وبلاگ

توضیح وبلاگ من

انواع فرزند خواندگی/پایان نامه ازدواج سرپرست و فرزند خوانده

انواع فرزند خواندگی

 

فرزند خواندگی رابطه ای است که ناشی از یک حس درونی و بیوژیک اتفاق نمی افتد و قابل توجیه نمی باشد. در روم قدیم آن را نوعی توافق محسوب می کردند. در هر صورت انواع مختلفی از فرزندخواندگی در سرتاسر جهان وجود دارد که بطور مختصر بیان می کنیم:

 

الف) فرزندخواندگی سفید         Adoption en blanche

 

این نوع فرزند خواندگی در ایران رواج دارد. مربوط به کودکانی است که پدر و مادری نامعلوم دارد یا ناشی از زایمان های بدون نام و غیرقانونی هستند. اغلب موارد، مادران نسبت به فرزندهای ناخواسته خود که ناشی از روابط نامشروع می باشند سراغ این زایمان ها می روند تا تکلیف نگهداری اطفال بر عهده ی آنها نباشد.[1] البته در برخی از کشورها این اطفال واجد شرایط فرزندخواندگی نیستند. در کشور آلمان، برعکس ایران باید طرفین کاملاً معلوم باشند. (( بر طبق بند بند 3 ماده 1747 قانون مدنی آلمان، فرزند خواندگی زمانی معتبر است که طرفین آن کاملاً معلوم باشند، پس عبارت (( فرزندخواندگی معلوم شده)) اهمیت خاصی برای قاضی دارد بر خلاف عبارت (( فرزند خواندگی سفید)) که فاقد اعتبار است.[2]

 

ب) فرزندخواندگی ساده       Adoption  simple

 

این نوع فرزند خواندگی در ایران پذیرفته نشده و بصورت آشکاری مخالف قوانین ما است. در این رابطه که منشاء آن کشورهای رومی-ژرمنی هستند، طفل بصورت کامل از والدین خود جدا نشده و علقه های خود را با والدین حفظ می نماید. نمونه این نوع فرزند خواندگی در کشور آلمان وجود دارد. اولیا پذیرنده غیر از سلامت روانی و مالی تا و حدودی جسمی ملاک دیگری برای اولیاء، جهت اخذ حکم قضایی ندارند[3].

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

ج) فرزندخواندگی کامل       Adoption  complete

 

این نوع فرزند خواندگی که در ایران، مورد پذیرش قرارگرفته، فرزند با پدر و مادر واقعی خود هیچگونه ارتباطی ندارد و آنها را نمی شناسد، پیوند عمیق درونی میان او و والدین جدید شکل گرفته و او را از دنیای قلبی خود کاملاً مجزا ساخته است.[4]

 

د) فرزندخواندگی بین المللی        Adoption  international

 

این نوع فرزند خواندگی در قرن گذشته در اروپا و بخصوص امریکا رشد چشمگیری داشت. بطوری که آمریکایی ها آن را نشانه خوش قلبی مردم خود دانسته اند. در این نوع فرزندخواندگی، فرزند خوانده و اولیای او دارای تابعیت واحدی نبوده و در این رابطه یک عنصر خارجی وجود داردکه مربوط به یکی از طرفین می باشد. هدف از این عمل، اخلاقی نمودن فرزندخواندگی در سرتاسر جهان و مبارزه با قاچاق کودکان می باشد. البته در عمل فرزندخواندگی یک کودک با تابعیت خارجی برای دولت ها مشکلاتی را دارد: از جمله تعارض قوانین، به همین علت نسبت به تاسیس حقوقی فرزندخواندگی حساسیت های زیادی از طرف مجامع بین المللی نشان داده شده است.[5]

 

(( ماده 15 قانون 1996 فرانسه در مقام تعارض قوانین، با فرض اینکه راه حل توسط قرارداد دو جانبه یا چندجانبه مطرح نشده باشد تلویحاً مسئله را با ترجیح قانون کشور مبداء حل نموده است مگر اینکه فرزندخواندگی در آن کشور به عنوان یک نهاد حقوقی وجود نداشته باشد)).[6]

 

[1]غمامی، محمدمهدی، فرزندخواندگی در خانواده های رومی-ژرمنی، مجله کانون، 83-84، شماره 55، صفحه 127.

 

[2]همان منبع.

 

[3]همان منبع، صفحه 123 و 124.

 

[4]همان منبع.

 

[5]همان منبع، صفحه 131.

 

[6]همان منبع، صفحه 133.

 

 

 

پایان نامه ازدواج سرپرست و فرزند خوانده

سند//پایان نامه بزه ارتشاء و حقوق

سند

 

سند، عبارتست از آنچه که دارای اعتبار بوده و مرتکب به وسیله آن بتواند وجه نقد بدست آورد مثل چک موضوع جرم و سفته و برات و… سند تسلیم مال نیز حواله ها و یا اسنادی است که از طرف مراجع گوناگون صادر می شود و به واسطه آن می توان اموالی را بدست آورد.

 

در ماده 139 قانون مجازات عمومی قانونگذار عبارت وجه یا مالی را قبول کند بکار برده بود و لذا در خصوص مواردی که ارتکاب عمل بصورت غیرمستقیم یعنی به صورت استقراض یا معاوضه انجام معامله و نظایر اینها انجام می­شد جای شبهه و ابهام وجود داشت و اگر به منطوق ماده توجه می­شد عده­ای از مرتکبین، از مجازات مقرر در ماده خلاص می شدند. هر چند ماده 147 قانون مجازات عمومی مقرر می‏داشت اگر مالی بلاعوض یا فاحشاً ارزان­تر از قیمت معمولی یا صورتاً به قیمت معمولی و حقیقتاً به قیمت فاحشی کمتر به مستخدمین دولتی واگذار گردد مستخدمین مزبور مرتشی و طرف معامله نیز راشی محسوب می شوند. [1]

 

بنابراین با توجه به این ماده راه فرار از مجازات بسته می­شد. در حال حاضر نیز با توجه به نحوه نگارش ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و… ماده 590 قانون مجازات اسلامی که در واقع ماهیتاً همان ماده 147 قانون مجازات عمومی سابق جرم می­باشد، پرداخت رشوه تحت هر نوع معامله صوری نیز جرم محسوب می­شود و مستخدمین دولت اعم از قضایی و ادارای حق ندارند رشوه را بنام نزدیکان خود بصورت معامله صوری دریافت نمایند. آنچه که در خصوص موضوع جرم جای تردید است در خصوص تعیین وقت تأدیه رشوه است زیرا ممکن است رشوه بعد یا قبل از انجام وظیفه یا امتناع از وظیفه داده شود و به اصطلاح به صورت وعده باشد.

 

بدیهی است قبول وعده به تنهایی جرم نیست و چنانچه قبول وعده قبل از انجام عمل اخذ شده باشد ولی پس از انجام عمل راشی، مستخدم وعده را انجام نداده و از عمل خود پشیمان و از قبول وجه یا مال یا سند پرداخت وجه و غیره خودداری نماید، جرم ارتشاء تحقق نیافته است، ولی اگر قبل از انجام عمل به مستخدم دولت وعده داده شود و پس از انجام کار راشی به وعده خود عمل نماید، چون قبول وعده قبل از انجام کار بوده، در این صورت جرم ارتشاء واقع شده تلقی می گردد.[2]

 

با توجه به متن ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و… و ماده 590 قانون مجازات اسلامی می توان گفت به صرف قبول وجه یا مال یا سند تسلیم مال یا مدرک پرداخت وجه در قبال انجام یا عدم انجام کار اداری جرم ارتشاء محقق شده است. هر چند پذیرش تحقق ارتشاء با دریافت سند یا مدرک پرداخت بدون دریافت وجه آن مشکل به نظر می رسد.

 

و حتی در ماده 588 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 که تکلیف ارتشاء توسط داوران و ممیزان و کارشناسان را معین نموده است.

 

در خصوص قبول سند تسلیم وجه یا مال باید اذعان داشت از آنجایی که هدف نهائی مرتشی اخد وجه یا مال است و سهولت در اخذ بعضی اموال ایجاب می­نماید سند تحویل آن را قبلاً اخذ کند تا دور از محیط اداری به مال دست یابد. اصل بر این است که او با قبول سند مال را تصاحب می­کند، یعنی پس از قبول (چک و سفته) حواله یا سند تسلیم مال به محل وقوع مال مراجعه و آن را اخذ می­کند و به اعتبار اخذ این مال است که مرتکب جرم شده است در حالی که پاراگراف دوم ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و… به وجه یا مال را با مأخوذه اشاره دارد و هیچ اشاره­ای به سند پرداخت وجه یا تسلیم مال ندارد زیرا قانونگذار فرض را برای گذاشته است که مرتکب پس از اخذ سند وجه یا تسلیم مال اصل وجه یا مال را با مراجعه به محل مال دریافت نموده است چرا که هدف نهایی او دسترسی به همان مال است و چون قبول وجه یا مال در حقیقت اخذ مال است لذا به محض قبول وجه یا مال، اخذ مال محقق شده است. [3]

 

2- شامبیاتی، هوشنگ، پیشین، ص 443.

 

1- مظفری، احمد، بررسی جرم ارتشاء در حقوق ایران، مقالات حقوق واحد بررسی روابط عمومی وزارت دادگستری، جلد 2، تهران 1375، ص 194.

 

1- نورزاد، فرهاد، پیشین، ص 64.

مفهوم سند//پایان نامه بزه ارتشاء و حقوق

اگر سند قبول شده منتهی به اخذ مال نگردد ارتشاء محقق نیست و به همین جهت است که قانونگذار در قسمت مجازات اعلام نموده چنانچه قیمت وجه یا مال مأخوذه… باشد به مجازات… محکوم می شود.[1]

 

زیرا اگر بنا بود صرف قبول سند پرداخت وجه ارتشاء محسوب گردد، در قسمت بیان مجازات به آن اشاره می­نمود و در قسمت مجازات مقرر می­کرد، در صورتی که قیمت مال یا وجه مأخوذه یا مبلغ مندرج در سند مأخوذه بیش از… باشد در حالی که عبارت مبلغ مندرج در سند مأخوذ در متن پاراگراف مربوط به مجازات گنجانیده نشده است.

 

در مورد موضوع قابل گذشت بودن یا نبودن دو جرم رشاء و ارتشاء باید بگوییم که قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری مصوب سال 1367 و نیز ماده 727 قانون تعزیرات مصوب سال 1375 ذکری از قابل گذشت بودن این جرایم به میان نیاورده اند. بنابراین این جرائم را باید از زمره جرایم برخوردار از ماهیت عمومی و غیرقابل گذشت دانست و گذشت شاکی یا مدعی خصوصی را تنها، به موجب بند 1 ماده 22 «قانون مجازات اسلامی» مصوب سال 1370، به عنوان یک کیفیت مخففه محسوب کرد.

 

اداره حقوقی قوه قضائیه در پاسخ به این سؤال که آیا ماده 25 «قانون اصلاح پاره­ای از قوانین دادگستری» مصوب سال 1356 در مور جرایم مذکور در «قانون تشدید …» نیز قابل اعمال می­باشد یا خیر، به شرح زیر اظهارنظر کرده است.

 

«طبق ماده 25 قانون اصلاح پاره­ای از قوانین دادگستری هرگاه شاکی یا مدعی خصوصی در جرایم غیرقابل گذشت بعد از قطعیت حکم از شکایت خود صرفنظر نماید محکومٌ­علیه می­تواند با استناد به استرداد شکایت از دادگاه صادر کننده حکم قطعی درخواست کند در میزان مجازات او تجدیدنظر نماید. در این مورد دادگاه به درخواست محکومٌ­علیه در وقت فوق­العاده به حضور دادستان تشکیل می­شود و مجازات را در صورت اقتضا در حدود قانون تخفیف خواهد داد. دستور ماده مرقوم عام و کلی است. بنابراین در مورد جرایم موضوع ماده قانون تشدید نیز لازم­الاجرا است. نهایت این که دادگاه در مقام تخفیف مجازات جرایم موضوع ماده 1 قانون اخیرالذکر باید مقررات تبصره اول همان ماده را مورد توجه و رعایت قرار دهد.»

 

لازم به ذکر است که ماده 1 «قانون تشدید …» به جرم کلاهبرداری مربوط می­شود و بنابراین قسمت اخیر نظریه اداره حقوقی ناظر به جرم ارتشا نمی باشد.

 

موضوع تعلیق اجرای مجازات در ماده 25 «قانون مجازات اسلامی» مصوب سال 1370 پیش­بینی شده است که به موجب آن قاضی می­تواند با رعایت شرایط مذکور در ماده اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از دو تا پنج سال معلق نماید. لیکن مطابق بند 2 ماده 30 همین قانون «مجازات کسانی که به جرم اختلاس یا ارتشا یا کلاهبرداری یا جعل و یا استفاده از سند مجعول یا خیانت در امانت یا سرقتی که موجب حد نیست یا آدم ربایی محکوم می شوند» قابل تعلیق نیست. اداره حقوقی قوه قضائیه نیز طی یک نظریه مشورتی، با استناد به ماده 22 «قانون اصلاح پاره­ای از قوانین دادگستری» مصوب سال 1356، اظهار داشته است که «مقررات مربوط به تعلیق تعقیب شامل جرایم ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری نیست.»

 

 

 

2- زراعت، عباس، شرح قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات 2، انتشارات ققنوس، چاپ اول 1382، ص 40.

حق زارعانه از نظرعلمای حقوق:/پایان نامه درباره حق زارعانه

تعاریف ارائه شده از سوی علمای حقوق

 

به نظر برخی از حقودانان ((حق ریشه این است که شخص در ملک ((مال غیر منقول))دیگری اعم از دکان،حمام،کارونسرا،مزرعه و مانند اینها بر اثر به کارانداختن نیروی بار و سرمایه مرغوبیتیی به وجود آورد و یا مرغوبیتی را که قبلا بوجود آمده بود ابقاء کند و درنتیجه این کار دارای حقی بر آن ملک شود که در عرف ما به آن حق آب وگل گفته می شود))در تعریف مذکور حق ریشه معادل حق زارعانه آمده است در حالیکه حق ریشه دارای مفهومی اخص از حق زارعانه و از مصادیق آن می باشد.

 

در مقاله ای نام دیگر حق زارعانه ،حق الویت و رعیتی ذکر گردیده است ،در حالیکه به نطر آقای دکترمحمد جعفر لنگرودی از اصطلاحات قدیمی و از بدترین تغییرات بوده که منسوخ گردید. [1]

 

در همان مقاله حق زارعانه چنین تعریف شده است : حق زارعانه عبارتست از سابقه تصرف و کارکرد زارع مستاجر یا عامل حسب مورد بر روی زراعی مالک جهت عمران،آبادی و مرغوبيت بخشیدن به آنها و یا ابقای کما کان مر غوبیت آنها و نهایتا فروش محصولات کشاورزی زمین مرغوب شده . [2]

 

در نگاه محدودتري در تعريف حق زارعانه آمده است :زارعی که زمین جنگلی را تراشیده و آباد کرده و برای زراعت آماده نموده است،حقی برای خود در آن زمین قائل است که کارافه نام دارد.

 

عده ای بر این عقیده هستند که حق زارعانه شاید اصطلاح و سازمان حقوقی جدید باشد که تاکنون در حقوق مامورد بحث واقع نشده است .مراد از حق زارعانه حقی است که زارع اعم از مستاجر زمین زراعی یا عامل عقد مزارعه براثر مدت ها کار متمادی بر روی زمین مورد زراعت کسب می کند.

 

حق زارعانه را در تعبیر دیگری حق نسق یا حقوق ناشی از نسق هم نام نهادند و نسق دار به کسی گفته می شد که در ده دارای حقوقی در امور زراعی بوده و عرف محل این حقوق را به رسمیت شناخته و مدافع آن بوده و آن را به حق آب و گل تعبیر نموده اند. [3]

 

با توجه به ماده 225 قانون مدني و همچنين رأي اصراري شماره 1 مورخ 23/1/79 ديوان عالي كشور و اشاره به حق زارعانه در قوانين ديگري مثل ماده 31 آئين نامه قانون ثبت و تبصره 2 ماده 5 لايحه قانون نحوه خريد و تملک اراضي و املاك براي اجراي برنامه هاي عمومي و عمراني مصوب 1358 شورای انقلاب و ماده 4 لايحه قانوني طريقه رفع مشكلات پيش بيني شده در قوانين و مقررات اصلاحات ارضي و پذيرش حق زارعانه در عرف مي بايست در رسيدگي هاي مربوط اين حق را بپذيريم. چنانچه زمين زراعي به يكي از عقود اجاره يا مزارعه جهت زراعت به ديگري واگذار گردد تحت شرايطي بعد از انقضا مدت، تخليه آن منوط به تأديه وجهي از سوي مالك به زارع خواهد بود و ميزان آن بر اساس عواملي مانند طول مدت اجاره يا مزارعه، هزينه هايي كه براي احيا و آباداني زمين و نظاير آن توسط زارع انجام پذيرفته و حق ريشه و حق غرس اشجار با توجه دقيق به عرف محل تعيين مي گردد. درخصوص اين فرض كه در صورت باير شدن ملك كه زارع در آن نقشي نداشته است آيا زارع حق مطالبه كردن حق زارعانه را دارد يا خير؟ نظر اكثريت اين بود كه زارع حق مطالبه كردن حق زارعانه را دارد و مبناي محاسبه آن تا زماني است كه ملك داير بوده است. نظر اقليت در صورت باير نشدن ملك حق زارعانه تعلق مي گيرد.

 

در تعریف زارع بیان شده است «زارع کسی است که مالک زمین نیست و در زمین متعلق به دیگری کشاورزی میکند و مقداری از محصول را به صورت نقدی یا جنسی به مالک می دهد. » حق زارعانه امروزه در عرف جاری و متداول است و عرفا عبارت است از حقی است که به هنگام تخلیه و تحویل زمین زارع محق به دریافت آن است و توسط مالک به وی پرداخت میشود . حقوق زارعانه یعنی دسترنج رعیتی، کارافه چم، حق اولویت رعیتی و حق ریشه که قائم به زحمات کشاورز در آباد کردن زمین معین است و این نظیر حق کسب و پیشه در محل کسب است که قائم به زحمات مستاجر مغازه و گردآوری مشتریان و مرغوب کردن محل کسب است. ریشه و وجه مشترک حق کسب و پیشه و حق زارعانه این است که شخصی در ملک دیگری (اعم از دکان و حمام و کاروانسرا و مزرعه و مانند اینها) بر اثر بکار انداختن نیروی بازو و سرمایه مرغوبیتی بوجود آورد و یا مرغوبیتی را که قبلا بوجود آمده ابقا کند و در نتیجه این کار دارای حقی بر آن ملک شود که در عرف عام به آن حق آب و گل گفته میشود . حق کسب و پیشه مانند حق زارعانه یک تاسیس عرفی محسوب میشود. [4]

 

[1] – همان، ص28

 

[2] – اکبر عراقی، حق زارعانه یا اولویت رعیتی در حقوق ایران، انتشارات پردیس دانش، 1391، ص28.

 

[3] – جواد صفی نژاد، نظامهای زارعی نسقی در ایران، موسسه انتشارات امیرکبیر، 1368، ص115.

 

[4] – محمد جعفر جعفری لنگرودی، پیشین، ص235.

 

 

 

بررسي حق زارعانه در قوانين موضوعه و منابع فقهي

علت تخریب لایه ازن،پایان نامه حفاظت از لایه ازن

مشاهدات علمی مربوط به تخریب لایه ازن کشف حفره لایه ازن

 

گفتار اول:علت تخریب لایه ازن

 

بطور کلی تخریب ازن و بدنبال آن پیدایش حفره ازن در آن قسمت از جو زمین رخ خواهد داد که این شرایط بطور هم زمان حکم فرما باشد.

 

    1. مواد شیمیایی بصورت واکنشی و فعال ( رادیکال های آزاد کلروبروم) به مقدار کافی وجود داشته باشد.

 

    1. دما پایین تر از سود تراز 78 درجه سانتی گراد باشد.

 

  1. اشعه ی ماورای بنفش خورشید تابش کند.

چنین شرایطی تنها بر فراز قطب جنوب آن هم فقط در روزهای پایانی فصل زمستان ( ماه سپتامبر9 و ماه های آغازین فصل بهار ( اکتبر و نوامبر) مهیا خواهد بود. نکته ای که یادآوری آن در این جا لازم است.

 

مرحله اول

 

 جو کره ی زمین با توجه به خصوصیات متفاوت حرارتی به لایه های متفاوتی تقسیم شده است در این بین لایه ی مجاور سطح زمین اتروپوسفر نامیده می شود که با در برگرفتن 90 درصد جرم جو به بیشترین نقش را از نظر تغییر و تحولات هواشناسی و آب و هوا شناسی داراست.

 

وجود مولکول های ازن و جنوب اشعه ی ماورای بنفش خورشیدی توسط آنها باعث اصلی پیدایش لایه ی استراتوسفری است گازهای مخرب ازن که در نتیجه فعالیت های صنعتی به واسطه فعالیت های آتش نشانی و یا سایر فعالیت های طبیعی و انسانی تولید می شوند و تحت عنوان cfc ها از آنها نام خواهیم برد پس از تولید در سطح زمین توسط بادها در لایه ی تروپوسفر پخش می شوند بررسی های انجام شده نشان میدهند cfc ها تنها از طریق صعود در منطقه ی استوایی امکان نفوذ عمیق و مداوم از تروپوسفر به استراتوسفور را پیدا خواهد کرد.

 

در استراتوسفر به دلیل پایداری و سکون نسبی هوا مواد مخرب ازن یا cfc ها همراه با جریانی بطئی ابتدا قسمت تحتانی استراتوسفر استوایی به سمت بالا صعود میکنند و سپس در امتداد نصف النهارات به سمت قطبین جابجا می شوند این گردش آرام استراتوسفری که بر فراز استوا سرعت متوسطی حدود یک کیلومتر در ماه دارد و به پاس تلاش دو دانشمندی که نخستین بار به مطالعه آن پرداختند (گردش برونر دابسون) خوانده می شود.پس از حدود سه تا چهار سال cfcهارا به قطبین زمین انتقال می دهند.

 

مرحله دوم

 

با فرا رسیدن فصل پائیز در نیم کره جنوبی و کاهش شدت تابش خورشید در عرض های قطبی دمای هوا بر فراز قطب جنوب همچون قاره جنوبگان به سرعت کاهش می یابد از طرف دیگر مناطق استوایی به واسطه دریافت انرژی بالای خورشیدی دمای بالایی دارند این ویژگی در فصل پاییز به تدریج موجب پیدایش اختلاف حرارتی شدید و به دنبال آن اختلاف فشار شدیدی بین مناطق قطبی و مناطق استوایی می شود که نتیجه آن پیدایش قوی ترین با دمای کره زمین در شب قطبی و ر استراتوسفر در عرض های بالا است این بادها که همچون طوقه ای ،استراتوسفر قطبی را در بر گرفته اند و از غرب به سمت شرق می وزند ودر زمستان نیم کره جنوبی با سرغتی بیش از 350 کیلومتر در ساعت هوای سایر بخش های جو جدا می سازند یا اصطلاحا ایزول می کنند. این هوای ایزوله شده که جت شب قطبی را در حاشیه بیرونی خود دارد ورتکس قطبی[4] خوانده میشود.تسلط شب طولانی قطبی به همراه ایزوله شدن هوا و عدم مبادله انرژی با عرض های پایین تر به دلیل استقرار جت شب قطبی موجب خروج تدریجی انرژی از قاره جنوبگان و از جو مناطق قطبی و دماهای بسیار پایین در داخل ورتکس قطبی می شود.

 

بدین ترتیب گردش بروندواسون موجب انتقال cfc ها از استراتوسفر استوایی و مناطق قطبی میشود و پیدایش و رتکس قطبی کاهش شدید دما را در تحتانی ترین بخش استراتوسفر قطبی بدنبال دارد اما هنوز شرایط برای پیدایش حفره ازن کامل نیست چرا که گازهای مخرب ازن به صورت غیر واکنشی و غیر فعال در استراتوسفر قطبی وجود دارند و از طرف دیگر در این زمان از سال اشعه ی ماورای بنفش خورشید برای تجزیه ازن وجود ندارد.

 

مرحله سوم

 

تداوم ورتکس قطبی در سرتاسر زمستان موجب سرد شدن شدید هوای داخل درتکس در استراتوسفر تحتانی می شود به طوری که دما برای چندین ماه به پایین تر از 78 درجه سانتیگراد می رسد و در اوج زمستان از مرز 90 درجه سانتیگراد نیز عبور می کند چنین وضعیتی موجب شکل گیری نوع خاصی از ابرها در استراتوسفر قطبی موسوم به ابرهای استراتوسفری قطبی می شود این ابرها که حاوی مواد انتقال یافته توسط نگرش بروئر – رابسون به مناطق قطبی هستند عمدتا توی هیدرات اسیدنیتریک HNO3 , H2O در دمای آستانه 78 درجه سانتیگراد در داخل ورتکس قطبی و در استراتوسفر تحتانی به صورت مایع تشکیل میشود که به ابرهای نوع اول مشهور هستند. در اوج زمستان یا در بخش مرکزی درتکس که دما به پایین تر از 88 درجه یا 78 سانتی گراد کاهش می یابد ابرها بطور کامل یخ می زنند و نوع جدیدی از ابرها شکل میگیرند که به ابرهای نوع دوم معروف شده اند.

 

[1] – Solomon , 1991

 

[2] -مفیدی، عباس، مجله رشد آموزش زمین شناسی، شماره 44، بهار 85.

 

[3] – Newell & Goauld – Stenwart , 1281 Holton etal , 1995 , Plumb 2002 , Shepeherd 2000 , 2002 Stohl etal 2003.

 

[4] ورتکس قطبی palar vertex توده هوای همگان بالای قطبین زمین که به واسطه تسلط بادهای غربی پرسرعت پیرامون قطبی یا اصطلاحا جت شب قطبی از هوای عرض های پایین تر جدا شده و گردشی همسو با گردش وضعی زمین دارد جت شب قطبی حاشیه خارجی ورتکس را تشکیل می دهد و در استراتوسفر فوقانی و مزوسفر تحتانی به حداکثر گستردگی و شدت خود می رسد در اوج زمستان هر نیمکره ،ورتکس قطبی بخش زیادی از لایه استراتوسفر را تحت تسلط خود دارد به طوری که جت شب قطبی در استراتوسفر نیمکره جنوبی و شمالی در ارتفاع حدود 40 کیلومتری استراتوسفر فوقانی به ترتیب در عرض های 45 و 55 درجه استقرار می یابد .ورتکس در زمستان هر نیمکره تمامی ضخامت جو را از مزوسفر تحتانی تا تروپوسفر میانی در بر می گیرد.

 

[5] – مفیدی، عباس، جمله رشد آموزش زمین شناسی، شماره 44، بهار 85.

 

[6] – Salomon , 1999 , wmo , pce , 2005