه دوم پژوهش

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

 

 

 

 


 

ماهیت حقوقی شرط فاسخ در قراردادها- قسمت ۴

در ذیل ابتدا معنی و مفهوم لغوی و سپس معنی و مفهوم اصطلاحی شرط بیان می شود؛
۱-۱- معنی و مفهوم لغوی و عرفی شرط:
شرط معانی گوناگونی دارد. در بسیاری از کتب فقهی و حقوقی[۲۰]، شرط به معنای مطلق الزام و التزام می باشد. در برخی از منابع هم به معنای عهد و تعهد به کار رفته است؛ که در روایت معروف نبوی «المومنون عند شروطهم» نیز به همین معنا به کار رفته است.
شیخ انصاری (ره)، نخستین فقیهی است که تعریف و احکام شرط را به طور مستقل مورد بحث قرار داده است. وی شرط فقهی را به معنی شرط عرفی دانسته و آن را به دو قسم «حدثی» و «مایلزم من عدمه العدم» تقسیم کرده است.[۲۱]
بنابراین، با توجه به معنای لغوی شرط در اکثر کتب فقهی و حقوقی، به طور کلی شرط در لغت به معنای «الزام و التزام» می باشد.
۱-۲- معنی و مفهوم اصطلاحی شرط:
معنای اصطلاحی شرط در علوم مختلف[۲۲]متفاوت و گاهی هم یکسان است. در حقیقت یک لفظ واحد در علوم مختلف می باشد؛ اما معانی آن متعدد است.
۱-۲-۱- در حقوق اسلامی، منظور از شرط یکی از مفاهیم زیر است:
شرط، چیزی است که عقد یا ایقاع بر آن معلّق می شود.
شرط، تعهدات فرعی و التزام در ضمن معامله است.
شرط، آن است که صحت عقد منوط به وجود یا تحقق آن باشد.
شرط، به مفهومی که در باب مسئولیت مدنی و ضمان قهری بیان شده و آن عبارت است از چیزی که تأثیر موثر متوقف بر آن باشد.[۲۳]
۱-۲-۲- در معنای تخصصی حقوقی، شرط دارای مفاهیم زیر است:
شرط در معنای تخصصی حقوقی «از معنای لغوی آن دور نیفتاده و در معنی محصولی عبارت است از تعهد مستقیم یا غیر مستقیم مرتبط به عقد مشروط و در معنی مصدری عبارت است از مرتبط کردن تعهد مستقیم یا غیر مستقیم به عقد مشروط، به اراده طرفهای آن. در این اصطلاح، تعلیق خارج از معنای تخصصی شرط است.»[۲۴]
شرط، «امری است محتمل الوقوع در آینده که طرفین عقد یا ایقاع کننده، حدوث اثر حقوقی عقد یا ایقاع را (کلاً یا بعضاً) متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع نماید.»[۲۵]
شرط، «عبارت از چیزی است که عقد یا ایقاع بر آن معلّق شود (جزء علت تامه) و چیزی که عقد یا ایقاع مقید به آن گردد (تعهد و التزام).»[۲۶]
شرط، «امر فرعی متصل به عقد است که تشکیل عقد متوقف بر آن امر فرعی نیست، بلکه عقد در زمان انشاء محقق می گردد و شرط یا آثار آن را نیز با خود به وجود می آورد.» [۲۷]
معنای اصطلاحی شرط در حقوق که از منطق و فلسفه گرفته شده است؛ عبارت است از «امری که در پیدایش و تحقق امر دیگری که مشروط نامیده می شود تأثیر دارد. در اصطلاح منطق و فلسفه، شرط عبارت است از امری که از عدم آن عدم مشروط لازم می آید ولی از وجود آن وجود مشروط لازم نمی شود.»[۲۸]
بنابراین، شرط در اصطلاح فقه و حقوق، عبارت است از امر فرعی متصل به عقد و محتمل الحصول، که طرفین ایجاد یا یا انحلال یا اثر عقد را معلّق و مقیّد بر آن امر محتمل الحصول (غیر قطعی و غیر مسلّم) می نمایند.
۲- اقسام شرط
همان گونه که در فقه و حقوق، عقد به اعتبارهای گوناگون به اقسام مختلف تقسیم می شود؛ شرط نیز به اعتبارهای گوناگون به اقسام مختلف تقسم می شود. در ذیل تقسیمات مختلف شرط به اعتبارهای مختلف را به اختصار بیان می نماییم؛
۲-۱- اقسام شرط به اعتبار ارتباط آن با عقد:
شرط به اعتبار ارتباط آن با عقد، به «شرط ابتدائی(تعهدات مستقل)» و «شرط غیر ابتدایی» تقسیم می شود.
شرط ابتدائی، شرطی است که در ضمن عقد نیامده، رابطه ای هم با عقد ندارد و در حقیقت یک تعهد مستقل می باشد. مثل اینکه شخصی در برابر شخص دیگری تعهد نماید کار خاصی را انجام دهد.
شرط غیر ابتدایی، شرطی است که به نحوی با عقد ارتباط دارد.
۲-۲- اقسام شرط غیر ابتدایی به اعتبار نحوه ارتباط با عقد:
شرط غیر ابتدایی به اعتبار نحوه ارتباط با عقد و به اعتبار زمانی که موضوع شرط مورد تراضی واقع می شود، به «شرط قبل از عقد (شرط تبانی یا بنائی)»، «شرط ضمن عقد» و «شرط بعد از عقد (شرط الحاقی یا بعدی)» تقسیم می شود.
۲-۲-۱- شرط قبل از عقد یا شرط تبانی (بنائی):
شرط غیر ابتدائی، گاهی قبل از عقد می باشد. شرط قبل از عقد، «التزاماتی است که طرفین یک قرارداد پیش از انشای آن در ارتباط با قرارداد پذیرفته اند و در هنگام انعقاد عقد و انشای آن تصریح نکرده، ولی عقد را مبتنی بر آن واقع می سازند.»[۲۹] شرط قبل از عقد را شرط تبانی یا بنائی هم می گویند؛ زیرا توافق هایی که طرفین قبل از عقد انجام داده اند زیربنای تشکیل و انشای عقد می باشد. یعنی عقد بر اساس توافق های اولیه و مقدماتی بنا شده است؛ هر چند که در هنگام انشای عقد نامی از آنها برده نشود.
قانون گذار ایران شرط تبانی را به صراحت در ماده ۱۱۲۸ ق.م. بیان کرده است و مقرر می دارد: «هر گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبانیاً بر آن واقع شده باشد.»
شرط قبل از عقد یا تبانی، به دو دسته تقسیم می شود؛ ۱- شروطی که قبل از عقد درباره آنها گفتگو شده و عقد بر آنها استوار نشده و در حال عقد از آنها غفلت شده است. ۲- شروطی که تبانی و توافق بر آنها خارج از عقد صورت گرفته، بدون اینکه در حین عقد ذکر شوند.[۳۰]
۲-۲-۲- شرط بعد از عقد یا شرط الحاقی (بعدی):
شرط الحاقی یا بعدی، شرطی است که بعد از انعقاد عقد با اراده طرفین به آن ملحق و ضمیمه می شود.
۲-۲-۳- شرط ضمن عقد:<br< p=””></br<>

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

/>شرط ضمن عقد، شرطی است که مفاد آن در ضمن عقد انشاء می شود؛ و ممکن است مرتبط با محتوای عقد باشد یا هیچ ارتباطی با محتوای عقد نداشته باشد. «شرط ضمن عقد، یکی از مفید ترین وسایل احترام به حاکمیت اراده است. زیرا، به اشخاص اجازه می دهد تا با افزودن قیود و شروط تازه، عقد را به چهرۀ دلخواه در آورند و برخلاف قوانین تکمیلی تراضی کنند.»[۳۱]
شروط ضمن عقد در قانون مدنی ایران از فقه امامیه اقتباس شده است و ماهیتی اعتباری و غیر مستقل (وابسته به عقد) دارد که مستقلاً انشاء نمی شود.
شرط قبل از عقد (یا تبانی) و شرط بعدی (یا الحاقی)، ممکن است به اعتباری شرط ضمن عقد خوانده شوند.[۳۲]
۲-۲-۳-۱- اقسام شرط ضمن عقد:
شرط ضمن عقد را به اعتبارهای مختلف به اقسام گوناگون به شرح ذیل تقسیم نموده اند؛
۲-۲-۳-۱-۱- به اعتبار اثری که در عقد دارد:
شرط ضمن عقد به اعتبار اثری که در عقد دارد، به شرط «تعلیقی»، «فاسخ»، «تقییدی» و «اجل» تقسیم می شود.
شرط تعلیقی، شرطی است که ایجاد عقد (با تعلیق در مُنشأ) و آثار آن را وابسته و معلّق بر یک امر محتمل الوقوع می نماید. در حقوق ایران شرط تعلیقی به تعلیق در ایجاد و اثر عقد تفسیر شده است؛ نه به تعلیق در انحلال عقد.
شرط تقییدی، «شرطی است که آثار حقوقی عقد را مقید سازد و اجرای آنرا به تأخیر اندازد. هر جا که شرط بدون قید یا قرینه ای آورده شود ظاهر این است که منظور شرط تقییدی باشد و برعکس شرط تعلیقی را بطور معمول با قید آن ذکر می کنند تا منظور از آن روش باشد.»[۳۳]
شرط اجل، «شرطی است که، مدتی را جهت وجود انتقال یا تعهد، انحلال یا مطالبۀ حق تعیین می کند. مثل اینکه در بیع شرط شود تمیلک ۶ ماه بعد واقع گردد. یا در عقد بیع شرط شود که فروشنده تا ۴ ماه حق فسخ داشته باشد. مانند اجلی که در پرداخت سفته های تجارتی تعیین می شود. یا شرط اجل در پرداخت وام.»[۳۴] یکی از مصادیق شرط اجل، ماده ۴۶۹ ق.م. می باشد؛ که مقرر می دارد: «مدت اجاره از روزی شروع می شود که بین طرفین مقرر شده و اگر در عقد اجاره، ابتدای مدت ذکر نشده باشد از وقت عقد محسوب است.»
۲-۲-۳-۱-۲- به اعتبار چگونگی بیان اراده:
شرط ضمن عقد به اعتبار چگونگی بیان اراده، به شرط «صریح» و «ضمنی» تقسیم می شود.
شرط صریح، شرطی است که در ضمن عقد و در بین ایجاب و قبول به صورت صریح ذکر می شود. این شرط، یک شرط تبعی و وابسته به عقد می باشد. مثلاً، فروشنده مزرعه می گوید: مزرعه را فروختم به شرط آن که اتومبیل من را رنگ نمایی؛ و خریدار هم قبول نماید.
شرط ضمنی، شرطی است که در ضمن انشای عقد به صورت صریح به آن اشاره نمی شود. بر اساس قصد مشترک طرفین، ممکن است قبل از عقد نسبت به شرطی توافق کرده باشند و در ضمن عقد نامی از آن نبرند ولی تشکیل عقد به لحاظ وجود آن شرطی که قبلاً توافق کرده اند باشد. ممکن است شرط ضمنی، بر اساس عرف و طبیعت عقد، به صورت ضمنی استنباط شود.[۳۵] ماده ۳۵۶ ق.م. مقرر می دارد: «هر چیزی که برحسب عرف و عادت جزء یا از توابع مبیع شمرده شود یا قرائن ، دلالت بر دخول آن در مبیع نماید داخل در بیع و متعلق به مشتری است اگر چه در عقد، صریحاً ذکر نشده باشد واگر چه متعاملین ، جاهل بر عرف باشند.»
۲-۲-۳-۱-۳- به اعتبار اثر شرط نسبت به افراد:

بررسی اثرات تعاملی قابلیت های نوآوری مدیران بر مهارت های کارآفرینی آنان- قسمت ۶

مالک محصول
نوآور
تصمیم گیرنده
واسطه

ریچارد کانتیلون
ژان باتیست سی
فردریک هاولی
ژوزف شومپیتر
فرانک نایت
ایزائیل کرایزنر

به طور کلی تمام اقتصاددانان علاوه بر نقش هایی که از لحاظ کارکردی به کارآفرینان نسبت می دادند آن ها را سرمایه دار نیز می دانستند و در میان آن ها «کرایزنر» کارآفرین را به عنوان واسطه معرفی نمود (کرایزنر، ۱۹۷۳: ۵۵ و ۵۶).

عکس مرتبط با اقتصاد

ب) کارآفرینی از دیدگاه دانشمندان مدیریت

دهه های پایانی قرن بیستم و سرعت پیشرفت علم و تکنولوژی تحولات گسترده و عمیقی را در کلیه ارکان زندگی اجتماعی بر جای گذاشت. سازمان ها نیز به این نتیجه دست یافتند که حتی با ایجاد تغییرات گسترده در ساختار و تکنولوژی و روش، نمی توانند بقا و تداومِ حیات خود را تضمین نمایند. تحول در ذهنیت و اندیشه کارکنان و مدیران، نسبت به مفاهیم سازمان است که می تواند تضمین کننده ی بقای سازمان شود و سازمان ها، تنها با داشتن کارکنان خلاق و مبتکر می توانند همواره خود را با محیط و نیازها خواسته های مشتری تطبیق دهند، فرصتها را شناسایی نموده، از نقاط قوت و خوبیهای خود به درستی بهره ببرند و با توانایی و ابتکار، تهدیدها را به فرصت تبدیل نمایند. از این رو مدیران سازمانها بر جذب و به کارگیری افرادی که با ایده های جدید خود دست به خلاقیت بزنند و سازمان را در مسیر رقابتهای ملی و بین المللی هدایت کنند به طور روز افزونی مورد تأکید قرار گرفت و از دهه های ۷۰ ـ ۱۹۶۰، کارآفرینان به سازمان های بزرگ و پیشرو راه یافتند، و سازمان ها و شرکت ها، با وجود ساختار اداری و دیوانسالارانه ی خود، به فرایند اختراع و نوآوری محصولات و خدمات جدید پرداختند (حسن مرادی، ۱۳۸۵).
برخی از تعاریف ارائه شده توسط دانشمندان مدیریت عبارت است از:
«پیترسون»[۸۰] معتقد است که کارآفرینی یک فرایند است و به تنهایی نمی تواند در شخصی متجلی شود بلکه تجلی آن باید با فرصتها نیز همراه باشد.
«گامپرت»[۸۱] معتقد است که کارآفرینی فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع، به منظور بهره گیری از فرصتها می باشد.
«جفری تیمونز»[۸۲]، معتقد است که کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. کارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال نمودن آنها بدون توجه به منابعی است که در حال حاضر موجود است (سلیمانی آقچای، ۱۳۹۰).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

ج) کارآفرینی از دیدگاه محققین روانشناسی و جامعه شناسی

از اواسط قرن بیستم روانشناسان، جامعه شناسان و دانشمندان علوم رفتاری با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگی ها و الگوهای رفتاریِ کارآفرینان، به بررسی و تحقیق در مورد کارآفرینان پرداختند (احمد پور داریانی، ۱۳۸۴: ۱۴). تحقیقاتِ این گروه را، به عنوان رویکردِ ویژگی هایِ شخصیتی نام می بردند که از اواسط قرن ۲۰ آغاز شد و قصد داشت صفات ذاتی و اکتسابی آنان را شناسایی نماید تا ضمن شناسایی افرادی که دارای خصوصیات ذاتی کارآفرینی هستند و شناخت ویژگی های اکتسابی کارآفرینان، اقداماتی در جهت آموزش این گروه از افراد و افزایش تعداد کارآفرینان انجام دهند. صاحب نظران این دوره کارآفرینان را عامل دگرگونی می دانستند که در برابر فرصت ها هوشیارند و از مهارت های پیش بینی و بردباری و غیره برخوردارند.
تلاش محققان روانشناسی در زمینه شناخت ویژگی های کارآفرینان فهرستی از صفات رفتاری متعدد را ارائه می دهد. این فهرست چند عامل زیر را برای کارآفرینان ذکر کرده است. اعتقاد به نفس، استقلال رای، خوش بینی، نیاز به موفقیت، سخت کوش، پیشگام، ریسک پذیر، استقلال برای انجام کارهای بزرگ، رفتارهای هدایت گرایانه، دارای ابتکار و نوآوری و غیره. مهم ترین تعریف محققان علوم رفتاری از کارآفرینی عبارت است از:
«هاری[۸۳]» فعالیت کارآفرینی را به دو دسته تقسیم می کند وظیفه اول، وظیفه اجرایی است یعنی مدیریت امور و رفع نیازهای افراد. وظیفه دوم وی، رابط بودن است یعنی انتقال احساسات به دیگران. کارآفرین باید سعی نماید تا حامل پیام دوستی، اعتماد، صداقت به مشتریان بوده و موجب تداوم روابط و همچنین موفقیت می شود.
از دید «پنروز[۸۴]» جنبه اصلی کارآفرینی شناسایی و بهره برداری فکرهای فرصت طلبانه برای گسترش شرکت های کوچک است.
«رابرت لمب»[۸۵] معتقد است که کارآفرینی یک نوع تصمیم گیری اجتماعی است که توسط نوآوران اقتصادی انجام می شود و نقش عمده کارآفرین را اجرای فرایند گسترده ایجاد جوامع محلی، ملی و بین المللی و یا دگرگون ساختن نهادهای اجتماعی و اقتصادی می دانست. (احمد پور، ۱۳۸۷: ۱۵).
«هوسلیتز[۸۶]» معتقد است که نیاز به توفیق، افراد را برمی انگیزد تا موقعیت های کارآفرینانه را انتخاب کند. یک کارآفرین دارای نیاز به توفیق بالا و مخاطره پذیری است.
«تایکن و هوردنای[۸۷]» کارآفرینی را مترادف با صفاتی مانند جسور، مخاطره پذیر و مجری می داند و واژه هایی مانند سازگاری، محافظه کاری و روزمرگی را متضاد با کارآفرینی می داند (حسن مرادی، ۱۳۸۵: ۹).
باتوجه به بیانات فوق مشخص می شود که تعاریف مختلفی از این واژه شده است اما وجه مشترک تمام آن ها ویژگی های افرادکارآفرین را چنین بیان می کند: مخاطره پذیری و ریسک پذیری، خلاقیت ونوآوری، جایگزینی روش های نو و جدید به جای روش های کهن و ناکارآمد، فرصت شناسی و توانمندی در بهره گیری از دانش و اطلاعات.
در خصوص کلمه کارآفرین هم هنوز یک تعریف جامع که مورد توافق کلیه یا اکثریت صاحبنظران باشد، وجود ندارد، اما می توان کارآفرین مستقل را به صورتهای زیر تعریف نمود:
فردی که مسئولیت اولیه جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار است یا کسی که منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب و کاری را بسیج می نماید و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرایند، محصول و یا خدمات جدید می باشد( احمد پور داریانی، ۱۳۸۷).
کسی که فرصت را کشف می کند و تقاضا را پیش بینی می کند و خطرات ناشی از نوسانات آن را به عهده می گیرد. در فرایند تولید، عامل سازماندهی و مسئول تصمیماتی ازقبیل:« چه تولید شود؟ چقدر تولید شود؟ و یا به چه روشی تولید شود؟» می باشد ( صمد آقایی، ۱۳۷۸: ۱۷ ).
کسی که با معرفی محصولات و خدمات جدید، ایجاد شرکتهای جدید یا بهره برداری مواد اولیه جدید، وضع اقتصاد موجود را به هم میریزد و سبب رشد و توسعه اقتصادی می شود(تعریف در معنای تخریب) (صمد آقایی، ۱۳۷۸: ۱۹).

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

اهمیت و ضرورت کارآفرینی

بی شک روند توسعه اقتصادی در کشورهای توسعه یافته بیانگر این واقعیت است که اقتصاد تحت تأثیر کارآفرینی است. به گونه ای که کارآفرینان در توسعه اقتصادی کشورهای توسعه یافته نقش محوری داشته اند و کشورهای توسعه نیافته اهمیت آنرا در در توسعه اقتصادی نادیده گرفته اند. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد علت توسعه کشورهایی مانند آمریکا،ژاپن و آلمان که از نظر صنعتی توسعه یافته اند،کارآفرینی است. کارآفرینی هم اکنون به عنوان یک حرفه ظهور کرده و همانند دیگر حرفه ها باید توسعه یابد و از طریق برنامه های آموزشی و دانشگاهی پرورش یابد.امروزه صاحبنظران بر نقش کارآفرینی در توسعه اقتصادی و اجتماعی اتفاق نظر دارند.مهمترین این نقشها عبارتند از:
کارآفرینی موجب گردآوری پس اندازهای عمومی بی هدف و سرگردان می شود و تشکیل سرمایه را بهبود می بخشد.
کارآفرینی منجر به ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع می شود،بنابراین کارآفرینی مشکلات بیکاری را که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی_ اجتماعی است کاهش می دهد.
کارآفرینی به توسعه متوازن منطقه ای منجر می شود.
_ کارآفرینی منجر به توزیع مجدد ثروت،درآمد و حتی قدرت سیاسی به طور عادلانه می شود.
کارآفرینی موجب افزایش سود اجتماعی از طریق دولت می شود.با درآمدهایی که از طریق مالیات،حقوق گمرکی و واگذاری پروانه کارآفرینان به دست می آورد می تواند در پروژه های مختلفی همچون احداث جاده ها و پل ها و سرویسها و تسهیلات آموزشی و پزشکی و حفظ صلح سرمایه گذاری کند (احمدپور داریانی،۱۳۸۷: ۲۷).

انواع کارآفرینی

به طور کلی کارآفرینی را می توان به چند دسته تقسیم کردکه هرکدام دارای زیر گروه هایی است. برای مثال سعیدی کیا(۱۳۸۵: ۲۵-۲۴) آن را به دو دسته تقسیم کرده است:
الف) فردی؛
۱- کارآفرینی مستقل[۸۸] : فرایندی که کارآفرین از ایده اولیه تا ارائه محصول خود به جامعه، کلیه فعالیت های اقتصادی کارآفرینی را به طور مستقل طی می کند. انگیزه های افراد کار آفرین مستقل عبارتند از: استقلال طلبی، نیاز به پیشرفت، رضایتمندی شغلی.
۲- کار آفرینی سازمانی[۸۹]: فرآیندی که کارآفرین تحت حمایت یک سازمان، فعالیت های کار آفرینانه خود را به انجام می رساند.
ب) گروهی؛
۱- کارآفرینی شرکتی[۹۰]: که در آن همه ی افراد آن به کارآفرینی تشویق می شوند و تمام فعالیت های کار آفرینانه فردی و گروهی به طورمستمر، سریع و راحت در شرکت انجام می پذیرد و در این فرایند هر یک از کارکنان در نقش کارآفرین انجام وظیفه می کند.
۲-کارآفرینی اجتماعی[۹۱]: شامل سازمان های غیرانتفاعی است که برای ایجاد نقدینگی برای برنامه هایشان، ارزش اقتصادی ایجاد می کنند، از منابع در دسترس به گونه ای خلاقانه برای موضوعات اجتماعی استفاده می کنند و شامل توسعه برنامه های نوآورانه برای کمک به بهبود معیشت کسانی است که فاقد کسب وکار و قدرت مالی اند، یا در استفاده از فرصت های اجتماعی با محدودیت مواجه اند(احمد پور داریانی، ۱۳۸۷: ۱۳۶).
چنانچه گفته شد با توجه به گستردگی فعالیتهای کارآفرینانه در کلیه فعالیتهای اجتماعی و فرایند تحقیق فعالیت کارآفرینانه، می توان کارآفرینی را به ابعاد مختلف طبقه بندی کرد. در ادبیات کارآفرینی تقسیم بندیهای متعددی در این زمینه انجام شده است. اما دراکر بر این عقیده است که طبقه بندیها باید مبتنی بر اقدامات و رفتار کارآفرینان صورت گیرد و توجه به ویژگیهای آنان بی فایده است. از میان دسته بندیهای مختلفی که در خصوص کارآفرینی به عمل آمده است تقسیم بندی کورنوال و پرلمن کاربرد بیشتری در حوزه مدیریت دارد. بر اساس این تقسیم بندی کارآفرینی در سه شکل عمده ظاهر می شود:

  • کارآفرینی فردی(مستقل)[۹۲]

بررسی میزان مهریه بر احساس قدرت زنان و تغییرات آن طی دوره های متفاوت زندگی آن‌ها- قسمت ۱۶

سهم خود را گرفتنتحصیلاتوادارکردن مرد به مقابله با خانواده اشحفظ زندگی زناشویی

گاه برخی از شیوه های خاص برای اعمال قدرتچون انجام ندادن وظایف روزمره وترک خانه تا
عدم برقراری روابط جنسی با شوهر برای برخی زنان ناپسند و گاه گناه محسوب می شود. برخی از زنان نیز بالعکس رفتار کرده و سعی می کنند با تمکین، محبت بسیار و شیوه های دیگر نظر همسرشان را به خود جلب کنند. بکارگیری این ابزارهای خاص در زندگی خانوادگی به زنان کمک می کند تا به نتایج دلخواه خود دست یابند و از این امر احساس قدرت نمایند.
۴-۱-۲- تلقی و برداشت زنان از مهریه و میزان آن
در بیشتر مصاحبه ها بیان شد که مهریه سنت است و بر عندالمطالبه بودن و اینکه حق قانونی زنان است، تاکید داشتند. اکثر این زنان معتقد بودند که در دهه های اخیر به دلایلی میزان مهریه افزایش یافته و روند صعودی داشته است. امروز دختران جوان در حین ازدواج با توجه به طبقه خانوادگی خود گاه میزان مهریه را بالای ۹۰۰ سکه تعیین می کنند و برخی هم بر تاریخ تولد خود تاکید دارند. در مواردی پیشنهاد مهریه از جانب خود زن و گاهی خانواده وی و در برخی اوقات پیشنهاد خانواده همسر و یا همسر بوده است، ولی در کل به توافق رسیده اند. به طور کلی در مورد میزان مهریه بحث هایی انجام شده و در برخی مواقع کمتر از مورد پیشنهادی توافق شده است. در مصاحبه ها مشاهده شد زنانی با تحصیلات بالا (لیسانس و بالاتر) تا حدی بر گرفتن مهریه بیشتر تاکید داشتند.همچنین به نظر می رسید برخی از زنان جوانتر و در سن ازدواج، داشتن مهریه های کلان را نوعی پرستیژ و تفاخر اجتماعی تعبیر می کنند. برخی نیز اصولا عامل افزایش مهریه را در سالهای اخیر به سبب چشم هم چشمی می دانستند، به این معنا که فرد یا خانواده او موقعیت بالای اقتصادی اقوام و همسایگان و یا دیگران را ملاک قرار می دهند. همچنین از برخی مصاحبه ها چنین برداشت شد که میزان اعتماد اجتماعی انسان ها (مخصوصا هنگام انتخاب همسر) به میزان قابل توجهی پایین آمده است و در این صورت بدیهی است که انسان ها در انجام معامله با افراد ناشناس سعی کنند میزان ریسک پذیری خود را به حداقل رسانده و برگ برنده را در اختیار خود نگه دارند.”خانم ۲۳ساله، مجرد، با تحصیلات لیسانس بیان می نمود در حال حاضر من برای انتخاب همسرم با مشکل روبرو هستم نمی توانم به خواستگارهایم اعتماد کنم اگر فامیل یا آشنا باشد راحت تر قبول می کنم چون آن ها را می شناسم”.از آن رو که ازدواج نیز نوعی معامله میان دوطرف است؛ زن و یا خانواده او به سبب شناخت ناکافی از طرف دیگر، با توسل به مهریههای سنگین سعی در به حداقل رساندن خطرات و گاه ضررهای احتمالی دارند.
به نظر می رسد اکثر زنان مصاحبه شونده جهت تعیین میزان مهریه مواردی را در نظر گرفته و اینکه داشتن برخی از ویژگی ها منجر به تعیین مهریه به میزان معینی شده است مثلا طبقه و پایگاه اجتماعی خانواده شخص در تعیین میزان مهریه موثر بوده هر چقدر پایگاه و طبقه اجتماعی شخص بالاتر بوده میزان مهریه انتخابی وی نیز بالا بوده است. خانمی ۲۳ساله مجرد و شاغل که از طبقه و پایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود، گفت اگر مهریه ام از ۱۰۰۰ سکه پایین تر باشد به هیچ عنوان من و خانواده ام قبول نمی کنند و خودش بر سال تولد خود تاکید داشت”. همچنین چشم و همچشمی یکی از موارد موثر بر تعیین مهریه بود خانمی ۲۳ ساله، متاهل، شاغل بیان نمود: “با یکی از خواستگارهایم سر مهریه به توافق نرسیدیم من انتظار داشتم مهریه ام به اندازه دختر خاله ام باشد نه کمتر از او، در فامیل ما رسم است که مهریه کمتر از بقیه افراد فامیل نباشد و این کم بودن از دیگری موجب سرشکستگی شخص می شود”. بقیه عوامل موثر بر میزان مهریه نیز در لابلای مصاحبه بدست آمد که تا حدودی بر تعیین میزان مهریه موثر بودند.
جدول شماره (۴-۲):عوامل موثر بر میزان مهریه

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

عکس مرتبط با اقتصاد

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

 

 

 

 

سن تحصیلات
پایگاه و طبقه اجتماعی زیبایی
وضعیت ازدواج فاصله سنی زوجین
چشم و هم چشمی اشتغال زنان
داشتن درآمد میزان مهریه در بین اقوام و اطرافیان
خود آگاهی زنان غریبه یا آشنا بودن
عدم اعتماد

به نظر می رسد برخی از زنان مهریه را وسیله ای می دانند که در صورت وقوع طلاق می تواند مدت زمانی مشکلات ناشی از طلاق را جبران کند.خانم ۲۱ساله دانشجو، مطلقه بیان می نمود که توانسته بعد از طلاق به صورت اقساط مهریه خود را دریافت نماید و چون شاغل نیست و ادامه تحصیل داده است و توانسته است از این مهریه استفاده کند و مشکلات مالی خود را تاحدودی رفع کند.از آن جا که به زعم بسیاری، زنان در جامعه ما بیش از مردان از طلاق متضرر می شوند؛ چراکه در مقایسه با مردان امکان ازدواج مجدد بسیار کمی دارند و معمولانیز از منابع مالی یا شغلی سود آور برخوردار نیستند، از سوی دیگر زنان دارای بیمه اجتماعی نیستند؛ در این شرایط دریافت مهریه، به خصوص اگر مبلغ قابل توجهی باشد، تا حدودی می تواند از مشکلات بعد از طلاق بکاهد. پس احتمال دارد تمایل زیاد برخی از خانواده ها به مهریه زیاد به همین سبب باشد. برخی از جامعهشناسان مهریه را تضمینی می دانند که می تواند احساس امنیت را در فرد به وجود می آورد.”خانم ۳۱ساله، شاغل، با تحصیلات کارشناسی ارشد معتقد بود،” بالا بودن مهریه ام در زندگی خیلی به من احساس امنیت می دهد چون همسرم توان پرداخت آن را ندارد خیلی رعایت حالم را می کند و من احساس می کنم همسرم ترس از درخواست مهریه ام دارد هر چند که در زندگی مشکلی ندارم ولی از اینکه مهریه ام بالا بوده احساس امنیتی برای من در قبال خواسته های نابجای همسرم است”. همچنین به سبب احتمال طلاق و عدم حمایت اجتماعی و قانون و یا امکان ایجاد کسب درآمد برای زن مطلقه، دختر و خانواده او به راهحلهای فردی کشیده شوند؛ از این رو زنی که ازدواج می کند، می تواند از طریق مهریه بالا از وقوع طلاق جلوگیری کرده یا زندگی پس از طلاق را برای مدتی تأمین کند. البته بیشتر زنان پاسخگومعتقد بودند که باید مهریه فقط هنگام بروز مشکل (طلاق – اختلافات خانوادگی- فوت همسر) به زن پرداخت شود، چنین به نظر می رسد اجتماع و عرف درخواست مهریه را ابتدای زندگی زناشویی نادرست دانسته و آن را نمایانگر اختلاف و مشکل در زندگی می داند. در نتیجه این نگرش حاکم، زنان تا زمانی که به مشکلی برنخورند، نمی توانند مهریه خود را درخواست نمایند. خانم ۵۲ ساله متاهل، خانه دار چنین گفت: “در جامعه اگر کسی درخواست مهریه کند زندگی خانوادگی با مشکل روبرو شده و کار به دادگاه و طلاق می کشد. عرف این درخواست را ابتدای زندگی نمی پسندد؛ مانند این است که زن درخواست طلاق دارد”.البته برخی معتقد بودند اگر همسر تمکن مالی داشته باشد هر زمانی که زن درخواست کرد باید مقداری از آن را پرداخت نماید.
در گفتگو با زنان مطلقه مشاهده شد برخی از آن ها مهریه خود را در قبال اجازه طلاق بخشیده اند، برخی از زنان بیوه مهریه خود را به فرزندان خود بخشیده و برخی نیز بعد از فوت همسرشان دریافت نموده اند. البته بسیاری از زنان اظهار داشتند که اگر مرد توان مالی نداشته باشد بعد از فوت همسر، میزان مهریه معنی نخواهد داشت.
در رابطه با میزان مهریه در خلال مصاحبه ها اکثرا بر سطح طبقاتی و اینکه در کل خانواده میزان مهریه رایج چقدر بوده تاکید داشتند و حدود تقریبی این میزان بالای ۵۰۰ سکه بوده است، کمترین میزان مهریه در این مصاحبه ها ۱۴ سکه و بیشترین آن ۱۳۶۵ سکه است. هرچند در این میان خانمی بود که زمین و ملک مهریه اش بود و توانسته بود از ارث همسرش مهریه اش را دریافت کند، به بیان وی در حال حاضر هیچ احتیاجی به دیگران و فرزندان خود ندارد و از پس هزینه زندگی و بیماری اش برآمده است. در یک مورد نیز مهریه خانمی۸۱ ساله (۱۳۲۰) حدود ۲۰۰۰ تومان پول نقد بوده که در قبال سفر حج آن را بخشیده بود.
در کل زنان تاکید داشتند که باید مرد با توجه به وضعیت مالی خود میزان مهریه را بپذیرد چون مهریه به زن تعلق می گیرد و بر قابل اجرا بودن مهریه تاکید داشتند.
۴-۱-۳- تاثیر میزان مهریه بر احساس قدرت زنان
در حین مصاحبه مشاهده شد که برخی از زنان مجرد بر این باورند که میزان مهریه بالا می تواند تاحدودی منجر به جلوگیری از ازدواج مجدد مرد و حتی خیانت احتمالی وی شود و همچنین مانعی برای طلاق در هر شرایطی می دانستند، آنان این میزان بالا را تضمینی برای حفظ خانواده و آرامش آن می دانستند.
در ارتباط با تاثیر مهریه بر احساس قدرت در زنان، خانم ۲۴ساله مجرد و شاغل به ما گفت: “در بین دوستانم شاهد مهریه های متفاوتی بودم ولی خودم ترجیح می دهم مهریه ام بالا باشد چون احساس می کنم می توانم از مهریه در برابر زیاده خواهی همسرم استفاده کنم؛ اگر مهریه ام کم باشد احساس می کنم باید به راحتی در برابر هر مشکل کوتاه بیایم. زنان با مهریه سنگین می توانند از خیانت احتمالی همسرشان و اینکه نتوانند هر زمانی به راحتی درخواست طلاق دهند، جلوگیری کنند”. همچنین خانم ۲۲ ساله، دانشجو، مجرد معتقد بود: “چون معمولا دختران بدون آشنایی کافی با شخصیت و اخلاق پسران، تن به ازدواج می دهند مهریه باید هنگفت و سنگین باشد تا اختلاف جزئی شیرازه ی زندگی را از هم نگسلد، از این لحاظ مهریه، تضمین و وثیقه ی زندگی زناشویی محسوب می شود”.

شناخت اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران- قسمت ۸

چگونه شغل یا عملکرد تحت بررسی بر سازمان ، مشتریان ( ارباب رجوع ) و راهبرد سازمانی اثر می گذارد؟
چه وظایفی برای اجرای شغل تحت بررسی ضروری است؟ کدام یک از این وظایف اهمیت و حساسیت بیشتری دارد؟ چه کسانی در فرایند کار درگیرند و نقش آنان چیست؟
چه دانش، مهارت ها و نگرش هایی مورد نیاز است؟ با چه آموزش هایی می توان این نیازها را برطرف نمود؟

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

۲فرایند و گروه های کاری۳فرد کارمند

جدول ۲-۱: خلاصه الگوی نیاز سنجی روملر (فورد،۱۹۹۹).
بررسی شغل یعنی تعیین این امر که چه وظایفی باید در یک شغل معین انجام شود و چه مهارت ها، توانایی ها، دانش و سایر ویژگی ها برای اجرای موفقیت آمیز شرح وظایف مورد نظر در یک شغل ضروری است ؟ به هر حال در اینجا گروه نیاز سنجی باید مشخص کند که یک فرد معین برای اجرای وظایف خود به چه دانش، توانش و نگرشی نیاز دارد ( فورد، ۱۹۹۹). چنین کاری امری بسیار پیچیده و مستلزم جمع آوری اطلاعات مختلف می باشد. نتیجه این تجزیه و تحلیل عبارت است از شناسایی نیازهای آموزشی و لحاظ کردن آن در دوره های آموزش ضمن خدمت.
منظور از تجزیه و تحلیل فرد، مشخص کردن و ارزیابی توانایی های کارآموزان است. در این مرحله باید افراد شرکت کننده در آموزش ضمن خدمت ( مجرب یا تازه کار ) کاملا تعریف شوند ( پیترز، ۱۹۹۷). با تعیین توانایی های افرادی که قرار است در دوره های آموزشی شرکت نمایند، برنامه آموزش ضمن خدمت می تواند بر ارتقای آگاهی، مهارتها و نگرش های ویژه ای که در حال حاضر در کارآموزان وجود ندارد،
متمرکز شود. با عنایت به این ابعاد سه گانه در تحلیل نیازها، روملر چهار رویکرد عنده را برای نیازسنجی آموزشی پیشنهاد می کند. این رویکردها عبارتند از (روملر، ۱۹۹۰):

  • تجزیه و تحلیل عملکرد- سازمان و تحلیل گروه کاری ؛
  • تجزیه و تحلیل وظیفه – فرایند و تحلیل فرد ؛
  • تجزیه و تحلیل و بررسی شایستگی – تحلیل فرد ؛
  • بررسی نیازهای آموزش ضمن خدمت – تحلیل فرد.

۲-۲-۵-۵-۲ الگوی نیاز سنجی روست
آلیسون روست نیازسنجی آموزش ضمن خدمت را مشتمل بر دو فعالیت عمده می داند:
شناسایی شکاف بین آنچه اتفاق می افتد و آنچه باید اتفاق بیفتد ( تحلیل شکاف ).
شناسایی دلایل این فاصله و شکاف (تحلیل دلیل ) ( روست[۳۰]، ۱۹۸۷).
وی برای نیازسنجی آموزشی سه مرحله در نظر می گیرد: برنامه ریزی ، اجرا و استفاده (به کارگیری) مجموعه فعالیتهایی که باید در طی این سه مرحله انجام شود به طور خلاصه به شرح زیر است ( فورد ۱۹۹۹). در طی مرحله برنامه ریزی ، باید محیط کار مشاهده و بررسی شود و حیطه ای که باید نیازسنجی بر آن متمرکز شود، معلوم گردد. در طی مرحله اجرا، گروه نیازسنجی باید متدولوژی مناسب را برای جمع آوری داده ها، شناسایی دلایل و عوامل احتمالی بروز مساله و ارائه پیشنهادهایی برای حل مساله را دنبال نماید. روش ها ، زمینه کاربرد و منابع نیازسنجی در الگوی ذیربط را می توان به شرح زیر تلخیص نمود:

 

 

 

 

روش زمینه کاربرد منابع
مصاحبه گروه متمرکز مشاهده پیمایش شناسایی وضعیت مطلوب، موانع شناسایی وضع موجود ، موانع شناسایی وضع موجود
شناسایی وضع موجود،موانع، وضع مطلوب
مدیران، کارکنان متخصص نمایندگان کارکنان، مشتریان و ارباب رجوع کارکنان، مشتریان، ارباب رجوع کارکنان، مدیران،مشتریان،ارباب رجوع

جدول۲-۲ : خلاصه نیازسنجی روست ( فورد ، ۱۹۹۹).
در این الگو ، شناسایی وضعیت مطلوب عملکرد از طریق مصاحبه با شرکای اصلی سازمان و بررسی اطلاعات موجود در سطح سازمان نظیر شرح شغل ، خط مشی ها و رویه ها ، برنامه های راهبردی و … صورت می پذیرد. برای آگاهی از وضع موجود، مشاهده عملکرد کارکنان یا مشتریان در دستور کار قرار می گیرد. برای شناسایی موانع موجود برای اجرای عملکرد، استفاده از نظرخواهی از گروه های ویژه نظیر کارکنان، مدیران یا مشتریان مد نظر است. داده های تولید شده از طریق اجرای این فرایند به شناسایی نارسایی های موجود در یکی از قلمروهای زیر منجر می شود:

  • مهارت یا دانش ؛
  • محیط کار ؛
  • مشوقها ؛