ه چیز را در جهان از طریق حواس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی یاد میگیریم. اطلاعاتی که از طریق حواسمان میگیریم بر درستی عملکرد مناطقی از مغز متکی هستند که پس از تفسیر اطلاعات و ایجاد مفهوم از آن، به دانش موجود اتصال پیدا میکنند. این اطلاعات برای نیاز پردازش ذخیره میشوند و اغلب به برخی از انواع خروجیها مانند نوشتن، زبان یا عملکرد تبدیل میشوند. اختلال در پردازش اطلاعات نقص در توانایی فرد در استفاده موثر از اطلاعات جمع آوری شده بوسیله حواس است، که نتیجه از دست دادن شنوایی، اختلال در بینایی، اختلال نقص توجه یا نقص شناختی یا فکری نیست (مرکز ملی اختلال یادگیری[4]، 2008-1999) . حوزه متعدد پردازش اطلاعات که برخی دارای همپوشی هستند میتواند موفقیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار دهد. اختلالات پردازش اطلاعات به عنوان نوع خاصی از اختلال یادگیری در بسیاری از افراد با اختلال یادگیری دیده میشود و اغلب به توضیح اینکه چرا یک فرد مشکلاتی در یادگیری و عملکرد دارد، کمک میکند. عدم توانایی در پردازش صحیح اطلاعات میتواند منجر به مشکلات تحصیلی، اعتماد به نفس کم و عقب نشینی و سرخوردگی در موقعیتهای اجتماعی شود (مرکز ملی اختلال یادگیری، 2008-1999). از ابزارهایی که برای سنجش پردازش اطلاعات در اختلال یادگیری بکار میرود، پرسشنامه پردازش شناختی[5] میباشد. این پرسشنامه توسط کروز[6] برای کمک به روند تشخیص افتراقی و غیرسوگیرانه اختلال یادگیری دانش آموزان تهیه شده است (کروز، 1999). هدف از این پرسشنامه ارائه نمرهای از پردازش اطلاعات و یا سبکهای یادگیری دانشآموزان است، که نشانگر ابزاری مناسب برای جمع آوری اطلاعات از والدین در مورد مهارتهای یادگیری و تفکر فرزندان میباشد. مشخص شده است که این پرسشنامه میتواند روایی افتراقی زیرگروههای خاص اختلال یادگیری و ترویج درک واضحتر از اختلال یادگیری همراه با مداخلات آموزشی مناسبتر را بدست بدهد. مدل پردازش اطلاعات انتخاب شده برای پرسشنامه پردازش شناختی، شامل 6 حوزه عمومی (پردازش شنوایی[7]، پردازش بینایی[8]، سرعت پردازش[9]، توجه[10]، پردازش متوالی/منطقی[11]، پردازش مفهومی/انتزاعی[12]) است که هرکدام بر اساس نظریههای پژوهشی یادگیری و شناخت میباشند (فاست[13]، 2002). سرعت پردازش یعنی اینکه مغز با چه سرعتی قادر به عمل یا عکس العمل در موقعیتهای مختلف است (کروز، 1999) و بر چگونگی سازماندهی اطلاعات توسط مغز، توانایی تمرکز بر روی چیزهای مهم و نادیده گرفتن چیزهای کم اهمیتتر تاثیر میگذارد و همچنین به مغز اجازه میدهد که به تغییر از یک فعالیت به فعالیت دیگر بپردازد. راههای بسیاری وجود دارد که مغز اطلاعات را دریافت کند، بیشترین راه دریافت اطلاعات در مدرسه از طریق ورودیهای بینایی و شنوایی است. پردازش بینایی و شنوایی فرآیندهای تشخیص و تفسیر اطلاعات از طریق دیدن یا شنیدن است و اختلال پردازش بینایی اشاره به ناتوانی در درک اطلاعات گرفته شده توسط مغز است که از مشکلات مربوط به بینایی یا وضوح دید متفاوت است. مشکلات پردازش بصری بر چگونگی تفسیر یا پردازش اطلاعات توسط مغز اثر میگذارد. اختلال پردازش شنوایی است از مشکلات مربوط به شنوایی مانند ناشنوایی یا کم شنوایی متفاوت است. مشکلات پردازش شنوایی آنچه را که توسط گوش شنیده میشود را تحت تاثیر قرار نمیدهد اما بر چگونگی تفسیر یا پردازش توسط مغز تاثیر میگذارد. نقص پردازش شنیداری میتواند به طور مستقیم با گفتار و زبان تداخل ایجاد کند و بر تمامی زمینههای یادگیری تاثیر بگذارد به ویژه خواندن و هجی کردن. هنگامی که آموزش در مدرسه اساسا بر پایه زبان گفتاری باشد فرد مبتلا به اختلال پردازش شنیداری ممکن است مشکلات جدی در فهم درسها یا دستورها داشته باشد. پردازش مفهومی مشتمل بر درک الگوهای کلی و مفاهیم اساسی برای استفاده در تفکر سطح بالا، خلاقیت و استدلال است (کروز، 1999). پردازش متوالی به طور کلی مغز به عنوان سیستم بایگانی جزئیات، به شکلی در نظر گرفته شده که بسیار شبیه به یک کامپیوتر است که اطلاعات را سازماندهی و ذخیره میکند، آن شامل توانایی یادگیری، حفظ کردن، سازماندهی و بیان اطلاعات دقیق و خاص از جمله حقایق، ارقام و فرمولها است. توجه به معنای محدودیت در پردازش ادراکی و تولید پاسخ میباشد، به منظور توجه به یک محرک محرکهای دیگر نادیده گرفته میشوند (ساترز[14]، 1996؛ به نقل از لوتز و هویت[15]، 2003).
توانایی پردازش اطلاعات برای پاسخدهی اثر بخش به موقعیتها، تسهیل یادگیری، رفتار اجتماعی و کارکردهای روزمره شخص مهم میباشد و اختلال در هر کدام از این حوزهها میتواند باعث بروز مشکلاتی در زمینهی تحصیلی و زندگی اجتماعی شود بنابراین بررسی ناتوانی حوزههای پردازش اطلاعات در کودکان با اختلال یادگیری دارای اهمیت اساسی میباشد. علیرغم اهمیت این نوع مقیاس در شناسایی و تشخیص مشکلات حوزههای پردازش شناختی کودکان با اختلال یادگیری استفاده از این ابزار در جامعه پژوهشی و آموزشی کشور انجام نشده است.
با توجه به موارد فوق، مسئله اصلی در پژوهش حاضر بررسی مشکلات حوزههای پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری میباشد و محقق ضمن بررسی این مشکلات با استفاده از ابعاد پرسشنامه پردازش شناختی، به بررسی خصوصیات روانسنجی این ابزار جهت کاربرد گستردهتر آن در جامعه ایرانی اقدام میکند.
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
یادگیری ابزار عمده سازگاری انسان با محیط در حال تغییر خود است. اگر کودکان و نوجوانان در جهان پیچیده امروز نتوانند یاد بگیرند، نمیتوانند خوب زندگی کنند. از دیدگاه نظریه پردازش اطلاعات، یادگیری فعالیتی مستمر برای پردازش اطلاعات میباشد بدانگونه که یادگیری، فرایند دریافت محرکهای محیطی به وسیله گیرندههای حسی، و گذر از حافظه حسی و حافظه کوتاه مدت و به رمز درآوردن و معنیدار کردن محرکها و نهایتا قرار گرفتن در حافظه دراز مدت تعریف شده است. بنابرین یادگیری زمانی صورت میگیرد که اطلاعات تمام مراحل حافظه را طی کرده و وارد حافظه درازمدت شود. به نظر میرسد که کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری به دلیل کارکرد بد مغز، اطلاعات را به شیوهای متفاوت از سایر کودکان دریافت و پردازش میکنند بنابراین در یادگیری دچار نارسایی و مشکلات میشوند (بشرپور و همکاران، 1391). نارسایی پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری، در زمینههایی چون رمزگشایی یا شناسایی واژه، درک خواندن، محاسبه، استدلال ریاضی، املاء یا بیان نوشتاری مشخص شده است. یک ناتوانی که در بافت تحصیلی آشکار میشود، ممکن است بر سایر زمینهها هم پیامد منفی داشته باشد. برای مثال فعالیتهای روزمره شخص در منزل ممکن است تحت تاثیر حافظه ضعیف، استدلال نارسا و یا حل مسئله قرار بگیرند. علاوه بر این روابط اجتماعی و یا کارکردهای هیجانی نیز ممکن است به دلیل نارسایی پردازش شناختی تحت تاثیر قرار گیرد، این امر موجب میشود که فرد در تفکر یا رفتار و یا درک رفتار دیگران دچار اشتباهاتی شود (ساتاسنیس، فیورست و رورک[16]، 1997؛ به نقل از بشر پور و همکاران، 1391). مطالعات مختلفی نشان میدهند که کودکان با اختلال یادگیری نقص سرعت پردازش دارند (شاناهان[17]، پینینگتون[18]، یریس[19]، اسکات[20]، بودا[21]، ویلکات[22]، اولسون، دیفرایس[23]؛ 2006). برخی از آنها مشکلات جدی در توجه دارند (رضایی و سیف نراقی، 1385)، ولی حمایت پژوهشی متناقضی درباره نقص پردازش بینایی و شنیداری پیشبینی شده در اختلال یادگیری بدست آمده است. برخی از کودکان با اختلال یادگیری در پردازش دیداری مشکل دارند (علیزاده، 1373) اما بر اساس شواهد موجود به نظر میرسد که این مشکلات همانند مشکلات پردازش شنیداری شایع نمیباشد و برای بررسی میزان چنین ناتواناییهایی به پژوهشهای بیشتری نیاز است.
از آنجا که وجود هر گونه نارسایی در پردازش اطلاعات میتواند منجر به رفتارهای ناسازگارانه، مشکلات تحصیلی و دشواری در پرداختن به امور روزمره گردد، بررسی نارساییهای حوزههای پردازش اطلاعات در کودکان با اختلال یادگیری که دارای مشکلات اساسی در یادگیری و سازگاری اجتماعی هستند هم جهت شناخت بهتر ویژگیهای نوروسایکولوژی این افراد و هم برای طراحی روشهای درمانی کارآمد و مبتنی بر نیاز آنها ضروری به نظر میرسد. بنابراین پژوهش فعلی گام مهمی را در ارزیابی نقاط قوت و ضعف حوزههای پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری جهت توصیههای آموزشی و درمانی به این کودکان را ارائه میکند. نتایج این پژوهش برای مشاوران، روانشناسان، معلمان و حتی والدین کودکان با اختلال یادگیری مفید بوده و آنها را قادر میسازد تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف حوزههای پردازش اطلاعات، به درمان و مداخلات مربوطه مبادرت ورزند.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف کلی
بررسی ابعاد پردازش اطلاعات در دانشآموزان با اختلال یادگیری است.
1-4-2- اهداف جزئی
1-5- سوالات پژوهش
[1]. Samuel Kirk
[2]. Lyon
[3]. Lerner & Johns
[4]. National Center for Learning Disabilities
[5]. Cognitive Processing Inventory
[6]. Crouse
[7]. Auditory Processing
[8]. Visual Processing
[10]. Attention
[11]. Sequential/Rational Processing
[12]. Conceptual/Abstract Processing
[13]. Fassett
[14]. Sathers
[15]. Lutz & Huitt
[16]. Tsatasnis, Fuerst & Rourke
[17]. Shanahan
[18]. Pennington
[19]. Yerys
[20]. Scott
[21]. Boada
[22]. Willcutt
[23]. Olson & DeFries
ش امید به زندگی در جوامع باعث تاثیر گذاری های زیادی در عرصه بهداشت از جمله تغییر سیاستهای بهداشتی،عرضه ی صنعتی و اقتصادی و همچنین تغییر بافت جامعه و خانواده ها شده است این پدیده همچنین باعث تغییر در منحنی توزیع سنی افراد در جامعه و تغییر آن به طرف سنین بالاتر در کشورهایی شده که امید به زندگی بالایی دارند(لی[20] و هاردلی[21]،1999).
طبق نظر اشنایدرز ناامیدی حالت تکان دهنده ای ایست که با احساس از ناممکن بودن امور، احساس ناتوانی و بی علاقگی به زندگی آشکار می شود فرد در اثر ناامیدی به شدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیتهای مختلف را بسنجد و تصمیم بگیرد( اسلامی نسب، 1373).
پیچیدگی جهان انسانی، توانایی مواجهه مناسب با مشکلات زندگی را کاهش می دهد. بروز تنشها و تنیدگیهایی را در پی دارد و موجب می شود تا مکانیزمهای دفاعی یا مقابله ای متعدد با هدف دستیابی به سازش یافتگی به راه افتند.در سالهای اخیر پژوهشگران( اسکینر[22] و همکاران ، 2003) کوشش کرده اند تا به سازماندهی صدها شیوه مقابله ای که از پژوهش های پیشین بدست آمده اند به صورت خانواده های مرتبه بالاتر دست یابند.
مقابله از نظر پرلین[23] اسکولر[24] (1978) هرگونه پاسخی است که در برابر ناملایمات زندگی صورت می گیرد تا از ناراحتی عاطفی جلوگیری کند و مقابله ذهنی عبارت از قلمروی که در آن افراد باورها و اعمال مذهبی را مورد استفاده قرار می دهند تا از تنیدگی در برابر فشار و مشکلات زندگی پیشگیری شود.
به طور کلی مقابله کردن نیز به تلاش ها ی رفتاری و شناختی برای پیشگیری و نظم بخشیدن و فرو نشاندن تنیدگی اطلاق می گردد(لازاروس و فولکمن، 1984). اگر چه مقابله کردن شامل فعالیت های زیادی می شود ، غالب راهبردهای مقابله ای منعکس کننده تلاش های فرد برای بهبود یک موقعیت دشوار است، از قبیل طراحی یک نقشه یا انجام عمل( مقابله مساله مدار) از قبیل کریه کردن، خیال پردازی و پرداختن به رفتار های عیب جویانه و بالاخره می تواند رفتار هایی را در پیش گیرد که هدف از آنها اجتناب از موقعیت تنیدگی زا می باشد( مقابله اجتنابی).
راهبردهای مقابله ای رفتارهایی هستند که افراد در هنگام واکنش به رفتارهای فشار آفرین و یا به هنگام تجربه هیجانهای شدید در پیش می گیرند. این راهبردها به یکی از سه شکل راهبردهای هیجان مدار، مساله مدار و اجتنابی نمود می یابند( کیلوک[25] و همکاران، 2011).
راهبردهای مقابله به روش آگاهانه و منطقی مدارا با استرس های موجود در زندگی اشاره دارد. این اصطلاح برای روش های مبارزه با منبع استرس مورد استفائه قار می گیرد(پور افکاری، 2009).
برخی قراین پژوهشی نشان می دهد که راهبردهای مقابله ای به دلیل زیر بنای شناختی، عاطفی و رفتاری خود(کوپر[26] و همکاران، 1392) ، نقش بسیار مهمی در فرو نشانی و مهار هیجانهای شدید و رفتارهای پر خطر دارند.
راهبردهای مقابله ای به عنوان یک فرایند روانشناختی، به کوشش های شناختی و رفتاری اشخاص برای حل و فصل شرایط استرس زا گفته می شود. مقابله در برگیرنده تلاش ها اعم از کنش محور و درون روانی، برای اداره و کنترل تقاضاهای محیطی، درونی و کشمکش میان آنها است و دو کارکرد مهم دارد: تنظیم هیجانهای ناگوار و در پیش گرفتن کنشی برای تغییر و بهبود مساله ای که باعث ناراحتی شده است( لازاروس و فولکمن، 1984).
نمی توان گفت که راهبرد مقابله ای خوب یا بد وجود دارد. هر کدام از این 2 نوع راهبرد مقابله ای در موقعیتها و شرایط خاص، به عنوان روش مبارزه با مسائل و مشکلات بکار می روند. به طوری که ممکن است هر کدام از این راهبردها حالت سازنده و یا غیر سازنده داشته باشد برای مثال فردی که راهبرد مقابله ای مساله مدار از نوع سازنده را بکار میگیرد معمولا مسئولیت حل مساله را می پذیرد. به دنبال کسب اطلاع صحیح درباره مساله است. در جستجوی یاری از طرف دیگران می باشد، تصمیم های عملی واقع بینانه اتخاذ می کند، به تنهایی یا به کمک دیگران سعی در انجام نقشه های طرح شده دارد، نسبت به انجام کارها و حل مشکلات دیدگاه خوش بینانه داشته و دارای خودکارامدی و شادکامی بالاست. در عوض فردی که دارای راهبرد مقابله ای مساله مدار از نوع غیر سازنده را بکار میگیرد، مسئولیت کمتری در قبال حل مساله می پذیرد(کار[27]، 2004).
در مجموع نتایج اغلب پژوهش ها نشان می دهد که کارایی و تاثیر روشهای پیشگیری یکپارچه بر روی نگرش، هیجان طلبی، رفتارهای مقابله ای از روش های نشر اطلاعات بالاتر است( یان[28] و همکاران، 2008؛ روهرباخ و همکاران، 2010).
تحقیقات روی[29](2008) نشان می دهد که پاسخ های مقابله ای افراد سازش یافته با افراد سازش نایافتگی جسمی و روانی متفاوت است.در مطالعه مدی[30] ( 2004) معلوم شد دانشجویانی که وقایع ناخوشایند را به صورت درونی، پایدار و کلی تبیین می کنند در موقعیتهای غیر قابل کنترل درماندگی بیشتری را تجربه می نمایند.
وایت[31] (1988؛ به نقل از آقایوسفی،1380 ) مقابله را تلاشهای فعال برای حل تنیدگی و آفرینش راههای کاری برای چالشها و خواسته های هر مرحله از تحول دانسته و شامل سه مولفه فهم، موقعیت مشکل، انجام عمل مناسب( حل مساله) و داشتن هیجانات قدرتمند می داند.
تعاریف و تعابیر مطرح شده در امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای ما را در جستجوی یافتن ارتباط میان این دو مولفه ترغیب نمود و اینکه این سوال مطرح میشود که آیا میان امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای ارتباطی وجود دارد؟
.سوالهای پژوهش:
این پژوهش بر آن است تا روشن سازد که:
اهمیت و ضرورت تحقیق
آثار سودمند امید بر سلامت جسمانی و روانی در پژوهش های مختلفی تایید شده است(کاترین[32] و همکاران، 2003). به عنوان مثال همبستگی مثبت امید با عاطفه مثبت، احساس خود ارزشمندی حرمت خود و همبستگی منفی با افسردگیو اضطراب نشان داده است( اشنایدر[33]، 2002).
یکی از مولفه های اساسی بهداشت روانی مهارتهای مقابله ای است.روش مقابله نزد افراد متفاوت است. بعضی از واکنشها سازگارانه هستند و فرد را بسوی یک وضع تعادل بیشتر و کاهش فشارهای کلی سوق می دهدو بعضی دیگر از واکنش ها ناسازگارانه بوده و نه تنها فشار روانی را به طور مطلوبی کاهش نمی دهد بلکه مشکلات ثانوی بیشتری به وجود می آورند و تاثیر منفی بر وضع آتی فرد می آورد( صیادی، 1388).
وجود و داشتن امید در زندگی از ویژگی های لازم و ضروری برای هر فردی در سرتاسر زندگی و در تمامی موقعیتها می باشد.امید به زندگی در سلامت روانی، کیفیت زندگی، اعتماد به نفس و در بسیاری دیگر از عوامل نقش بسیار مهمی دارد. چرا که امید داشتن در زندگی نقطه شروعی است دوباره در زندگی.
با امید می توان میسر کرد زندگی خوبی که در آن با سلامت روانی بالا و اعتماد به نفس بالا فرد می تواند زندگی خوبی داشته باشد.
و اگر بتوان در هر موقعیت استرس زا یا اضطراب آور به طور شایسته مقابله کنیم و از راهبردهای مقابله ای استفاده کرد قطعا می توان امید به زندگی را افزایش داد و در نهایت در سلامت روانی خوبی به سر برد.
ضرورت و هدف از انجام این پژوهش این است که با بررسی رابطه امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای افراد با جنسیت و وضعیت اشتغال آنها به تشخیص بهتر پرداخته تا از این طریق به نتایج دقیق تری دست یافته و نیز با انجام این پژوهش هر چند کوچک در راه پیشرفت و توسعه دانش گام نهد.
اهداف پژوهش
هدف کلی:
بررسی رابطه امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان دانشگاه اسلامشهر.
اهداف فرعی:
فرضیه های پژوهش
متغیر پیش بین: امید به زندگی
متغیر ملاک: راهبردهای مقابله ای
متغیر کنترل: دانشجویان، جنسیت
[1]- darrodi
[2]- seligman
3- csikszentminhalyi
4- doussard
[5]- harper
[6]- gropmen
[7]- snyder
[8] -carr
[9] -lazarous
[10]- folkman
[11] -hockenbury
[12]- bond
[13]- dryden
[14]- carr
[15] -siuberg
[16]- powell
[17]- lazarous
[18]- folkman
[19] – darrodi
1- li
[21]- hardli
[22]- skiiner
[23]- pearlin
[24]- schooler
[25] -kiluok
[26]- kooper
[27] -carr
[28] – yann
[29]-roy
[30] -medy
[31] -whait
[32] -katriin
[33] -snyder
ناسان معتقدند که تبلیغات تجاری بصورت حرفه ای از سال ۱۳۲۵ در ایران شروع شد. اصولاً این دوره را دوره شروع تبلیغات تجاری در همه دنیا می دانند. برخی از صاحب نظران نخستین وسایل آگهی رسانی در ایران را نصب تابلو و جارچی ها بیان کرده اند و معتقدند استفاده از آگهی به ادوار باستانی باز می گردد. پیشینه آگهی در تاریخ معاصر، نخست به صورت دیوارکوب و درج در نشریه ها باب شد و سپس رواج پیدا کرد. دکتر محمدیان پیشینه آگهی در مطبوعات ایران راعهد ناصرالدین شاه قاچار می داند.
با خاتمه جنگ تحمیلی و با آغاز دوران سازندگی و رشد قعالیت های اقتصادی در سال های ۷۰ – ۶۹ تبلیغات تجاری اقزایش چشمگیر و قابل توجهی یاقت به طوری که در مدت دو سال، توجه مسئولان معاونت امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت قرهنگ و ارشاد اسلامی را به خود معطوف کرد و این معاونت نیز از سال ۱۳۷۲ امر ساماندهی فعالیت کانون های تبلیغاتی را مطابق وظایف قانونی خود در دستور کار قرار داد و بر این اساس اداره کانون های تبلیغاتی تشکیل و موظف به ساماندهی موضوع تبلیغات بازرگانی و امور مربوط به آن شد. شرکت های تبلیغاتی، مجموعه گسترده ای از قعالیت ها شامل: فعالیت های بازاریابی، فعالیت های ارتباطی و خدمات تبلیغاتی شامل : برنامه ریزی استراتژیک، انجام امور خلاقانه ، تهیه آگهی های تبلیغاتی و انجام تحقیقات و انتخاب رسانه ی تبلیغاتی مناسب را انجام می دهند. همچنین یک شرکت تبلیغاتی ممکن است بتواند فعالیت های غیر تبلیغاتی از جمله: تعیین برنامه های راهبردی بازاریابی، تعیین برنامه های ارتقای قروشی، آموزش روش های قروش و نمایش محصولات برای قروش را انجام دهد (ملایی، 1392).
گسترش سریع اینترنت فرصتی را برای انجام تحقیقات بازاریابی آنلاین[1] فراهم نموده است . در واقع بر اساس برخی پیش بینی ها ، حدود 60 در صد جمعیت ایالات متحده و اتحادیه اروپایی به اینترنت دسترسی دارند . بطور کلی ، این نواحی یاد شده همچنین بر طبق ” مجمع تحقیقات بازاریابی بریتانیا “[2] و “مجمع متخصصان تحقیقات بازاریابی و نظریه پرداز دنیا”[3]، سهم عمده قدرت خرید دنیا را در دست دارند . جدای از این ، نواحی مختلفی در آسیا دسترسی فزاینده ای به اینترنت یافته اند . این پذیرش گسترده اینترنت بخش وسیعی از جمعیت را به اینترنت قابل دسترس می سازد و این اطمینان را ایجاد می کند که نیازها و سلایق یک جمعیت عمده ا ی از مشتریان بطور آنلاین و پیوسته جامه عمل پوشانده شود (حسینی، 1393) .
سازمانها چه کوچک و چه بزرگ در رسانه های اجتماعی وارد شده اند و سعی دارند آرام آرام فواید آن را کشف کنند. آنها از توییتر اسفاده کرده اند، در فیس بوک صفحه های طرفداران خود را ایجاد کرده اند و در یوتیوب فیلم ویدئویی گذاشته اند و شاید در اواخر قرن بیستم وب سایت ساخته اند. سازمانها امروزه احساس میکنند که رسانه های اجتماعی اجتماعی وسیله ای برای تجارت هستند و خواهند بود و آنها باید بر این موج سوار شوند .
رسانه های اجتماعی از طریق تبلیغات و بازاریابی، توانایی جذب مخاطبان خود را بسیار بالا برده و افزایش همکاری باسایت های دیگر نیز به رشد تعداد کاربران آن کمک میکند. به این ترتیب، صرف هزینه برای بازاریابی پاداشی به جز توسعه مستمر در حوزه تبلیغات تجاری اینترنتی در پی نخواهد داشت. مدیریت صحیح کسب و کار باعث رونق و عدم توجه به آن باعث خسران کار می شود.
بنابراین با توجه به گفته ها، ما در این پژوهش سعی داریم به بررسی تاثیر بازاریابی و تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده بپردازیم.
1-3- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
بدلیل نقش مهم تبلیغات در معرفی کالاها و خدمات به مشتریان و رقابت شدید بین شرکت ها و رشد سریع بازارها و همچنین تغییرات سریع در رفتار مصرف کنندگان و تلاش شرکت ها در جذب و حفظ رضایت مشتریان، از موارد با اهمیت در دنیای رقابتی امروز بشمار می رود. از دست دادن یک مشتری چیزی بیش از، ازدست دادن فروش یک قلم جنس بلکه به معنی از دست دادن کل جریان های خریدی است که مشتری می توانسته در طول مدتی که مشتری سازمان بوده است انجام دهد.وجود رقابت شدیدی که براقتصاد امروز جهان حاکم است ارائه خدمات بیشتر به مشتریها دیگر یک ارزش قلمداد نمی شود بلکه ضروتی انکار نشدنی است (بیرلی و مارتین، 2004). ایجاد تصویر ذهنی یک ابزار ضروری برای جذب و حفظ مشتریان است . بنابراین ایجاد رضایت و ایجاد تصویر ذهنی فرآیندهای مرتبط هستند..افراد مختلف تصاویر در ذهن خود را، درباره مایملکهای مختلف مثل محصولات، برندها، سازمانها و زنجیره های )شبکه ها( سازمان ها شکل می دهند.بنابراین تصویر ذهنی نیروی انسانی ، تاثیر مستقیم وبسزایی بر سازمان دارد . تصویر ذهنی سازمانی را می توان برآیند تصاویر ذهنی انسانهای درون و بیرون مرتبط با سازمان دانست (لمینک و همکاران، 2003). تصویر ذهنی می تواند به عنوان موقعیت ذهنی که پیامد آن توضیحات علنی به صورت کلامی و یا رفتار باشد، بیان شود . آن چه که باید مورد توجه قرار گیرد، این موضوع است که بعضی از تصاویر ذهنی جمعی است و میان گروه به اشتراک گذاشته می شود. تصویر ذهنی منعکس کننده موضوعاتی است که درذهن مشتری از سازمان وجود دارد، تصویر سازمانی به عنوان فیلتر،ادراکات مشتری از عملیات سازمان راتحت تاثیرقرار می دهد. امروزه ایجاد تصویر ذهنی یک ابزار ضروری برای جذب و حفظ مشتریان است . بنابراین ایجاد رضایت و ایجاد تصویر ذهنی فرآیندهای مرتبط هستند . تصویر ذهنی شرکت خدماتی به عنوان یک صافی عمل می کند . اگر تصویر ذهنی شرکت در ذهن مشتری خاصی خوب باشد، مشکلاتی که این مشتری در ارتباط با نتیجه یا فرآیند داشته باشد، احتمالا تا اندازه ای به وسیله تصویر ذهنی، نادیده گرفته می شود . اگر مشکلات به صورت پیوسته روی دهد، تصویر ذهنی مثبت نهایتا مخدوش، و تصویرذهنی منفی می شود . در چنین حالتی مشکلات کیفی به احتمال زیادبدترازآن چیزی که درواقعیت است ادراک خواهدشد ( گرونرز، 2006).
بنابراین ما در این پژوهش به بررسی تایر بازاریابی و تبلیغات نوین که از عوامل موثر بر ذهنیت مصرف کننده می باشند، پرداختیم.
1-4- اهداف پژوهش
1- بررسی تاثیر بازاریابی بر ذهنیت مصرف کننده.
2- بررسی تاثیر تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده.
1-5- سولات پژوهش
1- آیا بازاریابی بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد؟
2- آیا تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد؟
1-6- فرضیه های پژوهش
1- بازاریابی بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
2- تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
1-7- تعاریف مفهومی متغیرها
بازاریابی: بازاریابی به عنوان فرآیندی مدیریتی – اجتماعی تعریف میشود که بوسیله آن افراد، گروهها و سازمان ها از طریق تولید و مبادله کالا(و خدمات) با یکدیگر، به تأمین نیازها و خواستههای خود اقدام میکنند (ملایی، 1392).
تبلیغات: تبلیغ عبارت است از نشر و پخش یک اصل و مقصود نهایی از طریق افزایش یا گسترش و تکثیر طبیعی در شرایط زمانی و مکانی مخصوص؛ و یا پیا مهایی که از طریق وسایل گوناگون تبلیغاتی نظر افراد جامعه را به یک فکر، کالا و خدمت معطوف می سازد و آنها را علاقه مند می کند (باباخان، 1389).کاتلر و دیگران (2001) تبیلغات بازرگانی را هر نوع ارائه غیرشخصی به منظور شناسایی و معرفی ایده، کالا و یا خدمات به وسیله فرد یا موسسه مشخصی یا عامل معرف یکننده (مبلغ) در مقابل پرداخت وجهی معین می دانند.
1-8- جامعه آماری پژوهش
جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مصرف کنندگان محصولات شرکت میهن می باشد که با توجه به فرمول کوکران 384 نفر از آن ها به طور تصادفی انتخاب شده است.
1-9- روش کلی تحقیق
این تحقیق به لحاظ هدف تحقیقی، کاربردی است که در آن از روش توصیفی از شاخه مطالعات میدانی استفاده خواهد شد. به این دلیل که یافته های این تحقیق و تجزیه و تحلیل آن می تواند برای حل مسائل اجرایی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس پژوهش حاضر از حیث هدف، پژوهش کاربردی می باشد.
ی اجتماعی اشاره به زندگی بدون مصاحبت، فقدان دیگران مهم و مناسبات مشترک، اعتماد و حرکت به سمت دوره های بحران و گسست در اتصالات عینی و شبکه های روابط اجتماعی اعضای جامعه کرده (هاثورن ، 2006: 522) و بر عملکرد و بهزیستی افراد و پیوستگی اجتماعی درون جامعه تأثیر منفی می گذارد. فُقدان روابط مؤثر، تهدیدی جدّی برای رفاه و سلامتی افراد به وجود می آورد؛ افرادی که روابط استوار و معنادار با سایرین را حفظ نکرده و کسی را ندارند که به هنگام ضرورت به او مراجعه کنند تا حد زیادی در خودشان غوطه ور می شوند. این مسئله اغلب به مشکلات خطرناکی از قبیل اختلالات روانی، افسردگی، عزّت نفس پایین، مشکلات اجتماعی و علائم مریضی جسمانی منجر می گردد و انسان و جامعه را در معرض آسیب های روانی – اجتماعی متعددی قرار داده و در نتیجه سلامت جامعه را به خطر می اندازد (کلانتری وحسینی،1394).
زنان به عنوان یک هویت اجتماعی بزرگ از جمله قشر آسیب پذیری هستند که از عواملی چون طلاق، فوت همسر؛ اعتیاد همسر و غیره متحمل سختی های بسیاری برای حفاظت از زندگی خویش و فرزندان هستند. از آن جایی که انزوای اجتماعی زنان باعث به خطر افتادن کانون خانواده و دوری از اجتماع و حتی منجر به مرگ فرد می گردد، از این حیث توجه دقیق به مسائل و مشکلات آنان بسیار حائز اهمیت است (سام آرام و امینی یخدانی، 1388).
سلامت، موضوعی مطرح در همه فرهنگ هاست و تعریف آن در هر جامعه ای تا اندازه ای به حس مشترک مردمان از سلامت و فرهنگ آنها باز می گردد، ولی معمولا هرگاه از آن سخنی به میان آمده، بیشتر بعد جسمانی آن مورد توجه بوده، در حالی که رشد و تعالی جامعه در گرو تندرستی آن جامعه از ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی است. سازمان جهانی بهداشت در تعریفی سلامت را به عنوان حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی، نه صرفا فقدان بیماری، تعریف می کند (سفیری و منصوریان راوندی، 1393). سلامت اجتماعی به طورخلاصه عبارت ازحالت برخورداری فرد از توانایی بروز وظهور حداکثرفعالیت ها ونقش های اجتماعی و.احساس پیوندباجامعه است،که نمی تواندفارغ ازاحساس آرامش فردی ورابطه متوازن باهنجارهای اجتماعی باشد(محسنی،60:1388) در این میان، سلامت زنان به ویژه مادران، از مفاهیم زیربنایی در توسعه و و رفاه اقتصادی اجتماعی است. همچنین زنان کفیل نسل های بعدی هستند؛ درحالی که اهمیت آنان، اغلب پشت مدیریت های مردانه، کمرنگ و مخفی باقی می ماند (مک کیان ، 2008). از طرفی حق زنان در برخورداری از بالاترین سطح دستیابی به سلامت جسمی، روانی و اجتماعی نیازمند دسترسی آنها به اطلاعات، خدمات درمانی و… می باشد. در بسیاری از موارد، وضعیت سلامت زنان نتیجه عملکرد توأم فرآیندهای متعدد مدیریتی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که به ناتوانی زنان و محرومیت از حق سلامت آنها کمک می کند. بررسی درباره سلامت زنان علاوه بر آنکه باید با رویکردی کل نگر، چندتخصصی و چندبخشی به خدمات مورد نیاز آنان همراه باشد، در ضمن باید دوره زندگی آنها را نیز مدنظر قرار دهد. شرایط هر مرحله از زندگی زنان نه تنها بر مراحل بعدی زندگی تأثیر دارد، بلکه بر نسل بعدی نیز تأثیرگذار است و این ارتباط بین نسلی از ویژگی های خاص و مهم زنان است (گلدمن و هچ ، 2000). سلامت اجتماعی به معنی هماهنگی و کنش متقابل بین هر فرد و دیگر اعضای جامعه و محیط پیرامون که افراد در آن زندگی می کنند است. در سلامت اجتماعی کمیت و کیفیت روابط بین فردی و میزان ارتباط آنها با جامعه تعریف می شود. بعد اجتماعی سلامت شامل سطوح مهارت های اجتماعی یک فرد، عملکرد اجتماعی و توانایی درک خود به عنوان عضوی از یک جامعه بزرگتر و مشارکت اجتماعی بهینه و افزایشی است . بطور کلی از دید سلامت اجتماعی، هر فرد عضوی از یک خانواده و از یک جامعه بزرگتر است و به شرایط اجتماعی و اقتصادی و بهزیستی فرد در بطن شبکه اجتماعی وی تمرکز دارد. سلامت اجتماعی ریشه در دو محیط مادی مثبت یعنی مسائل مالی و زیستی و محیط انسانی مثبت دارد که به بررسی شبکه های اجتماعی افراد می پردازد (افشانی و شیری، 1394).
با توجه به مطالب ذکر شده؛ این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اساسی می باشد که آیا سلامت اجتماعی با انزوای اجتماعی در بین زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
دربیان ضرورت انجام تحقیق و پژوهش درباره انزوای اجتماعی همین بس که با نگاهی به آمار رو به افزایش بی هنجاری و افسردگی و … در جوامع مدرن و در حال پیشرفت، نیاز مبرم به شناخت و برنامه ریزی برای کنترل عوامل این بیماریهای فردی و اجتماعی احساس می شود. یکی از عوامل مؤثری که می تواند در تشدید این بیماریها ذکر شود همانا انزوای اجتماعی و احساس تنهایی در میان نسلهای مختلف جوامع امروزی است. عدم توجه به علل اجتماعی این بیماریها علاوه بر ایجاد مشکلات عدیده در فرد، می تواند موجب اختلال در پرورش نسلی پویا و جامعه پذیر که موتور محرک توسعه هر جامعه ای است گردد (ورشوساز، 1394).
سلامت به صورت فردی یا جمعی، از مهم ترین ابعاد حیات انسان است و شرطی ضروری برای ایفای نقش های اجتماعی به شمار میرود. انسان ها درصورتی می توانند فعالیت کامل داشته باشند که هم خود را سالم احساس کنند و هم جامعه آن ها را سالم بداند (افشانی و شیری، 1394). داشتن تفکرات اجتماعی صحیح و برخورداری فرد از ذهنیت مثبت نسبت به جامعه برای داشتن زندگی اجتماعی بهتر، اولین و مهمترین مرحله از سلامت اجتماعی است که متأسفانه توجه کافی به آن در جامعه نمی شود. بنابراین، با توجه به ماهیت زندگی بشر و چالش هایی که این جنبه از زندگی می تواند با خود برای فرد به وجود آورد، نمی توان از توجه به جنبه های اجتماعی سلامت در کنار جنبه های عینی، عاطفی و معنوی آن غافل شد (سفیری و منصوریان راوندی، 1393).
سلامت اجتماعی، نقش مهمی در تضمین پویایی و کار آمدی هر جامعه ایفا کرده، یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، محسوب می گردد؛ لذا هدف تمامی جوامع این است که شرایطی را فراهم نمایند تا سلامت اعضایشان را حفظ نموده و ارتقا بخشند.
سلامت اجتماعی زنان به عنوان نیمی از جمعیت که می توانند نیروی فعال در پیشرفت و توسعه یک کشور باشند بسیار حائز اهمیت بوده و عدم توجه به این مقوله در میان زنان و بویژه زنان سرپرست خانوار برای جامعه دستاوردی جز عقب ماندگی ندارد. این مقوله توجه بیشتری را میطلبد، زیرا اگر کودکان آینده سازان جامعه هستند، زنان پرورش دهنده آنها بوده و در واقع این زنان هستند که آینده را می سازند. (یحیی زاده و رمضانی، 1392). زنان به دلایل متعدد، بیشتر از مردان درمعرض مسائل روانی و اجتماعی قرار می گیرند. آنان نقش های همسری، مادری و مراقبت از دیگران را برعهده دارند و بخشی از بار کسب درآمد خانوارها را نیز به دوش می کشند؛ بنابراین، توجه به سلامت اجتماعی زنان، به دلیل ایفای نقش های متعدد آنان ضروری است؛ علاوه براین، زنان بدون سلامت اجتماعی کافی و مناسب نمی توانند نقشهای فردی و اجتماعی خود را به گونه ای مؤثر ایفا کنند و مشارکتی فعال در زمینۀ ارتقای سلامت خانواده و جامعه داشته باشند؛ بنابراین، مسئلۀ سلامتی زنان، نه تنها به خودی خود ارزشمند است، بلکه سلامت هر جامعه در گرو سلامت خانواده است؛ بدین ترتیب، سلامت زنان، اساس خانواده و پیش شرط توسعه است (افشانی و شیری، 1394).
باتوجه به اهمیت موضوع وتاثیری که احساس انزوای اجتماعی وتنهایی برزنان میگذاردپیشنهاد میشودبرنامه های جامعی به منظورپیشگیری ازابتلابه احساس انزوای اجتماعی طراحی گردد.این قبیل برنامه ها باید بربهبود کیفیت وکمیت ارتباطات اجتماعی زنان درعرصه های مختلف تمرکز داشته وزنان را قادر سازدتا از اوقات تنهایی خود به طور فعالانه استفاده مفیدی داشته باشند علاوه براین بایستی توجه به سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار وسالمند به عنوان اقشارآسیب پذیردراولویت قرارگرفته وحمایت مادی ومعنوی ازهرگونه رسانه ای ومطبوعاتی درحوزه سلامت اجتماعی صورت پذیرد.کییزپنج بعد از سلامت اجتماعی را پیشنهاد می دهد که عبارتنداز:انسجام اجتماعی،مشارکت اجتماعی،پیوستگی اجتماعی،پذیرش اجتماعی و شکوفایی اجتماعی (کییز وشاپیرو،2004:2).
بنابراین با توجه به مطالب ذکرشده در رابطه با اهمیت موضوع سلامت اجتماعی و انزوای اجتماعی در جامعه و بویژه بین زنان، ضرورت انجام این تحقیق کاملا مشخص می باشد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- اهداف اصلی
تعیین رابطه سلامت اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
1-4-2- اهداف فرعی
1- تعیین رابطه شکوفایی اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
2- تعیین رابطه همبستگی اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
3- تعیین رابطه انسجام اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
4- تعیین رابطه پذیرش اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
5- تعیین رابطه مشارکت اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز
1-5- فرضیه های پژوهش
1-5-1- فرضیه های اصلی
سلامت اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
1-5-2- فرضیه های فرعی
1- شکوفایی اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
2- همبستگی اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
3- انسجام اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
4- پذیرش اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
5- مشارکت اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.
ت زندگی به احساسات,انتظارات,اعتقادات وپندار های فرد بستگی دارد.بدین معنا که حتما باید توسط خود شخص براساس نظر او ونه فرد جایگزین تعیین کرد لذا در مطالعات کیفیت زندگی ارزیابی خود فرد از سلامت وبا خوب بودنش عامل کلیدی می باشد(نازنجات,1387,رستمی صالحی,1378).
کامنس کیفیت زندگی ذهنی را به عنوان یک مفهوم چند بعدی تعریف کرده است به نظر او کیفیت زندگی شامل هفت حوزه زندگی می شود که هر کسی بر حسب اهمیتی که هر حوزه برای او دارد آن را مورد ارزیابی قرار می دهد.لذا این هفت حوزه وزن های مختلفی از دید مردم پیدا می کند.این هفت حوزه که از آن به عنوان شاخص های کیفیت زندگی یاد می کند شامل موارد زیر است:1-بهزیستی جسمانی 2-بهداشت 3-بهره وری 4-صمیمیت 5-امنیت 6-اجتماع 7-بهزیستی عاطفی(چیپور و همکاران,2002).
پژوهش شولمن در سال 1998نشان داده است که آموزش مهارتهای زندگی در برابر استرس های خانوادگی و تأثیر آن بر کیفیت زندگی موفقیت آمیز بوده است(شولمن ، 1998) .
شاید بتوان گفت که ارتباط ، یکی از قدیمی ترین و در عین حال عالی ترین دستاوردهای بشر بوده است . ارتباط در گذشته برای انسان اولیه ،علاوه بر کارکرد هایی که در جهت حفظ حیات و یاری گرفتن از دیگران داشته ،زمینه ساز فعالیت های اجتماعی و سرآغازی برای زندگی اجتماعی بوده است .ارتباط اساسا میان دو یا چند نفر اتفاق می افتد و ما همه در طول روز با افراد مختلف ارتباط برقرار می کنیم بر قراری ارتباط به دلایل مختلفی مانند وقت گذرانی ،بررسی مسایل شغلی و فردی، بیان انتظارات و توقعات و…صورت می گیرد. اما به هر حال هیچ نوع ارتباطی ،جز به دلیل احساس نیاز شدید انسان ،برای برقراری تعامل اجتماعی به وقوع نمی پیوندد چرا که برقرار کردن ارتباط با دیگران بسیاری از نیاز های او را برطرف می کند (معین الدین ،1386) .
هر روز به گونه های مختلف با یکدیگر در ارتباط هستیم تا اندیشه ، احساسات و تمایلات خود را به دیگران منتقل کنیم و میزان علاقه و احترام خود را نشان دهیم و رنج و اندوه و شادمانی و خرسندی و شک و دودلی خود را با دیگران در میان بگذاریم . یک ارتباط ساده یا یک مجموعه ارتباطات، خواسته یا ناخواسته ، از پیش تعیین شده یا اتفاقی ، فعال یا منفعل، به هر حال یکی از ابزارهای کلیدی ارضای نیازها ، کسب نتایج و متجلی ساختن آرزوهای ماست . روابط مطلوب یا نامطلوب، شکل دهنده ی بخش عمده ای از اوقات روزانه ی ماست (همان منبع) .
سازمان بهداشت جهانی نیز کیفیت زندگی را اینگونه تعریف می کند:درک افراد از جایگاهشان در زندگی با توجه به بافت فرهنگی ونظام ارزشی که در آن زندگی می کنند در این حالت در ک افراد از زندگی در ارتباط با اهداف,انتظارات,ملاکها,عقایدشان می باشد.سازمان بهداشت جهانی مفهوم وسیعی از کیفیت زندگی را مد نظر قرار می دهد که این مفهوم تلفیقی از سلامت فیزیکی,وضیعت روانشناختی,سطح استقلال,روابط اجتماعی,اعتقادات فردی و ارتباط این عوامل با ویژگیهای محیطی می باشد(سازمان بهداشت جهانی,1993).
بیشتر روانشناسان طرفدار استفاده از مفهوم ذهنی کیفیت زندگی بوده و معتقدند که رفاه هر فرد یا گروه از افراد دارای اجزای عینی وذهنی است.اجزای عینی رفاه یا بهزیستی با آنچه که به طور معمول به عنوان استاندارد زندگی یا سطح زندگی نامیده می شود ارتباط دارد و اجزای ذهنی آن به کیفیت زندگی اطلاق می شود(شیخاوندی,1388).
افسردگی یکی از اختلالات روانی است ودر سال15 میلیون نفر از آن آسیب می بینند.افسردگی اختلالی است که خصوصیت عمده آن تغییرخلق است و شامل احساس غمگینی که ممکن است که از نومیدی خفیف تا احساس یاس شدید نوسان داشته باشد این تغییر خلق در رفتار,کارآیی و اعمال فیزیولوژیک فرد مشخص می شود.از دیدگاه شناختی افسردگی در بین افرادی رخ می دهد که شناختی منفی نسبت به خود دارند خود ارزیابی های زیان بخشی را نشان می دهند و سبک اسنادی بدبین دارند(بک[3],1979,به نقل از حیدری,1384) .
شخص سالم کسی است که از لحاظ روانی شاد،از لحاظ جسمانی سالم و از لحاظ سیاسی آگاه و از لحاظ فرهنگی دانسته و رسیده باشد. خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی،نخستین پایگاه اجتماعی و بهترین آموزشگاه برای رشد، آموزش و پرورش،شکل گیری شخصیت و تکوین هویت کودکان در آینده است. در تمامی کشورها،خانواده را همان اصل اجتماعی شدن کودکان می دانند (بانکی ، 1387) .
ما ارتباط برقرار می کنیم تا کسب اعتبار کنیم،شکوه و گلایه کنیم،به یکدیگر کمک کنیم،عقاید خود را ابراز کنیم،به توافق برسیم،ناسزا بگوییم،ادب خود را نشان دهیم،ترغیب و تشویق کنیم،با دیگران دوست شویم،معاشرت کنیم،مبادله و معامله کنیم،دست نیاز به یکدیگر دراز کنیم،اطلاعات و اخبار را رد وبدل کنیم.مهارت در ایجاد ارتباط مناسب با دیگران بر توانایی ها و اعتماد به نفس ما می-افزاید،استعداد و دست آورد هایمان را می نمایاند و احترام و قدردانی دیگران را جلب می کند(معین الدین ،1386) .
انسان در طول رشد خود پیوسته برای بقا و رشد خویش محتاج ارتباط است. انسان برای بازیافتن سلامتی خود مشکلاتی را با پزشکان در میان می گذارد؛ضمن اینکه کارایی در ارتباطاتش بر نوع شغلی که به دست می آورد و بهایی که بابت نیازهای اساسی خود،همچون مراقبت های پزشکی،غذا و مسکن می پردازد،تأثیر می گذارد. همچنین شواهد حاکی از این است که بین سلامت جسمی انسان و ارتباطش با دیگران رابطه ی نزدیکی وجود دارد (وود ، 1379) .
رشد اجتماعی نه تنها درسازگاری انسان با اطرافیان مؤثر است بلکه همیشه در میزان موفقیت شغلی و پیشرفتهای آینده ی اجتماعی نیز تأثیر دارد. هرچقدر که انسان بیشتر می آموزد و تجربه -های زیادی می اندوزد،بیشتر به این واقعیت پی می برد که از راه مبادله ی عواطف و احترام به دیگران رضایت به دست می آورد و روز به روز بیشتردرک می کند که احساس مفید بودن و خوشبختی او، به میزان رشد اجتماعی اش بستگی دارد (همان منبع) .
پژوهش های مختلف نشان داده اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی –عاطفی، ریشه های روانی اجتماعی دارند. توانایی های روانی اجتماعی عبارت اند از گروهی از توانایی ها که فرد را برای مقابله ی مؤثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می دهد. علاوه بر این،مطالعات نشان داده اند که ارتقای مهارتهای زندگی و توانایی های روانی اجتماعی در بهبود زندگی مؤثر است. این توانایی ها فرد را قادر می سازد تا در ارتباط با سایر انسانها، محیط و فرهنگ خود، مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت روانی خود را تأمین کند. همه ی ما در زندگی روزمره ی خود با چالش ها و مشکلاتی مواجه می شویم و با این حال هر کس می کوشد به شیوه ی خاص خود به مسائل پاسخ دهد. برخی هنگام روبرو شدن با مشکلات می کوشند با ارزیابی درست و منطقی موقعیت،و با استفاده از راهبردهایی مثل مسئله گشایی،تفکر مثبت و مقابله سازگارانه با مسائل، بهترین راهکارهارا ارائه دهند و در مسیر مناسبی قدم بردارند و برخی سعی می کنند به روشهایی مثل پناه بردن به الکل،مواد مخدر و سایر راهبردهای ناکارآمد، از رویارویی با مشکل اجتناب کنند. عیب عمده ی این نوع راهبردهای اجتنابی آن است که در کوتاه مدت مؤثر واقع می شوند و به فرد آرامش می دهند اما در دراز مدت پیامد های منفی زیادی دارند و فرد را از داشتن احساس خود کارآمدی، عزت نفس و خود ارزشمندی محروم می سازند (اسکندری ، 1386).
اهداف کلی : این تحقیق عبارت است از :
اهداف جزئی این تحقیق عبارتند از:
افسردگی:به حالتی از خلق گفته می شود مانند:بی روحیه بودن,بی توان بودن,احساس فقدان,نومیدی وبیهوده بودن که از بی رغبتی وبد بینی حکایت می کند وشوق,شادی وخوش بینی به عنوان نمونه های متضاد آن است(خواجه پور تادوانی,1369).
سلامت جسمانی : نبودن بیماری و نبودن معلولیت و ناتوانی و بهره مندی انسان از یک حالت رفاه و آسایش در جنبه جسمانی، سلامت جسمانی یا تندرستی نامیده می شود (اصفهانی ، 1383).
سلامت روانی : WHO (2004) حالتی از بهباشی (آرامش و آسایش) که در آن فرد توانایی های شخصی خودراشناخته،می تواند با فشارهای طبیعی (معمولی) زندگی،مقابله کند؛می تواند بهره وری و ثمردهی شغلی داشته باشد و قادر است در جامعه نقش مهمی داشته باشد یعنی در جامعه مشارکت معناداری داشته باشد (سازمان بهداشت جهانیWHO،2004) کارکردهای روانی موفق که نتیجه آن فعالیت های مثمرثمر، روابط رضایت بخش اجتماعی با دیگران و توانایی سازگاری با تغییرات و مقابله با ناگواری هاست (همان منبع) .
روابط اجتماعی : روابط اجتماعی را می توان به صورت مدیریت مفید روابط حقوقی و فرهنگی تعریف کرد (جرمی کین،2009) .
روابط اجتماعی یک واژه ی فراگیر بوده و شامل سیاست اجتماعی و مدیریت اجتماعی است که هردو با زمینه های علوم سیاسی و علوم اقتصادی پیوند نزدیکی دارند (مظاهری راد، 1388) .
محیط زندگی :منظور از محیط زندگی، مجموعه ای از عوامل و شرایطی است که موجود زنده را در برمی گیرد. محیط زندگی شامل محیط فیزیکی، محیط بیولوژیکی و محیط اجتماعی می باشد. مقصود، مجموعه ای است شامل موجودات زنده و محل زندگی آنها (اصفهانی ، 1383) .
افسردگی: نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه افسردگی کسب می کند,میزان افسردگی فرد را مشخص می کند.
کیفیت زندگی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی فرم کوتاه کیفیت زندگی کسب می کند ، میزان کیفیت زندگی فرد را مشخص می کند.
سلامت جسمانی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی سلامت جسمانی کسب می کند ، میزان سلامت جسمانی فرد را مشخص می کند.
سلامت روانی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی سلامت روانی کسب می کند ، میزان سلامت روانی فرد را مشخص می کند.
روابط اجتماعی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی روابط اجتماعی کسب می کند، نوع روابط اجتماعی فرد را مشخص می کند.
محیط زندگی : نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی محیط زندگی کسب می کند، نوع محیط زندگی فرد را مشخص می کند.
بررسی رابطه افسردگی و کیفیت زندگی در بین زنان شهرستان میاندوآب.
در این مطالعه متغیر افسردگی به عنوان متغیر پیش بین و متغیر کیفیت زندگی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده است.همچنین زنان شهرستان میاندوآب به عنوان متغیر کنترل محسوب شده است.