وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی فقهی و حقوقی احکام فرد متعدی به حریم خصوصی اشخاص حقیقی- قسمت ۹

 
تاریخ: 22-12-99
نویسنده: نجفی زهرا

حق «توانایی خاصی است که برای کس یا کسانی نسبت به چیزی یا کسی اعتبار شده و بر مقتضای آن توانایی می تواند در آن چیز یا کس تصرف نموده یا بهره ای برگیرد».[۵۶]
این تعریف در مورد حق معتبر است. به عنوان مثال اگر بخواهیم حق قصاص را بر اساس تعریف بیان نمائیم می توانیم بگوئیم حق قصاص «اعتبار توانایی خاص برای ولی دم نسبت به قاتل است که ولی دم به مقتضای این توانایی می تواند قاتل را قصاص نماید یا اینکه وی را در ازای دیه یا مبلغی یا بدون دریافت چیزی عفو نماید». ولی آیا این تعریف را می توان در مورد حق امنیت، حق تعرض ناپذیری مکاتبات، حق حیات، حق خلوت و حریم خصوصی، حق آزادی وجدان، حق دادخواهی و بسیاری از حق های دیگر به کار برد؟ آیا می توان گفت «حق حیات» اعتبار توانایی خاص برای فرد، جهت تصرف در زندگی خویش است؟ در حالی که می دانیم «حق حیات» به این معنی نیست که فرد توانایی تصرف در زندگی و نیز اختیار اسقاط و عدم اسقاط را داشته باشد بلکه به این معنی است که تکلیفی برای دیگران ایجاد می کند و آن تکلیف این است که هیچ کس نباید متعرض حیات و زندگی دیگران شود و در نتیجه می بینیم که بسیاری از حقوق، وجود دارند که ارزش و اعتبار آن فقط به فرد آدمی به تنهایی و به طور مجزا از دیگران مربوط می شود و سلطه و توانایی فرد در اجرای آنها لازم نیست، بلکه فقط اگر تعرّضی به آنها صورت نگیرد اجرا شده حساب می شوند. در پاسخ باید گفت: با توجه به قید «بهره ای برگیرد» به نظر می رسد بتوان این تعریف را در مورد حقوق مذکور نیز اعمال نمود.

مبحث دوم: مبانی

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

 

 

گفتار اول: آزادی

آزادی همچون عدالت یکی از آرمانهای بشری به شمار می آید، به طوری که غالباً یکی از اهداف نهضت های اجتماعی و انقلابهای سیاسی بوده است. اما آزادی پیش از آنکه یک پدیده اجتماعی و سیاسی و قراردادی بین ملت و دولت باشد یک پدیده فطری و انسانی است به عبارت دیگر آزادی حقی است که خداوند به هر انسانی داده است و نمی توان این حق را از او سلب کرد یا در قراردادهای اجتماعی آن را نادیده انگاشت. آزادی حقی نیست که
واضعان و حاکمان قانونی برای انسانها سرمشق کنند. بلکه واضعان و حاکمان قانون برای حفظ حقوق انسانها که از جمله آزادی است، گماشته شده اند و باید حریم آزادی را پاس
بدارند تا کسی به این حق الهی تجاوز نکند. از این رو قانون اساسی جمهوری اسلامی
ایران نیز آزادی را به عنوان یکی از حقوق فطری افراد مورد حمایت قرار داده
است.

الف) مفهوم آزادی:

لغت نامه دهخدا[۵۷] در ذیل واژه آزادی می نویسد: «آزادی: عتق، حریّت،
اختیار، خلاف بندگی، رقیت، عبودیت، اسارت و اجبار قدرت عمل و ترک عمل، قدرت انتخاب.
فرهنگ عمید[۵۸] نیز آزادی را چنین معنی کرده است: «آزاد بودن، رهایی، ضد بندگی، رها، یله، رسته وارسته، بی قید و بند. نقض بنده. فرهنگ جامع[۵۹] در تعریف حرّیه آورده است:
«آزادی، آزادمردی، زمین نرم و پرریگ.»
حرّ: آزاد. خلاف برده )الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى…([۶۰] آزاد به آزاد، بنده به بنده، زن به زن. تحریر به معنی آزاد کردن است مثل: )مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ…([۶۱] هر که مؤمنی را به اشتباه بکشد بر اوست آزاد کردن یک بنده مؤمن.[۶۲]

ب) آزادی در اسلام:

مکتب انسان ساز اسلام، از آنجایی که انسان را موجودی شریف، نمونه و دارای مزایایی می داند که خداوند به او بخشیده که سایر موجودات از آن محرومند، یکی از امتیازات افراد را آزادی اراده توأم با مسئولیت آنها قرار داده است که به موجب آن می توانند سرنوشت خویش را رقم زنند و نتیجه کار خوب و بد خویش را ببینند:
)مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَساءَ فَعَلَیْها ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ([۶۳]؛
«هر که به شایستگی عمل کند به سود خود و هر که بدی کند، به ضرر خویش عمل کرده است. آنگاه به پیشگاه پروردگارتان باز گردنده می شوید».
آفریدگار جهان با همه سلطه و سیطره ای که بر همه موجودات دارد، انسان را در حدود اختیاراتی که به او بخشیده است، مطلقاً ملزم به انجام کارها نساخته بلکه بوسیله امر و نهی و ارشاد و بیان عاقبت امور، بدون سلب آزادی و استقلال وی، افعال و حرکات انسانی را تحت انضباط درآورده است:
)إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً([۶۴]؛
«راه را به او ارائه دادیم خواه سپاسگذار باشد خواه ناسپاس».
یکی از برنامه های پیامبر گرامی اسلام۶ اعمال اصل حریت و آزادی است و به حکایت قرآن، محدودیتهای پیشین و غل و زنجیر اسارات بار را با دعوت الهی از مردم برداشته و به آنان درس آزادگی آموخته است:
)یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ([۶۵]؛
«از قید و بندهایی که داشتند، آزادشان می سازد».
علاوه بر این، امیر مؤمنان علی۷ نیز در یک عبارت شیرین و جامع فرموده است: «بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است».[۶۶]

تعریف و مفهوم آزادی تن:

دکتر مؤتمنی در تعریف آزادی تن می نویسد: «آزادی شخصی، که آن را آزادی مطلق و آزادی تن می نامند یکی از مهم ترین حقوق فردی است و آن به این معنی است که فرد در رفت و آمد و اختیار مسکن در داخل و یا خارج از کشور و هم چنین در زندگی و روابط خصوصی آزاد بوده و نیز از هر گونه تعرض و تجاوز نسبت به جان و مال و خانه و زندگی خود مصون باشد. آزادی شخصی پایه و شالوده حقوق و آزادی هاست زیرا وقتی تن انسان آزاد و یا تأمین نداشته باشد، استفاده از سایر حقوق و آزادی ها نیز برای او مفهومی نخواهد داشت. مثلاً وقتی شخصی بازداشت و یا زندانی بوده و یا اساساً امنیت شخصی نداشته باشد برای او تمتع از آزادی کار، آزادی اجتماعات و آزادی سیاسی نیز امکان پذیر نخواهد بود. و در حقیقت با فقدان آزادی شخصی سایر آزادی های او نیز از دست خواهد رفت. آزادی شخصی شامل چند حق و امتیاز است:
۱- حق زندگی ۲- حق رفت و آمد و اختیار مسکن ۳- مصونیت خانه و مسکن ۴- مصونیت و یا امنیت شخصی ۵- مصونیت مکاتبات مکالمات تلفنی، مخابرات، تلگرافی و اسرار شخصی ۶- آزادی در زندگی داخلی و خصوصی ۷- حق دادخواهی و آزادی دفاع…[۶۷].
هم ایشان در جای دیگری در کتاب خود درباره مصونیت فردی یا امنیت شخصی، به عنوان یک از انواع آزادی های شخصی می نویسد:
«منظور از مصونیت فردی یا امنیت شخصی یا آزادی فردی به معنی اخصّ کلمه این است که فرد از هر گونه تعرض و تجاوز مانند قتل، جرح، ضرب، توقیف، حبس، تبعید، شکنجه و سایر مجازات های غیر قانونی خودسرانه و یا اعمالی که منافی شئون و حیثیت انسانی اوست مانند اسارت، تملک و بهره کشی و بردگی و فحشا و غیره مصون و در امان باشد و آن پایه و اساس تمام آزادی هاست که با فقدان آن سایر آزادی های فردی معنی و مفهوم خود را از دست می دهد…
امروزه امنیت به گونه ای با آزادی تلفیق شده است که برای ما آزادی بدون امنیت و مصونیت فردی معنی و مفهوم ندارد…»[۶۸]
استاد پاد درباره آزادی تن می نویسد:
«مقصود از آزادی تن که مانند آزادی روان یکی از موهبت های الهی و مهم ترین آزادی فردی و مدنی می باشد این است که شخص در رفت و آمد و اقامت و ترک اقامت چه در داخل و چه در خارج کشور آزاد و مختار باشد».[۶۹]

ج) حمایت از آزادی در اسناد بین المللی:

آزادی تن در مواد یک، سه، نه و سیزده اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) نیز مورد حمایت قرار گرفته، و از جمله مفاد مواد ۹ و ۱۳ اعلامیه مذکور چنین است:
«ماده ۹: هیچ کس را نمی توان خودسرانه بازداشت کرد یا زندانی ساخت یا تبعید نمود.
ماده ۱۳: ۱- هر کس حق دارد در داخل هر کشور آزادانه نقل مکان کند و هر کجا بخواهد اقامت کند.
۲- هر کس می تواند هر کشوری را که بخواهد من جمله کشور خود را ترک کند و می تواند به کشور خود باز گردد».[۷۰]
مواد مختلف، و از جمله مواد ۹ و ۱۱ میثاق بین المللی حقوق سیاسی و مدنی (۱۹۶۶) ناظر بر همین امر است و چنین حکم می کند:
«ماده ۹: ۱- هر کس حق آزادی و امنیت شخصی دارد. هیچ کس را نمی توان خودسرانه (بدون مجوز) دستگیر یا بازداشت (زندانی) کرد. از هیچ کس نمی توان سلب آزادی کرد مگر به جهات و طبق آئین دادرسی مقرر به حکم قانون.
ماده ۱۱: هیچ کس را نمی توان تنها به این علت که قادر به اجرای یک تعهد قراردادی خود نیست زندانی کرد».[۷۱]

د) حمایت از آزادی در قانون اساسی:

و بالاخره قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، در اصول متعددی ضمن حمایت از آزادی های فردی، آزادی تن را مورد تأیید قرار می دهد که از آن جمله اند اصول ۲۲-۳۲-۳۳ و بند ۲ اصل ۱۵۶٫ مفاد اصول سی و دوم و سی و سوم این قانون بدین شرح است:
اصل سی و دوم: هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حدّ اکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد متخلف از این اصل طبق قانون، مجازات می شود.
اصل سی و سوم: هیچ کس را نمی توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محلی ممنوع کرد یا به اقامت در محلی مجبور ساخت مگر در مواردی که قانون مقرر می دارد».
اصل ۲۲ ق.ا: حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.


فرم در حال بارگذاری ...

« مقایسه سازگاری زنان و کودکان در خانواده های طلاق روانی و رسمی- قسمت ۱۸مقایسه کیفیات مخففه ومشدده در قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ و قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ »