ش امید به زندگی در جوامع باعث تاثیر گذاری های زیادی در عرصه بهداشت از جمله تغییر سیاستهای بهداشتی،عرضه ی صنعتی و اقتصادی و همچنین تغییر بافت جامعه و خانواده ها شده است این پدیده همچنین باعث تغییر در منحنی توزیع سنی افراد در جامعه و تغییر آن به طرف سنین بالاتر در کشورهایی شده که امید به زندگی بالایی دارند(لی[20] و هاردلی[21]،1999).
طبق نظر اشنایدرز ناامیدی حالت تکان دهنده ای ایست که با احساس از ناممکن بودن امور، احساس ناتوانی و بی علاقگی به زندگی آشکار می شود فرد در اثر ناامیدی به شدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیتهای مختلف را بسنجد و تصمیم بگیرد( اسلامی نسب، 1373).
پیچیدگی جهان انسانی، توانایی مواجهه مناسب با مشکلات زندگی را کاهش می دهد. بروز تنشها و تنیدگیهایی را در پی دارد و موجب می شود تا مکانیزمهای دفاعی یا مقابله ای متعدد با هدف دستیابی به سازش یافتگی به راه افتند.در سالهای اخیر پژوهشگران( اسکینر[22] و همکاران ، 2003) کوشش کرده اند تا به سازماندهی صدها شیوه مقابله ای که از پژوهش های پیشین بدست آمده اند به صورت خانواده های مرتبه بالاتر دست یابند.
مقابله از نظر پرلین[23] اسکولر[24] (1978) هرگونه پاسخی است که در برابر ناملایمات زندگی صورت می گیرد تا از ناراحتی عاطفی جلوگیری کند و مقابله ذهنی عبارت از قلمروی که در آن افراد باورها و اعمال مذهبی را مورد استفاده قرار می دهند تا از تنیدگی در برابر فشار و مشکلات زندگی پیشگیری شود.
به طور کلی مقابله کردن نیز به تلاش ها ی رفتاری و شناختی برای پیشگیری و نظم بخشیدن و فرو نشاندن تنیدگی اطلاق می گردد(لازاروس و فولکمن، 1984). اگر چه مقابله کردن شامل فعالیت های زیادی می شود ، غالب راهبردهای مقابله ای منعکس کننده تلاش های فرد برای بهبود یک موقعیت دشوار است، از قبیل طراحی یک نقشه یا انجام عمل( مقابله مساله مدار) از قبیل کریه کردن، خیال پردازی و پرداختن به رفتار های عیب جویانه و بالاخره می تواند رفتار هایی را در پیش گیرد که هدف از آنها اجتناب از موقعیت تنیدگی زا می باشد( مقابله اجتنابی).
راهبردهای مقابله ای رفتارهایی هستند که افراد در هنگام واکنش به رفتارهای فشار آفرین و یا به هنگام تجربه هیجانهای شدید در پیش می گیرند. این راهبردها به یکی از سه شکل راهبردهای هیجان مدار، مساله مدار و اجتنابی نمود می یابند( کیلوک[25] و همکاران، 2011).
راهبردهای مقابله به روش آگاهانه و منطقی مدارا با استرس های موجود در زندگی اشاره دارد. این اصطلاح برای روش های مبارزه با منبع استرس مورد استفائه قار می گیرد(پور افکاری، 2009).
برخی قراین پژوهشی نشان می دهد که راهبردهای مقابله ای به دلیل زیر بنای شناختی، عاطفی و رفتاری خود(کوپر[26] و همکاران، 1392) ، نقش بسیار مهمی در فرو نشانی و مهار هیجانهای شدید و رفتارهای پر خطر دارند.
راهبردهای مقابله ای به عنوان یک فرایند روانشناختی، به کوشش های شناختی و رفتاری اشخاص برای حل و فصل شرایط استرس زا گفته می شود. مقابله در برگیرنده تلاش ها اعم از کنش محور و درون روانی، برای اداره و کنترل تقاضاهای محیطی، درونی و کشمکش میان آنها است و دو کارکرد مهم دارد: تنظیم هیجانهای ناگوار و در پیش گرفتن کنشی برای تغییر و بهبود مساله ای که باعث ناراحتی شده است( لازاروس و فولکمن، 1984).
نمی توان گفت که راهبرد مقابله ای خوب یا بد وجود دارد. هر کدام از این 2 نوع راهبرد مقابله ای در موقعیتها و شرایط خاص، به عنوان روش مبارزه با مسائل و مشکلات بکار می روند. به طوری که ممکن است هر کدام از این راهبردها حالت سازنده و یا غیر سازنده داشته باشد برای مثال فردی که راهبرد مقابله ای مساله مدار از نوع سازنده را بکار میگیرد معمولا مسئولیت حل مساله را می پذیرد. به دنبال کسب اطلاع صحیح درباره مساله است. در جستجوی یاری از طرف دیگران می باشد، تصمیم های عملی واقع بینانه اتخاذ می کند، به تنهایی یا به کمک دیگران سعی در انجام نقشه های طرح شده دارد، نسبت به انجام کارها و حل مشکلات دیدگاه خوش بینانه داشته و دارای خودکارامدی و شادکامی بالاست. در عوض فردی که دارای راهبرد مقابله ای مساله مدار از نوع غیر سازنده را بکار میگیرد، مسئولیت کمتری در قبال حل مساله می پذیرد(کار[27]، 2004).
در مجموع نتایج اغلب پژوهش ها نشان می دهد که کارایی و تاثیر روشهای پیشگیری یکپارچه بر روی نگرش، هیجان طلبی، رفتارهای مقابله ای از روش های نشر اطلاعات بالاتر است( یان[28] و همکاران، 2008؛ روهرباخ و همکاران، 2010).
تحقیقات روی[29](2008) نشان می دهد که پاسخ های مقابله ای افراد سازش یافته با افراد سازش نایافتگی جسمی و روانی متفاوت است.در مطالعه مدی[30] ( 2004) معلوم شد دانشجویانی که وقایع ناخوشایند را به صورت درونی، پایدار و کلی تبیین می کنند در موقعیتهای غیر قابل کنترل درماندگی بیشتری را تجربه می نمایند.
وایت[31] (1988؛ به نقل از آقایوسفی،1380 ) مقابله را تلاشهای فعال برای حل تنیدگی و آفرینش راههای کاری برای چالشها و خواسته های هر مرحله از تحول دانسته و شامل سه مولفه فهم، موقعیت مشکل، انجام عمل مناسب( حل مساله) و داشتن هیجانات قدرتمند می داند.
تعاریف و تعابیر مطرح شده در امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای ما را در جستجوی یافتن ارتباط میان این دو مولفه ترغیب نمود و اینکه این سوال مطرح میشود که آیا میان امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای ارتباطی وجود دارد؟
.سوالهای پژوهش:
این پژوهش بر آن است تا روشن سازد که:
- آیا بین امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان رابطه وجود دارد؟
- آیا بین امید به زندگی دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؟
- آیا بین راهبردهای مقابله ای دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؟
- آیا بین امید به زندگی و وضعیت اشتغال دانشجویان رابطه وجود دارد؟
- آیا بین امید به زندگی و راهبرد های مقابله ای مساله مدار رابطه وجود دارد؟
- آیا بین امید به زندگی و راهبرد های مقابله ای هیجان مدار رابطه وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
آثار سودمند امید بر سلامت جسمانی و روانی در پژوهش های مختلفی تایید شده است(کاترین[32] و همکاران، 2003). به عنوان مثال همبستگی مثبت امید با عاطفه مثبت، احساس خود ارزشمندی حرمت خود و همبستگی منفی با افسردگیو اضطراب نشان داده است( اشنایدر[33]، 2002).
یکی از مولفه های اساسی بهداشت روانی مهارتهای مقابله ای است.روش مقابله نزد افراد متفاوت است. بعضی از واکنشها سازگارانه هستند و فرد را بسوی یک وضع تعادل بیشتر و کاهش فشارهای کلی سوق می دهدو بعضی دیگر از واکنش ها ناسازگارانه بوده و نه تنها فشار روانی را به طور مطلوبی کاهش نمی دهد بلکه مشکلات ثانوی بیشتری به وجود می آورند و تاثیر منفی بر وضع آتی فرد می آورد( صیادی، 1388).
وجود و داشتن امید در زندگی از ویژگی های لازم و ضروری برای هر فردی در سرتاسر زندگی و در تمامی موقعیتها می باشد.امید به زندگی در سلامت روانی، کیفیت زندگی، اعتماد به نفس و در بسیاری دیگر از عوامل نقش بسیار مهمی دارد. چرا که امید داشتن در زندگی نقطه شروعی است دوباره در زندگی.
با امید می توان میسر کرد زندگی خوبی که در آن با سلامت روانی بالا و اعتماد به نفس بالا فرد می تواند زندگی خوبی داشته باشد.
و اگر بتوان در هر موقعیت استرس زا یا اضطراب آور به طور شایسته مقابله کنیم و از راهبردهای مقابله ای استفاده کرد قطعا می توان امید به زندگی را افزایش داد و در نهایت در سلامت روانی خوبی به سر برد.
ضرورت و هدف از انجام این پژوهش این است که با بررسی رابطه امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای افراد با جنسیت و وضعیت اشتغال آنها به تشخیص بهتر پرداخته تا از این طریق به نتایج دقیق تری دست یافته و نیز با انجام این پژوهش هر چند کوچک در راه پیشرفت و توسعه دانش گام نهد.
اهداف پژوهش
هدف کلی:
بررسی رابطه امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان دانشگاه اسلامشهر.
اهداف فرعی:
- تعیین رابطه امید به زندگی و راهبر دهای مقابله ای دانشجویان.
- تعیین رابطه امید به زندگی با جنسیت دانشجویان.
- تعیین رابطه راهبردهای مقابله ای با جنسیت دانشجویان.
- تعیین رابطه امید به زندگی با وضعیت اشتغال دانشجویان.
فرضیه های پژوهش
- بین امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان رابطه وجود دارد.
- بین امید به زندگی دانشجویان زن و مرد تفاوت وجود دارد.
- بین راهبردهای مقابله ای دانشجویان زن و مرد تفاوت وجود دارد.
- بین امید به زندگی دانشجویان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد.
متغیرها پژوهش:
متغیر پیش بین: امید به زندگی
متغیر ملاک: راهبردهای مقابله ای
متغیر کنترل: دانشجویان، جنسیت
[1]- darrodi
[2]- seligman
3- csikszentminhalyi
4- doussard
[5]- harper
[6]- gropmen
[7]- snyder
[8] -carr
[9] -lazarous
[10]- folkman
[11] -hockenbury
[12]- bond
[13]- dryden
[14]- carr
[15] -siuberg
[16]- powell
[17]- lazarous
[18]- folkman
[19] – darrodi
1- li
[21]- hardli
[22]- skiiner
[23]- pearlin
[24]- schooler
[25] -kiluok
[26]- kooper
[27] -carr
[28] – yann
[29]-roy
[30] -medy
[31] -whait
[32] -katriin
[33] -snyder
فرم در حال بارگذاری ...