گفتار اول- دیدگاه اسلام در خصوص آزادی بیان
بند اول- نظر قرآن در خصوص آزادی بیان
در آیات کلام الله از آزادی بیان به عنوان قانون الهی به شکلهای گوناگون و مختلفی تعبیر شده است:
در سوره مبارکه زمر/ آیات ۱۷ – ۱۸ این گونه میخوانیم: «آنان که از طاغوت دوری جستند تا مبادا او را بپرستند و به سوی خدا بازگشتند آنان را مژده باد پس به بندگان من که به سخن گوش فرا می دهند و بهترین آن را پیروی می کنند بشارت ده آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها خردمندانند»
در این آیه شریفه قرآن کریم برخورداری از هدایت را در گوش دادن به بیانهای گوناگون موافق و مخالف و برگزیدن و انتخاب نیکوترین آنها میداند و این مصداق بارز آزادی بیان میباشد.[۱]
در آیه دیگری[۲] خدای متعال از پیامبرش میخواهد که در برخورد با مخالفین ضمن دعوت آنان به حکمت و اندرز نیکو، زمینه را برای آزادی بیان و انتخاب آزادانه آنان فراهم آورد در این آیه شریفه نخستین گام برای دعوت به حق هدایت در راهنمایی مخالفین به سوی سعادت استفاده از منطق صحیح و استدلال حساب شده یعنی حکمت معرض شده است و دومین گام در طریق دعوت به حق پند و اندرز نیکو و سومین گام مجادله و مناظره بین افراد دانسته شده که لازمه آن آزادی بیان میباشد.
قرآن کریم در سوره آل عمران آیه ۲۰ به پیامبرش دستور میدهد و میگوید «اگر با تو به گفتگو و مجادله برخیزند تو به آنان بگو که من و پیروانم در برابر خدا و فرمان او تسلیم شدهایم و به آنها که اهل کتاب هستند و بیسودان بگو آیا شما هم تسلیم شدهاید؟اگر در برابر فرمان و منطق حق تسلیم شوند هدایت مییابند و اگر سرپیچی کنند نگران نباش زیرا بر تو ابلاغ رسالت است و خدا نسبت به اعمال و عقاید بندگان بیناست.
از این آیه به خوبی استفاده می شود که روش پیامبر (ص) هرگز تحمیل فکر و عقیده و استبداد رای نبوده است بلکه کوشش و مجاهدت داشته است که حقایق بر مردم روشن شود و سپس آنها را به حال خود وامیگذاشته که خودشان تصمیم لازم را در پیروی از او بگیرند.[۳]
قرآن کریم مجدداً در سوره آل عمران آیه ۶۱ پیامبر (ص) را موظف می کند که در صورت اصرار مخالفان بر عدم پذیرش حق بعد از اطلاع و آگاهی نسبت به آن بدون هیچ گونه تهدید و ارعابی با آنان به مباهله برخیزد و این عمل بزرگترین سند و دلیل بر وجود آزادی بیان در جامعه اسلامی است.
سپس در اینکه آزادی بیان مورد پذیرش و تایید قرآن است به استناد به آیات فوق و بسیاری دیگر از آیات قرآن شکی باقی نمیماند اما مسأله سر حدود آزادی بیان است و این سئوال پیش میآید که آیا قرآن آزادی بیان را چون مکاتب غربی به شکل غیرمحدود پذیرفته یا آن را در حد و حصری قرار داده است؟
در جواب باید گفت: اگر آزادی بیان در حد و حصر قرار نگیرد چه بسا موجب ضلالت و گمراهی انسان می شود و این مسألهای است که قرآن کریم به آن توجه داشته است.
خطوط کلی که قرآن کریم برای آزادی بیان تعیین کرده است عبارت است از:
۱- عدم مخالفت با حکم خدا و پیامبرش حتی در امور مربوط به خودشان لذا در قرآن کریم میخوانیم در هیچ مرد و زن با ایمان حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند اختیاری در برابر فرمان خدا داشته باشد و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند به گمراهی آشکاری گرفتار شده است.[۴]
۲- نیامیختن حق با باطل و عدم کتمان حقایق دینی «حق را با باطل نیامیزید و حقیقت را با اینکه میدانید کتمان نکنید»
۳- عدم بدعت گزاری در این و اظهارنظر خلاف واقع «به خاطر دروغی که بر زبانتان جاری می شود نگویید این حلال است و آن حرام تا بر خدا افترا ببندید به یقین کسانی که بر خدا دروغ میبندند رستگار نخواهد شد.[۵]» یعنی انسان نباید به بهانه آزادی بیان حقایق دینی را وارونه جلوه کند و با اعتقادات دین مردم بازی نماید.
۴- پرهیز از اهانت به مقدسات افراد، اقوام و ملیتها «و آنهایی که مشرکان به جای خدا میخوانند (یعنی بتها) دشنام ندهید»[۶] برخورد ملایم و مسالمت آمیز با اعتقادات افراد، اقوام و ملیتها خود زمینه ساز گرایش آنها بر حق و حقیقت است و برخورد تند و تحقیرآمیز خصومتها را بیشتر مینماید.
۵- پرهیز از تمسخر، عیب جویی، به کار بردن القاب ناشایست، بدگویی، غیبت، تجسس «ای کسانی که ایمان آوردهاید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند و نه زنان زنان دیگر را … یکدیگر را مورد طعن و عیب جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید … هرگز در کار دیگران تجسس نکنید و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند…»[۷]
۶- گفتار نیکو با انسانها «با مردم به نیکی صحبت کنید»[۸] یعنی مردم مکلفند در ضمن استفاده از حق آزادی بیان از گفتن سخت درشت و غیرملایم با دیگران خودداری نمایند.
۷- پرهیز از گفتار مبتنی بر گمان و سوء ظن به دیگران - «کسانی که زنان پاکدامن را متهم می کنند و سپس چهار شاهد و گواه نمیآورند – هشتاد تازیانه به آنها بزنید و هرگز گواهی آنها را نپذیرید»[۹]
۸- ممنوعیت خرید و فروش سخنان و نوشتههای انحرافی - «برخی از مردم کسانیاند که سخنان بیهوده را میخرند تا مردم را گمراه سازند – برای آنان عذابی خوار کننده خواهد بود.»[۱۰]
آیات مطرح شده از جمله مواردی است که حدود و قلمرو آزادی بیان را روشن و مشخص می کند و خطوط اصلی و کلی آن را نشان میدهد لذا افراد، اقوام و جوامعی که در محدوده و قلمرو تعیین شده حرکت کنند با خیال آسوده و راحت میتوانند اظهار نظر نموده و اعتقاداتشان را صادقانه بیان کنند ولی اگر به بهانه آزادی بیان راه گناه و معصیت را در پیش گیرند و دروغ و تهمت و شایعه پراکنی راه بیندازند، افکار، اعتقادات و ارزشها، دینی و مذهبی مردم را مضحکه قرار دهند و با اشاعه فساد و بیبند و باری و منکرات، ارزشهای اخلاقی و انسانی را متزلزل سازند از نظر قرآن و پیامبران الهی و ائمه این گونه اعمال و رفتار نه تنها سرزنش برانگیز مخل آزادی بیان میباشد بلکه جامعه را به سوی انحراف و سقوط میکشاند.
بند دوم – نظر معصومین در خصوص آزادی بیان
اگر دموکراسی را به طور اصولی حکومت مردم بر مردم و اداره امور ملتها را به وسیله خود آنها معنی کنیم و راه رسیدن به آن را اظهارنظر اکثریت از طریق انتخابات و مشورت آزاد بدانیم این دقیقاً همان نظام عمومی است که قرآن آن را سقارش و توصیه کرده است و این نظریه خیلی پیش از انقلاب کبیر فرانسه و پارلمانتاریسم انگلستان ابراز شده است این شیوه توسط شخص پیامبر (ص) در مدینه و توسط حضرت علی (ع) و امام حسن (ع) در دوران کوتاه خلافتشان عمل شده است یکی از آیات قرآن (بقره – آیه ۱۵۹) به طور مستقیم خطاب به پیامبر است و به او دستور میدهد که با تابعین خود در همه امور مشورت کند و جسارت آنها را ببخشد و با آنها از راه رحمت و سازش درآید[۱۱] و تمام این موارد جزء با قبول و اجرای مکانیزم آزادی بیان ممکن نمی باشد.
علی (ع) نمونه اعلاء دموکراسی و رعایت حق و آزادی میباشد اولاً از هیچکس به اجبار برای خلافت خود بیعت نمیگیرد و ثانیاً کسانی را که با او بیعت نمینمایند دراشاعه نظریات و ابراز مخالفت آزاد میگذارد.[۱۲] جنگ با معاویه را به مشورت میگذارد ابتدا با مهاجرین و انصار و سپس در مسجد در سطح عمومی آن را مطرح می کند. در این جلسه سخنرانیهای متعددی از جانب برخی سخنگویان مردم ؟؟ علیه جنگ گفته می شود و بالاخره اکثریت رای می دهند که به قدر کافی اقدام سیاسی صورت گرفته و اکنون راهی جزء جنگ باقی نمانده است. در ختم جنگ و آتش بس هم تسلیم رای عمومی شد در حالی که خود با ختم جنگ مخالف بود حتی در عزل و نصب مامورین و کارگزاران خود نیز رای مشاوران را میپذیرفت حتی اگر مخالف نظر خودش بود در جریان جنگ صفین با وجود اینکه اکثر مشاوران به انجام آن رای داده بودند برخی شخصیت یا حاضر به جنگ نمیشدند از جمله عبدالله بن مسعود که از صحابی نامدار و کاتب وحی بود و عدهای هم به امام گفتند که در این جنگ هنوز به حق و باطل دو طرف آگاه نیستند لذا مدتی از کنار صحنه عملکرد دو طرف را نظاره میکنیم هرکدام را حق یافتیم با او همراهی مینماییم و علی (ع) در پاسخ به این عده نه به سمت و خلافت خود استناد کرد و نه به رای اکثریت مشاوران در اقدام به جنگ صفین بلکه آنها را تشویق و تایید مینماید و میگوید: آفرین – مرحبا این است ؟؟ در دین و معرفت نسبت به سنت و هر کس به این روش شما رضای ندهد او خائن و جبار است.[۱۳]
حضرت علی (ع)در دوران خلافت خود مردم را دعوت میکرد که حرف خود را بگویند و مپندارند که او هرگز اشتباه نمیکند.[۱۴] در جای دیگر مولای متقیان (ع) میفرماید: بالاترین جهاد سخن عدل نزد ستمگر است و در جای دیگر چنین فرموده: از سخن و مشورت به عدل خودداری نکنید.[۱۵]
مسأله آزادی بیان علاوه بر آنکه در سنت و سیرت علی (ع) دیده میشد پیشتر از او در کلام حضرت رسول خاتم (ص) دیده شده که به شکل احادیث نبوی در نزد تمام فرقه اسلامی مورد تایید و پذیرش است که به برخی از این احادیث اشاره مختصر می شود:
هر کس بدعتی برخلاف آیین اسلام پدید آورده است با آن به مبارزه برخیزید و اگر از مبارزه ناتواناید زبان به اعتراض بگشایید و اگر قادر به اعتراض نیستید در دل از آن بیزاری جویید. ایشان در حدیث دیگری چنین فرمودند: جمعی از کشتی نشینان صحنه کشتی را میان خودشان تقسیم کردند یکی از انان هوس کرد جایگاه مخصوص به خود را با تبر بشکافد گفتنش داری چه میکنی. گفت اینجا مخصوص به خودم است هر چه خواستم میتوانم انجام دهم. فرمود: اگر دست او را بگیرید و مانع از خرابکاریش شوید هم او را نجات دادهاید و هم خودشان نجات یافتهاند و اگر آزادش بگذارند هم او و هم خودشان نابوده شده اند.[۱۶]
حضرت رسول خاتم (ص) در حدیث اول لزوم اعتراض در مقابل بدعت را متذکرشده که خود مبین اعتقاد ایشان به آزادی بیان میباشد اما در حدیث دوم با مثالی زیبا و بیبدیل حدود آزادی از جمله آزادی بیان را متذکر شده و با این مثال زیبا این مفهوم را القاء نموده که آزادی بدون حد و حصر به هلاکت منتهی می شود و این مسألهای است که ماده ۲۲ اعلامیه حقوق بشر نیز به آن اشاره دارد: «آزادی افراد محدود است به اینکه موجب زیان و تجاوز به حقوق دیگران و سلب آزادی آنان نباشد و نیز برخلاف مصالح عمومی عملی انجام ندهد.»
[۱] - مراجعه شود به تفسیر نمونه جلد ۱۱ ذیل آیه
[۲] - قرآن کریم – سوره نحل – آیه ۱۲۵
[۳] - مراجعه شود به تفسیر نمونه جلد ۲ – ذیل آیه
[۴] - سوره احزاب – آیه ۳۶
[۵] - سوره نحل – آیه ۱۱۶
[۶] - سوره انعام – آیه ۱۰۸
[۷] - سوره حجرات – آیات ۱۱ و ۱۲
[۸] - سوره بقره – آیه ۸۳
[۹] - سوره نور – آیه ۴
[۱۰] - سوره لقمان – آیه ۶
[۱۱] - حقوق بشر از منظر اندیشمندان، نویسنده محمد بسترنگار ص ۹۴ (نقل از مهدی بازرگان)
[۱۲] - همان، ص ۷۷ (نقل از مهدی بازرگان)
[۱۳] - همان، ص ۲۱۴ (نقل از عزت ا… سحابی)
[۱۴] - همان، ص ۳۸۵ (نقل از سیدحسین صفایی)
هدف اصلی بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه بوجود آمدن تضمینی در جهت جبران خسارت وارد به اشخاص ثالث در جریان حوادث رانندگی است. در این راستا بیمهگر با مبلغی حق بیمه متعهد میگردد تا مسئولیت بیمه گذار را در صورت بروز اینگونه حوادث پوشش دهد. در این گفتار حدود و میزان تعهد بیمهگر را در قبال خسارتهای بدنی و مالی مورد مطالعه قرار میدهیم.
تعهد اصلی بیمه گر یا به عبارت دیگر مقتضای ذات بیمه مسئولیت جبران خسارات ناشی از حادثه رانندگی است که بیمه گذار آن را ایجاد کرده است و بیمه گر باید این تعهد را حسب مورد در برابر بیمه گذار یا قربانی انجام دهد. اگر خسارت وارد به شخص ثالث توسط بیمه گذر جبران نشده باشد بیمه گر باید این تعهد را در برابر زیان دیده انجام دهد و اگر بیمه گذار و یا دیگر اشخاص (نظیر سازمان تأمین اجتماعی) خسارات را پرداخت کرده باشند، حق رجوع به بیمه گر را دارند.[۱]
امّا در این راستا آنچه اهمیت دارد میزان تعهد بیمه گر به جبران خسارت و تعیین انواع خساراتی است که او ملزم به جبران آن ها میباشد.
از طرف دیگر تعهد بیمهگر، مشروط به مسئولیت بیمه گذار است و او حداکثر باید به میزان همین مسئولیت متعهد باشد. بعبارت دیگر بیمه گران مسئولیت دارنده و شخص مسئول را پوشش میدهند و تعهدات آن ها برگردانی از تعهدات بیمه گذار است و نتیجه منطقی آن، محدود بودن سقف تعهدات بیمه گران به حدودی است که بر عهده شخص مسئول قرار دارد.[۲]
اگر بنا باشد در صورت برائت بیمه گذار یا افزون بر مسئولیت او بیمه گر متعهد باشد، بیمه مسئولیت تغییر ماهیت داده و به بیمه حوادث نزدیک میشود با این وجود در قانون جدید مواردی یافت میشود که علیرغم عدم مسئولیت وارد کننده زیان، بیمه گر عهده دار جبران خسارت است.
بنابراین بررسی این که آیا بیمه گر در چهارچوب بیمه مسئولیت مسئول جبران خسارات اشخاص ثالث است یا در چهارچوب بیمه حوادث، از اهمیت خاص برخوردار است.
همانگونه که بیان داشتیم در بیمه اجباری مسئولیت مدنی، بیمه گر ملزم به جبران تمام خساراتی است که بیمه گذار مسئولیت جبران آنها را بر عهده دارد و در این راستا، بیمهگر تابع قرارداد بیمه و سقف مسئولیتی است که در آن پیشبینی شده است.[۳]
همچنین دانستیم که خسارتهای قابل جبران در چهارچوب بیمه اجباری خسارتهای مالی و بدنی هستند که هرکدام از آن ها به نوبه خود مورد تعریف قانونگذار واقع شدهاند. بنابراین شایسته است که در جهت بررسی میزان تعهد بیمه گر در ارتباط هویت از خسارات قابل جبران آن ها به صورت جداگانه و مجزا مورد بررسی قرار دهیم.
بند اول) خسارات بدنی
منظور از خسارات بدنی هر نوع صدمهای است که به جسم انسان وارد آید و منجر به فوت او یا معیوب و ناقص شدن اعضای او گردد.[۴]
تبصره ۳ ماده ۱ قانون بیمه اجباری ۸۷ در تعریف این خسارت بیان میدارد:” منظور از خسارت بدنی، هر نوع دیه یا ارش ناشی از صدمه، شکستگی، نقص عضو، از کارافتادگی (جزئی یا کلی-موقت یا دائم)یا دیه فوت شخص ثالث به سبب حوادث مشمول بیمه موضوع این قانون است. هزینه معالجه نیز چنانچه مشمول قانون دیگری نباشد، جزء تعهدات بیمه موضوع این قانون خواهد بود.”
بنابراین براساس این ماده خسارات بدنی که بیمهگر ملزم به جبران آنهاست تنها شامل دیه (اعضاء یا فوت) ارش و هزینه معالجه است. حال این سؤال به ذهن میرسد که میزان تعهد بیمهگر در جبران خسارات بدنی به چه میزان میباشد؟
م ۶ قانون بیمه اجباری ۴۷ در این باره بیان میداشت:
«بیمهگر ملزم به جبران کلیه خسارات وارد به اشخاص ثالث خواهد بود.
حداقل مبلغ بیمه با توجه به نوع و سایر خصوصیات وسائل نقلیه و هم چنین تعرفه حق بیمه و شرایط عمومی آن با رعایت نرخها و شرایط بینالمللیتوسط شرکت سهامی بیمه ایران تعیین و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. »
با ملاحظه در این ماده بخوبی تعارض میان قسمت اول و دوم آن آشکار میگردد توضیح اینکه در قسمت نخست بیمهگر ملزم به جبران کلیه خسارات وارد به اشخاص ثالث شده بود یعنی حداقل میبایست تا میزان مسئولیت بیمه گذار متعهد به جبران خسارت اشخاص ثالث باشد در حالی که در قسمت دوم از حداقل مبلغ بیمه سخن به میان آمده بود.
الزام به جبران کلیه خسارات، که موافق اصل جبران کامل خسارت است با امکان تعیین سقف برای تعهد بیمهگر مخالف است ولی قسمت دوم ماده با بیان «حداقل مبلغ بیمه» به بیمهگران این اجازه را می داد تا حداکثر تعهد خود را – که در عمل همان حداقل قانونی است – معین سازند و این امکان با اصل جبران کامل زیان مخالفت داشت. [۵]
بعضی از نویسندگان تلاش داشتند تا این تعارض را به نفع بیمه نامحدود حل کنند. بنابراین به این نحو ابراز میداشتند که بر طبق قسمت نخست ماده ۶ قانون بیمه اجباری ۴۷ تعهد بیمهگر در مقابل شخص ثالث نامحدود است. امّا بر طبق قسمت دوم آن در رابطه بیمهگر و بیمه گذار، بیمهگر میتواند برای تعهد خود سقفی معین کند مشروط بر اینکه این سقف کمتر از حداقل قانونی نباشد. یعنی به بیمهگر حق میدادند پس از جبران کامل خسارات زیان دیده، نسبت به مازاد حداقل، به بیمه گذار مراجعه نماید.[۶]
در قانون جدید بیمه اجباری ۸۷ تغییرات مهمی در این زمینه ایجاد شده است. بر اساس ماده ۵ این قانون «بیمهگر ملزم به جبران خسارتهای وارد شده به اشخاص ثالث تا حد مذکور در بیمهنامه خواهد بود.»
چنانکه ملاحظه میشود قانون جدید بر خلاف قانون سال ۱۳۴۷ تعیین حداقل مبلغ بیمه را به آئین نامه محول نکرده است به این ترتیب که در م ۴ میگوید:
«حداقل مبلغ بیمه موضوع این قانون در بخش خسارت بدنی معادل حداقل ریالی دیه یک مرد مسلمان در ماه های حرام و در بخش خسارتمالی معادل حداقل دوونیمدرصد(۵/۲%) تعهدات بدنی خواهد بود. بیمهگذار میتواند برای جبران خسارتهایبدنیومالی بیش از حداقل مزبور بیمه اختیاری تحصیل نماید.»
بنابراین میزان تعهد بیمهگر در ارتباط با خسارت های بدنی وارد به اشخاص ثالث را ماده ۴ قانون ۸۷ صراحتاً بیان داشته و آن را برابر با حداقل ریالی دیه یک مرد مسلمان در ماههای حرام دانسته است.
تحول تعهدات بیمهگر در خصوص خسارتهای جانی بر اساس قانون جدید به همینجا محدود نمیشود، چراکه بر اساس تبصره ۲ م ۴ این قانون «بیمه گر موظف است در ایفاء تعهدات مندرج در این قانون خسارت وارده به زیاندیدگان را بدون لحاظ جنسیت و مذهب تا سقف تعهدات بیمه نامه پرداخت نماید. مبلغ مازاد بر دیه تعیین شده از سوی محاکم قضائی، به عنوان بیمه حوادث محسوب میگردد.»
بنابراین چنانچه حادثه رانندگی منجر به فوت شخص ثالث یا صدمه جسمی او شود در پرداخت دیه به او به فاکتورهای مذهب و جنسیت توجه نمیشود و از این حیث فرقی میان زن و مرد مسلمان و غیر مسلمان وجود ندارد.
نخستین سؤالی که در ارتباط با خسارات جانی به ذهن میرسد این است که آیا مراد از عبارت «حداقل ریالی دیه یک مرد مسلمان در ماههای حرام» مذکور در ماده ۴ قانون سال ۱۳۸۷ این است که اگر قتل شخص ثالث در ماه حرام اتفاق افتد بیمهگر ضامن تغلیظ دیه نیز میباشد یا نه، مراد این بوده که حتی اگر قتل در ماههای غیرحرام واقع گردد باز هم بیمهگر ضامن این بخش اضافی است.
در پاسخ به این سؤال باید گفت که در بیمه مسئولیت مدنی ریسک بدهکاری بیمه گذار در برابر ادعای خسارات اشخاص زیاندیده موضوع قراداد بیمه قرار می گیرد[۷] یعنی بیمهگران مسئولیت دارنده و شخص مسئول را در برابر اشخاص ثالث پوشش میدهند و تعهدات آن ها برگردانی از تعهدات بیمه گذار است. لذا میزان تعهد آن ها نیز باید محدود به سقفی باشد که به عهده شخص مسئول قرار میگیرد.[۸]
بر این اساس دیدگاه نخست باید مورد پذیرش قرار گیرد. یعنی در فرضی که حادثه رانندگی منجر به فوت ثالث در ماههای حرام گردد، بیمهگر ضامن تغلیظ دیه او نیز میباشد وگرنه چنانچه فوت در ماههای غیرحرام واقع گردد از آنجا که مسأله تغلیظ دیه اصولاً منتفی است بنابراین تعهدی در این قبال بر ذمه دارنده و به تبع آن بیمهگر ایجاد نمیگردد با این وجود باید در نظر داشت در فرضی که زیان دیده برای معالجه متضمن هزینههایی شده باشد، بیمهگر باید علاوه بر پرداخت دیه کامل در ماههای غیر حرام هزینه معالجه را هم تا سقف دیه ماههای حرام به او پرداخت نماید.[۹]
سؤال دیگر این که آیا مبلغ دیه بر اساس نرخ آن در زمان صدور بیمه نامه ملاک تعهد بیمه گر است یا بر اساس نرخ تاریخ اجرای حکم؟
ایرادی که در این ارتباط میتوان به قانون قدیم گرفت این است که به علت مشخص کردن سقف تعهدات بیمهگر در خصوص خسارتهای بدنی در آئیننامه و با قید مبلغ ریالی مربوط به آن اگرچه به هنگام صدور بیمه نامه حداقل مبلغ معادل یک فقره دیه کامل بود، به هنگام جبران خسارت به دلیل اطاله دادرسی و گذشت زمان این مبلغ معادل یک دیه کامل نبود.
در قانون بیمه اجباری ۸۷ میزان تعهد بیمه گر برابر با حداقل ریالی دیه یک مرد مسلمان در ماههای حرام معین شده است. نکته قابل ذکر در ماده ۴ عدم اشاره به مبلغ ریالی دیه و عدم احاله آن به آئیننامه است تا بتواند با تغییرات قیمتی که در آن ایجاد میشود هماهنگی و همپایی داشته باشد. چرا که همان گونه که میدانیم هر ساله مبلغ دیه توسط قوه قضائیه اعلام میگردد و لذا ممکن است مبلغ سال جدید با آنچه که در سال قبل بوده متفاوت باشد. بنابراین قانون گذار با عدم ذکر مبلغ در این ماده خواسته است قانون بیمه اجباری و میزان تعهدات بیمهگر در قبال خسارات بدنی که معمولاً در قالب دیه پرداخت میگردند را با تغییرات سالیانه مبلغ دیه منطبق و هماهنگ سازد.
اما در پاسخ به سؤال فوق باید گفت:
با عنایت به این که قانونگذار در ماده ۴ از ذکر مبلغ خودداری نموده است و نظر به تغییرات سالانه مبلغ دیه، ذکر مبلغ در بیمه نامه مجاز نمیباشد و حتی فرض قید مبلغ چنانچه در تاریخ پرداخت دیه این مبلغ از مبلغ تعیین شده در بیمه نامه بیشتر باشد بیمهگر مکلف به پرداخت آن است.
زیرا بر اساس ماده ۴ قانون جدید، او افزون بر سقف تعیین شده در بیمه نامه، دست کم تا حد یک دیه کامله مسئول میباشد. به علاوه از آنجا که دین مربوط به دیه یک دین به ارزش است نه دین پولی معین، در نتیجه کاهش قدرت خرید پول تا لحظه پرداخت باید در آن لحاظ گردد.[۱۰]
سؤال دیگر در خصوص تعدد اشخاص زیان دیده در حادثه رانندگی است. یعنی اگر در حادثهای اشخاص زیاندیده متعدد باشند، تعهدات بیمهگر در ارتباط با خسارات بدنی وارد به آن ها به چه صورت است؟
در این زمینه باید میان اشخاص ثالث داخل در وسیله نقلیه و خارج از آن تفاوت قائل شویم، در خصوص افراد خارج از وسیله که بر اساس حوادث رانندگی دچار حادثه شدهاند محدودیتی در قبال جبران خسارت وجود ندارد. زیرا این اشخاص بر اساس تبصره ۶ ماده ۱ شخص ثالث شناخته شدهاند و از طرفی بر اساس ماده ۵ بیمهگر ملزم به جبران خسارتهای وارد شده بر آن ها گردیده است. بنابراین تمام افراد خارج از وسیله نقلیه که دچار حادثه رانندگی شدهاند و به آن ها خسارت جانی وارد شده است ثالث محسوب میشوند و بیمهگر مکلف به جبران تمام خسارات وارد به آن ها میباشد.[۱۱]
امّا میزان تعهد بیمهگر در قبال خسارات وارده به اشخاص داخل خودرو تا سقف ظرفیت مجاز آن میباشد[۱۲] بنابراین در موقع بروز حوادث رانندگی شرکتهای بیمه در رابطه با سرنشینان داخل آن ظرفیت مجاز اتومبیل را مبنای پرداخت خسارت قرار میدهند[۱۳]. در فرضی که ظرفیت مجاز یک اتومبیل ۴ نفر باشد و دچار حادثه گردد اگر در آن اتومبیل بیش از ۴ نفر وجود داشته باشد تعهد بیمهگر فقط به اندازه ظرفیت مجاز خواهد بود و اضافه بر آن را پوشش نمیدهد. این شرط یعنی اینکه تعهدات بیمهگر در قبال سرنشینان اتومبیل تا حد ظرفیت مجاز آن است که معمولاً در بیمهنامهها با عباراتی صریح ذکر میگردد. بنابراین تبصره ۱ ماده ۴ که بیان میدارد: «در صورتیکه در یک حادثه، مسئول آن به پرداخت بیش از یک دیه به هر یک از زیان دیدگاه محکوم شود، بیمهگر موظف به پرداخت دیههای متعدد خواهد بود.» را باید بر اساس مطالب گفته شده تفسیر نمود. اگرچه عدهای از نویسندگان تفاوتی از این حیث میان اشخاص داخل و خارج وسایل نقلیه قائل نیستند معتقدند از آنجا که ماده ۱ قانون بیمه اجباری دارندگان وسایل نقلیه را مسئول جبران خسارت وارده به تمام اشخاص ثالث نموده است و با توجه به این که تبصره ۶ ماده ۱ قانون مزبور اصل را بر شمول تمام اشخاص تحت مفهوم ثالث قرارداده و در آن هیچ سخنی از شخص داخل اتومبیل و خارجه از آن و تعداد سرنشین نشده است، بنابراین مطابق قانون هر شخص که در نتیجه حادثه رانندگی دچار صدمه گردد ثالث محسوب شده و باید از او جبران خسارت شود[۱۴]، خواه این شخص مازاد بر ظرفیت مجاز وسیله نقلیه باشد خواه نباشد. نکته دیگری که در خصوص تبصره ۱ ماده ۴ به ذهن میرسد این است که این تبصره را باید استثنایی بر متن ماده دانست. یعنی اگر بر اثر صدمات وارده، بیش از یک دیه کامل به یک زیاندیده تعلق گیرد بیمهگر مکلف است حتی افزون بر سقف تعهد خود آن را جبران نماید[۱۵].
همانگونه که بیان شد بر اساس تبصره ۳ ماده ۱ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ هزینه معالجه چنانچه مشمول قانون دیگری نباشد جزء تعهدات موضوع این قانون خواهد بود وگرنه چنانچه مشمول قانون دیگری باشد بیمهگر تعهدی به جبران آن ندارد و ثانیاً از آن جا که با توجه به ماده این قانون، بیمهگر هزینه معالجه را در محدوده سقف (دیه کامله یک مرد در ماههای حرام) بر عهده دارد نه زاید بر آن، بنابراین هرگاه شخص ثالث بعد از بروز حادثه اقدام به انجام درمان نماید و از این حیث هزینههایی متحمل گردد ولی در نهایت این درمان کارگر نشده و شخص ثالث درگذرد، بیمهگر میبایست علاوه بر پرداخت یک دیه فوت، هزینههایی که او در جهت درمان نموده است را تا سقف دیه ماه حرام پرداخت نماید. بدیهی است که در ارتباط با هزینههای اضافه بر این سقف هیچ تعهد دیگری بر عهده بیمهگر نمیباشد.
بند دوم) خسارت مالی
منظور از خسارات مالی زیان وارد به اموال منقول و غیر منقول اشخاص زیاندیده میباشد.[۱۶] تبصره ۴ ماده ۱ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ خسارت مالی را این گونه تعریف کرده است:
“منظور از خسارات مالی زیانهایی میباشد که به سبب حوادث مشمول بیمه موضوع این قانون به اموال اشخاص ثالث وارد می شود”
چنانکه ملاحظه میشود تعریف قانون از خسارت مالی وسیله که از خسارت بدنی است با این وجود شامل عدمالنفع نمیگردد.
در خصوص میزان تعهد بیمهگر در مقابل جبران خسارتهای مالی ماده ۴ قانون جدید اذعان میدارد: «حداقل مبلغ بیمه موضوع این قانون در بخش خسارت مالی معادل حداقل دو و نیم درصد تعهدات بدنی خواهد بود.»
بنابراین نصف تعهدات بیمهگر در ارتباط با خسارتهای مالی ۵/۲٪ از حداقل ریالی دیه یک مرد مسلمان در ماههای حرام میباشد و زاید بر آن تعهدی بر عهده ندارد مگر اینکه بر اساس قسمت آخر ماده مزبور بر بیمه گذار برای جبران خسارت بیش از حداقل مزبور، بیمه اختیاری تحصیل نماید.
نکته مثبتی که در این ارتباط در قانون جدید لحاظ شده است عدم ذکر مبلغ میباشد. به این نحو که با تعیین ۵/۲٪ از دیه کامل در ماههای حرام به عنوان سقف تعهدات مالی بیمهگر، امکان تطابق با واقعیات و تغییرات موجود در جامعه را در خصوص این گونه خسارات بوجود آورده است. امری که در قانون قدیم مورد توجه قرار نگرفته بود. از آنجا که بسیاری از مطالب مرتبط با خسارتهای مالی نظیر فرض تعدد زیان دیدگان و نظایر آن با آنچه در خصوص خسارتهای بدنی گفته شد مشابهت داشته و پیشتر بیان شدهاند لذا به این دلیل از توضیح مجدد آن ها در این قسمت اجتناب میشود.
گفتار دوم: شرایط مربوط به تعهدات بیمهگذار
برای آن که خسارات ناشی از حوادث رانندگی در چهارچوب قرارداد بیمه اجباری قابل جبران باشد، تکالیفی بر عهده بیمه گذار نهان شده است که میبایست آن ها را به نحو مطلوب به جای آورد. بدیهی است در صورت عدم انجام این تکالیف از سوی او، سرنوشت قرارداد بیمه به مخاطره افتاده و ممکن است با بطلان یا فسخ آن از سوی بیمهگر، خسارتهای جانی و مالی اشخاص ثالث فاقد پوشش بیمهای گردیده و بر اساس قواعد تمام مسئولیت مدنی قابل جبران باشند. بنابراین ما در این بخش تکالیف بیمه گذار را که برای اعتبار و بقای قرارداد بیمه اجباری و در نهایت جبران خسارت اشخاص ثالث بر پایه آن قرارداد ضروری میباشد مورد بررسی و بحث قرار دهیم.
[۱] . کاتوزیان ، ناصر، ایزانلو، محسن، بیمه مسئولیت مدنی، ص ۶۸۹
[۲] . خدابخشی، عبدالله، پیوند قواعد بیمه ای و حقوق حوادث رانندگی، ص ۱۷۵
[۳] . کاتوزیان، ناصر، مسئولیت خاص دارنده اتومبیل، ۴۶
[۴] . پاول، آلن، بیمههای مسئولیت، ص ۲۵
[۵] . کاتوزیان، ناصر، ایزانلو، محسن، بیمه مسئولیت مدنی، ص ۸۲
[۶] . ایزانلو، محسن،۱۳۸۳، نظام جبران خسارت در بیمه مسئولیت مدنی، رساله دکتری حقوق خصوصی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، ص ۲۶۴
[۷] . ، جانعلی، محمود صالحی، حقوق زیان دیدگان و بیمه شخص ثالث، ص ۲۰
[۸] . خدابخشی، عبدالله، پیوند قواعد بیمهای و حقوق حوادث رانندگی، ص ۷۵
[۹] . ایزانلو، محسن، نقد و تمکین قانون اصلاح بیمه اجباری ، ص ۴۶
[۱۰] . کاتوزیان، ناصر، ایزانلو،محسن، بیمه مسئولیت مدنی، ص ۶۱
[۱۱] . معزی، جعفر،حقوق بیمه شخص ثالث با تأکید بر شروط ضمن عقد، ص ۸۹
[۱۲] . جعفرزاده، علی، راهنمای بیمه اتومبیل به زبان ساده، ص ۴۳۲
[۱۳] . آستین، عبدالله، رشیدی، رامین، نگاهی به بیمه اتومبیل در ایران ص ۷۳
[۱۴] . خدابخشی، عبدالله، پیوند قواعد بیمهای و حقوق حوادث رانندگی، ص ۱۹۵
[۱۵] . ایزانلو، محسن، نقد و تمکین قانون اصلاح یبمه اجباری، ص ۴۷
موارد صلاحیت صندوق تأمین خسارات بدنی در ماده ۱۰ قانون مشخص شده است. بر اساس این ماده: «به منظور حمایت از زیاندیدگان حوادث رانندگی، خسارتهای بدنی وارد به اشخاص ثالث که به علت فقدان یا انقضاء بیمه نامه، بطلان قرارداد بیمه، تعلیق تأمین بیمهگر، فرار کردن و یا شناخته نشدن مسؤول حادثه و یا ورشکستگی بیمهگر قابل پرداخت نباشد یا به طورکلی خسارتهای بدنی خـارج از شرایط بیمهنامه (به استثناء موارد مصرح در ماده(۷)) تــوسط صندوقمستقلی به نام صندوق تأمین خسارتهای بدنی پرداخت خواهد شد.
مدیر صندوق به پیشنهاد رئیسکل بیمه مرکزی ایران و تصویب مجمع عمومی و با حکم رئیس مجمع عمومی منصوبمیگردد . مجمع عمومیصندوق با عضویت وزراء امور اقتصادی و دارایی، بازرگانی، کار و امور اجتماعی و دادگستری و رئیسکل بیمه مرکزیایران حداقل یک بار در سال تشکیلمیشود. بودجه، ترازنامه و خط مشی صندوق به تصویب مجمع خواهد رسید. متن کامل ترازنامه صندوق از طریق روزنامه رسمی و یکی از جرائد کثیرالانتشار منتشر خواهد شد. ».
همانگونه که از ماده فوق دریافت میشود موارد صلاحیت صندوق همان مواردی است که در قانون ۴۷ پیشبینی شده بود و این موارد شامل: فقدان بیمه، بطلان عقد بیمه، تعلیق تأمین، فرار کردن یا شناخته نشدن مسئول حادثه، ورشکستگی بیمهگر و به طور کلی خسارتهای بدنی خارج از شرایط بیمهنامه میباشند.
در ذیل هرکدام از آن ها را به طور جداگانه مورد بحث قرار میدهیم.
بند اول ) بیمه نبودن وسیله نقلیه مسبب حادثه
به موجب ماده ۱ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ کلیه دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی مکلف شدهاند تا مسئولیت مدنی ناشی از حوادث وسایل نقلیه خویش را نزدیکی از شرکتهای بیمه مجاز به انجام فعالیت بیمهای از جانب بیمه مرکزی ایران بیمه نمایند. از سوی دیگر بر اساس ماده ۱۹ قانون مزبور ضمانتاجراهایی برای عدم انجام این تکلیف در نظر گرفته شده است. ممنوعیت تردد، پرداخت جریمه، توقیف وسیله نقلیه، ممنوعیت حمل کالا و مسافر، ممنوع شدن از دریافت خدمات ثبتی و راهنمایی در رانندگی نسبت به وسایل نقلیه فاقد بیمهنامه شخص ثالث از جمله این موارد است.
با این همه شمار زیادی از دارندگان وسایل نقلیه از این حکم قانونی پیروی نکرده و بدون اخذ بیمهنامه شخص ثالث اقدام به انجام رانندگی میکنند. حال اگر در چنین وضعیتی موجب ایجاد حادثه رانندگی گردند، بر اساس ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری صندوق موظف به جبران خسارتهای بدنی اشخاص ثالث میگردد.
بند دوم) بطلان قرارداد
صرفنظر از شرایط اساسی صحت معاملات مذکور در ماده ۱۹۰ قانون مدنی، بر اساس قانون بیمه شرایط خاصی برای اعتبار قرارداد بیمه در نظر گرفته شده است که عدم رعایت آنها میتواند منجر به بطلان این قرارداد گردد. بر این اساس موارد بطلان قرارداد بیمه اجباری را میتوان در این ۳ مورد خلاصه کرد.
الف) عدم رعایت اصل حسن نیت
مهمترین اصل حاکم بر قراردادهای بیمه اصل حسن نیت است[۱] زیرا بر خلاف سایر قراردادها که طرفین پارهای از اطلاعات را از طریق بررسی و مشاهده عینی به دست میآورند، در عقد بیمه این اطلاعات بر اظهارات و تصورات طرفین استوار است و چون احتمال خطر بر مبنای آن ها محاسبه میشود لذا میبایست به درستی و به میزان لازم در اختیار طرفین قرار گیرد.[۲]
بر همین اساس است که ماده ۱۲ قانون بیمه مصوب ۱۳۱۶ عدم رعایت اصل حسننیت را موجب بطلان عقد بیمه دانسته است. از آنجا که در خصوص این اصل در بخش مربوطه به طور مفصل بحث کردهایم لذا در اینجا از تکرار مطالب مشابه اجتناب مینماییم.
ب)عدم رعایت اصل غرامت
یک تعریف قابل قبول از غرامت عبارت است از: جبران مالی مناسب و کافی برای قراردادن بیمهگذار بعد از وقوع حادثه درست در همان موقعیت مالی که وی قبل از وقوع حادثه از آن بهرهمند بوده است.[۳] بر اساس این اصل بیمهگذار حق دارد تا میزانی که زیاندیده است غرامت یا تاوان را درخواست نماید.[۴] و او نمیتواند عقد بیمه را وسیلهای برای بردن نفع بیشتر قرار دهد لذا اگر بیمهگذار مالی را اضافه بر قیمت واقعی آن با قصد تقلب بیمه نماید عقد بیمه باطل بوده و حق بیمه دریافتی قابل استرداد نخواهد بود. ماده ۱۱ قانون بیمه در این خصوص بیان میدارد: «چنانچه بیمهگذار یا نماینده او با قصد تقلب مالی را اضافه بر قیمت عادله در موقع عقد قرارداد بیمه داده باشد عقد بیمه باطل و حق بیمهدریافتی قابل استرداد نیست.»
در توجیه فلسفه بطلان چنین عقد بیمهای باید گفت قبول بیمه به قیمتی بیش از ارزش واقعی آن میتواند موجب اغوا و تحریک بیمهگذار در ایجاد خسارت عمدی شود.[۵]
همانگونه که میدانیم خطر موضوع بیمه واقعی و اتفاقی احتمالی است که منشأ ایراد خسارت میشود. جنبهی اتفاقی بودن بیانگر آن است که ریسک توجه به وقوع حوادث در آینده دارد. لذا حوادثی که قبلاً تحقق یافتهاند به علت آن که احتمالی بودن در آن ها معین است قابل بیمه نیست.[۶]
بنابر آنچه در فوق بیان شد، در صورت بطلان قرارداد بیمه بر اساس ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ صندوق تأمین خسارتهای بدنی مکلف به جبران زیانهای اشخاص زیاندیده میباشد.
بند سوم) تعلیق تأمین بیمهگر
تعلیق تأمین بیمهگر را باید ضمانتاجرای عدم پرداخت حق بیمه توسط بیمهگذار دانست.[۷] اگرچه قانون حکم خاصی در این زمینه بیان نکرده است ولی با رجوع به اصول کلی مربوط به عدم پرداخت و عدم انجام تعهدات قراردادی مقرر در قانون مدنی این نتیجه بدست میآید. همان گونه که میدانیم عقد بیمه عقدی معوض است و مقتضای چنین عقود ایجاب می کند که هر کس در برابر کار یا عوضی که پرداخت میکند معوض را دست آورد. نتیجه عدم دستیابی به چنین هدفی تعلیق تأمین بیمهگر و رهایی او ار تعهد به جبران خسارت در صورت وقوع حادثه است.[۸]
بنابراین در عمل شرکتهای بیمه به هنگام انعقاد قرارداد بیمه اجباری با گنجاندن شرط تعلیق از حق قانونی خود مبنی بر دریافت حق بیمه از بیمهگذار حفاظت می کند. مضمون این شرط به این صورت است که بیمهگر مجاز است به علت تأخیر بیمهگذار در پرداخت حق بیمه و یا اقساط آن در سررسید معین تأمین خود را به حالت تعلیق درآورد.[۹]
بنابراین در صورتی که به علت عدم پرداخت حق بیمه توسط بیمهگذار، بیمهگر حمایت و تأمین خود را نسبت به وی معلق کرده باشد به حکم ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ صندوق تأمین خسارتهای بدنی مکلف به پرداخت خسارتهای جانی وارد به زیاندیدگان خواهد بود اما از آنجاکه صندوق تعهدی به جران خسارتهای مالی زیان دیدگان ندارد، برای آنان چارهای جز رجوع به مسبب حادثه بر اساس قواعد عام مسئولیت مدنی وجود ندارد.
بند چهارم) فرار کردن یا ناشناخته ماندن مسئول حادثه
این فرض به ویژه هنگامی رخ میدهد که وسیله نقلیه موجد حادثه از صحنه تصادم میگریزد و زیاندیده ثابت می کند که مسئول منحصر حادثه، وسیله متواری است.[۱۰] در آنجا که هدف وضع قانون بیمه اجباری حمایت از اشخاص زیاندیده و جبران خسارتهای وارد به آنها در نتیجه حوادث رانندگی است، لذا نباید به دلیل قرار کردن و یا ناشناخته ماندن مسئول حادثه، خسارتهای وارد به آن ها جبران نشده باقی بماند. از این رو به حکم ماده ۱۰ قانون مزبور صندوق تأمین خسارتهای بدنی به عنوان مرجع ترمیم این زیانها معرفی شده است.
بند پنجم) ورشکستگی بیمهگر
همانگونه که میدانیم معاملات بیمهای بر اساس بند ۹ ماده ۲ قانون تجارت از جمله معاملات تجاری محسوب میشود.[۱۱] از آنجا که بر اساس ماده مزبور هر شخصی که به انجام «عملیات بیمه بحری و غیر بحری» مبادرت ورزد تاجر محسوب میشود، لذا شرکتهای بیمه را باید نمونهای از اشخاص حقوقی تاجر به حساب آورد. به همین دلیل در صورتی که بیمهگر از پرداخت دیون خود متوقف شود حکم به ورشکستگی وی صادر خواهد شد. ماده ۴۱۲ قانون تجارت در این خصوص بیان میدارد: «ورشکستگی تاجر یا شرکت تجاری در نتیحه توقف از تأدیه وجوهی که بر عهده اوست حاصل میشود.»
پس از صدور حکم ورشکستگی آزادی تاجر در اداره اموالش محدود میشود. این حکم دارای اثر عام است. در این خصوص ماده ۴۱۸ قانون تجارت اذعان میدارد:
«تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم از مداخله در تمام اموال خود حتی آنچه که ممکن است در مدت ورشکستگی عاید او گرددممنوع است. در کلیه اختیارات و حقوق مالی ورشکسته که استفاده از آن مؤثر در تأدیه دیون او باشد مدیر تصفیه قائممقام قانونی ورشکسته بوده و حقدارد به جای او از اختیارات و حقوق مزبوره استفاده کند.»
بنابراین تصفیه امور ورشکستگی با مدیر تصفیه است. ماده ۵۱ قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری در این خصوص بیان میدارد:« در صورتی که ورشکستگی یک مؤسسه بیمه اعلام بشود دادگاه مکلف است قبل از اتخاذ هر گونه تصمیم نظر بیمه مرکزی ایران را جلبنماید. بیمه مرکزی ایران از تاریخ وصول استعلام دادگاه باید ظرف ۱۵ روز نظریه خود را کتباً به دادگاه اعلام دارد. دادگاه با توجه به نظریه بیمه مرکزیایران تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد کرد».
بنابراین ماده، تصفیه امور ورشکسته را اداره تصفیه امور ورشکستگی با نظر و همکاری بیمه مرکزی ایران به عمل میآورد.[۱۲] بنابر آنچه گذشت چنین نتیجه میگیریم که هرگاه قرارداد بیمه اجباری اعتبار دارد اما بیمهگر به علت ورشکستگی توانایی پرداخت خسارت به زیان دیدگان را دارا نیست، افراد زیاندیده بر اساس ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری حق مراجعه به صندوق تأمین خسارتهای بدنی و درخواست غرامت از این صندوق را دارا میباشند.
بند ششم) خسارتهای بدنی خارج از شرایط بیمهنامه
همانگونه که پیشتر بیان شد یکی از ویژگیهای اساسی قرارداد بیمه اجباری عدم قابلیت استناد ایرادها توسط بیمهگر در برابر زیان دیده است.[۱۳]
در واقع از آنجا که هدف از وضع قانون بیمه اجباری حمایت از حقوق اشخاص ثالث در زمینه حوادث رانندگی است. لذا برقراری محدودیت قراردادی برای متعهد بیمهگر تا حدی که به حقوق این اشخاص زیان برساند ممنوع است.
در نتیجه باید بر این باور بود که شروط ساقط کننده یا محدود کننده تعهد بیمهگر اگرچه در روابط بیمهگر و بیمهگذار معتبر است در برابر اشخاص زیاندیده نباید دارای قابلی استناد باشد.[۱۴]
به نظر میرسد مراد قانونگذار از خسارتهای بدنی خارج از شرایط بیمهنامه ناظر به همین شروط ساقطکننده و یا محدود کننده متعهد بیمهگر میباشد و در واقع به موجب این قسمت از ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری به بیمهگر اجازه استناد به ایرادات رابطه خویش با بیمهگذار در برابر اشخاص زیاندیده واگذار گردیده است. امری که با دیگر مواد این قانون از جمله ماده ۶ تعارض آشکار دارد. بنابراین طبق مستنبط از ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه طرفین میتوانند به هنگام انعقاد قرارداد بیمه اجباری شرط نمایند که بیمهگر تحت شرایط خاصی مسئول جبران خسارت نیست و این شرط ضمن اعتبار در رابطه طرفین دارای قابلیت استناد نسبت به اشخاص زیاندیده میباشد. در این حالت شخص زیاندیده چارهای جز مراجعه به صندوق تأمین خسارات بدنی و مطالبه غرامت از صندوق مزبور را پیشرو ندارد. با ملاحظه در استدلالهای فوق و روشن شد تعارض در مواد قانون جدید که به نقض غرض قانونگذار در حمایت از زیاندیدگان حوادث رانندگی می انجامد، اصلاح و ویرایش اجباری از این حیث ضروری به نظر میرسد.
تا اینجا با موارد مسئولیت صندوق تأمین خسارتهای بدنی بر اساس ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری آشنا شدیم. اما نباید از ذکر این نکته غافل ماند که صندوق تأمین خسارتهای بدنی به عنوان یک طرح تکمیلی در جهت حمایت از اشخاص زیان دیده در اثر حوادث رانندگی تنها عهدهدار خسارات بدنی است که به موجب قانون جبران آن مجاز شمرده شده و به عبارتی میتوانند تحت پوشش بیمه موضوع قانون مزبور قرار گیرند.
بنابراین در مواردی که قانونگذار بطور صریح بیمهگر را در ایفای تعهد معاف کرده باشد صندوق تأمین خسارتهای بدنی نیز به تبع آن دارای چنین تعهدی نمیباشد. در این خصوص ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ چنین میگوید: « به منظور حمایت از زیاندیدگان حوادث رانندگی، خسارتهای بدنی وارد به اشخاص ثالث که به علت فقدان یا انقضاء بیمه نامه، بطلان قرارداد بیمه، تعلیق تأمین بیمهگر، فرار کردن و یا شناخته نشدن مسؤول حادثه و یا ورشکستگی بیمهگر قابل پرداخت نباشد یا به طورکلی خسارتهای بدنی خـارج از شرایط بیمهنامه (به استثناء موارد مصرح در ماده(۷)) تــوسط صندوقمستقلی به نام صندوق تأمین خسارتهای بدنی پرداخت خواهد شد.»
بنابراین ماده ۱۰ قانون مزبور به صراحت خسارتهای ناشی از موارد مذکور در ماده ۷ را از شمول تعهدات صندوق تأمین خسارتهای بدنی خارج نموده است. بر اساس ماده ۷ قانون مزبور «موارد زیر از شمول بیمه موضوع این قانون خارج است:
۱- خسارت وارده به وسیله نقلیه مسبب حادثه.
۲- خسارت وارده به محمولات وسیله نقلیه مسبب حادثه.
۳- خسارت مستقیم و یا غیر مستقیم ناشی از تشعشعات اتمی و رادیو اکتیو.
۴- خسارت ناشی از محکومیت جزائی و یا پرداخت جرائم. »
از آنجا که خسارتهای مذکور در ماده ۷ از شمول بیمه اجباری خارج است بنابراین که بیمهگر و نه صندوق تأمین خسارتهای بدنی تعهدی به جبران آن ها در مقابل اشخاص زیاندیده ندارند. نکته دیگری که در این خصوص به ذهن میرسد، مربوط به میزان تعهدات صندوق تأمین خسارتهای بدنی است. در زمان حکومت قانون قدیم بر اساس اصلاحیه آییننامه صندوق تأمین خسارتهای بدنی اشخاص ثالث» مصوب ۱۳۸۳ هیئت وزیران سقف تعهدات صندوق تأمین خسارتهای بدنی اشخاص ثالث هشتاد میلیون ریال معین گردیده بود. اما تحولی که در قانون جدید در مورد میزان تعهدات صندوق به وجود آمده است بسیار قابل توجه است. قانون جدید در مورد میزان تعهدات صندوق به وجود آمده است بسیار قابل توجه است. قانون جدید، در نتیجه صندوق را بر خلاف گذشته به یکی از مهمترین ابزارهای جبران خسارت تبدیل میکند.[۱۵] توضیح اینکه بر اساس تبصره ۱ ماده ۱۰ قانون جدید: «میزان تعهدات صندوق برای جبران خسارتهای بدنی معادل مبلغ مقرر در ماده (۴) این قانون و تبصره ذیل آن خواهد بود».
البته ذکر این نکته ضروری است که در ذیل ماده ۴ قانون جدید ۲ تبصره موجود میباشد. لذا استفاده از عبارت «تبصره» در تبصره ۱ ماده ۱۰ را باید ناشی از سهو قانونگذار دانست. بر اساس تبصره ۱ ماده ۱۰ میزان تعهد صندوق در جبران خسارتهای بدنی اشخاص زیاندیده عیناً همان میزان حداقل تعهد بیمهگر در آن مورد است. از آنجا که در این خصوص در بخش مربوط به تعهدات بیمهگذار به تفصیل بحث شده است، لذا در این قسمت از تکرار مطالب مشابه اجتناب میگردد. آنچه که مهم به نظر میرسد توازن و همراهی میزان تعهدات صندوق با منابع مالی آن در قانون جدید است. به عبارت دیگر با افزایش منابع مالی صندوق میزان تعهدات آن نیز به صورت معناداری افزایش یافته است.
از این امر باید به مثابه یکی از تحولات مثبت قانون جدید در جهت حمایت هرچه بیشتر از اشخاص زیاندیده در اثر حوادث رانندگی یاد کرد.
تحول دیگری که در ارتباط با صندوق تأمین خسارتهای بدنی در قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ موجود آمده است پیشبینی امکان دفاع برای صندوق در دعاوی مربوط به حوادث رانندگی است. توضیح اینکه مفهوم دعوا و آثار حقوقی ناشی از آن دائر بر حدوث اختلاف بین اشخاص است که پس از طرح نزد دادگاه بر اساس اصول دادرسی به آن رسیدگی خواهد شد. بنابراین در این راستا باید دادگاه اظهارات طرفین را استماع نموده و پس از اخذ دفاعیات آن ها مبادرت به صدور رأی کند. در زمان حکومت قانون بیمه اجباری ۱۳۴۷ معمول بود که پروندههای مربوط به حوادث رانندگی پس از احراز متواری بودن مسئول حادثه یا شناخته نشدن آن به پرداخت دیه مصدوم یا مقتول از محل صندوق اقدام شود.[۱۶]
این در حالی است که هنوز صندوق در چنین دعوایی این امکان را میدهد که شرایط تحقق مسئولیت خود را که مورد ادعای زیاندیده میباشد متنفی اعلام کند. مثلاً میتواند با اثبات معلوم بودن مسئول حادثه یا شناخته شدن او به رفع مسئولیت از خود اقدام نماید.[۱۷] قانون جدید در جهت رفع این نقیصه در ماده ۲۲ چنین بیان میدارد: «محاکم قضائی مکلفند در جلسات رسیدگی به دعاوی مربوط به حوادث رانندگی، حسب مورد شرکت بیمه ذیربط و یا صندوق تأمین خسارتهای بدنی را جهت ارائه نظرات و مستندات خود دعوت نمایند و پس از ختم دادرسی یک نسخه از رأی صادره را به آنها ابلاغ کنند.».
بنابراین با پیشبینی ماده ۲۲ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ صندوق تأمین خسارتهای بدنی قادر خواهد بود تا با ارائه دلایل و مدارک مقتضی عدم مسئولیت خویش را به اثبات رسانده و از تبانی احتمالی زیاندیده با عوامل بروز حادثه جلوگیری نماید. ایراد عمدهی قانون جدید به مشخص نکردن موقعیت صندوق در سلسله مراتب جبران خسارت مربوط میشود. امروزه علاوه بر مسئولیت مدنی، ساز و کارهای متعدد دیگری ماننند بیمههای خصوصی، بیمههای اجتماعی، مزایا و حمایتهای نظام فراگیر تأمین اجتماعی و کمکهای مؤسسات و نهادهای خرید برای جبران خسارت زیاندیده فراهم گردیده است. در اصطلاح حقوقی به مزایایی که زیاندیده از منابع دیگری غیر از نظام مسئولیت مدنی دریافت میکند مزایای جنسی گفته میشود.[۱۸]
[۱] . آیت کریمی، بیمه اموال و مسئولیت، ص ۶۰
[۲] . امینی، منصور، خروشی، عبدالعظیم، قلمرو تعهد بیمهگذار در ارائه اطلاعات مؤثر بر انعقاد عقد بیمه، ص ۱۵۰
[۳] . پاول، آلن، بیمههای مسئولیت، ص ۱۹۷
[۴] . محمودصالحی، جانعلی، حقوق بیمه، ص ۱۱۵
[۵] . کریمی، آیت، کلیات بیمه، ص ۱۲۷
[۶] . ایرج بابایی، حقوق بیمه، ص ۵۱
[۷] . همان
[۸] . بو،روِژه، حقوق بیمه، ص ۹۹
[۹] . محمود صالحی، جانعلی، حقوق بیمه، ص ۲۸۴
[۱۰] . غمامی، مجید، تحول حقوق فرانسه در زمینه حوادث رانندگی، ص ۲۳۰
[۱۱] . اسکینی، ربیعا، ۱۳۸۲، حقوق تجارت کلیات: معاملات تجاری، تجار و سازماندهی فعالیت تجاری، انتشارات سمت، چاپ نهم، ص ۸۵
[۱۲] . محمودصالحی، جانعلی، حقوق بیمه، ص ۲۸۵
[۱۳] . کاتوزیان، ناصر، ایزانلو، محسن، بیمه مسئولیت مدنی، ص ۲۴۹
[۱۴] . ایزانلو، محسن، نظام جبران خسارت در بیمه مسئولیت مدنی، ص ۲۱۵
[۱۵] . ایزانلو، محسن، نقد و تحلیل قانون اصلاح بیمه اجباری، ص ۵۳
[۱۶] . خدابخشی، عبدالله، ۱۳۸۱، تأثیر بیمه در حقوق مسئولیت مدنی، پایاننامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ص ۱۲۶
[۱۷] . خدابخشی، عبدالله، ۱۳۸۴، بطلان رویه قضایی باطل، بررسی ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری در برابر شخص ثالث، ماهنامه تازههای جهان بیمه، ش ۸۲، ص ۴۹
مبحث دوم: رجوع در شرایط فوقالعاده
اگرچه با ایجاد اساس بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه، تلاش شده است تا خسارات وارد به اشخاص ثالث که از طریق حوادث رانندگی به وجود میآیند، در چارچوب این بیمه جبران گردد، اما گاه چنین جبرانی، به دلایلی از جمله: فسخ، بطلان و یا تعلیق قرارداد بیمه و… امکان پذیر نمیباشد. در اینگونه موارد چارهای جز توسل به طرحهای تکمیلی از جمله صندوق تأمین خسارتهای بدنی، در جهت جبران خسارت موجود نمیباشد.
در این مبحث، گفتار اول به معرفی صندوق تأمین خسارتهای بدنی اختصاص یافته و گفتار دوم نحوه جبران خسارت از طریق این نهاد را بیان می کند.
گفتار اول: بررسی ارکان و ماهیت صندوق تأمین خسارتهای بدنی
این گفتار به معرفی و شناسایی صندوق تأمین خسارتهای بدنی اختصاص یافته است. در ابتدا سازوکار نمونههای این صندوق در چند کشور خارجی مورد بحث واقع میشود. سپس ارکان، اجزاء و چگونگی کارکرد صندوق، بر اساس قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه مورد بحث واقع میشود. ماهیت حقوقی رابطه این صندوق با زیاندیدگان نیز در این گفتار بررسی خواهد شد.
همانگونه که بیان شد هدف اصلی و نهایی قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی تأمین و تضمین خسارت زیاندیدگان حوادث رانندگی است. همچنین دانستیم که با دخالت بیمه در حوادث رانندگی دیگر مسئولیت مدنی مبتنی بر تقصیر حکومت ندارد و هدف اصلی در این بخش از حقوق به جای یافتن مقصر، جبران خسارت زیان دیده و بازگرداندن وضعیت او به حالت سابق است. اما در این ارتباط نباید از نظر دور داشت که گسترش بیمههای مسئولیت به تنهایی کافی برای جبران خسارت زیاندیده نمیباشد و همواره جبران خسارت درچهارچوب یک قرارداد بیمه چنانکه در گفتار پیش گذشت، بنابه دلایلی امکان پذیر نمیباشد.
از این رو در سیستمهای حقوقی مختلف در جهت حمایت از حقوق زیاندیدگان حوادث رانندگی در مواردیکه امکان جبران خسارت از طریق استناد به یک قرارداد بیمه و مراجعه به بیمهگر وجود نداشته باشد منجر به پیدایش و تأسیس طرحهای تکمیلی بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه شده است. در اهمیت این طرحها و صندوقهای ذخیره برای جبران خسارت اشخاص همین بس که گفته شود اگر حقوق مسئولیت مدنی بدون بیمه، حیات نخواهد داشت، بیمهی مسئولیت مدنی نیز بدون این طرحها قادر به ایفاد وظیفه خود نخواهد بود. بنابراین در مواردیکه اجرای اصول بیمه برای جبران خسارت اشخاص به دشواری میگراید احساس عمومی بر این است که زیان به نحوی دیگر جبران شود و همین امر ضرورت توسل به طرحهای تکمیلی بیمه اجباری را آشکار میسازد.
سادهترین طرح تکمیلی در سوئد یافت میشود. در این کشور قربانی یک حادثه رانندگی که راننده آن فاقد بیمه است یا ناشناخته میماند، میتواند برای جبران خسارت وارد به خویش به هر بیمهگر مجاز اتومبیلی مراجعه و ادعای خسارت نماید و در عمل چنین طرحی با مشارکت و همیاری همه بیمهگران مزبور در آن کشور به مرحله اجرا در میآید.[۱]
در انگلیس به سال ۱۹۶۴ “صندوق جبران زیانهای ناشی از اعمال مجرمانه” تأسیس شد و بهترین طرح برای جبران خسارت توسط دولت تلقی میشود. این صندوق در سال ۱۹۹۵ دچار تحولاتی از جمله پیشبینی اصولی نظیر طبقهبندی جرایم و نحوه دخالت بزه دیده و پرداخت خسارت تا سقف معینی گردید. زیاندیدگان ناشی از اعمال مجرمانه علیه این صندوق طرح دعوا کرده و با اثبات حقانیت ادعای خویش خسارات وارده را دریافت مینمایند.
همچنین در این کشور “کنسرسیون بیمهگران اتومبیل انگلیس” در سال ۱۹۴۶ در جهت پرداخت خسارات ناشی از اتومبیلهای بیمه نشده تشکیل گردیده و هر حکمی که از سوی دادگاهها علیه این صندوق صادر شود غیر قابل اعتراض میباشد.[۲]
در فرانسه از سال ۱۹۵۱ صندوقی به نام “صندوق تضمین خسارت اتومبیل” تأسیس شده است تا در موارد فوقالعاده خسارت زیاندیدگان حوادث رانندگی را جبران نماید. این صندوق ابتدا در موارد محدودی مکلف به جبران خسارت بود و دامنهی مسئولیت آن تنها به صدمات بدنی و فوت محدود بود اما اینک ماده ۶ قانون ۱۹۶۶ جبران خسارات مالی را نیز با توجه به اوضاع و احوال خاص تقصیر و در حدود تعیین شده به موجب آییننامه مربوط به این صندوق تحمیل کرده است.[۳]
در ایران با تصویب قانون بیمه اجباری ۱۳۴۷ صندوقی به نام ” صندوق تأمین خسارتهای بدنی” با این هدف تأسیس شد. در قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ نیز این صندوق با لحاظ تحولاتی پیشبینی و استمرار حیات یافته است. به موجب ماده ۱۰ قانون جدید:
«به منظور حمایت از زیاندیدگان حوادث رانندگی، خسارتهای بدنی وارد به اشخاص ثالث که به علت فقدان یا انقضاء بیمهنامه، بطلان قرراداد بیمه، تعلیق تأمین بیمهگر، فرار کردن یا شناخته نشدن مسئول حادثه و یا ورشکستگی بیمهگر قابل پرداخت نباشد یا بطور کلی خسارتهای بدنی خارج از شرایط بیمه نامه (به استنثناء موارد مطرح شده در ماده ۷) توسط صندوق مستقلی به نام صندوق تأمین خسارتهای بدنی پرداخت خواهد شد.»
همانگونه که از ماده ۱۰ قانون جدید و همچنین نام صندوق بر میآید خسارت قابل مطالبه از آن، صرفاً شامل خسارتهای بدنی بوده و لذا در خصوص خسارتهای مالی وارد به وسیله نقلیه و یا سایر وسایل زیاندیده صندوق هیچگونه تعهدی بر عهده ندارد.[۴] بنابراین و با توجه به تبصره ۳ ماده ۱ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ دامنهی تعهد صندوق تأمین خسارتهای بدنی به خسارتهای بدنی قابل جبران یعنی دیه (اعضاء یا فوت) ارش و هزینه معالجه در صورتی که بر اساس قانون دیگری قابل مطالبه نباشد، محدود است. نکته دیگری که در ارتباط با صندوق تأمین خسارتهای بدنی به نظر میرسد در خصوص ماهیت حقوقی رابطه این صندوق با زیاندیدگان حوادث رانندگی است.
همانگونه که از ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری دریافت میشد در اکثر مواردی که صندوق ملزم به جبران خسارت شده است یا اصلاً قرارداد بیمهای وجود ندارد یا وجود نداشته ولی امکان جبران خسارت در چهارچوب آن بنا به دلایلی از جمله بطلان یا انقضاء مدت قرارداد و یا ناشناخته ماندن و فرار مسئول حادثه امکان پذیر نمیباشد.
لذا نمیتوان استدلال کرد که رابطه حقوقی به نفع شخص ثالث زیاندیده بر اساس قرارداد به وجود آمده تا بر پایه آن از صندوق تأمین خسارتهای بدنی ادعای خسارت کرد.[۵] از این رو در تحلیل رابطه حقوقی میان صندوق مزبور و زیان دیدگان حوادث رانندگی باید قائل بود که تعهد صندوق به جبران خسارتهای بدنی مصدومات، گونهای ایقاع است.
که به موجب آن، این نهاد در مقابل زیاندیدگانی که به یکی از دلایل مذکور در ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری نتوانند از بیمهگران و یا دیگر مراجعه تأمین خسارت کنند، متعهد و مکلف به جبران خسارت است.[۶] منتهای مراتب این ایقاع قدرت الزامآور خود را از قانون میگیرد. ادارهی صندوق تأمین خسارتهای بدنی در زمان حکومت قانون سابق به موجب بند ۶ ماده ۵ قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری به بیمه مرکزی واگذار شده بود. در حال حاضر بر اساس قسمت دوم ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ مدیر صندوق تأمین خسارتهای بدنی توسط رئیس کل بیمه مرکزی ایران به مجمع عمومی پیشنهاد میشود تا در صورت تصویب مجمع و با حکم رئیس آن به اداره امور مربوط به صندوق بپردازد.
بنابر همین ماده اعضای مجمع عمومی صندوق عبارت از وزیر اقتصاد و امور دارایی، وزیر بازرگانی، وزیر کار و امور اجتماعی، وزیر دادگستری و رئیس کل بیمه مرکزی میباشند. مجمع میبایست حداقل سالی یکبار تشکیل جلسه داده و تا به انجام وظایف مقرر خود شامل: تعیین مدیر تصویب بودجه، ترازنامه، خط مشی و تصمیمگیری در خصوص إعطای نمایندگی با إعطای شعبه صندوق در مراکز استانها بپردازد.
متن کامل ترازنامهای که توسط مجمع به تصویب میرسد میبایست از طریق روزنامه رسمی و یکی از جراید کثیرالانتشار به انتشار برسد.
بر اساس تبصره ۲ ماده ۱۰ مرکز صندوق در تهران میباشد ولی در صورت لزوم و با تصویب مجمع عمومی صندوق امکان ایجاد شعبه و یا إعطای نمایندگی توسط صندوق در مراکز استانها موجود میباشد.
تحولی که قانون جدید بیمه اجباری نسبت به نمونه سابق خود در زمینه تأمین منابع مالی کافی برای صندوق تأمین خسارتهای بدنی بوجود آورده است بسیار قابل توجه است. توضیح اینکه در زمان حکومت قانون قدیم و بر اساس «آییننامه منابع درآمد صندوق تأمین خسارتهای بدنی موضوع ماده ۱۱ قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث» مصوب ۱۳۴۸ منابع درآمد صندوق بسیار محدود بود. و بر اساس ماده ۱ این آییننامه از ۳ محل تأمین میشد.
اما بر اساس قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ منابع درآمد صندوق بسیار بیشتر از آن است که در زمان حکومت قانون سابق در نظر گرفته شده بود. ماده ۱۱ قانون جدید در این خصوص اذعان میدارد: منابع مالی صندوق تأمین خسارتهای بدنی به شرح زیر است:
الف) پنج درصد (۵٪) از حق بیم بیمه اجباری موضوع این قانون.
ب) مبلغی معادل حداقل یکسال حق بیم بیمه اجباری که از دارندگان وسیله نقلیهای که از انجام بیمه موضوع این قانون خودداری نمایند وصول خواهد شد. نحوه وصول و تقسیط مبلغ مذکور و سایر ضوابط لازم این بند به پیشنهاد بیمه مرکزی ایران به تصویب مجمع عمومی صندوق خواهد رسید.
ج) مبالغی که صندوق پس از جبران خسارت زیاندیدگان بتواند از مسئولان حادثه وصول نماید.
د) درآمد حاصل از سرمایهگذاری وجوه صندوق
ه) بیست درصد (٪۲۰) از جرایم وصولی راهنمایی و رانندگی رد کل کشور
و) بیست درصد (٪۲۰) از کل هزینههای دادرسی و جزای نقدی وصولی توسط قوه قضائیه
ز) جرایم موضوع ماده (۲۸) این قانون
ح) کمکهای اعطایی از سوی اشخاص مختلف
همانگونه که ملاحظه میشود صندوق بر اساس قانون جدید از لحاظ مالی دارای پشتوانه قوی و محکمی است و این توانایی مالی صندوق را به یکی از اشخاص زیاندیده تبدیل کرده است.
بر اساس بند (د) ماده ۱۱ قانون جدید به صندوق اجازه انجام سرمایهگذاری نسبت به وجوه و دارایهای موجود در آن داده شده است امّا انجام هرگونه فعالیتی در این ارتباط باید با لحاظ متد موجود در ماده ۱۲ صورت پذیرد. بر اساس ماده ۱۲ قانون جدید:« صندوق مجاز است موجودیهای نقدی مازاد خود را نزد بانکها سپردهگذاری و یا اوراق مشارکت خریداری نماید مشروط بر آنکه سرمایهگذاریهای مذکور به نحوی برنامهریزی و انجام شود که همواره امکان پرداخت خسارت کامل به زیاندیدگان مشمول تعهدات صندوق وجود داشته باشد.»
بنابراین هرگونه سرمایهگذاری صندوق نسبت به وجوه و موجودیهای آن در صورتی امکانپذیر است که با لحاظ حق جبران خسارت اشخاص ثالث و امکان پرداخت به موقع آن همراه باشد.
حمایتهای مالی قانون جدید از صندوق تأمین خسارتهای بدنی به همین جا ختم نمیشود. چنانکه بر اساس تبصره ۱ ماده ۱۱ «در صـورت کمبود منابع مالی صندوق، دولت موظف است در بودجه سنواتی سال بعد کسری منابع صندوق را تأمین نماید.»
همچنین در حفظ منابع مالی صندوق، تسریع در وصول مطالبات آن و هدایت آن به سوی جبران خسارات زیاندیدگان حوادث رانندگی بر اساس تبصره ۲ ماده ۱۱ «درآمدهای صندوق از مالیات و هرگونه عوارض معاف میباشد.»
و بالاخره بر اساس تبصره ۴ همان ماده: «اسناد مربوط به مطالبات و پرداختهای خسارت صندوق تأمین خسارتهای بدنی در حکم اسناد لازم الاجراء است. »
همانگونه که گفته شد هدف از تأسیس صندوق تأمین خسارات بدنی جبران زیانهای جانی است که به اشخاص ثالث در اثر حوادث رانندگی وارد میآید. بنابراین داراییهای صندوق باید اولاً از مجاری قانونی آن و به صورت کامل دریافت گردد و ثانیاً در راه آنچه که به حکم قانون به آن اختصاص یافت به مصوب برسند.
در همین راستا تبصرههای ۵ و ۶ ماده ۱۱ قانون جدید با لحاظ ضمانت اجرای کیفری برای متخلفین به تصویب رسیدهاند. از یک سو تبصره ۵ ماده ۱۱، شرکتهای بیمه را مکلف به پرداخت حقوق قانونی صندوق (بند الف و ب ماده ۱۱) بوده است به موجب این تبصره: «عدم پرداخت حقوق قانونی صندوق تأمین خسارتهای بدنی ازسوی شرکتهای بیمه در حکم دخل و تصرف غیر قانونی در وجوه عمومی میباشد».
و از سوی دیگر بر اساس تبصره ۶ ماده ۱۱ مدیران و دستاندرکاران صندوق از دستاندازی در داراییهای صندوق و مصرف آن در غیر ما وضع له ممنوع گردیدهاند. به موجب این تبصره: «عدم پرداخت حقوق قانونی صندوق تأمین خسارتهای بدنی ازسوی شرکتهای بیمه در حکم دخل و تصرف غیر قانونی در وجوه عمومی میباشد».
[۱] . جنیدی، لعیا، پیشین، ص ۱۲۸
[۲] . خدابخشی، عبدالله، عابدین زاده شهری، نیره، نقش بیمه در حل و فصل دعاوی کشوری، ص ۹۷
[۳] . غمامی، مجید، تحول حقوق فرانسه در زمینه حوادث رانندگی، ص ۲۰۶
[۴] . محمدی، محمد مهدی، حقوق بیمه، ص ۱۲۷
[۵] . آل شیخ، محمد، ۱۳۸۱، ماهیت حقوقی و خصوصیات عقد بیمه در بیمههای عمر و مسئولیت مدنی، قطعنامه صنعت بیمه، ش ۲، ص ۱۲۴
گفتار دوم: موارد حق رجوع بیمه گر و شرایط حاکم بر آنها
همانگونه که پیشتر بیان شد، بر اساس مواد مختلف قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ از جمله مواد ۵ و ۱۴ این قانون بیمهگر موظف به جبران خسارتهای وارد به اشخاص زیاندیده میباشد و هم اوست که میبایست بر اساس قرارداد بیمه اجباری بار نهایی جبران این خسارات را تحمل کند. با این وجود ممکن است در مواردی بیمهگر حق داشته باشد برای آنچه که به زیان دیده پرداخته است به اشخاص دیگر رجوع کند. در این گفتار به بررسی این موارد و شرایط حاکم بر آن ها خواهیم پرداخت.
بر اساس قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ بیمهگر در دو دسته از موارد حق رجوع به مسئول حادثه را دارا میباشد.
بند اول) رجوع بر اساس موارد مذکور در ماده ۶ قانون جدید
ماده ۶ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ چنین بیان میدارد:
“در صورت اثبات عمد راننده در ایجاد حادثه توسط مراجع قضایی و یا رانندگی در حالت مستی یا استعمال مواد مخدر یا روانگردان مؤثر در وقوع حادثه، یا در صورتی که راننده مسبب فاقد گواهینامه رانندگی باشد یا گواهینامه او متناسب با نوع وسیله نقلیه نباشد، شرکت بیمه موظف است بدون أخذ تضمین، خسارت زیاندیده را پرداخت نموده و پس از آن میتواند به قائممقامی زیاندیده از طریق مراجع قانونی برای استرداد تمام یا بخشی از وجوه پرداخت شده به شخصی که موجب خسارت شده است مراجعه نماید.”
همانگونه که ملاحظه میشود ماده ۶ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ استثنائات پوشش بیمه اجباری را بر میشمرد، چرا که بر اساس قواعد عمومی، پوشش بیمه میتواند منوط به تحقق شرایطی باشد که خارج از آن، تعهد بیمهگر منتفی خواهد شود.[۱]
اما از سوی دیگر چنانکه در قسمت دعوای مستقیم گفته شد، نتیجه عملی امکان رجوع مستقیم زیان دیده به بیمهگر این است که برخی از ایراداتی که بیمهگر در مقابل بیمهگذار دارد، در مقابل زیاندیده قابل استناد نیستند. در این صورت بر خلاف موارد معمول در بیمه مسئولیت که بیمهگر بار نهایی جبران خسارت را متحمل میشود، مسئولیت نهایی بر عهده بیمهگذار مستقر میشود.[۲] بنابراین ملاحظات است که ماده ۶ قانون جدید در رابطه بیمهگر با زیاندیده او را از استناد به استثنائات پوشش بیمه مذکور در این ماده ممنوع ساخته و مکلف به جبران خسارتهای به وجود آمده کرده است اما در رابطه بیمه گر با بیمهگذار، از آنجا که در خصوص استثنائات مذکور در ماده فوق هیچ تعهدی بر عهده بیمهگر وجود ندارد، به وی حق داده شده است تا پس از پرداخت خسارت، به بیمهگذار مسئول حادثه رجوع نماید. ذکر این نکته در این خصوص الزامی است که بر اساس ماده ۶ که به تصریح بیان میدارد بیمهگر باید به شخصی که موجب خسارت شده است رجوع نماید، رجوع به بیمهگذار در صورتی مجاز خواهد بود که وی مباشر مصادیق مذکور در ماده باشد.
بنابراین در صورتی که راننده شخصی غیر از بیمهگذار باشد و در اثر انجام یکی از مصادیق مذکور در ماده ۶ موجبات ایجاد خسارت به شخص ثالث را فراهم آورد، بیمهگر پس از جبران خسارت، باید به او و نه به بیمهگذار برای آنچه که پرداخته است مراجعه نماید.[۳]
مبنای رجوع بیمهگر به بیمهگذار را باید بر اساس اصل جانشینی که یکی از اصول اساسی حقوق بیمه است توجیه نمود. اصل جانشینی حاوی حقی است که بر اساس آن فردی در جای دیگر قرار میگیرد تا خودش کلیه حقوق آن شخص و ابزار اجرای آن حقوق را به دست آورد. [۴] بنابراین اصل بیمهگری که علیرغم میل خود ناچار از پرداخت دین بیمهگذار شده است، در رجوع به او قائم مقام زیاندیده میشود. بر اساس ماده ۶ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ بیمهگر در ۳ مورد میتواند پس از جبران خسارتهای وارد به اشخاص ثالث، به مسئول حادثه مراجعه نماید:
الف) عمد راننده در ایجاد حادثه:
در توجیه رجوع بیمهگر در صورت عمد راننده باید گفت اساس عقد بیمه بر پوشش خطر احتمالی است و همانگونه که شرط عدم مسئولیت به تقصیرهای غیر عمدی اختصاصی دارد هیچ کس نمیتواند خسارتهایی که بطور عمد به دیگران وارد میکند را بیمه نماید. زیرا شرط عدم مسئولیت در خسارتهای عمدی یا بیمه آن به نظم عمومی لطمه میزند و اضرار به دیگران را آزاد میکند.[۵]
بنابراین قانونگذار در جهت حمایت از زیاندیدگان حوادث رانندگی ابتدا بیمهگر را موظف به جبران خسارت کرده ولی حق رجوع به راننده را برای وی محفوظ نگاه داشته است.
ب) رانندگی در حال مستی یا استعمال مواد مخدر یا روانگردان مؤثر در وقوع حادثه:
ماده ۵ قانون بیمه اجباری ۱۳۴۷ به این مورد تصریح نکرده بود. بنابراین افزودن این مورد به استثنائات پوشش بیمهای از نکات مثبت قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ است. دلیل امکان رجوع بیمهگر به رانندهای که تحت شرایط فوق مبادرت به رانندگی می کند. کاملاً روشن است. در واقع از آنجا که در حال مستی یا استعمال مواد مخدر و روانگردان راننده فاقد تمرکز فکری و دماغی لازم برای هدایت و کنترل وسیله نقلیه میباشد، امکان بروز سانحه بسیار زیاد شده و آن را از حالت احتمالی خارج میکند، لذا طبیعی است که بیمهگر مسئولیت بیمهگذار را با لحاظ این شرایط پوشش ندهد.
اما همانگونه که پیشتر نیز بیان شد، به حکم ماده ۶ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷، بیمهگر نمیتواند به این ایراد در برابر زیان دیده استناد کند، بلکه تنها پس از جبران خسارت وی، حقوق رجوع به مسبب حادثه را به دست میآورد.
اجازه تردد با وسایل نقلیه موتوری زمینی نیازمند اخذ مجوز از مقام اداری صالح است. این اجازه در قابل سندی موسوم به پروانه ظاهر میشود. پروانه حکمی است که طبق آن مقام صلاحیتدار اداری به شخص یا اشخاص معین اجازه میدهد تا اعمال معینی انجام دهند. مانند پروانه رانندگی.
باید توجه داشت که استعمال اصطلاحاتی نظیر گواهینامهی رانندگی صحیح نیست بلکه پروانه رانندگی صحیح است.[۶] مبنای حقوقی این مورد آن است که شرط ضمن عقد یا متعارف میان بیمهگر و بیمهگذار این بوده است که فردی با اتومبیل رانندگی کند که پروانهی مناسب داشته باشد و به قوانین و علائم رانندگی آگاه باشد. این مورد خود حاوی ۲ فرض است: یک فرض آن که راننده اصولاً فاقد پروانه رانندگی باشد و فرض دیگر آن که راننده پروانه رانندگی دارد منتهای مراتب این پروانه متناسب با وسیله نقلیهای که موجب بروز حادثه شده است، نمیباشد. بر اساس ماده ۶ در هر دوی این فروض، بیمهگر پس از جبران خسارت زیاندیده، حق مراجعه به بیمهگذار برای دریافت آنچه که پرداخت است را دارا میباشد.
به نظر میرسد که باید به ماده ۶ قانون جدید مورد دیگری نیز اضافه میشد و آن خسارت وارده به اشخاص ثالث توسط متصرفین غیر مجاز وسیله نقلیه میباشد. اگرچه این نتیجه در وضع کنونی بدون تصریح و بر مبنای قواعد عمومی قابل پذیرش است. همانگونه که پیشتر بیان شد بر اساس تبصره ۲ ماده ۱ قانون جدید “در هر حال خسارت وارده از محل بیمهنامه وسیله نقلیه مسبب حادثه پرداخت میگردد” این راه حل که تضمینی در جهت حمایت از حقوق زیاندیدگان حوادث رانندگی است عقد بیمه را بیش از آنکه وابسته به شخص نماید به عین وابسته کرده و با آن پیوند میزند. کافی است وسیله نقلیهای که موضوع بیمهنامه است سبب وقوع حادثه باشد[۷] تا تعهد بیمهگر به جبران خسارت صورت عملی به خود گیرد، خواه راننده این وسیله راننده مجاز و قانونی باشد، خواه غاصب و متصرف غیر قانونی.
اما از آنجا که غاصب نباید از قبل عمل غیر قانونی خود صاحب منفعتی گردد، لذا بیمهگر پس از جبران خسارت زیاندیده، حق مراجعه به وی بابت آنچه که پرداخت کرده است را دارا میباشد.
بند دوم) رجوع بر اساس ماده ۵ قانون جدید
دارندگان وسیله نقلیه برای عدم رویارویی با خسارات غیر قابل پیشبینی و کلان، اقدام به انعقاد قرارداد بیمه اجباری در جهت پوشش دادن مسئولیت خود میکنند اما استفاده از این شیوه آنها را از إعمال مراقبت لازم و احتیاط در جلوگیری از بروز خطر باز میدارد. چرا که وقتی شخص در موقعیتی قرار گیرد که صرف نظر از تقصیر یا عدم تقصیر مسئول قلمداد شود و از سوی دیگر مسئولیت خود را بیمه شده ببیند نیازی به حفظ اقدامات ایمنی احساس نمیکند. نتیجه این إهمال، افزایش حوادث زیانبار بوده و جون واهمهای از طرح دعوا و تحمل خسارت در میان نیست، هیچ سعیای در جلب رضایت زیاندیدگان نیز به عمل نمیآید.[۸] حتی فراتر از این دارندگان اینگونه وسایل حاضر به قبول مسئولیت مستقیم خود در مبنی بر لزوم پرداخت خسارت به زیاندیده نیستند و بلافاصله ادعا دارند خسارت را بیمه باید پرداخت کند.[۹] بنابر همین ملاحظات و انتقادات لازم بود تمهیدی به کار برده شود تا ضمن اینکه وسیله جبران خسارت فراهم شود انگیزه بیمبالاتی و خودسری را در زمینه حوادث رانندگی کاهش دهد.
این راهحل در ماده ۵ قانون جدید به این هدف لحاظ گردیده است تا در برخی از حوادث زیانبار که در آن ها راننده مرتکب نوعی تقصیر سنگین و بیاحتیاطی بزرگ شده است، درصدی از خسارت را خود به عنوان مسئول بروز حادثه بر عهده گیرد. و بیمهگر این اختیار را داشته باشد تا پس از جبران کامل زیان اشخاص ثالث برای بازیافت قسمتی از آنچه که پرداخته، به وی حق رجوع داشته باشد.
بر اساس ماده ۵ قانون جدید:
«… در حوادث رانندگی منجر به جرح یا فوت که به استناد گزارش راهنمایی و رانندگی یا پلیس راه علت اصلی وقوع تصادف یکی از تخلفات رانندگی حادثهساز باشد بیمهگر موظف است خسارت زیاندیده را بدون هیچ شرطی پرداخت نماید و پس از آن میتواند جهت بازیافت یک درصد (۱٪) از خسارتهای بدنی و دو درصد (۲٪) از خسارتهای مالی پرداخت شده به مسبب حادثه مراجعه نماید…»
بنابراین در صورتی که بر اساس گزارش کارشناس راهنمایی و رانندگی علت اصلی وقوع حادثه در حوادث رانندگی منجر به جرح یا فوت، یکی از تخلفات رانندگی حادثه ساز باشد، بیمهگر میتواند پس از جبران کامل خسارت اشخاص زیاندیده برای بازیافت یک درصد از آنچه به عنوان خسارت بدنی و دو درصد از آنچه به عنوان خسارت مالی به آن اشخاص پرداخته است، به مسئول بروز حادثه مراجعه نماید.
سؤالی که در این رابطه به نظر میرسد این است که آیا تحمیل بخشی از خسارت بر اساس ماده ۵ قانون جدید همان فرانشیز است؟
منظور از فرانشیز خسارات جزئی یا درصدی از خسارت است که در پوشش بیمه قرار نمیگیرد و به عهده خود بیمهگذار باقی میماند. به عبارت دیگر میتوان گفت در فرانشیز بیمهگر کف تعهد خود را معین میسازد. فرانشیز یا اختیاری است که در آن بیمهگر قصد دارد با درج شرط در ضمن عقد خود را از جبران خسارت جزئی معاف کند که از موضوع بحث ما خارج است و یا اجباری است، که هدف از آن این است که خود بیمهگذار عهدهدار بخش باقی مانده خسارت شود و نتواند آن را نزد بیمهگر دیگری بیمه کند. علت این امر هم وادار کردن بیمهگذار به جلوگیری از ورود خسارت است.[۱۰] عدهای از نویسندگان معتقدند که ضمانت اجرای مذکور در ماده ۵ قانون جدید فرانشیز نمیباشد بلکه تمهیدی است که قانونگذار در جهت تنبیه رانندگان متخلف و بیاحتیاط در نظر گرفته است و در این راه چنین استدلال کردهاند که اولاً فرانشیز قابل حذف است و طرفین میتوانند با پرداخت حق بیمه اضافه، بیمهگر را متعهد سازند و ثانیاً هدف از وضع فرانشیز حفظ حقوق بیمهگر و رویکرد اقتصادی است نه پیشگیری از وقوع حوادث رانندگی.[۱۱] به نظر میرسد نویسنده مزبور به تفاوت میان فرانشیز اختیاری و اجباری توجه نداشته است. استدلالهای فوق که بطور کلی در خصوص فرانشیز اختیاری پذیرفته و قابل قبول است. زیرا ضمن اینکه هدف اصلی اینگونه فرانشیز حفظ منافع اقتصادی بیمهگر میباشد، بیمهگذار همواره میتواند با پرداخت حق بیمه اضافه، مسئولیت بیمهگر را گستردهتر ساخته و یا اینکه آن قسمت از مسئولیت خود را که عاری از پوشش بیمهای است، نزد بیمهگر دیگری بیمه کند.
در حالیکه در فرانشیز اجباری هدف جلوگیری از ورود زیان به دیگران از طریق تحمیل بخشی از خسارت به عهده بیمهگذار میباشد و از آنجا که این فرانشیز به حکم قانون و به صورت اجباری لحاظ میگردد، لذا قابل حذف نبوده و نمیتوان آن را نزد بیمهگر دیگری پوشش داد. بنابراین به عقیدهی نگارنده، ضمانت اجرای مذکور در ماده ۵ قانون جدید همان فرانشیز اجباری است و از آنجا که مبلغ قابل بازیافت، معمولاً رقم درشتی نیست، تا مسئول حادثه را به دلیل عجز از پرداخت راهی زندان کند، بلکه مقداری است که اثر بازدارندگی دارد و روح مسئولیت مستقیم را در او زنده میکند، از این حیث ایجاد مشکل نمیکند.
نکتهای که در پایان این بخش از نظر میگذرانیم، مربوط به امکان رجوع بیمهگر مسئولیت به زیاندیده از حوادث رانندگی است. اگرچه به موجب قانون بیمه اجباری بیمهگر موظف به جبران خسارتهای بدنی و مالی وارد به اشخاص ثالث است اما گاه بنابه دلایلی این اشخاص از دریافت خسارات مزبور محروم گردیدهاند و در صورت جبران زیان به بیمهگر اجازه رجوع و بازپسگیری آنچه را که پرداخته داده شده است. مصداق بارز امکان رجوع بیمهگر به زیان دیده را باید در ماده ۹ آییننامه اجرایی قانون بیمه اجباری ۱۳۴۷ جستجو کرد. بر اساس این ماده:
«هر نوع خدعه و تبانی اشخاص ثالث یا ارائه مدارک مجعول که مؤثر در موضوع باشد در صورت اثبات موجب محرومیت از دریافت خسارت میگردد.»
بنابراین در صورتی که زیاندیدگان حوادث رانندگی با انجام خدعه و تبانی و ارائه مدارک مجعول سعی در اثبات ورود ضرر و زیان به خویش نمایند تا از این طریق بیمهگر را مکلف به پرداخت نمایند و این امر در محکمه صالح به اثبات برسد، از دریافت خسارت محروم میگردند و در صورتی که قبلاً مبلغی به آن ها پرداخت شده باشد، بیمهگر میتواند به استناد این تقلب دعوای ایفای ناروا علیه آنان مطرح نماید. زیرا او به اشتباه دین نداشته خود را پرداخت کرده است.
از آنجا که در تاریخ نگارش این بخش هنوز آییننامه اجرایی مربوط به قانون مزبور در این خصوص به تصویب نرسیده است لذا نظر به ماده ۲۹ قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ که بیان میدارد:«… تا زمانیکه آییننامههای جدید به تصویب نرسیده باشد آییننامههای قبلی که مغایر با مفاد این قانون نباشد، لازمالاجراست.» میتوان بر آن بود که: ماده ۹ آییننامه اجرایی قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه ۱۳۴۷ که هیچگونه مغایرتی با مفاد قانون جدید ندارد همچنان معتبر و دارای اثر بوده و بر اساس آن امکان رجوع بیمهگر به زیان دیده وجود دارد.
[۱] . بابایی، ایرج، حقوق بیمه، ص ۲۲۶
[۲] . کاتوزیان، ناصر، ایزانلو، محسن، بیمه مسئولیت مدنی، ص ۳۶۸
[۳] .ایرج بابایی، حقوق بیمه، ۲۲۷
[۴] . پاول ،آلن، بیمههای مسئولیت، ص ۱۹۹
[۵] . امامی، محمد، نگاهی به قانون بیمه شخص ثالث و آرای دادگستری، ص۴۶
[۶] . انصاری، ولیالله،۱۳۷۰، کلیات حقوق قراردادهای اداری، انتشارات حقوقدان، چاپ اول ، ص ۳۴
[۷] . ایزانلو، محسن، نقد و تحلیل قانون اصلاح بیمه اجباری، ص ۴۴
[۸] . کاتوزیان، ناصر، مسئولیت خاص دارنده اتومبیل، ص ۱۸
[۹] . بابایی، ایرج، ۱۳۸۰ ، مسئولیت بدنی و بیمه، مجله پژوهش حقوق و سیاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، ش ۴ ، ص ۸۷
[۱۰] . کاتوزیان، ناصر، ایزانلو، محسن، بیمه مسئولیت مدنی، ص ۸۵